نقدی که شوهر خالق فرانکنشتاین بر کتاب همسرش نوشت | نظر پرسی شلی درباره کتاب مری شلی
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۱۲۹۲۷
به گزارش همشهری آنلاین، همانطور که میدانیم، ایده نوشتن رمان فرانکنشتاین، در یک شب تابستانی دلتنگکننده در ۱۸۱۶ وقتی به ذهن مری شلی ۱۸ ساله رسید که همراه پرسی شلیِ شاعر (که بعدها همسرش شد) در حال گذراندن تعطیلات در آلپ سوئیس همراه با لرد بایرون بود. لرد بایرون به آنها پیشنهاد داد هر کدام یک داستان ارواح بنویسند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دو سال بعد مری شلی «فرانکنشتاین» را به جهان ادبی عرضه کرد، اما به صورت ناشناس. با این وجود، خبر اینکه نویسنده این کتاب زن است، به بیرون درز کرد و در محافل پیچید و از این رو نقدهای اولیه بر این کتاب اهمیت زیادی پیدا کرد. یک منتقد زنستیز در نقدی بر اثر مری شلی نوشت: «ما متوجه میشویم نویسنده آن یک زن است؛ این وضع رمان را بدتر میکند. اگر نویسنده ما میتواند لطافت جنسیت خود را نادیده بگیرد، دلیلی ندارد ما هم این کار را بکنیم. بنابراین ما رمان را بدون نظر بیشتر رد میکنیم.» یک سال قبل از انتشار، پرسی شلی با پیشبینی انتقادهای کوتهنظرانه، نقدی جنجالی بر اثر قابل توجه همسرش نوشت که تا ۱۸۳۲، حدود ۱۰ سال بعد از غرق شدن پرسی شلی در خلیج لااسپزیا منتشر نشد.
او نوشت: «رمان فرانکنشتاین، یا پرومته مدرن به عنوان یک داستان خالص بدون تردید از بدیعترین و کاملترین آثار این زمانه است. همانطور که داستان را میخوانیم، در ذهن در عجبیم و با خود میگوییم چه مجموعهای از افکار در چه تجربههای عجیبی در ذهن نویسنده شکل گرفته که به این ترکیب حیرنانگیز حوادث، نشانهها و رویدادهای ترسناک منجر شده و حاصلش نوشتن این داستان بوده است... این کار را دستی ثابت و استوار سامان داده است. علاقه ما به تعقیب کردن ماجرا بیشتر میشود و به سرعت سنگی که از کوه به پایین میغلتد، به مقصود خود میرسد... ما در این کتاب با مسالهای اخلاقی مواجهیم و شاید عمیقترین و جهانیترین شکل تمثیل برای امری اخلاقی باشد. با یک نفر بد و بیمارگونه رفتار کنید، خواهید دید به شخصی شریر تبدیل میشود... غیرممکن است این گفتوگو را بخوانید (در قسمتی از کتاب) - و البته بسیاری موقعیتهای مشابه دیگر در داستان- و قلبتان به درد نیاید و اشک از گونههایتان جاری نشود!... شخصیت اصلی داستان در واقع چیزی است که پیش از این وجود نداشته است... (کتاب) نمایشی است از قدرت تفکر و تخیلی بینظیر که خواننده تصدیق میکند کمتر اثری بتواند از آن بهتر باشد.
پرسی شلی، آتنائوم؛ ۱۰ نوامبر ۱۸۳۲.»
منبع: لیتهاب
هیولای فرانکنشتاین کد خبر 561776 برچسبها ادبیات کتاب - نویسندگان و پدید آورندگان کتاب - داستان و رمان زنانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ادبیات کتاب داستان و رمان زنان مری شلی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۱۲۹۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمهای از بیکفایتی پهلوی
کتاب «ممل تهرونی» که از سوی نشر جمال منتشر شده، سری به دوران حکومت پهلوی میزند و نوجوان امروز را با بخشی از تاریخ کشور در آن دوران آشنا میکند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «ممل تهرونی» از جمله آثار نشر جمال در حوزه ادبیات انقلاب برای گروه سنی کودک و نوجوان است. این اثر که به قلم سیدسعید هاشمی نوشته شده، تلاش دارد با بیان خاطراتی از دهه 60، پیوندی میان نوجوان امروز با ماجراهای سالهای حکومت پهلوی برقرار کند. در معرفی این اثر آمده است: داستان کتاب «ممل تهرونی» دربارهٔ پسری به نام ممل است که در دههٔ 60 روایت میشود. در این کتاب نوجوانان با اتفاقاتی که کودکان و نوجوانان در آن دهه با آنها مواجه میشدند و خاطراتی که پدر و مادرشان در آن دوره داشتند، آشنا میشوند.
فاطمه شهروش، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی که به معرفی این کتاب پرداخته و برای انتشار در دسترس تسنیم قرار گرفته، نوشته است:
ممل یک پسربچه هفتهشت ساله است. پدر ممل اعتقاد دارد تابستانها وقت بچه در تهران تلف میشود. برای همین او را میفرستد قم پیش پدربزرگ و مادربزرگش. پدربزرگ ممل حجرهدار است و هر روز ممل را با خودش میبرد بازار؛ اما هنوز چند روزی از اقامت ممل در قم نگذشته که اتفاقات عجیب و غریبی در کوچهپسکوچههای محل رخ میدهد. سروکله غریبهای در شهر پیدا شده که میرود سراغ دختربچهها و زنها. طلاهایشان را میدزد و اگر مقاومت کنند بهشان آسیب میزند. تلاش مادربزرگ و پدربزرگ ممل برای دور نگه داشتن ممل از مهلکه بیفایده است.
ممل همه چیز را فهمیده و از اینکه به تنهایی به کوچه و خیابان برود، میترسد. از طرفی صدای مردم شهر به گوش پاسبانها و کلانتری نمیرسد. وقتی ریشسفیدها همراه آقابزرگ، پدربزرگ ممل، به کلانتری میروند تا از این اوضاع شکایت کنند، ستوان اینطور جوابشان را میدهد: «اگه امنیت ندارن، نذارید بیان توی کوچه. مقصر خود شما هستید. ما داریم تمام تلاش خودمون رو میکنیم. الان هم بیکار نیستیم. اعلیحضرت تازه به کشور برگشتند و ما میخواهیم یک جشن در شهر قم برگزار کنیم... حالا که خدا رو شکر خیانت مصدق و کاشانی برملا شد و اعلیحضرت به کشور برگشتن، به جای تشکر و قدردانی، اومدید لیچار میگید؟»
چرا نوجوان ایرانی هریپاتر میخواند، اما کتاب ایرانی نه؟ممل عکس محمدرضا شاه و و تیمسار زاهدی را در اتاق ستوان میبیند و بو میبرد که قضیه قرار نیست به این سادگیها حل شود. به این ترتیب نویسنده از دید ممل به گوشهای مبارزات مردم با رژیم حاکم و تلاشهایشان برای گرفتن حق اشاره میکند.
از آنجا که داستان در شهر قم دنبال میشود، مخاطب با شخصیتهای مذهبی و سیاسی آن دوره نظیر آقانجفی و آیتالله بروجردی نیز آشنا میشود. از محلههای قم نظیر چهارمردان و باجک نیز بارها در کتاب اشاره شده که آن را برای خوانندگان این شهر خواندنیتر و جذابتر میکند.
حرفهای درگوشی مردم کوچهوبازار و نوع برخوردشان با مأموران حکومتی به گونهای در کتاب بیان شده است که مخاطب را به خوبی با شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن زمان آشنا کرده تا به طور غیرمستقیم به بیکفایتی حاکمان این برهه تاریخی پی ببرند.
ممل تهرونی یک رمان 159 صفحهای است که پسربچههای بزرگتر از 9 سال از خواندنش لذت خواهند برد و به راحتی میتوانند خودشان را جای شخصیت قهرمان داستان بگذارند. آنها باید با دقت داستان را بخوانند تا بتوانند حدس بزنند، کدام یک از شخصیتهای کتاب مظنون اصلی است و همه آتشها از زیر سر او بلند میشود.
انتهای پیام/