تهران در دهه ۵۰ پوست انداخت / سخنگوی دولت درگفتوگوی اختصاصی با همشهری محله
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۶۰۹۰۵
همشهری آنلاین_رضا نیکنام: به مناسبت هفته فرهنگی تهران سراغ «علی ربیعی»، سخنگوی دولت رفتیم تا درباره تهران بهویژه محله جوادیه که در آنجا بزرگ شده است، برایمان حرف بزند.
سخنگوی دولت دوران تحصیل در مقاطع ابتدایی و راهنمایی را در مدارس محله جوادیه گذرانده است. مدرسه پرورش نخستین جایی است که او آنجا الفبای زندگی را آموخته و به خاطر دارد که آن وقتها معماری ساختمان و اتاقهای این مدرسه به گونهای بود که هر کسی وارد حیاط مدرسه میشد میفهمید که اینجا قبل از این محل نگهداری دام بوده و به دلیل کمبود امکانات آموزشی به مدرسه تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«علی ربیعی» در ادامه درباره دوره نوجوانیاش و تحصیل در دوره دبیرستان در مدرسه رستاخیز برایمان صحبت میکند. این مدرسه نزدیک کشتارگاه بهمن قرار داشت و ربیعی با چهرههای مشهوری مثل مرحوم «عمران صلاحی» شاعر، نویسنده، مترجم و طنزپرداز ایرانی و «عباس توفیق» کاریکاتوریست، نویسنده، شاعر و سردبیر هفتهنامه توفیق، همکلاسی و رفیق صمیمی بود. همسایگی مدرسه رستاخیز با کشتارگاه خالی از دردسر نبود. همیشه بوی خون دامها در فضای مدرسه و کلاسها میپیچید. بارها اتفاق افتاده بود که یک رأس گاو هم از ترس قربانی شدن از دست سلاخها فرار کند و از کوچه و خیابان جوادیه یا حیاط مدرسه رستاخیز سر درآورد. ربیعی به یاد دارد که این حادثه بارها تکرار شده بود و به همین دلیل بچههای مدرسه میدانستند که باید حواسشان جمع گاوهای فراری و عصبانی کشتارگاه باشد که هر لحظه امکان دارد از دست سلاخها بگریزند و شاید به مردم حمله کنند.
مهاجرت؛ تهران را بزرگ و بزرگتر کردبه عقیده سخنگوی دولت و استاد دانشگاه مفهوم «محله» در دهههای بین ۳۰ و ۴۰ اهمیت و نمود بیشتری داشته و از دهه ۵۰ به بعد با وقوع پدیده مهاجرت، مقوله شهر و شهرنشینی وارد فاز تازهای شده و همان موقعی است که به قول معروف تهران شروع به پوستاندازی میکند و بزرگ و بزرگتر میشود. وی میگوید: «دوره پهلوی اول، مربوط به نسل اول مهاجرت به تهران است. زمانی که کارخانهها و شرکتهای مختلف در گوشه و کنار تهران راهاندازی شدند و مدیران کارخانهها از میان همین مهاجران کارگر میگرفتند؛ مثلاً وقتی در محدوده منطقه ۱۶، شرکت راهآهن و کارخانههای ریسندگی، قند و شکر، روغننباتی، دخانیات، چیتسازی و انبارهای نفت یکی یکی راه افتادند، دوره جدیدی در تهران تجربه شد.»
ربیعی عقیده دارد که نسل اول مهاجران به تهران، مفهوم جدیدی در ادبیات تهران به وجود آوردند با عنوان «حاشیهنشینی» که در اغلب شهرها اتفاق میافتد. او برایمان توضیح میدهد: «در این دوره مهاجران به محلههای مختلف تهران از جمله جوادیه شیوه زندگی روستایی را با زندگی محلهای درمی آمیختند و سبک تازهای به وجود آوردند و مفاهیمی مثل «هممحله ای»، «بچهمحل»، «ریش سفید» و «بزرگ محله» بین مردم جا افتاد. با مهاجرت اقوام مختلف به نقاط مختلف تهران از جمله جوادیه، نازیآباد و... تغییرات زیادی در محلهها ایجاد شد. به تعبیری دیگر آنها بخشی از حال و هوای روستای خود را در یک محله کوچکتر در دل تهران ایجاد کردند. برای همین حسینیهها، مساجد و تکایایی در محلهها ساخته شد که هویت فرهنگی اقوام گوناگون را نشان میداد؛ مثلاً مسجد نمینیهای مقیم تهران، حسینیه سرقینیهای مقیم تهران، تکیه ساوهایها و... و. همچنین آن زمان برخی اصناف و مشاغل به دست اقوام خاصی افتاد. مثلاً بیشتر گچکارها اراکی بودند یا نانواییهای بربری متعلق به زنجانیها و سنگکیها برای قمیها بود.»
وی همبستگی مردم در آن زمان را خاص عنوان میکند و میگوید: «آن زمان اهالی، خانه یکی بودند. مشکل یک نفر در محله، مشکل همه به حساب میآمد و همه اهالی از حال و روز همدیگر خبر داشتند. یادم میآید پنجره کوچکی در آشپزخانه ما وجود داشت که به خانه همسایه باز میشد. زن همسایه از طریق همین پنجره با مادرم حرف میزد و درددل میکرد. گاهی اوقات از همین محل، نان و غذا بین خانه ما و همسایهمان رد و بدل میشد.»
ربیعی با توجه به تحقیق و پژوهشهایی که درباره شکلگیری تهران انجام داده عنوان میکند که فصل دوم مهاجرت اقوام مختلف به تهران پس از پیروزی انقلاب آغاز شد، یعنی دوران واگذاری زمینهای ارزانقیمت و مجانی در تهران. وقتی مهاجران نسل دومی در زمین مجانی و ارزان خانه ساختند، محلههایی مثل افسریه و خاکسفید نیز متولد شد. ضمن اینکه موضوع به همینجا ختم نشد چون بعد از مدتی حاشیهنشینی از جنوب تهران به غرب و شرق تهران هم رسید.
کد خبر 555054 برچسبها محله همشهری محله کیفیت زندگی منطقه ۱۶ پایتختمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: محله همشهری محله کیفیت زندگی منطقه ۱۶ پایتخت سخنگوی دولت محله ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۶۰۹۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار اسحاق جهانگیری درباره مهاجرت رتبههای اول کنکور از ایران
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، گریزی به دوره مدیریت خود در دولت گذشته زده و شرایط این روزهای ایران را هم بررسی کرده است.
به گزارش اعتماد، در ادامه بخشهایی از این گفتگو را میخوانید؛
* دولتی که نتواند حقوق کارمندش را خودش تامین کند، یا نتواند پول آب و برقش را تامین کند، استقلالش کجاست؟
* مجلس در اموری که نباید دخالت کند، دخالت میکند. این آشفتگیها باید برطرف شود، الان آشکارترین موضوع آن، بحث برنامه است و بودجه.
* این مجلسیها مگر همانهایی نبودند که میگفتند ما یک خیزش هستیم که میخواهیم مسائل اقتصادی کشور را حل کنیم، مسائل اقتصادی حل شد؟ الان چهار سال تمام شد. تورم را کنترل کردید؟ اجازه ندادید سفره مردم کوچک شود؟
* اینکه آدم صدایش را بلند کند، اینکه به پشتوانه یک جایی که از آدم حمایت میکند بیاید و به هر پستی که میخواهد برسد، این دلیلی بر شایستگی نیست. من معتقدم وقتی در سال ۸۴ دولت را تحویل میدادیم خودروسازی ایران از خودروسازی ترکیه و چین جلوتر بود
* به نظرم دولت احمدینژاد بنایی گذاشت که کشور از ریل توسعه خارج شد. یکی از بیاعتمادیها در اثر بیحرمتی به انسانیت اتفاق افتاد.
* چرا هنرمند ما امروز مایوس است؟ رتبههای اول کنکور دارند از ایران میروند! الان دارند میگویند که پرستار، پزشک، کارگر فنی از ایران میروند، خب نباید بگذاریم اینها بروند! این افراد را اینجا مایوس کردهایم.
* این واقعا خیلی بد است که کشور بگوید من ۲ و نیم میلیارد دلار برای دارو گذاشتهام، بعد به بچهای که شیرخشک میخورد بگویند شما سهمیه شیرخشک دارید. مردم میگویند پول شیرخشک نبوده، اما چطور برای چایی این مقدار داده شده است.
* خدا شاهد است که وقتی میشنوم مردم ایران دیگر خود را با کشورهای منطقه مقایسه میکنند، عزا میگیرم. مردم ایران خود را با اروپا مقایسه میکردند، نه نهایت با ژاپن و کره مقایسه میکردند.