عطریانفر: مجلسی که امروز شکل گرفته، دچار خلاء هویتی است
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۵۷۵۵۲
به گزارش خرداد ،ایرنا نوشت: «محمد عطریانفر» در باره بررسی طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری در پی چه اهدافی هستند، گفت که در حد فهم حقوقی محدودی که دارم طرح پیشنهادی نمایندگان مجلس را بیطرفانه بررسی کردم، احساس میکنم نمایندگان دچار سردرگمی بزرگی هستند. سردرگمی و حیرت به این معنا که نمایندهای که از حوزه انتخابیه خود وارد پارلمان می شود ابتدا باید بداند تکالیف و ماموریتهای مهم او چیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معاون سیاسی پیشین وزارت کشور ادامه داد: در مقام تعریف و تشخیص نحوه تمشیت امر قانونگذاری، نمایندگان باید ابتدا مهمترین تکالیفی که برای رفع نیازهای میان مدت مردم بر دوش دارند را شناسایی کنند.
عطریانفر افزود: شیوه ورود نمایندگان محترم به موضوع انتخابات ریاست جمهوری و اراده تغییر یا اصلاح قانون انتخابات، دلالت روشنی بر عدم فهم روزآمد نمایندگان مجلس دارد چرا؟ چون وقتی مجلس نسبت به هر قانونی که در نظام اداری کشور جاری و ساری است بخواهد رویکرد و رویه اصلاحی در پیش گیرد، ابتدا باید قانون موجود را آسیب شناسی کرده و ببیند آن قانون با چه بحرانها و مشکلاتی روبرو است.
وی افزود: اگر آن مشکلات در مقام اجرا قابل حل بود، مجریان را باید مکلف به اقدام کنند و اگر نیست توسط قوانین متمم یا اصلاحیه آن را به یک روند بهتری هدایت کنند. در طول چهار دهه گذشته ۱۲ دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده است. در این استمرار تاریخی تنها یک نقطه عطف مهمی در سال ۶۸ داریم که مقوله ریاست جمهوری را که وجه تشریفاتی نظام بود به یک وجاهت حقیقی تبدیل کردیم. نخست وزیری در ریاست جمهوری ادغام شد و این ادغام منطق روشن و قابل دفاعی هم داشت و از ۱۳۶۸ تا به امروز که بیش از ۳۰ سال میگذرد، انتخابات با همه اختلاف سلیقههای سیاسی موجود بدون دغدغه حقوقی و یا ناکارآمدی قانون، بطور مطلوب برگزار شده و نهایتا فرد پیروز به منصب ریاست جمهوری رسیده است.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران خاطرنشان کرد: نمایندگانی که این طرح را امضا کرده اند آیا میتوانند اثبات کنند در این سه دهه چه اشکال و بن بستهایی در نحوه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری وجود داشته که به اصلاح یا پیشنهاد متمم برای قانون انتخابات مبادرت کردهاند؟ به اعتقاد من پاسخ محکمه پسندی نخواهند داشت.
عطریانفر اضافه کرد: نمایندگان در این طرح تلاش کردهاند به حوزه تکالیف و اختیارات شورای نگهبان وارد شوند و آن نهاد را مقید کنند اما در نهایت، باز امر تشخیص را به عهده شورای نگهبان واگذار کردهاند. فی الوقع، طرح نمایندگان رافع هیچ مشکلی نخواهد بود و در بر همان پاشنه نخستین خواهد چرخید و هیچ مسالهای را حل نمیکند و این گام، اقدام بیخاصیت است. به باور من این طرح البته مصوب نخواهد شد زیرا در حوزه بررسی حقوقی و شرعی شورای نگهبان، حضرات فقها و حقوقدانان نسبت به بندهای مطروحه ایراد خواهند گرفت و آنرا رد میکنند.
این فعال اصلاح طلب درباره ایرادات احتمالی شورای نگهبان به طرح اصلاح قانون انتخابات گفت: موضوع مورد نظر فیالمثل تعیین سن برای نامزدها نیست بلکه بحث محوری در طرح، تشخیص رجل سیاسی فرد و یا نحوه احراز مدیریت و تدبیر کلان نامزد انتخاباتی است که شئونی را قائل شدند و مسائلی را بار کردهاند که بالمال مرجع تشخیص را شورای نگهبان قرار میدهند. در حالی که این اقدام در نهایت، تحصیل حاصل است که شورای نگهبان در گذشته هم این کار را میکرده و بعدا هم میکند.
وی ادامه داد: قانون اساسی در این باره عناوین کلی را مطرح کرده است مثلا میگوید فرد باید رجل سیاسی، مدیر و مدبر باشد. در مقام تفسیر اگر بخواهیم مفهوم رجل سیاسی را روشنتر بیان کنیم با قانون عادی نمیشود و این از انحصارات و اختصاصات خود قانون اساسی است. اگر چنانچه روزگاری خبرگان قانون اساسی تشکیل شد و نیازمند تغییر و اصلاح قانون اساسی شدیم، این محورها میتواند در آنجا مورد بحث و نقد و نظر قرار گیرد که اگر الزاماتی در قانون متمم مقرر شد، طبیعی است که تکلیف مهمی بر دوش شورای نگهبان قرار میگیرد. در چنین موقعیتی است که شورای نگهبان در چارچوب مقیدتری تکلیف خودش را روشن میداند اما براساس قانون عادی این قید امکان تحقق نخواهد داشت.
ارتباطی میان عملکرد مجلس و نتایج انتخابات ۱۴۰۰ وجود ندارد
عطریانفر درباره تاثیر عملکرد مجلس یازدهم در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ یادآور شد: روند انتخابات مجلس نسبتی با انتخابات ریاست جمهوری ندارد. نمایندگان مجلس از حوزههای انتخابیه متکثر انتخاب میشوند و اکثریت قاطعی از نمایندگان که وارد پارلمان میشوند، به ویژه در حوزههای تک نماینده ای، درگیر مسائل محلی خود میشوند و کمتر ملی فکر میکنند. ضمن اینکه سرنوشت بسیاری از مسائل ملی ما امروزه در مجلس رقم نمیخورد. از این جهت تصور میکنم نباید نسبتی میان ماموریت و مسوولیت نمایندگان و امر انتخابات ریاست جمهوری برقرار کرد.
این فعال اصلاح طلب درباره شباهت میان مجلس پنجم و پیروزی سید محمد خاتمی در سال ۷۶ و مجلس یازدهم و احتمال انتخاب شدن رییس جمهوری اصلاح طلب در سال ۱۴۰۰ نیز گفت: آن پیروزی ارتباطی به مجلس اصولگرای پنجم نداشت و بسی فراتر از این قاعده عمل کرد. امروز به دلیل اینکه دولت روحانی در پیشبرد اهداف خود موفق نشده است. اگر چه بخش بزرگی از مسوولیت هم به دوش دولت نیست بلکه معضلاتی فراتر از ناکارآمدی دولت، باعث عدم موفقیت روحانی شده است. اما مردم و جامعه، فعلا دولت را مسوول میدانند. شرایط عمومی جامعه در حال حاضربه نفع دولت روحانی نیست.
عطریانفر خاطرنشان کرد: دولت و اصلاح طلبان مسوول پاسخگویی مشکلات هستند اما نه صد درصد. حال عمومی اصلاح طلبان در وضعیت فعلی مناسب نیست. به همان دلیلی که سرنوشت مجلس یازدهم با اکثریت قاطعی از اصولگرایان رقم خورد میتوان تاحدی پیش بینی کرد که اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری حسب قاعده عمومی، دست برتر را داشته باشند.
بزرگان مجلس آنرا هدایت کنند
عطریانفر گفت: مجلسی که امروز شکل گرفته دچار خلاء هویتی است و شاکله خودش را هنوز بدست نیاورده است. این بازیابی هویتی به هر حال ماموریت چهرههای شاخص مجلس است که کنار هم بنشینند و مجلس را معنا بخشند و هدایت کنند. امروز آقای قالیباف به هر دلیل با رای نمایندگان مجلس رییس پارلمان شده است. عملکرد و مدیریت او را با شخصیت اصولگرایی چون لاریجانی که تا دیروز مدیریت مجلس را برعهده داشت مقایسه میکنیم، تفاوتهای فاحشی میان مدل رفتاری و هویت بخشی آنها میبینیم.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران ادامه داد: اگر بخواهیم از روسای فعلی و گذشته قضاوت درستی داشته باشیم آقای قالیباف باید زحمت بکشد و به جای تبلیغات بیخاصیت و سفرهای استانی که جزو وظایف رییس مجلس نیست، وقت خود را صرف مدیریت مناسبتر، موفقتر، روزآمدتر و بروندادتر برای مجلس کند. مجلس نیازمند این است که از حیرت، سردرگمی و بی هویتی نجات یابد. آنها باید به اولویتها توجه کنند و برای رفع نیاز مردم به تدوین قوانین مناسب بپردازند.
وی یادآور شد: نمی توان گفت تک تک نمایندگانی که انتخاب میشوند، الزاما واجد توانمندی و قابلیت فراگیر هستند اما کلیت مجلس باید دارای این ظرفیت و صلاحیت باشد. بنابراین کلیت مجلس از طریق نقش آفرینی چهرههای شاخص و بهره گیری از کارشناسان مجرب و استفاده از تجارب مجالس پیشین و همچنین مطابق با نیاز جامعه باید برنامههای آینده خود را ترسیم کند.
مجالس اول تا پنجم هویتی ملی داشت
عطریانفر افزود: میان مجالسی که در چهار دهه گذشته تشکیل شده است، مجالس اول تا پنجم قابل دفاع بمعنی الاعم کلمه هستند. آن مجالس، هویتی فراتر از احزاب داشتند. مجالس اول تا پنجم عموما هویت ملی داشتند. از مجلس ششم به بعد پارلمان ایران رفتار حزبی پیدا کرد و هدایت مجلس براساس منافع حزب حاکم صورت گرفت. مجلس ششم با توجه به فضای حماسی دوم خرداد که در سالهای ۷۶ تا ۷۸ وجود داشت با اکثریت مطلقی از اصلاحطلبان شکل گرفت و بعضا منافع جریانی را بر مسایل ملی مقدم میداشت و از این جهت آسیب دید.
این فعال اصلاح طلب یادآور شد: از آن تاریخ تا به امروز نوعا مجالسی که تشکیل شده بیشتر رفتار تقنینی خود را بر مسیر تامین منافع گروهی و حزبی قرار داده که این پاشنه آشیل و نقطه آسیب پذیر مجلس محسوب میشود. در این باره به همه گروههای سیاسی که به سمت استقرار سازوکارهای حزبی در پارلمان هستند، باید هشدار داد. میتوان در یک موقعیتی منافع ملی را از طریق تقنین با منافع حزب پیروز برهم منطبق ساخت، اما زمانی می توان این انتظار را داشت که انتخابات ایران در پارلمان نه براساس رقابتهای افراد بلکه برپایه رقابت های حزبی شکل بگیرد. امروز رقابتها فردی است که البته در قبال این اتفاق، توقع داریم شورای نگهبان نظارتهای خود را به گونه ای تدارک ببیند که حداقل دو جریان اصلی رقابت پذیر در عرصه سیاست ایران باحقوق برابرفعالیت کنند. برچسب ها: عطریانفر ، حزب کارگزاران سازندگی ایران
منبع: خرداد
کلیدواژه: عطریانفر حزب کارگزاران سازندگی ایران انتخابات ریاست جمهوری نمایندگان مجلس قانون انتخابات شورای نگهبان قانون اساسی اصلاح قانون اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۵۷۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انصراف قالیباف از نمایندگی مجلس جدی است؟ /برنامه ریزی ۵ ساله برای ورود به انتخابات ۱۴۰۸ /دولت رئیسی علیه قالیباف دست به کار شد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، هاتف صالحی، روزنامهنگار و چهره اصولگرای نزدیک به طیف قالیباف با روزنامه هم میهن گفتگویی داشته که بخش هایی از آن را می خوانید؛
*چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل میگیرد؟
برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر میرسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلیترین شاخصههای جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟
جبهه پایداری در سالهای اول (۱۳۹۰) که از احمدینژاد جدا شد جزوهای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدینژاد و بهویژه قالیباف را نپذیرد.
قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سالها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که بهعنوان پراگماتیسم شناخته میشود و مماس با اپورتونیسم (فرصتطلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سالها فرصتطلبانه بوده است.
پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصتطلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان میدهد جبهه پایداری از مبانی و ارزشهای اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.
*قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه میدانست این طیف او را تخریب کرده است؟
این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.
*قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کردهاند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاحطلبان را رقیب قالیباف نمیدانم. یقیناً طیف میانهرو و معتدلان راهیافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمیدانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و... قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادلبخشی را در پیش بگیرد.
*چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب میشوند؟
قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامانبخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراینصورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاستجمهوری را برای ۴ سال میخواند.
تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاستجمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، بهنوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را میکنند تا قالیبافِ رئیس تضعیفشدهی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاستجمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی میکند.
*مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟
جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسیهای مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاهمدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاهها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدفهای حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکالها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماههای آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی میشود.
*با این تفاسیر قالیباف میتواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟
کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح میدهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیشبینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیشبینی است و تصمیمات یکشبه اتخاذ میکند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت میرود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنند.
*بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفیپور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟
در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قوارهای ندارد و مشمول رفتارها، نگرشها و تصمیمهای پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب میشوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار میگیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس میکند از سوی این افراد هم احساس میشود.
از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیمگر یا مواجهه تعادلبخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بیتقواییهایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاستورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاقمدارانه نیست.
*قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آنهم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی میتواند مطالبات آنها را دنبال کند؟
اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار میگیرد.
*اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه میدارد؟
سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.
*اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمیرسد.
بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاستجمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگریهای جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) میتواند تنها نظر معتدلان و اصلاحطلبان راهیافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.
*به نظر شما قالیباف میتواند ریاست مجلس را به دست آورد؟
من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی میدانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیفشدهای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا بهعنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب میشود چراکه شرایط ریاستجمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاستجمهوری را به دست بیاورد.
*اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، بهعنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش میگیرد؟
اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و بهطور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس میشود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را میپذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف میدهد و آماده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۸ میشود.
*یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمیشود؟
به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول میکند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903031