آخرین ترفند ترامپ برای ماندن در کاخ سفید
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۲۲۴۲۱
به گزارش افکارنیوز، در فاصله ۱۳ روز تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نظرسنجیها نشان میدهند «جو بایدن » نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ توانسته است اعتماد ۵۷ درصد از رای دهندگان آمریکایی را به خود جلب کند. این در حالیست که بر اساس بیشتر نظرسنجیها دونالد ترامپ تا به اینجا تنها توانسته ۴۰ درصد از آرای مردمی را به خود اختصاص دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنابر گزارش مراکز نظرسنجی در آمریکا ، بایدن از ابتدای رقابت انتخابات ریاستجمهوری تاکنون بطور پیوسته از رقیب جمهوریخواه خود جلوتر بوده است. تقریبا در همه ایالتهایی که در انتخابات سال ۲۰۱۶ به ترامپ رای دادند، حالا بایدن با اختلاف بسیار پیشتاز است و یا رقابت بسیار تنگاتنگی با ترامپ دارد.
بنابر اعلام کارشناسان آمریکایی بسیاری از طرفداران حزب دمکرات که در دوره گذشته رغبتی به رایدادن نداشتند، امسال مشتاق هستند تا نامزد دمکراتها را یاریکنند. نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد که اشتیاق برای مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در میان دمکراتها نسبت به دوره گذشته ۲۶ درصد افزایش یافته است. میزان کمکهای نقدی به ستاد انتخاباتی بایدن نیز به رکوردی تاریخی دست یافته است و در جذب منابع مالی نیز از رقیب خود موفقتر بوده است.
بررسی نتایج مراکز نظرسنجی نشان میدهد که دونالد ترامپ در حال باختن قافیه به حریفش یعنی جو بایدن دموکرات است. در مدت کوتاه باقیمانده تا انخاابات ۲۰۲۰، شرایط برای دونالد ترامپ به گونهای سخت شده است که حتی برخی از جمهوریخواهان هم ظاهرا امید چندانی به پیروزی رئیسجمهور فعلی ندارند. کمتر از ۱۵ روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برخی از همحزبیهای ترامپ در اقدامی کمسابقه در تاریخ انتخابات ریاستجمهوری آمریکا صف خود را از او جدا کردهاند.
«لیندسی گراهام»، سناتور برجسته جمهوریخواه که ارتباط نزدیکی هم با دونالد ترامپ دارد در مصاحبهای که بعد از مناظره دوم انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با رسانهها داشت گفت: «جو بایدن نامزد دموکرات شانس زیادی برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دارد.درست است که هنوز حدود بیست روز تا انتخابات مانده، اما این نکته روشن است که ترامپ برای پیروزی نیاز به تغییری بزرگ و شگرف دارد، تغییری که آرای او را بسیار افزایش دهد و یا از میزان محبوبیت رقیبش بکاهد».
اما این صحبتهای گراهام جمهوریخواه درباره تغییری بزرگ و شگفت که در این فاصله کوتاه باقیمانده تا انتخابات سوم نوامبر میتواند ترامپ را برای ۴ سال دیگر در کاخ سفید نگه دارد ذهنها را به سمت و سویی میبرد که رسانهها و تحلیلگران سیاسی در جهان خصوصا در آمریکا مدتهاست مشغول گمانهزنی در مورد آن هستند. اما در زبان سیاسی آمریکا رویدادی که حتی در روز انتخابت میتواند سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به کلی تغییر دهد «سورپرایز اکتبر» است. رویدادی که سابقهای طولانی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا دارد.
سورپرایز اکتبر یک کنش غیرمنتظره و عمدی است که با تمرکز رسانهای بر آن توجه رایدهندگان را جلب یا منحرف میکند و بر نتیجه انتخابات تاثیر میگذارد. تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده اوایل ماه نوامبر است و تلاشهای لحظه آخری برای تاثیرگذاری بر انتخاب شدت گرفته است.
«غافلگیری اکتبر، شگفتانه اکتبر یا سورپرایز اکتبر» (October surprise) در زبان سیاسی آمریکا یک رخداد خبری با قابلیت تأثیرگذاری بر نتیجه یک انتخابات به خصوص انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. اشاره به ماه اکتبر به این دلیل است که سهشنبه بعد از اولین دوشنبه نوامبر تاریخ انتخابات ملی و بسیاری از انتخابات ایالتی و محلی است و رخدادهای آخر اکتبر قابلیت بیشتری برای تأثیرگذاری بر رای دهندگان احتمالی دارد.
نمونههایی از سورپرایز اکتبر در تاریخ ریاستجمهوری آمریکاانتخابات سال ۱۹۷۲
سال ۱۹۷۲ «ریچارد نیکسون» جمهوری خواه و «جورج مک گاورن» از حزب دموکرات، دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بودند. ریچارد نیکسون رئیسجمهور وقت آمریکا چهار سال بود که برای پایاندادن به جنگ بسیار طولانی ویتنام در حال مذاکره با این کشور بود. در ۲۶ اکتبر سال ۱۹۷۲، و ۱۲ روز قبل از انتخابات ۷ نوامبر، «هنری کیسینجر» که از طرف دولتآمریکا ماموریت داشت مذاکرات با ویتنام را به سر انجام برساند اعلام کرد: «ما معتقدیم که صلح در دست ماست». دولت نیکسون خبرموفقیت در مذاکرات با ویتنام را نگهداشت تا از آن به عنوان برگبرنده و سورپرایز اکتبر استفاده کند. در آن زمان نیکسون از پیروزی مجدد در انتخابات مقابل مک گاورن اطمینان داشت، اما اعلام خبر موفقیت او در مذاکرات موقعیت نیکسون را به عنوان نامزده پیروز در انتخابات تثبیت کرد. در توافقی که ا ویتنام شده بود بسیاری از نیروهای نظامی آمریکا از ویتنام خارج شدند، اما بعد از پیروزی دولت نیکسون در انتخابات، اما جنگ آمریکا در ویتنام تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت.
انتخابات سال ۱۹۸۰
در سال ۱۹۸۰، «جیمی کارتر »رئیسجمهور وقت آمریکا رقابت نزدیکی با «رونالد ریگان» رقیب جمهوریخواه، خود داشت. در آن زمان سفارت آمریکا در ایران بسته شده بود و جاسوسانسفارتخانه آمریکا در بازداشت ایران بودند. کارتر تلاش داشت تا در آستانه انتخابات در توافقی با ایران جاسوسان خود را آزاد کند تا از آن به عنوان برگ برنده در انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۸۰ آمریکا استفاده کند. اما دولت ایران اعلام کرد که جاسوسان آمریکا تا پس از انتخابات آزاد نمیشوند. در این انتخابات جیمی کارتر نتوانست برای بار دوم راهی کاخ سفید شود و رقیب جمهوریخواه او یعنی رونالد ریگان پیروز انتخابات شد.
انتخابات سال ۲۰۰۳
در ۲۷ اکتبر، نیویورک تایمز از ناپدید شدن انبوه مواد انفجاری از یک انبار در مجتمع نظامی «القعقاع» در عراق خبر داد. کارزار مبارزات انتخاباتی جان کری دولت بوش را به دلیل این سوء مدیریت مقصر دانست. مقامات دولت نیویورک تایمز را متهم کردند که اخبار دروغ منتشر کرده و قبل از غارت، مواد منفجره از انبار پاکسازی شده بودند.
در ۲۹ اکتبر بن لادن با انتشار فیلمی مسئولیت اقدامات ۱۱ سپتامبر را بر عهده گرفت. بنابر نظر کارشناسان این فیلم به مبارزات انتخاباتی بوش کمک کرد، زیرا جنگ با تروریسم را دوباره در دید عموم مردم قرار داد. همچنین «بندر بن سلطان» شاهزاده سعودی، قیمت نفت را کاهش داد تا به پیروزی بوش کمک کند.
انتخابات سال ۲۰۱۶
یکی از مهمترین نمونههای سورپرایز اکتبر نامهای بود که «جیمز کومی»، مدیر دفتر تحقیقات فدرال در سال ۲۰۱۶ به کنگره آمریکا فرستاد. نامهای در مورد یافتن ایمیلهای جدید از «هیلاری کلینتون» که از ایمیل شخصی خود برای کار در وزارت خارجه استفاده کرده بود. این سوپرایز کارزار انتخاباتی را به لرزه درآورد. «دونالد ترامپ» از «هیلاری کلینتون» چهره یک سیاستمدار فاسد، بیمسوولیت و خائن ارائه کرد و توجه رای دهندگان را جلب کرد. پیش از این سورپرایز، کلینتون با اختلاف ۴ درصد از حریف خود جلوتر بود، اما بر خلاف نظرسنجیها ترامپ در انتخابات پیروز شد.
تلاشهای بی نتیجه ترامپ برای خلق یک سورپرایز اکتبردر طی چند ماه گذشته رسانههای مختلف پیشبینیهای متفاوتی از سورپرایز اکتبر تیم دونالد ترامپ داشتند. پیشبینیهایی از حوزه موضوعات سیاست خارجی تا سیاست داخلی آمریکا متغیر است. در حوزه سیاستخارجی دونالد ترامپ در چند ماه گذشته سعی کرد تا چند کشور عربی را وادار به آشکارسازی روابط با رژیم اشغالگر قدس کنند و در این امر موفق هم بود . اما این حمایتهای شدید ترامپ از رژیم صهیونیستی، نتیجه قابل توجهی برای او نداشت .نتایج نظرسنجی «پیو» نشان میدهد که تنها ۳۰ درصد از یهودیان آمریکا از دونالد ترامپ حمایت میکنند.
توافق با کره شمالی و ایران نیز از برنامههای ترامپ برای جلب آرای رای دهندگان آمریکایی است. تیم ترامپ با رویکرد افزایش فشارها بر ایران و هچنین فعالکردن «مکانیزمماشه» سعی کرد ایران را وادار کند تا بر سر میزمذاکره بیاید و تیم ترامپ بتواند از آن به عنوان برگ برنده در انتخابات ماه نوامبر استفاده تبلیغاتی کند. اما از فشار حداکثری که آبی برای ترامپ گرم نشد هیچ، این روزها در محافل آمریکا صحبتهایی از سورپرایز اکتبر ایرانی میشود.برخی از کارشناسان میگویند ممکن است ضربه آخر را ایران به ترامپ وارد کند، آنها باور دارند ترامپ دلواپس است که ایران یا متحدانش در منطقه دست به کاری بزنند که تیر خلاص بر پیکر تیم ترامپ باشد.
در عرصه داخلی نیز ترامپ با فشار آوردن بر شرکتهای داروسازی در آمریکا سعی داشت واکسن کرونا را پیش از انجام آزمایشهای تکمیلی بالینی آن هم درست در روز قبل ازانتخابات توزیع کند. اقدامی که مورد انتقاد مقامات پزشکی و همچنین دموکراتها در آمریکا قرار گرفت و به نتیجه نرسید.
همین چند روز پیش بود که دکتر فائوچی رئیس موسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا آب پاکی را روی دست ترامپ ریخت و اعلام کرد واکسن کرونا باید تمام مراحل آزمایشهایبالینی را طیکند و قبل از انتخابات آماده نخواهد شد.ترامپ همچنان در نظرسنجیها از بایدن عقبتر است و به نظر میرسد او برنامه جدی تری برای تحت تاثیر قرار دادن ناگهانی رای دهندگان به منظور کسب آرای بیشتر دارد. اما اینکه او چقدر موفق خواهد بود سوالی است که جواب آن در فاصله کمتر از ۱۵ روز دیگر مشخص خواهد شد.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: انتخابات ریاست جمهوری نظرسنجی ها بایدن آمریکا انتخابات کاخ سفید آمریکا ترامپ نظرسنجی ها انتخابات 2020 انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انتخابات ریاست جمهوری سورپرایز اکتبر دونالد ترامپ انتخابات سال جمهوری خواه رای دهندگان نظرسنجی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۲۲۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احتمال انصراف قالیباف از ادامه حضور در مجلس
راه دشوار محمدباقر قالیباف، رئیس کنونی مجلس برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس بر کسی پوشیده نیست؛ راهی که هاتف صالحی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی اصولگرا، از چهرههای نزدیک به طیف قالیباف معتقد است، اگر به سرمنزل مقصود نرسد، حتی ممکن است قالیباف قید نمایندگی مجلس را هم بزند.
به گزارش هم میهن، او در گفتوگویی، مذاکره و ائتلاف قالیباف با تندروها برای دوره بعدی مجلس را مورد بررسی قرار داد که در ادامه میآید:
چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل میگیرد؟
برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر میرسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلیترین شاخصههای جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟
جبهه پایداری در سالهای اول (۱۳۹۰) که از احمدینژاد جدا شد جزوهای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدینژاد و بهویژه قالیباف را نپذیرد.
قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سالها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که بهعنوان پراگماتیسم شناخته میشود و مماس با اپورتونیسم (فرصتطلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سالها فرصتطلبانه بوده است.
پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصتطلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان میدهد جبهه پایداری از مبانی و ارزشهای اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.
قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه میدانست این طیف او را تخریب کرده است؟
این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.
قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کردهاند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاحطلبان را رقیب قالیباف نمیدانم. یقیناً طیف میانهرو و معتدلان راهیافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمیدانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و… قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادلبخشی را در پیش بگیرد.
چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب میشوند؟
قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامانبخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراینصورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاستجمهوری را برای ۴ سال میخواند.
تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاستجمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، بهنوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را میکنند تا قالیبافِ رئیس تضعیفشدهی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاستجمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی میکند.
مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟
جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسیهای مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاهمدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاهها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدفهای حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکالها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماههای آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی میشود.
با این تفاسیر قالیباف میتواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟
کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح میدهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیشبینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیشبینی است و تصمیمات یکشبه اتخاذ میکند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت میرود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنند.
بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفیپور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟
در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قوارهای ندارد و مشمول رفتارها، نگرشها و تصمیمهای پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب میشوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار میگیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس میکند از سوی این افراد هم احساس میشود.
از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیمگر یا مواجهه تعادلبخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بیتقواییهایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاستورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاقمدارانه نیست.
منظور از تعادلبخشی این است که قالیباف به سهمخواهیها و امتیازات تندروهای مجلس دوازدهم پاسخ دهد؟
قالیباف در این شرایط باید رفتار پراگماتیسم از خود نشان دهد و دشمن را تبدیل به مخالف کند و ضدیت را از دشمن بگیرد. مخالف را به منتقد و منتقد را به کنشگر خنثی و سپس دوست خود تبدیل کند.
در این مدت کوتاه قالیباف میتواند این راه پیچیده را طی کند تا رئیس مجلس باقی بماند؟
کار بسیار سختی است. قالیباف نسبت به کنشگران دیگر (رؤسای سابق قوا) یک مؤلفه مثبت دارد. قالیباف همچنان در درون ساختار جمهوری اسلامی قدرت و ظرفیت کنشگری دارد، بنابراین باید نقش میانجی را در مواجهه با این طیف رادیکال ایفا کند. در درون ساختار سیاسی فقدان حلقه میانجی بین حاکمیت و مردم محسوس است و قالیباف میتواند این نقش را ایفا کند.
اما قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آنهم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی میتواند مطالبات آنها را دنبال کند؟
اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار میگیرد.
اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه میدارد؟
سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.
اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمیرسد.
بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاستجمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگریهای جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) میتواند تنها نظر معتدلان و اصلاحطلبان راهیافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.
به نظر شما قالیباف میتواند ریاست مجلس را به دست آورد؟
من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی میدانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیفشدهای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا بهعنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب میشود چراکه شرایط ریاستجمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاستجمهوری را به دست بیاورد.
اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، بهعنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش میگیرد؟
اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و بهطور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس میشود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را میپذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف میدهد و آماده انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۸ میشود.
یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمیشود؟
به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول میکند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.