Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، «کامل البیاتی» تحلیل‌گر سیاسی عراق، توافق اخیر میان اربیل و بغداد درباره وضعیت «سنجار» در استان نینوی را مورد انتقاد قرار داد و گفت که این توافق موجب آغاز درگیری در این منطقه خواهد شد و احتمالا بازگشت داعش به سنجار را رقم می‌زند.

وی در گفت‌وگو با پایگاه خبری «المعلومه» تصریح کرد: قومیت‌های حاضر در سنجار به ویژه ایزدی‌ها مخالف این اقدام دولت و توافق با دولت منطقه کردستان درباره سنجار و اداره مشترک این شهرستان هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تنها نگرانی، مربوط به ایزدی‌ها نیست و سایر اقلیت‌های حاضر در دشت نینوی نیز نگرانند که مبادا دولت مناطقه مورد منازعه میان بغداد و اربیل را به منطقه کردستان و پیشمرگه تقدیم کند.

این تحلیل‌گر عراقی توضیح داد: استقبال آمریکا و سازمان ملل و نیز نشست‌هایی که «برهم صالح» رئیس‌جمهور با طرف‌های کُردی برگزار کرد، بیانگر این امر است که پای مقاصد دیگری در میان است و احتمالا مناطق بیشتری به منطقه کردستان واگذار خواهد شد. بازگشت پیشمرگه به کرکوک و سهم بیشتر دادن به اقلیم از بودجه به استناد افزایش جمعیت ساکنان آن پس از سیطره بر مناطق مورد منازعه از جمله این مقاصد است.

جمعه پیش (نُهم اکتبر)، پس از نشست مقامات دولت مرکزی عراق و دولت منطقه کردستان در خصوص وضعیت اداره «سنجار» در استان نینوی (شمال عراق) که با حضور «مصطفی الکاظمی» نخست‌وزیر و  نماینده سازمان ملل برگزار شد، توافق سنجار میان دو طرف امضا شد.

عدم حضور نمایندگان ایزدی، شبک، ترکمانی و سایر قومیت‌های ساکن سنجار در این نشست موجب شد تا آنها، این توافق را نوعی معامله میان الکاظمی و بارزانی‌ها برای بازگشت پیشمرگه به سنجار توصیف کنند و به همین دلیل نیز جنجال جدیدی بر سر این توافق به راه افتاد و علاوه بر ایزدی‌ها، ترکمانی‌ها و شبکی‌ها، شماری از نمایندگان عراقی نیز به آن اعتراض کردند.

اقوام و احزاب سیاسی حاضر در سنجار و اطراف آن و حتی دشت نینوی، در حال حاضر توافق صورت گرفته میان دولت مرکزی و اقلیم کردستان را رد می‌کنند و اعلام شده که به زودی یک تظاهرات مسالمت‌آمیز برای منصرف کردن دولت از این توافق برگزار خواهند کرد. 

دو روز پس از اعلام این توافق که هیچ جزئیاتی از آن ارائه نشده بود، برخی رسانه‌ها دو برگه از توافق مذکور را منتشر کردند که نشان می‌داد توافق مذکور دارای سه‌ محور اصلی اداری، امنیتی و بازسازی است و  طبق یکی از بندهای آن، منحصرا پلیس و دستگاه‌های امنیت ملی و اطلاعات، مسئولیت امنیت داخل سنجار را برعهده خواهند داشت و دیگر یگان‌ها و گروه‌های مسلح با نظارت فرماندهی عملیات مشترک و الحشد الشعبی به خارج از شهر انتقال داده خواهند شد. توافق مذکور به رغم استقبال فرستاده سازمان ملل به عراق و سفارت آمریکا در بغداد، مخالفان زیادی دارد. 

مخالفان توافق اخیر اربیل - بغداد می‌گویند که با این توافق، بار دیگر نیروهای پیشمرگه که در سال ۲۰۱۴ این شهر را به داعش تسلیم کردند، وارد عمل می‌شوند و به تضییع حقوق ایزدی‌ها ادامه می‌دهند. ضمن اینکه این توافق به نوعی به معنای اخراج نیروهای الحشد الشعبی از دشت نینوی و سنجار خواهد بود. اما بغداد می‌گوید که این توافق با هدف مقابله با فعالیت گروه‌های تروریستی مانند پ.ک.ک در این منطقه حاصل شده است.

انتهای پیام/م

منبع: فارس

کلیدواژه: داعش عراق سنجار پیشمرگه ایزدی ها اقلیت ها منطقه کردستان ایزدی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۲۴۳۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک مکالمه بیسیمی با عراقی‌ها درباره صدام

چیزی طول نکشید که سروکله تانک‌ها و نفربرهای عراقی روی جاده آسفالت پیدا شد. ما حتی با آرپی‌جی هم از پس آن‌ها برنمی‌آمدیم؛ آرپی‌جی به تانک‌ها می‌خورد، کمانه می‌کرد؛ اما بچه‌ها ناامید نمی‌شدند و با نارنجک ادامه می‌دادند تاکمی سرعت پیشروی تانک‌ها را بگیرند. ما باید چند روز مقاومت می‌کردیم تا بقیه یگان‌ها به ما الحاق شوند و پاتک را جواب دهیم.

به گزارش ایسنا، بهره‌گیری از انگیزه‌های دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامه‌ریزی‌شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقه‌ای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیت‌المقدس را نسبت به سایر نبردهای دوران ۸ سال جنگ تحمیلی متمایز می‌کنند و باعث می‌شود که نبرد بیت‌المقدس و آزادی خرمشهر قله افتخارات هشت سال دفاع مقدس محسوب ‌شود.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، مصمم است با تکیه ‌بر آثار و اسناد موجود در این مرکز، هم‌زمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، جلوه‌های شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان و رزمندگان حاضر در عملیات، در چندین شماره منتشر کند:

سردار کریم نصر اصفهانی از رزمندگان و جانبازانی است که در جریان عملیات بیت‌المقدس در سال ۱۳۶۱ فرمانده گردان موسی بن جعفر (ع) لشکر ۱۴ امام حسین (ع) بوده است. وی در بخشی از جلد یک کتاب خود با عنوان «به اروند رسیدیم» به بیان خاطرات خود از این عملیات پرداخته است:

اردیبهشت بود و به‌جای هوای مطبوع و نسیم دل‌انگیز بهاری، گرمای نزدیک چهل درجه خوزستان، خون ما را به جوش آورده بود؛ ولی شور و حال عجیبی بین همه بچه‌ها موج می‌زد. همگی عزم خود را جزم کرده بودیم تا عملیات بزرگی را در تاریخ ثبت کنیم.

منطقه عمومی عملیات در میان چهار مانع طبیعی محصور بود؛ از شمال به رودخانه کرخه کور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه کارون و از غرب به هورالهویزه منتهی می‌شد و در نهایت به دژ مرزی می‌رسید.به سمت رودخانه کارون حرکت کردیم. ما تابه‌حال پلی با این عظمت ندیده بودیم؛ عملیات احداث آن در حد خلق یک حماسه و کار بچه‌های مهندسی ارتش بود.

نیروها به ‌نوبت در صف ایستاده بودند تا از پل عبور کنند. سرپل، قبل از ورود نیروها گوسفند قربانی کردند. بچه‌ها یکی‌یکی از روی پل رد می‌شدند. پل زیر پایشان به لرزه درآمده بود و هیجان وصف‌ناپذیری در بچه‌ها ایجاد شده بود. امواج آب، بچه‌ها را بدرقه می‌کرد و نوازش قطرات آب بر صورتشان گویا به آن‌ها خوشامد می‌گفت.

غرب رودخانه کارون، روستای کفیشه قرار داشت که ساکنانش با شروع جنگ، روستا را ترک کرده بودند و تعدادی از بچه‌های ما مستقرشده بودند. ما بعد از عبور از کارون به آن روستا رفتیم و نماز مغرب و عشا را خواندیم و منتظر ماندیم تا دستور عملیات صادر شود.

از روستای کفیشه تا جاده آسفالت، حدود ۲۵ کیلومتر فاصله بود؛ ولی ما مجبور بودیم سه چهار کیلومتر به سمت چپ مایل شویم و دوباره برگردیم تا دشمن را دور بزنیم؛ یعنی حدود سی کیلومتر پیاده‌روی داشتیم.

نزدیک صبح شد و ما همچنان در مسیر بودیم. حدود نه ساعت پیاده راه‌رفته بودیم و رمق نداشتیم و پاهایمان داخل چکمه مورمور و سوزنی می‌شد. نماز صبح را همان‌طور چکمه پوشیده خواندیم و دوباره حرکت کردیم.

نبرد با تانک‌ها

بین ما و یگان‌های قرارگاه نصر، یک گپ افتاده بود و آن‌ها هنوز به ما ملحق نشده بودند که خیلی خطرناک بود. دشمن متوجه حضور ما در منطقه شده بود؛ چون وقتی با دوربین نگاه کردم، دیدم حدود ۲۰۰ لاک‌پشت از دور دارند سمت ما می‌آیند و گردوخاک راه انداخته‌اند.

چیزی طول نکشید که سروکله تانک‌ها و نفربرهای عراقی روی جاده آسفالت پیدا شد. ما حتی با آرپی‌جی هم از پس آن‌ها برنمی‌آمدیم؛ آرپی‌جی به تانک‌ها می‌خورد، کمانه می‌کرد؛ اما بچه‌ها ناامید نمی‌شدند و با نارنجک ادامه می‌دادند تاکمی سرعت پیشروی تانک‌ها را بگیرند. ما باید چند روز مقاومت می‌کردیم تا بقیه یگان‌ها به ما الحاق شوند و پاتک را جواب دهیم.

همان‌طور که بچه‌های لشکر نجف اشرف که سمت چپ ما بودند به‌طرف جنوب رفتند تا طرف دیگر جاده را تکمیل کنند و به یگان‌های قرارگاه نصر ملحق شوند، چهار لولی عراقی‌ها شروع به شلیک کرد. حدود دو ساعت صدای شلیک عجیب‌وغریب، رعب و وحشت غیرقابل وصفی در منطقه راه انداخته بود.

من تابه‌حال چنین چیزی ندیده بودم. تانک‌های دشمن لحظه‌به‌لحظه به ما نزدیک‌تر می‌شدند و خمپاره‌ها و توپ‌هایشان منطقه را دیوانه‌وار شخم می‌زدند و می‌خواستند ما را وادار به عقب‌نشینی کنند؛ اما بچه‌ها هم کوتاه نمی‌آمدند. یکی از آن بچه‌ها سید اصغر تحویلیان بود که علاوه برداشتن شجاعت، بمب انرژی و شوخ‌طبع هم بود و لحظه‌ای آرام و قرار نداشت. اصغر و حسن نصر اصفهانی هم پشت سنگر نشسته بودند و پاتک دشمن را پاسخ می‌دادند.

جلسات فرماندهی با حسین خرازی، مصطفی ردانی پور و بقیه بچه‌ها مرتب برقرار بود تا اوضاع را بررسی و اطلاع‌رسانی کنیم. حسین خرازی گفت: «باید سعی کنید که امشب دو گردان تعویض بشود. گردان عباس فنایی و گردان منصور رئیسی و اگر عملی نشد؛ مجبور هستیم یک‌شب عملیات را عقب بیندازیم تا شما عوض شوید؛ چون دو محور است. یکی بغل جاده و یکی هم بغل این خاکریز که باید تقریباً به فاصله یک کیلومتر از خاک‌ریز باشد. بعد هم نگاهی به من کرد و گفت آقا کریم به من اطلاع دادند که شما هم‌عصر درگیر بودید و چند تا تانک و ماشین دشمن را زدید.»

سید حسن حسینی هرندی؛ مسئول استراق سمع در تائید حرف حسین خرازی و برای تلطیف فضا گفت: «من پشت بی‌سیم می‌شنیدم وقتی‌که نیروهای ما تانک‌های عراقی را زدند، عراقی‌ها با عصبانیت می‌گفتند؛ این‌ها را بزنید. مواظب باشید. در ضمن خیلی به آن‌ها دلداری می‌داد و شروع کرد به گفتن اینکه سمت چپ و راستتان را بپوشانید.»

بعد ما دیدیم؛ یک مقدار به اعصابشان مسلط شدند، بنابراین وارد کار شدیم؛ بسم‌الله گفتیم و او را صدا زدیم. بی‌سیم‌چی عراقی گفت: «چه کسی صدا می‌زند؟ گفتم میشل ابلح است که صدا می‌زند! آقا کفرش درآمد! یک مقدار سربه‌سر آن‌ها گذاشتیم. وقتی اعصابش داغون شد، دیگر حرف نزد.»

حدود نیم ساعت یا سه‌ربع بعد دوباره تماس گرفت و گفت: کیستی؟ گفتم: صدام حسین از کاخ ریاست جمهوری. وقتی بیسیم چی گزارش می‌داد تلفاتمان این‌قدر است؛ می‌گفتم: خب فدای سر صدام! این را که می‌گفتم خیلی عصبانی می‌شد و شروع می‌کرد به دادوبیداد عربی. همگی خندیدیم و حسین خرازی بعد از شنیدن خاطره جالب سید حسن، نقشه منطقه عملیاتی را باز کرد و مأموریت تک‌تک گردان‌ها را برای ما توضیح داد.

منبع:

مساح، مرتضی، به اروند رسیدیم (جلد ۱)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۱۵۷، ۱۵۸، ۱۵۹، ۱۶۱، ۱۶۲، ۱۶۳، ۱۶۴اسفالت

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • روسیه: ۲ پایگاه تروریست‌ها را در سوریه منهدم کردیم
  • روسیه ۲ پایگاه تروریست‌ها را در سوریه منهدم کرد
  • مرور یک تجاوز شیمیایی
  • تهدید بن غفیر در خصوص خروج از کابینه نتانیاهو
  • آیا « راه حل دو کشوری » میان فلسطین و اسرائیل ممکن است؟/ چالش های پیش روی کشور مستقل فلسطین چیست؟
  • آخرین خبر از پاسکاری برنامه هفتم توسعه میان مجلس و شورای نگهبان /تکلیف بودجه ۱۴۰۳ در این مجلس روشن می شود؟
  • یک مکالمه بیسیمی با عراقی‌ها درباره صدام
  • آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
  • احتمال توافق ریاض-واشنگتن بدون عادی‌سازی روابط با اسرائیل
  • حملات داعش در عراق شروع شد