وقتی نقد جای هتاکی را میگیرد/ «صدای مردم»؛ اسم رمز حمله
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۶۸۲۳۲۳
اظهارات اخیر حسن روحانی درباره صلح امام حسن مجتبی(ع) که بنا به شرایط و خواست مردم تن به صلح داد، کافی بود تا مطابق معمول فضای مجازی و رسانهای به جولانگاهی برای مخالفان تند و تیز دولت مبدل شود؛ آنها حتی از تخریب و تهدید فروگذار نکردند و در جدیدترین اظهارات، او را تهدید به اعدام کردند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ تهدید «استیضاح رئیس جمهور در دست بررسی است»، دروغ «۱۰۰میلیارد تومان بودجه کرونا برای ساختمان دانشکده «دختر حسن روحانی» که قرار بود در آن عضو هیات علمی شود، تخصیص یافته است»، تخریب «کشور به حال خود رها شده .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به بیانی این افراد با مطرح کردن این توهینها، مخاطبِ سخنانشان را مردم و رئیسجمهور دانسته اما در واقع با دشمنان و حامیان تحریم ایران همنوا شده و در عین حال فرصتی نبوده که این هتاکان تندرو از آن، برای تخریب و چوب لای چرخ دولت گذاشتن، چشم پوشی کنند؛ به بیانی در همه این هفت سال دولت روحانی، آنها یک طرف و مردم و دولت در سوی دیگر بودهاند شاید همین همراه نبودن مردم با آنها به باور بسیاری، آنها را تا این حد بی پروا کرده که هر چه میخواهند بر زبان میآورند؛ یا به گفته «اکبر ترکان»، عضو کابینه دولت سازندگی؛ «این اهانتها ادامه رقابتهای سال 96 است که تبدیل به کینه شده، آن زمان اسمش رقابت بود و الان تبدیل به کینه شده است.»
مشاور عالی پیشین رئیسجمهور همچنین به توهینکنندگان پیشنهاد کرد که به خودشان بیایند چراکه همین بساط روزی گریبان آنها را هم خواهد گرفت، لذا از این بیاخلاقیها خوشحال نباشند.»
همنوایی تندروها و دلواپسان با حامیان تحریم نیز، ماجرای دیروز و امروز نیست به عنوان مثال «مجتبی ذوالنوری»، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، که هر از گاهی برای اینکه اعلام حضور کند از توهین گرفته تا گرا دادن به ترامپ، از صفحه شخصیاش در توییترِ فیلتر شده، برای مردم پیامی مینویسد اخیرا مدعی شده که «صدای مردم» است.
او خطاب به روحانی نوشته است: «جناب روحانی؛ اگر برای توجیه مذاکره با دشمن، علت صلح امام حسن با معاویه را خواست اکثر مردم از امام ذکر میکنید! امروز اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل و مجازات شما راضی نمیشوند؛ با منطق شما، رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود»
این توییت ذوالنوری، سوالات بسیاری مطرح کرده از جمله اینکه چگونه او میتواند صدای مردم باشد آن هم در حالی که با کمترین میزان مشارکت در 40 سال اخیر وارد مجلس شده است و کمتر از ۲۰ درصد آرای واجدان شرایط رای دادن حوزه انتخابیه خود را کسب کرده است. همچنین سوال اینجاست، شخص ذوالنوری و ذوالنوریهای مجلس که با شعار مجلس انقلابی و معیشت و رفاه مردم، اندکی رأی جمع کردند و به بهارستان کوچ کردهاند، در دوران نمایندگی خود، برای مردم چه کردهاند که حالا به روحانی، بی رحمانه میتازند؟! گویا از نظر آنان، کشور یک قوه است و قوههای دیگه هیچ کارهاند!
در واقع برای ذوالنوری و امثال او، فرقی نمیکند که رئیس جمهور چه بگوید از صلح امام حسن (ع) بگوید به روحانی حمله میکنند؛ از مشکلات مردم بگوید، باز هم به او توهین میکنند!
«غلامرضا انصاری»، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز درباره اظهارات مجتبی ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به خبرنگار سیاسی برنا گفت: «آقایانی که باد میکارند یقیناً باید به دنبال درو کردن طوفان باشند. در مجموع استفاده از تعابیر زشت و غیر اخلاقی، با توجه به اتفاقاتی که در روزها و ماه های اخیر رخ داده آن هم از سوی کسانی که ادعای مسلمانی دارند، امری زشت و ناپسند است.»
او همچنین افزود: «وقتی فضا به سمت توهین و افترا پیش برود پایبندی به مرزهای اخلاقی نیز از بین خواهد رفت، از این رو توهین کنندگان باید به این نکته توجه کنند که به تعبیری شتر درِ خانه آنها نیز میخوابد. در نهایت روحانی هم میرود اما با توجه به شرایطی که در انتخابات اخیر مجلس رخ داده، پیشبینی میشود فضای سیاسی محدود شود، جریان یکدست اصولگرا نیز، خواب حاکمیتی را در سر دارند که طبیعی است، اخلاق زشت غیر اسلامی در دوره حاکمیت خودشان، دامن آنها را هم خواهد گرفت.»
نمایندگان مجلس که با شعار انقلابی روی کارآمدهاند، از ابتدا ورود به مجلس، راه ضدیت با روحانی و دولتش را در پیش گرفتهاند در حالی که این اقدامات و رفتارهای غیراخلاقی و غیرعقلانی آنها، نه تاکنون دردی دوا کرده و نه باعث شده آنها به هدف مدنظرشان، هرچه که هست برسند.
کینهورزیهای برخی در مجلس از ابتدا نیز با مطرح شدن استیضاح روحانی منتشر شد و به باور بسیاری، همواره این تندروها در شرایط سخت کشور، به اندازه کافی بهانه به دست دشمنان به ویژه ترامپ و متحدان عربی و اسرائیلیاش دادهاند؛ مانند ذوق زدگیهایی که ذوالنور و یارانش با خروج ترامپ از برجام از خود نشان دادند که از آن با عبارت «پاس گل ذوالنوری به ترامپ» یاد شد. او که از خوشحالی این اقدام ترامپ، در مجلس، پرچم آمریکا را به آتش کشید.
مجتبی ذوالنور در گفتوگویی با یک سایت خبری پس از خروج آمریکا از برجام، با بیان اظهاراتی در ارتباط با زندگی تعدادی از «آقازادههای ایرانی» در کشور آمریکا، ادعایی را مطرح کرد که تا پیش از این هیچ مقام ایرانی و آمریکایی در ارتباط با آن اظهارنظری نکرده بودند.
ذوالنور که همواره از مخالفان تند برجام بوده و هست در این مصاحبه اعلام کرده بود: «وقتی آقای اوباما در جریان بحث برجام تصمیم گرفت به آقایان (اعضای دولت و نزدیکان به آن ) حال بدهد به 2500 نفر از ایرانیان تابعیت اعطا کرد و برخی آقایان و مسئولان با یکدیگر مسابقه گذاشتند که فرزندانشان جزء این 2500 نفر باشند. امروز اگر این افراد از آمریکا خارج شوند مشخص میشود که چه کسانی زد و بند دارند و منافع ملی را به آبنبات آمریکا میفروشند.»
پس از انتشار این سخنان که البته در داخل چندان با همراهی مواجه نشد، شبکه خبری فاکس نیوز که جزء معدود رسانههای موثر در آمریکا است که به نئومحافظهکاران و ترامپ نزدیک است به بازنشر این سخنان پرداخت و در گزارشی به نقل از ذوالنور مدعی شد در جریان مذاکرات هستهای برجام، آمریکا به 2500 نفر از ایرانیان از جمله خانواده مقامات ایرانی امتیاز شهروندی آمریکا را اعطا کردند.
فاکس نیوز در ادامه گزارش خود نوشت: ذوالنور در این مصاحبه از کسی نام نبرد اما در حال حاضر فرزندان چندین نفر از مقامات فعلی و پیشین ایران در آمریکا زندگی میکنند.
پس از انتشار این خبر از سوی فاکس نیوز، دونالد ترامپ بدون اشاره به ذوالنوری به تکرار این ادعا پرداخت و در صفحه توئیتر خود در این ارتباط نوشت: به تازگی مشخص شده است که دولت اوباما در جریان مذاکرات وحشتناک بر سر توافق هستهای با ایران به ۲۵۰۰ ایرانی شامل مقامات دولتی حق شهروندی اعطا کرده است، چقدر این مساله بد و بزرگ است.
این ادعا با واکنش شدید دولتمردان سابق کاخ سفید روبرو شده و آنها در اظهارنظرهایی به تکذیب این موضوع پرداخته و آن را اشتباه و دروغی بزرگ دانستند.
در همین چارچوب بن رودز، معاون مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما، نیز با انتشار پیامی در صفحه توئیتر خود در این ارتباط نوشت: این یک دروغ بزرگ است. این حقیقت ندارد. من حدس میزنم که این حرف از ماشین رسانه تبلیغاتی ترامپ آمده است.
حال این تنها یکی از دست گُلهای تندروها برای ترامپ است که همواره نیز ادامه دارد و هیچ نظارتی هم بر آنها در مجلس از سوی هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان نشده و نمیشود.
تندورها در حالی توهین به شخص دوم کشور را نشانه رفته اند که مقام معظم رهبری مهمترین توصیههایشان به نمایندگان مجلس، «تعامل و همافزایی قوا» بود؛ گزارهای که به نظر نمیرسد نمایندگان، حداقل در این چند ماه، آن را مورد توجه جدی قرار داده باشند.
حتی رهبری در تبیین این توصیه تاکید کردند: «روابط مجلس با دولتمردان باید مطابق قانون و شرع باشد، یعنی سؤال و تفحص به عنوان حق مجلس وجود داشته باشد اما توهین و دشنام و نسبتِ بدون علم به دولتمردان به هیچ وجه جایز نیست و برخی از این نسبتها حرام شرعی است.» ایشان به صراحت اعلام کردند که نمایندگان مجلس از برخوردهای احساسی و غیرمنطقی پرهیز کنند و بیان دیدگاه و نظر مخالف، متین، خردمندانه، قوی و قابل توجیه باشد.
با این تفاسیر آنچه تاکنون از برخی نمایندگان مجلس از جمله مجتبی ذوالنوری، نماینده مردم قم در مجلس، آن هم در جایگاه ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاسی خارجی مجلس مشاهده کردهایم نه در خورِ نمایندگی مجلس بوده و نه نمایندگی مردم. 6
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: حسن روحانی تندروها و دلواپسان نمایندگان مجلس مجتبی ذوالنور صلح امام حسن رئیس جمهور امنیت ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۶۸۲۳۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیکتاک؛ صدای اعتراض
همزمانی تظاهرات دانشجویی در آمریکا با اعمال محدودیت برای اپلیکیشن چینی خبرساز شده است.
به گزارش ایسنا، فرهیختگان نوشت: مدیر مالک پلتفرم تیکتاک مطرح کرد : «مطمئن باشید، ما جایی نمیرویم. ما مطمئن هستیم و برای حقوق شما در دادگاهها مبارزه خواهیم کرد.» براساس این لایحه، شرکت چینی بایتدنس موظف است تا تیکتاک را به یک شرکت آمریکایی بفروشد. در غیر این صورت دسترسی به آن در ایالاتمتحده ممنوع اعلام خواهد شد. این لایحه درحالی به امضای جو بایدن رسیده که از سال گذشته تاکنون جلسات دادگاه مختلفی در این زمینه و با حضور نمایندگان مجموعه تیکتاک برگزار شده است. ممنوعیت استفاده از این پلتفرم تصویرمحور درحالی مطرح شده است که تاکنون شبکههای اجتماعی مختلفی اعم از اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک هویت آمریکایی دارند و از همان ابتدای شکلگیری بهصورت آزادانه و بدون توجه به چهارچوبهای اخلاقی در کشورهای مختلف دنیا درحال فعالیت هستند. البته مقایسه ممنوعیت استفاده از تیکتاک در آمریکا با فیلترینگ شبکههای اجتماعی خارجی در ایران اعتبار چندانی ندارد. آمریکا در شرایطی مقابل تیکتاک ایستاده که شبکه اجتماعی جامعی مثل اینستاگرام دارد و میتواند جایگزین آن کند که در سطح بینالمللی فعالتر از تیکتاک هم است.
یا به ما بفروشید یا حذفتان میکنیم
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دولت ترامپ اولین کسی بود که نسبت به مساله پلتفرم تیکتاک هشدار داد. او با ابراز نگرانی از اینکه ۱۳۸ میلیون کاربر آمریکایی در تیکتاک عضو هستند، گفت: «اگر به کودکان و نوههایتان اهمیت میدهید برنامه تیکتاک را روی گوشیهای هوشمند آنها غیرفعال و حذف کنید.» پمپئو از مردم خواسته بود که به او اعتماد کنند و قول داده بود که در آینده جوانان بهخاطر این ممنوعیت از والدینشان تشکر خواهند کرد. بعد از پمپئو، دونالد ترامپ هم شبکه اجتماعی تیکتاک را تهدیدی برای امنیت ملی خواند. در دوره ریاستجمهوری ترامپ همه کابینه بهدنبال این بودند تا این شرکت چینی را مجبور کند تا سهام خود را در آمریکا بفروشد. در روزهای اخیر هم بایدن بسته لوایح کمکهای خارجی را امضا کرد که شامل قانون حفاظت از شهروندان آمریکایی در مقابل اپلیکیشنهای تحت کنترل دشمن خارجی بود. این قانون به بایتدنس، مالک چینی تیکتاک ۲۷۰ روز فرصت میدهد تا این پلتفرم خود را به مالکی جدید بفروشد. در غیر این صورت تیکتاک در فروشگاههای اپلیکیشن آمریکایی ممنوع خواهد شد. بایتدنس هم نسبت به این قانون اعتراض کرده و طی بیانیهای به غیرقانونی بودن ممنوعیت تیکتاک واکنش نشان داد و اعلام کرد: «ممنوعیت تیکتاک غیرقانونی است و این امر را در دادگاه به چالش میکشیم. ما معتقدیم این وقایع و قوانین درواقع واضح هستند و درنهایت ما پیروز خواهیم شد. ما میلیاردها دلار سرمایهگذاری کردیم تا دادههای آمریکا و پلتفرممان را ایمن و عاری از تاثیر و دستکاری خارجی نگه داریم.»
داوود طالقانی، نویسنده کتاب شرقشناسی معتقد است مسالهشدن پلتفرم تیکتاک از جایی شروع شد که شخصیتهای امنیتی آمریکایی و سپس اتحادیه اروپا دربارهاش موضعگیری کردند. وی درباره روند شکلگیری این جریان گفت: «اولین فردی که بهعنوان یک شخصیت سیاسی- امنیتی درباره این پلتفرم موضعگیری کرد، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا بود. پمپئو به پدر و مادرها توصیه کرد که تیکتاک را از موبایلهای خود و فرزندانشان حذف کنند. در ادامه این روند، کنگره به اعضایش پیشنهاد کرد که در موبایلهایشان از این پلتفرم استفاده نکنند. سپس همین توصیه به کارکنان دولت ابلاغ شد و تا الان حداقل دو سه بار دادگاه تیکتاک برگزار شده و نمایندگان این پلتفرم در مجلس حضور پیدا کردهاند. امروز تیکتاک در آستانه ممنوعیت است و شروطی گذاشته شده که این بستر ذیل آنها به فروش برسد در غیر این صورت استفاده از آن در ایالاتمتحده آمریکا ممنوع خواهد شد. تمام این اتفاقات و رویدادهای خبری از جنس امنیتی- سیاسی بوده و بهتر است فعلا به جنبههای فرهنگی، هویتی و اقتصادی آن کاری نداشته باشیم.
خطر جدی تیکتاک برای استیلای سیاسی آمریکا
با توجه به رشد بدون توقف چین در زمینههای مختلف در سالهای اخیر، این کشور بهعنوان یکی از رقبای جدی آمریکا شناخته میشود. همین موضوع سبب شده تا آمریکا توجه ویژهای نسبت به این رقیب قدرتمند داشته باشد. در کنار این موضوع انتخابات زمان زیادی به انتخابات آمریکا نمانده و پیش از این هم شائبههایی درخصوص دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود داشت. تلاقی این مسائل باعث میشود که کاخسفید نسبت به نفوذ چینیها به شکافهای اجتماعی آمریکا آنهم در میان اعتراضات ضداسرائیلی در این کشور احساس خطر کنند. طالقانی در توضیح این تهدید گفت: «نکته اساسی بر سر استیلای سیاسی و سلطه پلتفرمی است که آمریکا بر جامعه خودش و سایر جوامع دارد. ایالاتمتحده مجموعهای از پلتفرمها، رسانههای اجتماعی و خانوادههای بزرگ فناوری ارتباطی را گسترش داده که اینها بهعنوان یک سری زیرساخت و بسترهایی که قرار بوده خدمات اجتماعی مثل پیامرسانی و داشتن صفحات شخصی و بازاریابی ارائه کنند. این پلتفرمها و سرویسها در همه جوامع جای خود را باز کرده بودند و این استیلای سیاسی و کنترل ایدئولوژیک آمریکا در چند سال گذشته خیلی خوب اعمال میشد تا اینکه چین با برنامه تیکتاک در دو نسخه که یکی از آنها برای خود چینیهاست و دیگری برای غیرچینیها، این فضا را شکاند.
این نکته هم وجود دارد که این برنامه یک منطق زیباییشناسی و فرهنگی دارد که کاملا مبتنیبر یک لذت تصویری است؛ سرگرمی را به حد ناب خودش میرساند و عملا چالشها و هنجارهای اخلاقی و شرکتی (هنجارهایی که شرکتها خودشان اعمال کردهاند) را ندارد. برای همین خیلی خوب در دنیا مورد اقبال واقع شد. بهدنبال آن یک چالش امنیتی- سیاسی برای آمریکا بهوجود آمد که ممکن است این کنترل، سلطه و استیلایی که تا الان از طریق پلتفرمها و خانواده بزرگ فناوریهای ارتباطی داشته به خطر بیفتد. در این موقعیت انگارههایی مطرح میشود که هیچکس نمیتواند آن را اثبات یا رد کند. این انگارهها از انتخابات دوره اول ترامپ بهوجود آمد که آیا انتخابات توسط رسانههای غیرآمریکایی یا نیروهای غیرآمریکایی در رسانههای اجتماعی به انحراف کشیده میشود یا نه؟ در انتخابات دوره اول ترامپ هم مساله درباره دخالت روسیه بود و درنهایت هم مشخص نشد که واقعیت داشته است یا خیر. وقتی درباره محبوبیت تیکتاک و احتمال جریانسازی آن برای انتخابات یا افکار عمومی آمریکا صحبت میکنند این انگارهها، یعنی انگاره دستکاری اطلاعات به وسیله الگوریتمها و هوش مصنوعی و همچنین سرقت و به دست آوردن کلاندادهها و آمار و اطلاعات شهروندان آمریکایی مطرح شده است. تقریبا هر حاکمیتی دو نکته را در قبال پلتفرمهای خارجی خودش مطرح میکند و معمولا چون گزارههایی امنیتی و سیاسی است بهصورت رسمی تایید یا رد نمیشوند. همین انگیزه برای کسانی که در داخل کشور ما اقدام به فیلترینگ شبکههای اجتماعی میکنند نیز وجود دارد، یعنی آنها هم معمولا در بهانههایشان این نکته را ذکر میکنند یا ممکن است شرکتهای ارتباطی بزرگ دنیا که غالبا غربی هستند به کلاندادههای جامعه ما دست پیدا کنند، یا به وسیله دستکاری الگوریتم، استفاده از هوش مصنوعی و شبکههای اجتماعی افکار عمومی را منحرف کنند. این تمام صورتمساله دولت آمریکا با تیکتاک است. البته میشود یک انگیزه اقتصاد سیاسی هم برای آن مطرح کرد. چین انتفاع بسیار زیادی از تیکتاک و مصرف رسانهای که کاربران در آمریکا دارند، کسب میکند. اما به نظر میرسد این دلیل اصلی نباشد که آمریکا بخواهد بهخاطر آن با چین مقابله کند.
در تیکتاک از فلسطین ۱۵ برابر بیشتر از اسرائیل حمایت میشود
با توجه به اینکه تیکتاک چهارچوب خاصی را برای نسخه جهانی خود در نظر نگرفته است، بسیاری از محتواهای مربوط به فلسطین از این طریق منتشر میشوند. این در حالی است که شبکه مشابه آمریکایی یعنی اینستاگرام، سانسور شدیدی بر محتواهای غیرهمسو با منافع خود اعمال میکند. این در حالی است که نفتالی بنت، نخستوزیر سابق رژیمصهیونیستی در سفر خود به آمریکا ضمن تاکید بر اینکه اسرائیل وضعیت خوبی در افکار عمومی بینالمللی ندارد گفت: «به دنبال این هستیم که موقعیتمان در افکار عمومی جهان تقویت شود تا آزادی عمل کامل به فرماندهان ارتش اسرائیل برای نابودی حماس داده شود؛ هرچند که در حال حاضر افکار عمومی جهان به نفع ما نیست.» بنت از تیکتاک به عنوان مصداقی برای تایید گفتههایش استفاده کرد و گفت: «در شبکه تیکتاک محتوای طرفدار فلسطین و گروه حماس ۱۵ برابر بیشتر از محتوای طرفدار اسرائیل دیده میشود.» بنابراین اتفاقات و جدیتر شدن روند ممنوعیت تیکتاک در آمریکا، این مساله ایجاد میشود که ایالاتمتحده به دنبال تخریب یکی از بازوهای رسانهای فلسطین باشد. طالقانی با اشاره به اینکه مواجهه امنیتی-سیاسی دولتهای آمریکایی و غربی (که شبیه همین واکنشها را با تیکتاک داشتهاند) مربوط به قبل از طوفان الاقصی و مساله فلسطین است، گفت: «این فشارها صرفا در فلسطین خلاصه نمیشود و از قبل شروع شده است. همانطور که گفتم تیکتاک یک رژیم زیباییشناسی خاصی دارد که تقریبا هیچ خط قرمزی ندارد و صرفا مبتنی بر لذت ناب بصری است و صرفا همین تصویر است پیرو همین مورد از اینستاگرام بسیار جلوتر است و به این معنا هیچ چهارچوب اخلاقی و حقوقی را در خودش جا نمیدهد؛ چراکه گذاشتن هرگونه چهارچوب اخلاقی، حقوقی یا هنجاری به منزله محدودکردن آن پلتفرم است. اینستاگرام این محدودیتها را داشت اما تیکتاک از اول چنین محدودیتهایی نداشت. به همین دلیل هم محبوبتر شد؛ چراکه آدمها میتوانستند خیلی راحتتر و بدون واسطه از این لذت بصری استفاده کنند. به نظر میرسد در ماجرای فلسطین یک نتیجه ناخواسته به وجود آمده است، یعنی چون این پلتفرم از اول چهارچوبهای مشخص و محدودیتهای اخلاقی نداشته، درباره مساله فلسطین هم ورود نمیکند. پس این موضوع ربطی به این ندارد که چین طرفدار حماس یا فلسطین است یا در هماهنگی با ایران این اقداماتی میکند. مساله این است که تیکتاک چون از اول چهارچوب اخلاقی و هنجاری نداشته، نسبت به مساله طوفان الاقصی و فلسطین هم هست. درحالیکه احیانا گر یک جنبش اجتماعی دیجیتال در تیکتاک به وجود میآید یک نتیجه ناخواسته برای این پلتفرم است، یعنی کارکرد این پلتفرم از ابتدا این نبوده که جنبشهای اجتماعی در آن شکل بگیرد. بلکه قرار بوده آدمها در آنجا سرگرم شوند و یک اوقات فراغت کوتاه داشته باشند. بنابراین مواجهه آمریکاییها و اسرائیلیها با تیکتاک در مساله فلسطین به این معناست که میخواهند نسبت به فقدان چهارچوب اخلاقی و هنجاری تیکتاک چشمپوشی کنند، یعنی آنها توقع دارند تیکتاکی که تحت عنوان نسخه جهانی ارائه میشود، یکسری از محدودیتهای اخلاقی و هنجاری را رعایت کند.
چین میخواهد مرکز جهانی ارتباطات باشد
برخی بر این باورند که باتوجه به محبوبیت چشمگیر تیکتاک در بین جوانان از یک طرف و فقدان هرگونه چهارچوب و آزادانه بودن محتواهای منتشرشده در این پلتفرم از طرف دیگر، زنگ خطری برای اروپا و آمریکا ایجاد شده تا مبادا کنترل فضای دیجیتال از دستشان خارج شود. طالقانی تحریم شرکت هواوی توسط غربیها را به عنوان اولین واکنش سلبی این کشورها نسبت به اقدامات چین دانسته و گفت: «در آن زمان این برآورد وجود داشت که چین در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله، «سیلیکونولی» خودش را داشته باشد و در برابر شرکتهای مادر و غولهای فناوری ارتباطات، تبدیل به یک مرکز جهانی برای ارتباطات، رسانههای اجتماعی و در کل در مرکز تکنولوژیهای نوظهور قرار بگیرد. اما به نظر میرسد حداقل چین در این بازه زمانی به چنین برآوردی دست پیدا نکرد، یعنی رسانههای محبوب چینیها متفاوت با رسانههای محبوب غربیهاست. نسخههایی که برای رسانههای اجتماعی در داخل چین ارائه میشود با نسخههای جهانی متفاوت است. چین یک سانسور گسترده و یک کنترل ایدئولوژیک بر محتواهایش دارد که این سانسور و کنترل ایدئولوژیک را در نسخههای ارائه شده برای سایر جوامع اعمال نمیکند. پس تمام مسئله غربیها بر سر همین سانسور و کنترل ایدئولوژیک است. اگر چین هم بخشی از این سانسورها را بر نسخههای جهانی اعمال میکرد احتمالا غربیها مشکلی با تیکتاک نداشتند. احتمالی وجود دارد که اتفاقا یکی از انگیزههایی است که آمریکاییها از آن میترسند. به این صورت که چین در قبال نسخههای جهانی به شیوههای دیگری سانسور و کنترل ایدئولوژیک کند، یعنی همانطور که خط قرمزهایی برای نسخههای داخلی تعیین کرده یکسری خط قرمز برای نسخههای جهانی رسانههای اجتماعی و تکنولوژیهای نوظهورش بگذارد که منافع ملی چین در بیرون از مرزهایش را تضمین کند و این اتفاق قطعا خوشایند آمریکاییها نیست. البته این امر هنوز رخ نداده و یک پیشبینی است که احتمالا غربیها از آن باخبرند و در حال مبارزه با آن هستند.
انتهای پیام