عارف با نامزدی در انتخابات بیش از این با آبروی خودش و اصلاحات بازی نکند/ خاتمی عاقلتر از آن است که از عارف حمایت کند
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۷۶۵۵۱
رویداد۲۴ محمدرضا عارف اخیرا رسما اعلام کرد که در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده نامزد میشود و میخواهد برای کسب مقام ریاستجمهوری رقابت کند، اما به نظر میرسد که فقط تمایل او برای رسیدن به این مقام کافی نیست و او احتیاج به لوازمی دیگر از جمله حمایت جامع اصلاحطلبان و توانایی جذب رأی مردم هم دارد که چنین لوازمی باتوجه به عملکرد او در مجلس و انتقادهایی که به او وارد است، در اختیار محمدرضا عارف نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ناصر قوامی، فعال سیاسی اصلاحطلب باور دارد که عارف دورهاش از نظر سیاسی تمام شده است و باتوجه به انتقادهایی که به عملکرد او وجود دارد مردم و نیروهای سیاسی پذیرای او نیستند. او درباره این موضوع به «نامهنیوز» گفت: «آقای عارف امتحانش را پس داده است و در مجلس دهم دیدیم که فقط بر صندلی نشسته بود و نظاره میکرد و در قبال این همه مشکلات و ناهنجاریهای موجود صرفا سکوت کرد. حتما اصلاحطلبان باتوجه به چنین عملکردی نظر مثبتی نسبت به او ندارد و من به آقای نصیحت میکنم که در انتخابات شرکت نکنند، زیرا رأیی ندارد و هم بیش از این آبروی خودش را میبرد و هم باعث خدشهدار شدن حیثیت اصلاحطلبی میشود».
او ادامه داد: «آقای عارف بهتر است به جای آنکه زودتر از همه بگوید در انتخابات شرکت میکنم قدری به عملکرد خودش و واکنشهای مردم در این چندسال به عملکردش نگاه کند تا نسبت به جایگاه سیاسی خود واقف شود».
این فعال سیاسی در پاسخ به این پرسش که ممکن است بخشی از بدنه سیاسی اصلاحطلبان از او حمایت کنند، تصریح کرد: «قطعا حداقل ۸۰ درصد اصلاحطلبان با آقای عارف مخالف هستند و شاید ۲۰ درصد افراد محافظهکار اصلاحطلب آن هم در شرایطی و بازهم تأکید میکنم شاید از آقای عارف حمایت کنند. به نظر من اصولگرایان بیش از همه از ورود عارف به انتخابات استقبال میکنند، زیرا آنها تمایل دارند که عارف بیاید و با یک شکست سنگین حیثیت اصلاحات برود، زیرا پرواضح است که آقای عارف هیچ رأیی در جامعه ندارد و اصولگرایان علاقه دارند عارف ضربه سنگینی به جریان اصلاحات بزند».
بیشتر بخوانید: محمود احمدی نژاد از مجمع تشخیص اخراج میشود؟او در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه در شرایطی که عارف و لیست امید با حمایت و اعتماد محمد خاتمی وارد مجلس شدند، آیا رئیس دولت اصلاحات هنوز به عارف اعتماد دارد، اظهار کرد: «آقای خاتمی عاقلتر از آن است که از آقای عارف حمایت کند، زیرا عارف به حیثیت آقای خاتمی هم آسیب وارد کرد».
این نماینده مجلس ششم درباره اینکه آیا در نهایت اصلاحطلبان میتوانند بر یک نامزد اصلاحطلب به توافق جامع برسند، خاطرنشان کرد: «تصور نمیکنم چنین امکانی وجود داشته باشد که اصلاحطلبان بر یک نامزد واحد به جمعبندی برسند».
قوامی در پایان درخصوص احتمال حرکت اصلاحطلبان به سمت ائتلاف با یک نامزد غیراصلاحطلب مانند علی لاریجانی هم گفت: «ائتلاف به با غیراصلاحطلبان بههیچوجه در دستور کار اصلاحطلبان قرار ندارد و بعید است چنین حالتی رخ دهد». منبع: نامه نیوز لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبط
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 انتخابات 1400 انتخابات ریاست جمهوری آیت الله سیستانی اصلاح طلبان آقای عارف اصلاح طلب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۷۶۵۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرغ آمریکاییها غاز است!
از دید غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، محمدحسین مهدویزادگان در یادداشتی نوشت: دستگیری 900 دانشجو در دانشگاههای کالیفرنیا و تگزاس، ورود پلیس ضدشورش به حریم دانشگاهها با اجازه رسمی از نهادهای قانونی قدرت در آمریکا، ضرب و جرح شدید دانشجویان توسط پلیس فدرال و وعدههای انتخاباتی نامزدهای 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه (بایدن و ترامپ) مبنی بر اخراج دانشجویان معترض به رژیم صهیونیستی از دانشگاهها و حتی در صورت امکان خاک آمریکا، جملگی تبدیل به تیتر رسانههای غربی شدهاند. از سوی دیگر، تعمیم اعتراضات دانشجویی ضدصهیونیستی در آمریکا به کشورهای اروپایی، منجر به آن شده تا پلیس و نهادهای امنیتی کشورهای انگلیس، آلمان، فرانسه، ایتالیا، سوئد، فنلاند و دانمارک نیز مواضع مشابهی علیه دانشجویان منتقد نسلکشی صهیونیستها در غزه مطرح کرده و با وعده سختترین مجازاتها به خیال خود از وقوع این اعتراضات پیشگیری کنند!
1- اگر چه تونل وحشت نهادهای سیاسی و امنیتی غرب برای دانشجویان نتوانسته آنها را از مسیر انسانیت و غیرت منحرف کند اما سکوت برخی جریانات سیاسی در داخل کشورمان در قبال آنچه در آمریکا و اروپا میگذرد، جای بسی تأمل و البته شرم دارد!
در جریان اغتشاشات سالهای 78 و 88 و حتی در بحبوحه زمانی فتنهای که سال 1401 با محوریت و مدیریت پشت پرده فمینیستهای دوآتشه جریانات ضدانقلاب و برانداز داخلی و خارجنشین شکل گرفت، برخی احزاب اصلاحطلب و در راس آنها حزب اتحاد ملت به رهبری آذر منصوری (رئیس خودخوانده جبهه اصلاحات) بدترین و سختترین مواضع ممکن را در اتهامزنی به نظام جمهوری اسلامی و ساختار حقوقی و امنیتی جاری در آن اتخاذ کرده و از همافزایی با جریانهای ضدانقلاب مانند سلطنتطلبان و منافقین تروریست ابایی نداشتند. آنها مدعی بودند به قداست حریم دانشگاه اعتقاد عمیق دارند و دانشجو آزاد است هر گونه میخواهد رفتار کرده و شعار دهد و کسی نیز نباید جلودار آن باشد. در این مجال قصد نقد این رویکرد و تفکر را نداریم اما سوال اساسی این است: اگر دانشگاه دارای چنین قداست ذاتی و حریم محکمی است، چرا هماکنون از اردوگاههای رسانهای روشنفکر و غربزده داخلی صدایی در حمایت از دانشجویان آمریکایی و اروپایی مخالف نسلکشی کودکان فلسطینی مشاهده نمیشود؟!
2- صورتمساله مشخص است: از دید این غربزدگان، دستگیری و ضرب و جرح دانشجویان، چون در خاک آمریکا و اروپا انجام میشود مصداق امنیتسازی و ایجاد ثبات و یکدستی مواضع است و باید به آن احترام گذاشت(!) به نظر میرسد خط قرمز اصلاحطلبان نه آزادی است، نه دانشگاه، نه آزادی بیان، بلکه این قداست(!) آمریکاست که خط قرمز آنها در تحلیلها و گفتارهای رسانهای و حزبی محسوب میشود! سکوت بسیاری از احزاب اصلاحطلب در قبال اعتراضات غیرتمندانه دانشجویان آمریکایی و اروپایی، جلوهای از بدیهیات حاکم بر تفکر و مانیفست حزبی و دستورالعمل سیاسی این گروههاست. در اینجا ما با نوعی پارادوکس مدیریت شده مواجه هستیم که در آن رفتارها و ارزشها اصالت نداشته و این ساختارها هستند که حسن یا قبح یک رفتار یا گفتار را تعیین میکنند. گویا نظریه «ساختار - بازیگر» که توسط کنت والتز بر مبنای نگاه نئورئالیستی وضع شده، تبدیل به یک الگوی ثابت ذهنی و تحلیلی در میان اصلاحطلبان و حامیان فتنه شده است! جایی که ساختار نسبت به بازیگران اصالت داشته و بازیگرانی که نخواهند در قالب آن بگنجند، جایی در آن ندارند.
آنگونه که اصلاحطلبان تندرو و روشنفکران غربزده نسبت به ساختار جاری قدرت در غرب ارزش و احترام قائل هستند، خود شهروندان و حتی برخی سیاستمداران غربی نیستند! پلیس فدرال و دیوان عالی آمریکا، در این نگاه مسموم دارای ارزش هستند زیرا متعلق به ساختار قدرت در غرب هستند؛ آنها میتوانند هزاران دانشجو را سرکوب کرده و آنها را تا آنجا که میتوانند ضرب و جرح کنند و بعد هم با تحسین مدعیان آزادی بیان و حقوق بشر روبهرو شوند. این همان سیکل معیوبی است که ورودی و خروجی آن هر 2 بر اساس «غربپرستی» به جای «بها دادن به اصالتها و ارزشها» در آمریکا و اروپا شکل گرفته و البته، از سوی جریانات واداده داخلی نیز مورد کرنش و احترام واقع میشود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/