مخالفت احزاب پرنفوذ سیاسی سودان با توافق صلح با تل آویو
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۵۲۱۵۶
به گزارش ایرنا ، دویچه وله گزارش داد: این توافق را دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و مسئولان دولت موقت سودان در واشنگتن امضا کرده بودند.
سودان به این ترتیب سومین کشور عربی خواهد بود که در سال جاری به تحریمهای اسرائیل پایان میدهد و با آن کشور مناسبات دیپلماتیک برقرار میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خبر توافق سیاسی میان رهبران دولت موقت سودان و اسرائیل در شرایطی منتشر میشود که شماری از مسئولان سودان، تصویب این توافق را در پارلمان این کشور الزامی اعلام کردهاند.
برگزاری انتخابات پارلمانی و تشکیل مجلس جدید از جمله وظایفی است که دولت موقت سودان باید انجام دهد. بدیهی است که موکول کردن تصویب این توافق به رای نمایندگان مجلس، باعث به تعویق افتادن آن میشود.
اختلاف نظر شدید درباره اسرائیل
موضوع عادیسازی روابط با اسرائیل از جمله مسائل بسیار حساس در سودان به شمار میآید؛ موضوعی که باعث ایجاد شکاف میان رهبران غیرنظامی و سران ارتش این کشور شده است. پس از سرنگونی عمر بشیر در آوریل سال ۲۰۱۹، دولت موقت سودان با ترکیبی از نیروهای نظامی و غیرنظامی شکل گرفته است.
دولت موقت اصرار دارد که موضوع خروج سودان از لیست کشورهایی حامی تروریسم میبایست مستقل از موضوع توافق ناظر بر عادیسازی روابط با اسرائیل دنبال شود.
از این رو، دولت دونالد ترامپ، پیش از اعلام رسمی توافق صلح میان سودان و اسرائیل، موضوع خروج سودان از لیست کشورهای حامی تروریسم را اعلام کرده بود. این در حالی است که دولت آمریکا توافق صلح سودان با اسرائیل را به عنوان شرط خروج این کشور از لیست کشورهای حامی تروریسم میداند.
تحریم سودان از سوی آمریکا بحران اقتصادی فراگیری را در پی داشته است. دولت آمریکا در سایه توافق صلح سودان با اسرائیل اعلام آمادگی کرده است از بخشی از بدهیهای مالی این کشور صرفنظر کرده و در عرصه تحولات اقتصادی و تضمین توزیع مواد غذایی از این کشور حمایت کند.
مخالفت با توافق
ائتلاف نیروهای تفاهم ملی سودان که ائتلافی چپگرا است، از جمله مخالفان و منتقدان توافق صلح با اسرائیل به شمار میآید. این گروه در سرنگونی عمر بشیر نقش داشت و یکی از نیروهای کلیدی "ائتلاف تغییر و آزادی" در سودان به شمار میآید.
این گروه اعلام کرده که توافق ناظر بر عادیسازی مناسبات با اسرائیل نقض قانون اساسی سودان و همچنین نادیده گرفتن "سه نه" در این کشور است.
"سهنه" اشاره به توافق سال ۱۹۶۷ دارد که در خارطوم به امضای کشورهای عربی رسید و عبارت بود از "نه به رسمیت شناختن اسرائیل"، "نه به صلح با اسرائیل" و "نه به مذاکره با اسرائیل".
حزب کنگره که حزبی اسلامگرا است و از جمله نیروهایی بوده که از عمر بشیر حمایت میکرده نیز توافق صلح دولت موقت سودان با اسرائیل را محکوم کرده است.
این در حالی است که برخی از شهروندان سودان، از توافق صلح با اسرائیل جانبداری میکنند و معتقدند که این توافق به سود سودان و در راستای منافع اقتصادی این کشور است. آنها اعلام کردهاند که عدم مشاهده اعتراضات خیابانی مردم علیه این توافق، نشانه موافقت آنها با موضوع عادی سازی مناسبات با اسرائیل است.
در این میان خبر برگزاری تجمعات اعتراضی در سودان از سوی برخی از خبرگزاریها منتشر شده است.
برچسبها سودان اسرائیل ایالات متحده آمریکامنبع: ایرنا
کلیدواژه: سودان اسرائیل ایالات متحده آمریکا سودان اسرائیل ایالات متحده آمریکا اخبار کنکور دولت موقت سودان اعلام کرده عادی سازی توافق صلح
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۵۲۱۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعراب میتوانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سالها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقهای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر میرسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.
به گزارش انتخاب، برای دولتهای عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آنها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجهای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آنها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آنها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابتهای ژئوپلتیک مابین کشورهای عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویتهای منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آنها به مخاطره افتاده است.
در هفتهها و ماههای پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقهای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکتهای منطقهای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار میرفت. تلاشهای هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام میگرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.
جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال میشد و تصور این بود که میتوان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانیترین و مرگبارترین جنگ بین اسرائیلیها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.
هیچ یک از دولتهای منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنشهای منطقهای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشورها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوامتر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنشهای پایتختهای عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان میدهد که مواضع این کشورها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیریهای آنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثیها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر میرسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنشها با حوثیها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.
تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثیها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیاتهای انجام شده علیه مواضع حوثیها از ناوهای هواپیما بر و ناوچههای آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاههای بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشورهای حاشیه خلیج فارس و این کشورها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.
از این رو به نظر میرسد که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقهای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که میتواند پیامدهای منطقهای گستردهای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آنها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار میدهد و احتمالا تلاش این کشورها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژههای بزرگ اقتصادی میتواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.
ریسک زدایی در کشاورهای حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژههای عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژههای توسعهای جدید خود متمرکز هستند که میتواند موقعیت آنها به عنوان قطبهایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشورها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایران است تا درسهایی را برای استفاده در سامانههای دفاعی خود بیاموزند.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی میشود یا به معنای جابجا شدن مرزهای افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.
در سال ۲۰۲۰ مقامهای ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویاروییهای دورهای بین دشمنان منطقهای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی میشود که میتواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتملتر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.
شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتختهای عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آنها میتوانند از کانالهای پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.