مثل یک نمره ۲۰ کتاب یادمان شهید نوجوان اهل اصفهان
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۰۸۶۴۶
به گزارش ایرنا، نویسنده و گردآورنده خاطرهها و مطالب کتاب طیبه کیانی است و در مقدمه مینویسد: نویسنده این کتاب ما نیستیم. آفریننده این اثر، دانشآموزی اسـت کـه تکلیفهایش را خوب نوشته است. کسی کـه تکلیف دیروزش را خوب نوشته بود و تکلیف فردایش را.
و او تنها یکی نبود، بلکه او تنها یکی بود از هزاران! مثــل او بــسیار بودنــد، اما او در آسـمان پر ستاره شهادت درخشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این ستاره درخشان "مهرداد عزیزاللّهی" بود و آنچه فـراروی شماست، گلگشتی است از باغ خاطرات و بوستان حـالاتش از زبان خانوادهاش، همرزمانش و بویژه گفت و شنودش کـه از رسانه ملی پخـش شد و او را در کنار شهید محمدحسین فهمیده و همه دانشآموزان شهید قرار داد.
پنج هزار و ۴۱۱ شهید از میان ۳۶ هزار شهید دانش آموز ایران از جای جای استان اصفهان هستند که همچون ستارگان آسمان، درخشانند به بیان رهبر بزرگوار انقلاب، تجلیل از اینها یکی از فرائض ماست و ثبت لحظههای درد و داغ، شـادی و مقاومت، پیروزی و حفظ آثـار تجـاوز دشـمن و مردم است که به آیندگان امکان خواهد داد تـا ابعادی از این سرگذشت را بشناسند.
شناسنامه گل سرخ، سر تیتر اوراق ابتدایی است که در آن از حال و هوای شهر گنبدهای فیروزهای و رسم عیاری و جوانمردی در آن با محلهها و گذرهایی که بازار، مسجد و تکیه داشتهاند، نوشتهاند و اینکه اهالی شهادت و ایثار در همین محلهها قد کشیدند و عازم جبههها شدند.
پدر مهرداد داستان ما معلم زبان است. هم زبان خارجی را خوب میداند و هم زبان عشق. عشق اما بیزبان است و به قولی عشق یعنی استخوان بی پلاک؛ سالها تنهای تنها زیر خاک.
بزرگمرد تخریب
مهرداد محصل سال دوم هنرستان ابوذر بود و بعدها به جبهه رفت. مصاحبه معروف و پخش شده او از صدا و سیما را خیلیها دیدند. او در آن گفت و گوی رسانهای نوجوانی با جثه کوچک و محصل سوم راهنمایی مدرسه احمدیه اصفهان است.
او به توپچی کوچک و بزرگمرد تخریب معروف است. مسعود برادرش چهار سال قبل از مهرداد در عملیات خیبر شهید شده بود.
اولین اعزام شهید عزیزالهی به جبهه، آن هم منطقه کردستان به سال ۵۹ باز میگردد. بعدها که تیپ نجف اشرف نجف آباد شکل گرفت همراه آنان به جبهه جنوب عزیمت کرد.
اوقات بیکاری همه کار میکرد. پرده دوزی، آلومینیومسازی، کارهای برقی و البته کاراته هم ورزش حرفه ای او بود. در مدرسه تیم ورزشی حزبالله را راه انداخت و در جبهه علاوه بر تخریبچی به مهندس مین هم شهره بود.
شهید با نمره ۲۰، دوره آموزش غواصی را هم طی کرده بود و در لشگر مقدس ۱۴ امام حسین(ع) اصفهان گاه آرپیجـی مـی زد و گاه غواصی مـیکـرد، گاه مـین میکاشت، گاه مین میچید، گاه در فتح المبین، گـاه در خرمشهر و گاه در کربلای چهار.
شبی در کربلای هشت بودی/ شبی در جبهه سردشت بودی/ شبی روشنتر از چشم ستاره/ به خون غلطید نعشی پاره پاره
متن پرسش و پاسخهای او با مصاحبه کننده تلویزیون در صفحه ۱۹ به بعد کتاب درج شده و مهرداد عزیز با لهجه شیرین اصفهانی در آن دوره نوجوانی مصاحبه میکند.
سخنانش اما به مردان مرد الهی میماند و گویا امـام راحل هـم آن شـب چهرهاش را از سیمای جمهوری اسلامی دیدند.
روزهای نخست آبان ماه سال ۱۳۶۴ عازم خرمشهر میشود. ۲ ماه تمام مشغول مینیابی است. سوم دی ماه سال ۱۳۶۵ و عملیات کربلای پنج فرا می رسد. پنج سال انتظار پرواز تمام میشود و بعد از هجوم وحشیانه آتشبار دشمن بعثی روی جزیره ُامالرصاص مهرداد عزیزالهی، عزیز الله میشود و به سوی معبودش پر میکشد.
پیکر مطهرش اما سه سال بعد پیدا میشود. پدر شهید میگوید درست همان شب اول بمباران اصفهان بود که خبر شهادت فرزند را برایش آوردند. مادر اما بعد از سالها فرزند را در آغوش میگیرد و از خاطره قندهای قندان اتاق امام که مهرداد برایش تبرک آورده بود، میگوید.
لحظهای تفکر
خون نامه بخش پایانی این مجموعه وصیت نامه شهید را منتشر کرده که مینویسد: ای امت شهید پرور ایران، لحظهای بـه کشتارهای اسراییل غاصب در لبنان و فلسطین بیندیشید. لحظهای به جنایت های آمریکـا در منطقـه و شــوروی در افغانــستان مظلــوم بیندیشید. لحظهای بـه زنان و کودکان مظلوم کـه وحشیانه زیر بمباران اسراییل جان میدهند. لحظهای به کودکی که از گرسنگی جان میدهد و لحظهای بـه جنایتهای امریکا که بوسیله صدام کافر بر ما تحمیـل شده اسـت.
شهید بعد از سفارش به تفکر و اندیشه در این امور همگان را به پیروی از ولایت و راه امام فرا میخواند و حمایت از روحانیت شیعه را یادآور میشود و لازم میداند.
و اما مرور آغازین برگ کتاب در آخرین بخش این نوشتار:
شهید؛ مثل یک نمره بیست؛ چنین گفت معلّم با ما: ساعت انشا بود. بچهها گوش کنید.
گفت: نظر من این است: شهدا خورشیدند. مرتضی گفت: شهید؛ چون شقایق سرخ است!
دانش آموزی گفت: چون چراغی است که در خانـه ما میسوزد!
کسی دیگر گفت: آن درختی است که در باغچهها میروید!
دیگری گفت: شهید؛ داستانی است پـر از حادثـه و زیبایی!
مصطفی گفت: شهید؛ مثل یک نمره بیـست، داخـل دفتر قلب من و تو میماند!
کتاب «مثل یک نمره ۲۰» با ویراستاری علی عابدی از سوی سازمان بسیج دانش آموزی سپاه اصفهان منتشر شده است.
برچسبها کتابخانه ایرنا جنگ تحمیلی سازمان بسیج دانش آموزی نجف آباد شهیدمنبع: ایرنا
کلیدواژه: کتابخانه ایرنا جنگ تحمیلی سازمان بسیج دانش آموزی نجف آباد شهید کتابخانه ایرنا جنگ تحمیلی سازمان بسیج دانش آموزی نجف آباد شهید اخبار کنکور دانش آموزی لحظه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۰۸۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتابهای ایرانی علاقهمند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات میشود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص میدهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب میکند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتابهای کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار میگیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوان از بسترهای صدرنشینی کتابهای کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.
غلبه آثار ترجمه تهدید نیست
هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دورهای که زندگی میکنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایههای آینده ما هستند. اگر عناوین کتابهای کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانوادهها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.
خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه میشوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.
هادی خورشاهیاننویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیبهای مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.
خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی میتواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده میکنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتابهای ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا میکنیم و بین سریالهای ایرانیِ تکراری، سریالهای خارجی نیز دیده میشود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و میتواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.
این نویسند افزود: اگر کودکان فیلمها و کتابهای خارجی را میخوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمیشناسد. در این خصوص نهادها و ارگانها نمیتوانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامههای مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما میتوانند در سخنرانیها به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتابهای خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری میتواند کتابخانههای عمومی محلهها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.
کتابخوانها را تشویق کنیم
حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچهها هیچ پدرکشتگی با نویسندهها ندارند آنها فقط به سمت کتابهایی میروند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیبهای بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتابهای ترجمه میشوند؛ زیرا نسبت به کتابهای تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتابهای ترجمه برای ناشران سهل الوصولتر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینهبری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام میدهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آنها است. آنها خودشان را موظف میدانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتابهای تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتابها میکنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود میخرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.
حسین فتاحیفتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچهها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتابهایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتابهای ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفتهاند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیتهای داستانهای کودکانه همچنین باید با سایر شخصیتهای قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصههای کودکانه داشته باشد.
وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمانها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار میکنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتابها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویقهایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده میتوانیم به نقطهای که ضرورت جامعه هست، برسیم.
تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم
سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح میدهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتابهای چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجهای را به تولید کتابهای چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشتههای خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.
سپیده خلیلیاین نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتابهای ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمیشود یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمتهای داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتابهایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ میگیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجمهای مختلف میسپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژههای نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب میرساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب میکنند.
او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمیخرند و مسلما اگر آنها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا میشود. مکانهای عمومی مانند نهاد کتابخانهها و حتی کانون پرورش فکری میتوانند به کتابهای تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.
محدثه رضایی