برنده انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا چه تاثیری بر اقتصاد ایران میگذارد؟
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۸۷۳۶۴۴
نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا بر اقتصاد ایران میتواند تاثیرگذار باشد اما به عقیده کارشناسان نباید انتظار تغییرات شگرفی در بلندمدت داشت. در حالی لزوم اجرای اصلاحات ساختاری در اقتصاد بیش از پیش احیای میشود که حتی پیش بینی نتیجه انتخابات آمریکا میتواند در کوتاه مدت نرخ ارز، طلا و خودر را تغییر دهد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، آخرین نتیجه انتخابات آمریکا تا این لحظه از پیروزی جو بایدن (Joe Biden)، نامزد دموکرات ریاست جمهوری، بر دونالد ترامپ (Donald Trump)، نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری خبر میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگرچه نتیجه قطعی انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا هنوز به طور رسمی و قطعی اعلام نشده اما اگر جریان اعلام آرا به همین منوال پیش رود، جو بایدن پیروز این انتخابات خواهد بود.
جو بایدن تا کنون موفق به اخذ ۲۶۴ رأی الکترال شده در حالی که دونالد ترامپ تنها ۲۱۴ رأی الکترال به دست آورده است. با توجه به اینکه هر نامزد برای اخذ پست ریاست جمهوری به حداقل ۲۷۰ رأی الکترال نیاز دارد و نتیجه آرای انتخاباتی در چند ایالت حساس مانند پنسیلوانیا، نِوادا، کارولینای شمالی و جورجیا نیز اعلام نشده اما به نظر نمیرسد تغییر قابل توجهی در نتیجه انتخابات آمریکا پدید آید. با این حال نتیجه نهایی پس اعلام رسمی توسط مقامات ذیربط مشخص خواهد شد.
بایدن؛ پیروز آخرین نظرسنجیهای انتخابات ۲۰۲۰ آمریکانتیجه نظرسنجیهای انتخاباتی آمریکا در حالی به تیتر ویژه رسانههای داخلی و خارجی تبدیل شده بود که عقیده بسیاری از سرمایهگذاران بر پیروزی ترامپ استوار شده بود تا جو بایدن؛ نامزد دموکراتی که در آخرین نظرسنجیها پیشتاز رقابت انتخاباتی بود و بسیاری پیروزی وی در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را برابر با ایجاد موجی کاهشی در قیمت ارز، خودرو و به طور کل بازارهای مالی میدانند.
اطلاعات موجود نشان میدهد تا پیش از پایان مهلت رأیگیری در ایالات متحده و اعلام اولین نتایج انتخابات آمریکا، بسیاری از فروشندگان ارز در ایران تحت تأثیر پیشبینی انتخاب ترامپ از فروش ارز خود امتناع میکردهاند. این در حالی بود که بورس اوراق بهادار تهران نیز تحت تأثیر احتمال انتخاب ترامپ، موج صعودی را در آخرین روز معاملاتی هفته جاری، تجربه کرد.
چرا انتخابات آمریکا برای ایران مهم است؟اما چرا انتخابات آمریکا حائز اهمیت است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت، ایالات متحده آمریکا حدود یک چهارم معادل ۲۵ درصد از حجم تجارت جهانی و همچنین رتبه اول اقتصاد جهان را در اختیار دارد و همین مسئله باعث میشود از قدرت سیاسی برخوردار باشد و گاه با استفاده از چنین نفوذی در راستای دستیابی به اهداف خود در مناطق مختلف جهان، اقدام کند.
از طرفی موقعیت ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران در منطقه نیز بسیاری حائز اهمیت است و همین مسئله به عقیده برخی کارشناسان، عاملی برای چشمدوزی بیگانگان به خاک یا ثروت این کشور است.
نکته قابل توجه در این میان، نحوه برخورد دولتهای گوناگون و احزاب مختلف در آمریکا با ایران است. گاهی برخوردهای آنها تند و فشارهای آنان حداکثری است و گاه سیاست مداراکنندهتری را در پیش میگیرند اما باید توجه داشت سیاست کلی ایالات متحده علیه ایران تقریباً در همه دولتها ثابت بوده و تنها شیوه عملیاتی آنها متفاوت بوده است.
این مسئله در کنار سوگیریهای سیاسی دو نامزد دموکرات و جمهوری خواه آمریکا باعث شده تا انتخابات آمریکا از دید ایرانیان مهم باشد. دونالد ترامپ به وضوح در سخنرانیهای مختلف خود از تداوم سیاست فشار حداکثری بر ایران سخن گفته است در حالی که جو باید معتقد است با وجود تلاش برای منع ایران از دستیابی به سلاح هستهای، راهبرد آرامتری را برای دستیابی به توافقی جدید دنبال میکند.
بالتبع سبک عملیاتی هر دو نامزد انتخاباتی آمریکا در مقابل ایران، میتواند تأثیرات محسوسی بر معیشت و اقتصاد ایران گذاشته و رفاه ایرانیان را تحت تأثیر قرار دهد. اگرچه تأثیر سیاستهای خارجی ایالات متحده آمریکا بر اقتصاد ایران نظیر استفاده از ابزار فشارهای تحریمی، غیرقابل انکار است و حسن روحانی نیز کاخ سفید را مقصر اصلی شرایط به وجود آمده در ایران میداند اما ساختاری اقتصادی ایران نیز دچار مشکلاتی ریشهای است که حتی اگر تحریمهای اقتصادی آمریکا نیز رفع شود، آثار مخرب آنها بر اقتصاد ایران همچنان پابرجاست.
نقش برنده انتخابات آمریکا در آینده تجارت بینالمللی ایرانبا این حال آنچه بدیهی است، نقش تجارت خارجی ایران و به طور مشخص صادرات محصولات و به عبارت بهتر ایجاد ارزش افزوده و سپس فروش این ارزش به مشتریان خارجی، در بهبود روند اقتصادی کشور است بنابراین سیاست برنده انتخابات آمریکا درباره تجارت خارجی ایران، میتواند تا حدی تصویری از آینده اقتصاد ایران، حداقل تا سال ۲۰۲۴ میلادی (۱۴۰۳ شمسی)، ارائه کند.
در همین خصوص مجتبی کریمی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، نیز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: اقتصاد ایران با مشکلات ساختاری مواجه است که در کوتاه مدت به وجود نیامده و بنابراین در کوتاه مدت حتی با تغییر در رویکرد خارجی آمریکا نیز رفع نخواهد شد. کسری بودجه دولت یا رشد نقدینگی سالانه (به صورت میانگین) ۲۵ درصد از جمله این مشکلات است.
وی میافزاید: اگرچه تعامل هرچه بهتر ایران با سایر کشورها به رشد و پیشرفت کشور کمک خواهد کرد اما باید در نظر داشت که در این رقابت بینالمللی، هرچه اقتصاد ایران منفعلتر عمل کند، منافع کمتری از این رقابت بینالمللی به دست خواهد آورد.
لزوم وجود نظام اقتصادی درونزا و بروننگر در ایراناین عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، خاطرنشان میکند: در نظام اقتصادی ایران همواره باید رشد درونزا و بروننگر مورد توجه قرار گیرد. تا زمانی که اقتصاد ایران برونزا نباشد و نتواند یک اقتصاد قوی و متکی به ظرفیتهای درونی ایجاد کند، نمیتواند در اقتصاد بینالمللی سهم قابل توجهی داشته باشد.
تجارت جهانی و سهم هر کشور از اقتصاد جهانی یکی از عواملی است که همواره مورد توجه کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه قرار گرفته است. سهم ۲۵ درصدی ایالات متحده آمریکا از تجارت جهانی و قدرت اقتصادی این کشور و یا حتی کشورهای پیشرفته اروپایی نظیر آلمان به خوبی نشان از جایگاه تجارت خارجی در روند رشد اقتصادی یک کشور دارد.
نکته قابل توجه دیگر درباره این مسئله، لزوم رعایت استانداردهای لازم به ویژه استانداردهای کشورهای پذیرنده و مقصد برای واردات محصولات ایرانی است. از سوی دیگر صرفه و توجیه اقتصادی تولید و ایجاد زنجیره ارزش افزوده در کشور سازنده و مبدا (ایران) نیز بسیار حائز اهمیت است.
تحریم؛ مانع ورود فناوریهای روز دنیا به ایرانیکی از ملزومات ایجاد چنین زنجیره توجهپذیری، استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا به منظور حداکثر کردن بازده تولید است. افزایش بهرهوری تولیدی یک واحد تولیدی به عوامل مختلفی بستگی دارد اما بیشک وجود فناوریهای نوین و روز دنیا میتواند نقش بسزایی در افزایش تولید و در نهایت ارزآوری بیشتر برای کشور داشته باشد.
تحریمهای بینالمللی مختلف فارغ از علت به وجود آمدنشان، میتواند مانعی جدی برای ورود چنین فناوریهایی تلقی گردد. این یکی از مسائلی است که سیاست و نگرش رئیس جمهور آمریکا میتواند در آن تأثیرگذار باشد.
اگر دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه آمریکا، در رقابت انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا پیروز شود، احتمال ادامه تحریمهای ظالمانه علیه ایران بسیار بالا است و این به معنی ادامه وضعیت موجود است.
اگرچه تلاش متخصصان ایرانی در حوزههای مختلف باعث تولید و بومی سازی بسیاری از فناوریهای روز دنیا شود اما باید توجه داشت که دستیابی به چنین فناوریهایی مستلزم گذر زمان و خرج هزینههای تحقیقاتی و پژوهشی است که با توجه به کاهش قدرت خرید داخلی و مشکلات صادراتی محصولات به دلیل تحریمهای بینالمللی میتواند توجیه اقتصادی چنین طرحهایی را با چالش روبهرو سازد.
اما اگر جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا برگزیده شود، شرایط میتواند کمی متفاوت باشد. اظهار نظرهای نامزد دموکرات انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا نشان میدهد شرایط در صورت انتخاب این نامزد انتخاباتی میتواند کمی راحتتر باشد. البته این به معنی ایجاد تغییری شگرف در سیاستهای خارجی آمریکا علیه ایران نخواهد بود اما وضعیت برای ایرانیان جهت حل موانع اقتصادی موجود بازتر خواهد بود.
نباید انتظار تغییر عمدهای پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا داشته باشیماین عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است نباید با تغییر یک شخص انتظار ایجاد تغییر عمدهای در اقتصاد ایران داشته باشیم زیرا برخی مسائلی موجود در سیاست خارجی آمریکا، با تغییر شخصی مانند ترامپ نیز تغییر نخواهد کرد بنابراین عملاً نباید منتظر گشایشهای معناداری داشته باشیم. اما در این صورت، ممکن است یک موج خوشبینی در کشور ایجاد شود که طبعاً میتواند مقداری از فشارهای کنونی را ترمیم کند.
کریمی تصریح میکند: تبدیل شدن این موج خوشبینی به تغییرات بلندمدت، زمانبر خواهد بود. روابط خارجی آمریکا توسط یک شخص گرفته نمیشود بلکه یک سیستم متشکل از سنا، کنگره و اتاق فکرهای مختلف در تبیین این سیاستها تأثیرگذار است اما نوع برخورد با چنین سیاستهایی ممکن است در دوره ترامپ به صورت برخورد رودررو و آشکار باشد در حالی که ممکن است با انتخاب بایدن برخوردها، آرام و به شکلهای دیگری بروز پیدا کند.
وی در پاسخ به نقش انتظارات عمومی ناشی از انتخاب هر یک از دو نامزد دموکرات یا جمهوریخواه، و بازتاب آن در مسائل اقتصادی ایران، میگوید: مبحث «انتظارات» مانند انتظارات تورمی و انتظاراتی که نسبت به تغییرات قیمت وجود دارد، مبحث پذیرفته شدهای در علم اقتصاد است. باید گفت در صورت انتخاب مجدد ترامپ، این انتظارات تا حد زیادی پیش خور شده است.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی معتقد است سیاست فشار حداکثری که در سیاست خارجی آمریکا در دوره دونالد ترامپ دنبال شده تقریباً به اوج خود رسیده و ۹۰ درصد حداکثر فشار ممکن تاکنون به اقتصاد ایران وارد شده است.
پیش بینی نرخ ارز پس از انتخابات آمریکاکریمی درباره نتیجه ادامه این فشارها اظهار میکند: اگر آمریکا بخواهد فشار بیشتری بر اقتصاد ایران وارد کند، در بدبینانهترین حالت، نرخ ارز در یک سال آینده بین ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش خواهد داشت.
وی تاکید میکند: تعیین نرخ ارز در ایران تنها متأثر از اقتصاد آمریکا و روابط خارجی ایران با این کشور و همچنین تجارت بینالملل ما نیست بلکه تورم داخلی که بخشی از آن نشأت گرفته از کسری بودجه دولت و افزایش نقدینگی است نیز بر نرخ ارز تأثیرگذار است.
پیش بینی نرخ ارز پس از پیروزی بایدناین عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی اظهار میکند: در صورتی که جو بایدن به ریاست جمهوری آمریکا برسد در یک دوره شش ماهه پیش بینی میشود آرامش قبل از توفانی پدید آید. این خوشبینی ایجاد شده ممکن است حتی نرخ دلار را به حوالی ۲۰ هزار تومان نیز برساند.
کریمی با اشاره به شیوع کرونا و تأثیر آن در رشد اقتصادی منفی ایران میگوید: اگرچه در سال ۹۹ با توجه به شیوع ویروس کرونا و تحریمهای موجود، ایران رشد اقتصادی منفی را تجربه میکند اما با توجه به پیشبینی نهادهای بینالمللی همچون صندوق بینالمللی پول با توجه به احتمال پایان همهگیری کرونا و ایجاد برخی گشایشهای اقتصادی که ممکن است با تغییر سیاستهای خارجی در آمریکا یا تغییر دولت در ایران رخ دهد، رشد اقتصادی مثبتی در کل حوزههای اقتصادی در سال ۱۴۰۰ تجربه خواهیم کرد.
تأثیر انتخابات آمریکا بر بورسبازار سرمایه یکی از بزرگترین و مهمترین بازارهای مالی است که از نظر اقتصادی نقش مهمی در ایجاد جریان مثبت سرمایه ایفا میکند و در نهایت میتواند رشد اقتصادی بیشتری را به دنبال داشته باشد.
بورس با چنین جریانی علاوه بر کمک به بهبود تولید و رشد اقتصادی کشور میتواند ثروت بسیاری را نیز در قالب بازده سرمایهگذاری برای صاحبان سهام پدید آورد. از این رو نوسانات بازار سرمایه با دربرگیری قابل توجه، در میان مردم و مسئولان از حائز اهمیت است.
انتخابات آمریکا نیز میتواند با تأثیر بر متغیرهای کلان اقتصادی کشور، این بازار را حداقل تا زمان تغییر مجدد متغیرهای مذکور تحت تأثیر قرار دهد.
مجتبی کریمی، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، درباره انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده و تأثیر آن بر بازار سرمایه و بورس ایران اظهار میکند: شرکتهای موجود در بازار سرمایه، گلچینی از شرکتهای غالباً صادرات محور هستند که بعضاً ظرفیت مناسبی برای رشد دارند.
وی ادامه میدهد: هرچند ممکن است گفته شود کشور رشد اقتصادی منفی داشته و از همین رو انتظار داشته باشیم که تأثیر این رشد اقتصادی منفی در قیمت سهام و ارزش سهام شرکتها نیز به صورت منفی بروز پیدا کند اما باید گفت این همبستگی تا حدی وجود ندارد. شرکتهای موجود در بازار سرمایه پتانسیلهایی دارند که میتواند باعث رشد ارزش سهام آنها شود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، با اشاره به اصلاح بازار سرمایه در چندماه اخیر خاطرنشان میکند: پیش از این اصلاح، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد سهام موجود در بازار سرمایه بیشتر از قیمت ذاتی خود معامله میشدند اما این حباب اکنون تخلیه شده است.
کریمی معتقد است نزول قیمت سهام به زیر ارزش ذاتی و ادامه روند کاهشی آن، بیشتر به دلیل ترسی است که به واسطه تغییر و تحولاتی رخ داده، در بازار ایجاد شده است. بخشی از این اصلاح تا پایان سال جبران خواهد شد. شاخص ظرفیت رسیدن به اهداف یک میلیون و ۸۰۰ هزار واحدی را نیز دارد که در این میان سهام ارزنده احتمال بیشتری برای رشد دارند.
تأثیر پیروزی بایدن بر بورس ایرانوی اظهار میکند: با انتخاب بایدن، اصلاح بازار سرمایه به شکل دیگری میتواند جبران شود. اگر نرخ ارز به دنبال انتخاب بایدن کاهش پیدا کند، بازارهای موازی از جمله بازار طلا و ارز و سکه جذابیتهای خود را از دست میدهند و بازار مسکن نیز دوباره به یک دوره رکود وارد میشود بنابراین بازار سرمایه دوباره جایگزین این بازارها میشود و رشد مجدد را تجربه میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی میافزاید: کاهش نرخ ارز میتواند با تغییر در درآمدهای ارزی شرکتهای صادراتی، بخشی از ظرفیت رشد آنها را کاهش دهد اما در هر حال چه ترامپ و چه بایدن انتخاب شود، بخشی از بازارهایی که در بورس رخ داده جبران میشود.
کریمی خاطرنشان میکند: نباید سرنوشت اقتصاد کشور را به سیاستهایی گره زد که کیلومترها آن طرفتر ممکن است تغییر کند. سعی کنیم با دیدگاههایی که در سالهای گذشته تعریف شده، اقتصاد درونزا و بروننگر را به پیش بریم.
عباسعلی حقانی نسب، تحلیلگر بازار سرمایه نیز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا درباره تأثیر نتیجه انتخابات آمریکا بر بورس ایران اظهار میکند: با افزایش احتمال پیروزی جو بایدن در ایالت نوادا و آرای پستی که به نفع بایدن است، احتمال پیروزی این نامزد دموکرات در کل انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا تقریباً نهایی شده است.
کاهش نرخ سود بانکی را در پیش بگیریدوی میافزاید: دولت و بانک مرکزی ایران باید سریعاً سیاست کاهش نرخ سود بانکی را در پیش بگیرند و از فرصت کاهش انتظاری ناشی از انتخاب بایدن، به نفع اقتصاد کشور بهره برند.
این تحلیلگر بازار سرمایه معتقد است اتخاذ سیاست افزایش شدید نرخ سود بانکی با هدف کنترل تورم در دوره اول حسن روحانی، در نهایت اقتصاد کشور را به رکود برد و با تخلیه آثار تورمی نقدینگی خلق شده ناشی از این اقدام در دوره دوم ریاست جمهوری وی، قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافت.
این مسئله میتواند لزوم اتخاذ سیاستهای حمایتی از بازار سرمایه را قوت بخشد. بازار سرمایه اگرچه قادر به اصلاح سیاستهای کلان اقتصادی نیست اما حداقل از بازتاب تورمی آن در بازارهای مالی که میتواند در نهایت عرصه را بر مصرف کننده نهایی تنگ کند، بکاهد.
گزارش از: محمد رضایی فرد، خبرنگار اقتصادی ایمنا
کد خبر 453733منبع: ایمنا
کلیدواژه: انتخابات آمریکا انتخابات آمریکا 2020 آخرین نظرسنجی انتخابات آمریکا پیشتاز انتخابات آمریکا اخبار جدید از انتخابات آمریکا تاثیر انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران تاثیر انتخابات آمریکا بر بورس ایران تاریخ انتخابات آمریکا تاثیر انتخابات آمریکا بر قیمت طلا برنده انتخابات آمریکا پیروز انتخابات آمریکا تاثیر انتخابات آمریکا بر بورس انتخابات بازار بورس شاخص بورس بورس معاملات بورس شاخص کل بورس بورس تهران سازمان بورس اوراق بهادار شاخص بورس تهران بازار دوم بورس بازار اول بورس سهامداران بورس شورای عالی بورس نرخ ارز نوسانات نرخ ارز شکاف نرخ ارز کاهش نرخ ارز دلار آمریکا دلار نوسانات نرخ دلار دلار آزاد نوسان نرخ دلار کاهش ارزش دلار پیش بینی قیمت ارز یورو آمریکا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا جو بایدن ترامپ دونالد ترامپ احتمال پیروزی بایدن در انتخابات 2020 شانس بایدن در انتخابات 2020 شانس ترامپ در انتخابات 2020 بازار سرمایه بازار سرمایه و بورس بازار سرمایه ایران شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی نتیجه انتخابات آمریکا انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا رشد اقتصادی منفی بر اقتصاد ایران حائز اهمیت نامزد دموکرات بازار سرمایه ریاست جمهوری ایالات متحده انتخاب بایدن خارجی آمریکا دونالد ترامپ داشته باشیم جمهوری خواه بین المللی تحت تأثیر قابل توجه سیاست ها جو بایدن پیش بینی روز دنیا نرخ ارز شرکت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۷۳۶۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحلیل مسعود نیلی از شرایط اقتصادی متفاوت ایران در 10 سال آینده
گروه اقتصاد و درآمد: دکتر مسعود نیلی با بیان اینکه با وجود رشد بالای اقتصاد در سه سال گذشته، سرمایه گذاری رشد بسیار ناچیزی داشته است، تصریح کرد 10 سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود. ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم و رشد اقتصادی در محدوده 2 تا 3 درصدی تا پایان این دهه خوشبینانه است.
به گزارش جماران، دکتر مسعود نیلی در مقاله مشترکی که با دکتر یاسر ملایی منتشر کرده، آورده است: پرنوسان ترین بازه زمانی رشد اقتصادی، دهه ۶۰ بوده است و بعد از آن، بازه ای که اکنون در آن قرار داریم. از لحاظ تورم نیز، پرنوسانترین بازه ای که تابه حال تجربه کرده ایم، 10 سال گذشته بوده است. به لحاظ رکورد تورم هم بالاترین تورمی که تجربه کرده ایم در همین سال های اخیر، به طور مشخص از سال ۱۳۹۷ به بعد، بوده است.
وی افزود: از سال ۱۳۹۹ به بعد، ما رشد اقتصادی باثبات بالای ۴ درصد را تجربه کرده ایم. این موضوع برای ما این سوال را پیش می آورد که آیا واقعا با یک تحول ساختاری از نظر رشد اقتصادی مواجه بوده ایم و وارد یک دوره رشد باثبات شده ایم؟ به خصوص اینکه در شرایط کرونا در همه جا رشد منفی بوده، اما به عنوان پدیده ای عجیب، اقتصاد ایران وضعیت خوبی داشته است. نه تنها تحریم، کرونا و کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ما اثر نکرده، بلکه اقتصاد وضعیت بهتری هم پیدا کرده است. گویی در شرایطی که بر روی واکسن کرونا کار می شد که به مردم تزریق شود، ما واکسنی برای اقتصاد فراهم کرده بوده ایم! اگر بخواهیم راجع به آینده رشد اقتصادی کشورمان فکری بکنیم باید بتوانیم این پدیده را تحلیل کنیم و اگر در تحلیل این پدیده خطایی داشته باشیم، نتیجه گیریهای ما در مورد آینده هم با خطا مواجه خواهد شد.
این اقتصاددان با بیان اینکه چه در اقتصاد ایران و چه در اقتصادهای دیگر، دو دسته سازوکار وجود دارد که تغییرات تولید ناخالص داخلی را رقم می زند، توضیح داد: یک دسته سازوکارهای بلندمدت هستند که رشد اقتصادی پایدار را ایجاد می کنند. و دسته دیگر سازوکارهای کوتاه مدت هستند که نتیجه نوسانهایی هستند که از شوک ها ایجاد می شوند. اینکه شوکهای اقتصادی به چه صورت انتقال پیدا کنند و مستهلک شوند، نوسانات کوتاه مدت را تشکیل می دهد.
نیلی ادامه داد: اگر بخواهیم مشاهده اولیه مان را دقیقتر کنیم و به آن پاسخ دهیم، باید بدانیم که رشد اقتصادی سه سال اخیر ما محصول سازوکارهای بلندمدت اقتصاد است یا سازوکارهای کوتاهمدت. سازوکارهای بلندمدت رشد اقتصادی در ایران عمدتا با محوریت سرمایه گذاری رخ می دهد. سرمایه گذاری بر رشد موجودی سرمایه اثر می گذارد و موجودی سرمایه به عنوان یک نهاده مسلط تولید، تولید ناخالص داخلی را ایجاد می کند. بخشی از آن تولید دوباره تبدیل به سرمایه گذاری می شود و این موضوع یک چرخه ای را فعال می کند. البته آن چیزی که عمدتا در دنیا رشد اقتصادی پایدار را فراهم می کند، تکنولوژی است، اما از آنجا که تکنولوژی و بهطور کلی، بهره وری نقش ناچیزی در رشد اقتصادی ایران دارد، روی آن تاکید نکرده ایم.
بهره وری سرمایه در ایران پایین است
این استاد اقتصاد با بیان اینکه میانگین نسبت موجودی سرمایه به تولید ایران از سال ۱۳۶۹ تا ۱۴۰۰ هم در کشور ما و هم در کشورهای دیگر، حول یک خط افقی نوسان می کند، گفت: آن چیزی که ما را از بقیه کشورها متمایز می کند زیاد بودن این نسبت است که نشان دهنده بهره وری پایین سرمایه است. این نسبت در ایران در اطراف 3.7 نوسان می کند اما در کشورهای دیگر در حدود 2.7 تا ۳ است. این موضوع نشان می دهد که سرمایه گذاری در ایران به تولید متناسب با خودش ختم نمی شود.
رشد موجودی سرمایه تعیین کننده رشد بلندمدت اقتصاد ایران است
به گزارش جماران، نیلی در این مقاله که بخشی از آن هم در نشست بررسی چشم انداز اقتصاد ایران در موسسه آکادمی دانایان ارائه شد، با بیان اینکه در اقتصاد ایران هر چقدر موجودی سرمایه رشد کند، تولید داخلی هم رشد می کند، توضیح داد: در نتیجه اگر بخواهیم چشماندازی از رشد داشته باشیم باید بدانیم که رشد موجودی سرمایه به چه صورتی است. رشد موجودی سرمایه با تولید همبستگی بالایی دارد و در نتیجه رشد بلندمدت ایران حاصل رشد در موجودی سرمایه است. پس تا اینجا می توانیم نتیجه بگیریم که رشد موجودی سرمایه تعیین کننده رشد بلندمدت اقتصاد ایران است.
این اقتصاددان ضمن تشریح نوسانات کوتاه مدت تولید ناخالص داخلی در ایران، گفت: عمده نوسانات تولید ناخالص داخلی کل و تولید بدون نفت، دارای همبستگی بالا با نوسانات درآمد های ارزی نفتی است. یک جمعبندی اولیه به ما نشان می دهد که اقتصاد ایران در بلندمدت با رشد موجودی سرمایه رشد می کند و افت وخیزهای کوتاهمدت آن، به وسیله نوسانات درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت رقم زده می شود.
ارزش افزوده بخش نفت نسبت به پایان سال ۹۸ بیش از 32.8 درصد رشد داشته بیشترین رشد نسبت به بقیه بخش ها
این استاد اقتصاد ادامه داد: تولید ناخالص داخلی ما نسبت به سال ۱۳۹۸ در مجموع، 13 درصد رشد کرده است. ما می خواهیم بدانیم که این رشد در نتیجه چه عواملی حاصل شده و آیا می تواند برای ما رشد پایدار ایجاد کند یا خیر. ایران کشوری است که نفت در آن نقش زیادی دارد. این نقش شامل اثرات مستقیم و اثرات غیرمستقیم می شود. اثر مستقیم این است که اگر تولید نفت افزایش پیدا کند، ارزش افزوده بخش نفت هم به تبع آن افزایش پیدا می کند و به اندازه سهمی که این بخش دارد به افزایش تولید ناخالص داخلی کمک می کند. ارزش افزوده بخش نفت نسبت به پایان سال ۹۸ بیش از 32.8 درصد رشد داشته که به طور کاملا واضحی، بیشترین رشد را نسبت به بقیه بخش ها داشته است. اما اثرات غیرمستقیم از طریق چند کانال ظاهر می شود.
نیلی توضیح داد: افزایش تولید نفت اگر باعث افزایش صادرات شود افزایش درآمد های ارزی را در پی دارد. درآمد های ارزی نفتی از حاصلضرب دو مقدارِ صادرات و قیمت نفت حاصل می شود. قبل از تحریم، عامل اصلی نوسان درآمد های ارزی ایران، نوسانات قیمت نفت بوده است. اما بعد از تحریم، مقدار صادرات هم به عامل نوسانزای دیگری تبدیل شده است که حاصلضرب این دو عامل باعث افزایش نوسانات بیشتر شده است. برای مثال در سال ۹۷ هم صادرات نفت و هم قیمت نفت کم شده و در مواقعی دیگر هر دوی این متغیرها با هم افزایش پیدا کرده اند. بنابراین دو عامل نوسان در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است. در سال های اخیر به علت اتفاقاتی که در نتیجه حمله روسیه به اوکراین در بازار نفت رخ داده، صادرات نفت ایران نسبتا افزایش پیدا کرده و از ۲۴ میلیارد دلار در سال ۹۹ به بیش از ۵۵ میلیارد دلار رسیده است.
اهمیت افزایش تولید صنعتی و تاثیر آن بر دیگر بخشهای اقتصاد ایران
وی یادآورشد: وقتی این درآمدها افزایش پیدا می کند، بهطور بالقوه، واردات هم می تواند افزایش یابد. اگر به قیمت های ثابت ۱۴۰۱ واردات کالاهای غیرنفتی را ببینیم، رشد قابل توجهی کرده است. این رشد، در واقع، رکوردی در رشد واردات است. افزایش واردات، دسترسی واحدهای تولیدی عمدتا صنعتی را به قطعات و مواد اولیه افزایش می دهد و باعث افزایش ارزش افزوده بخش صنعت می شود. به همین دلیل، در سه سال اخیر ما 21.2 درصد رشد ارزش افزوده بخش صنعت را داشته ایم که عمدتا با محوریت نفت بوده است.
به گفته نیلی؛ هنگامی که تولید صنعتی افزایش پیدا می کند، تقاضا برای خرده فروشی، عمده فروشی و حملونقل و سایر موارد هم افزایش پیدا می کنند که این موضوع باعث رشد بخش خدمات می شود. به همین دلیل بخش خدمات ایران هم در سه سال اخیر 11.7 درصد رشد داشته است. ایران رشد 32.8 درصدی در بخش نفت و رشد ۲۱ درصدی در بخش صنعت داشته است که این موارد باعث رشد در بخش عمدهفروشی و خردهفروشی و سایر بخش ها شده است.
وی اظهارداشت: یک سازوکار غیرمستقیم دیگر، می تواند این باشد که درآمدهای ارزی ایران صرف واردات ماشین آلات و تجهیزات شود که همان سرمایه گذاری است و می تواند موجودی سرمایه ایجاد کند که در بلندمدت باعث رشد اقتصادی شود. برای این که ببینیم این اتفاق رخ داده است یا نه باید سمت مصارف تولید را نگاه کنیم تا ببینیم که این ۱۳ درصد افزایش به چه مصرفی رسیده است.
به گزارش جماران، این اقتصاددان با بیان اینکه تولید ناخالص داخلی می تواند به چهار حالت مصرف شود؛ مصرف خانوار، مصرف دولت، سرمایه گذاری و تغییر در موجودی انبار را این چهار حالت عنوان کرد و ادامه داد: دولت می تواند با مصرف بیشتر، که معادل کالای عمومی است، رفاه را افزایش دهد اما این عامل در سال های اخیر تغییر زیادی نداشته است.
با وجود رشد بالای اقتصاد در سه سال گذشته، سرمایه گذاری رشد بسیار ناچیزی کرده است
نیلی گفت: بخش دیگری می تواند تبدیل به سرمایه گذاری شود که با تبدیل به موجودی سرمایه باعث فعال شدن چرخه رشد افتصادی ایران شود. اما علیرغم رشد بالای اقتصاد ایران در سه سال گذشته، سرمایه گذاری رشد بسیار ناچیزی کرده است. به صورتی که سرمایه گذاری در سال ۱۴۰۰حدود نصف سرمایه گذاری در سال ۱۳۹۰ بوده است.
افزایش تولید، عمدتا به موجودی انبار اضافه شده است روند صعودی تغییر در موجودی انبار در اقتصاد ایران، حاکی از ناکاراییهای زیادی است
این استاد اقتصاد تاکید کرد: اتفاق جالبی که در اقتصاد ایران و طی این سه سال افتاده است این است که افزایش تولید، بهجز بخشی که به مصرف خانوارها رسیده، عمدتا به موجودی انبار اضافه شده است. ۱۶ تغییر در موجودی انبار ایجاد شده که یا ناشی از کاهش تقاضا از سمت خانوارهاست یا ناشی از عدم قطعیت ها و انتظارات تورمی. روند صعودی تغییر در موجودی انبار در اقتصاد ایران، حاکی از ناکارایی های زیادی است که آن هم در نتیجه عدم قطعیت هایی است که وجود دارد. جمعبندی مصارف هم نشان می دهد افزایش موجودی انبار، بیشترین رشد مصارف را با 52.3 درصد داشته است.
رشد موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به صفر رسیده است
وی افزود: اگر دوباره به سازوکارهای بلندمدت اقتصاد ایران بازگردیم، می بینیم که رشد موجودی سرمایه در اقتصاد ایران به صفر رسیده است. یعنی از سال ۱۳۹۶ به بعد، به همان مقداری که در اقتصاد ایران استهلاک داریم سرمایه گذاری انجام شده است. بنابراین موجودی سرمایه دیگر در رشد اقتصادی ایران سهمی ندارد.
موجودی سرمایه در صنعت و نفت که برای ما رشد ایجاد می کنند، منفی است با رشد منفی موجودی سرمایه در نفت و صنعت، موتور رشد اقتصادی ما خاموش استاین اقتصاددان با بیان اینکه موجودی سرمایه یک ساختار بخشی دارد و قسمتی از آن در بخش کشاورزی و قسمتی در صنعت و قسمتی در نفت است، خاطرنشان کرد: در این ساختار، آن چیزی که عمدتا برای ما رشد ایجاد می کند، موجودی سرمایه در بخش های صنعت و نفت است. اگر به موجودی سرمایه در این دو بخش نگاه کنیم، مشاهده می کنیم که هر دو شاهد رشد منفی بوده اند. یعنی از سال ۱۳۸۹ به بعد ،و ۱۳۹۶ برای بخش صنعت، موجودی سرمایه این دو بخش کوچک و کوچکتر می شود و ساختمان ها و ماشینآلاتی که در قدرت تولید این دو بخش هستند ضعیف تر می شوند. می توان گفت که با رشد منفی موجودی سرمایه در این دو بخش، موتور رشد اقتصادی ما خاموش است و آن چیزی که باعث افزایش موجودی سرمایه می شود، سرمایه گذاری در بخش مسکن و خدمات است.
رشد اقتصادی سه سال گذشته، ناشی از عوامل پایدار رشد نبوده نوسانات کوتاه مدت و شوک ها عامل این رشد بوده اند
به گزارش جماران، نیلی تاکید کرد: از مجموع این شواهد می توان نتیجه گرفت که رشد اقتصادی سال های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ ناشی از سازوکارهای بلندمدت و عوامل پایدار رشد اقتصادی نبوده است، بلکه در نتیجه شوک ها و نوسانات کوتاهمدت ایجاد شده است. بنابراین ادامه رشد با ماهیت شرایط فعلی، تنها با ادامه افزایش تولید، صادرات یا افزایش قیمت نفت امکانپذیر است. ادامه افزایش صادرات شاید در شرایط تحریم غیرواقعی به نظر برسد و افزایش قیمت نفت هم عاملی خارج از کنترل سیاستگذار است.
در برنامه هفتم توسعه، رشد 8 درصدی در هر سال برای ایران پیشبینی شده نکته بسیار قابل تاملی استوی با بررسی اینکه با فرض نرخ استهلاک برابر ۴/۵ درصد و ثبات نسبت موجودی سرمایه به تولید، اگر بخواهیم به اعداد مختلفی در رشد بلندمدت دست پیدا کنیم باید چه مقدار رشد سرمایه گذاری داشته باشیم، توضیح داد: اگر بخواهیم تا سال ۱۴۱۰ مقدار ۱/۷ درصد رشد اقتصادی داشته باشیم باید رشد ۴/۵ درصدی در سرمایه گذاری ایجاد کنیم. که در 10 سال گذشته چنین تجربه ای را نداشته ایم. اگر بخواهیم رشد ۴/۳ درصد تولید را تجربه کنیم، باید شاهد رشد ۱۵ درصدی در سرمایه گذاری سالانه باشیم. توجه به این نکته ضروری است که متوسط رشد سرمایه گذاری ما در سال های گذشته هیچوقت از ۷/۵ درصد بیشتر نشده که این هم میانگین اعدادی با نوسان بسیار بالا (از ۲۵ درصد تا ۱ درصد) است. برای حالتی که رشد ۵/۸ درصدی در تولید را انتظار داریم، باید رشد ۲۰ درصدی در سرمایه گذاری داشته باشیم. در برنامه هفتم توسعه، رشد 8 درصدی در هر سال برای ایران پیشبینی شده است که نکته بسیار قابل تاملی است.
ضرورت توجه به محدودیتهای انرژی، آب، محیط زیست و غیره در برآورد رشد اقتصادی
نیلی تاکید کرد: این تحلیل با محوریت نقش سرمایه گذاری در رشد اقتصادی کشور بود، اما برای این که رشد اقتصادی مناسب بتواند استمرار پیدا کند نیاز به چندین مقوله است. می توانستیم این موضوع را از سمت محدودیت های انرژی هم بررسی کنیم. برای مثال، در بحث اخیر یک فرض بسیار ساده کننده وجود دارد و آن هم این که برای رشد ۴ درصدی با محدودیت انرژی مواجه نیستیم. همینطور می توانستیم به محدودیت های تامین مالی اشاره کنیم. می توانستیم از نگاه محدودیت های محیط زیستی و مشکلات منابع آب به این موضوع توجه کنیم. به موارد دیگری هم می توانستیم اشاره کنیم از جمله محدودیت های سرمایه انسانی، کاهش بهره وری و بیثباتی های اقتصاد کلان و تورم بالا.
به نظر نمی رسد ایران بتواند رشد بالاتر از 2 درصد را به راحتی تجربه کند رشد در محدوده 2 تا 3 درصدی تا پایان این دهه خوشبینانه است مگر اینکه...وی با بیان اینکه در کنفرانس اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۳ با آقای خاوری نژاد پیش بینی کردیم که به نظر نمی رسد ایران بتواند رشد بالاتر از 2 درصد را به راحتی تجربه کند که آمار هم حاکی از همین است، یادآورشد: اکنون هم می توان نتیجه گرفت که رشد در محدوده 2 تا 3 درصدی تا پایان این دهه خوشبینانه بهنظر می رسد؛ مگر اینکه تغییرات بزرگی در عواملی که رشد اقتصادی برای ایران ایجاد می کنند رخ دهد. مانند دسترسی بیشتر به تکنولوژی، اصلاحاتی در ساختار بودجه و در نظام بانکی، حل مشکلات انرژی و منابع آبی و سایر عوامل.
10 سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم
به گزارش جماران،نیلی گفت: معتقدم که با توجه به شرایط خطیری که اکنون در آن قرار داریم، 10 سال آینده ما با امروز بسیار متفاوت خواهد بود. امیدواریم که بسیار بهتر باشد اما ممکن است که در شرایط بسیار نامناسبی قرار بگیریم.
وی در پایان افزود: اشاره به یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه بخش های کوچکی از اقتصاد ایران که عمدتا کسب وکارهای اینترنتی و کسبوکارهای نوین را شامل می شوند، با کیفیتی مناسب و با جذب نیروی انسانی کیفی، در حال رشد هستند. در صورتی که دولت محدودیتی در ادامه فعالیت این کسبوکارها ایجاد نکند، ممکن است چراغ امیدی برای آینده کسبوکارها در اقتصاد ایران هرچند محدود، روشن شود.