تکیه کلامهای ادبی را بدانید
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۲۵۲۸۴
به گزارش جام جم آنلاین به نقل فراناز ، تکیه کلام، کلمه یا عبارتی است که یک نفر بیشتر از دیگر کلمهها به آن تکیه میکند. این قضیه را اگر وارد دنیای شعر و ادبیات کنیم، متوجه میشویم اهل ادب هم تکیه کلام یا واژه کلیدی دارند
خرد فردوسیبه نام خداوند جان و خرد
کزین برتر اندیشه بر نگذرد
اولین بیت شاهنامه حکیم فردوسی، کاملا برای همه مشخص میکند که در این اثر قرار است از چه چیزی بخوانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنها که خواندهام همه از یاد من برفت
الا حدیث دوست که تکرار میکنم
حضرت سعدی نیز در غزلیات و هم در گلستان اقرار میکند که اهل معاشرت با رفقای گرمابه و گلستان است. روی همین حساب، طبیعی است که واژه «دوست» در غزلیاتش هفتاد بار تکرار شده باشد. شاید اگر غزلیات سعدی را «دوستنامه» بدانیم، اغراق نکرده باشیم. دیگر واژههای کلیدی غزلیات شیخ اجل از این قرارند: دل، سعدی، عشق، همه، روی، دست، جان، چشم، یار، نظر، خوش، خود، غم، روز، گل، سرو، شب، صبر، خون و دیده.
حکایت دل حافظدر شگفتم که در این مدت ایام فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادت
شاید هیچ شاعری به اندازه حضرت حافظ به «دل» و «دلدار» ابراز ارادت نکرده باشد. واژه «دل» در ۴۹۵ غزل حافظ، ۸۶ بار تکرار شده است. به قول خودش، «صاحبدلان حکایت دل خوش ادا کنند». حافظ، جان، راه، عشق، دست، گل، خوش، چشم، خود، روی، یار، زلف، غم، جهان، کار، خاک، دوست، خون، آب و باده از دیگر واژههای کلیدی غزلهای حافظ هستند.
مولوی و جانانچو آمد جان جان جان نشاید برد نام جان
به پیشش جان چه کار آید مگر از بهر قربان را
سخن مولوی چه در غزلیات، چه در مثنوی، همه از «جان» است. او این واژه را ۹۴ بار در غزلیاتش تکرار کرده است. دل، عشق، خود، آب، همه، خوش، ماه، خدا، بیا، چشم، شب، سوی، مست، دست، شمس، جهان، گل، روی، یار و عقل در رتبههای بعدی پرتکرارترین واژهها در غزل مولوی قرار میگیرند.
شاعر صبح و شبآی آمد صبح روشن از در
بگشاده به رنگ خون خود در
در بین شاعران کلاسیک، خاقانی را با عنوان «شاعر صبح» میشناسند، اما آن که شاعر صبح و شب است، نیما، پدر شعر نو فارسی است. واژه «صبح» در شعر نیما ۱۶۴ بار تکرار شده و بیشترین ترکیبهای توصیفی در شعر او از آنِ صبح است. «شب» هم یکی از واژههای مهم و کلیدی شعر نیما و با معنایی منفی است.
نجوای فروغ با باددارمش/ مثل دانهای که نور را
مثل مزرعی که باد را
مثل زورقی که موج را
یا پرندهای که اوج را
در تمام اشعار فروغ فرخزاد، ترکیبها و تصویرهای شاعرانه زیادی را با استفاده از واژه «باد» میبینیم. «باد» و واژههای مترادف آن مثل «توفان» و «نسیم» از واژههای کلیدی شعر فروغ است که مفهوم عشق و عصیان را تبیین میکند. از نسیمی در آغاز که روح شاعر را نوازش میدهد تا توفانی که زندگی او را ویران میکند.
شبهای روشنِ سهرابو نگوییم که شب چیز بدی است
و نگوییم که شبتاب ندارد خبر از بینش باغ
این به این معنیست که سهراب سپهری به «شب» ارادت ویژهای دارد و ۱۴۲ بار آن را در شعرش تکرار کرده است. تازه اگر واژههای «دیشب» و «امشب» را هم اضافه کنیم، به عدد ۱۶۱ میرسیم. او برخلاف نیما به «شب» نگاهی مثبت دارد. دیگر واژههای مورد علاقه سهراب واژههای «درخت» و «گل» مانند نیلوفر و سرخ، «خدا»، «نماز»، «محراب» و «بهشت» هستند
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: شعر سعدی حافظ مولوی سهراب سپهری فروغ فرخزاد تکرار شده واژه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۲۵۲۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مبارزترین فرهنگ ادبی بینالمللی فرهنگ فلسطینی است
شاج موهان گفت: مبارزترین فرهنگ ادبی بینالمللی نسل من، فرهنگ فلسطینیها بوده است. شورشهای فکری کتابهای فلسطینی، رفتار سیاسی جدیدی را برای ما تعریف میکند، درست همانطور که مقاومت در برابر سوسیالیسم ملی هیتلر برای نسلهای بعدی خود چنین کرد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شاج موهان، فیلسوف سرشناس هندی است با آثاری در زمینههای متافیزیک، خرد، فلسفه تکنولوژی و سیاست. وی درباره جایگاه کتاب در جامعه دیجیتالی شده امروز گفت: من هرگز مجبور نشدم به صراحت در مورد کتاب صحبت کنم و به نوعی تعریف کنم که کتاب چیست. کتاب صرفا یک گونه ساده از جنس اشیاء مصنوعی نیست. ما نمیدانیم کتاب چیست. این واقعیت یکی از اولین رازهای کتاب است.
وی افزود: اگر بخواهیم دوران کودکی خود را به یاد بیاوریم، همه ما راز کتابها را همانطور که با آنها مواجه شدهایم، بدون داشتن آموزش کافی برای خواندن همه آنها، به یاد داریم. این خصلت تصنعی کتاب است که ما را از طریق رمز و راز و همزمان معنای خود اغوا میکند. این معما هرگز حل نشد، اما برای بسیاری از ما با شروع به ورود به کتابخانهها و بازی با کلمات، این معما محو شد. با این حال، این رمز و راز بهعنوان بخشی مهم از پس زمینه حوزه مطالعه و تحقیق باقی میماند.
کتاب؛ معنای باستان و معنای مدرن
موهان ادامه داد: معنای متداول کتاب هم باستانی و هم مدرن است، اما به طرق مختلف. در جهانهای باستان کتابی به شکل فعلی آن وجود نداشت، زیرا ترکیبات هرگز از بین نمیرفتند. غالباً نویسندگانی که از جهانهای باستانی میخوانیم، مانند نام خاصی، چون «هومر» میتوانستند بخشی از جامعهای باشند که با هم کار میکردند و در ادامه وظیفه سازندگی را به نسل دیگری واگذار میکردند.
این متفکر هندی همچنین به معناهای دیگر از کتاب اشاره کرد و گفت: هنگامی که افلاطون یا ارسطو را میخوانیم، این واقعیت را باید در نظر داشت، همانطور که اصطلاح طبقهبندی «جعلی» به ما یادآوری میکند، همیشه دیگرانی در پشت نام افراد باستانی در کمین هستند و از طریق آنها صحبت میکنند.
وی اضافه کرد: در اکثر مواقع، زمانی که ترکیببندیها به پایان میرسید، با محدودیتهایی که برای افزودن بیشتر به مواد تشکیلدهنده اعمال میشد، اتفاق خطرناکی رخ میداد. توفیق اجباری ترکیب با ارادهای برای کنترل معنای آنچه ساخته شده بود و از طریق آن معنا برای کنترل همه حوزههای دلالت، یا عوالم انسانها، انجام شد. بنابراین، کتاب در آن معنای باستانی به این معنی بود که آموزهها و قلمروها قبلاً ایجاد شده بودند.
موهان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ساخت یا کشف دنیاهای جدید توسط کتاب گفت: کتاب با صحافی خوب مفهومی مدرن بوده که همچنان در حال تحقق است. مفهوم مدرن کتاب هم از نظر قانونی و هم از نظر فیزیکی به وضعیت فعلی مقید است. الزامآوری فیزیکی، اضافات بیشتری را وارد میکند و الزامآوری قانونی، نویسندگی و مسئولیتها را تعیین میکند. کتاب به جشنوارهها، نمایشگاهها و خانهها سفر میکند، در حالی که خود به معنایی خاص، یک صفحه گشوده باقی میماند. این صفحه گشوده کتاب هنوز هم ترکیب میسازد و به دنبال پاسخ و تقلید است، حملات و جنگهای واقعی را برمیانگیزد. یک کتاب جالب جهان حداقل یک نفر، را ویران میکند و فرد در این فرآیند همه کتابهای مورد علاقهاش را خراب میکند. سپس، این به آن شخص یا هر کسی بستگی دارد که از طریق ساختن چیزهای جعلی، دنیای دیگری را مطرح کند. میتوانیم این افزایش دنیاها را «آناستاسیس» بنامیم.
وی افزود: هیچ خطری در دیجیتالی شدن وجود ندارد. من به سنتی تعلق دارم که عمیقاً به تفاوت «متن» و «کتاب» میاندیشید. این سنت ماورای کتاب است و چندان دلبسته سنت کتاب نیست. در آن سنت، برنارد استیگلر، فیلسوف شهیر، به دنیای دیجیتال توجه داشت. او نگران فرهنگی بود که ما از صفحه نمایش دیجیتال به دست میآوریم، یا روشی که ما کودکان را با فرهنگ صفحه نمایش آموزش میدهیم. این فرهنگ بیتوجه به نگرانیای است که باید به آن توجه کنیم. اینترنت برای کتابها فوقالعاده بوده است، به همین دلیل افراد بیشتری کتابها را میخوانند. ما نباید نگران «دیجیتالیشدن» باشیم، زیرا هیچ چیز نمیتواند جای سیاست صحافی و ناپیوندی ترکیبها را بگیرد که از جهانهای باستان تا عصر اینترنت ادامه دارد.
شورشهای فکری کتابهای فلسطینی، رفتار سیاسی جدیدی را برای ما تعریف میکند
موهان در ادامه در پاسخ به این سوال که «آیا کتاب و کتابخوانی میتواند دنیای بهتری را برای بشر ایجاد کند و فرهنگها را به هم پیوند دهد؟» گفت: خلقت عوالم یا سیاست مؤلفههایی غیر از کتاب دارد. کتابهای بزرگ تاریخ، نظریه و شعر نوشته شده توسط مردم فلسطین و دوستان آنها از سراسر جهان به طور گسترده خوانده میشود. شاید مبارزترین فرهنگ ادبی بینالمللی نسل من، فرهنگ فلسطینیها بوده است. شورشهای فکری کتابهای فلسطینی، رفتار سیاسی جدیدی را برای ما تعریف میکند، درست همانطور که مقاومت در برابر سوسیالیسم ملی هیتلر برای نسلهای بعدی خود چنین کرد. در اینجا ما باید مردم ساکن در سرزمینهای فلسطینی و هم کسانی را که خارج از آن زندگی میکنند، در نظر داشته باشیم و این به ما نشان میدهد که کتابها شکل انفجاری از سیاست را ایجاد میکنند که به همه مرزهای ملی و فاشیستی خیانت میکند.
وی اضافه کرد: با این حال قابل توجه است که مردم فلسطین همیشه در حال مواجهه با مهاجرت اجباری و مرگ هستند. فلسطینیها در برابر ما و در سطح کاتدی تلویزیونها عملا زندگی میکنند و کشته میشوند. شاید این تفاوت جدید بین هولوکاست یهودیان و هولوکاست فلسطینی باشد که دومی به عنوان مرگ زنده از تلویزیون پخش میشود.
این متفکر هندی همچنین با اشاره به این نکته که متأسفانه هنوز کتابها برای ایجاد سیاست جدید ناکافی به نظر میرسند، گفت: به ویژه در حوزههای سیاست عشق و ناسازگاریهای عاشقانه. فکر نمیکنم جشنوارههای کتابی فرصتی برای رفتن به خارج از کتاب باشد، هرچند باید از طریق کلام مکتوب انجام شود. در حال حاضر، میتوانیم چیزی را پیشنهاد کنیم: اگر کسانی که خوانندگان یا شرکتکنندگان شورش فکری مردم فلسطین هستند، بتوانند دور هم جمع شوند، با یکدیگر صحبت کنند و با هم زیر تریبونهای دیجیتالی جدید صحبت کنند، مطمئناً این امر باعث ایجاد یک انجمن میشود، سیاست جدیدی ورای بازرگانان مرگ.
موهان نظرش درباره نسبت کتاب با دیپلماسی فرهنگی را نیز این چنین بیان کرد: من نمیخواهم زیاد به این سوال بپردازم، زیرا سؤال قبلی شامل مؤلفههایی است که پاسخ این سؤال را تشکیل میدهد. وقتی میل و عشق باعث میشود فرهنگها برای ایجاد فرهنگهای ناشناخته گرد هم آیند و وقتی مردم بتوانند آزادانه با این فرهنگهای جدید از مرزها عبور کنند، بدون نگرانی از کنترل گذرنامه، جهان کمتر به مفهوم زنگزده کشورها متکی خواهد شد.
وی در پایان گفت:، اما نکته دیگری وجود دارد که با در نظر گرفتن سوال قبلی باید به آن فکر کنیم. فاصله هند و ایران حدود ۶۰۰ کیلومتر است، این دو منطقه در گذشته غالباً از نظر فرهنگی و سیاسی پیوسته بودهاند. این دو منطقه غذاهای بسیار مشابهی دارند، کلمات، احوالپرسی و عبارات مشترک. با این حال، چگونه است که مردم این دو منطقه امروز به یک نویسنده در آلمان یا یک فیلسوف در فرانسه نزدیکتر هستند؟ چه چیزی این بیگانگی را از آنچه قبلاً به اشتراک گذاشته شده است، ایجاد کرده است؟ اگر پاسخی به این پرسش وجود دارد لطفا مرا هم در جریان بگذارید.
سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار میشود.