Web Analytics Made Easy - Statcounter

«محیا اسناوندی» مجری برنامه های تلویزیونی و بازیگر سینما و تلویزیون، در گفت و گو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، درباره سفری که سال گذشته به کربلا داشته است، گفت: همیشه دلم‌ می خواست به کربلا بروم اما به دلایل مختلفی نمی شد. دقیقا همان روزهایی که همه به پیاده روی می رفتند، تلفنی به من شد و گفتند ما دنبال خانمی هستیم که برای مستندسازی او را به پیاده روی اربعین بفرستیم و یکی از گزینه هایمان شما هستید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی درباره حس و حال و هوایی که قبل از این سفر داشت، نیز بیان داشت: آن زمان خیلی هیجان زده و خوشحال شدم به خاطر اینکه هر سال دلم می خواست به پیاده روی بروم اما هر سال این توفیق نصیبم نمی شد.

 

** برای مستند «ساعت صفر» تنها ۲۴ ساعت فرصت داشتم

این مجری در ادامه بیان داشت: تا اینکه همکار و یکی از خوش نام های رسانه مرحوم روح الله رجایی باعث و بانی این شد که گزینه احتمالی تبدیل به گزینه حتمی شود و محیا اسناوندی برای این مستند راهی کربلا شود. همه این اتفاق ها ظرف مدت ۲۴ ساعت افتاد و من با گروهی از طرف شبکه یک راهی شدم.

مجری برنامه «ترانه باران» همچنین ادامه داد: یادم هست سه روز در مرز در یک نمازخانه اقامت داشتیم و شرایط سختی بود به این خاطر که باید مستندمان را از مرز شروع می کردیم و با عاشق هایی که از آنجا قصه سفرشان را شروع می‌کردند حرف بزنیم. همان روزها همه می رفتند و من می ماندم و تا لحظه ای که ُمهر در پاسپورتم نخورد آرام و قرار نگرفتم. حتی هر شب کابوس می دیدم و از خواب می پریدم و به خدا می گفتم نکند من تا اینجا آمدم و از اینجا اذن ورود نداشته باشم. از مرز که رد شدیم اولین احساس های خوشبختی به سراغم آمد.

**  پیاده روی اربعین سن و سال نمی شناسد

اسناوندی درباره حس و حال پیاده روی اربعین نیز گفت: به نظرم در اینباره کلمه کم می آید. فکر می کنم هیچ چیز جز عشق به امام حسین (ع) نمی تواند آن صحنه ها را رقم بزند. باور نکردنی است که یک مادر بچه هایش را بغل کرده و آمده و خانم مسنی با کمردرد و پیرمردی که جان راه رفتن نداشت و حتی جوانی که تا مدرسه تقاضای سرویس داشت  با چنین اشتیاقی عمودها را رد می کرد و می رفت. پیاده روی اربعین سن و سال نمی شناسد و یک چیز عجیب و غریب است و نمی شود با کلمه توصیفش کرد.

 

بازیگر سریال «روزهای بهتر» با اشاره به اتفاق ویژه ای که در این سفر برایش رخ داد، افزود: در عمود ۷۰۷ اتفاق ویژه سفرم رخ داد. در این عمود پزشکان و پرستارهای زیادی در بیمارستانی صحرایی مستقر بودند و ما جلوتر می رفتیم و برنامه ضبط می کردیم و محل استقرارمان در عمود ۷۰۷ بود. پزشکانی که همه از بهترین ها بودند و از دکترهای شلوغی بودند که شاید به راحتی وقت برای ویزیت نمی دادند اما در آنجا حتی تاول پای زوار را بهبود می بخشیدند. شاید جالب باشد بدانید بهترین دوست های زندگیم از سال گذشته تا الان را در عمود ۷۰۷ پیدا کردم.

وی با بیان جذابیت های مستند «ساعت صفر» نیز گفت: موضوع جالب دیگری که در پیاده روی اربعین وجود دارد این است که هر کدام از آدم ها برای خودشان شاعر و نویسنده شده بودند و مستندی برای خودشان می ساختند و هر کسی جهانی متفاوت برای خودش داشت و من از لا به لای قاب ها، شعرها و نوشته هایشان برای این مستند استفاده می کردم.

این بازیگر با بیان اتفاق های ویژه این سفر نیز بیان داشت: شاید به واسطه رشته تحصیلیم به بهداشت اهمیت می دادم اما در این سفر با حمام و سرویس بهداشتی صحرایی هیچ مشکلی نداشتم. در اصل پیاده روی اربعین من را تربیت کرد و وقتی برگشتم خیلی از رفتارهای نادرست اجتماعی و بهداشتی ام را کنار گذاشتم. باورتان نمی شود که این سفر ناخودآگاه روح،روان، رفتار و حتی انتخاب دوستت را پالایش می کند‌.

 

این بازیگر تلویزیون در ادامه عنوان داشت: دوست دارم از این طریق تشکر ویژه ای از تک تک عوامل مستند ساعت صفر، داشته باشم. هادی خدامی تهیه کننده، احسان مرادی کارگردان و دوستان دیگر. همچنین از جایی به بعد همسرم به گروه ما اضافه شد و انرژی مضاعفی به من داد و فضا را برایم متفاوت کرد و این سفر اولین سفر مشترک ما شد.

** بهترین لحظه زندگیم حضور در بین الحرمین بود

وی ضمن اشاره به آداب و رسوم زیارت امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) نیز گفت: زمانیکه به کربلا رسیدیم نمی دانستم اول باید زیارت امام حسین (ع) برویم یا حضرت عباس (ع)، اما شنیده بودم ابتدا باید از حضرت عباس (ع) اجازه بگیرید و سپس به زیارت امام حسین (ع) بروید. خیلی جالب است از راهی که رفتیم خیلی اتفاقی به حرم حضرت عباس (ع) رسیدیم. بهترین لحظه زندگیم آنجا و در بین الحرمین بود و الان حاضرم تمام زندگیم را بدهم تا آن صحنه برایم تکرار شود. وقتی چشمم به گنبد امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) افتاد از گره ای که در زندگیم افتاده بود گفتم و زمانیکه به تهران برگشتم به شکل عجیبی آن مشکلم حل شد و برکت عجیبی در زندگیم آمد.

این مجری تلویزیون، درباره زیبایی های این سفر معنوی نیز افزود: زیبایی سفر کربلا و پیاده روی اربعین این بود که هر آدمی با گذشته های متفاوتی به آنجا آمده بود و با امام خود صحبت و درد و دل می کرد.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: اربعین محیا اسناوندی بازیگر سینما تلویزیون مستند پیاده روی اربعین پیاده روی حضرت عباس امام حسین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۷۰۶۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقا معلم در لیست ترور!

نام اودرکنار نام شهید رجایی در یک لیست ترور به تایید سرکردگان سازمان منافقین رسیده بود. قرار بود رجایی و چگینی که دو یار همراه بودند در یک محدوده زمانی ترور شوند و همین هم شد و رجایی را هشتم و چگینی را دوازدهم شهریور به شهادت رساندند!

به گزارش ایسنا، متن پیش رو روایتی از زندگی و زمانه معلم شهید قدرت‌الله چگینی است که جام جم در روز گرامیداشت مقام معلم منتشر کرده است: معلم شهید «قدرت‌اللهچگینی» در قزوین متولد شد و دوران نوجوانی خود را در این شهر سپری کرد اما به دلیل مخالفت با رژیم پهلوی برای معلمی به اجبار راهی الیگودرز استان لرستان ‌شد و پس از فعالیت‌های موثر در قبل و بعد از انقلاب مقابل منزل خود در خیابان تبریز شهر قزوین به دست منافقین به شهادت رسید.

نام اودرکنار نام شهید رجایی در یک لیست ترور به تایید سرکردگان سازمان منافقین رسیده بود. قرار بود رجایی و چگینی که دو یار همراه بودند در یک محدوده زمانی ترور شوند و همین هم شد و رجایی را هشتم و چگینی را دوازدهم شهریور به شهادت رساندند!مهم‌ترین خصوصیت استاد چگینی در نگاه هر بیننده، اهمیت او به آراستگی ظاهری‌اش بود؛ آن هم در اواخر دهه ۵۰ و اولین سال از دهه ۶۰ که خوش‌پوشی و خوش‌تیپی شاید بازخورد خوبی نداشت و اساسا پرداختن به ظاهر به مثابه نپرداختن به باطن تعبیر می‌شد!این معلم فهمیده با همین روش توانسته بود شاگردان و جوانان زیادی را پای حرف و بحثش بنشاند و با آنها از قرآن صحبت کند. نکته دیگر زندگی شهید چگینی، توجه بیش از حد او به تربیت فرزندان و حفظ چارچوب خانواده بود. او در این زمینه هم بسیار موفق بود و روش‌های جالب برای تربیت پسرانش در جای خود بسیار خواندنی و شنیدنی است.
     
کاندیدای مجلس شورای اسلامی
چند روز بیشتر به برگزاری دور دوم انتخابات مجلس باقی ‌نمانده و شهید چگینی برای دور اول مجلس شورای اسلامی نامزد شده بود. خاطره زیر مربوط به همان زمان است که در تمام مدت تبلیغات مدام به اعضای ستاد و مجریانش تاکید و سفارش می‌کرد که «حق ندارید پوستر مرا روی دیوار خانه مردم بچسبانید و اگر خواستید این کار را بکنید باید از صاحبخانه اجازه بگیرید. اگر هم احیانا به اموال کسی خسارت زدید، باید صاحبش را پیدا کنید و حلالیت بخواهید». اگر کسی این موارد را رعایت نمی‌کرد چگینی بی‌درنگ عذرش را می‌خواست. یک بار به او گفتم: برادر من! چرا این‌قدر سختگیری می‌کنی؟ به شدت ناراحت و عصبانی شد و گفت: همان‌طور که برای رفتن به مسجد نباید از راه فاضلاب وارد شد، مجلس را هم که مکان مقدسی است نباید با ضایع کردن حقوق مردم و انجام اعمال ناصواب و شبهه‌ناک آلوده کرد. کسی که می‌خواهد به مجلس برود باید همه چیز را رعایت کند.
     
خیابان تبریز
درباره ویژگی‌ها و سیره معلم شهید قدرت‌الله چگینی کتابی هم با نام «خیابان تبریز» منتشر شده است. هر چند این کتاب باعث شده یکی از هزاران شهیدی که نام‌شان در حال فراموشی است، دوباره به حافظه مردم بازگردد اما با توجه به سبک خاطره‌نگاری که برای نگارش این کتاب از آن استفاده شده است، جنبه‌های زیادی از زندگی این شهید و راه و روش او پنهان باقی می‌ماند، چنان‌که در این کتاب اشاره چندانی به نحوه ارتباطات خانوادگی این شهید به‌ویژه رابطه شهید با فرزندان و همسرش نشده است، در حالی که برای ارائه یک الگوی شاخص از یک شهید باید به تمام زوایای زندگی او پرداخت.
     
همچنان زیر غبار
معلم شهید قدرت‌ الله چگینی حقیقتا عنصر شریف و مجاهدی بوده که مرور زندگی‌اش برای آنان که دل در گرو تعلیم و تربیت دارند، لازم و ضروری است. این آقا معلم دوست‌داشتنی بوده و ویژه. هر برهه از زندگی و مبارزات و تدریس و فعالیت‌های او، هر کدام را که خوب بنگریم و تامل کنیم و حوصله به خرج بدهیم، نکته‌ها و درس‌ها و البته عجایبی در آنها می‌بینیم که راحت از کنار آنها نمی‌شود گذشت. به نظر می‌آید در تاریخ ادبیات پایداری انقلاب، حق این شهید به خوبی ادا نشده و آنچنان که باید غبار از چهره تابناک این شهید کنار نرفته است!

ترکیب معلم و شهید
آنها که اهل دقت و فراست دراوضاع واحوال زمانه هستند وتاریخ زندگی پرفرازونشیب انسان رامطالعه کرده‌اند به خوبی درمی‌یابند که برای ساخت بشر و رشدوتعالی او، معلم ومربی چه نقش بی‌بدیلی دارد.مرحوم استاد علی صفایی حایری جمله‌ای به این مضمون دارد که‌: «اگر در عالم کاری بهتر و والاتر از معلمی بود، خدا آن کار را به انبیاء و اولیاء و خوبان خودش می‌داد... حقیقت این است که مقامی بالاتر از معلمی و هدایتگری نیست.هیچ شان ورتبه‌ای به پای معلمی نمی‌رسد. معلم کارش با روح و جان و فکر آدمی است و از این حساس‌تر و مهم‌تر برای انسان پیدا نمی‌شود که روح و جانش راعلو ارتقاء بدهد. زندگی و افکار و مجاهدت‌ها و تجربیات این والاگوهران را باید دید وشنید ونوشید. خاصه آن که آن معلم پس ازعمری دویدن و سوختن، خلعت مبارک شهادت را پوشیده باشد. آیا از ترکیب «معلم شهید» زیباتر و دلپذیرتر پیدا می‌شود؟»

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • خلجی: بانی اصلی تورم ۶۰ درصدی مدعی تورم شده است
  • بازدید رئیس قوه قضائیه از بندر شهید رجایی
  • جزییاتی از آخرین اقدامات مطلوب برای پیاده‌روی اربعین در کرمانشاه
  • فتاوای آیت‌الله حکیم در سطح جامعه تحول ایجاد می‌کرد
  • آقا معلم در لیست ترور!
  • معلم هایی که ستاره شدند
  • فیلم رقص و جمله جنجالی بهنام بانی وسط کنسرت
  • پیام آیت الله مظاهری به هجدهمین دوره همایش حکمت مطهر
  • رقص جنجالی بهنام بانی در کنسرتش؛ دست‌وبالم بسته است وگرنه (فیلم)
  • پس از عملیات «وعده صادق» نگاه دنیا به ایران تغییر کرد