مناظرات امام رضا(ع) یک الگوی تمدنی است
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۰۸۰۹۹
استفاده از قرآن و عترت به همراه ادله و شواهد عقلی، سبک مناسبی است که فعالان فرهنگی میتوانند با تأسی به سیره حضرت رضا(ع) از آن در تبلیغ و مناظره استفاده کنند
اهمیت گفتوگو با دکتر ادگاردو (سهیل) اسعد از این نظر مغتنم است که او با وجود اینکه در خانوادهای شیعیالاصل لبنانی در آرژانتین زاده شده، اما به اذعان خودش بهواسطه عدم دسترسی به مرکزی اسلامی در این کشور و کار کردن در محیطی کاملاً مسیحی، والدینش به مسائل دینی چندان اهمیت نمیدادهاند و به تعبیر خودش «فقط اسم ما مسلمان و سبک زندگیمان غیراسلامی بود».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از تصاویر تاریخی که از حضرت رضا(ع) در باور ما وجود دارد، همین بحث مناظرات ایشان است. از این نظر ما حائز چه میراثی از حضرت رضا(ع) هستیم که در بحث تبلیغی میتوانیم از آن استفاده کنیم؟
پرداختن به مناظرات امام رضا(ع)، یکی از ظرفیتها و راهکارهای مهمی است که باید برای معرفی شخصیت حضرت رضا(ع) از آن بهره برد. از بحث مناظرات در چند سطح میتوان استفاده کرد؛ از جمله روحیه و آمادگی خود حضرت در خصوص مطرح کردن مسائل علمی در ملأعام و در میان مردم -چه علما، چه نخبگان و چه عموم مردم- اما نکته مهم این است که مناظرات امام رضا(ع) صرفاً یک مناظره نیست، بلکه یک الگوی تمدنی است که سطوح و روش خاص خود را دارد. این مناظرات منهجی است که از زمان پیغمبر اکرم(ص) آغاز شد و به مرور به تمام ائمه اطهار(ع) رسید که آنها نیز به آن نه به عنوان یک مناظره معمولی بلکه به عنوان یک سبک تمدنساز نگاه میکردند. امام رضا(ع) در فضای خودشان خیلی خوب باب مناظرات را باز کردند و میراث بسیار زیبایی از مناظرات ایشان به دست ما رسیده است. این مناظرات در چند سطح میتواند اهمیت پیدا کند. نخست اینکه مناظره یک بحث علمی و مناقشه عالمانه است که میتواند یک الگو برای مبلغان و فعالان فرهنگی باشد. دوم اینکه عمق فکری حضرت رضا(ع) را نشان میدهد؛ چرا که ایشان در مقابل علما، دانشمندان، متفکران و فلاسفه مختلف میایستادند، با برهانها و ادله خاص و مدعای خودشان به همه اینها پاسخ میدادند، خیلیها را قانع و تحولی در قلب، ذهن و عقل طرف مقابل ایجاد میکردند. این عمق فکری امام رضا(ع) میتواند الگوی خوبی باشد برای اینکه فعالان فرهنگی با چنین سبکی جلو بروند. مسئله سوم، مربوط به تفکر امام رضا(ع) است؛ چرا که به عنوان یک تفکر هیچ تفکر و دکترینی نمیتوانست بر آن غلبه پیدا کند. یعنی تمسک به قرآن و سنت پیامبر و اهل بیت(ع) و مستدل کردن محتوای مناظراتشان با استفاده از این دو نور عظیم و در کنار آنها استدلال عقلی و استفاده از فضای منطق و عقلانیت اسلامی مواردی بودند که میتوان روی آنها کار کرد تا به یک سبک متکامل در روش مناظره رسید.
بهتازگی اربعین را پشت سر گذاشتهایم؛ آیا تا به حال با پرسشی در خصوص چیستی زیارت اربعین بهواسطه انعکاس تصویر باشکوه آن در رسانهها در میان علاقهمندان به اسلام مواجه شدهاید؟
اتفاقاً دیشب که یک برنامه لایو با استادان دانشگاه و نخبگان شیلی داشتم و از من در مورد بحث حج پرسیدند. قضیه از این قرار بود که عدهای در اینترنت درباره حج تحقیق میکردند و زمانی که کلمه زیارت حج به زبان اسپانیولی را جستوجو کرده بودند، برخی از نتایج با تعبیر حج اربعین به زبان اسپانیولی به نمایش درآمده بود. موضوع جذاب برای یکی از استادان این بود که تعداد حجاج امام حسین(ع) در ایام اربعین بیشتر از تعداد حجاج بیتاللهالحرام در ایام حج است. برایش جالب است که اربعین به عنوان بزرگترین حرکت مردمی معرفی شده است. مثلاً مستند امام حسین(ع) و اربعین که من ساخته بودم و جاهای مختلف پخش شده بود سبب ایجاد سؤال برای برخی از دوستان مسیحی من و موجب شده بود در اربعین حضور یابند. در ادامه هم کارهای خوبی در سطح بینالمللی چون نوشتن مقاله در روزنامه و یا برگزاری نمایشگاه عکس از اربعین به وجود آمد و به همین خاطر در ذهن مردم پرسشهای زیادی ایجاد شد.
در تشریح و معرفی شخصیت حضرت رضا(ع) و به طور کلی اهل بیت(ع) به غیرمسلمانان روی چه نقاط و وجوه شخصیتی از ائمه معصومین(ع) تأکید میکنید که برای آنها جالب توجه است؟
معمولاً در معرفی شخصیت اهل بیت(ع) روی چند بعدی بودن شخصیت آنها تمرکز میکنم. یعنی این خاندان مطهر را به عنوان شخصیتهای جامع معرفی میکنم. یکی آن بعد سیره عملی اهل بیت(ع) است که چه افکار و چه اخلاقی در سیره عملی ایشان متجلی میشود که ما میتوانیم از این نمونهها استفاده کنیم. البته آن بابی که در تبلیغ بیشتر جواب داده و آنها را به عنوان انسانهای متعالی و متمایز معرفی میکند، باب عدالت اجتماعی آنهاست. یعنی بابی که حتی در بین غیرمسلمانان و غیرمتدینان حتی ملحدان نیز مؤثر است و آنها در برابر عدالت اهل بیت و سیره عملی آنها مقهور میشوند. به همین دلیل ما از بعد عدالتی سیره اهل بیت(ع) زیاد استفاده کرده و در جاهای مختلف با وجهههای مختلف، معصومین(ع) را معرفی کردهایم. گاهی از علم، گاهی از رفتار شخصی، گاهی از معنویت و رفتاری که با خدا داشتند میگوییم و بیشتر از همان رفتارها و موضعگیریهای اخلاقی که در دوران خودشان دیگران را متحول میکرد، حرف میزنیم؛ همچون کسانی که صرفاً با دیدن امام و یک موضعگیری اخلاقی، مسلمان شدهاند. ما هم معمولاً از این موضعگیریها استفاده و اینگونه، اهل بیت(ع) را به مردم غیرمسلمان معرفی میکنیم.
منبع: روزنامه قدس
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: مناظرات امام رضا ع سهیل اسعد الگوی تمدنی امام رضا ع حضرت رضا ع اهل بیت ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۰۸۰۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نور محبوسی که خاموش نشد
هر چند تقویمها را ساختهاند تا به ما سال و ماه را یادآوری کنند تا زمان را از دست ندهیم اما این، همه فایده خطکشی سال و ماه نیست. گاه همین خط و نشانهها به ما کمک میکند سری به روایتهای بهجامانده از حوادث و اشخاص در تاریخ بزنیم. وقایع و اشخاصی که برای ما عبرتها و یادآوریهایی با خود دارند. در این میان میتوان مدعی شد تقویم شیعه برای ما بچه مسلمانها، سراسر ذکر و یادآوری است. به همین دلیل بر آن شدیم در مجموعه نوشتههایی، برخی از این یادآوریها و ذکرها را بیاوریم.
مناسبتهای ماه شوال را که مرور میکنی، در برخی روزها بیشتر از بقیه ممکن است مکث کنی. یکی از این روزها، سالروز دستگیری امام کاظم(ع) توسط هارون عباسی است. آنطور که شنیدهایم و میدانیم، آغاز امامت ایشان همزمان با دوران استقرار و ثبات خلافت عباسیان است. سلسلهای که دارای حکام مستبدی بود و به حکومتدارای همراه با خفقان و تهدید و بگیر و ببند، مشهور بودند. طبیعی است در چنین شرایطی، شخصیتی مانند امام موسی کاظم(ع) روز خوش نداشته باشد. بنا به روایتهای تاریخی، علت اصلی اسارت و زندانی کردن امام موسی کاظم(ع)، شهرت امام و دسترسی شیعیان به ایشان و توجه بیسابقه مردم به آن حضرت است. حضرت موسی بن جعفر(ع) در طول دوران امامتش بارها از طرف خلفای عباسی احضار و زندانی شد. در مورد مدت زندانی بودن امام(ع) گزارشهای مختلفی وجود دارد که میتوان گفت مدت آخرین اسارت منتهی به شهادت ایشان چهار تا پنج سال و مجموع اسارت ایشان در دوران زندگیشان، بین 10 تا 12سال است. اگرچه در بسیاری از موارد، امام(ع) در خانه برخی از افراد، محصور و تحت نظر بودند؛ اما در مواردی حکومت عباسی به شکنجه ایشان در زندانهایی مخوف و سیاهچالها میپرداختند که در زیارتنامه حضرت به این موضوع اشاره شده است. بر اساس گزارشی دیگر، هارون گاهی برای تفریح به پشتبامی میرفت که مشرف به زندان بود. روزی به ربیع گفت این پارچه چیست که هر روز آن را داخل زندان میبینم؟ ربیع گفت: پارچه نیست! موسی بن جعفر است که پس از فجر تا هنگام نماز ظهر به سجده میرود. هارون گفت: او از راهبان بنیهاشم است! ربیع از او پرسید: پس چرا در زندان بر وی سختگیری میکنی؟ هارون گفت: چارهای نیست!
نخستینبار امام در زمان خلافت مهدی عباسی از مدینه به بغداد تبعید شد که زمان دقیق آن ذکر نشده است. اما دومین بار به وسیله هارون در ۲۰شوال سال ۱۷۹ق در مدینه دستگیر و ۷ ذیالحجه در بصره در خانه عیسی بن جعفر زندانی شد. نفوذ معنوی امام کاظم(ع) در دستگاه حاکم بهحدی بود که کسانی مانند علی بن یقطین وزیر دولت عباسی، از دوستداران حضرت موسی بن جعفر(ع) بودند و به دستورات ایشان عمل میکردند. هارون سرانجام در سفری که در سال 179 به خانه خدا رفت، از عظمت معنوی امام و احترام خاصی که ایشان در بین مردم داشت بیش از پیش آگاه شد. او پس از بازگشت به مدینه و زیارت مرقد پیامبر(ص) تصمیم گرفت موسی بن جعفر(ع) را دستگیر و زندانی کند. به دستور هارون در زمان انتقال آن حضرت از مدینه به بصره، کجاوههایی در مسیر همراه با کجاوه امام حرکت کردند تا در طول مسیر از راههای مختلف مسیر خود را تغییر دهند و به این ترتیب مردم ندانند امام را به کجا و با کدام کجاوه بردند. این سیاست برای مأیوس کردن مردم و بیخبری از تبعیدگاه امام(ع) بود، سیاستهایی که نشاندهنده ترس حاکمان مستبد از نور و عظمت این امام بزرگوار بود؛ ترسی که به شهادت ایشان منجر شد. اما تاریخ گواه معتبری برای شکست استبداد و باقی ماندن نور است.
زهره هاشمی