Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-01@23:08:40 GMT

شاید وقتی دیگر

تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۹۶۰۵۰

شاید وقتی دیگر

کرونا چطور رشته ارتباط مهاجران را با خانواده‌های‌شان سست کرد؟

به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «دارم دیوانه می‌شوم. توی خانه راه می‌روم و با خودم حرف می‌زنم. آخرین وُیس‌های بابا را گوش می‌کنم و دلم آتش می‌گیرد.»

دختر گریه‌اش می‌گیرد. کم‌کم تبدیل به هق‌هق می‌شود. دو هفته پیش پدرش را به خاطر کرونا از دست داده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پدر در سکوت و تنهایی به خاک سپرده شده و دختر قاره‌ها دور از خانه پدری، در انزوا اشک می‌ریزد.

«قرار بود بیایند پیشم. می‌گفتیم بالاخره کرونا تمام می‌شود. موقعی از بیماری بابا خبردار شدم که بیمارستان بستری شده بود. چند روز بیشتر طول نکشید. مادرم اوضاعش بهتر است و توی خانه قرنطینه است. خیلی تلاش کردم خود را برسانم اما شرایط اینجا طوری است که خیلی سخت می‌شود در زمان مورد نظر رسید چون باید تست می‌دادم و جوابش ۴ روز بعد می‌آمد. عملاً به مراسم تشییع بابا نمی‌رسیدم. پدر و مادر من تنهایی ایران هستند. یک برادر دارم که او هم ایران نیست. پدر و مادرم در تنهایی مریض شدند و پدرم را از دست دادیم و حتی نتوانستیم نزدیک‌شان باشیم.»

پنج سال است مهاجرت کرده تا به گفته خودش زندگی‌اش را جای دیگری بسازد. می‌گوید پدرم خودش همیشه مشوقم بود و می‌گفت هر کاری را دوست داری و دلت می‌خواهد، همان کار را بکن! مهتاب ۲۹ ساله اما حالا طوری غمگین است که اصلاً نمی‌داند می‌تواند تنهایی دوام بیاورد یا نه. منتظر است شرایط طوری شود که بتواند برگردد ایران پیش مادرش تا با هم سوگواری کنند.

تا پیش از کرونا، امیدی برای دیدارهای سالی یک بار یا دو سالی یک بار بود. یا آنها می‌آمدند یا اگر فرصتی پیش می‌آمد، کسی از اینجا پیش‌شان می‌رفت.

مینا ارزاقی حدود ۷ سال است با همسرش از ایران به مونترال کانادا مهاجرت کرده. او از شرایط پیش آمده به خاطر کرونا می‌گوید: «بعد از این مدت تازه به شرایط باثباتی رسیده‌ایم و می‌توانیم از عزیزان‌مان بخواهیم اینجا پیشمان بیایند. برای دو نفر از اعضای نزدیک خانواده دعوتنامه فرستاده بودیم و آنها برای آمدن اقدام کرده بودند. خیلی خوشحال بودیم و برنامه‌ریزی کرده بودیم. حتی جاهایی را که قرار بود با هم برویم، مشخص کرده بودیم. کارها داشت خوب پیش می‌رفت و آنها به مرحله انگشت‌نگاری رسیده بودند که کرونا مرزها را بست. سفرشان به ترکیه برای رفتن به سفارت کنسل شد و تا حالا هم شرایط مساعد نشده. گرچه هنوز امیدواریم پاندمی کرونا تمام شود و شرایطی فراهم شود که عزیزان‌مان را ببینیم.»

مینا از همکار سنگالی‌اش هم می‌گوید که همسرش قبل از شرایط بحران برای کاری به کشور خودش سفر کرده بود و ماه‌ها نتوانست به خاطر بسته بودن مرزها به کانادا برگردد و زن و دو فرزند خردسالش تنها بودند.

«قرار بود شیرین‌ترین اتفاق زندگی‌ام را با پدر و مادرم جشن بگیرم اما کرونا نگذاشت.» المیرا این را می‌گوید و ادامه می‌دهد: «پدر و مادرم قرار بود برای به دنیا آمدن فرزندم پیشم بیایند و چند ماهی بمانند. از طرفی به خاطر دیدن‌شان بعد از چند سال ذوق زده بودم و از طرف دیگر خوشحال بودم که مادرم کنارم خواهد بود و کمکم خواهد کرد، چون اولین تجربه مادر شدن من است و چیز زیادی نمی‌دانم. خب همان‌طور که معلوم است آمدن‌شان خورد به کرونا و همه چیز به هم خورد. حتی بلیت‌شان را هم گرفته بودند و فکر می‌کردم چه خوب که همه کارها بی‌دردسر پیش رفت اما نمی‌دانستم که دردسر بزرگتری در راه است. به هر حال فرزند من در تنهایی به دنیا آمد و روزهایی که می‌توانستند شیرین‌ترین روزهای زندگی‌ام باشند، غمگین و افسرده طی می‌شوند. تنهایی و بی‌تجربگی از یک طرف و نگرانی برای خانواده‌ام از طرف دیگر، جوری عرصه را به من تنگ کرده که همین طور بی‌دلیل می‌زنم زیر گریه و دائم عصبی هستم.»

آنها برای دلتنگی‌شان راهی پیدا نمی‌کنند جز همان‌ها که از قبل بود. تماس تصویری. اولش می‌گفتند حالا همه مثل هم شدیم. بچه‌هایی هم که ایران هستند با تماس تصویری می‌توانند پدر و مادرشان را ببینند. سر این قضیه با برادرها و خواهرهایی که ایران بودند، شوخی هم می‌کردند اما چند ماهی که گذشت، دیگر از شوخی هم خبری نبود. دلتنگی افتاد به جانشان و دیگر فقط همان بود.

علی سالی یک بار می‌آمد ایران و خانواده‌اش را می‌دید. حالا نمی‌داند دوباره کی قرار است دیدارها تازه شود. در این مدت عمو و یکی از دوستان نزدیکش را به خاطر کرونا از دست داده: «برای ما که دور هستیم، شرایط خیلی بدتر است. دائم خبرهای ناراحت‌کننده می‌رسد و آدم کاری از دستش برنمی‌آید. تا حرف بزنی هم می‌گویند می‌خواستی نروی. بالاخره هر کسی یک شرایطی دارد و بالطبع به دلایل خاص خودش مهاجرت کرده. بعضی‌ها هم می‌گویند خوش به حالت که رفته‌ای و راحت شده‌ای اما در شرایط پاندمی، انگار همه مثل هم شدیم فقط با این تفاوت که آدم اگر در کشور خودش باشد، شاید همان حس نزدیکی دلتنگی‌اش را رفع کند. همین که خواهر و برادرهایم می‌توانند بروند و پدر و مادرم را با فاصله و توی حیاط خانه ببینند غنیمت است و برای من که دور هستم همان هم الان به یک رؤیا تبدیل شده. شرایط سفر سخت است و ترس شدیدی دارم که این راه طولانی را طی کنم و ناقل باشم؛ اتفاقی که برای یکی از دوستانم افتاد. به محض رسیدن به ایران تست داد و منفی بود و با خیال راحت رفت تبریز خانه پدر و مادرش، اما غافل از این که ناقل بوده و تست زود گرفته شده و جواب درست نشان نداده. پدر و مادرش که مسن بودند مبتلا شدند و متأسفانه مادرش فوت کرد. می‌گوید هیچ وقت خودم را نمی‌بخشم که باعث مرگ مادرم شدم.»

لیلا یکی دیگر از مهاجران هم این طور می‌گوید: «پروازها خیلی محدود هستند یا عملاً لغو شده‌اند. همیشه وقتی می‌خواستم تابستان بیایم ایران، از زمستان بلیت رزرو می‌کردم اما حالا آمدنم در ابهام کامل است. از طرفی قرنطینه خانگی بعد از بازگشت از سفر را هم باید محاسبه کنیم. در کل شرایط خیلی سخت است. دلتنگی و این که نمی‌دانی در نهایت چه می‌شود، حال‌مان را بدتر می‌کند.»

ویستا ساکن استرالیا هم این طور می‌گوید: «کلاً مرزهای استرالیا بسته است و تازه اگر هم کسی از اعضای نزدیک خانواده موفق شود ویزا بگیرد، باید ۲ هزار و ۵۰۰ دلار هزینه قرنطینه برای هر زوج پرداخت کند و دو هفته بیشتر هم نمی‌توانند بمانند. این عملاً یعنی کسی نیاد.»

احسان قرار بود جشن ازدواجش را در ایران برگزار کند. نامزدش ایتالیایی است و آنها فروردین امسال قصد سفر به ایران و برگزاری مراسم را داشتند که کرونا آمد.

«شرایط ایتالیا را که می‌دانید چه قرنطینه سفت و سختی بود. ما تقریباً تازه با هم آشنا شده‌ایم و فکر کنید با دو فرهنگ متفاوت یکهو کرونا هم میان‌مان فاصله انداخت و بدتر از همه هم این بود که نامزدم مبتلا شد و در بیمارستان بستری بود. خوشبختانه او بهبود پیدا کرد و ما هم همچنان امیدواریم بتوانیم روزی به ایران برویم و جشن عروسی بگیریم. اما این وضعیت نامعلوم همه را کلافه کرده و پدر و مادر من هم سن‌شان بالاست و خیلی نگران‌شان هستم.»

برای آنها دیدار به وقت دیگری موکول شده؛ به زمانی نامعلوم که دیگر نمی‌دانند چه موقعی قراراست فرا برسد. فقط می‌دانند کرونا دلتنگی مهاجرت را برایشان چندین برابر کرده است.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: کروناویروس پدر و مادرم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۹۶۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران | وقتی او در مورد پایان رابطه عاطفی خود حرف می‌زند...

به گزارش همشهری آنلاین، ‌با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سوال کنید که علت علاقه‌شان به این هنرمند چیست؟ احتمالا پاسخ دهند که چون می‌توانند با ترانه‌های او همزاد پنداری کنند و به راحتی خود را به عنوان راوی ترانه‌هایش تصور کنند اما در کنار این ویژگی نمی‌توان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمی‌کند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پست‌های طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراک‌گذاری آن پست‌ها.

اما چرا امروز از تیلور سوئیفت می‌نویسیم؟ در هفته‌های اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند می‌گفت.

در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرم‌های موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.

اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تک‌آهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخش‌شده در یک روز را ثبت کرد.

سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخش‌شده‌ترین آلبوم در یک روز و پخش‌شده‌ترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرم‌های پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریم‌های روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطب‌ترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.

اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده می‌شود؟

پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمی‌توان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاه‌های نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبوم‌های قبلی‌اش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.

در ادامه اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.

عکس | تیلور سوئیفت شخصیت سال تایم ٢٠٢٣ شد

موسیقی سوئیفت

توبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، می‌گوید: «نمی‌توانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگ‌هایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگ‌هایی که تیلور می‌نویسد، فوق‌العاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبوم‌های متوالی این کار را انجام می‌دهد.»

درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، می‌گوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او می‌داند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگ‌های او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و می‌توانم به آهنگ‌های او، حتی آهنگ‌هایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آنها ارتباط برقرار کنم.»

همه کاره بودن او

سوئیفت به طرز ماهرانه‌ای ژانرهای مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفه‌ای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ می‌گویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.

سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیه‌کنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.

در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود اما در آلبوم از سازهای بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگ‌ها حفظ کرد. سوئیفت اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بی‌سابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.

البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگی‌های بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال می‌کردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستان‌سرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.

هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.

نوبیل درباره این اقدام می‌گوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش می‌کنند اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»

هوش تجاری سوئیفت

کونیگزبرگ می‌گوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمی‌شود، بلکه در مورد تجارت است و مهارت‌های تجاری تیلور شگفت‌انگیز است».

درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکت‌های استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العاده‌ای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینماها رفت، «پرفروش‌ترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.

همچنین بازاریابی رسانه‌های اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی می‌نشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانه‌های اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.

حرکت درخشان سوئیفت

از اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبوم‌های اولیه‌اش به طور گسترده‌ای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد می‌شود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبط‌های تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافی‌جویانه بی‌سابقه، سوئیفت آلبوم‌های خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبط‌های جدید به دست آورد.

در حالی که سوئیفت خاطرنشان می‌کند که همه این‌ها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبوم‌های تازه ضبط‌شده بسیار محبوب بوده‌ و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.

آینده نگری او

نوبیل می‌گوید سوئیفت درک ذاتی از خواسته‌های مخاطبانش دارد و این توانایی می‌تواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتی‌ها می‌داند:

۱۹۸۹

زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگ‌های زد و کالوین هریس با آهنگ‌های پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل می‌گوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آنها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده می‌کرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال می‌کند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.

شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰

نوبیل می‌گوید در طول قرنطینه همه‌گیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانرهای جدید برای کار روی آلبوم‌ها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.

کونیگزبرگ می‌گوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکس‌کننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»

فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروش‌ترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح می‌دهد، این موفقیت تصادفی نبود.

او ادامه می‌دهد: «طرفداران با این آهنگ‌ها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش می‌کردند؛ آهنگ‌هایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانه‌ها و درختان صحبت می‌کردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»

تور era

نوبیل می‌گوید دو نیروی فرهنگی را می‌توان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانه‌های اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربه‌های جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با ده‌ها هزار نفر دیگر که آنها نیز با آهنگ‌های تیلور سوئیفت بزرگ شده‌اند، بسیار عمیق‌تر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه می‌گوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».

آیا می توان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟

خیر.

نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آنها در زمان‌های دیگری انجام می‌داد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمی‌شد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر می شد، تأثیر مشابهی نداشت. این‌گونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن می‌شوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شده‌اند، ترکیب نادری است.

بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.

وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت می کند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت می‌کند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت می‌کند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه می‌شود. دلیل اینکه می‌توانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاه‌پوست است و نژاد دارد.

البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی می‌مانند و نمی‌توان به هیچ وجه او را بزرگ‌ترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.

آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیت‌های برتر و موفقیت افسون‌کننده که بر درخشش او به‌ عنوان یک تاجر تأکید می‌کند و به‌طور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت می‌کند.

کد خبر 848295 منبع: ایسنا برچسب‌ها موسیقی ایرانی خبر مهم موسیقی - چهره - ساز - آلبوم - اجرا

دیگر خبرها

  • ادامه موج گسترده مهاجرت پرستاران به کشور‌های خلیج فارس / در عمان حقوق یک پرستار ۶ برابر ایران است
  • موج بالای مهاجرت پرستاران؛ عمانی‌ها ۶ برابر ایران حقوق می‌دهند | مقاومت عجیب با وجود کمبود پرستار!
  • تقسیم عجیب بودجه‌های فرهنگی؟ / وقتی میراث فرهنگی کمبود بودجه دارد اما بعضی نهادها پول‌های کلان می‌گیرند (فیلم)
  • موج مهاجرت پرستاران؛ عمان ۶ برابر ایران حقوق می‌دهد
  • وقتی مصاف حق و باطل ملاک تنفر و محبوبیت در جهان می‌شود
  • شناسایی سپاه به عنوان سازمان تروریستی به سود ما نیست | وقتی می پرسم آیا اقدام بیشتر علیه سپاه ضروری است، پاسخ منفی است
  • ببینید | وقتی ایران کشتی و بالگرد آمریکایی‌ها را زد؛ جنگ شهید نادر مهدی با قایق با ناوهای آمریکایی!
  • حراج نفت ایران به قیمت مال‌دزدی است؟
  • کیومرث صابری؛ چگونه «گل‌آقا» و بعد «گل‌آقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!
  • پشت پرده محبوبیت تیلور سوئیفت در ایران | وقتی او در مورد پایان رابطه عاطفی خود حرف می‌زند...