Web Analytics Made Easy - Statcounter

بیستم مهرماه، روز بزرگداشت شاعر نغزگوی ایرانی حافظ شیرازی است. شاید کمتر ایرانی باشد که با اشعار این غزلسرای بزرگ آشنا نباشد و برای یک بار هم که شده تفالی به اشعار لسان الغیب نزده باشد. اما راز پنهان اشعار ترجمان الاسرار در چیست که با هر نیتی که این گنجینه ارزشمند را می‌گشاییم بیتی مناسب احوال خودمان در آن پیدا می‌کنیم و در لابه لای غزل‌های عاشقانه و عارفانه‌اش پیامی را می‌یابیم که گویی حافظ آن را برای ما گفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش گروه فرهنگی قدس آنلاین، دکتر احمد تمیم‌داری ادیب، زبان‌شناس و فارسی‌پژوه ایرانی و استاد دانشگاه به این سؤال پاسخ می‌دهد که چرا مردم در میان شاعران و غزلسرایان با دیوان اشعار حافظ شیرازی فال می‌گیرند و آیا واقعاً حافظ از عالم غیب و نیات درونی افراد باخبر است. او همچنین در ادامه اشاره‌ای به زندگی شخصی این شاعر بزرگ داشته و به تحریفاتی که نسبت به برخی ابیات غزلیاتش صورت گرفته می‌پردازد.

عنایت پرتو الهی شامل حال حافظ شده است

این فارسی پژوه در ابتدای سخنان خود با اشاره به این که حافظ اشعار بسیار زیادی داشته و محمد گل اندام، یکی از بستگانش پس از فوت حافظ حدود ۵۰۰ غزل او را انتخاب می‌کند و به عنوان اشعار وی نشر می‌دهد، می گوید: فرض کنید اگر به طور متوسط در این ۵۰۰ غزل هر غزلی ۸ بیت داشته باشد، حافظ نزدیک به ۴ هزار بیت شعر سروده و علت اینکه توانسته این چنین میان مردم رشد پیدا کند عنایت الهی است، از سویی دیگر اشعار حافظ چندمعنایی است و می‌توان معانی مختلفی را از ابیات آن استنباط و استخراج کرد. حافظ همچنین عنایت بسیار زیادی به قرآن کریم داشته و همانطور که آیات قرآن قابل تاویل و تفسیر است حافظ هم همین گونه عمل کرده است. به طور مثال در قرآن می‌بینید که آیات به طور مختلف و گوناگونی بیان شده و ممکن است ابتدا، میانه و انتهای یک آیه درباره موضوع خاصی باشد. این تنوع و گوناگونی معنایی در شعر حافظ هم وجود دارد و از این جهت وقتی با اشعار حافظ فال می‌گیرند هم پرتو الهی شامل حال دیوان اشعار حافظ شده و هم این چندمعنایی مورد نظر همه است.

معنای مرموزی در غزلیات حافظ نهفته است

وی در ادامه می‌افزاید: برخی در شعر صنعتگرند و سعی می‌کنند شعر را بسازند. یک جمله معروفی وجود دارد که اگر شاعر به سراغ شعر برود آن شاعر واقعی نیست اما اگر شعر به سراغ شاعر بیاید و از درون او بجوشد او یک شاعر واقعی است. بنابراین در دیوان حافظ این خاصیت وجود دارد و عنایت الهی و چندمعنایی شعر گفتن، ویژگی اوست. بسیاری از ابیات حافظ معانی گوناگونی دارند و وقتی حتی یک غزل حافظ را هم می‌خوانید می‌بینید که معنای متفاوتی با یک غزل دیگر دارد. درست است که در هر صورت معنای مرموزی در کل ابیات او وجود دارد که همه را به یکدیگر وصل می‌کند اما در ظاهر به نظر می‌آید که این ابیات با یکدیگر متفاوت است. به طور مثال یکی ممکن است درباره عشق زمینی و دیگری عشق آسمانی و معنوی باشد. به همین ترتیب این چندمعنایی بودن باعث شده بسیاری به او توجه کنند.

تمیم‌داری درباره اینکه آیا حافظ از اشعار و تجربیات شاعران پیشین خود بهره گرفته نیز می‌گوید: حتماً حافظ از شاعران گذشته استفاده کرده است. به طور مثال خودش می‌گوید که «آن را که خواندی استاد گر بنگری به تحقیق؛ صنعت گری است اما لطف بیان ندارد». او به خواجوی کرمانی، سعدی و غزلیاتش، به رودکی و شاعران گذشته توجه داشته است.

این استاد دانشگاه درباره رمز و راز اشعار حافظ ادامه می‌دهد: مضامین بسیار مهمی در شعر حافظ وجود دارد. شما می‌بینید آتئیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کمونیست‌ها هم وقتی کتاب می‌نویسند در ابتدایش یک بیت از حافظ می‌آورند. این شاعر به معانی مختلف زندگی و احساسات گوناگون انسانی و بشری توجه داشته و در هر موضوعی می‌توانید یک بیتی مناسب احوال مورد نظر خودتان پیدا کنید. به این دلایل است که شعر حافظ مورد توجه واقع شده و هرکس می تواند مراد خودش را در اشعار او پیدا کند. حال استفاده‌های متفاوتی هم از آن می‌شود. گاهی برخی افراد در مورد پیشگویی و آینده نگری از آن استفاده می‌کنند و به آن تفأل می‌زنند. تفأل یعنی فال خیر و خوب زدن و تطیر (فال بد زدن) که در تشیع حرام است. این است که اگر کسی به حافظ تفأل بزند و امر خیری را استنباط کند خوب است اما اگر بخواهد امر شری را تفال بزند تطیر است که حرام بوده و مناسب نیست.

ارتباط غزلیات حافظ با موسیقی

وی در ادامه می‌افزاید: نکته دیگر چندمعنایی و خوش آهنگ بودن ابیات اوست. شعر حافظ با موسیقی ارتباط دارد. آقای حسین ملاح کتاب خوبی تحت عنوان «موسیقی و حافظ» نوشته‌اند. به احتمال قوی شاعران قدیم به موسیقی توجه داشتند. ضمن اینکه شعر عروضی پیش از اسلام هم بوده زیرا موسیقی در بین ایرانیان رواج داشته و شعر با موسیقی توأم بوده است، اما می‌بینیم در کتب درسی نوشته‌ شده ایرانی‌ها شعر عروضی نداشته‌اند و آن را از عرب‌ها یاد گرفته‌اند که این حرف بسیار بی‌ربطی است. ممکن است شعری از زمان قدیم باقی نمانده باشد زیرا ساسانیان به مردم خواندن و نوشتن یاد نمی‌دادند و اشعار و فرهنگ ایرانی بیشتر در سینه بود و با درگذشت افراد آن اشعار هم از بین می‌رفت. اما شعر در ایران سابقه بسیار طولانی دارد و حافظ در غزل‌سرایی بیشترین بهره را از آثار پیشینیان برده، به علاوه این که قریحه و نیروی درون خودش نیز انکارناپذیر است.

شعر ماحصل کشف و شهود و بهره گیری از تجربه نیاکان است

تمیم داری تأکید می‌کند: شعر یک  امر درونی و الهامی است، در واقع بخشی از آن یک نوع کشف و شهود و بخش دیگر استفاده از تجربه دیگران و به قولی تجربه زیسته است. حافظ هم از تجربه گذشتگان استفاده کرده و هم قدرت تخیل و الهامی بسیار قوی داشته که توانسته این اشعار را بسراید.

وی درباره تاثیر  و اهمیت اشعار حافظ در جهان می‌گوید: نکته دیگر این که حافظ نه تنها در ایران بلکه در خارج از کشور نیز مورد توجه است. من کتابی تحت عنوان «گستره شعر فارسی در انگلستان و آمریکا» ترجمه کردم. از قرن هیجدهم به بعد حدود ۲۰۰ سال شعر حافظ در انگلستان، آمریکا، آلمان، فرانسه، هند و ... وجود داشته و در دنیای معاصر و قدیم کمتر کشوری است که به شعر حافظ توجه نکرده باشد. البته برداشت‌ها متفاوت است و هرکس به قدر فهمش مدعا را فهمیده است. شعر حافظ از انگلستان به کشورهای دیگر راه پیدا کرد و یا به طور مستقل کسانی مانند امرسون، بنجامین فرانکلین، ویلیام جونز انگلیسی که در قرن هجدهم اشعار حافظ را در هند ترجمه کرده بود و ... کسانی بودند که به اشعار حافظ توجه داشتند. حضور حافظ در هند هم فوق العاده است. اگر زبان فارسی تا حدودی در هند تعطیل شد اما ادبیات فارسی و شعر حافظ، سعدی، عبدالرحمان جامی و بعدتر اشعار محمدجلال الدین مولوی، نظامی و فردوسی همه روی ادبیات خارج از ایران اثر گذاشت. به دلیل اینکه ایران یک فرهنگ میانه است و چون در وسط ربع مسکون بوده و در میانه اقالیم سبعه یا اقلیم‌های هفت گانه قدیم قرار داشته به طور متقابل به همه دنیا هم فرهنگ داده و هم فرهنگ گرفته است.

برای همه افراد مشهور افسانه سرایی می‌کرده‌اند

این زبان شناس در بخش دیگری از سخنان خود درباره ابهامات زندگی شخصی حافظ و تاثیر آن بر اشعارش می‌گوید: نه تنها زندگی حافظ بلکه زندگی گذشته بسیاری از شاعران و بزرگان معلوم نیست و مردم برای کسانی که مشهور می‌شدند به کرات افسانه می‌ساختند که واقعیت نداشته است. خب! زندگی حافظ چه می‌توانسته باشد؟ یک زندگی عادی که به عبادت و روزمرگی می‌گذشته، حتماً همسری و فرزندی داشته که ظاهراً فرزندش فوت کرده و برای او یک غزلی گفته که «قرة العین من آن میوه دل یادش باد/ که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد».

وی ادامه می‌دهد: اما آنچه که درباره زندگی حافظ مهم است شرح حال شیراز است که پادشاهان متعددی آنجا ظهور کردند و از بین رفتند. دوره امیرمبارزالدین محمد، دوره ابواسحاق اینجو، شاه منصور و ... که طبیعتاً برخی دوره‌ها برای حافظ و مردم خیلی خوب بوده است. دوره امیرمبارزالدین دوره بسیار سخت‌گیرانه، شدت و استبداد بوده که درباره آن می‌گوید «اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است/ در آستین مرقع پیاله پنهان کن که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ریز است».

اینها را می‌گوید و اوضاع شیراز را تا حدودی مشخص می‌کند، اما شاه منصور که می‌آید می‌گوید: «بیا که رایت منصور پادشاه رسید/ نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید/ وظیفه اگر برسد مصرفش گل است و نبید ...». حافظ از این دست اشعار که حدود شیراز را مشخص می‌کند دارد اما این که برخی در مورد زندگی حافظ کنکاش می‌کنند و چیزهایی می‌نویسند که گویی تا دیشب با حافظ زندگی می‌کردند، خیر! بسیاری از اینها اساسی ندارد.

وقتی برداشت‌های شخصی جای واقعیت را می گیرد

وی با انتقاد از برداشت‌های غلط از اشعار حافظ می‌گوید: یا مثلاً راجع به شاخه نبات حافظ می‌گویند در همسایگی‌اش دختری زندگی می‌کرده که عاشق او بوده و این شعر که «همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد/ اجر صبری است کز آن شاخه نباتم دادند» برای اوست در حالی که اصلاً معلوم نیست! این معشوقه‌هایی که شاعران به خصوص حافظ درباره آنها شعر گفته‌اند مانند مدل‌های نقاشی هستند که نقاش او را نگاه می‌کند و نقش خودش را می‌کشد. بنابراین نقاش عاشق آن مدل که نیست بلکه عاشق نقشی است که خودش می‌کشد. این است که معشوقه گانی که حافظ می‌گوید مانند «شهری ست پر کرشمه و خوبان ز شش جهت/ دستم تهی ست ور نه خریدار هر ششم» این یعنی چه؟ یعنی شش معشوقه به سمت خانه حافظ می‌آمدند و حافظ گفته من پول ندارم بروید دنبال کارتان؟! ببینید اینها حرف‌های بی‌ربطی است که گفته می‌شود.

وی گفته‌های خود را اینگونه تکمیل می‌کند: واقعیت این است که شعر حاصل تخیل است و برای زیبایی آفرینی، معنا و عرفان آفرینی زاده شده است و هیچ موضوعی هم بیشتر از زیباشناسی آفرینش و بالاتر از عشق و دوستی وجود ندارد. چنان که می‌گوید «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا». اتفاقاً او از احادیث پیغمبر اکرم هم استفاده کرده است. پیامبر فرمودند که خداوند مرا به مدارای با مردم سفارش کرده همچنان که به عبادت سفارش کرده و حافظ این بیت را می‌گوید.

تمیم‌داری با اشاره به اینکه حافظ حتماً به آیات قرآن نظر داشته تاکید می‌کند: متد اندیشه او یک متد قرآنی است و از کودکی قرآن می‌خوانده است. البته در شرح حالش مطالبی نوشته‌اند که در مغازه نانوایی کار می‌کرده و خانواده متوسطی داشته، در کودکی یتیم می‌شود و مادرش زندگی آنها را برعهده گرفته است. حالا ممکن است در یک مقطعی در نانوانی هم کار کرده باشد اما تا آخر عمر مشهور شد که نانوا بوده در حالی که حافظ نانوا نبود، بلکه او یک شاعر بود و فتوحاتی نیز به او می‌رسیده و دوستانش به او صله و سلاطین به او جایزه می‌دادند.

داستان بیت معروف حافظ چیست؟

این استاد دانشگاه با اشاره به یک بیت دیگر از حافظ می‌گوید: مثلاً یک بیتش را بسیار بد معنی کردند. حافظ می‌گوید «پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر قلم پاک خطاپوشش باد». در تفسیر این بیت می‌گویند منظورش قلم آفرینش است و پیر حافظ گفته که در قلم آفرینش خطا رفته و او بخشیده. این یعنی چه؟ یعنی صوفی خطای خداوند را در خلقت بخشیده است؟ اصلاً صوفی کِی می‌تواند چنین حقی داشته باشد؟ قلم صنع قلم پول دادن است، زیرا پس از آن می‌گوید «شاه ترکان سخن مدعیان می‌شنود/ شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد». کثیر الصنع به معنای فرد بخشنده است. قلم صنع، قلم پول و سکه است و به او پول کمی دادند و پیرما این صله کوچک سلطان را بخشید. یا اینکه درباره شراب خواری حافظ می‌گویند؛ در حالی که سؤال اینجاست که شما از کجا می‌دانید، آیا آنجا بودید و دیدید؟ خداوند یکی از صفاتش در قرآن ساقی است و در اینجا شراب طهور منظور است.

از تسلیم تا طوفان

تمیم‌داری در ادامه به تفاوت نگاه حافظ در ابیات مختلف و غزل‌هایش اشاره می‌کند و می‌گوید: ‌متأسفانه برخی ابیات را بد معنی و جنبه‌های شخصی و درونی خودشان را مطرح کردند.  شاعر تابع احساسات خودش است. «اگر غم لشکر انگیزد که موج عاشقان ریزد/ من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم» یا در جایی دیگر می‌گوید «چو قسمت ازلی بی‌حضور ما کردند/ گر اندکی نه به وقف رضاست خرده مگیر». یک جا صحبت از تسلیم و جایی دیگر آسمان‌ها را خراب می‌کند. اینها فلسفه سیاسی و دستور العمل‌های انقلابی نیست بلکه احساسات درونی شاعر است. یک جا مهاجم است و جایی دیگر نسبت به همه چیز تسلیم است. «نیست در دایره یک نقطه خلاف از کم و بیش/ که من این مسئله بی چون و چرا می بینیم».

انتهای پیام/

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: حافظ شیرازی فال حافظ حافظ می گوید اشعار حافظ زندگی حافظ شعر حافظ حافظ هم یک بیت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۹۴۸۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کرفس کوهی، دارویی نهفته در دل طبیعت؛ گنجی که به تاراج می‌رود

فصل بهار که از راه می‌رسد گیاهانی از دل خاک بیرون می‌آیند و مردمی که در این فصل به طبیعت می‌روند از گیاهانی که خواص دارویی زیادی دارند استفاده می‌کنند.

«کرفس کوهی» گیاهی خودرو و معطر با نام علمی Kelussia odoratissima Mozaff و نام محلی «کلوس» از تیره چتریان (Apiaceae) است که در صورت آسیب نرسیدن به ریشه آن سالیان سال رویش دارد.

گونه ارزشمند کرفس کوهی (کلوس) و رویشگاه طبیعی آن در روستای سرآقاسید شهرستان کوهرنگ در تاریخ ۶ شهریور ۱۳۹۵ و به شماره ۳۳۸ به عنوان میراث طبیعی، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

کلوس در بازار از سوی برخی از دستفروشان در معرض فروش قرار گرفته است و این گیاهان همچنان خریداران و طرفداران خود را دارد.

هم اکنون قیمت هر کیلوگرم کرفس تازه به حدود شش میلیون تومان و گاهی پلاسیده آن به سه میلیون تومان رسیده است.

برداشت گیاهان دارویی، صنعتی و خوراکی مرتعی بدون مجوز ممنوع است

در استان چهارمحال و بختیاری به دلیل شرایط خاص اقلیمی، جغرافیایی و اکولوژیکی، شرایط رشد گیاهان کوهی و محلی خوراکی و دارویی از جمله قارچ، کنگر، شنگ، مُچه، بن سرخ، موسیر، سیرکوهی، سیردینگ، کاردین، آویشن، تره کوهی، ریواس و کلوس و ... فراهم می باشد.

اصغر احمدی مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری چهارمحال و بختیاری گفت: برداشت گیاهان دارویی و خوراکی مرتعی در استان بدون گرفتن مجوز از این اداره‌کل ممنوع است و پیگیرد قانونی دارد.

وی افزود: جامعه هدف بهره برداری از مراتع استان کسانی هستند که بر روی عرصه های موردنظر جهت بهره برداری، طرح های مرتع داری و بهره برداری مورد تایید کمیته فنی را اراده نمایند.

احمدی اضافه کرد: در صورت مشاهده تخلفاتی ازجمله برداشت، حمل و نقل و یا خرید و فروش غیرمجاز و بدون مجوز گیاهان مرتعی، برابر مقررات به عنوان کالای قاچاق تلقی شده و متخلفان از سوی یگان حفاظت به مراجع قضایی معرفی می‌شوند.

وی تاکید کرد: از سوی دیگر عدم آگاهی کافی در شناخت گیاهان خودرو و برداشت بی رویه و خارج از توان اکولوژیک عرصه ها علاوه بر آسیب به طبیعت ممکن است موجب مسمومیت در بین افراد گردد.

برخورد با متخلفان فروش کلوس در چهارمحال و بختیاری

صادق محمدی فرمانده یگان حفاظت منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری با بیان اینکه کلوس، یکی از گیاهان در معرض انقراض محسوب می‌شود، اظهار کرد: عرضه و فروش کلوس در چهارمحال و بختیاری ممنوع است و حمل آن قاچاق محسوب می‌شود لذا با اقدام به فروش این گیاه برخورد و طبق قانون اموال فرد متخلف تصرف و به تعزیرات حکومتی معرفی می‌شود.

وی افزود: ۱۰ مورد گزارش فروش کلوس در میدان کوهرنگ شهرکرد دریافت شد که بلافاصله یگان حفاظت منابع طبیعی وارد عمل شد و با دو متخلف برخورد قانونی صورت پذیرفت و به مراجع قضایی معرفی شدند.

محمدی ادامه داد: یکی از ذخایر اصلی کلوس دهستان موگویی شهرستان کوهرنگ است که راه اصلی به این منطقه از ابتدای آبان ماه تا اواسط اردیبهشت ماه سال آینده مسدود است، اما متأسفانه قاچاق این گیاه نادر از سمت شهرستان الیگودرز و فریدون شهر و مناطق کوهستانی صعب العبور و ... صورت می‌پذیرد.

وی اضافه کرد: انتظار داریم هم‌استانی‌های عزیز در راستای حفظ و نگهداری این گیاه بی‌نظیر با یگان حفاظت منابع طبیعی همکاری داشته باشند و هرگونه تخلف را به شماره ۱۳۹ یا ۱۵۰۴ مربوط به فرماندهی حفاظت از منابع طبیعی گزارش دهند.

توزیع نشای کلوس در چهارمحال و بختیاری

برخی از کارشناسان اعتقاد دارند هم‌اکنون زنگ خط انقراض و نابودی برای این گونه‌ خوراکی در مناطق مختلف استان به صدا درآمده است.

عزت الله سلیمانی رئیس اداره مرتع اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان گفت: برای تضمین بقای گیاه در خطر انقراض کلوس، سال گذشته ۷۰ هزار عدد نشاء و گیاهچه تولید شده توسط بهره‌برداران برای اجرای طرح‌های پایلوت گیاهان دارویی خریداری و توزیع گردید.

وی افزود: به منظور تضمین بقای این گیاه با ارزش در چهار نقطه از استان و هر کدام در سطح یک هکتار ایستگاه پایلوت کلوس اجرا گردید.

سلیمانی اظهار کرد: در سال‌های نه چندان دور (کمتر از ۱۵ سال) حدود ۲۵ تا ۳۰ هزار هکتار رویشگاه طبیعی کلوس در شهرستان‌های کوهرنگ و لردگان و در کوه‌های رنگی استان شامل زردکوه، سبزکوه، سفید کوه و قارون وجود داشت که این مساحت اکنون در اثر برخی عوامل طبیعی مانند آفت‌ها، بیماری‌ها، تغییر اقلیم و برخی عوامل غیرطبیعی مانند دست‌اندازی انسان به سطح چهار تا پنج هزار هکتار کاهش یافته و بقای آن به خطر افتاده است.

رئیس اداره مرتع اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان گفت: در سال‌های اخیر و با انجام قُرُق در رویشگاه طبیعی گیاه کلوس در روستای سرآقاسید کوهرنگ اقدام موثر و قابل توجهی در خصوص حفظ بقای این گیاه انجام شد، اما حمله آفت ملخ صحرایی در فصل گُل‌دهی، اجازه به بذر رفتن این گیاه را نداده است.

سلیمانی ادامه داد: اقدام موثر دیگر خرید تضمینی بذر‌های موجود در مناطق، تنظیم تفاهم‌نامه با برخی بهره‌برداران برای تولید نشاء و توزیع رایگان در بین جوامع محلی برای ترویج فرهنگ کاشت و تولید این گیاه در جا‌های مختلف استان است.

وی ادامه داد: خشکسالی‌های اخیر، تغییر الگوی بارش، حمله آفت‌ها و سوء استفاده سودجویان چهار عامل اصلی بروز خطر انقراض این گیاه است.

سلیمانی گفت: هرچند اقدامات خوبی در خصوص مبارزه بیوشیمیایی با آفت‌ها، کنترل و تشدید اقدامات حفاظتی انجام شده، ولی برای رسیدن به تضمین بقای این گیاه نیاز به یک عزم ملی و تصمیمی فرااستانی همراه با اختصاص بودجه کافی است.

وی اضافه کرد: طبع گرم کلوس، خواص دارویی سرشار برای درمان ناراحتی‌های گوارشی، عجین شدن این گیاه با فرهنگ و ادب سرزمین چهارمحال و بختیاری از جمله عواملی است که سبب شده ارزش ریالی این گیاه زیاد و سودجویان هرسال برای نیل به منافع خود حیات این گیاه را به مخاطره بیندازند.

سلیمانی گفت: امید است با انجام اقدامات یاد شده همچنین راه اندازی ایستگاه‌های پایلوت کلوس به حفظ و بقای این گیاه با ارزش کمک شود.

نگاهی به خواص کرفس کوهی کامران فلاح پور معاون فنی منابع طبیعی و آبخیزداری استان با اشاره به اینکه عمده خواص کرفس کوهی در بذر،ساقه و گل‌آذین آن تجمع دارد، گفت: این گونه نادر گیاهی دارای خواص ضد التهابی، ضد ویروس، ضد دیابت، ضدسرطان و ضد مسمومیت است.   وی گفت: جوامع محلی از جوشاندن بذر این گیاه برای درمان سرماخوردگی، سرفه‌های شدید و از اندام‌های گیاهی آن برای رفع دل درد، درمان رماتیسم و تصفیه خون و همچنین به صورت مکمل‌ غذایی برای پیشگیری از سرطان و زخم‌معده استفاده می‌کنند.     فلاح پور با اشاره به قرار گرفتن این گیاه درلیست قرمز و گیاهان در حال انقراض، تاکید کرد: متاسفانه در حال حاضر با وجود کارشناسان منابع طبیعی و محیط زیست به منظور حفاظت از گونه کلوس، عده‌ای افراد سودجو به دنبال فروش و برداشت غیرقانونی این گیاه هستند و در ورودی شهرها و بازار مراکز استان‌های مذکور در اوایل فصل رشد، این گیاه را به قیمت گزاف به فروش می‌رسانند.   وی ادامه داد: این گیاه حاوی ترکیبات مغذی مختلفی است که می‌توانند به کاهش وزن، کنترل فشار خون، بهبود عملکرد کبد و کلیه‌ها، تقویت سیستم ایمنی و محافظت از بدن در برابر بیماری‌ها کمک کنند.   گزارش از نگار شیخ پور باشگاه خبرنگاران جوان چهارمحال و بختیاری شهرکرد

دیگر خبرها

  • معنای رفتار مختلف گرگ‌ها در گله + فیلم
  • یاوری: دانش‌آموزان در نمایشگاه پژوهشی سمپاد ظرفیت نهفته خود را آشکار می‌کنند
  • هرقانونی در فضای مجازی به معنای محدود کردن فضای مجازی نیست!
  • یاوری: دانش آموزان در نمایشگاه پژوهشی سمپاد ظرفیت نهفته خود را آشکار می‌کنند
  • کلید حل تمام مسائل کشور در دل تعلیم و تربیت نهفته است
  • معادن؛ ثروتی نهفته در خاک/ بی بهره چون کهگیلویه و بویراحمد
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (16 اردیبهشت)
  • موجودات فضایی احتمالا به این دلیل منقرض شده‌اند!
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (15 اردیبهشت)
  • کرفس کوهی، دارویی نهفته در دل طبیعت؛ گنجی که به تاراج می‌رود