انتقادات تند عباس عبدی از آیت الله یزدی: از کجا چنین مرجعیتی را برای خود قایل شدهاید که درباره نظرات دیگران، قضاوت کنید؟
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۲۸۷۶۱
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی در یادداشتی نوشت: انتشار بیانیه به امضای آقای محمد یزدی درباره آقای سیدکمال حیدری و عقاید ایشان آب پاکی را روی دست مخاطبان ریخت که از این تنور نهتنها آتشی گرم نخواهد شد که مدتهای طولانی است که خاموش و سرد شده است. مساله نه ربطی به درستی یا نادرستی دیدگاههای آقای حیدری دارد و نه حتی درستی یا نادرستی دیدگاههای آقای یزدی و همفکرانشان.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیانیه جامعه مدرسین با امضای آیت الله یزدی: آحاد جامعه را از فتنه امثال «سیدکمال حیدری» برحذر میداریم / این فرد هر از گاهی سخنانی ناروا درباره محکمات اسلام و تشیع مطرح میکند / متدینانی ناصح با وی گفت و گو کرده اند؛ اما او با وجود تعهد برای جبران خطاها، همواره خلاف عهدش عمل کرده / او فراگیری از استادان در حوزههای علمیه را به حد کفایت نرسانده / نقشآفرینی او در یکی از برنامههای سیمای کوثر هم به لحاظ توانایی علمی خودش نبوده بلکه اطلاعاتش را گروهی متخصص می گرفته
این کاری است که هر اهل فکری باید یا میتواند انجام دهد. مشکل آقای حیدری این است که این کار را در ایران و قم انجام میدهد. پرسش این است که جامعه مدرسین یا آقای یزدی از کجا چنین مرجعیتی را برای خود قایل شدهاند که درباره نظرات دیگران قضاوت و نه تحلیل کنند؟ و اصولا چرا باید به خود حق داد که میتوان دیگران را منحرف دانست و تکفیر کرد؟ این حق از کجا آمده است؟ اگر دیگران هم چنین رفتاری را درباره آنان پیشه کنند چه دلیلی بر بیصلاحیتی آنان درباره داوری کردن وجود دارد؟ به علاوه مگر قرار نبود آقایان کرسیهای آزاداندیشی را راه بیندازند و به پرسشهای رو به افزایش پاسخ دهند؟ پس چرا به جای یک پاسخ حتی کوچک با ادبیات تکفیری به مقابله دیگران باید رفت؟ آن هم با این ادعا که ما تکفیری نیستیم. مشکل اینجاست که برخی روحانیون و غیرروحانیون و نهادهایی که در آن فعال هستند، تمایز میان جایگاه ونوع بازی اندیشه و قدرت را رعایت نمیکنند. این دو مقوله دو چیز کاملا متفاوت هستند. در سطح اندیشه، باید با منطق گفتوگو کرد و رییس و مرئوس و بالا و پایینی وجود ندارد. قاعده این بازی، منطق و استحکام استدلال است. در حالی که در بازی قدرت، ماجرا به کلی تفاوت دارد.
اگر ایشان یا هر کس دیگری میخواهد وارد گفتوگوهای نظری و کلامی شود، به ناچار باید بر قواعد و ضوابط دانش و گفتوگوی علمی پایبند شود. بازی شطرنج با مشتزنی تفاوت دارد. این بیانیه فاقد استدلالهای مناسب برای یک مواجهه فکری است. حتی معلوم نیست کدام بخش از اظهارات آقای سیدکمال حیدری مورد اعتراض بوده است، آن بخشها چیست و چرا نادرست است؟ اگر این دیدگاهها را نادرست میدانید، باید کلاس بگذارید، نوار پر کنید یا متن بنویسید یا اگر هست به آنها ارجاع دهید.
خوشبختانه شما تمامی امکانات مادی را دراختیار خود دارید، بخش کوچکی از این امکانات را صرف تولیدات فکری کنید که اگر چنین کردید، اصولا مساله نخواهد ماند. اگر این آیات و روایاتی را که در متن یک صفحهای خود نوشتهاید، کس دیگری علیه یکی از شما آقایان بنویسد، چگونه میتوان گفت اشتباه کرده است؟ اصولا خود حقپنداری متکی به قدرت بزرگترین بلایی است که اندیشه رسمی دین را تهدید میکند. همه میدانیم که مرحوم مطهری از هر حیث یکی از نظریهپردازان دینی این انقلاب بود، او به خوبی وضعیت دین زرتشت را در اواخر حکومت ساسانیان تحلیل میکند و پیوستگی و اتکای آموزههای دینی به قدرت و جا انداختن آن از این طریق را عامل تضعیف آن میداند.
بد نیست بخشی از مطالب سایت ایشان در این مورد را مرور کنیم. «ساسانیان چون سیاست کشور را براساس مذهب نهاده بودند و آیین زرتشتی را مذهب رسمی اعلام کردند و به روحانیون زرتشتی قدرت فوقالعاده دادند، با پیروان سایر مذاهب غالبا حسن سلوک نداشتند و احیانا تحتتاثیر روحانیون زرتشتی، مردم را مجبور به ترک مذهب خود و پیروی از مذهب زرتشتی میکردند و این مذهب را با زور شمشیر به مردم تحمیل میکردند.» اکنون نیز همین مساله در حال تکرار است.
آقای یزدی بفرمایند که فارغ از انتسابهای خودشان به قدرت و فقط به عنوان یک روحانی کدامیک از پرسشهای مهم درباره دین و ارتباط آن با جامعه را به صورت علمی پاسخ دادهاند؟ رییس جامعه مدرسین باید دهها مقاله و کتاب بهروز شده و نه تاریخ مصرف گذشته داشته باشد. مقاله و کتاب علمی که با شیوه و قواعد علمی تدوین شده باشد. خوب اگر هم به لحاظ سن و سال نوشتن مقاله مشکل است، بفرمایید جوانترهای مورد تایید بنویسند. بیایید به تاریخ متاخر نگاه کنیم. یک روحانی شیعه که اتفاقا ارتباطات مهم خانوادگی داشت، طی یادداشتهایی برخی عقاید رایج شیعه را از منظر اسلامی نقد میکند. سر و صدای فراوانی رخ داد.
برخی بر آن ردیه نوشتند، ازجمله مرحوم امام، کتاب کشفالاسرار را در پاسخ به آن نوشت. هر کس میخواست میتوانست هر دو را بخواند. اتفاقی هم نیفتاد. آن روحانی در سال ۱۳۶۶ نیز فوت کرد، اصولا وارد اشتغالات دیگری شد. بعید است که افراد زیادی هم او را بشناسند. در مقابل با تکفیر و ترور کسروی، او تا تاریخ هست در یادها خواهد ماند.
مشکل انتقادات و نظرات آقای سیدکمال حیدری نیست. او با شیوه و اصولی متفاوت از آنچه در حوزه است، در حال طرح عقاید خود است و مخالفان او از موضع قدرت و تکفیر درصدد حل این مشکل هستند. اگر با این شیوه مشکل حل میشد تا حالا جز یک فکر و اندیشه در دنیا باقی نمیماند.
گر نه بُدی خالی جمله این جویها/ خواجه چرا میدود تشنه در این کویها مشکل خالی بودن این جوی اندیشه رسمی است.
اعتماد
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۲۸۷۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیخ نعیم قاسم: دشمن قدرت حزبالله را دستکم نگیرد
معاون سید حسن نصرالله با تاکید بر توانمندی بالای حزبالله برای ضربه زدن به رژیم صهیونیستی و آمادگی برای مقابله با هر جنگی که این رژیم بخواهد تحمیل کند، در عین حال تصریح کرد که اسرائیل توان ورود به چنین جنگی را ندارد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله در گفتگویی به بررسی آخرین تحولات منطقه از جمله غزه و لبنان و شرایط و میزان آمادگی مقاومت پرداخته است که محورهای اصلی آن به این شرح است:
اگر حزب الله نبود اسرائیل به اکثر مناطق لبنان تجاوز میکردرسانه عبری: حزب الله قادر است الجلیل را محو کندمقاومت پیروز شده است، زیرا اجازه نداد که دشمن اهداف خود مبنی بر نابودی مقاومت و آزادی اسرایش را محقق کند.
هر پیشنهاد یا توافقی که دربرگیرنده آتش بس کامل در نوارغزه نباشد، پذیرش آن از سوی مقاومت دشوار است.
اسرائیلیها و آمریکاییها به زودی متوجه این حقیقت خواهند شد که با این شکل از تجاوزگری خود، در حقیقت سبب شدند تا پایههای مقاومت پایدار و مستمر پایهریزی شود.
اسرائیل پس از هفت ماه جنگ در غزه در رخنه به استحکامات مقاومت و نابودی آن ناتوان مانده است.
گروههای مقاومت فلسطین به ما(حزب الله) تاکید کردند قادر به ادامه نبرد برای ماههای آینده در برابر دشمن هستند.
مقاومت و ملت فلسطین پیروز هستند، شکست مقاومت غیر ممکن است، مقاومتی که بر اساس اصل یا پیروزی یا شهادت عمل میکند.
دشمن حتی نتوانسته است تصویری از پیروزی برای خود محقق کند، همچنان درگیری هایی در شمال نوار غزه جریان دارد و از آن مناطق، شهرکهای صهیونیست نشین موشکباران میشوند.
جوبایدن رئیس جمهور آمریکا در داخل و خارج تحت فشار قرار دارند و به سبب جنگ غزه در معرض شکست در انتخابات ریاست جمهوری آتی است و به همین تلاش می کند وجهه خود را از طریق فشار برای آتش بس هر چند به صورت موقت بهبود بخشد.
فشار آمریکا بر اسرائیل همچنان فشار نرم است، زیرا اگر غیر از این بود، از ارسال کمکهای نظامی به آن جلوگیری می کرد، به همین سبب اظهارنظر مقامات آمریکا ریاکارانه است و جدیتی برای پایان تجاوزات به غزه ندارند.
ضربه اخیر ایران به رژیم صهیونیستی اعلام عملی بود مبنی بر اینکه ایران نمیتواند در برابر تعدی به خود سکوت کند.
هر عضو یا هر یک از اطراف محور مقاومت، این مسئله را در نظر میگیرد که کدام اقدام به نفع مسئله فلسطین است.
ما به ملت آمریکا که برای حمایت از غزه به خیابانها ریخته، درود میفرستیم، این فشار مردمی حتما نقشی در تغییر مدیریت ایفا خواهد کرد.
ما به رژیم اسرائیل اعلام میکنیم که برای جنگ آماده هستیم، ولی خواهان جنگ هم نیستیم.
اسرائیل بر اساس دادهها قادر به جنگ نیست و البته جنگ هم به نفعش نیست، ما نیز جنگ فراگیر را به صلاح نمیدانیم.
آنچه ما در جنوب لبنان انجام دادیم، نامش دفاع پیشگیرانه با هدف یاری و پیروزی غزه و حمایت از لبنان و بازدارندگی در برابر اسرائیل است.
به دشمنان میگوییم که قدرت حزب الله برای ضربه زدن به اسرائیل را کوچک نشمرید و آن را دستکم نگیرید.
انتهای پیام/