خطر ابتلا به روان پریشی در شهرها 77درصد بیشتر از روستا است
تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۰۹۷۱۰
فریبرز درتاج، عضو شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، با بیان اینکه بیش از نیمی از جمعیت جهان – ۲/۴ میلیارد نفر - در شهرها زندگی می کنند و پیش بینی می شود، که ۶۸درصد از جمعیت جهان تا سال ۲۰۵۰ میلادی در مناطق شهری زندگی کنند، گفت: مدتهاست که اثرات مخرب زندگی شهری بر سلامت جسمی شناخته شده است، از جمله میزان بالاتر بیماریهای قلبی- عروقی و تنفسی، اما مطالعات جدیدتر، نشان می دهد که زندگی شهری بیشتر می تواند بر سلامت روان، تأثیرات سوء بگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس انجمن روانشناسی تربیت افزود: مطالعات نشان دادند، هرچه مدت بیشتری را در کودکی و نوجوانی در یک محیط شهری بگذرانیم، خطر ابتلا به بیماری روانی در بزرگسالی بیشتر است و مطالعات دیگر، در افرادی که خطر ژنتیکی بالایی در ایجاد اختلالات روانپزشکی دارند، از این مفهوم پشتیبانی می کند که زندگی شهری باعث ایجاد تغییراتی در شبکه ای از مناطق مغزیِ درگیر در ایجاد بیماریهای روانی می شود.
چرا شهرنشینان مشکلات بهداشت روان بیشتری دارند؟
این عضو شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور اظهار کرد: بسیاری از افراد در جستجوی خدمات بهتر، فرصتهای اقتصادی و اجتماعی و دوری از تجربیات منفی گذشته، به شهر نقل مکان می کنند. دلایلی که ممکن است برخی از افراد به دنبال این موارد باشند، خود به عنوان عامل خطر برای مشکلات روحی و روانی هستند؛ به عنوان مثال، فقر، بیکاری، بیخانمانی، مشکلات جسمی و روحی، آسیبهای قبلی، بحرانهای شخصی، از هم پاشیدگی خانواده، اعتیاد و مهاجرت؛ این حرکت اجتماعی، جمعیتی را بوجود میآورد که به طور ویژه، مستعد ابتلا به اختلالات روانی هستند.
عوامل اجتماعی تاثیرگذار بر سلامت روان شهرنشینان
به گفتهی رئیس انجمن روانشناسی تربیت، افرادی که از قبل عوامل خطر، به ویژه فقر، وضعیت اقلیتی یا مشکلات بهداشت روانی را دارند، اغلب با اختلافات اجتماعیِ منفی در شهر روبرو می شوند. این تفکیک اجتماعی و روانی می تواند در محلههایی که با فقر و چالشهای اجتماعی، ایجاد احساس بیعدالتی و ناامیدی و تجارب پیش داوری و تبعیض که ممکن است بر سلامت روان تأثیر بگذارد، مشخص می شود. همچنین افزایش میزان بزه و بزهکاری، جرم و جنایت، فساد و فحشا و .... در شهرها نسبت به روستاها، همه از عوامل اجتماعیِ تأثیرگذار بر سلامت روان افراد شهرنشین هستند.
وی با بیان اینکه محیط شهری می تواند از دو طریق کلیدی افزایش محرکها و سلب عوامل محافظتی بر افراد تأثیر بگذارد؛ ادامه داد: افرادی که در شهر زندگی می کنند، سطح محرک بیشتری را تجربه می کنند. تراکم، ازدحام جمعیت، سر و صدا، بو، بی نظمی، آلودگی و ..... این محرکها، فعالیت و فکر را در سطح نهفته تحریک می کنند، و به دلیل عدم توانایی در مقابله، تأثیراتشان به مرور زمان، بیشتر می شوند. همچنین دشواری در یافتنِ آسایش (یعنی جستجویِ فضاهایی خلوت، آرام، بدون آلودگی و خصوصی)، میتواند به انزوای اجتماعی مرتبط با افسردگی و اضطراب تبدیل شود.
دسترسی کمتر به شرایط حفاظت روان در شهرها
این روانشناس گفت: ممکن است افرادی که در شهر زندگی می کنند کمتر به شرایطی که در مناطق روستایی وجود دارد و از سلامت روانی محافظت می کنند، دسترسی داشته باشند. به عنوان مثال؛ ممکن است دسترسی کمی به طبیعت و فضایِ سبز داشته باشند، ممکن است به دلیلِ کاهش اوقات فراغت یا کار زیاد و صرف زمان طولانی در رفت و آمد شهری، فرصت های کمتری برای گنجاندن ورزش و تفریح به عنوان بخشی از برنامه های روزمره داشته باشند، ممکن است به دلیل عواملی مانند ازدحام جمعیت، نور، سر و صدا و استرس، افراد احساس امنیت نکنند، از حریم خصوصی کمتری برخوردار باشند و حتی خواب کمتری داشته باشند. همچنین از آنجایی که ساکنان شهر نسبت به مناطق روستایی تمایلی به تعاملات اجتماعی ندارند، زندگی در شهر با ترک شبکههای اجتماعی قوی دوستان و خانواده همراه است. با فرسایش این عوامل محافظتی، افراد بیشتر در معرض ابتلا به مشکلات بهداشت روان قرار میگیرند.
ساکنان مناطق بالای شهر افسردگی کمتری دارند
درتاج با اشاره به اینکه زندگی شهری میتواند به طور مثبت و منفی به سلامت روان و رفاه تأثیر بگذارد اما تحقیقات موجود بر تأثیرات منفی زندگی شهری بر سلامت روان متمرکز است و سرعتِ شهرنشینی در سطح جهانی را، به عنوان یک چالش برای بشریت مطرح می کند، افزود: زندگی شهری یک پدیده پیچیده و متناقض است که تعریفی دشوار دارد. مشترکات کمی بین ساکنین یک منطقه محرومِ شهر و یک منطقه بالایِ شهر وجود دارد. به این معنی که، وقتی افراد به مسکن با کیفیت بالا و فضای سبز دسترسی پیدا می کنند، میزان افسردگی در آن مناطق شهری کمتر است. این شرایط را می توان به شهرهایِ مختلف نیز تعمیم داد، شهرهایی که در مناطق جغرافیایِ خوش آب و هواتر و دارای امکانات رفاهی و تفریحیِ بیشتر و جمعیت کمتر هستند، تأثیر منفیِ زندگی شهری بر آنها کمتر است.
تاثیر موانع و فرصتهای شهرنشینی بر سلامت روان
وی ادامه داد: به طور کلی سلامتی، و به طور خاص سلامتِ روان، به پرورش و پیشرفت نیز بستگی دارد. برای بسیاری از مردم، زندگی شهری می تواند از طریق افزایش فرصتهای تحصیلی، اشتغال، اجتماعی شدن و دسترسی به مراقبتهای تخصصی، مزایای زیادی برای سلامت روان به همراه داشته باشد. شهرنشینی میتواند اولین گام در جهت تحقق تواناییهای کامل فرد و شرط لازم برای دسترسی به جوامع با علایق و ارزشهای مشابه باشد. در کل، تأثیر زندگی شهری به ساختار ژنتیکی ما نیز بستگی دارد، افرادی که ساختار ژنتیکی سازگار با زندگی شهری را دارند و بتوانند خود را با این شرایط سازگار کنند، به پیشرفت و توانایی هایِ بیشتری دست پیدا خواهند کرد و در نتیجه سلامت روانِ بهتری را تجربه خواهند کرد.
درتاج معتقد است که شهرها موانع و فرصتهای مختلفی، از آزادی تا اسارت را ارائه می دهند که به طور همزمان می تواند هم ما را به چالش بکشد و هم ما را پرورش دهد.
وی در انتها تاکید کرد: ارتقاء سلامت روان باید در سیاستها و برنامههای دولتی و غیردولتی قرار گیرد که علاوه بر بخش بهداشت، مشارکت در بخشهای آموزش، کار، دادگستری ، حمل و نقل ، محیط زیست ، مسکن و رفاه و .... را میطلبد.
منبع: ایسنا
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: بر سلامت روان داشته باشند زندگی شهری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۰۹۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زائری از پرو
خورخه دانیل راولو مجیا، میهمان این روزهای کشور ماست. مسافری از پرو که با تحقیق زیاد، دین اسلام را برگزیده و حالا یک شیعه معتقد است. او در ۳۶ سالگی به کامل بودن دین مسلمانان پی برده و حالا از پیروان پیامبر مهربانیهاست. یکی از میلیونها مسلمانی که دوست دارند دین اسلام را سرمشق زندگی خود قرار دهند.
از تروجیلو به مشهد
دو هفتهای میشود قدم در خاک ایران گذاشته و خودش را به حرم مطهر امام رضا(ع) رسانده است تا در یکی از مقدسترین عبادتگاههای شیعیان جهان، به آرامش روح و جان برسد. او در این مسیر برای خود یک همسفر برگزیده است، بانویی ایرانی به نام زینبخانم که در شناخت دین اسلام برای دنیل حضور پررنگی داشته است.
لابهلای نواهای خوشلحن حرم مطهر رضوی در یک روز بهاری و میان قابهای زیبای معماری این بنای مقدس با مرد تازهمسلمان شده اهل آمریکای جنوبی گفتوگو میکنیم. با کسی که اسلام را مرحله به مرحله و با شناخت زیباییهای این دین، برگزیده است.
سرنوشت چیز عجیبی است، توجه پروردگار به بندگانش از آن هم عجیبتر! سرنوشت میتواند فردی را از شهر تروجیلو در شمال پرو به مشهد بیاورد و از طرفی توجه ویژه پروردگار سبب میشود کسی مثل دنیل از میان میلیونها آدم برگزیده شود.
خورخه دانیل اهل سفر است، اهل تفریح و جستوجو در رازهای طبیعت و جهان هستی و همین کنجکاویاش بوده که او را در موقعیت فعلی قرار داده است.
قرآن راهنمای زندگی بود
بیش از دو سال قبل نخستین مقدمات آشنایی دنیل با دین اسلام فراهم شد، او در جنگلهای پرو به گفتوگو با دوستی نشست که برای او صفحاتی از آیین اسلام را ورق زد. دنیل تعریف میکند: نخستین آشنایی من با اسلام از طریق یک دوست بود، ما با هم در جنگلی در پرو به گفتوگو نشستیم و او به واسطه همسر سابقش که اهل پاکستان بود با اسلام آشنا شده بود.
دوست دنیل برایش از زندگی مسلمانها گفته بود، از آیینهای مناسبتی و مراسمهای شاد و حزنانگیزشان.
همه چیز از لحظه اول برای دنیل تازگی داشت، بنابراین از همان اول صحبت شروع به جستوجوی اطلاعات در مورد دین اسلام در اینترنت کرد و اطلاعات تکمیلی جالبی بدست آورد.
روز به روز کسب اطلاعات بیشتر، این ذهنیت را در دنیل پرورش داد که او هم میتواند عضوی از جامعه بزرگ مسلمانان باشد. دنیل میگوید: هر چه اطلاعات بیشتری کسب میکردم فکر میکردم من باید این دین را انتخاب کنم، این دین آنچه را طلب دارم به من میدهد. هر روز احساس خوشتری داشتم، کتاب قرآنی به زبان اسپانیایی تهیه کردم، این کتاب مقدس را دوست داشتم، مطالعه آن به من راهنمایی برای زندگی میداد و فکر میکردم روح من را درگیر میکند. حتی از طریق این کتاب کامل دینی میتوانستم متوجه شوم که چگونه باید با مسلمانان ارتباط بگیرم. کسب این اطلاعات و احساس خوبی که به من دست میداد من را به سمت اسلام میکشاند.
میخواهم از اسلام برای هموطنانم بگویم
شناخت اسلام و آشنایی بیشتر با ادیان سبب شده خورخه دانیل به شناخت خوبی از دین برسد. او معتقد است دین اسلام برای کاملتر شدن انسانهایی مثل او آمده است. او هنوز با آیین مسلمانیت آشنایی کاملی ندارد و میگوید: من هر روز در حال یادگیری هستم، من بسیار علاقهمند به انجام کارهایی هستم که اکنون در مراسمهای مسلمانان میبینم، کارهایی که قصد دارم بعداً در کشورم هم انجام دهم، دوست دارم روز به روز بیشتر بیاموزم و زیباییهای اسلام را به کشورم منتقل کنم.
اینجا دین و آیین با آمریکای جنوبی تفاوت دارد، این جمله را آقای خورخه دنیل مطرح میکند و ادامه میدهد: این تفاوت خوب است، مثبت است، دوست دارم این تفاوتها و این رفتار مسلمانان را با هموطنانم در آینده به اشتراک بگذارم، این کار کمک میکند از خدا پیروی کنم و پیروی از خدا را به دیگران یادآوری کنم.
ضریح را که لمس کردم تحت تأثیر قرار گرفتم
زینبخانم و همسرش این روزها با دنیل همراه هستند تا او هم ایران زیبا را بیشتر ببیند و هم اسلام را بیشتر بشناسد. او درباره نقش همسرش در اسلام آوردنش میگوید: همسرم مکمل مناسبی برای زندگی من در دین اسلام است، در ابتدای شناخت من از اسلام ایشان را هنوز نمیشناختم، اما در ادامه خداوند او را برایم فرستاد تا مکمل مناسبی برایم باشد و بتوانم از در مورد دین اسلام بیاموزم. او اکنون شریک زندگی من است.
شیعه، مذهبی است که مرد ۳۶ ساله پرویی برگزیده است، او توضیح میدهد: من تشیع را برگزیدم چون احساس کردم کاملتر است.
تجربه سفر به مشهد و حرم مطهر رضوی برای دنیل جذاب بوده است، او تعریف میکند: من به این شهر زیبا آمدم چون سال گذشته با همسرم آشنا شدم، او از شهر خود که بسیار مذهبی است برایم گفته بود از حرم مطهر امام رضا(ع) که زیباست و حس خوبی که به آدم میدهد.
خورخه دنیل میگوید: من با همسرم به حرم منور رفتیم. فکر کردم در بهشت هستم. نمیدانم چگونه توضیح دهم، اما به مدت 10دقیقه آرامشی در قلبم احساس کردم که تجربه آن را نداشتم. زمانی که ضریح را لمس کردم بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم.
دنیل که از دین مسیحیت به اسلام گرویده است تفاوتها و شباهتهایی در این دو دین میبیند، او میگوید: این دو دین شبیه هم هستند، زیرا آنها مبارزه برای خیر و شر را حفظ میکنند، پیروان این دو دین هر روز برای رسیدن به خوبیها و فاصله گرفتن از بدیها تلاش میکنند، البته که دین اسلام کاملتر است و جزئیات بیشتری را برای انسان لحاظ کرده است.
زهرا زنگنه