صابر خراسانی: جاذبه اهلبیت تمامشدنی نیست
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۷۲۲۹۹
«جاذبه» ثابت کرد با استفاده از مولفههای برنامهسازی درست میتوان ضمن رعایت حرمتها و حفظ اخلاقیات برنامهای مذهبی ساخت که مخاطب آن نسل جوان باشند.
به گزارش مشرق، آنچه بعد از گذشت سالیان دراز محرم و صفر را پابرجا نگهداشته؛ جاذبه اهلبیت؟عهم؟ است. سبک زندگی، نگاه انسانی آنها به پدیدهها و مهربانی بیحد و اندازه است که جاذبه ایجاد میکند که هنوز پس از گذشت قرنها مکتب آنها انسانساز و راهگشاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برنامه مذهبی با دکور جوانپسند
آنچه در وهله اول به چشم میآید، سادگی دکور برنامه در مقایسه با نمونه برنامههای مشابه دیگر است. زمینهای مشکی، یک میز منحنی و دو صندلی کلیت آنچیزی است که «جاذبه» بهعنوان دکور انتخاب کرده است. چاشنی این سادگی المانهای اسلیمی و مشبکی است که نوری از پشت آن فضایی آرامشبخش در چشم بیننده ایجاد میکند. گویی نور عنصر تاثیرگذاری در این ترکیب است که به نوعی نقش اصلی را ایفا میکند و متناسب با داستان هر مهمان رنگ نور هم تغییر مینماید. جایگاهی که نور در ادبیات آئینی و معنوی ما دارد و ترکیب آن با المانهای اسلیمی دکور را مناسب یک برنامه مناسبتی مذهبی کرده است. در عین حال متفاوت از فرم رایج برنامههای مناسبتی است که از نور شمع، پرچم و صندلیهای مشکی استفاده میکردند.
به نوعی جوانپسندتر است.
توانایی صابر خراسانی در رفاقت با مهمان
صابر خراسانی را با شعرخوانیها و شباهتهایی که با مرحوم آغاسی دارد، بهخاطر میآوریم. او در نخستین تجربه جدی اجرا، در جایگاه میزبان در برنامه «جاذبه» حضور دارد. صدای رسا و بم او، مؤلفه خوبی در جلب نظر مخاطب و همچنین همراه کردن مهمان با خود است. تغییرات ظاهری هم که داشته در راستای برنامه بوده و به نوعی او را در منظر مخاطب جوانتر کرده است. این تغییرات با انتقادهایی همراه بود اما صابر خراسانی، در منش و رفتار همان شاعر آئینی و خوشرو است. درعین حال که تغییرات هم متضاد با شمایل قبلی او نیست. نکته بعدی در اجرای صابر خراسانی فن بیان قوی و توانایی در ایجاد تعامل و گاهی رفاقت با مهمان است تا فضای استودیو برای او ملالآور نباشد و به مانند درددلهای دوستانه از زوایای پنهان و مخاطبپسند زندگیاش پرده بردارد.
بیشتر بخوانید:
ساعات پایانی زندگی «ابراهیم هادی» روی صحنهبرنامهای مذهبی که مخاطب آن نسل جوان است
«شبکه افق» شمایل مذهبیتری در مقایسه با دیگر شبکهها دارد و تصور عمومی بر این است که خط قرمزها و باید و نبایدهای بیشتری برای برنامهسازان این شبکه تعریف میشود. در حالی که «جاذبه» ثابت کرد با استفاده از مولفههای برنامهسازی درست میتوان ضمن رعایت حرمتها و حفظ اخلاقیات برنامهای مذهبی ساخت که مخاطب آن نسل جوان باشند. برنامهای که نه تنها نصیحت نمیکند بلکه دغدغههای آنها را هم در خلال روایت داستانهایی از جنس مردم، بازگو میکند.
صابر خراسانی در منش و رفتار همان شاعر آئینی و خوشرو است. درعین حال که تغییرات هم متضاد با شمایل قبلی او نیست. نکته بعدی در اجرای صابر خراسانی، فن بیان قوی و توانایی در ایجاد تعامل و گاهی رفاقت با مهمان است تا فضای استودیو برای او ملالآور نباشد و به مانند درددلهای دوستانه از زوایای پنهان و مخاطبپسند زندگیاش پرده بردارد
مخاطبین تلویزیون شما را در قامت یک شاعر آیینی میشناسند. صابر خراسانی که در «جاذبه» اجرا میکند، چقدر وامگرفته از آن شاعر است؟
به این اعتقاد دارم که کارآیینی فقط کار اهل بیت(ع) نیست. مادر، دوست داشتن، همسایهداری هم آیینی است. چون اهلبیت؟عهم؟ آمدند و برای ما کتابی باز کردند که لحظهبهلحظه آن زندگی است. تمامی لحظاتی که آنها برای ما از تولد تا شهادت خلق کردند، آیین است. اگر صابر خراسانی امروز اینجاست و مقابل مهمانان نازنین مینشیند تا قصههای زیبایشان را تعریف کنند، باید به مخاطب کمک کند تا تصویری را ببینند که این تصویر گرههایی را باز کند. در این کلمات رمز و رموزی باشد که انسان را به فکر و احساس بیشتر، عشق و دوست داشتن نزدیک کند. اینها زیبایی است و خلاصه زیبایی هم خداوند است.
قبل از برنامه «جاذبه» هم پیشنهاد اجرا داشتهاید چرا نپذیرفتید؟
اول اینکه در خودم نمیدیدم که اجرا کنم و تجربه کمی نسبت به پیرامونم داشتم. من از ۱۰سال پیش پیشنهاد اجرا، خوانندگی و بازیگری داشتم اما به اندازهای به کار شعرخوانی علاقهمند بودم که نمیخواستم به چیز دیگری فکر کنم. امروز از آن علاقه کم نشده بلکه بیشتر هم شده است. هرکاری میکنم که در شعرخوانی بهتر باشم حتی اجرا!
یعنی اجرا را هم در مسیر کار اصلیتان یعنی شعرخوانی میدانید؟
زندگی من یک بخش دارد و آن هم شعر خوانی است. اگر بخواهم جدی به کار اجرا فکر کنم باید زندگیام را به دو بخش تقسیم کنم چون من هیچوقت کارِ شوخی انجام نمیدهم و در کار با کسی شوخی ندارم چون برای مردم و مخاطبان ارزش قائل هستم. این مردم هزینه کردند که من امروز صابر خراسانی هستم.
در سالهای اخیر تولید برنامههای قصهمحور افزایش یافته است. گاهی برنامهای در این حوزه موفق میشود و برنامههای بعدی که تولید میشوند، کپیبرداری شده از روی آن نمونه موفق هستند. «جاذبه» هم برنامهای قصهمحور است؛ چه کاری انجام میدهد که به تکرار نیفتد و مخاطب آن را مشابه برنامههای دیگر نپندارد؟
موافق این هستم که برنامهای برداشتی از برنامه دیگر در فرمی متفاوت باشد اما موافق نیستم که برنامهای ساخته شود که عیناً مانند برنامه دیگری باشد و خود به تنهایی حرفی برای گفتن نداشته باشد. این موفقیت نیست. در شعرخوانی آدمهای مختلفی به من رجوع میکنند و دوست دارند که یاد بگیرند. به آنها میگویم تا دو سال تقلید کنید اما زمانی که بعد از آن دو سال میبینم که همان روند را ادامه میدهند میگویم تو مشابه هستی و اصل نیستی. نخواه که مردم تو را بپذیرند. تو شبیه نفر دیگری هستی.
پس تقلید را لزوماً چیز بدی نمیدانید؟
انسان از خود چیزی ندارد و وام گرفته از عناصر مختلفی است. هرچه که هست به او آموخته میشود. همه انسانها این گونه هستند اما این تقلید تا یک سال جواب میدهد اگر بعد از آن فرد خودش سبک نداشته باشد پسرفت میکند. روی تردمیل میدود و تصور میکند که در حال دویدن است در حالی که به جلو نرفته و سر جایش دویده است. ما اگر در برنامه «جاذبه» سبک و اتفاق جدیدی را معرفی کنیم، به سمت موفقیت حرکت کردهایم. اگر نتوانیم این کار را کنیم، مشابه برنامه موفقی هستیم که حتی نمیتوان مشابه آن بود.
خراسانی: به این اعتقاد دارم که کارآیینی فقط کار اهل بیت؟عهم؟ نیست. مادر، دوست داشتن، همسایهداری هم آیینی است. چون اهلبیت(ع) آمدند و برای ما کتابی باز کردند که لحظهبهلحظه آن زندگی است.
منبع : صبح نو
منبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا قره باغ صابر خراسانی برنامه جاذبه عاشورا شبکه افق برنامه تلویزیونی جاذبه صابر خراسانی برنامه ای مخاطب آن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۷۲۲۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهحل نشدنی نظریهپرداز توسعه دانشگاه جان هاپکینز
صورت مسأله
- ایران با مشکل عظیم شتاب فزاینده حجم پول روبه رو است. سیستم پولی کنونی کشور در هر ۲۴ ساعت در حدود ۶ همت (هزار میلیارد تومان) بر حجم پول می افزاید. برای احساس وضعیت، این افزایش حدوداً معادل میانگین ۳۰۰۰ سال دوران پهلوی (۱۳۵۷-۱۳۰۴) است. یعنی حکومت ایران در شبانروز یک میلیون برابر هر شبانروز پیش از انقلاب به اصطلاح پول چاپ می کند. در واقع این مبلغ را نمی توان چاپ کرد، بلکه در سیستم الکترونیک پولی بر تعداد صفرهای حجم پول، افزوده می شود.
- یکی از عوامل تورم، همین افزایش حجم پول است که موجب کوچکتر شدن قدرت خرید می شود؛ افزایش فقر و فساد از پیامدهای آن است. باز هم برای درک وضعیت، ۱۰۰ هزارتومانی در ۱۳۹۰ معادل ۱۰۰ دلار بود و امروز معادل یک و نیم دلار است.
حل مسأله
چند پرسش
- آیا نجات از مصیبت افزایش حجم پول کشور شدنی است؟ مسلماً شدنی است. زیرا بسیاری از کشورها که به این بلاء مبتلاء بودند، آن را چاره کردند، یعنی عملا شدنی است.
-آیا بدون تخصص ها و تجربه ها می توان به رفع مشکل پرداخت؟ قطعاً بدون تخصص ها و تجارب، نشدنی است.
-آیا با یک تخصص و راه حل های یک متخصص می توان مشکل را رفع کرد؟ به این پرسش می پردازم.
معمولا تصور می شود که چاره های مطرح شده توسط یک متخصص ولو مجرب، شدنی است. با موارد عدیده می توان نشان داد که چاره های پیشنهادی تخصص های منفرد، نه فقط شدنی نبوده، بلکه موجب فزونی مشکلات شده است (چرا؟ به این خواهم پرداخت). برای نمونه، چاره ی پروفسور استیو هانکه (Steve Hanke) را می آورم.
استیو هانکه استاد اقتصاد در دانشگاه جان هاپکینز است. اخیراً درباره ی نجات ایران از مصیبت تورم و توسعه کشور، در مصاحبه ای گفته است که در چند کشور آزموده است: با ارتباط ریال و طلا در کمتر از ۲۴ ساعت، تورم تمام می شود. معلوم است که توجه و تأکید وی بر مهار افزایش حجم پول است. آیا راه حل وی شدنی است؟
بررسی پیشنهاد هانکه
فرض کنید که افزایش حجم پول کنونی به طلا مربوط شود.- هر گرم طلای ۲۴ عیار به قیمت روز ۴/۸ میلیون تومان است. در اینصورت حکومت برای همین مقدار حجم پول، در هر شبانهروز باید ۱/۲۵ تن و در سال ۴۵۰ تن طلا عرضه کند. کل ذخیره معدنی طلای کشور ۳۰۰ تن است و سالانه ۱۲ تن طلا تولید می شود، بگذریم از این که همین مقدار معادن طلای کشور عمدتا در دست بخش غیردولتی است و بهره مالکانه ی آن به حکومت ناچیز است. برای عرضه ی مقدار طلای لازم، چاره ای جز تأمین طلا از خارج نیست.
یک میلیارد دلار معادل ۱۲/۲ تن طلا است. ایران در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشت، معادل ۳۶۶ تن طلا. یعنی اگر همه ی پول نفت را به طلا تبدیل کند، فقط ۸۰ درصد حجم پول تولیدی در شبانهروز را جبران می کند. بخش عمده ای از درآمد نفت برای رفع نیازهای پایه کشور است و دو سال پیش، فرار سرمایه از کشور به میزان ۴۰ تا ۵۰ درصد درآمد نفت گزارش شده است (گزارش بانک مرکزی). یعنی اژدهای پرشتاب افزایش حجم پول، با بلعیدن همهی پول نفت، باز هم بیشتر می طلبد. با همین بررسی کوتاه می توان دریافت که چاره ی استیو هانکه برای مهار تورم در کشور «نشدنی» است.
بیشتر می توان اظهارات وی را کاوید. به طور ضمنی از پیشنهاد هانکه برمی آید که دولت چون نمی تواند طلای لازم معادل افزایش حجم پول را تأمین کند، پس بر حجم پول نیفزاید. در وضعیت حاضر، اگر حکومت پول چاپ نکند، در پرداخت هزینه های خود و مصارف خواسته و نخواسته ی پولی کشور دچار مشکل می شود. یعنی در وضعیت کنونی، اظهارات ضمنی هانکه هم نشدنی است.
*عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر
بیشتر بخوانید:
کسانی می خواهند گاو اردک بزاید همه می بازیم با دروغ و فریب و بی انصافی انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است استالین و پژوهش های جانبدارانه216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899872