غریبگی روشنفکران ایرانی و نشانی غلط برای یک ظلم تاریخی
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۲۳۶۹۱
غریبگی روشنفکران ایرانی و البته غریبگی دیگریهای مقدسشان، بیش و پیش از آن که فکری-فرهنگی باشد، اقتصادی-اجتماعی است.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ نزدیکترین مفهوم جامعهشناختی که برای توصیف منورالفکران/روشنفکران ایرانی میتوان به کار برد، مفهومی است که «گئورگ زیمل» در حاشیه کارهایش پرورانده: مفهوم «غریبه».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غریبه از آنجا که از خارج از جامعه وارد آن میشود هم امکانهایی برای درک بهتر دارد و هم فرصتهایی برای درک بیشتر به جامعه میدهد. با این همه غربیه در کنار فرصتهای ادراکی که به وجود میاورد و در کنار این که تغییر را آغاز میکند، از نظر اجتماعی از اثرگذاری ناتوان است؛ او همیشه مظنون و در خطر است. به بیان سادهتر در نمایش تغییر اجتماعی، غریبه شمرخوان است.
اینکه عوض نقد، تجسم ظلم به حضرت زهرا(س) را «میزانسن میخ در پهلو» بخوانی؛ غریبگی است و این که آن را تجسم «الهیات غلو» بخوانی البته غلط است. غُلو هیچگاه بر محور تصویر ظلم به اهلبیت(ع) نمیشده.
شاید کسانی دوست داشته باشند در نسبت خودشان با مذهب، غریبگی و غلط را واسطه کنند؛ خودشان این راه را انتخاب کردند و چارهای نیست.
غریبگی روشنفکران ایرانی البته مآلاً دیگریِ متحجر، مقدسمآب و در تاریخ درماندهشان را به پرخاش برمیکشد؛ و این دقیقاً میزانسن تفکر اسلامی در دوره معاصر است: سنتز متجددانِ غریبه با تاریخ و سنت و مقدسمآبانِ غربیه با جامعه واکنون، پرخاش میزاید و گفتگو را میکُشد.
هنر انسان/ تفکر انقلاب اسلامی این است که در میانه این میدان، الهیات انقلاب اسلامی و انقلابیگری خود را از جاری اهلبیت(ع) برداشت کند؛ متجددان با تاریخ و مقدسان با جامعه غریبهاند و خشت بر دریا میزنند؛ ما اما به گرداب اندریم؛ ما انسانِ مسوول جامعه و تاریخ خویشیم. حضرت زهرا(س) برای ما الگوی آخرین انقلاب جهانی برای عدالت است؛ او برای ما مادر نهضتهاست و ما باید در میانه این دعاوی، مسیر الهیاتی خودمان را پیش ببریم.
روزگارِ تراژدی تقابل با تجدد و تحجر را گذراندهایم و در دوره کمدی آنیم؛ کمدیای با میدانداری نوشتکها و مناظرهها اینفلونسرهای اینستاگرامی و توییتری و منبریها/ روشنفکرهای تلویزیونی.
تابلو «غریبه»؛ اثر حبیبالله صادقی به طرزی هوشمندانه به ما میگوید غریبگیِ روشنفکران ایرانی و البته غریبگی دیگریهای مقدسشان، بیش و پیش از آن که فکری-فرهنگی باشد، اقتصادی-اجتماعی است.
* پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام/4104/
منبع: آنا
کلیدواژه: حضرت فاطمه س روشنفکران ایرانی روشنفکران ایرانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۲۳۶۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت اسارت؛ از پیروزی اسرای ایرانی بر فرماندهان عراقی تا جرزنی بعثیها
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، در آیین اختتامیه مسابقات قهرمانی والیبال دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی به ابتکار عباس شیخان معاون فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک یکی از قهرمانان ورزشی استان مرکزی و آزادگان سرافراز دفاع مقدس در جمع ورزشکاران قهرمان تیمهای اول تا چهارم از خاطراتش گفت:
ابراهیم نصیری گفت: مقام معظم رهبری میفرمایند: «همه ما از جنگ فارغ شدیم، اما این جانباز است که تا آخر عمر درگیر جنگ است و آزادگان ذخائر بزرگ انقلاب هستند.»
آزاده هشت سال دفاع مقدس گفت: اینجانب ابراهیم نصیری آزاده و جانباز که مدت ۱۰۱ ماه در اسارت نیروهای بعثی بوده و دارای ۵۰ درصد جانبازی از ناحیه اعصاب و روان و اصابت تیر و ترکش در بدن هستم و سال ۱۳۴۰ در شهر آستانه از توابع استان مرکزی در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم و تحصیلات ابتدایی تا دیپلم را در آستانه سپری کردم.
این رزمنده هشت سال دفاع مقدس عنوان کرد: با شروع جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ به صورت داوطلب به خدمت مقدس سربازی اعزام شدم و پس از دوران کوتاه آموزشی بلافاصله به جبهه مقدم آبادان اعزام شدم که در آن موقع آبادان و خرمشهر در محاصره دشمن بود.
نصیری ادامه داد: ۵ مهر سال ۱۳۶۰ در عملیات ثامن الائمه برای شکستن حصر آبادان شرکت کردم. در این عملیات من خدمه توپ ۱۰۶ بودم و از ناحیه سر و دست تیر و ترکش خوردم و به بیمارستان انتقالم دادند و پس از شکسته شدن حصر آبادان و آزادسازی بخش عظیمی از منطقه جنگی آبادان بلافاصله ما را به جبهه شوش اعزام کردند.
وی، خطاب به والیبالیستها تشریح کرد: من در جریان اسارت با تنها توپ موجود در اردوگاه مسابقهای را بین اسرای ایرانی و فرماندهان عراقی اردوگاه تدارک دیدم مسابقه را از عراقیها بردیم شروع به اذیت و به قولی جرزنی کردند تا نتیجه را از ما بگیرند و در یکی از امتیازات پایانی که با قاطعیت پیروز بودیم چنان در ضربه اسبک به توپ ضربه زدم که توپ ترکید و بازی تمام شد.
این رزمنده هشت سال دفاع مقدس تشریح کرد: بعد از این مسابقه از شدت خشم باخت به ایرانیها فرماندهان عراقی ما را زیر تازیانه گرفتند و تا ساعاتی با مشت و لگد از ما پذیرایی کردند.
این آزاده سرافراز دفاع مقدس خطاب به حاضران خاطرنشان کرد: دانشجویان برای ماندن این پرچم و عزت این مملکت خونهای زیادی به روی زمین ریخته و رزمندگان زیادی جانثاری کردند و آزادگانی محکم برپای اعتقاد خود ایستادند، بنابراین شما هم در دفاع از کشور و ولایت محکم باشید و مردانه در مقابل دشمنان ایستادگی کنید.
انتهای پیام/