Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اتاق خبر»
2024-04-26@19:21:19 GMT

خطر نزدیک شدن به قلمروی ابرتورم

تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۰۶۳۴۸

در تحلیل تصمیمات جدیدی که برای افزایش سود بانکی قرار است توسط شورای پول و اعتبار اخذ شود لازم است موضوعات به صورت چند وجهی  و از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار بگیرند.  در شرایط فعلی اقتصاد با دو مشکل اساسی روبه‌روست، یکی مشکل«تورم» بالا است که باعث بروز بی ثباتی فزاینده در اقتصاد شده و دیگری هم مشکل تعمیق «رکود» در اقتصاد است که فعالیت‌های مرتبط با کسب و کار و بنگاه‌ها را با چالش مواجه ساخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پرسشی که با این مقدمات به ذهن خطور می‌کند آن است که کدام یک از این دوگانه‌های مطرح شده (تورم یا رکود) اولویت نخست اقتصاد کشور محسوب می‌شوند؟به عبارت روشنتر رکود خطرناک‌تر است یا تورم؟واقع آن است که اگر تورم فزاینده کشور که در ماه‌های اخیر اعداد و ارقام بالای 40 درصد را ثبت کرده به محدوده 50درصدی برسد و از آن نیز عبور کند، اقتصاد ایران آرام آرام به مرز ابرتورمی نزدیک می‌شود که خود عامل بحران‌های مخربی در اقتصاد خواهد شد. ظهور ابرتورم تبعات هولناکی برای معیشت مردم و فعالیت‌های اقتصادی مولد دارد. با ظهور ابرتورم، از یک طرف رکود تعمیق پیدا می‌کند و شاکله اقتصادی کشور با بحران‌های مهیبی روبه رو خواهد شدو از سوی دیگر، خطوط تولید و روابط صنعتی دچار مشکل می‌شوند.بنابراین مساله مهار تورم برای شرایط امروز اقتصاد ایران، یک ضرورت استراتژیک و حیاتی است. مدتی قبل برای پیگیری امور درمانی یکی از نزدیکانم به بیمارستانی مراجعه کرده بودم.بیمارستان لبریز از جمعیت بود و جای خالی نداشت، پزشک بخش اورژانس فریاد می‌زد که دست شکسته‌ها و پا شکسته‌ها را فعال در سالن نگه دارید و فعلا بیمارانی که دچار خونریزی داخلی شده‌اند را در اولویت قرار دهید.وضعیت اقتصادی فعلی کشورمان تمثیلی از شرایط آن بیمارستان خاص در آن روز خاص است. هرچند رکود و سایر مشکلات اقتصادی نیازمند رسیدگی هستند، اما در حکم همان بیمارانی محسوب می‌شوند که دستشان شکسته یا پایشان ضرب دیده بود و رسیدگی به آنها برای پزشک اورژانس، شاید اولویت نخست نبود. با این توضیحات معتقدم، اولویت نخست اقتصاد کشورمان در شرایط فعلی، مهار و کنترل تورم شدید است که مانند بیماری است که دچار خونریزی شدید شده و به دلیل خطر مرگ در اولویت قرار دارد. باید قبول کنیم در شرایط فعلی آرام کردن اقتصاد و تزریق ثبات در بازار اولویت مهم‌تری است، چرا که تورم بالای 50درصد کشور را وارد یک قلمروی خطرناک اقتصادی خواهد کرد که برون رفت از آن شاید به همین سادگی‌ها نباشد. البته افزایش نرخ سود بانکی هم تبعات مخرب خاص خود را خواهد داشت. وقتی نرخ بهره بالا می‌رود کل اقتصاد دچار رکود خواهد شد، اما به نظر می‌رسد در شرایط فعلی چاره‌ای جز آن وجود ندارد تا کمی ثبات به بازارها بازگردد.گرفتار شدن در دامنه رکودی، بهتر از آن است که مجموعه ساختارهای اقتصادی کشور دچار بحران ابرتورم شود و در نهایت کل نظام تولیدی دچار فروپاشی شود.ضمن اینکه افزایش نرخ سود بانکی در یک نظام بانکی مساله‌دار و غیر پویا اثرات مخربی بر نقدینگی خواهند داشت.ولی با وجود مجموعه این موضوعات در حال حاضر دولت چاره‌ای جز بازی با نرخ سود بانکی ندارد تا کمی ثبات را به اقتصاد بازگرداند. اما آیا افزایش نرخ سود بانکی بلافاصله ثبات را به بازارها باز می‌گرداند؟باید بدانیم که مجموعه این تحلیل‌ها نسبی است.تنها نکته کاملا روشن در این معادله چند مجهولی آن است که افزایش دامنه‌های تورمی به محدوده 50درصدی و بالاتر، اقتصاد را وارد قلمروی تاریک ابرتورم خواهد کرد، قلمرویی که هرچند ورود به آن ساده به نظر می‌رسد، اما خروج از آن به این سادگی‌ها ممکن نخواهد بود.برخی از دولت انتقاد می‌کنند که چرا برای جبران کسری بودجه دست به تصمیماتی می‌زند که ممکن است تبعات مثبتی نداشته باشند.مشخص است که فشار روی دولت از سوی اقشار مختلف شدید است، موضوع افزایش حقوق‌ها، بالارفتن هزینه‌ها، خرید تضمینی محصولات کشاورزی، افزایش طرح‌های حمایتی و...باعث می‌شود تا دولت از یک نقطه‌ای به بعد، احساس کند که مطالبات عمومی با ظرفیت‌هایی که در اختیار دارد، همخوان نیست. امری که باعث می‌شود دولت‌ها به سمت رویکردهای استقراضی حرکت کنند.تصمیماتی که خود در ادامه به عاملی برای بروز مشکلات افزونتر بدل می‌شوند.این وضعیت متضاد مساله‌ای است که از منظر اقتصادی و سیاسی هرچه سریعتر باید برای آن فکری شود، چرا که هر دولتی در یک چنین ساختار غیر انتظام یافته‌ای همان واکنشی را نشان می‌دهد که دولت فعلی اقدام به اجرای آن کرد.بنابراین مشکلات باید از سرچشمه ارزیابی و اصلاح شوند.

تعادل

 

منبع: اتاق خبر

کلیدواژه: شرایط فعلی نرخ سود بانکی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.otaghnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اتاق خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۰۶۳۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درآمدهای نفتی باعث ایجاد تورم می‌شود؟

یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که وجود درآمدهای نفتی برخلاف تلقی‌های رایج نه تنها اثر تورمی ندارد، بلکه باعث کاهش قدرت تورم‌زایی نقدینگی نیز می‌شود. مطالعه‌ای که در پژوهشکده پولی و بانکی انجام شده است، نشان می‌دهد که افزایش درآمدهای نفتی و افزایش نسبت واردات به GDP می‌تواند اثرگذاری رشد نقدینگی بر تورم را کاهش دهد.

به گزارش دنیای اقتصاد، این نتایج برخلاف دیدگاه‌های متداول است که ذات داشتن درآمدهای نفتی را باعث افزایش تورم عنوان می‌کنند. طبق بررسی‌های این پژوهش مهم‌ترین عامل ایجادکننده تورم در کشور رشد نقدینگی است، اما مساله مهمی که در این پژوهش به آن پاسخ داده شده، این است که چه عاملی باعث اختلاف ایجادشده مابین نرخ رشد نقدینگی و نرخ تورم در ایران است؟ اختلاف مابین نرخ رشد نقدینگی و تورم در میان ۱۴کشور نفتی مورد بررسی طبق داده‌های مربوط به ۱۹۷۰ تا ۲۰۲۰ حدود ۷درصد ارزیابی می‌شود.

طبق بررسی‌ها این اختلاف در کشورهای نفتی در سال‌هایی که درآمد نفتی بیشتر است، بیشتر می‌شود و برای مثال در ایران دهه۱۳۵۰ یا ۱۳۸۰ به بیش از ۱۰درصد می‌رسد. نکته جالب در این پژوهش این است که مکانیزم اثرگذاری افزایش نسبت واردات بر GDP به سمت تقاضای پول در کنار عرضه پول توجه دارد. بنابراین نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که وجود درآمدهای نفتی، فی‌نفسه عاملی برای وجود تورم نیست، بلکه به نظر می‌رسد که عدم توازن میان منابع و هزینه‌های دولت در قالب کسری بودجه که دلیل رشد طولانی‌مدت نقدینگی است، عاملی برای ایجاد تورم مزمن در کشورها است.

یک مطالعه پژوهشی با استفاده از داده‌های ۱۴ کشور نفتی در بازه ۱۹۷۰ تا ۲۰۲۰ اثر رشد نقدینگی بر تورم در کشور‌های نفتی و مکانیسم‌های این اثرگذاری را مورد بررسی قرار داده است. بر اساس نتایج این مطالعه، اثر رشد نقدینگی بر تورم در کشور‌های نفتی هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت مثبت و معنی‌دار بوده است. افزایش نسبت واردات چه در کوتاه‌مدت و چه در بلندمدت می‌تواند اثر رشد نقدینگی بر تورم را کاهش دهد. همچنین رشد درآمد‌های نفتی نیز در بلندمدت اثر تورمی رشد نقدینگی را کاهش می‌دهد. در حقیقت مکانیسم اثرگذاری درآمد‌های نفتی در تضعیف قدرت تورم‌زایی رشد نقدینگی با مکانیسم اثرگذاری رشد واردات بر کاهش قدرت تورم‌زایی رشد نقدینگی مرتبط است.

افزایش عرضه کالا‌های وارداتی (ناشی از رشد درآمد‌های نفتی) با افزایش تقاضا برای پول داخلی بخشی از قدرت تورم‌زایی نقدینگی را خنثی می‌کند. این موضوع برخلاف یافته‌های دیدگاهی است که افزایش درآمد‌های نفتی را یکی از عوامل ایجاد تورم و بروز بیماری هلندی می‌داند. این مطالعه با عنوان «اثر واردات بر رابطه رشد نقدینگی و تورم آن در کشور‌های نفتی» توسط سجاد ابراهیمی، استادیار پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی، انجام شده است.

مساله بیماری هلندی

در علم اقتصاد، بیماری هلندی رابطه عِلّی ظاهری بین افزایش توسعه یک بخش خاص اقتصادی همچون نفت و کاهش در سایر بخش‌ها همچون بخش تولید است. این اصطلاح در سال ۱۹۷۷ توسط نشریه اکونومیست برای توصیف تضعیف بخش تولید در هلند پس از کشف میدان بزرگ گاز طبیعی گرونینگن در سال ۱۹۵۹ ابداع شد. مکانیسم فرضی این است که هنگامی که صادرات در یک بخش به‌شدت افزایش می‌یابد، درآمد‌های ارزی افزایش می‌یابد و واحد پولی این اقتصاد در مقایسه با ارز‌های خارجی (که در نرخ مبادله آشکار می‌شود) تقویت می‌شود. این امر باعث می‌شود سایر صادرات کشور برای خرید سایر کشور‌ها گران‌تر شود، در‌حالی‌که واردات ارزان‌تر می‌شود و شدت می‌یابد. این موضوع باعث آسیب دیدن بنیه تولید کشور می‌شود.

تضعیف بنیه تولیدی کشور و کاهش حاشیه سود تولیدکنندگان، منجر به هجوم نقدینگی به سوی بازار‌های سوداگرانه مربوط به بخش‌های غیر‌قابل‌مبادله در اقتصاد می‌شود. با بروز این وضعیت، اگرچه تقویت واحد پولی کشور منجر به ورود ارزان کالا‌های وارداتی شده است، اما رشد شدید قیمتی بخش‌های غیرقابل‌مبادله اقتصاد منجر به تقویت تورم می‌شود.

بیماری هلندی همچنین یکی از فرضیه‌هایی است که می‌تواند علت ناکام ماندن کمک‌های خارجی به کشور‌های توسعه‌نیافته در بهبود وضعیت این کشور‌ها را توضیح دهد. با‌این‌حال به‌رغم پژوهش‌های انجام‌شده در رابطه با بیماری هلندی، این پژوهش به نتیجه‌ای متفاوت رسیده است. طبق این پژوهش، «رشد در بخش حقیقی و تغییرات در نرخ بهره مهم‌ترین عواملی هستند که در ادبیات به عنوان مولفه‌های تاثیرگذار بر تقاضای پول در نظر گرفته می‌شوند و می‌توانند بخشی از متغیر بودن رابطه رشد نقدینگی و تورم را توضیح دهند. اما شواهد تجربی نشان می‌دهد تغییرات این عوامل نمی‌تواند تمام تغییرات در رابطه نقدینگی و تورم را توضیح دهد.»

درحقیقت نگارنده این پژوهش در اینجا قصد دارد ادعایی مشهور را در مورد رابطه نقدینگی و تورم در کشور‌های نفتی را زیر سوال ببرد. او می‌نویسد: «در اقتصاد ایران در ابتدای دهه ۱۳۵۰ و ابتدای دهه ۱۳۸۰به‌رغم رشد قابل‌توجه نقدینگی در کشور، تورم متناسب با این رشد نقدینگی افزایش پیدا نکرده است و تغییرات نرخ رشد و نرخ بهره نیز به حدی نبوده که این تفاوت نرخ رشد نقدینگی و تورم را توضیح دهد. نگاهی به آمار در ایران و سایر کشور‌های نفتی نشان می‌دهد دورانی که رشد نقدینگی تورم‌زایی پایینی داشته است دورانی بوده که کشور از درآمد‌های نفتی سرشار برخوردار بوده که این درآمد‌ها به رشد واردات کالا و خدمات به کشور منجر شده است.»

چگونه رشد درآمد‌های نفتی مانع از تورم می‌شود؟

طبق این پژوهش، افزایش درآمد‌های نفتی منجر به افزایش واردات به کشور شده و افزایش واردات نیز منجر به افزایش تقاضای پول در داخل می‌شود. این پول صرف خرید کالا‌های وارداتی می‌شود و به‌نوعی از تورم‌زایی نقدینگی در کشور کاسته می‌شود. این مطالعه به بررسی داده‌های ۱۲ کشور عضو اوپک پرداخته است که شامل الجزایر، ایران، عراق، عربستان سعودی، امارات، کویت، قطر، نیجریه، گابن، جمهوری کنگو، آنگولا و گینه استوایی می‌شود. علاوه بر این ۱۲ کشور، دو کشور بحرین و عمان در حوزه خلیج فارس نیز در این مطالعه بررسی شده‌اند.

داده‌های بررسی‌شده در این پژوهش مربوط به دوره زمانی مورد استفاده از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۲۰ بوده است. بررسی‌های آماری این پژهش نشانگر این موضوع است که «به طور متوسط در پنج دهه ۱۹۷۰ تا ۲۰۲۰ رشد نقدینگی در این کشور‌ها حدود ۷واحد درصد بیشتر از تورم بوده است. این تفاوت در اقتصاد ایران محسوس‌تر است. به عبارت دیگر بخشی از رشد نقدینگی در این کشور‌ها تبدیل به تورم نشده است. بدیهی است که این بخش از رشد نقدینگی که به تورم منتج نشده است با مولفه‌های اثر‌گذار بر تقاضای پول قابل‌تفسیر است.»

بررسی تاریخی و توصیه سیاستی

بررسی‌های پژوهش انجام‌شده در مورد ایران نشان می‌دهد «در دو دوره زمانی ابتدای دهه ۱۳۵۰ و ابتدای دهه ۱۳۸۰اختلاف بین رشد نقدینگی و تورم بیش از ۱۰درصد نیز بوده است. این دوره‌ها مصادف با وفور درآمد‌های نفتی و افزایش واردات در کشور بوده است.» بررسی نسبت واردات به GDP یافته‌های جدیدی را در مقابل ما قرار می‌دهد. طبق این پژوهش «روند هماهنگ و هم‌راستای اختلاف نقدینگی و تورم با نسبت واردات نشان‌دهنده این است که همبستگی قوی بین نسبت واردات و قدرت تورم‌زایی نقدینگی وجود دارد و در دوره‌هایی که به دلیل وفور نفتی، واردات سهم بزرگ‌تری از اقتصاد ایران را فراگرفته قدرت تورم‌زایی نقدینگی نیز کمتر شده است.»

نکته مهم در رابطه با این مقاله این است که پژوهشگر به‌رغم نتایج مهم این پژوهش در رابطه با نقش واردات در تضعیف تورم‌زایی نقدینگی، توصیه‌ای به افزایش واردات نمی‌کند، زیرا «گسترش واردات برای کنترل اثر تورمی رشد نقدینگی می‌تواند به بخش تولیدی آسیب جدی وارد کند و از این جهت نمی‌تواند سیاست مفیدی برای بخش مولد اقتصاد باشد.»

دیگر خبرها

  • هشدار درباره نفت ۱۰۰ دلاری و تورم جهانی
  • مسئولان استان متناسب با "تحقق شعار سال" برنامه‌ریزی کنند
  • پیش‌بینی نگران کننده: امسال رشد اقتصادی نداریم؛ منتظر کاهش قیمت ارز و نرخ تورم هم نباشید
  • پیش‌بینی قیمت ارز و نرخ تورم در سال ۱۴۰۳ | وضعیت رشد اقتصادی به کدام سو؟
  • درآمدهای نفتی باعث ایجاد تورم می‌شود؟
  • دنیای اقتصاد : در سال ۱۴۰۳ نه منتظر کاهش قیمت ارز باشید، نه کاهش نرخ تورم/ رشد اقتصادی هم بالا نخواهد رفت
  • در سال ۱۴۰۳ نه منتظر کاهش قیمت ارز باشید، نه کاهش نرخ تورم/ رشد اقتصادی هم بالا نخواهد رفت
  • خبر خوش بانک جهانی برای ایران
  • مشارکت مردم در جهش تولید چگونه عملی می‎‌شود؟
  • آیا تابستان ۱۴۰۳ با شوک تورمی آغاز می‌شود؟