Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران درباره احتمال متمایل شدن حزب کارگزاران به راست میانه با برآمدن دولتی اصولگرا، گفت: کارگزاران محور اصلی اصلاحات در ایران بوده و گردش به راست هم از اتهاماتی است که از سوی دوستان افراطی وارد می‌شود. دولت خاتمی که بعدها کابینه اصلاحات نامیده شد، در ادامه حرکت سیاسی کارگزاران متولد شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

واقعیتی که همه برآن متفق هستند.

این فعال سیاسی افزود: امروز حزب اعتدال و توسعه به مفهوم تشکیلاتی اگر بخواهد در عرصه سیاست بماند و وفادار به مبانی مدیریتی روحانی باشد، لاجرم باید ذیل چتر جبهه اصلاحات جایگاه خود را تبیین کند. ولو اینکه در انتخابات بعدی اصلاح طلبان شکست بخورند. اگر اصولگرایان در انتخابات آینده ریاست جمهوری پیروز شوند و اعتدال و توسعه به سمت جریان اصولگرا متمایل شود بی‌تردید دچارباخت بزرگ می‌شود. چون اصولگرایان تمایل سیاسی آنان را بسوی خود باور نمی‌کند.

عطریانفر درباره چشم انداز روابط اصولگرایان و احتمال تعامل یا تقابل دوطیف جبهه پایداری و نواصولگرایان، گفت: آنها دو گروه جوان و تندرویی هستند که از قیمومیت پدری جدا شدند و از نظر رفتاری، شعاری و تشکیلاتی، نه از موازین نخستین اصولگرایی بلکه در نقد عمل سیاسی پدران خود، از آنان فاصله گرفتند. تلقی و تحلیل سیاسی آنها این بوده که شکست‌های پی در پی جریان متبوعشان، بر ذمه جامعه روحانیت مبارز و جبهه پیروان خط امام (ره) و رهبری است که در سازوکار سیاست، فاقد نوآوری‌اند.

این فعال اصلاح طلب ادامه داد: این جوانان اصولگرا برخلاف لوازم و ادعای نوآوری، متاسفانه به سمت عقلانیت سیاسی موثر و رفتار معتدل تر از ‌ پدران خود حرکت نکردند و رفتارهای رادیکال و کف خیابانی را قوت بخشیدند و از اسارت تبلیغات و بسیج روانی فاقد هویت رها نشدند و سازمان سیاسی نوبنیادشان را به سمت نهادهای حزبی و تشکیلاتی موثرتر نبردند، احساسات را حاکم کردند و اسیر شعارهای تهی شدند و به عوام‌گرایی دامن زدند و به اصطلاح از پدران خود عبور کردند و بر سر شاخه نشستند و بن بریدند.

وی اضافه کرد: با برآمدن محمود احمدی نژاد، احزاب نوخاسته -خدمتگذاران و آبادگران- دچار توهم وخودشیفتگی بی حد شدند و باورشان شد که اصولگرای سنتی دیگر قدرت سر برآوردن ندارد. در حالی که جوانان اصولگرا اگر می‌خواست بماند و سهمی از کیک قدرت داشته باشد، باید حرمت پیشینیان خود را حفظ کند.

این فعال اصلاح‌طلب گفت: آنها باید واقعیت را درک ‌کنند؛ ‌جامعه مخاطب و خاستگاه طبقاتی‌شان را روشن‌ کنند و بگویند از کدام اقتصاد دفاع می‌کنند و نیروهای کارآمد و شخصیت‌های وجیه‌المله آنها چه کسانی هستند؟ باید بفهمند به صرف تشکیلات نو نمی‌توان گفتمان را تغییر داد.

وی یادآور شد: جریان پایداری با رویکرد انضمامی با نواصولگرایی و جریان سنتی اصولگرا، سهمی از مناصب را برد و از این رهگذر قالیباف به قدرت رسید. در حالی که در مجلس پیشین، جریان پایداری مخالف علی لاریجانی بود و هیچگاه دست از کارشکنی علیه او بر نداشت، اما او پیروز شد. بنابراین جامعه سیاسی و علاقمندان به کار سیاست نباید به‌دنبال جریان سوم باشند که با آن بشود اصولگرا و اصلاح طلب را از صحنه تاثیرگذاری دور خارج کرد.

عطریانفر افزود: اصلاح طلبان در نگاه سیاسی دامنه فراخ و متنوعی دارند. کنش سیاسی آنها باید در یک حزب تمام عیار شکل بگیرد و از افراط و تفریط پرهیز کنند. محور تحقق این هویت یکپارچه سازی در گذشته ترکیبی از نقش مرحوم هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی بود. گرچه امروز هاشمی نیست اما گفتمان و رویکرد او زنده است. دست بر قضا بعد از دولت اصلاحات، مبانی فکری و نگاه مدیریتی خاتمی در عمل سیاسی و دولتمردی به هاشمی سال ۸۸ و ۹۲ شباهت زیادی پیدا کرده است.

عطریانفر درباره انتقادهای غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران درباره رهبری جبهه اصلاحات و نیاز این جریان سیاسی به چهره کارآمد اجرایی گفت: سخنان کرباسچی مغایرتی باهم پیمانی سیاسی او با خاتمی ندارد. کرباسچی مسوولیت رهبری معنوی، نقش تمام کننده و تعدیل بخش جبهه اصلاحات را برعهده خاتمی می‌داند. اما در حوزه تشکیلات، معتقد است دبیران کل احزاب باید براساس تفاهم و وزن گذاری اجتماعی مشترک زیر چتر واحد خاتمی در تراضی و تعامل عمل کنند.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران ادامه داد: نقد کرباسچی به کسانی است از اصلاح طلبی بر می‌گردند و بطور انحصاری از موقعیت ملی و فراگیر رییس دولت اصلاحات سوء‌استفاده می‌کنند.

عطریانفر درباره بخشی از اظهارات خود که رفتار اصلاح طلبان با عارف را شبیه رفتار قوم بنی اسراییل با حضرت موسی (ع) توصیف کرده یا عارف را سقف پرش اصلاح طلبان دانسته بود، گفت: این عبارتی که از دل یک مصاحبه درآمده، مقدمه ای هم داشته است. در آنجا اشاره کردم، نقشی که برای عارف به عنوان هماهنگ کننده اصلاح طلبان در پارلمان مدنظر اصلاحات بود فراهم نشد، که ناشی از بی توجهی حامیان و عدم تناسب روحی او با ماموریت محوله بود. در آن مصاحبه گفته بودم، این تکلیف در پارلمان برازنده کسانی است که تجربه کار جمعی داشته باشند. ازباب فهم درست این ادعا، به نقش حسین مرعشی عضو فراکسیون اقلیت در مجلس پنجم کردم، وی فارغ از وابستگی اش به کارگزاران، به‌دلیل ظرفیت ذاتی، به‌حدی کارآمد بود که در تصویب هر طرح و لایحه ای که اراده می کرد موفق بود.

عطریانفر درباره انتقادات دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران از عملکرد عارف در شورای عالی سیاست گذاری جبهه اصلاح طلبان، گفت: نمی‌خواهم از نقدآقای کرباسچی دفاع کنم اما مطمئنا نقد او به عارف شخصی نیست.

عطریانفر درباره رویکرد اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و اینکه کدام شخصیت اصلاح طلب توانایی نامزد شدن را دارد، گفت: اصلاح طلبان ابتدا باید تکلیف خود را با اصل انتخابات روشن کنند. مفهوم اصلاحات امروز دچار چالش سنگینی است و این دغدغه باید شخصیت‌های اصلاح طلب را به بازتولید مفهوم گفتمان اصلاحات هدایت کند. باز تعریف اصلاحات و مرزبندی بین اصلاح طلبان شعاری و تکلیف گرا از اولویت‌هاست.

عطریانفر خاطرنشان کرد: کسانی که با این رویکردها فاصله دارند باید از جرگه اصلاح‌طلبی خارج شوند ولو اینکه شعارهای اغراق آمیز سر دهند. مشارکت سیاسی از معبر انتخابات نمود می‌یابد. انتخابات، همزاد امر اصلاح طلبی است. کارگزاران از محورهای تعیین کننده و از مؤلفه‌های اصلی اصلاحات است. انتخابات ۷۶ از درون حرکت اصلاح طلبانه کارگزاران سر برآورد و همراهی صادقانه و فراگیر آنها بود که انتخابات دوم خرداد را به پیروزی رساند.

عطریانفر یادآور شد: با همه محدودیت‌ها و مشکلاتی که وجود دارد باید انتخابات به رسمیت شناخته شود. با همین شورای نگهبان ۴۲ سال است زندگی می‌کنیم و همین سیاست‌های انقباضی حاکم بوده و با همین شورای نگهبان، انتخابات زیادی را پیروز شدیم. دوستان تندرو یکبار، انتخابات را تحریم کردند بعد فهمیدند خطا بوده است. اگرانتخابات را پدیده ذاتی در امر اصلاح طلبی بدانیم باید به سمتی برویم که از طریق گفت وگو و اعتمادسازی محدودیت‌های علیه خود را کاهش دهیم.

عطریانفر درباره احتمال نامزدی علی لاریجانی گفت: لاریجانی شخصیت اصولگرا اما معتدل است و نماد واقعی اصولگرای سنتی اما توسعه‌باور است. سخن من فعلا درباره نامزدهای احتمالی اصلاح طلبان است که از اسحاق جهانگیری شروع می‌شود تا افرادی چون عارف، مسعود پزشکیان، محسن هاشمی، کرباسچی، مرعشی و غیره ادامه می‌یابد. فعلا از تاکید روی نام افراد باید پرهیز کرد.

این فعال سیاسی درباره شاخص‌های نامزد مورد اجماع اصلاح طلبان یادآور شد: او باید توافق و نظر غالب اصلاح طلبان را نمایندگی کند. دیگر اینکه وجاهت ملی و پذیرش عمومی داشته باشد و بتواند عملکرد قابل دفاعی از مدیریت گذشته خود ارائه کند. جامعه باید شناخت مثبتی از او داشته باشد. مضافا بتواند با جریان مقابل خوب رقابت کند. همچنین آن فرد از فیلتر نهادهای نظارتی سرافراز بیرون بیاید و احراز صلاحیت شود.

معاون سیاسی پیشین وزارت کشور افزود: اگر کسی دعوت به تحریم کرد عملا از کسوت اصلاح طلبی خارج شده است. اگر اصلاح طلبان در شرایط بی نامزدی قرار گرفتند چه باید بکنند؟ بنظر می‌رسد نمی‌توانند مخاطبان خود را یله و رها کنند لاجرم باید آنها را بسوی «اصلح موجودین» ترغیب کنند. کما اینکه این اتفاق در انتخابات سال ۹۲ رخ داد. وقتی مرحوم هاشمی رفسنجانی را به عنوان شخصیت مورد اجماع ازدست دادیم، سراغ حسن روحانی رفتیم.

عطریانفر در پاسخ به تقسیم بندی جریان‌های سیاسی به انقلابی و غیرانقلابی و خطرحذف اصلاح طلبان، گفت: حیات سیاسی اصلاح طلبان زمانی که حاکمیت آنها را طرد و به رسمیت نشناسد به چالش می‌افتد. امروز اصلاح طلبی جریانی با ریشه‌های عمیق اجتماعی است و در دیدگاه کلی نظام به رسمیت شناخته می‌شود. متاسفانه برخی از طیف‌های تندروی اصولگرا در هر محفلی می نشینند اصلاح طلبان را به عنوان نیروهای بیرون از انقلاب و نظام معرفی می‌کنند.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران گفت: وقتی به تحریم که محصول سیاست‌های یکپارچه نظام است و همه باید برابرآن بالسویه پاسخگو باشند توجهی نمی‌شود و همه بار منفی آن بر دوش دولت گذاشته می‌شود. متقابلا برخی هم مقابله به‌مثل می‌کنند و می‌گویند از زمانی که مجلس یازدهم تشکیل شده ارز ۲ تا ۳ برابر شده است و یا اینکه مردم اجناس را سه برابر قیمت اصلی خریداری می کنند! واقعا این افزایش قیمت مقصرش مجلس است؟ خیر، ولی وقتی آنان شعار می‌دهند متقابلا رقیب هم از این حربه استفاده می‌کند.

27219

کد خبر 1444030

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: انتخابات ۱۴۰۰ اصولگرایان اصلاح طلبان محمد رضا عارف علی لاریجانی شورای نگهبان حزب کارگزاران سازندگی ایران عطریانفر درباره اصلاح طلبان اصلاح طلبی جبهه اصلاح اصلاح طلب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۵۶۶۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است

روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.

این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید.

آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد.

محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌وچل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟!

اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید!

شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

دیگر خبرها

  • محمود احمدی‌نژاد استعفا می‌دهد؟ جنجال بزرگ آقای سیاست‌مدار
  • مهدی نصیری; زیر تیغ اصلاح‌طلبان و اصولگرایان/ توهم یا شوخی یا پروژه هدفمند؟! +جدول
  • مجری جنجالی صداوسیما به اصلاح‌طلب و اصولگرا رحم نکرد: حرامید! +تصویر
  • رقابت جدی ۷ نفر برای کرسی ریاست مجلس به روایت نوری قزلجه /اصولگرایان مجلس دوازدهم «یک فراکسیون سیاسی» نخواهند داشت
  • توهین جنجالی مجری تندرو صداوسیما به اصلاح طلبان و اصولگرایان /حسام الدین آشنا: بی ادب نباشید؛ چه برای سیدخندان و چه برای پاورقی
  • مجری صداوسیما: اصلاح طلبی نطفه‌اش حرام است و اصولگرایی لقمه‌اش!
  • فعال سیاسی اصلاح طلب: تحولات جهانی به سود ایران است
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است