دولت روحانی و واقعیت بیپرده جنگ اقتصادی
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۵۷۳۵۸
حجتالاسلام «حسن روحانی» رییسجمهوری در جلسه نهم مهرماه هیات دولت، بخشی از اظهارات خود را به اوضاع جنگ اقتصادی به واسطه تحریمهای نفتی علیه ایران اختصاص داد و گفت: «در گذشته تحریم بودیم و نه جنگ اقتصادی؛ جنگ اقتصادی از سال ۹۷ شروع شده است. دولت در دوران قبل حداقل روزانه یکمیلیون بشکه نفت با قیمت ۱۲۰ دلار صادر میکرد؛ قیمت نفت در سال ۹۲ که کاهش یافت، هر بشکه نفت ۱۰۴ دلار بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایرنا، ایران به دلیل برخورداری از منابع مختلف انرژی به ویژه نفت، همواره طی چهار دهه گذشته مورد توجه و در عین حال تحریم آمریکا و متحدان این کشور قرار داشتهاست. از نگاه ناظران اما تفاوت چشمگیری بین تحریم نفتی ایران در دو دولت احمدی نژاد و روحانی وجود دارد.
قیاس تحریم نفتی در دو دولت
بررسیهای صورت گرفته در خصوص میزان صادرات و درآمد نفتی در دولت دهم نشان میدهد، در اولین سال فعالیت آن دولت یعنی ۱۳۸۸ حدود ۶۶ میلیارد دلار درآمد نفتی به دست آمدهاست. سال ۱۳۸۹ اما درآمد حاصل از فروش نفت ایران به ۹۰ میلیارد و ۱۹۱ میلیون دلار و در سال ۱۳۹۰ به رقم خیره کنندهای ۱۱۸ میلیارد و ۸۶۱ میلیون دلار رسید؛ رقمی که تاکنون صنعت نفت ایران به خود ندیده است.
تشدید تحریمهای آمریکا و برقراری تحریمهای بینالمللی در دو سال آخر دولت احمدینژاد یعنی از سال ۹۰ به بعد باعث شد تا میزان فروش نفت ایران که از سال ۱۳۸۵ به طور متوسط حدودا روزی دو میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه بود، کاهش ۵۰ درصدی بیابد و به حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار بشکه برسد. به طوری که در سال ۱۳۹۱ درآمد ایران از فروش نفت به ۶۸ میلیارد و ۱۳۵ میلیون دلار تنزل یافت.
آثار تحریمهای بینالمللی تا زمانی که برجام در سال ۹۴ به تصویب برسد آشکارا در میزان فروش نفت مشهود بود و درآمد ایران از ۱۱۸ میلیارد دلار (در سال ۱۳۹۰) به ۲۷ میلیارد دلار در سالهای ۹۳ و ۹۴ رسید.
انعقاد برجام اما باعث ایجاد گشایشهای تازهای در اقتصاد ایران شد و دولت روحانی توانست تا سال ۲۰۱۸ یعنی اردیبهشت ۹۷ میزان فروش نفت ایران را به قبل از اجرای تحریمها در دوره احمدینژاد برساند.
در فضای پسابرجام ایران مجددا موفق شد روزانه حدود ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه نفت صادر کند با این تفاوت که قیمت نفت روند به شدت کاهشی یافته بود. در دولت روحانی به دلیل بحرانهای منطقهای و اختلاف بین اعضای «اوپک» به عنوان سازمان کشورهای صادرکننده نفت، بهای هر بشکه نفت تا ۲۸ دلار نیز کاهش یافت.
آغاز جنگ اقتصادی با تحریم نفت
جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران از ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ آغاز شد؛ تاریخی که «دونالد ترامپ» رسما دستور خروج از آمریکا از توافق هستهای را صادر کرد. از آن تاریخ، تحریمهای آمریکا به صورت پلهای و تدریجی علیه جمهوری اسلامی ایران برگردانده شد.
به این ترتیب با خروج آمریکا از برجام، ابتدا ترامپ در میانه خردادماه سال ۹۷ معاملات دلار، طلا و فلزات گرانبها و همچنین صنعت خودرو و فروش هواپیما به ایران را هدف قرار داد. دور دوم تحریمهای آمریکا(۱۴ آبانماه همان سال) اجرایی شد که بخش صنعت نفت، مبادلات بانکی، کشتیرانی، خدمات بیمهای و بخش انرژی را هدف قرارمیداد.
البته ترامپ چند بازه زمانی مختلف را به منظور معافیت برای خریداران عمده نفت ایران از قبیل چین، هند، کره جنوبی و ژاپن در نظر گرفت و به تمدید آن اقدام کرد. رییس جمهوری آمریکا در نهایت اما تمامی معافیتها را برداشت تا در راستای فشار حداکثری بر تهران، صادرات نفت ایران را به صفر برساند؛ هدفی که تا به امروز محقق نشدهاست.
هر چند آمار دقیقی از صادرات نفت ایران به دلیل جلوگیری از کارشکنیهای آمریکا رسانهای نمیشود ولی برخی ناظران آن را چند صد هزار بشکه در روز ارزیابی میکنند.
چندی پیش «اسحاق جهانگیری» معاون اول رییس جمهوری در مراسم تودیع و معارفه روسای سابق و جدید بنیاد شهید و امور ایثارگران، ضمن تشریح برخی تلاشها و برنامههای دولت برای کاهش فشار اقتصادی بر مردم تاکید کرد که درآمد نفتی کشور در سال ۹۸ در حدود ۸ میلیارد دلار بودهاست. بنابراین پارسال درآمد حاصل از فروش نفت کمترین درآمد نفتی در ۱۳ سال اخیر بودهاست.
همچنین حسن روحانی که روز یکشنبه ۲۳ شهریور از طریق ویدئو کنفرانس به مناسبت شروع سال تحصیلی دانشگاهها سخنرانی میکرد با اشاره به فشار تحریمهای آمریکا گفت درآمد نفتی کشور «که در سال ۹۰ تا ۱۲۰ میلیارد دلار بود» در سال ۹۸ به «کمی از بیش از ۲۰ میلیارد دلار» رسید.
با نگاهی به آمار انتشاریافته از صادرات نفت ایران و درآمد حاصل از آن، جنگ اقتصادی آمریکا آشکارا مشاهده میشود که به باور کارشناسان با هدف کشاندن ایران پای میز مذاکره انجام گرفتهاست.
از نگاه ناظران هر چند تحریمهای آمریکا بر شرایط اقتصادی ایران بیتاثیر نبوده اما ترامپ با توسل به این ابزار فرسوده تاکنون به اهداف خود نرسیدهاست. دومینوی برکناریها در کاخ سفید از جمله برکناری «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید و «برایان هوک» مسوول امور ایران در وزارت خارجه آمریکا نشان از شکست پروژه فشار حداکثری آمریکا علیه ایران دارد.
برچسبها تحریم تحریم نفتی حسن روحانی محمود احمدی نژادمنبع: ایرنا
کلیدواژه: تحریم تحریم نفتی حسن روحانی محمود احمدی نژاد تحریم تحریم نفتی حسن روحانی محمود احمدی نژاد اخبار کنکور تحریم های آمریکا میلیارد دلار جنگ اقتصادی احمدی نژاد درآمد نفتی تحریم نفت هزار بشکه نفت ایران فروش نفت بشکه نفت تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۵۷۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده تصمیم رئیس جمهور چین برای ملاقات با وزیر خارجه آمریکا / توسعه و تقویت اقتصادی، راهکار چین برای مقابله با تحریکات آمریکا / چین بر جذب سرمایه گذاری خصوصی از آمریکا متمرکز است
به گزارش جماران، ایان آرتور برمر (متولد 12 نوامبر 1969) دانشمند علوم سیاسی، نویسنده و کارآفرین آمریکایی است که بر ریسک سیاسی جهانی متمرکز است. او بنیانگذار و رئیس گروه اوراسیا، یک شرکت مشاوره و تحقیقات ریسک سیاسی است . برمر 11 کتاب در مورد مسائل جهانی منتشر کرده است. او در تازه ترین نوشتار به بررسی رابطه ایالات متحده و چین به بهانه سفر اخیر وزیر خارجه ایالات متحده به این کشور پرداخته و می نویسد:
آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا به تازگی از چین ( پکن و شانگهای) بازگشته است. رابطه این دو کشور در حال حاضر در چه وضعیتی است؟ مدیریت تنش بهتر و پایدارتر از آنچه در مدت زمان طولانی پیش از آن دیده ایم، ادامه دارد. البته با توجه به تعداد مسائلی که ما بین این دو کشور اصطکاک ایجاد کرده، مشخص نیست که لزوماً چنین وضعیتی ادامه پیدا خواهد کرد یا خیر؟
درست در طول دو هفته گذشته، رئیس جمهور آمریکا، تعرفه های جدیدی بر فولاد چین وضع و تحقیقات جدیدی را در مورد کشتی سازی چین آغاز کرده است. مخالفت های کنگره ایالات متحده با تیک تاک ادامه دارد. شما خبر 2 میلیارد دلار کمک نظامی اضافی برای تایوان از جانب ایالات متحده را شنیده اید. انتقادات زیادی از سوی آمریکاییها در مورد حمایت مداوم چین از روسیه در جنگ اوکراین با ارائه فنآوریهای با استفاده دوگانه به گوش رسیده است.با توجه به همه این اختلاف ها آیا رابطه به سمت تقابل بیشتر حرکت خواهدکرد؟ پاسخ واقعا مشخص نیست. وزیر امور خارجه چین گفت که آمریکایی ها باید بین داشتن یک رابطه محدود و یک رابطه مشارکتی یکی را انتخاب کنند و مطمئناً آمریکایی ها ترجیح می دهند هر دو طرف را داشته باشند. آنها می خواهند در زمینه هایی که برای آمریکایی ها مناسب است، مشارکت داشته باشند و در مناطقی که برای آمریکایی ها مناسب است، چین و قدرت این کشور را مهار کنند.
آمریکاییها بیش از سایر کشورها می توانند چنین سیاست دوگانه ای را پیش ببرند زیرا ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان است و در نهایت چینیها بیشتر از آمریکاییها به چین نیاز دارند. با این حال، وابستگی متقابل زیادی میان واشنگتن و پکن وجود دارد و چین هم از توانایی پاسخگویی به سیاست های آمریکا برخوردار است. اما سوال اینجاست که چین تا چه اندازه وارد این بازی تلافی کردن شده است؟ واقعیت این است که پکن عکس العمل مستقیم کمی از خود نشان داده است.
درست است که وزارت خارجه چین اعلام کرد که اگر حمایت تکمیلی از تایوان که خط قرمز چینی هاست امضا شود، اقدامات قاطعانه ای صورت خواهد گرفت و من گمان می کنم که به این معنی است که ما شاهد تحریم های بیشتری از سوی چین علیه پیمانکاران دفاعی ایالات متحده خواهیم بود اما این تا حد زیادی نمادین است. به نوعی مصداق اینکه زدی ضربتی ، ضربه ای نوش کن.
اما در مقابل همه سیاستهای دیگری که آمریکاییها به تازگی علیه چین اعمال کردهاند، ما شاهد تمرکز چینیها بر مقاومتر کردن کشور و اقتصادشان در برابر تلاشهای آمریکا برای مهار آن بودهایم، اما نه ضربه زدن مستقیم به آمریکایی ها. در واقع وضعیت چینی ها کاملا پایدار به نظر می رسد.
دیدیم که شی جین پینگ ، رئیس جمهور چین همچنان مستقیماً با وزیر امور خارجه آمریکا آنتونی بلینکن ملاقات کرد، دیداری که حذف آن برای دولت چین بسیار آسان بود و از سوی دیگر از نظر تاریخی در شرایط پرتنش رابطه چنین دیداری مرسوم هم نیست اما آنها ترجیح دادند که این دیدار انجام شود.
وزیر خارجه آمریکا به یک فروشگاه موسیقی رفت و می دانیم که او هم به خوبی گیتار می نوازد و هم به موسیقی علاقه مند است. پوشش رسانه های دولتی چین از آن سفر بسیار انسانی، دوستانه و بی تکلف بود. در حقیقت برای چینی ها کاری ندارد که دکمه رفتار متقابل را فشار دهند تا نشان بدهند که از این وضعیت راضی نیستند اما این انتخاب آنها در جریان سفر بلینکن نبود. ما شاهد یک رفتار فوق العاده از سوی دولت چین بودیم و این بسیار مهم است.
با گفتن همه اینها، باز هم باید بگوییم که مدیریت رابطه با چین چالش برانگیزتر می شود زیرا در ایالات متحده، چه دموکرات یا جمهوری خواه، یکی از معدود مواردی که در سیاست خارجی می توانید روی آن توافق کنید این است که حواستان باید به چینی ها باشد. بنابراین فقط بایدن نمی تواند درباره سیاست واشنگتن در قبال پکن تصمیم بگیرد بلکه کنگره هم نقش خود را دارد.
در مورد رسانه های آمریکایی نیز وضع به همین منوال است و هرکدام ساز خود را درباره این رابطه می زنند و این در حالی است که در چین اگر رئیس جمهور اراده کند همه رسانه ها یک خط را دنبال خواهند کرد. در حال حاضر، تعداد زیادی از شرکت ها و بانک های آمریکایی وجود دارند که مدیران عامل خود را برای سفر به چین می فرستند. تعامل میان مردم دو کشور بسیار زیاد است و این چیزی که مقامات چینی به شدت روی آن متمرکز هستند.
ارتباطات و همکاری های بسیار بیشتری در مورد مواردی مانند آب و هوا و برخی مسائل دیگر میان دو کشور وجود دارد. همچنین در بالاترین سطح ایالات متحده تمایل زیادی برای ارائه اطلاعات بیشتر به چین وجود دارد آنهم در شرایطی که وضعیت جاری در خاورمیانه را می بینیم و چین هم مایل به برقراری آتش بس در غزه است و البته این تمایل میان پکن و واشنگتن در این مقطع مشترک محسوب می شود.
چینی ها دیپلمات های سطح بالا و توانایی زیادی برای جمع آوری اطلاعات که آمریکایی ها دارند، ندارند و به همین دلیل زمانی که مقام های سطح بالای آمریکایی با همتاهای چینی خود درباره خاورمیانه صحبت می کنند چینی ها به یادداشت برداری مشغول شده و البته از این روند راضی و قدردان هم هستند.
بنابراین به طور کلی، من همچنان شاهد تعاملات سطح بالا میان دو کشور هستم که بسیار سازنده است اما همزمان شما در مقابل رابطه ای قرار می گیرید که هیچ اعتمادی در آن وجود ندارد و خط اصلی درگیری در آن به روشهای مختلف و در مکانهای مختلف در سراسر جهان ظاهر میشود. با گذشت زمان، حفظ این سطح پایدار در روابط ایالات متحده و چین دشوارتر خواهد شد. اما در حال حاضر، من فکر می کنم که ما احتمالاً به این روند حداقل تا زمان انتخابات در نوامبر ادامه خواهیم داد.