قرآن ظاهر و باطنی دارد که با تمسک به اهلبیت(ع) به باطن آن میرسیم
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۷۷۹۵۷
استاد حوزه گفت: قرآن ظاهر و باطنی دارد و ما باید به این توجه داشته باشیم که در ظاهر قرآن باقی نمانیم بلکه باید از ظاهر به باطن قرآن برسیم و این با کمک و تمسک به اهل بیت(ع) برای ما ایجاد میشود.
به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، حجت الاسلام و المسلمین بیات در ویژه برنامه شهادت امام رضا(ع) که به همت مدرسه علمیه الزهراء(ع) در فضای باز و با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار شد گفت: قرآن که بر پیامبر اعظم نازل شده است یک ظاهر و یک باطن دارد، پیامبر(ص) 23 سال در راه تنزیل قرآن تلاش و کوشش کردند و اهل بیت(ع) نیز پس از پیامبر(ص) در راستای فهم باطن قرآن و یا به تعبیر دیگر در راستای تاویل قرآن کوشش کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه قرآن اصول و امهاتی دارد تصریح کرد: اگر کسی این امهات و اصول قرآن را بیابد و براساس آن عمل کند زندگی او روی یک چارچوب قرار می گیرد، و اساسا کار قرآن این است که افراد را اصولی پرورش می دهد.
این استاد حوزه در ادامه گفت: ما در دینمان حسبنا کتاب الله نداریم. ما باید از همین عنوان و ظاهر، به باطن قرآن برسیم که هر حرفی از حروف قرآن و هر نقطه ای از نقاط قرآن هفتاد بطن دارد.
وی افزود: پیامبر(ص) تصریح می کنند که قرآن ظاهر و باطنی دارد و ما باید به این توجه داشته باشیم که در ظاهر قرآن باقی نمانیم بلکه باید از ظاهر به باطن قرآن برسیم و این با کمک و تمسک به اهل بیت(ع) برای ما ایجاد میشود.
حجت الاسلام و المسلمین بیات با استناد به کتاب الفین علامه حلی گفت: در این کتاب هزار و صد دلیل بر اثبات امامت و حقانیت اهل بیت(ع) آمده است. حالا آیا بچه شیعه ها نباید این کتاب را بخوانند.
وی ادامه داد: در ده اصل اول این کتاب در یکی از اصول می گوید پیامبر(ص) برای جزئیترین شوون و نیازهای بشری دستورالعمل دارند، چطور می شود که پیامبر(ص)، زعامت و جانشینی خود را رها کنند و دستور العملی نداشته باشند؛ قطعا پیامبر در این زمینه دستور داشته اند. بنابراین پیامبر(ص) جانشینان خود را که تاویل قرآن را هم برعهده داشتند معرفی کرده است.
حجت الاسلام و المسلمین بیات در پایان خاطرنشان کرد: لطف خداوند شامل حال ما شده که قرآن نازل شده که ما به آن تمسک پیدا کنیم و بالا برویم. وقتی خداوند می گوید قرآن را بخوانید و «تعالوا» بالا بیاید؛ یعنی اینکه ما قابلیت داشتیم که بالا برویم اما خودمان خراب کرده ایم که به نشئه بالا نرفتیم. ما اگر حکمت را بیاموزیم دچار گناه نمی شویم و راه ما برای طی طریق به نشئه بالا فراهم می شود.
پایان پیام/487
منبع: شبستان
کلیدواژه: قرآن کریم قرآن و معارف قرآن و عترت باطن قرآن اهل بیت ع پیامبر ص
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۷۷۹۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاحطلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در اعتماد نوشت:
ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است. البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.
21302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903293