بورس پس از انتخابات آمریکا به کدام سمت میرود؟
تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۵۲۵۹۲
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از خبرآنلاین، شاخص بورس حالا در کف حمایتی یک میلیون و دویست هزار واحد قرار دارد اما برخی معتقدند این ریزش می تواند در روزهای آتی ادامه یابد و حتی گزارش های مثبت شرکت ها نیز نتوانست مانع از ریزش شاخص و منفی شدن قیمت ها در بازار سهام شود.
نزول حساس بورس در آستانه انتخابات آمریکا بازار سهام یکشنبه را منفی به پایان رساند | افت ۲۶ هزار واحدی شاخص کل علیزاده آرانی، تحلیلگر بازار سرمایه در خصوص وضعیت کنونی بورس و تاثیر انتخابات آمریکا بر روند حرکت شاخص میگوید: به نظر می رسد بورس تاثیر کوتاه مدتی را از انتخابات آمریکا بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه بازار سرمایه بازار کوتاه مدتی نیست، تاکید کرد: درواقع برای سرمایه گذاران بلندمدت تفاوتی ندارد چه کسی رییس جمهور آمریکا می شود اما همان طور که اشاره شد همه بازارها تاثیری کوتاه مدت و فوری را از این اتفاق میپذیرند.
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه این حجم از حساسیت نسبت به انتخابات آمریکا امری مطلوب نیست، در پاسخ به این سئوال که آیا بورس بار دیگر در میان مدت وارد مدار رشد خواهد شد؟ گفت: این اتفاق رخ می دهد اما نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که بعید می دانم رشد بورس مانند ماه های اردیبهشت، خرداد و تیرماه روند شارپی و هیجانی را تجربه کند.
وی در توضیح این مطلب افزود: نکته مهم این است که بعد از برگزاری انتخابات آمریکا، کم کم تنور انتخابات در ایران داغ میشود در نتیجه بعید می دانم بورس در سال ۹۹ رشد قابل توجهی را شاهد باشد چرا که به شدت تحت تاثیر سیاست قرار می گیرد و رشد شاخص طبیعتا در این دوره کوتاه مدت خواهد بود.
وی در تحلیل وضعیت کنونی بازار به پایین بودن قیمت سهمها نسبت به ارزش ذاتی سهام اشاره کرد و گفت: در حال حاضر ارزش روز و ارزش جاری سهام خیلی پایینتر از ارزش ذاتی آنهاست، حتی وقتی بازار در اوج قرار داشت و شاخص بالاتر از ۲ میلیون واحد رفته بود، شرکتهای بنیادی و بزرگ که در بازار از بنیاد خوبی برخوردار بودند همچنان جای رشد داشتند. بنابراین معتقدم در حال حاضر ارزش ذاتی شرکتها به مراتب بالاتر از ارزش جاری و ارزش روز سهام این شرکتها هست. پس این فرصت و این فضا وجود دارد که سرمایه گذاران با دید بلندمدت نسبت به سرمایه گذاری اقدام بکنند.
وی در جواب این سئوال که عاملی که باعث شده که سرمایه گذاران بر ارزنده بودن سهام این شرکتهای حال حاضر بورس چشم ببندند، چیست؟ گفت: ترس ناشی از اتفاقاتی که طی دو سه ماه گذشته در بازار سهام ایران به وقوع پیوست، سهامداران را به فاکتور قیمتها بی توجه کرده است. از سویی سیاستگذار همه سرمایهگذاران را و آحاد مردم را به سرمایهگذاری در بورس دعوت کرد و از طرف دیگر دولت سرمایه گذارانی که تازه وارد بورس شده بودند را تنها گذاشت.
علیزاده آرانی در توضیح این مطلب ادامه داد: اگر سرمایهگذاران تازه وارد تنها نمانده بودند، بیتردید سالهای سال سرمایه گذاری در بورس بیمه شده بود و نیازی به تبلیغات آتی نبود. لذا عامل اصلی و شرکت های دولتی که خودشان سهامدار اصلی بورس هستند علاوه بر این که از منافع و دارایی های خودشان صیانت نکردند متاسفانه از سهام و سرمایه آحاد مردمی که به تازگی وارد شده بودند را هم حمایت نکردند.
وی در پیش بینی وضعیت شاخص در نیمه آبان ماه گفت: من حس میکنم که روند زیان دهی در آبان ماه تداوم داشته باشد و میانگین بازدهی سرمایه در آبان ماه برای سرمایه گذاران منفی خواهد بود. در بهترین حالت اگر وضعیت شاخص منفی نباشد، مثبت نیز نخواهد بود، البته باید توجه داشت تا امروز روند بازار با زیان و افت شدیدی همراه بوده و سرمایه گذاران در آبان ماه زیان هنگفتی از بابت سرمایه های خودشان داشتند.
وی با اشاره به اینکه سیاستگذار بازار سرمایه متاسفانه عملکرد مطلوبی از خودش به جا نگذاشته است، گفت: طی یک سال گذشته شاهد تغییرات فی البداهه و خلق الساعه از سوی سیاست گذاران بازار سرمایه بودیم. هر روز شاهد تغییر رویه ها و تغییر دستورالعمل ها و یا اینکه ابلاغ دستورالعمل های جدیدی بودیم که این دستورالعمل های خلق الساعه باعث سردرگمی و تنش های زیادی در بازار شد، همین امر سبب شد تا سرمایه گذاران بخواهند خودشان را با این دستورالعملها وفق بدهند، یا دستورالعمل ملغی میشد و یا تبصره و تغییرات دیگری در آن اعمال میشد که همین امر سردرگمی سرمایهگذاران را به دنبال داشت.
کد خبر 562272 برچسبها بورس تهرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: بورس تهران انتخابات آمریکا سرمایه گذاران دستورالعمل ها بازار سرمایه آبان ماه شرکت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۵۲۵۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینجا از هر ۱۰ سرمایه، ۹ تا بر باد میرود
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ علیرضا رأفتی: بگذارید اول قصه را با یک جوک بی مزه، حتی چند دهه قدیمیتر از گروههای خانوادگی، شروع کنیم. همان حکایتی که احتمالاً شنیدهاید: مردی که در ساحل نشسته بود و داشت یک سطل ماست را میریخت توی آب دریا! گفتند: «چیکار میکنی؟»؛ گفت: «دوغ درست میکنم.»؛ گفتند: «نمیشه!»؛ گفت: «ولی اگه بشه چی میشه!»
دو دههای میشود که دنیا روی کسب و کارهای نوآور کوچک، اسم «استارتآپ» را گذاشته است. مفهومی که از دل ایالات متحده آمریکا شکل گرفت و حتی میشود آن را برد در پوشه «رؤیای آمریکایی»: «بنیانگذارانی که یک ایده خلاقانه، قدری پول، پشتکار فراوان و مهارت کافی دارند و با هم جمع میشوند در گاراژ یک خانه و یک محصول بر پایه اینترنت را میسازند که دنیا را تکان میدهد و ظرف چند سال تبدیلشان میکند به ثروتمندترین انسانهای روی زمین!» این تعریفی اغراقآمیز است که مخاطب از مفهوم خلق استارتآپ گرفته بود.
کم کم رویدادهایی مثل Startup weekend در سراسر دنیا، و از اوایل دهه نود در ایران خودمان، شکل گرفتند که صاحبان ایده میآمدند و برای سرمایهگذاران خطرپذیر ایدهها یا محصولات اولیهشان (MVP) را ارائه میدادند.
چرا سرمایهگذار خطرپذیر؟ چون پذیرفته که در سرمایهگذاری استارتآپی قرار است ۹۰ درصد مواقع زیان بدهد و ۱۰ درصد سود کند. سرمایهگذاری خطرپذیر به یک معنی نوعی از سرمایهگذاری است که شرکت یا شخص، سرمایهگذاریاش را روی یک ایده یا محصولی که تا به حال به آن شکل در بازار جهان یا آن منطقه نبوده انجام میدهد.
هم نبود ذهنیت واقعی از بازار و هم نداشتن برآورد درست از کارکرد محصول ریسک را بالا میبرد. برای همین هم احتمال ۹ شکست از ۱۰ سرمایهگذاری اصطلاح رایجی بین این سرمایهگذاران است. اما در صورت نتیجهدهی محصول و بازار، سودی که از برد یکی از ۱۰ سرمایهگذاری به جیب سرمایهگذار میرود، تمام ۹ شکست قبلی را پوشش میدهد. این شکل از سرمایهگذاری دانش کافی مدیریتی، شناخت بازار، فناوری و محصولات بر پایه فناوری را میطلبد که غالباً سرمایهگذاران و مشاورانشان این دانش را دارند و بیگدار به آب نمیزنند.
اما نمای بیرونی این سرمایهگذاریها و بنیانگذاریها برای تماشاگری که دانشی در این زمینه ندارد، همان دوغ کردن دریا با یک سطل ماست است! شیوهای که بسیاری از کسانی که فکر میکنند صاحب ایدههایی هستند که میتواند دنیا را تکان دهد هم با آن درگیرند. رویدادهای ارائه طرح و محصول به سرمایهگذار پر است از نوجوانان و جوانانی که فکر میکنند خلاقانهترین ایده دنیا را دارند و استراتژیشان برای به ثمر رسیدن محصول این است: «اگه بشه چی میشه!»
شاید بشود گفت بخشی از این نگاه به استارتآپ برمیگردد به همین نوع نگاه به مسئله «موفقیت»؛ موفقیت قبلاً در فرهنگ ما کنار مفهوم «رستگاری» قرار میگرفت و برای رسیدن به آن مجموعهای از تلاشهای مادی و معنوی نیاز بود و منابع مورد رجوع هم مجموعهای از کتابها و سخنانی از دل مذهب و ادبیات بودند. حالا اما موفقیتی که نوجوان و جوان امروزی میشناسد، ورقی است که از دل همان پوشه رؤیای آمریکایی بیرون آمده و مخاطب آن، در کتابها و سخنرانیهای انگیزشی به دنبالش میگردد. کتابها و سخنرانیهایی که بسیاریشان نه پایه روانشناسی دارند، نه ادبیات و نه هیچ حوزه تخصصی دیگر! تنها حرفهای قشنگیاند که میتوانند چند روزی یک نوجوان را ساعت ۵ صبح از خواب بیدار کنند که دنیا را عوض کند!
اما با این وجود، نمیتوان آثار بعضی اساتید مدیریت یا روانشناسی که به این شیوه نوشته شده و در این دسته قرار گرفته اما واقعاً مبنای علمی دارد را نادیده گرفت. در یکی از همین آثار استیون کاوی، نویسنده و تاجر آمریکایی جملهای دارد که به نظر برآمده از تجربه بینظیر در کسب و کار است: «با یک پایانبندی در ذهنت، شروع کن!»
مسئله بیشتر جوانانی که در رویدادهای استارتآپی میخواهند با ایدههاشان دنیا را عوض کنند این است که حتی برای همان ایدهای که فکر میکنند فوقالعاده است یک «پایان» خوب یا بد در نظر ندارند. به همین خاطر است که حتی بسیاری از مدیران استارتآپی در کشورمان خودشان و کسب و کارشان را یک هویت واحد میدانند که بی هم هیچاند و قرار نیست هیچ وقت از هم جدا شوند. تا کی؟ لابد الی الابد!
چندی پیش خبر خروج برادران محمدی (بنیانگذاران دیجیکالا) از این شرکت و فروش سهمشان رسانهای شد اما به سرعت مهر تکذیب رویش خورد. مدتی قبلتر البته شاهد خروج میلاد منشیپور (مدیرعامل و همبنیانگذار تپسی) از ترکیب سهامدار و بعد از مدیرعاملی این شرکت بودیم. اتفاقی که تلنگری برای زیستبوم استارتآپی کشور بود و نمونه خوبی برای اینکه بتوان گفت: «کسب و کار هم میتواند مثل یک فیلم سینمایی خوب، پایانبندی مناسب داشته باشد.»
شرکت سرمایهگذاری گلرنگ با مبلغی بیش از ۲ هزار میلیارد تومان ۷۰ درصد سهام تپسی را از سهامداران خرید. البته درصد بسیار کمی از این سهام متعلق به بنیانگذاران حقیقی بود اما همان درصد کم هم در ۲ هزار میلیارد تومان عددی میشود که میتواند تحقق همان رؤیای استارتآپی اوایل دهه ۹۰ در ایران باشد.
در نمونه بزرگ خارجی این اتفاق که زمان زیادی هم از آن نگذشته، مالک تسلا و اسپیسX سهام عمده توئیتر را از سهامدارانش با ارزش چند ده میلیارد دلاری خرید. پولی که از این فروش سهام نصیب جک دورسی (همبنیانگذار توئیتر) شد، ۹۷۸ میلیون دلار بود.
پشت برادران محمدی و میلاد منشی پور ایرانی و جک دورسی خارجی، هزاران هزار جوان هستند که در مرحله ایده یا اجرا شکست خوردهاند و رویایشان محقق نشده است. اما حالا که نمونههایی از خروج موفق از کسب و کار را در کشورمان میبینیم، بد نیست به این هم توجه کنیم که چهقدر از آن هزاران هزار شکست، واقعاً مبنای علمی و حسابشدهای برای موفقیت داشتهاند؟ اصلاً چهقدر از موفقیتهای فعلی که میبینیم «پایانبندی» مناسب خواهند داشت؟
کد خبر 6087769