هزینه صبحانه این روزها چقدر است؟/ یک لقمه نان و پنیر ۱۰ درصد درآمد ایرانیان را میگیرد! + جدول
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۰۵۹۲۵
صراط:
افزایش قیمتها و گرانی در این مدت چنان بر مردم فشار آورده، که بسیاری مجبور شده اند حتی از تامین نیازهای ضروری خود بزنند.
با این حال، آنچه در این مدت بیش از حد مورد توجه تحلیلگران اقتصادی بوده افزایش قیمت دلار، سکه و خودرو بوده است. این در حالی است که فشار اقتصادی باعث کوچک شدن سفره مردم شده و در این مدت گروه گروه اعضای طبقه متوسط وارد طبقه ضعیف شده و اعضای طبقات ضعیف اقتصادی نیز مرز فقر مطلق را رد کرده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای فهم این موضوع بهتر است کمی مشخص تر صحبت کنیم. بد نیست که موضوع تورم و گرانی را روی یک شاخص اساسی و مهم زندگی شهروندان بررسی نماییم. این شاخص، وعده غذایی یک خانواده است که اصلی ترین نیاز بشر را شامل میشود.
بهتر است در مورد وعده غذایی نیز کمی مشخص تر و جزئی تر نگاه کنیم. از میان سه وعده غذایی اصلی فقط روی صبحانه متمرکز میشویم. در واقع میخواهیم محاسبه کنیم که یک خانواده مثلا سه یا چهار نفره ایرانی چقدر برای تهیه یک صبحانه ساده باید هزینه کند.
هزینه ماهیانه یک صبحانه ساده(نان و پنیر و چای)
تهیه صبحانه و هزینه آن درجه بندی دارد. ساده ترین و ارزان ترین صبحانه یک خانواده ایرانی نان و پنیر و چای شیرین است. بیایید حساب کنیم که یک خانواده در ماه چقدر برای تهیه همین صبحانه ساده باید هزینه کند.
اگر یک خانواده سه یا حتی چهار نفره برای یک وعده صبحانه خود دو نان بربری و یک قالب پنیر 250 گرمی مصرف کنند، آنگاه هزینه حدودی آنها برای 1 روز (1 وعده صبحانه) چنین میشود:
کالا
مقدار
قیمت کل
نان بربری
2 عدد
2 هزار تومان
پنیر
250 گرم
8 هزار تومان
جمع مبلغ بالا 10 هزار تومان میشود. اگر این مبلغ را ضربدر 30 کنیم حاصل 300 هزار تومان میشود. حالا بیایید سراغ چای و شکر برویم. اگر هر خانواده در ماه 50 الی 60 عدد چای کیسه ای مصرف کنند در ماه حدود 20 هزار تومان باید هزینه چای کنند. قیمت شکر یا قند هم به ازای مصرف ماهیانه حدود 10 هزار تومان میشود. البته نباید فراموش کرد که ما در این محاسبات کف قیمت را در نظر گرفته ایم. پر واضح است که هم چای و شکر و هم پنیر انواع گوناگونی داشته و قیمتهای متنوعی هم دارند.
با وجود همه این موارد، میانگین هزینه ماهیانه یک خانواده کوچک برای صبحانه ساده(چای شیرین و پنیر و نان) حدود 330 الی 350 هزار تومان میشود. اگر فرض کنیم درآمد یک خانواده که فقط سرپرستش شاغل است 3 میلیون تومان(کف درآمد برای یک فرد شاغل) باشد، آنگاه هر خانواده با کف حقوق ماهیانه حدود 10 درصد درآمدش را باید فقط هزینه صبحانه(آن هم ساده ترین نوع آن) بکند.
هزینه سایر اقلام صبحانه؛ از خامه و عسل تا خرما و تخم مرغ
حالا بیایید کمی مساله را پیچیده تر کنیم. پر واضح است که برخی خانوادهها به جز نان و پنیر برخی اقلام دیگر را هم در وعده صبحانه خود مصرف میکنند. اگر هزینه این اقلام نیز به سفره خانواده اضافه شود آنگاه نتیجه متفاوت خواهد بود.
قیمت یک خامه لیوانی 100 گرمی ارزان حدود 4 هزار تومان است. قیمت کره سنتی 50 گرمی نسبتا ارزان هم حدود 4 هزار تومان است. قیمت یک پاکت شیر کم چرب 1 لیتری 6 هزار تومان است. همچنین قیمت یک مربای آلبالوی 220 گرمی حدود 6 هزار تومان و قیمت تقریبی یک بسته عسل 200 گرمی 14 هزار تومان است.
حال فرض کنید یک خانواده نه هر روز بلکه دو بار در هفته از هر یک از این اقلام بخواهد استفاده کرده و آنها را به سبد صبحانه خود اضافه کند. اگر یک خانواده هفته ای دوبار شیر یک لیتری کم چرب بخرد ماهیانه باید 48 هزار تومان بر هزینه صبحانه اش بیفزاید. اگر یک خانواده بخواهد خامه یا کره مصرف کند و مثلا هفته ای 2 کره 50 گرمی یا خامه 100 گرمی بخرد، آنگاه ماهیانه 32 هزار تومان باید هزینه کند. اگر هم بخواهد عسل یا مربا را به سفره خود اضافه نماید باز باید حدودا ماهیانه 28 هزار تومان(به ازای دو عسل 200 گرمی در ماه) هزینه کند.
ممکن است خانواده ای بخواهد به این سفره چیزهای دیگری را هم اضافه کند. قیمت یک بسته خرمای 700 گرمی حدودا 35 هزار تومان است. قیمت یک کیلوگرم گردوی پوست کاغذی 130 هزار تومان است. قیمت یک بسته تخم مرغ 6 تایی حدود 7 هزار تومان و قیمت سوسیس 55 درصد (500 گرم) 16 هزار تومان است. همچنین قیمت یک بسته نسکافه 20 تایی معمولی نزدیک به 38 هزار تومان است. قیمت یک بسته بیسکوئیت ساقه طلایی نیز 3500 الی چهار هزار تومان است.
هزینه ماهیانه تامین یک صبحانه معمولی
هر کدام از اقلام فوق اگر بخواهد به سفره هزینه یک خانواده اضافه شود هزینه ای بر خانواده تحمیل میکند. اگر هر خانواده بخواهد به جز حدود 350 هزار تومان هزینه ماهیانه نان و پنیر و چای شیرین، یک بسته خرما، دو بسته نسکافه، 4 خامه 100 گرمی، 4 مربای آلبالوی 220 گرمی، سه بسته تخم مرغ 6 تایی و 4 شیر یک لیتری کم چرب در ماه بخرد، هزینه ماهیانه صبحانه اش به این رقم میرسد: 546 هزار تومان.
این هزینه با مقداری کم و بیش میانگین هزینه هر خانواده در ماه برای تامین وعده صبحانه است. اگر یک خانواده 3 میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشد، حدودا یک ششم درآمد ماهیانه اش را باید برای فقط صبحانه اش کنار بگذارد. مشخص است این هزینه برای ناهار و شام به مراتب بیشتر است. شاید با همین حساب سر انگشتی علت زیر خط فقر بودن بسیاری از شهروندان به دست بیاید.
منبع: خبر فوری
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: هزینه صبحانه افزایش قیمت ها تحلیلگران اقتصادی افزایش قیمت دلار صراط هزار تومان می شود هزار تومان اگر یک خانواده هزینه ماهیانه قیمت یک بسته وعده صبحانه صبحانه ساده باید هزینه نان و پنیر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۰۵۹۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه سنگین به دولت رئیسی؛ ژست کنترل تورم نگیرید، نتوانستید
عبدالناصر همتی گفت: دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم.
به گزارش هم میهن، عبدالناصر همتی، رئیس کل اسبق بانک مرکزی به صراحت بر شکست دولت در مبارزه با تورم تاکید کرد. در شرایطی که دولت میگوید در سیاستهای پولی موفقیت داشته و توانسته به کنترل رشد نقدینگی دست پیدا کند، اما متخصصان این حوزه روند کاهش رشد نقدینگی را نشانه موفقیت دولت در این حوزه نمیدانند. همتی با اشاره به اینکه کنترل نقدینگی اقدام مثبتی است، میگوید: «مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست.»
اخیراً نرخ تورم سال ۱۴۰۲ از سوی بانک مرکزی اعلام شده که نشان میدهد تورم بهرغم تلاشهای دولت رشد پیدا کرده و حتی رکورد دولت هاشمی را شکسته است. چرا هیچیک از برنامههای دولت برای مهار تورم نتیجه نداد؟
جدولی که در روزهای گذشته منتشر شده آماری است که معمولاً بانک مرکزی به صورت ماهانه برای تادیه دیون و تعهدات به قوه قضائیه ارائه میکند تا به منظور رای دادن در اختیار قضات باشد.
یک نکتهای را باید مورد توجه قرار داد و آن اینکه در صدر جدول نوشته شده بر پایه سال ۱۳۹۵ درحالیکه در اواخر سال ۱۴۰۱ پایه شاخص تورم را اصلاح کردند و سال پایه به ۱۴۰۰ تغییر پیدا کرد؛ بنابراین اگر شما بخواهید براساس سال ۱۴۰۰ این اطلاعات را تعدیل کنید به نظر من به زیر ۵۰ درصد میرسد.
یعنی نرخ تورم ۱۴۰۲ بین ۴۸ تا ۵۰ درصد خواهد بود. به این ترتیب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم و براساس سال پایهای که معیار مرکز آمار است که البته بانک مرکزی نیز هماهنگ با مرکز آمار سال پایه را اصلاح کرده، نرخ را اعلام کنیم، عدد ۵۲ برای تورم ۱۴۰۲ باید بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاح شود.
اینکه تورم ۵۰ درصد باشد یا ۵۲ درصد چندان در اصل موضوع تغییری ایجاد نمیکند. به هر حال آنچه مشخص است اینکه دولت در برنامه کنترل تورم موفق نبوده است.
دو نکته را در این زمینه باید اشاره کرد. سال ۱۴۰۲ را با سال آخر دولت دوازدهم که فشار حداکثری وجود داشت نمیتوان مقایسه کرد. در سال ۱۳۹۸ وصولی درآمد نفتی ۱۲ میلیارد دلار بود و در سال ۱۳۹۹ درآمدها به ۷/۵ میلیارد دلار رسید. درحالیکه در سال ۱۴۰۲ بنا بر اعلام وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و وزارت نفت درآمد نفتی به ۳۵ میلیارد دلار رسیده است. یعنی پنج برابر درآمد نفتی در سال ۱۳۹۹ سال گذشته درآمد نفتی به دست آمده است.
با این درآمد نفتی و اینکه تاکید میشود صادرات غیرنفتی جهش پیدا کرده و مجموع صادرات به ۷۸ میلیارد دلار رسیده، تورم بین ۴۸ تا ۵۰ درصد اصلاً قابل قبول نیست. من سوالم این است که مسئولان دولت سیزدهم که آمار بانک مرکزی در خصوص تورم نقطهبهنقطه شهریور ۱۴۰۰ مورد تاکید قرار میدادند امروز چرا آمار بانک مرکزی را مورد نظر قرار نداده و آن را مبنای تحلیل قرار نمیدهند؟ پاسخ واضح است. برای اینکه بین آمار مرکز آمار و بانک مرکزی حداقل ۱۰ درصد اختلاف وجود دارد.
نکته دومی که باید به آن توجه کرد این است که حتی اگر بنا بر گفته دولت مبنا را بر نرخ مرکز آمار هم بگذاریم عملکردشان با وعدههایی که در این حوزه داده بودند همجهت نیست. وعده داده بودند تورم را اول نصف میکنند. یعنی در مرحله اول تورم از ۴۶ به ۲۳ درصد کاهش پیدا کند و بعد هم آن را تکرقمی کرده یعنی به زیر ۱۰ برسانند.
امروز با ۴۸ درصد نرخ تورم مواجه هستیم که عملکرد بسیار بدی است و به مفهوم شکست در مبارزه با تورم محسوب میشود؛ بنابراین این دولت نباید ژست کنترل تورم را به خود بگیرد. به نظر من باید از مردم عذرخواهی کنند و بگویند نتوانستیم تورم را کنترل کنیم. تورم ۴۸ درصد به معنای کنترل نرخ نیست. ۴۸ درصد، تورم بسیار سنگینی است. در شرایط بسیار خاص این تورم ممکن است قابل پذیرش باشد. مانند آنچه در سال ۱۳۹۹ اتفاق افتاد و درآمدها به دلیل شیوع کرونا و حضور ترامپ افت شدید پیدا کرده بود و عملاً درآمد نفتی نداشتیم. مهمترین لنگر نرخ تورم، نرخ ارز است.
دولت نه نرخ ارز را توانست کنترل کند و نه تورم را. امروز میبینید که با تزریق بیحد درهم و دلار سعی در تقویت ارزش ریال دارند. البته من این اقدام بانک مرکزی را نفی نمیکنم. به هر حال کنترل نرخ دلار کار خوبی است و باید هم انجام شود. ولی اینکه با ارزپاشی این کاهش نرخ انجام شود مورد پذیرش نیست و این روش هیچگاه جزو سیاستهای من نبوده. تزریق ارز جواب اصلی، اساسی، پایهای، علمی و فنی نیست.
راه آن مدیریت درست بازار ارز و شناسایی عوامل مؤثر بر افزایش نرخ ارز است. به هر حال این تورم چه ۵۲ درصد با پایه ۹۵ یا کمتر از ۵۰ درصد با پایه ۱۴۰۰ نشاندهنده عدم موفقیت دولت در کنترل تورم و عدم تحقق وعدههای دولت در این حوزه است.
دلیل عدم اثرگذاری کاهش رشد نقدینگی بر تورم چیست؟
کنترل رشد نقدینگی اقدام مثبتی است و به نظر من باید ادامه پیدا کند. البته من اطلاع دارم که ریشه کاهش رشد نقدینگی که اتفاق افتاده، کنترل ترازنامه بانکهاست که حتماً آثار رکودی در اقتصاد و تولید خواهد داشت. در هر حال صرفنظر از علت کاهش رشد نقدینگی، این امر میتواند در مهار تورم مؤثر باشد.
با این حال باید در نظر داشت که نقدینگی یک واسط است. رئیسجمهور و باقی اعضای دولت نباید روی کاهش رشد نقدینگی مانور دهند. مردم که با نقدینگی کاری ندارند. برای مردم تورم و پولی که از جیبشان میرود مهم است. تورم باید کم شود.
چرا کنترل رشد نقدینگی و افزایش درآمدهای صادراتی نتوانست منجر به مهار تورم شود؟
مدیریت فقط کنترل نقدینگی نیست. مدیریت و کارآمدی اهمیت دارد. کشور کسری بودجه سنگینی دارد. کسری بودجه و اضافهبرداشت بانکها به اقتصاد فشار میآورد. امروز نرخ بهره تامین مالی در بازار بالای ۴۰ درصد است. نرخ ۴۰ درصد به مفهوم آن است که تعادل سیستم پولی کشور از دستشان خارج شده است. شما نمیتوانید بگویید رشد نقدینگی ۲۵ درصد و نرخ بانکی ۲۳ درصد است، ولی در بازار نرخ بهره تامین مالی ۴۰ درصد باشد.
این نشان میدهد یک جاهایی اشکال وجود دارد. این نشان میدهد یک ناهماهنگی در سیاستهای پولی، ارزی و مالی کشور وجود دارد. تا این ناهماهنگی حل نشود نمیتوان تورم را کنترل کرد. آقایان گمان میکنند با زدن دکمه کنترل نقدینگی، تورم خود به خود کاهش مییابد. رشد اقتصادی هم بسیار مهم است. رشد اقتصادی سال گذشته ناشی از تولید نبوده. عمده آن از محل فروش نفت و رشد بخش خدمات بعد از کرونا به دست آمده است.
بخش غالب رشد بخش خدمات نیز به رشد عملیات واسطههای مالی برمیگردد؛ بنابراین این رشد به بخش تولید واقعی مربوط نمیشود. به نظر من، در حکمرانی مشکل داریم. تا مشکل حکمرانی حل نشود با تکیه بر یک عامل متغیر در سیاستهای پولی نمیتوان تورم را کنترل کرد.