Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش باشگاه خبرنگاران دانشجویی(ایسکانیوز)، روح‌الله اسلامی با اشاره به اینکه در عرصه روابط بین‌الملل کشورها از نظر میزان قدرتی که دارند به سه سطح قدرتمند، میانه و ضعیف تقسیم می‌شوند، اظهار کرد: تعداد کشورهایی که در دسته کشورهای قدرتمند جای می‌گیرند، زیاد نیست. یعنی حدود 20 کشور هستند که منابع اقتصادی، نظامی و علمی و تکنولوژی در اختیار دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


 
وی ادامه داد: این کشورها می‌توانند در عرصه بین‌الملل منافع خود را دنبال کنند و در این راستا اقدامات مختلفی را انجام می‌دهند، از جمله اینکه سعی می‌کنند از طریق سرمایه‌گذاری در سایر کشورها، حوزه نفوذ خود را گسترش دهند، در نقاط مختلف دانشگاه و مراکز علمی تاسیس می‌کنند و یا حتی گاهی اوقات اقدام به راه‌اندازی جنگ و ایجاد پایگاه‌های نظامی در کشورهای مختلف می‌کنند. 

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه بر این اساس در عرصه بین‌الملل نوعی سلسله مراتب وجود دارد، عنوان کرد: در سطح بین‌الملل هر کدام از کشورهای مختلف بر اساس قدرت نظامی، اقتصادی و علمی و تکنولوژی جایگاه خاصی دارند. طبیعی است در چنین فضایی کشورهایی که قدرت بیشتری دارند دست به هر کاری می‌زنند. 

اسلامی با بیان اینکه در این دسته‌بندی ایران دارای جایگاه میانه است، اضافه کرد: همچنین برخی از کشورها نیز به علل مختلف مانند دلایل تاریخی، جغرافیایی یا از حیث نیروی انسانی جایگاه‌های ضعیف‌تری دارند. 

وی در ادامه به بررسی سه دیدگاه متفاوت برای اصلاح نظام بین‌الملل پرداخت و افزود: یکی از این دیدگاه‌ها، نگاه واقع‌گرایانه است. از منظر واقع‌گرایی، استکبار به معنی زور گفتن یک کشور به سایر کشورها و دنبال کردن منافع خود به صورت یکجانبه، همواره وجود دارد، یعنی در تمام تاریخ همواره چنین کشورهایی وجود داشته‌اند. در زمان‌های گذشته مغول‌ها، رومی‌‎ها، انگلیس و روسیه جزو حکومت‌ها و کشورهای زورگو به حساب می‌آمدند و اکنون آمریکا چنین جایگاهی در نظام بین‌الملل دارد. 

عضو گروه علوم سیاسی هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: از نظر واقع‌گرایان، کشورهای متوسط و ضعیف باید به منظور ایستادگی در برابر استکبار خود را قدرتمند کنند، یعنی توان نظامی و قدرت ملی محکمی داشته باشند و سعی کنند در منطقه یا در نظام بین‌الملل در جایی بایستند که موازنه برقرار شود. در صورت برقرار بودن موازنه، احتمال اینکه این کشورها از کشورهای قدرتمند ضربه بخورند، کمتر می‌شود. 

اسلامی دیدگاه آرمان‌گرایانه را به عنوان دومین مورد از این دیدگاه‌ها برشمرد و گفت: این دیدگاه بیان می‌کند که ما انسان‌ها با حیوانات فرق داریم پس باید محیطمان را با عقلمان کنترل کنیم و همان طور که در داخل کشورها نظام‌های دموکراتیک وجود دارد و در مورد بسیاری از مسائل مردم نظر می‌دهند و قراردادهای اجتماعی وجود دارد، در محیط بین‌الملل نیز باید چنین کاری را انجام دهیم. 

این استاد دانشگاه بیان کرد: در حقیقت از منظر آرمان‌گرایان، تنها راهی که به وسیله آن می‌توان جنگ، خشونت و استکبار را در عرصه بین‌الملل از بین برد، ایجاد قوانین بین‌المللی و تقویت سازمان‌های بین‌المللی و رژیم‌های حقوقی‌ای است که که تمام کشورهای دنیا در آن‌ها سهم دارند. یعنی اگر کشوری می‌خواهد در برابر یک کشور مستکبر بایستد، باید طبق قوانین دیپلماتیک و با حمایت از سازمان‌ها و رژیم‌های بین‌الملل عمل کند. کانت یکی از متفکران معتقد به این نگاه بود. 

وی از دیدگاه انتقادی به عنوان سومین دیدگاهی که در خصوص اصلاح نظام بین‌الملل وجود دارد، نام برد و اظهار کرد: این یک دیدگاه چپ‌گرایانه است و طرفداران این دیدگاه معتقدند که نه از منظر واقع‌گرایی و نه از منظر آرمان‌گرایی، نمی‌توان با کشورهای زورگو مقابله کرد و تنها راهی که به این منظور وجود دارد، مبارزه است. 

عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد تصریح کرد: طبق دیدگاه انتقادی کشورهای ضعیف و میانه، باید سیاستی را در پیش گیرند که تا حد ممکن وابستگی آنان را به کشورهای قدرتمند کاهش دهد. باید یک بلوک یا کمربندی از کشورهای ضعیف یا میانه ایجاد شود تا به وسیله آنان بتوان جلوی استکبار را گرفت. مانند اتحادیه آفریقا و پیمان عدم تعهد که ریشه‌های چپ‌گرایانه و انتقادی دارند. 

اسلامی با اشاره به این که سازمان اوپک نیز به منظور ایستادگی تولیدکنندگان نفت در برابر کشورهایی که خریدار نفت بودند و زور می‌گفتند ایجاد شد، خاطرنشان کرد: همچنین سازمان همکاری اسلامی و عدم تعهد نیز همه بر اساس دیدگاه انتقادی تاسیس شده‌اند تا بتوانند در برابر کشورهای مستکبر و زورگو بایستند. 

وی با بیان اینکه اکنون هر سه این دیدگاه‌ها در جهان وجود دارند، ادامه داد: همچنین از سال 1945 به بعد، دیدگاه انتقادی به شدت رواج داشت. در آن زمان مصر، هندوستان، ایران و برخی دیگر از کشورها به سمت گفتمان چپ‌گرایانه و مخالفت با نظام سلطه حرکت کردند. حرکت‌های چپ‌گرایانه به خصوص پس از فروپاشی شوروی ضعیف شد و حتی هند و مصر و بسیاری از کشورهای عضو جنبش عدم تعهد نیز این سیاست‌ها را دنبال نکردند. 

اسلامی با بیان اینکه در حال حاضر اکثر دولت‌های دنیا به منظور عادلانه کردن نظم و ترتیبات بین‌المللی بیشتر واقع‌گرایانه رفتار می‌کنند، عنوان کرد: یعنی این کشورها اساس رفتارهای خود را بر مبنا رویکرد واقع‌گرایی قرار داده‌اند و منافع ملی خود را دنبال می‌کنند و توان نظامی خود را افزایش می‌دهند. این کشورها حتی از قدرت کشورهای قدرتمند نیز به نفع خود استفاده می‌کنند. یعنی این کشورها از سرمایه و تکنولوژی کشورهای قدرتمند نیز به نفع خود بهره می‌برند و به این وسیله خود را قدرتمند می‌کنند. 

عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی ادامه داد: ژاپن، هند، چین و بسیاری دیگر از کشورها از رویکرد واقع‌گرایی تبعیت می‌کنند، یعنی این کشورها از قدرت، به منظور افزایش قدرت خود استفاده می‌کنند. در حالیکه رویکرد انتقادی در روبروی قدرت می‌ایستد و سعی در از بین بردن آن دارد، رویکرد واقع‌گرایانه می‌داند مقاومت در برابر قدرت بی‌فایده است، اما می‌توان قدرت را جهت داد و با استفاده از فنونی، آن را به سمتی که می‌خواهی بکشانی و قدرت خود را هم افزایش دهی.
 
وی افزود: همچنین برخی از کشورها نیز رویکرد آرمان‌گرایانه را در پیش گرفته‌اند. مثلا جنبش‌هایی مانند طرفداری محیط زیست، طرفداری آزادی‌خواهی و طرفداری زندگی مسالمت‌آمیز، در حال تلاش برای ایجاد قوانین بین‌الملل برای بهبود وضعیت زنان، کودکان و محیط زیست هستند. مثلا پیمان‌هایی که سازمان ملل نیز از آنان حمایت می‌کند، می‌توانند پشتوانه‌ای باشند برای اینکه کشورهای قدرتمند هر طور می‌خواهند رفتار نکنند. 

اسلامی ضمن لازم دانستن وجود نوعی پیوند بین این سه رویکرد، تصریح کرد: ایران نیز اگر به دنبال تغییر جایگاه خود در منطقه و عرصه بین‌الملل است و نسبت به مناسبات بین‌الملل انتقادی دارد، می‌تواند از این سه رویکرد استفاده کند. به این منظور ایران باید رویکرد واقع‌گرایی را اصل قرار دهد و به خصوص تا می‌تواند منابع قدرتی مانند اقتصاد و تکنولوژی را کسب کند و حتی خود را به گونه‌ای همراستا نشان دهد اما در باطن و به صورت رویکردهای موازی می‌تواند از یک طرف رویه‌های دیپلماتیک را دنبال کند و از طرف دیگر برخی مواقع از جنبش‌هایی که ترتیبات ناعادلانه موجود در نظام بین‌الملل را به چالش می‌کشند، حمایت کند. 

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در حال حاضر آمریکا مستکبرترین کشور جهان است، در خصوص تفاوت‌هایی که بین سیاست‌های دو حزب اصلی این کشور در در قبال سایر کشورها وجود دارد، بیان کرد: دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه در استراتژی تفاوتی با یکدیگر ندارند. یعنی اساسا به طور کلی به غیر از آمریکا، آلمان و فرانسه و انگلیس نیز در این خصوص استراتژی یکسانی دارند و بر اساس اسناد امنیت ملی‌ که نوشته‌اند، هدف کلان و کارهای راهبردی‌ای که انجام می‌دهند مانند هم است. 

وی ادامه داد: به عنوان مثال هیچ کدام این کشورها و به خصوص دو حزب اصلی آمریکا با قدرت‌گیری ایران موافق نیستند و سعی می‌کنند قدرت منطقه‌ای ایران را کاهش دهند، طرفدار بی‌ثباتی سیاسی در ایران هستند و هر حزبی که در آمریکا به قدرت برسد تلاش خواهد کرد که ایران به هیچ تکنولوژی‌ای دست پیدا نکند و تحریم‌ها را نیز گسترش خواهند داد. بنابراین این یک استراتژی کلان است و ربطی ندارد که در آمریکا چه کسی به ریاست جمهوری برسد. 

اسلامی با تاکید بر اینکه نمی‌توان با این مسائل به شکل شعاری و عوامانه برخورد کرد، تصریح کرد: این‌ها یک سری مباحث علمی هستند و نیاز هست که در این خصوص یک برنامه منسجمی توسط نخبگان طراحی شود، برخوردهای احساسی و شعاری نه تنها جواب نمی‌دهد بلکه می‌تواند منافع ملی کشور را نیز از بین ببرد.
 

منبع:  ایسنا
انتهای پیام/

کد خبر: 1079598 برچسب‌ها استکبارجهانی راهپیمایی ۱۳ آبان

منبع: ایسکانیوز

کلیدواژه: استکبارجهانی راهپیمایی ۱۳ آبان کشورهای قدرتمند دیدگاه انتقادی عرصه بین الملل نظام بین الملل رویکرد واقع چپ گرایانه واقع گرایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۴۸۶۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زرشناس: عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است

‌به گزارش خبرگزاری صداوسیما ، شهریار زرشناس استاد دانشگاه و پژوهشگر فلسفه سیاسی شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ با حضور در برنامه گفتگوی ویژه شبکه خبر  و  ابراهیم متقی کارشناس مسائل بین‌الملل در ارتباط تلفنی درباره  اعتراضات دانشجویان دانشگاه‌های آمریکا و اروپا در حمایت از غزه  گفتگو کردند.

 مقدمه: خیزش ضدصهیونیستی دانشجویی در آمریکا به ۶۰ دانشگاه و البته مؤسسه آموزشی در سایه خشونت کم سابقه پلیس رسیده و تاکنون دست‌کم ۶۰۰ دانشجو و استاد دانشگاه بازداشت شدند. 

سؤال: خیزش ضدصهیونیستی در دانشگا‌ه‌های آمریکا، مؤسسات آموزش عالی و حالا هم که استرالیا، آلمان، فرانسه و بسیاری کشور‌های دیگر اروپایی علت این جنبش اعتراضی دانشجویان در حمایت از فلسطین و غزه چیست؟
شهریار زرشناس؛ استاد دانشگاه و پژوهشگر فلسفه سیاسی: من گمان می‌کنم برای بررسی این پدیده باید دو علت را، یکی علت درازمدت و یکی علت کوتاه مدت را توجه قرار دهیم. من این پدیده را صرفاً یک رویداد سیاسی که مثلاً فقط حاصل از تحریک شدن وجدان عمومی در قبال جنایات رژیم صهیونیستی باشد نمی‌بینم، این را فراتر می‌بینم، یعنی اگر بیاییم نگاه کنیم در خصوص رویداد‌هایی که در شاید یک دهه اخیر و کمی بیشتر رخ می‌دهد و بعد به آن علت درازمدت و کوتاه‌مدت نگاه کنیم، بیش از ۱۰ سال است که روند عمومی سیاست و آن ساختار سیاست لیبرالی که مبتنی بر اتمیسم اجتماعی و مبتنی بر یک نظام حزبی و حرکت در ذیل مفهوم جامعه مدنی بر مبنای خواست‌های اجتماعی در چارچوب یک نظام پارلمان‌تالیستی است، بیش از ۱۰ سال است شاید حدود ۱۵ سال است که این روند جاذبه و قدرت بسیج خود را از دست داده، این حرف را من نمی‌زنم، فیلسوفانی مثل ژان ژاک رانسیر و بعضی از غربی‌ها می‌زنند و یک دوگانه‌ای را خود رسانه‌های غربی هراسان ایجاد کردند در این خصوص که می‌گویند پدیده‌ای ورای مرز‌های معمول سیاست لیبرال که آنها آن را پوپولیسم می‌نامند، حالا من در بحثم صحبت نمی‌کنم چقدر درست است یا غلط است، آنها این را می‌گویند. یک چنین روندی شروع شده، بعد جلوتر می‌آییم می‌بینیم که در همین دو سال اخیر رویدادی مثل جنگ اوکراین را داریم و نتایجی که این جنگ ایجاد کرده، تبعاتی که دارد، تغییراتی که در ساختار نظام بین‌المللی ایجاد می‌کند، قبل‌تر از آن و همچنین در ادامه آن، روی افول هژمونیک نظام جهانی و بعد آن فضای واگرایی که در رأس نظام جهانی ایجاد می‌شود که فرصت عجیبی دارد برای دولت‌های استقلال طلب و ملت‌ها ایجاد می‌کند. در ادامه آن باز دوباره می‌آییم جلو؛ رویداد هفت اکتبر سال گذشته، بعد رویداد عملیات ایران؛ اینها را که کنار هم نگاه می‌کنیم می‌بینیم که به تعبیر یک نویسنده‌ای که می‌گفت باد‌ها خبر از تغییر فصل می‌دهند، ما احساس می‌کنیم انگار یک اتفاقی پیش می‌آید که این اتفاق فراتر از صرف مرز‌های سیاسی است. من حتی حرکت دانشجویان را که ما می‌گوییم سبقه ضدصهیونیستی، ولی روایت صهیونیستی؛ وجه اصلی هویت عالم غرب مدرن است. وقتی شما روایت صهیونیستی را مورد حمله قرار می‌دهید در واقع دارید وجه بنیادین هویتی عالم غرب مدرن و وجه تمدنی را دارید مورد حمله قرار می‌دهید.

سؤال: این را در شعار‌هایی که دانشجویان در این جنبش اعتراضی در دانشگاه‌های مختلف هم سر می‌دهند می‌توانیم ببینیم.
زرشناس: بله، کاملاً، حتی شعار مرگ بر آمریکا، اصلاً من سویه را می‌خواهم بگویم، بعد ببینید دو اتفاق؛ یک اتفاق این است که ترکیب دو عامل است؛ یکی این است که عالم غرب مدرن، این یک بحث فلسفه- تاریخی است. عالم غرب مدرن از اواخر قرن نوزدهم وارد دوران بحران انحطاط خود شده، این را من نمی‌گویم؛ این را نیچه می‌گوید، با زبان دیگری توین‌بی می‌گوید، با زبان دیگری اِشپَینلِر می‌گوید، با یک روایتی لِوُفِر می‌گوید، یک روایت دیگری مارتین هایدِگِر می‌گوید، با یک بیان دیگری فوکو می‌گوید؛ این یک بحث عمومی است که عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده، وقتی چنین اتفاقی رخ می‌دهد یعنی مدرنیته دارد کم کم قدرت اقناعی خود را از دست می‌دهد، مدرنیته دارد، از همه مهم‌تر وجه هژمونیک خود را از دست می‌دهد و این سیطره هژمونیک آن دارد خرق می‌شود، بعد  این عامل بلندمدت است که اساساً نزدیک صد سال است که پیش می‌آید. علاوه بر آن یک عامل کوتاه‌مدت هم هست و آن این است که سیاست‌های سه چهار دهه اخیر نئولیبرالی در نظام سرمایه‌داری بین‌المللی هم در آمریکا، هم در کشور‌های اروپایی و همچنین کشور‌های شبه مدرن وابسته به آنها یا غیر از آن در واقع نوعی بحران اجتماعی و فرهنگی ایجاد کرده که همین مسأله هم دوباره قدرت اقناعی و جاذبه مدل گفتار مدرنیته را از بین برده یا کم‌رنگ کرده و نظام رسانه‌ای اینها را هم در بسیج کردن، صورت بندی و نوعی تحمیق کردن دچار مشکل کرده است. این یک اتفاق موجب می‌شود که اگر تا کنون این مجموعه سیطره هژمونیک مدرنیته می‌توانست نوعی وجدان تحمیق ایجاد کند، یعنی وجدان اخلاقی انسانی جامعه را تحمیق و غیرفعال کند، حالا، چون این سیطره خرق می‌شود این دچار روزنه‌هایی در خود می‌شود، نمی‌گویم به طور کامل از بین رفته، دارد دچار روزنه‌هایی می‌شود، بنابراین یک نوع وجدانی که تا به حال سرکوب می‌شد، یک نوع وجدان بیدار اجتماعی، اعتراضی کم‌کم دارد میدان پیدا می‌کند و فعال می‌شود. من گمان می‌کنم حتی اگر این بار این جنبش مهار شود و احتمال که خواهد شد، هر چند به سختی، باز هم ما شاهد نمونه‌هایی خواهیم بود؛ حرکت و رویداد‌هایی که اینها مایه‌های دیسکورسیک و تمدنی دارند، یعنی دارند یک نوع گفتارسازی و آلترناتیوسازی می‌کنند، ممکن است وجه ایجابی آنها اصلاً پررنگ نباشد، چون ما در یک دوران گذار تاریخی به سر می‌بریم، اما نکته مهم این است که دارند حکایت می‌کنند که مدرنیته آن قدرت اقناعی خود را دارد از دست می‌دهد.

سؤال: ناظر بر تعبیری که به کار بردید، سؤال بپرسم؛ وجدان بیدار اجتماعی حالا در این رویداد را بررسی کنیم، اما نظام آمریکا تلاش می‌کند که صدای این وجدان بیدار اجتماعی شنیده نشود در این اجتماع ضدصهیونیستی، علت این تلاش چیست؟
زرشناس: می‌خواهد آن چه که رخ می‌دهد تحریف کند، اگر اینها بپذیرند که نوعی وجدان بیداری بلند شده که دارد خرق می‌کند، هرچند نه تام و تمام و تا حدودی خرق می‌کند سیطره هژمونی مدرنیته و عالم مدرن را؛ این یک معنا دارد و معنای آن این است که نشان می‌دهد مدرنیته دارد توان خود را از دست می‌دهد و دوران گذار و زمستانش فرارسیده. وقتی ما بحث فلسفه- تاریخی از ورود عالم غرب مدرن به دوران بحران و انحطاط می‌کنیم، چه می‌گوییم؟ می‌گوییم یک عالم و تمدنی دارد وارد زمستانش می‌شود. عوالم تاریخی و تمدن‌ها مثل انسان‌ها هستند، یک لحظه‌ای به دنیا می‌آیند، دوران تکوین، کودکی و جوانی دارند، دوران نُضج پیدا می‌کنند و یک زمانی هم می‌رسد که در سرازیری حرکت در مسیر قهقرا قرار می‌گیرند. عالم غرب مدرن از منظر فلسفه- تاریخ، در رنسانس به دنیا آمده، اتفاقاً در همان رنسانس، سودا‌های شدید صهیونیستی دارد. در همان رنسانس به دنبال تأسیس نظام جهانی است. وعده نظام جهانی می‌دهد، می‌خواهد آن را محقق کند با محوریت آموزه‌های صهیونیستی. از قرن هجدهم به بعد که دوران روشنگری است، از منظر فلسفه- تاریخ، دوران نضج اینهاست، اینها این را عملیاتی می‌کنند و در هیأت نظام جهانی کاملاً به وجود می‌آورند.

 عالم غرب مدرن وارد بحران شده است 

زرشناس:  این نظام جهانی یک ساختاری از کشور‌هایی که خود را ارباب دنیا می‌دانند و جهان را غارت می‌کردند، نیروی کار مردم را استثمار می‌کردند، منابع طبیعی را غارت می‌کردند و کشور‌ها را به بازار مصرف بدل می‌کردند، چنین وضعی ایجاد می‌کند و از اواخر قرن ۱۹، بنا بر آن چه که ما در نزد خود فیلسوفان غربی می‌بینیم، نیچه می‌گوید، ِاشپَنگلر می‌گوید، توین‌بی می‌گوید، فوکو می‌گوید، هایدگر می‌گوید، زیمل می‌گوید که این عالم غرب مدرن دارد وارد بحران خود می‌شود. دارد پاییز و فراتر از آن زمستانش فرارسیده. این زمستان وقتی فرامی‌رسد یکی از مؤلفه‌هایش این است؛ قدرت اقناعی ضعیف می‌شود و چاقو دسته خود را می‌برد. الان چیزی که ما می‌بینیم این است؛ در متن دانشگاه‌های آمریکا که کانون تولید دیسکورس‌های تحمیق‌گر هستند به منظور این که مقوم تداوم حیات عالم غرب مدرن و تمدن آمریکایی ذیل این باشند، ما شاهد این هستیم که عنصر بنیادین آن که روح این عالم را دارد، روح عنصر مقوم آن است، یعنی وجه صهیونیستی مدرنیته، چون اگر راجع به مدرنیته صحبت کنیم، مدرنیته؛ سنتزی است از یونانیت و یهودیت؛ منتها یهودیت صهیونیستی. این عنصر دارد مورد حمله قرار می‌گیرد، این خیلی نکته مهمی است، یعنی سابقه جنبش‌های دانشجویی را در امریکا و اروپا ببینید، جنبش‌های دانشجویی قبلی یا وجه دیسکورسیک ندارند یا اگر دارند نهایتاً مثل مه ۱۹۶۸ به دنبال  این هستند که تلقی مدرن لیبرالی از آزادی را به حوزه‌های بیشتری گسترش دهند که نتیجه اش شد، انقلاب جنسی دوم آمریکا و اروپا. این نتیجه جنبش ۱۹۶۸ است، این انتهای آن اعتراض است. اعتراض اجتماعی آنها هم؛ اعتراض به این است که چرا سرباز آمریکایی مثلاً در جنگ ویتنام کشته می‌شود؟ یعنی اعتراض به خود اصل نظام جهانی نیست، اعتراض به عناصر ساختاری و هویتی مدرنیته نیست، این‌جا اعتراض؛ عنصر و رکن اصلی ساختاری هویت مدرنیته را مورد حمله قرار می‌دهد.

سؤال: ابراهیم متقی؛ کارشناس مسائل سیاسی و بین‌الملل هم به جمع ما اضافه شدند با آقای زرشناس راجع به تلاش نظام آمریکا برای این که صدای این تجمع ضد صهیونیستی شنیده نشود، صحبت می‌کردیم، اما در کنار آن صحبت کنیم به ورود خشونت‌آمیز پلیس در این سطح که می‌توانیم بگوییم در جامعه نخبگانی و دانشگاهی آمریکا و اروپا، این سطح از ورود خشونت‌بار، کم‌سابقه است و در کنار آن اشاره‌ای کنیم به اظهار نظر وزارت امورخارجه آمریکا که اشاره‌ای نکرده به دستگیری دانشجویان و اساتید و اشاره کرده که در کشورش دموکراسی وجود دارد؟
متقی: از آقای زر شناس عزیز  تشکر می‌کنم که نکات بسیار دقیقی را در تبیین بحران معنا در جهان غرب ارائه داده‌اند این یک واقعیت جدیدی هستش که تحت تاثیر موج‌های انقلاب تکنولوژیک قرار دارد وقتی که ما صحبت از جامعه شبکه‌ای می‌کنیم وقتی که دگرگونی‌های ابزاری و تکنولوژیک را آثارش را در محیط اجتماعی می‌بینیم در اون شرایط و فضا به این جمع بندی می‌رسیم که یک هویت جدیدی در برابر آن شکل‌بندی‌های مسلط هنجاری در سیاست بین الملل و جامعه امریکا و جهان غرب دارد شکل می‌گیرد که اون فضایی هستش که حاشیه دارد یواش یواش قدرت پیدا می‌کند همونجوری که من حماس را و حزب الله را و گروه‌های مقاومت در عراق و یمن را به نوعی نشانه‌های ظهور حاشیه و باز تولید قدرت حاشیه می‌دانم طبیعی است که این وضعیت در مورد جهان غرب هم وجود دارد یعنی اینکه حاشیه هم در حاشیه نظام بین الملل معنا پیدا می‌کند و هم در خود جهان غرب و نظام سرمایه داری حاشیه می‌تواند خودش را بازتولید کند واقعیت این هستش که نیرو‌های اجتماعی در هر دوران تاریخی درصدد بر می‌آیند تا هویت خودشان را منعکس کنند، اما احتیاج به یک موضوع دارند احتیاج به یک سوژه دارند احتیاج به یک بهانه دارند برای اینکه اعتراض خودشان را نسبت به ساختار بیان بکنند و امروز من فکر می‌کنم در همه جهان و به ویژه در امریکا و بسیاری از کشور‌های اروپایی نسل‌کشی اسرائیل تبدیل شده به یک موضوع اعتراضی گروه‌های اجتماعی گروه‌های عدالت‌طلب، جوانان، دانشجویان بسیاری از این نشانه‌ها در سال هزار و نهصد و شصت و هشت هم وجود داشت بسیاری از این نشانه‌ها در سال هزار و نهصد و هفتاد و چهار و هفتاد و پنج در امریکا هم وجود داشت بسیاری از این نشانه‌ها را ما در فضای جنبش‌های ضد وال‌استریت هم می‌بینیم بنابراین یک نوع گرایش ضد ساختاری در خود جهان غرب وجود دارد که دارد نشان می‌دهد با نظم فعلی با اون اقتدار و هژمانی موجود سرمایه‌داری و جهان غرب هماهنگی چندانی ندارد و البته معتقد عجب ورود کند.

سوال: آقای زرشناس ما یک ورود کم‌سابقه پلیس را می‌بینیم در آمریکا ضمن اینکه این کشور‌ها مدعیان حقوق بشر و آزادی بیان هم هستند؟
زرشناس:  ببینید امریکا زمانی که بنیان‌گذاری شد می‌دانید حاصل جنگ‌ها استقلال بود که از سال هزار و هفتصد و  هفتاد و شش تا هزار و هفتصد هشتاد و سه میلادی انجام شد و  جنگ‌های استقلال که شروع شد و امریکا تاسیس شدقانون اساسی که توسط اون گروه طیفی از دولتمردان اغلب فراماسون و طرف‌دار سرمایه داری که این‌ها پدران بنیان‌گذار می‌نامند که نوشته شد یک اصل متمم یک متمم اصل اول دارد که اون متمم درو اقع تاکید بر آزادی بیان است ببینید دقت بفرمایید لیبرالیزم که ایدئولوژی محوری است که جامعه امریکا اصلاً دولت ایالات متحده آمریکا را بنیان‌گذاری کرد و در سه صورت مختلف لیبرال کلاسیک و لیبرالیزم حالا ارشادی و شبه سوسیال دموکراتیک و اخیراً نئو لیبرالیسم دارد اداره می‌کند این کشور را و جهان سرمایه‌داری را شعار محوری اش ادعای بحث آزادی است و اصلاً جدیدا اونچیزی را که اصل می‌گیرده این نگاه کنید متفکران غربی خود متفکران غربی مثل کسانی مثلاً تئودور آدورنو که کتاب دیالکتیک روشنگری را نوشتند می‌گفتند آن سوی عقل روشنگری آن سوی مدعا‌های آزادی یعنی می‌گفتند روشنگری دارد می‌گوید خردگرایی در حالی‌که یعنی مدرنیته درحالی‌که بی‌خردی را آورده می‌گوید آزادی در حالی که استبداد را اعمال کرده می‌گوید تصویر روشن علمی از جهان درحالی‌که مجموعه‌ای از خرافه‌های جهان را ترویج می‌کند آن سوی خرد مدرن خرد ابزاری مدرن خرد سرکوبگر مدرن که خرد نیست خرد واقعی نیست آن سویش اون چیزی است که موریس بلانشو بهش می‌گوید اشاره به سادیسم، می‌گوید ذات این امر سرکوبگری و خشونت ذات مدرنیته اونچیزی که دارد مدرنیته را اداره می‌کند و جامعه امریکا را اینجور موارد که پیش می‌آید این خودش را نشان می‌دهد شما در مورد ورود پلیس ببینید ما تو خود ایران هم سابقه داریم در دورانی که به هر حال دولت تحت سیطره امریکا تو ایران حکومت می‌کرد سه بار پلیس و ارتش وارد فضای دانشگاه شدند یکی در واقع در آذر هزار و سیصد سی و دو بود یکی در بهمن هزار و سیصد چهل ارتش شرط باز فرستاد یکی هم در سیزده آبان سال پنجاه و هفت در امریکا شما نگاه بکنید این دانشجو‌ها نه کسی را کشتند نه به کسی حمله کردند،  نه سطل آشغالی سوزاندند نه شیشه‌ای شکستند نه درختی قطع کرده‌اند نه با کسی دعوا کردند این‌ها فقط تجمع کرده بودند آن هم در درون دانشگاه چه دلیلی دارد که پلیس این شکلی ارتش این شکلی مرز‌ها را در نوردد و وارد دانشگاه شود، آن باطن سرکوبگر استبدادی لیبرالیزم است که ویترین خودش را  به آزادی می‌بنند.

سوال: آقای متقی الان می‌بینیم که پلیس در آمریکا از هر ابزاری برای سرکوب دانشجویان دارای استفاده می‌کند خود دانشجویان اعلام می‌کنند که این برخورد دولت آمریکا نشانه نبود دموکراسی و آزادی بیان در این کشور هستش ولی ما اظهار نظر‌های مختلف مقامات آمریکایی از جمله وزیر امور خارجه آمریکا را که می‌بینیم بدون اینکه اشاره کند به هیچ دستگیری از اساتید و دانشجویان می‌گوید ما در کشورمان آزادی بیان داریم در کنارش رئیس مجلس به نمایندگان این کشور هشدار می‌دهد اگر دانشجویان تظاهرات خودشان ادامه بدهند گارد ملی را برای سرکوب اعزام می‌کنند؟
متقی:  نگاه کنید دوتا موضوع بسیار جدی وجود دارد نکته اول اینکه هرگاه امریکایی‌ها صحبت از دموکراسی می‌کنند شما بدانید این مفهوم دموکراسی در سیاست  عملی یعنی خشونت هر موقع  صحبت از حقوق بشر می‌کنند این به مفهوم کنش معطوف به جنگ است هر گاه صحبت از عدالت می‌کنند تلاش برای تثبیت ایجاد ساختار طبقاتی است بنابراین این واقعیت یک نوع ادبیاتی است که در ساختار سیاسی تو امریکا و جود دارد در دوران‌های مختلف تاریخی هم باز تولید شده در فضای امریکا مراجع ذی قدرت در اختیار صهیونیست‌ها است شما در نظر بگیرید هالیوود، اقتصاد، بورس، بانکداری، اتاق‌های فکری که تولید اندیشه راهبردی می‌کنند خوب تمامی موارد و مراکز و مراجع  نگاهشان یک نگاه حمایتی از اسراییل است،  اسراییل در فضای نسل کشی قرار گرفته این نسل کشی  اگر امریکایی‌ها اجازه بدهند که این اندیشه ارائه بشود این اندیشه در فضای اجتماعی امریکا باز تولید بشود شما مطمئن باشید قابلیت این دیگر وجود ندارد که خواسته باشند موضوع را جمع کنند یعنی در اون شرایط یک جو ضد اسرائیل به وجود می‌آید که در آن جو ضداسرائیلی مجلس سنا و نمایندگان دیگر قادر نخواهند بود تا بیست و یک میلیارد دلار برای سه سال آینده هزینه‌های مربوط به تسهیلات و کمبود بودجه را برای اسرائیلی‌ها تامین تحمیل کنند بنابراین پشت این خشونت یک معادله قدرت و نهاد‌های قدرت وجود دارد که اون‌ها نقش نیابتی را  در ارتباط با اسرائیل ایفا می‌کند بحثی است که دو نظریه پرداز روابط بین‌الملل به این موضوع اشاره داشتند.

سوال: آقای زرشناس به رسانه‌ها اشاره کردند بر خلاف همه مقاطع زمانی مختلف که رسانه‌ها در اختیار منافع غرب بودند در این دوره و در تجمع دانشجویی دانشگاه‌های آمریکا می‌بینیم که بازتابی از رفتار‌های متناقض غرب در حقوق بشر و آزادی بیان هستند؟
زرشناس: می‌گویم دقیقاً به همین دلیل هست، چون عرض کردم، چون سیطره هژمونی که مدرنیته دارد خلق می‌شود حداقل به صورت موردی این مسئله قدرت اقناعی مدرنیته را، چون کاهش داده بنابراین نظام رسانه‌ای هم که بر پایه این سیطره هژمونی بنا شده و مقوم آن بوده و نماینده اون بوده خوب طبیعی  است که آن هم کارایی خودش را دارد از دست می‌دهد خیلی امر واضحی هستش یعنی ببینید آن چیزی که قوام می‌داد قدرت می‌داد و موجب می‌شد که نظام رسانه‌ای بتواند عمل کند اون شرایطی بود که شرایط  هژمونی بود که نظام جهانی ایجاد کرده بود و مدرنیته، چون حاکم بود و ظرفیت  اقناعی داشت ساختار رسانه‌ای اش هم می‌توانست این امر را پیش می‌برد همچون که ساختار سیاسی اش پیش می‌برد ساختار سیاست معمولش هم چنان نظام دانشگاهی اش پیش می‌برد و حوزه‌های دیگر، اما وقتی که کلاً مدرنیته متزلزل می‌شود عالم غرب مدرن وارد دوران انحطاطش می شود چیزی آن چیزی پیش می‌آید که خود فیلسوف فرانسوی که خودش حالا در مجموع غرب مدرن تعلق دارد و دریافته بود و می‌گوید سوژه متزلزل سوژه زخمی اون نامی است که بر بشر مدرن و اومانیسم گذاشته این وضع وقتی پیش می‌آید خوب  نشان می‌دهد این نتیجه‌اش این است که با تضعیف قدرت اقناعی مدرنیته ساختار رسانه‌ای این نظام هم قدرت اقناعی اش را  از دست می‌دهد ضعیف می‌شود و از قضا سرکنجبین صفرا فزود این اینجوری می‌شود این علتش این هستش و ما از اینها از این به بعد بیش از اینها شاهد خواهیم بود یعنی ما از این به بعد بیش از این شاهد خواهیم بود که این سیطره هژمونی جا‌های مختلف خلق خواهد شد روزنه‌ها ایجاد خواهد شد همان‌گونه که در نظام جهانی فضا به سمت واگرایی رفت و فرصت برای دولت‌ها استقلال‌طلب مثل دولت ایران فراهم شده  فرصت برای ملت‌ها دارد فراهم می‌شود همان‌گونه که توازن بین المللی دارد تغییر می‌کند که از نشانه‌هایش همین رویداد وعده صادق و رویداد‌هایی نظیر این بود.

دیگر خبرها

  • وحشت بلومبرگ از قدرت ائتلاف‌سازی ایران
  • رئالیسم سیاسی چیست؟
  • برگزاری نشست رویداد خلیج فارس در خرمشهر
  • جدایی برگزاری بخش ملی و بین الملل جشنواره فیلم رضوان
  • اربعین حسینی برابر استکبار جهانی بازدارندگی ایجاد می‌کند
  • رویکرد امتی و جهانی رسانه ملی
  • بورل: نشانه‌های یک جنگ جهانی دوباره ظاهر شده است
  • کدام کشورهای جهان از سال ۲۰۱۰ غمگین تر شده‌اند؟ (+ اینفوگرافی)
  • عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است
  • زرشناس: عالم غرب مدرن وارد دوران بحران انحطاط خود شده است