مواجهه جناحی با موفقیت ملی
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۸۱۷۷۱
بامداد یکشنبه 27 مهرماه بود که با لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران بعد از قریب به 13 سال، ممنوعیت خرید و فروش تسلیحات نظامی ایران برداشته شد و فرصت ارتقای ناوگان نظامی برای تقویت اجرای سیاستهای دفاعی کشور فراهم گشت.
رویدادی که درست در هنگامه جنگ دیپلماتیک امریکا علیه ایران و به رغم تلاشهای ناکام مقامهای این کشور برای ممانعت از لغو این تحریمها صورت گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درست ساعاتی بعد از برداشته شدن ممنوعیتهای تسلیحاتی آنچه در سرفصل خروجی برخی از رسانههای منتقد دولت نشست، انتقاد از برداشته شدن دیرهنگام این تحریمها بعد از دستیابی به برجام با عنوان «خودتحریمی» بود. در این سناریو که روز گذشته محور مطالب رسانه تندروها قرار گرفت، ادعا میشود که ممنوعیتهای تسلیحاتی میتوانست همچون تحریمهای هستهای در فواصل کوتاهی بعد از اجرای این توافق برداشته شود اما با ناکامی دیپلماتهای ایرانی در روند مذاکرات، دایره این محدودیتها تا پنج سال بعد از برجام هم ادامه یافت و لغو دیرهنگام آنها تنها در قطعنامه 2231 بازتاب یافت. شماری از تیترهای رسانههای دیروز کشور درباره لغو تحریمهای تسلیحاتی به این شرح بود: «خودتحریمی تسلیحاتی»، «وقتی خودتحریمی تسلیحاتی را فتحالفتوح جا میزنند»، «پایان یک تحریم داوطلبانه» و تیترهایی از این دست تا بدین ترتیب بتوانند از سد خبرهای متفاوت و گاه متعارض درباره دستاوردهای برجام گریزگاهی پیدا کرده باشند. این انتقادات شاید در وهله نخست میتوانست بخش جداییناپذیر گزارشنویسی با سویه خبری و انتقادی باشد اما نگاه به آنچه دلیل این اعتراضها شده است، جایی برای این دفاع نمیگذارد.
آنچه مخالفان نادیده گرفتند
آنچه مخالفان در انتقاد از لغو تحریمهای هستهای نادیده میگیرند، پیشینهای است که به دلیل سیاستهای شعاری دولت نهم و دهم به درهم آمیخته شدن موضوع فعالیتهای نظامی و موشکی ایران به اختلافات هستهای در خلال مذاکرات انجامید تا شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل علاوه بر ایجاد محدودیت پیرامون فعالیتهای هستهای ایران، هرگونه خدمات مرتبط با عرضه، فروش، انتقال، ساخت، یا استفاده از اقلام مربوط به تسلیحات نظامی و موشکی را هم با ممنوعیت روبهرو کند. مذاکرات بیحاصل در دوره سعید جلیلی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی تا جایی پیش رفت که با تصویب قطعنامه بیسابقه 1929 ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل راه برای استفاده کشورها از نیروی نظامی و قهری علیه ایران باز شد و همه آنها را برای تفسیر به رأی یکجانبه نه فقط درباره فعالیتهای هستهای که درباره برنامههای متعارف دفاعی ایران هم مخیر کرد. آیا دلواپسان از خود نمیپرسند که اساساً چرا فعالیتهای موشکی ایران به برنامههای هستهای گره خورد و چرا نتایج مذاکرات تیم مذاکره کننده در دولت محمود احمدینژاد به تصویب مرحله به مرحله قطعنامههایی منجر شد که در نهایت فرمان جنگ علیه ایران را صادر میکرد؟ و آیا کسانی که مدعی بودند برجام برای امریکا سندی طلایی است که هرگز از آن خارج نمیشود و هرگز امتیازات باد آورده آن را از دست نمیدهد اینک پاسخ نمیدهند که چرا اینگونه نشد و اگر برجام نبود چه چشماندازی برای رفع ممنوعیتهای تسلیحاتی قابل تصور بود؟
سختترین بخش مذاکرات هستهای
کمتر کسی تردید دارد که موضوع تحریمهای تسلیحاتی و نحوه لغو آنها از چالش برانگیزترین موضوعات مذاکراتی بود که تا آخرین لحظات قبل از به ثمر رسیدن گفتوگوهای هستهای، مذاکره بر سر آن ادامه داشت. پذیرش لغو تحریمهای تسلیحاتی و صدور نظام مجوزخواهی در قطعنامه ٢٢٣١ تنها برای پنج سال که در قالب یک بده بستان برد-برد در کنار سایر موضوعات حاصل شد، یکی از درخشانترین دستاورهای تیم دیپلماتیک ایرانی و شکست امریکا در مذاکرات برجام بود. به این معنا که تحریمهای تسلیحاتی در قطعنامههای قبلی شورای امنیت، از تاریخ ٢٧ دی ١٣٩۴ خاتمه پیدا کرد و جای آن را به مدت پنج سال یک نظام مجوزدهی گرفت که در قطعنامه ٢٢٣١ پیشبینی شده بود. چه ایران میتوانست بر اساس این نظام مجوزدهی از منظر حقوقی به صورت مورد به مورد تسلیحات نظامی مورد نیاز خود را با طی فرآیندی در شورای امنیت سازمان ملل تأمین کند. این روند هم تنها پنج سال اعتبار داشت و بر اساس قطعنامه ٢٢٣١، در ٢٧مهر ١٣٩٩ (۱۸ اکتبر ۲۰۲۰) به طور خودکار از بین رفت و پس از آن دیگر هیچ محدودیتی در حوزه دفاعی و تسلیحاتی، چه برای صادرات و چه برای واردات متوجه ایران نخواهد بود. این در حالی است که پیشتر تحریم تسلیحات متعارف ایران بخشی موفق از کمپین فشار حداکثری امریکا علیه ایران قلمداد میشد که دولتمردان امریکایی به بهانه فعالیت هستهای ایران توانسته بودند بر شورای امنیت تحمیل کنند و هیچ مصالحهای درباره آن را نمیپذیرفتند. اتفاقاتی که امریکا برای ممانعت از لغو تحریمهای تسلیحاتی در خلال هفتهها و ماههای گذشته از سر گذراند به خوبی گویای جایگاه این بخش از تحریمها برای این کشور بود.
لزوم روشنگری درباره شکسته شدن حصر تسلیحاتی
به رغم همه اینها جهتگیری در تحلیل و واکاوی موضوع لغو تحریمهای تسلیحاتی که همه ابعاد آن هویدا شده، اهرمی است که مخالفان دولت آن را سوار بر امواج احساسات تند و زودگذر میکنند تا اغراض سیاستمدارانی را که به این موجسواری نیاز دارند، برطرف سازد. شاید اینچنین است که حسامالدین آشنا، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری با آگاهی از موضعگیری عامدانه رسانهای علیه دستاورد بزرگ برجام از نیروهای مسلح و وزارت دفاع میخواهد که درباره اهمیت شکسته شدن حصر تسلیحاتی و صنایع دفاعی ایران روشنگری کنند. آشنا همچنین در واکنش به جبههگیری منتقدان برجام در صفحه توئیتر خود نوشت: «نکند این همه فحاشیها و تهدیدها برای به حاشیه راندن واقعیتی به نام «شکسته شدن حصر تسلیحاتی ایران» باشد.خدا میداند این جماعت چه خواهد کرد در روزی که «حصر اقتصادی ایران» شکسته شود.»
با وجود همه نادیدهانگاریهای مخالفان، مقامهای دیپلماتیک ساعاتی بعد از بامداد یکشنبه اعلام کردند که ایران از این پس در حلقه هیچ تحریم تسلیحاتی قرار ندارد و آزاد است که همکاری دفاعی خود با سایر کشورها را از سرگیرد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران پس از به پایان رسیدن محدودیت تسلیحاتی ایران در صفحه توئیتر خود نوشت: «روزی بسیار مهم برای جامعه بینالمللی است که در مخالفت با تلاشهای بدخواهانه ایالات متحده از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ملل متحد و برجام صیانت کرده است». او افزود: «عادیسازی همکاری دفاعی ایران با جهان از امروز، پیروزی برای آرمان چندجانبهگرایی و نیز صلح و امنیت در منطقه ما به شمار میآید.»
روسیه: در حال توسعه همکاری چندجانبه با تهران هستیم
بامداد یکشنبه ۲۷ مهر ماه در پنجمین سالگرد دستیابی به برجام محدودیتهای تسلیحاتی ایران و محدودیت سفر ۲۳ شخص حقوقی موضوع فهرست قطعنامه ۲۲۳۱ خاتمه یافت. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیه ای ضمن اعلام لغو محدودیتهای تسلیحاتی و ممنوعیت مسافرتی تصریح کرد که از امروز، جمهوری اسلامی ایران میتواند هرگونه سلاح و تجهیزات لازم را، از هر منبعی، بدون محدودیت قانونی و صرفاً براساس نیازهای دفاعی خود تهیه کند و همچنین میتواند بر مبنای سیاستهای خود تسلیحات دفاعی صادر کند. «سرگئی ریابکوف»، معاون وزیر خارجه روسیه هم با تأکید بر اینکه کشورش هراسی از تحریمهای امریکا ندارد، گفت: «روسیه از تحریمهای امریکا نمیترسد زیرا به آنها عادت کرده است.» او افزود: «روسیه در حال توسعه همکاری چندجانبه با ایران است و همکاری در زمینه نظامی-فنی بسته به نیازهای طرفین و آمادگی متقابل برای چنین همکاریهایی به روشی آرام ادامه خواهد یافت.» لوان جاگاریان، سفیر روسیه در تهران نیز در گفت وگو با خبرگزاری روسی «اینترفکس» در واکنش به این رویداد گفت: «به پایان رسیدن تاریخ تحریم تسلیحاتی ایران در تاریخ 18 اکتبر، بدون شک موجب تسهیل تعامل ما با تهران در این زمینه خواهد شد. چشم اندازهای مشخصی در حال شکل گیری در این راستا هستند.»
بازتاب
این رویداد در رسانه های بین المللی هم بازتاب گسترده ای یافت. خبرگزاری فرانسه در گزارش خود با اشاره به بیانیه وزارت خارجه ایران و تلاش های ناکام امریکا برای تمدید تحریم های تسلیحاتی از تمایل مسکو و پکن برای توسعه همکاری های نظامی با تهران خبر داد. روزنامه لوموند هم در این باره نوشت: «مسکو در ماه سپتامبر از تمایل خود به توسعه همکاری های نظامی با ایران پس از رفع تحریم تسلیحاتی خبر داد و چین نیز اعلام کرد قصد دارد پس از ۱۸ اکتبر (۲۷ مهر) به ایران سلاح بفروشد.» شبکه الجزیره قطر نیز در گزارشی نوشت: «پایان این محدودیتها بدان معناست که ایران به طور قانونی قادر به خرید و فروش تسلیحات متعارف از جمله موشک، بالگرد و تانک خواهد بود.»شبکه خبری «سی جی تی ان» چین هم در گزارشی یادآور شد که «ایران اقداماتی برای تقویت تولیدات داخلی سلاحهای متعارف و توان دفاعی خود تحت فشار تحریمهای خارجی در دهههای گذشته انجام داده است. مقامات گفتهاند که ایران آماده فروش سلاح پس از پایان تحریم است. در ماه اوت، نیکلاس مادورو رئیس جمهوری ونزوئلا گفت که خرید موشک از ایران ایده خوبی است.» با این حال وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در واکنش به پایان تحریم های تسلیحاتی گفت: «با خاتمه تحریم تسلیحاتی ایران، ما باید قویتر و مصممتر از قبل شویم.»
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: لغو تحریم های تسلیحاتی تسلیحاتی ایران تحریم تسلیحاتی تحریم تسلیحات توسعه همکاری شورای امنیت هسته ای علیه ایران محدودیت ها پنج سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۸۱۷۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بهبود اقتصادی؛ از میدان «واقعیت» تا میدان «تصویر»
در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند.
به گزارش ایسنا، محمد اسکندری، کارشناس رسانه در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یک دهه گذشته با یک نگاه راهبردی تلاش داشتهاند تا حمایت از تولید داخل و رونق اقتصادی را به «گفتمان غالب» کشور تبدیل کنند. در راستای دستیابی به این هدف که تحقق آن میتواند «قدرت ملی» را دستخوش یک تحول شگرف کند عمدتاً - و البته بدرستی - راهکارهای اقتصادی مورد توجه بوده است. با این حال به نظر میرسد که یکی از ابعاد مغفول در زمینه دستیابی به هدف مهم «جهش تولید» آن هم در چهارچوب بهرهگیری از مشارکت مردم، «بر ساختن سیمای اقتصاد ایران» است.
واقعیت آن است که کشور ما طی چهار دهه گذشته تحت فشارهای اقتصادی رقبا و دشمنان خود قرار داشته است، با این حال در یک دهه گذشته عملاً ما درگیر یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» بودهایم. هدف اصلی این جنگ، فروپاشی اقتصاد ایران و به تبع آن افزایش فشارهای مردمی به حاکمیت و در نهایت تسلیم شدن نظام در برابر زیادهخواهیهای دشمن است. فراموش نمیکنیم که وزیر خارجه وقت آمریکا پیشتر به صراحت گفته بود: «ایران اگر میخواهد مردمش غذا بخورند باید به حرف آمریکا گوش کند!»
با این حال به نظر میرسد جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران دو رکن اساسی دارد؛ رکنی در واقعیت اقتصاد ایران و رکنی در تصویر اقتصاد ایران. در عرصه واقعیت اقتصاد ایران باید گفت آمریکاییها تقریباً تمامی تیرهای در چنته خود را به سمت اقتصاد ایران پرتاب کردهاند و اگر جرمی هم باقی مانده است که در این جنگ نامشروع مرتکب نشدهاند به این دلیل است که توانایی ارتکاب آن را ندارند. به اذعان خود آمریکاییها ایران اکنون در عرصه صنایع دفاعی، هستهای، انرژی، بانکی، کشتیرانی، تجارت بینالمللی، بیمه، فلزات، معادن و حتی تبادلهای علمی و... تحریم است و تقریباً آنها هدفی برای تحریم در ایران باقی نگذاشتهاند. اما با وجود تمام این تحریمها، هدف اصلی تحریم که فروپاشی اقتصاد ایران بوده محقق نشده است. البته این سیل تحریم برای کشور هزینهها و فرصتهایی با خود به همراه آورده است.
اما در سالهای اخیر و پس از پایان ظرفیت پروژه جنگ اقتصادی در فضای واقعیت اقتصاد ایران، آمریکاییها به دنبال تشدید اثرات تحریم در فضای ذهنی اقتصاد یا به تعبیری «فرا اقتصاد ایران» بودهاند. متأسفانه یکی از پاس گلهای دولت قبلی به دشمن نیز شرطیسازی اقتصاد ایران نسبت به لبخند و تلخند دشمن بود؛ خطایی راهبردی که اثرات و پیامدهای شومی همچون سقوط ۱۰ برابری ارزش پول ملی در دهه ۹۰ را در پی داشت.
کارشناسان حوزه اقتصادی براین باورند که اقتصاد به عنوان معادله بین طرف عرضه و تقاضا میتواند تحت تأثیر مؤلفههای ذهنی، شناختی و ادراکی در سطوح فردی و جمعی باشد. سادهترین مثال اثر تصویر اقتصاد بر واقعیت اقتصاد را میتوان در مفهوم «تورم انتظاری و انتظارات تورمی» دانست. بر اساس این مفهوم درک و استنباط کنشگران اقتصادی از معادلات اقتصادی آینده - که میتواند صحیح یا ناصحیح باشد - بر معادلات واقعی اقتصاد در زمان حال و آینده اثرگذار خواهد بود.
در شرایط کنونی نیز ما شاهد یک شکاف بین واقعیتهای اقتصاد ایران و تصویر آن و آینده اقتصاد ایران هستیم. آمارهای مراجع رسمی کشور میگوید دولت در سال ۱۴۰۲ توانسته است نرخ رشد نقدینگی را از ۳۳.۱ درصد در فروردین به ۲۴.۳ درصد در اسفندماه، تورم تولیدکننده را از ۴۴.۷ درصد به ۲۴.۵ درصد و تورم نقطه به نقطه مصرف کننده را از ۵۵.۵ درصد به ۳۲.۳ درصد کاهش دهد. در سال ۱۴۰۲، بر اساس برآورد بانک مرکزی، تراز تجاری برابر ۲۰.۵ میلیارد دلار مثبت بوده است. همچنین نرخ رشد اقتصاد برای سال۱۴۰۲ بیش از ۶ درصد بوده است. طبق گزارشهای بینالمللی، در سال گذشته میلادی، ایران بالاترین نرخ رشد اقتصادی را در منطقه داشته است. همچنین در سال ۱۴۰۲، معادل ۶۹ میلیارد دلار ارز کالاهای اساسی، مواد اولیه و تجهیزات سرمایهای با نرخ مصوب بموقع تأمین شده است که ۳۰ درصد بیشتر از متوسط آن طی۴ سال قبل بوده است. بخش عمده این ارزها به کالاهای سرمایهای و مواد اولیه کارخانجات تولیدی اختصاص یافته است.
با این حال شاید برای بخش عمدهای از نخبگان و مردم تصویر شرایط اقتصادی کشور چه در سال ۱۴۰۲ و چه سالجاری نه بر اساس آمارهای رسمی بلکه بر اساس ادراک برساخته در فضای رسانهای باشد و این احساس که با ریلگذاری جدید قطار پیشرفت حرکت خود را آرام آرام آغاز کرده است ایجاد نشده باشد؛ فضای رسانهای که بخش عمدهای از آن مملو از «دادههای تسلیحشده» از سوی دشمن در راستای ناامنسازی فضای اقتصادی و پمپاژ یأس و ناامیدی است.
البته پر واضح است که گزاره فوق به معنای گل و بلبل نشاندادن شرایط اقتصادی کشور یا اینکه تمام سیاستهای اقتصادی دولت به موفقیت رسیده است، نیست. به تعبیر دقیق یکی از مسئولان دولتی «آواربرداری از یک خرابی ۱۰ ساله کار آسانی نیست و زمانبر است» اما باید در کنار بهبود تدریجی شاخصهای اقتصاد واقعی ایران برای ترمیم تصویر اقتصاد ایران نیز چارهاندیشی کرد.
این موضوع جزو تذکرات اخیر رهبر معظم انقلاب به مسئولان نظام نیز بود؛ آنجایی که ایشان فرمودند: «انتظار مردم آن است که تصمیمها و اقدامهایی که مسئولین کشور در مسائل اقتصادی انجام میدهند، در زندگی آنها اثر محسوس و ملموس داشته باشد؛ این انتظار مردم است. کاری کنیم که این انتظار برآورده بشود؛ انتظار بجایی هم هست.»
در خصوص اینکه تصویر اقتصاد ایران به عنوان پایه اصلی ادراک و احساس مردم از فضای اقتصادی چگونه باید سامان یابد گفتنیهای بسیاری وجود دارد اما خلاصه اینکه در دو بعد سلبی و ایجابی، به صورت متمرکز و با وحدت فرماندهی باید روایتهای صحیح را تحکیم و روایتهای ناصحیح را متزلزل کرد. آنچه که راقم این سطور تلاش داشت در این مجال کوتاه بر آن تأکید کند آن بود که تصویر اقتصاد ایران میتواند الزاماً مطابق با واقعیتهای اقتصاد ایران نباشد و در مسیر جهش تولید میبایست این تصویر را به دور از پارازیتهای ارسالی دشمن و با استفاده از سیگنالهای بومی، هنرمندانه و باورپذیر در جامعه ترمیم کرد.
انتهای پیام