مهدی(عج) گفتنِ ما همانند حسین(ع) گفتنِ کوفیان نشود
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۵۲۲۲۲
یک کارشناس اخلاق و خطیب دینی در مورد اینکه چگونه میتوانیم با الگوگیری از صلح امام حسن(ع) و قیام عاشورا مقدمه ظهور را در زمانه خود فراهم کنیم، گفت: قیام عاشورا یک تلنگر به جامعه امروز است. کل ماجرای نهضت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) یک تلنگر به کل شیعیان است و این محصور به این دو امام نیست بلکه در زمان تمام امامان نیز این نهضت ادامه داشته و رفتار آنها تلنگری برای امروز ما به شمار میرود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجتالاسلاموالمسلمین سیدمهدی شجاعی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در دوران تمام ائمه، با وقایعی که اتفاق افتاده باید گفت امام همان امام است و در دوران مختلف تنها عملکردهای متفاوتی را از سوی ائمه شاهد هستیم. زمان امام حسن(ع)، صلح، زمان امام حسین(ع) قیام و حتی زمانی همچون امام سجاد(ع) هم ابزار دعا و مناجات مردم را با معارف الهی آشنا میکرد، ولی آنچه مهم بود این است که هرکدام از اهل بیت(ع) با عملکردشان یک تلنگر به ما میزنند.
وی افزود: هر برههای امام عصر خود را داشته و امروز هم امام زمانه ما حجتبنالحسن(ع) است. چیزی عوض نشده و تنها سبک زندگی امروز مردم یا ظاهر آنها تغییر کرده است.
مبادا دعوت ما از امام عصر(عج) همانند دعوت کوفیان از امام حسین(ع) شود
این خطیب دینی ابراز کرد: زمان امام حسین(ع) خیلیها به دنبال قدرت، شهرت و شهوت بودند و ماجرای قیام امام حسین(ع) و ظلمی که به خصوص به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) شد ماجرای امروز زمانه ما هم هست و نکند که «مهدی بیا مهدی بیا» گفتن ما همانند «حسین بیا حسین بیا» گفتن کوفیان شود. در شهادت اینکه کوفیان اباعبدالله(ع) را دوست داشتند همین بس که امام سجاد(ع) میفرمایند «بسیاری از مردم کوفه در سپاه عمر بن سعد برای پدر من دعا میکردند و اینها در قنوت نماز خود از خداوند میخواستند خداوند پدر مرا یاری و پیروز کند. به گفته امام سجاد(ع) این افراد در مبارزه با امام هیچ کاری نکردند و نه شمشیر و نه نیزه زدند، فقط جنگ را تماشا میکردند و سیاهی لشگر عمر بن سعد بودند اما آنها هم جزء قاتلان پدر من هستند.
شجاعی ادامه داد: مردم کوفه امام حسین(ع) را دوست داشتند. شمری که روی سینه اباعبدالله(ع) نشست امام را میشناخت و عمر بن سعد که مقابل امام ایستاد همبازی دوران کودکی امام بود. این تصاویری که تلویزیون به عنوان انسانهای رذل از این افراد نشان میدهد باعث میشود مردم فکر کنند این افراد بیدین بودند در حالی که خود شمر حافظ قرآن بود. بسیاری از این افراد جزء علمای دین بودند اما چیزی که باعث میشود جلو امام زمان خود بایستند دوست داشتن دنیا است.
او اظهار کرد: محبت دنیا همیشه بوده و هست و این محبت به دنیا همیشه خواهد بود. در زمان امام حسین(ع) هم امام را شهید کردند چون میخواستند دنیای خود را آباد کنند. از یزید تا کوچکترین افراد فقط برای دنیا امام را شهید کردند. پس امروزه هم نباید مهدی(عج) گفتن ما همانند حسین(ع) گفتن کوفیان شود.
این کارشناس اخلاق بیان کرد: از کجا میتوان فهمید این شعار امروز ما مثل آن زمان نیست. در آن زمان امام حسین(ع) را فراخواندند و گفتند همه چیز مهیا است و ما تنها منتظر امام خود هستیم. امروز هم ما دائما شعار میدهیم امام عصر(عج) همه چیز مهیا است و ما منتظر شما هستیم. اما باید دید این حرف شعار است یا به آن باور داریم. اصلا علت غیبت این است که مردم به خودشان بیایند. در زمانهای مختلف در زمان حضور اهل بیت(ع) مردم خیلی شعار میدادند و با همین شعارها ائمه را شهید کردند. خداوند هم امام زمان(عج) را در مقابل چشمان ما غایب کرده است تا به مردم بفهماند این گوهر گرانبها را به کسی میدهد که او را برای خودش و نه دنیا بخواهد.
شجاعی افزود: ما امام زمان(عج) را برای دنیای خود و نه برای خود امام میخواهیم. آنچه امروز باید به آن توجه کنیم این است که باید حجت بن الحسن(عج) را برای خودش بخواهیم و درست است که با حضور امام عصر(عج) دنیای ما هم متحول خواهد شد اما ایشان زمانی میآید که ما شیعیان وقتی امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و امام زمان(عج) را صدا میزنیم به دل خودمان رجوع کنیم و ببینیم چقدر در دلمان محبت به دنیا وجود دارد. اگر محبت دنیا در دل داریم این امام عصر(عج) صدا زدن همانند همان دعوتی است که کوفیان از امام حسین(ع) کردند.
او تاکید کرد: امام عصر(عج) وقتی ظهور کند ابتدا بر روی محبت دنیا دست میگذارد و در این خصوص امام حسین(ع) میفرمایند «کذاب است کسی که محبت اهلبیت(ع) را فریاد بزند اما دنیای خود را هم دوست داشته باشد». برای رسیدن به امام معصوم باید قید دنیا را زد؛ همانند وهب مسیحی، زهیر و خیلی از یاران امام حسین(ع) که از تمام دنیای خود گذشتند و امام را یاری کردند.
این خطیب دینی در پایان سخن گفت: در این زمان هم شهدای ما نمونه عینی همین افرادی هستند که از دنیا گذشتند. این شهدا واقعا نگاهشان به دنیا نبود. تا همین چند وقت پیش بسیار تبلیغات میکردند که شهدای مدافعان حرم در ازای رفتن خود پول، ماشین، خانه یا ویلا میگیرند اما شهدا لبخند امام حسین(ع) و امام عصر(عج) را گرفتند و رفتند و کسی که عاشق واقعی امام حسین(ع) و امام عصر(عج) باشد تمام دنیا را هم به پایش بریزید توجهی نمیکند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: ظهور امام عصر عج زمان امام حسین ع امام عصر عج امام حسن ع امام زمان دنیای خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۵۲۲۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور
اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی مینشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد و بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان (عج) هم چنین است. کسانی که آن حضرت را نمیشناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمیکشند اما کسانی که او را میشناسند و ارزش او را میشناسند و مقام او را میدانند منتظر او میمانند.
کسانی که امام زمان را نمیشناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفتهاند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است».
بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران بیرون هستند.
البته شناخت امام زمان دو گونه است. گونه اول شناخت تاریخی وجود آن حضرت است مانند اینکه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالی است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است که این شناخت کار هر کسی نیست و ظرفیت و لیاقت زیادی میخواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) کسانی هستند که آن حضرت را به مقام نورانیت شناختهاند برای آگاهی از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه کبیره و تأمل در معانی عمیق و عجیب آن توصیه می شود. همچنین خواندن کتب معتبری که در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است میتواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد.
در عصر غیبت امام عصر(عج) هم طبق سفارش آن حضرت باید به مجتهد عادل جامع الشرایط که حافظ دین خداست و امور را نظام می بخشد رجوع کرد که تبعیت از چنین فردی تبعیت از امام عصر(عج) شمرده میشود. چنانکه امام عصر(عج) در یکی از توقیعات خود می فرماید: «و اما در رویدادهایی که پیش میآید، به راویان حدیث مراجعه کنید، زیرا آنها حجت بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان».
آن جا که رهبر معصوم وجود دارد و رهبریِ مصون از خطا و لغزش منحصر به امام است؛ از این رو پیروی کردن از مدعیان رهبری در برابر رهبری معصوم، برخلاف عقل و منطق است؛ زیرا با وجود رهبر معصوم، پیروی از رهبران غیر معصوم، به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
حجتالاسلام علی الوندی، کارشناس مهدویت و پژوهشگر مؤسسه کلامی احیا در همدان اظهار کرد: نشانههایی در خصوص ایام قیام و ظهور در روایات بیان شده است، تطبیق دادن جنگ اسرائیل و غزه با روایات پیش از ظهور کار درستی نیست، چرا که ممکن است تا سالهای سال هم ظهور رخ ندهد و آن زمان ممکن است که جامعه نسبت به قضیه ظهور دلسرد شود، لذا باید بدانیم که ظهور باید مراحل خود را طی کند.
همانطور که مطابق با گفته رهبر انقلاب نزدیک بودن ظهور، نزدیک بودن زمانی نیست بلکه معنوی میباشد، یعنی اگر جامعه جهانی از لحاظ معنوی به آمادگی برسد، ظهور اتفاق میافتد.
پیرامون یک سری تطبیقات و گره زدن نشانهها به یکدیگر باید دقت کنید که علائم حتمی ظهور حضرت قائم(عج) ۵ علامت است نه بیشتر نه کمتر و سایر نشانهها و علامتها اگر اعتبار داشته باشند، نهایتاً علائم غیر حتمی میشوند لذا در این زمینه دقت داشته باشیم که خیل علائمی که برای ظهور بیان میشود و برخی نادانسته یا دانسته به آن دامن میزنند، علائم غیر حتمی است، ثانیاً تطبیقش بسیار کار دشوار و محتاطانهای است و به راحتی نمیشود هر پدیدهای را به روایاتی هر چند صحیح تطبیق داد که متأسفانه در عموم مذهبیها و عموم سرورانی که مطالعات تخصصی و دقیق در مباحث مهدویت ندارند، این موضوع به وفور به چشم میخورد.
بر اساس دکترین انقلاب و اندیشههای امام(ره) و مقام معظم رهبری، هدف انقلاب مهیاسازی مقدمات ظهور امام زمان(عج) است، لذا حتی اگر ناخواسته توجه مردم فلسطین به مهدویت هم نباشد، این دلگرمی مردم فلسطین به انقلاب اسلامی آنها را به سمت قضیه مهدویت هدایت میکند چرا که خمیر مایه و غایت انقلاب اسلامی، جریان مهدویت است.
اینجاست که جریانات فلسطین با مهدویت و ظهور و قیام حضرت حجت(عج) گره میخورد و این انقلاب اسلامی است که نقش گره را ایفا میکند. از آنجایی که اسرائیل دشمنی است که از نگرش و بینش صحیح نسبت به مباحث معرفتی و دین حق به دور است طبیعتاً نابودی آن زمینهسازی قوی برای ظهور خواهد بود. البته علاوه بر روایات همچنان که گفته شده در ابتدای سوره اسراء وعده نابودی یهودیان در آستانه ظهور و یا همراه با ظهور مهدی موعود داده شده است.
متأسفانه ما هنوز در بدیهیات گفتمانسازی جهانی مهدویت ماندهایم که یک هدف جهانی هم است، اولین وظیفه فضای نخبگانی ما این است، در شرایط ناآرامی جهانی و بریدن ملتها از نظام لیبرال، مهدویت را به گونهای در جهان ترویج دهند که جهانیان بدانند ما یک حضرت مهدی(عج) داریم، یعنی اولین گام برای پیشبرد قضیه مهدویت، شناساندن حضرت به مردم جهان است که اصلا بفهمند حضرت مهدی(عج) هست، او چه کسی است و چه شاخصههایی دارد؟ و بدانند ما در عصر غیبت قرار داریم و باید خودمان را برای ظهور آماده کنیم.
متأسفانه ما نتوانستیم پایهایترین مباحث مهدویت را در ذهن مردم جهان تثبیت کنیم، یعنی ابتدا باید گفتمانسازی وجود حضرت را در ذهن جهانیان تبیین کنیم، تا وقتی مردمان جهان اسم آن حضرت را میشنوند سؤال در ذهن آنها ایجاد شود که اصلاً حضرت مهدی کیست.
بر طبق آیات موجود در قرآن، تعبیری وجود دارد که میگوید دشمنان اسلام میخواهند نور دینی که خداوند روشن کرده است را خاموش کنند، اما اراده خدا بر این است که این نور به اتمام برسد، ولی دشمنان ممکن است که ازین قضیه خشنود نشوند و بخواهند سدسازی کنند؛ «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»(صف، آیه۸)؛ آنان تصمیم دارند که نور خدا را با دهانهای خود خاموش کنند، در حالی که خداوند کامل کننده نور خویش است، هرچند کافران ناخشنود باشند.
این آیه شریفه نشان میدهد که قبل از ظهور نوری وجود خواهد داشت که خداوند اراده کرده تا به نقطه تاریخی خودش برسد لذا این تعبیر بدان معنا نیست که آن جورها باید به سر حد نهایی خود برسند تا ظهور اتفاق بیفتد، درست است که ممکن است ظلم و فساد در جهان گسترش یابد، اما در کنار گسترش ظلم و فساد، نوری وجود دارد که در دالان تاریخ توأم با ظلم، رو به صعود خواهد بود. به همین سبب قبل از ظهور صلاح و خیر به نقطه صفردرصدی نخواهد رسید بلکه با تفکیک دو جبهه حق و باطل، جبهه نورانیت نیز پیوسته شدت خواهد یافت.
انقلاب اسلامی در نقطهای ظهور کرد که نظریهپردازان غربی به این نتیجه رسیده بودند که دین دیگر کارایی خود را از دست داده است و بشر نمیتواند با دین به سعادت خود برسد، اما انقلاب اسلامی این نگاه را به طور کلی عوض کرد و به مردم جهان ثابت کرد که نگاه اشتباهی به آنها القا شده است.
انقلاب اسلامی همان نوری است که در در اوج ناامیدی مردم دنیا به ظهور رسید و آن دینگرایی خالی از تحریف حول محور جمهوری اسلامی به جهان تزریق شد، ناگفته نماند مقاومتها و بیداریهایی که برای مقابله با ظلم و جور به وجود میآیند، تحت تأثیر آن نوری (انقلاب اسلامی) که در وسط قرار گرفته به وجود آمدهاند و اگر نبود این تکیهگاه معرفتی و معنوی و مقاومت پویا و زنده در میدان، مقاومتی در سطح کلان در مقابله با نظام سلطه غرب شکل نمیگرفت.
لذا مهمترین وظیفهای که میتوان برای عموم مردم بیان داشت اولاً آشنایی کامل با گفتمان انقلاب اسلامی و ثانیاً صدور انقلاب اسلامی به هرکس که در توانشان هست. شاهد این هستیم مقام معظم رهبری برخی کلیدواژهها را مورد استفاده قرار میدهند مثل آتش به اختیار، جنگ روایتها، جهاد تبیین و ...؛ اینها همه ناظر به این موضوع میتواند تعریف خاص داشته باشد و وظیفه خاصی را به دوش رهروان قرار بدهد.
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)