Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد, نکته اول اینکه به‌طور کلی ذائقه رای‌دهندگان آمریکایی از حالت «معطوف به خارج و متمرکز روی نیازهای ثانویه» به حالت «معطوف داخل و تمرکز روی نیازهای اولیه» حرکت کرده است. دوم، بین دو حزب دموکرات‌ و جمهوری‌خواه، پراکندگی قابل‌توجهی بین اولویت‌ها و ذائقه‌ها وجود دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سوم، ضمن اینکه اقتصاد مساله اول رای‌دهندگان است، دو کاندیدای ریاست‌جمهوری، ایدئولوژی‌های کاملا متقابل و معکوسی را برای جلب آرای عمومی در حوزه‌هایی مانند مالیات‌ها، مخارج دولت، تجارت خارجی و تامین اجتماعی دنبال می‌کنند. این گزارش توسط رسول فروغ‌فر دانشجوی دکترای اقتصاد در دانشگاه تگزاس، برای روزنامه نوشته شده است.

تغییر ذائقه رای‌دهندگان در زمان

حدود یک روز تا یکی از مهم‌ترین انتخابات آمریکا مانده است، انتخاباتی که نه تنها برای شهروندان این کشور بلکه برای شهروندان دنیا اهمیت ویژه‌ای دارد. به همین دلیل است که گزاره «ترامپ یا بایدن» به یکی از پرتکرارترین سوال‌های ماه‌های اخیر تبدیل شده است. برخی به نظرسنجی‌ها اتکا کرده و بایدن را پیروز می‌دانند برخی خطای نظرسنجی‌ها در دوره‌های اخیر را وسط می‌کشند و ترامپ را برنده نهایی می‌دانند. مقایسه نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد ذائقه و مطالبات رای‌دهندگان آمریکایی در چهار سال گذشته در معرض یک روند معنادار قرار گرفته است. ذائقه رای‌دهندگان را می‌توان با نظرسنجی‌های ملی معتبر وارسی کرد نظرسنجی‌هایی که از رای‌دهندگان می‌خواهند تا معیارهای خود در فرآیند انتخاب کاندید مورد نظر خود را به ترتیب اولویت اعلام کنند. عمده این نظرسنجی‌ها لیست مشخصی از معیارها را از رای‌دهندگان سوال می‌کنند: به جز، معیارهای اندکی مانند بحران کرونا که زمان شمول نیستند، عمده معیارها در دوره‌های مختلف انتخاباتی یکسان است. به همین دلیل می‌توان از دل این نظرسنجی‌ها اثر زمان را روی ذائقه رای‌دهندگان و اولویت‌های ذهنی آنها استخراج کرد. معیارهای مشترک نظرسنجی‌ها بین انتخابات ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰ شش معیار «اقتصاد»، «تامین اجتماعی»، «نابرابری و نژادپرستی»، «محیط‌زیست»، «سیاست خارجی» و «مهاجرت» هستند. اگر بپذیریم که این معیارها، نیازهای اجتماعی را منعکس می‌کنند، می‌توان آنها را به دو گروه «نیازهای اولیه» و «نیازهای ثانویه» تقسیم کرد. سه معیار اول که عمدتا حول محور معیشت متمرکزند، نیازهای اولیه و سه معیار دوم نیازهای ثانویه هستند. مقایسه نتیجه نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که تغییر معناداری از نیازهای ثانویه به نیازهای اولیه صورت گرفته است: مقوله اقتصاد در هر دو دوره اولین اولویت رای‌دهندگان بوده اما به نسبت اهمیت آن در انتخابات جاری بیشتر شده است. تامین اجتماعی اگر چه در انتخابات ۲۰۱۶ در رتبه چهار مطالبات اجتماعی قرار داشت، در انتخابات جاری دومین مساله مهم شهروندان آمریکایی شده است. مساله نابرابری و نژادپرستی اگر چه در انتخابات گذشته جزو اولویت‌های آخر بود، اما در سال‌جاری اهمیت بیشتری یافته است. در سوی مقابل سیاست خارجی، مبارزه با تروریسم، نگرانی‌های محیط‌زیستی و مبارزه با تروریسم به اولویت‌های به مراتب کم‌اهمیت‌تر تبدیل شده‌اند. به‌عبارت دیگر شهروند آمریکایی اگر در گذشته به نقش رهبری آمریکا در جریان سیاست خارجی یا حفاظت از محیط‌زیست نمره بالایی می‌داد، اما در شرایط کنونی بیشتر رفاه داخلی و مسائل اقتصادی را مطالبه می‌کند. ردپای این تغییر منتهی به تحلیل‌های روی کاغذ و ذهنی نمی‌شود، بله اثر آن را می‌توان به وضوح در مقوله‌هایی مانند سیاست خارجی هجومی‌تر، سیاست‌های مهاجرتی سخت یا خروج مکرر آمریکا از قراردادهای بین‌المللی، یا حتی تهدید جدی آمریکا از سوی چین در سال‌های گذشته مشاهده کرد.

انفصال داخلی ذائقه‌ها

البته این آرایش از اولویت‌ها بین تمام مردم آمریکا یکسان نبوده: بلکه درجه اهمیت هر مقوله برای طبقات اجتماعی‌های مختلف، نواحی جغرافیایی متفاوت و مهم‌تر از همه نگرش سیاسی افراد متفاوت است. به‌عنوان مثال نتیجه نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد طرفداران جو بایدن و به‌طور کلی دموکرات‌ها بیشتر متغیرهای گروه دوم یعنی «نیازهای ثانویه» را مطالبه می‌کنند و طرفداران دونالد ترامپ بیشتر متقاضی «نیازهای اولیه» هستند. نتیجه آخرین نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد اگر چه ۹۰ درصد از حامیان ترامپ اقتصاد را مساله اصلی آمریکا اعلام کرده بودند اما ۸۰ درصد از حامیان بایدن، اقتصاد را مساله اصلی می‌دانستند. از طرفی دیگر در حالی که تنها ۳۲ درصد از طرفداران ترامپ نگرانی‌های محیط‌زیستی را جزو اولویت‌های اولیه می‌دانستند، حدود ۷۰ درصد از حامیان بایدن نگرانی‌های محیط‌زیست را جزو نگرانی‌های اولویت‌دار تلقی کرده‌اند. البته درخصوص تامین اجتماعی و مراقبت‌های سلامت نتیجه عکس است. حل و فصل مساله تامین اجتماعی بین حامیان جو بایدن طرفداران بیشتری دارد. براساس آخرین نظر‌سنجی‌ها، حدود ۹۵ درصد از حامیان بایدن گفته‌اند که نگرش نماینده مورد علاقه‌شان درخصوص تامین اجتماهی اهمیت ویژه دارند: این در حالی است که تنها ۶۳ درصد از حامیان ترامپ نگرش او در درخصوص تامین اجتماعی را عامل ویژه برای انتخاب خود اعلام کرده‌اند. در مساله بحران کرونا نیز تفاوت‌ها معنادار است. حامیان ترامپ بیشتر به بازگشایی اقتصاد و طرفداران بایدن بیشتر به محدودیت‌های اجتماعی و نسخه قرنطینه اعتقاد دارند. نتیجه نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد در حالی که ۹۳ درصد از حامیان بایدن معتقدند مدیریت بحران از دلیل‌های مهم انتخابشان بوده اما این نسبت بین طرفداران ترامپ تنها ۶۱ درصد است. بنابراین به‌طور کلی می‌توان ادعا کرد نگرش سیاسی روی ترجیحات رای‌دهندگان اثر معنادار دارد. البته این اثر را می‌توان در جریان دو مناظره اخیر بین دو کاندیدای ریاست‌جمهوری آمریکا به وضوح مشاهده کرد. در دو مناظره گذشته جو بایدن تمایل بیشتری به صحبت درخصوص مسائلی مانند بحران کرونا، محیط‌زیست، مهاجرت یا سیاست خارجی موثرتر داشت: و عمده حملات مناظراتی بایدن به ترامپ از این چهار زاویه بوده است. اما ترامپ بخش بیشتری از انرژی خود را صرف مقوله‌هایی مانند کاهش مالیات‌ها، کاهش نرخ بیکاری و رونق در بازارهایی مانند سهام کرد و بیشتر از این زاویه به رقیب خود پاسخ می‌داد. اگر دسته‌بندی یادشده کنار گذاشته شود و مقوله‌های اقتصادی مانند نگرش درخصوص نقش دولت، مالیات، تامین اجتماعی با جزئیات بیشتری بررسی شوند، می‌توان پی برد که دو کاندیدای ریاست‌جمهوری در دو نقطه کاملا مقابل همدیگر قرار دارند. به عبارت دیگر، درخصوص هر مقوله اقتصادی، دو نماینده یک ایدئولوژی کاملا متقابل را نمایندگی می‌کنند.

نگاه متفاوت به سیاست‌های مالیاتی

نگاه دو کاندیدا درخصوص دخالت دولت را می‌توان از دو زاویه سیاست‌های مالیاتی و مخارج دولت نگاه کرد. درخصوص مالیات‌ها، دو کاندیدا درست دو تحلیل معکوس دارند. دونالد ترامپ به کاهش نرخ مالیات و اثر آن روی تحریک تولید و رشد اقتصادی باور دارد. سیاست‌های مالیاتی او که منجر به کاهش کم‌سابقه نرخ مالیات شد، یکی از مهم‌ترین شعارهای انتخاباتی‌اش در سال ۲۰۱۶ و انتخابات جاری بوده است. ترامپ پیش‌بینی کرده بود با کاهش نرخ مالیات‌ها رشد اقتصادی به بیشتر از ۴ درصد افزایش می‌یابد: در نهایت اگر چه رشد اقتصادی در سال‌های اخیر افزایشی شد اما در محدوده زیر ۳ درصد ماند. در طرف مقابل، بایدن به اثرات منفی مالیات‌ها از جمله توزیع نابرابر درآمد اشاره کرده و سیاست‌های مالیاتی ترامپ را مورد نقد جدی قرار می‌دهد. او وعده داده مالیات بر درآمد برای افرادی که درآمد بیشتر از ۴۰۰ هزار دلار دارند افزایش یابد و مالیات بر شرکت‌ها از ۲۱ درصد به ۲۸ درصد افزایش یابد. البته تئوری‌های اقتصادی حکایت از آن دارند که سیاست‌های مالیاتی در بلندمدت نه رشد اقتصادی و نه مصرف خصوصی را افزایش می‌دهند بلکه منجر به تغییر مخارج دولت می‌شوند. به‌عنوان مثال، یک سیاست کاهش نرخ مالیات نمی‌تواند مصرف خصوصی را افزایش دهد، مگر اینکه مصرف‌کنندگان پیش‌بینی کنند که کاهش مالیات در دوره فعلی با افزایش مالیات در دوره‌های زمانی بعدی جبران نخواهد شد. سیاست‌های کاهش مالیات ترامپ درآمدهای دولت را حدود ۲۰۰ میلیارد دلار افزایش داده (از ۲۷/ ۳ به ۴۶/ ۳ تریلیون دلار بین ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹) اما کسری بودجه نیز با افزایش قابل‌توجه مواجه شده است. در همین بازه کسری بودجه حدودا از ۶۰۰ میلیارد دلار به حدود یک تریلیون دلار رسیده است و برخی پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد این مقدار در پایان سال‌جاری به بیش از ۳ تریلیون دلار برسد. بنابراین به‌طور کلی می‌توان گفت ترامپ و بایدن در حیطه سیاست‌های مالیاتی دو جامعه هدف مختلف را نشانه گرفته‌اند. ترامپ در تلاش است نظر شرکت‌ها، صاحبان کسب‌و‌کار و همین‌طور متقاضیان شغل را با کاهش مالیات‌ها جلب کند. بایدن در طرف مقابل، روی قشر متوسط و پایین جامعه تمرکز کرده تا به آنها نشان دهد سیاست کاهش مالیات ترامپ زمینه را برای افزایش فاصله طبقاتی فراهم کرده است.

نقش فعال بایدن در مخارج دولت

در حوزه مخارج دولت، بایدن در همه زمینه‌ها باور به نقش فعال‌تری نسبت به ترامپ دارد. درخصوص مراقبت‌های بهداشتی و تامین اجتماعی به نقش گسترده‌تر دولت و گسترش گستره حمایت دولت از جامعه باور دارد: بخشی از این گسترش در حیطه دامنه پوشش افراد است که قرار است اقشار بیشتری از جامعه را در بر بگیرد بخشی دیگر نیز افزایش مقدار حمایت دولت از افراد با درآمد پایین است.

یا در حوزه محیط‌زیست، بایدن عمدتا به سیاست‌هایی معتقد است که منتج به افزایش مخارج دولت می‌شوند. به‌عنوان مثال در ماه‌های اخیر بایدن بارها از برنامه‌هایی مانند پروژه ۲ تریلیون دلاری برای حمایت از محیط‌زیست و گسترش انرژی پاک سخن به میان آورده است. این در حالی است که ترامپ به مداخله فعالانه در پروژه‌های محیط‌زیست کمتر باور دارد. در حوزه مسکن نیز باور به مداخله فعالانه‌تر دارد. او معتقد است باید در سال‌های پیش رو مخارج دولت درخصوص تهیه مسکن برای اقشار ضعیف و ناتوان افزایش یابد.

سیاست‌های متفاوت در تجارت خارجی

در حوزه تجارت خارجی، ترامپ معتقد است همچنان باید به سیاست هجومی خود علیه کشورهایی مانند چین ادامه داد. به ویژه درخصوص بقای تعرفه‌ها به‌منظور کاهش کسری تجاری آمریکا با چین. این نگرش هجومی در تجارت خارجی طرفداران خاص خود را در جامعه آمریکا دارد. عمده طرفداران این نگرش را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد: گروهی که معتقدند چین مهم‌ترین تهدید آمریکا در دهه‌های آتی خواهد بود و به همین دلیل از هر سیاستی که منجر به توقف یا کاهش سرعت رشد چین شود استقبال می‌شود. گروهی دیگر، صاحبان کسب و کار یا متقاضیان شغلی هستند که در بازار داخلی آمریکا با رقبای چینی مواجه می‌شوند. این گروه نیز از سیاست‌های ملی‌گرایی ترامپ حمایت می‌کنند. شاید به‌دلیل همین استقبال باشد که در سال‌های اخیر کارگران چینی در برخی صنایع از جمله در دره سیلیکون اخراج می‌شوند. در سوی مقابل، بایدن و حامیانش سیاست‌های تعرفه‌ای ترامپ را به دو دلیل عمده نقد می‌کنند. اول اینکه آنها معتقدند افزایش تعرفه‌ها در نهایت باعث کسادی در برخی صنایع داخلی می‌شود. دوم اینکه به باور آنها افزایش تعرفه‌ها نه‌تنها منجر به کاهش کسری تجاری نمی‌شود بلکه می‌تواند کسری تجاری آمریکا با چین را افزایش دهد. کسری تجاری آمریکا با چین در دو سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹ تقریبا برابر و حدود ۳۴۵ میلیارد دلار بوده است. اما کاهش کسری تجاری در سال ۲۰۱۹، یعنی بعد از اوج تنش‌ها در سال ۲۰۱۸ به میزان قابل‌توجهی کاهش یافت. کسری تجاری در سال ۲۰۱۹ نسبت به ۲۰۱۸ حدود ۷۵ میلیارد دلار کاهش یافت.

پربیننده ترین ترامپ به «آی‌سی‌یو» منتقل شد! بایدن یا ترامپ؟/ کشورهای اروپایی خواستار پیروزی کدام نامزد انتخاباتی هستند؟ تنگی نفس ترامپ! +فیلم جدید بایدن: آمریکایی‌ها یاد گرفته‌اند که با کرونا بمیرند/ ترامپ: خانواده بایدن مثل جاروبرقی‌ پول را می‌بلعند ترامپ بعد از کرونا! +عکس

منبع: اقتصاد آنلاین

کلیدواژه: کاخ سفید کسری بودجه دونالد ترامپ جو بایدن انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا قیمت طلا قیمت لوازم خانگی سهام عدالت نظرسنجی ها نشان می دهد درصد از حامیان بایدن سیاست های مالیاتی نیازهای ثانویه نیازهای اولیه تامین اجتماعی محیط زیست تریلیون دلار میلیارد دلار رشد اقتصادی کاهش مالیات تجارت خارجی سیاست خارجی نرخ مالیات مخارج دولت هایی مانند کسری تجاری طور کلی مالیات ها اولویت ها کاهش نرخ مهم تر اگر چه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۳۲۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه

مشارکت سیاسی به صورت شرکت در انتخابات، یکی از بارزترین وجوه کنش سیاسی در جوامع است که به علت تاثیرگذاری گسترده در فرایند‌های سیاسی، وضعیت ساخت سیاسی، امنیت، توسعه و رفاه شهروندان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. رفتار انتخاباتی یا رای دادن افراد در هر جامعه، تحت تاثیر عوامل متعددی است. در واقع، موقعیت‌ها و شرایط به همراه درک و تحلیل فرد، در نهایت منجر به رفتار یا کنشی می‌گردد که حاصل آن بروندادی به نام رای به سود شخص، حزب یا جریان سیاسی-فکری خاص است.

ترجیحات و تصمیات افراد بیش از هر چیز، تحت تاثیر ساخت‌ها، بافت‌های فرهنگی و اجتماعی، شکاف‌های سنی و جنسی، خصلت‌های ملی، نظام‌های سیاسی، نظام انتخاباتی متفاوت در جوامع متفاوت است. در جوامع سیاسی پیشرفته در سایه وجود احزاب سیاسی نوعی فرهنگ سیاسی مشارکتی مشاهده می‌گردد که شهروندان در آن با آگاهی و به صورت عقلانی وارد مشارکت سیاسی و کارزار انتخاباتی می‌شوند.

در واقع، در این جوامع احزاب سیاسی نقش مهمی در آموزش سیاسی شهروندان و آگاهی بخشی به آنها دارند، در حالیکه در جوامعی مثل ایران که احزاب سیاسی وجود ندارند، فاصله گرفتن از فرهنگ سیاسی مشارکتی و نمود فرهنگ سیاسی تبعی و محدود مشاهده می‌شود که در این راستا چالش‌ها و آسیب‌های زیادی متوجه مشارکت سیاسی شهروندان و به طور کلی توسعه نظام سیاسی می‌شود.

در این زمینه «محمد آریانپور»، «مرتضی اباذری» و «خلیل بهرامی قصرچمی» در پژوهشی با نام «بررسی چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه در نظام انتخاباتی جمهوری اسلامی ایران» به این مهم توجه کرده و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی و واکاوی قرار داده‌اند که در ذیل مختصری از آن را می‌خوانید:

مسایل مشارکت سیاسی (رای دهندگان)

بومی‌گرایی

یکی از مسائلی که در انتخابات مختلف نمود دارد، این است که شهروندان به این مساله دارند که به کاندیدایی رای بدهند که بومی منطقه آنها است. اگرچه این شاخص را می‌توان در شاخص کلی قومیت‌گرایی بررسی کرد، اما به صورت جداگانه نیز می‌توان به آنها پرداخت.

در جوامع دارای احزاب سیاسی، انتخابات صحنه رقابت سیاسی احزاب برای کسب قدرت است و در حقیقت انتخابات پیروزی یک حزب به شمار می‌رود نه پیروزی اشخاص. برعکس در جوامعی که فرایند توسعه سیاسی کندتر انجام می‌پذیرد، در جریان انتخابات یکی از شاخصه‌های مورد قبول عموم، بومی بودن کاندیدا است.

در ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومی‌گرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیداست و نامزد‌ها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب می‌کننددر ایران در برخی انتخابات به ویژه در انتخابات نمایندگی مجلس هنوز هم رفتار انتخاباتی مبتنی بر ارجحیت مسائلی مانند بومی‌گرایی در برخی نقاط، برای شرکت در انتخابات و رای دادن به کاندیدا است و نامزد‌ها در محله و منطقه محل تولد خود، بیشترین آراء را کسب می‌کنند. در این صورت، شاخصه‌های دیگر نماینده مانند تحصیلات عالیه، سوابق خدماتی و سیاسی، وابستگی حزبی و... تحت الشعاع قرار می‌گیرد.

قومیت‌گرایی

در ایران به طور معمول رای‌دهنده ترجیح می‌دهد به کسی رای دهد که به لحاظ ایدئولوژی و حزبی و به لحاظ قومی، زبانی و مذهبی به او نزدیک باشد. به عنوان نمونه برخی شهر‌ها از نظر بافت اجتماعی دارای چندین ایل و طوایف مستقل است و بیشتر جمعیت شهر یا استان ترکیبی از ایلات و قبایل مختلف است. این مساله روی انتخابات نیز تاثیر داشته است. به نظر می‌رسد که تعصبات قومی و قبیله‌ای در چنین مراکزی به ویژه در انتخابات نمایندگان مجلس تاثیر به سزایی دارد.

کمبود اطلاعات و آگاهی سیاسی

به دلیل فقر اطلاعات در مورد انتخابات و ابعاد آن، رفتار‌های معلق در بین رای دهندگان بسیار زیاد است، زیرا فرد نه از حقوق خود در انتخابات آگاه است و نه بازیگران انتخاباتی را می‌شناسد. همچنین همیشه در تلاش است در لحظات پایانی اطلاعاتی کسب کند. در این شرایط، مکانیسم‌هایی هستند که با دادن اطلاعات نه چندان صحیح این خلا اطلاعاتی را پر می‌کنند. گاهی نیز فقط با صرف مهر خوردن شناسنامه‌ها در انتخابات شرکت می‌کنند و معمولا آراء باطله به صندوق می‌ریزند یا به خیل کسانی می‌پیوندند که از پا صندوقی‌ها برای رای دادن کمک می‌خواهند.

مسایل مشارکت سیاسی (کاندیداها)

تعدد ثبت نام‌کنندگان

یکی از معیار‌های آزاد و عادلانه بودن انتخابات به مقررات ناظر بر امکان نامزدشدن افراد در انتخابات برمی‌گردد. شاید تصور شود که در این زمینه وضعیت مطلوب این است که یک رقابت آزاد و بدون نظارت میان همه متقاضیان شرکت در انتخابات برقرار شود، زیرا در این صورت، حداکثر قدرت انتخاب به رای‌دهندگان داده می‌شود و آنها می‌توانند از بین طیف گسترده‌ای از افراد و افکار دست به انتخاب بزنند، اما واقعیت این است که قانون‌گذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رای‌دهندگان و نهاد‌های نظارتی و اجرایی انتخابات می‌شود، نیز توجه کند.
قانون‌گذار همان قدر که باید دغدغه مشارکت و رقابت گسترده و حداکثری را داشته باشد، باید به مشکلاتی که از رهگذر تعداد زیاد داوطلبین گریبانگیر رای‌دهندگان و نهاد‌های نظارتی و اجرایی انتخابات می‌شود، نیز توجه کند

احتمال فقدان صداقت در گفتار کاندیدا‌های انتخاباتی

تمام تلاش کاندیدا‌ها این است که نظر رای دهندگان بیشتری را جلب کنند. در کلان شهر‌ها که وسعت جغرافیایی سبب کاهش تعاملات اجتماعی نزدیک و مستقیم شده، تبلیغات ابزار مناسبی برای شناخت کاندیدا‌ها است. همچنین تبلیغات به کاندیدا‌ها اجازه می‌دهد خود را به عنوان افرادی مطلوب به گروه‌های مختلف اقتصادی- اجتماعی معرفی کنند.

نبود فرصت‌های برابر برای تبلیغ

یکی از مواردی که باعث می‌شود مشارکت عاقلانه و منطقی در حوزه نامزد‌های انتخاباتی صورت نگیرد این است که بسیاری از افراد شایسته و دارای صلاحیت به دلایل مختلف از جمله دلایل اقتصادی، توان شرکت در انتخابات را ندارند و حتی اگر فرصت مشارکت را بیابند توانایی تبلیغات در برابر رقبای ثروتمند خود را ندارند، چرا که یکی از چالش‌های انتخاباتی خریدن رای در مناطقی از کشور است.

همچنین ممکن است نامزد‌های انتخاباتی زیادی دارای تمکن مالی باشند ولی صلاحیت و شایستگی احراز این جایگاه را نداشته باشند. بر این مبنا یکی از چالش‌های اساسی این است که فرصت‌های برابری برای تبلیغات وجود ندارد.

راهکارها:

با توجه به مسایل و چالش‌های مطرح شده در انتخابات، راهکار‌هایی مانند اطلاع رسانی و آموزش سیاسی، جامعه‌پذیری سیاسی، پاسخگویی دولتمردان و رفع نیاز‌های مردم، تبیین میانی دینی و گسترش آن در جامعه، ایجاد ضوابطی برای احراز شایستگی کاندیدا‌های انتخاباتی و معیار‌های سختگیرانه‌تر در مرحله ثبت‌نام و نظارت دقیق و عادلانه بر تبلیغات پیشنهاد می‌شود.
همچنین دولت‌ها باید بکوشند با کار فرهنگی و آموزش، زمینه را برای مشارکت سیاسی و انتخاباتی آگاهانه و عقلایی فراهم سازند و با نظارت‌های دقیق در انتخابات ملی، توانایی، دانش و بینش، راستگویی و درست‌کرداری، تجربه، آشنایی به مسائل جهانی، واقع گرایی، استواری و بردباری نامزد‌ها را تحت مدیریت و راستی آزمایی قرار دهند.

منبع: ایرنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • نظرسنجی| پیشتازی اندک بایدن نسبت به ترامپ
  • چالش‌ها و راهکار‌های مشارکت سیاسی آگاهانه
  • فیلم لو رفته از بایدن درباره احتمال توافق با ایران؛ پای ترامپ وسط است؟
  • مسئله مردم نرخ رشد نقدینگی نیست، مردم تورم را می‌بینند
  • افزایش ۴ برابری مالیات پرداختی بانک های اروپایی به روسیه
  • بایدن هم مثل ترامپ عربستان را قربانی می‌کند؟
  • پیش‌بینی نتیجه انتخابات آمریکا توسط پیش‌گوی معروف
  • نارضایتی مردم آمریکا از سیاست‌های بایدن در قبال جنگ غزه
  • رای‌دهندگان آمریکایی به ترامپ نگاه مثبت‌تری دارند
  • پیشی گرفتن ترامپ از بایدن در نظرسنجی‌ها