Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه خانواده؛ نعیمه جاویدی: صدای دنگ دنگ کمان پنبه زنی پیرمرد لحاف دوز سالهاست که توی کوچه پس کوچه ها پیچیده است. رخت بخت و شب عروسی زوج های زیادی را دوخته و می گوید: «عددش از دست که هیچ! از ذهنم هم در رفته. شما بنویس خیلی...» با «دلاور ترک پیچلو» درباره شغل روبه فراموشی اش حرف زدیم. مردی 73 ساله که هر روز در پیِ کار شهر را پای پیاده می گردد و وقتی قرار است تشک عروس و داماد بدوزد قند توی دلش آب می شود و می گوید: «خواب آرام و وجدان بیدار روزی شان باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

»  

سفره ما با خنده پر می شد

73 سال دارد، همه بچه هایش را راهی خانه بخت کرد. همسرش چند ماه قبل فوت کرده است و می گوید: «فقط زنم نبود؛ مثل پدر و برادر، پشت و پناهم بود. رفیق شفیق روزهای سخت زندگی ام بود.» چین و چروک زیر چشم هایش نم می شود. نگاهش را می دزدد که معلوم نشود مردی دلتنگِ یار سفر کرده اش شده: «یکبار هم از من چیزی نخواست که در توانم نباشد. حالا را نگاه نکنید که آقای دست به جیب زندگی خودم و دیگران شده ام به لطف خدا. روزهایی بود که دستم تنگ اما خانه ما آن روزها، شاد بود. همسرم من و بچه ها را با اخلاق، صبر و خوشرویی شاد می کرد تا یاد نداشته هایمان نیافتیم. معمولاً همه برای داشته هایشان خدا را شکر می کنند اما همسرم شکر نداشته هایش را هم از قلم نمی انداخت.» توی کوچه ها صدا می زند، لحاف دوزیه! کمی بعد صدای دنگ دنگ کمان پنبه زنی اش ناخودآگاه در ذهنم می چرخد. در عصر ماشین و دیجیتال، الحق که شغل خاصی دارد که رو به فراموشی است. 73 سال عمر از خدا گرفته اما می خواهد باز هم کار کند: «کار، جوهر بدن مرد است. وقتی هنوز نفسی می آید و می رود، چرا کار نکنم؟»

پاهای اسنپی لحاف دوز پیر

شهر را می گردد و مشتری پیدا می کند، مشتری های قدیمی هم با او تماس می گیرند و هماهنگ می کنند: «باجناقم لحاف هایی می دوزد بیا و ببین! با چند ردیف نخ و هنر انگشتانش روی لحاف، هر طرحی بخواهید می اندازد و می دوزد.» سررشته خوبی است برای هم صحبت شدن بیشتر که: «خب، پس! فامیلی توی این کار هستید؟» می خندد و می گوید: «فامیل شدیم البته! من اصلاً پدرم را ندیده ام، کودک بوده ام که به رحمت خدا رفته است. بزرگتر که شدم، تصمیم گرفتم روی پای خودم بایستم و کمک خرج خانواده باشم. یکی از اقوام، آقای محمد صالح به خواست مادرم لحاف دوزی یادم داد. 16 ساله بودم که آمدم تهران و حالا 31 سال است که با سوزن و نخ، خرجی خودم و خانواده را در می آورم. بعدها با خواهر همان آقا ازدواج کردم.» پاهایش تمام این سال ها بلد راه و اسنپی بوده تمام عیار برای کربلایی دلاور. با اتوبوس، مترو یا تاکسی خودش را به محدوده ای رسانده و از آن به بعد با همین پاها کوچه به کوچه گشته  و خدا روزی اش را رسانده است: «در این 55 سال برای یک تشک دوختن، بوده روزهایی که هی راه رفته ام و داد زده ام لحاف دوزیه اما سری از پنجره ای بیرون نیامده که سفارش بدهد. در عوض روزهایی بوده که خدا روزی چند روز بعد را هم پیش پیش فرستاده است.»

قاعده و قانون های من

می پرسم: «حالا احتمالاً فقط  از محله های مرکز و جنوب شهر، سفارش کار می گیری؟ بعید می دانم شمال شهر کسی هنوز لحاف بدوزد و تشک بگیرد.» می پرسم چون ته ذهن بیشتر ما از خانه های شمال شهر، خانه هایی گل و بلبل جاخوش کرده، لوکس و آنچنانی. ذهنیتی که زیاد هم درست نیست. حرف های پرک پیچلوی متولد سال 1326 این را می گوید: «گاهی به خانه هایی می روم صد برابر ساده تر از خانه های جنوب شهر. مالک بیشتر این طور خانه ها هم افرادی ساده زیست و مومن هستند که هم دست سخاوتمند دارند هم دنبال زر و زیور نیستند. از داشته هایشان خوب محافظت می کنند. خانه ای هست که 20 سال است می روم و همان تشک های قدیمی را نونوار می کنم. همین پاییز سال قبل یک مشتری از محله درکه داشتم که مشتری هر ساله است. نرخ کارم چه برای درکه چه جنوب شهر، یکی است. تشک پنبه و الیاف نرخش 60 تا70 و پشم 50 هزار تومان است. بعضی صاحبخانه ها خودشان دستمزد بیشتری می دهند.» ازچرتکه ایام و قیمت ها می گوید: «یادش بخیر! از 15 قِران تشک دوخته ام تا همین عدد و رقم هایی که تا حالا گفتم.» قواعد دیگری هم برای خودش دارد: «روزی که استاد کار نخ و سوزن دستم داد به خودم گفتم توی این کار به یک چیز خیلی حواست باشد، مهمان خانه مردم می شوی. جایی که «خانواده» زندگی می کند چشمت کور و گوشت کر باشد. حرف این خانه نباید برود توی آن خانه. ناموس صاحبخانه ناموس تو هم هست. همیشه سرم به کار خودم گرم بوده است.»

تشک پر قو هم دوخته ام

بعضی چیزها  از تجربه زیاد به دست می آید از جنس الیاف، تشخیص می دهد صاحبخانه اهل کدام خطه باشد: «ترک ها معمولاً پشم استفاده می کنند. شمالی ها هم پنبه و هم پشم شیشه. فارس ها و تهرانی های اصیل پنبه و مشهدی ها هم بیشتر از کرک پتو استفاده می کنند. آن اوایل توی تهران به خصوص اطراف بازار مولوی هرجا می رفتم باید کمان می بردم. سفارش ها آنقدر زیاد بود که دنگ دنگ، کمانم زه پاره می کرد و دخترهای دم بخت آن خانه قند توی دلشان آب می شد که بخت بعدی نوبت آن هاست.» می پرسم که تشک پر قو هم دوخته همان پر اعیانی ضرب المثل ها را و چرا را برای لحاف و تشک، پر استفاده نمی کنند و فقط به درد متکا می خورد، می گوید: «چون پر به اصطلاح هم می دود توی کار و کوک نمی خورد. یک خانواده برای مادر پیرشان سفارش دادند که به جای تشک صنعتی تخت استفاده شود تا زخم بستر نگیرد. هر وقت سوزن نخ گرفته ام برای شفای بیماری که قرار است روی آن تشک بخوابد دعا می کنم آنقدر حالش خوب شود که فقط برای خواب به بستر نیاز داشته باشد.»

پنبه و کمان، پشم کتک!

کمان چوبی اش رنگ خوشی دارد با یک خرمهره آبی، جالب تر هم شده و می گویم که عجب کمان سرپا و سرحالی ماشاءالله. انگار نه انگار، 50 سال پنبه زده و می گوید: «این را 6 سال پیش در شمال به یک نجار محلی سفارش دادم و از چوب های جنگلی ساخت. قیمت کمان آن موقع 400، 600 هزار تومان بود اما این مشته ای را که می بینید از روز اول کار با من است.» می خندد و می گوید: «کمان قبلی از بس پنبه این و آن را زد، شکست.» بعد صدایش جدی تر می شود که: «چشم خورد و شکست.»

خانه ای که مهمان آن شده و بساط گزارش ما مهیا، خانه یک خانواده آذری زبان است که سفارش دوخت تشک پشم برای عروس و داماد دارند و انعام کربلایی هم محفوظ! از او می خواهم با کمان کمی پشم را بزند تا صدای دنگ و دنگ آن را بشنوم. بلند بلند، می خندد و می گوید: «همه همین فکر را می کنند. کمان فقط برای پنبه است. این زه کمان قدیم از جنس روده احشام آماده و سفت می شد و حالا نخ نسوز. هروقت نخ پاره می شود، دور پیچ آن نخ می تابیم و کار ادامه پیدا می کند. پنبه نرم و سبک است و به اصطلاح یک شوک می خواهد تا از هم باز شود و تشک پف کرده بایستد. پشم اما ضخیم تر است، کتک می خواهد تا باز شود(می خندد) و منظورش ضربات پی در پی چوب است.»

مشاوره خانوادگی رایگان

تجربه مشاوره خانوادگی دادن هم دارد، آن هم به شیوه ای جالب: «از تعداد و نوع سفارش مشتری به دلیل تجربه این سال ها تشخیص می دهم خانواده شان چه احوالی دارد. یکبار یک خانمی تعدادی تشک آورد بدوزم. تعدادشان یکی کمتر از تعداد اعضای خانواده بود. متوجه شدم فقط تشک خودش و بچه ها را نونوار کرده. معتقد بود نباید به مرد جماعت زیادی محل داد چون روی او زیاد می شود. از همین راهنمایی ها صد من یک غاز کوچه بازاری. دیدم زن بیچاره بدجور راه زندگی را اشتباه رفته، پدرانه نصیحت کردم اما فایده نداشت. دفعه بعد گفت که همسرش شب ها دیر به خانه می آید، دعوایشان بالا گرفته و ممکن است زندگی شان از هم بپاشد. شکرخدا این بار نصیحت ها به ثمر نشست.»

به چند نفری در گذشته این حرفه را یاد داده اما معتقد است، این  کار برای جوان های امروز خوب نیست به دو دلیل؛ اول نداشتن درآمد دوم اینکه مدام باید بروند توی خانه مردم و فرهنگ  جوان های امروزی با جوان های دیروز فرق دارد: «فامیلی داشتیم اصرار کرد به پسرش لحاف دوزی یاد بدهم. آمد تهران و شد وردست. خیلی با استعداد بود و دو ماهه خم و چم کار آمد دستش و سفارش گرفت. مدتی از او خبر نداشتم که پدرش تماس گرفت که پسرش مدتی است به تهران نمی آید. خلاصه معلوم شد این حرفه به درد او نمی خورد. سربسته می گویم؛ بالاخره بین مشتری ها همه جور آدمی پیدا می شود. این شغل به درد آدم میانسال و پیر می خورد اما جوان نه. البته این نظر من است.»

آرزو، نخ و لبخند

از لوازم و بایدهای کارش می گوید: «نخ و سوزن و مشته توی این کیف و کمان روی دوشم. خنده هم روی صورتم و البته این روزها پشت این ماسک پنهان می شود. از در هر خانه با نام خدا، آرزوی برکت و سلامت برای صاحبخانه می روم داخل. بعضی انعام هم می دهند و بعضی نه! دفعه بعد وقتی دوباره به خانه انعام نداده می روم، همان جور می دوزم که در خانه انعام داده. خدای کوک های زعفرانیه و خلازیر یکی است؛ برای پول بیشتر کار بهتر انجام نمی دهم. همه جا کار و کوکم یکی است یعنی سعی کرده ام که باشد.در عوض خیلی هم اهل چانه زدن نیستم و سعی کرده ام دستمزدم عادلانه باشد.» از پیچلو می پرسم که چرا مغازه اجاره نکرده تا در این سن و سال لازم نباشد شهر را کوچه به کوچه گز کند: «مادرم شمال زندگی می کرد و مدتی است به رحمت خدا رفته. برای خیر و شر و سرکشی به زمین های پدری که مدتی قبل آن ها را فروخته ام به شمال می روم و بر می گردم. تمام اقوام ما آنجا هستند. جای باصفایی است. یک روستای جنگی کوهستانی که حالا تهرانی ها آنقدر در یک محله اش ویلا ساخته اند که به محله تهرانی ها معروف شده. بنابراین با این شرایط نمی صرفد که پول اجاره مغازه ای را بدهم که گاه و بیگاه باید درش را تخته کنم و بروم شمال.»

رختخواب ها آب رفته اند

از قدیم می گوید و زور بازوی اهل خانه ها: «تغذیه ها خوب بود. اعصاب مردم راحت و درگیر مال و منال دنیا نبود. غذاهای سالم و خوب می خوردند. جانشان قوت داشت و برای همین تشک را سنگین می گرفتند، 8 کیلو یا سبکِ سبک 7 کیلو و نیم. حالا اما تشک ها آب رفته، باریک و کم حجم شده. الان وزن تشک ها 4 کیلو نیم یا نهایتاً 5 کیلوگرم است چون صاحبخانه جان بلند کردن آن را ندارد و رفت و آمدها هم مثل سابق نیست.» پس با این اوصاف باید روزی اش کم شده باشد اما می گوید: «نه، خدا رزاق است. تمام این سال ها طوری کار کرده ام که مشتری های قدیمی تماس می گیرند. یک مشتری دارم خانمی است که مستأجر هستند و درآمدشان معمولی. به جای زرق و برق های الکی حواسش به نظافت خانه و سلامت خانواده است. هر سال توی همان خانه های مستاجری حتما یکبار باید پشم تشک ها را بزند و از نو بدوزد. می گوید که شوخی نیست هر شب 8 ساعت از عمر ما توی این رخت می گذرد. در عوض مشتری ای هم داشته ام در یک خانه اعیانی که 25 سال بود دست به لحاف و تشک های دم دستی شان نزده بود و رختخوابشان مثل یک پتو نازک شده بود.»

«صد سال تنهایی» آقا دلاور

هورتی به استکان چایی که صاحبخانه برایش آورده می کشد و می گوید: «حالا وقت عروس و داماد شدن نوه های من شده، سن ازدواج بالا رفته است. به نظرم دختر و پسر باید همان 20 و یکی دو سالگی ازدواج کنند تا فرصت و حوصله بچه داری و  با هم ساختن زندگی را داشته باشند. گرانی از یک طرف و چشم و هم چشمی از طرف دیگر، کار را سخت کرده است. پدر و مادرها باید سختگیری نکنند در عوض زیر بال و پر بچه هایشان را بگیرند. من بچه دم بخت ندارم اما کار می کنم تا به وقتش دست نوه ها را بگیرم و گفتن ندارد کمک حال یکی، دو خانواده در محله مان باشم که طفل صغیر دارند. مال دنیا حلالِ حلالش سه روز وفا می کند، حرام که هیچ! سکه این دنیا فقط همین دنیا خریدار دارد و آن دنیا نه! مگر اینکه خدایی بشود.» پیرمرد مشته را توی کیف، کنار اناری می گذارد که تعارفش کرده اند. توی اتوبوس وقتی کمرش را به صندلی و سرش را به کمان تکیه می دهد، انارش را آب لمبو می کند. اگر همسرش زنده بود لب به انار نمی زد تا با هم دانه کنند و بخورند. یاد حرفش می افتم: «همسرم با همین پول کارگری منِ سالار، جهیزیه چند دخترمان را داد. سه خانه خریدیم که حالا یکی برایم مانده. شب هایی که دستم خالی بود با کدبانوگری و کمی ترشی، زیتون و سبزی سفره را شلوغ می کرد تا کمِ من، غمِ من نشود. به اندازه صد سال خاطره خوش برایم گذاشته است حتی بعد از خودش.»

/انتهای پیام

منبع: فارس

کلیدواژه: خانواده لحاف دوز بازنشسته سالمند مشاغل فراموش شده سبک زندگی خانه ها تشک ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۲۳۱۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

با حل مشکلات مردم اعتماد عمومی را افزایش دهید

حجت الاسلام و المسلمین عبدالکریم عابدینی نماینده ولی‌فقیه در استان و امام جمعه قزوین در دیدار حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفوی‌نیا رئیس کل جدید دادگستری استان قزوین گفت: خدای متعال در آیه ۲۹ سوره مؤمنون می‌فرماید «وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ»، یعنی (و بگو پروردگارا مرا در جایى پربرکت فرود آور که تو نیکترین مهمان‏نوازانى)، ان‌شاءالله حضور شما در استان ما محقق این آیه باشد.

وی ادامه داد: ان‌شاءالله رفتار اهالی این منطقه با شما مصداق آیه ۸۰ سوره اسراء باشد، خدای متعال در این آیه می‌فرماید «وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا»، یعنی (و بگو پروردگارا مرا در هر کارى به طرز درست داخل کن و به طرز درست‏ خارج ساز و از جانب خود براى من تسلطى یارى‏ بخش قرار ده)، ان‌شاءالله ورود شما به استان ما ذخیره آخرتتان شود و کاری برای دین خدا، تقویت ایمان مردم، اقامه نماز، عدل و همه خوبی‌ها انجام دهید، امیدواریم خدا شما را واسطه این قبیل مسائل قرار بدهد.

امام جمعه قزوین عنوان کرد: شناخت منطقه و جریانات حائز اهمیت است، البته خیلی جریانات ممکن است در این منطقه باشد و شما وقت شناخت آنها را نداشته باشید، اما آن جریاناتی که برای حوزه قضا لازم است و در احکامی که صادر می‌کنید تأثیرگذار است را پیگیری کنید، شناخت این نوع جریانات مهم است، چون اگر ما جریان‌شناس نباشیم از همان ابتدا و به‌صورت ناخودآگاه ممکن است در مسیری قرار بگیریم که تا آخر هم متوجه نشویم این جریانات زاویه ما را عوض کرده و ما را در مسیری قرار داده‌اند که دیگر متوجه نشده‌ایم به کجا می‌رویم.

وی بیان کرد: آنهایی که در مسیر خدا و قیامت به شما کمک می‌کنند، دست اینها را باید بوسید، جریان‌شناسی دخیل در حوزه قضا جزو واجبات کار شماست، دیده شده کسانی که این جریان‌شناسی را نداشته‌اند و خود به خود در وادی‌هایی افتاده‌اند و حتی به آنها هشدار هم داده شده و توجه نکرده‌اند.

حجت الاسلام و المسلمین عابدینی تأکید کرد: خدای متعال در آیه ۶۷ سوره زخرف می‌فرماید «الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ»، یعنی (در آن روز یاران جز پرهیزگاران بعضی‏شان دشمن بعضى دیگرند)، خدای متعال به ما می‌گوید کسانی که اطرافتان هستند را ببینید دوستتان هستند یا خیر. شرط این دوستی از نظر قرآن تقواست.

امام جمعه قزوین عنوان کرد: باید ببینیم این آدم‌هایی که دوست ما هستند خدا و قیامت سرشان می‌شود یا خیر، اگر این طور باشد دوستان خوبی هستند، چون تقوا دارند، اما اگر تقوا نداشته باشند شاید در دنیا خیلی به ما ابراز محبت کنند، اما در قیامت به جان هم می‌افتیم و هر چه نگاه می‌کنی اینها برای ما وزر، وبال، تاریکی و تیرگی هستند. کدام آدم عاقلی می‌آید قیامتش را برای دوستی‌های حزبی، جناحی و قومی و قبیله‌ای دنیا خراب کند؟

وی یادآور شد: آن کسی که از دین بر می‌گردد، خلاف دین عمل می‌کند، ربا می‌خورد، پارتی‌بازی می‌کند، دروغ می‌گوید، ذهن ما را نسبت به هم خراب می‌کند، اینها سفیهانی هستند که خدا در آیه ۱۳۰ سوره بقره از آنها نام برده است، خدای متعال در این آیه می‌فرماید «وَمَنْ یَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ»، یعنی (و چه کسى جز آنکه به سبک ‏مغزى گراید از آیین ابراهیم روى برمى‏‌تابد و ما او را در این دنیا برگزیدیم و البته در آخرت نیز از شایستگان خواهد بود).

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین اظهار کرد: خدای متعال در آیات ۲۷ و ۲۸ و ۲۹ سوره فرقان می‌فرماید «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا، یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا، لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا»، یعنی (روزى است که ستمکار دستهاى خود را مى‏‌گزد و مى‏‌گوید اى کاش با پیامبر راهى برمى‏‌گرفتم، اى واى کاش فلانى را دوست خود نگرفته بودم، او بود که مرا به گمراهى کشانید پس از آنکه قرآن به من رسیده بود و شیطان همواره فروگذارنده انسان است).

حجت الاسلام و المسلمین عابدینی عنوان کرد: خدای متعال در این آیه می‌فرماید در قیامت ظالم و آن کسی که در دنیا بد عمل کرده، دستش را گاز می‌گیرد و می‌گوید‌ای کاش من با پیغمبر (ص)، امیرالمؤمنین (ع)، ائمه اطهار (ع) و جانشین امام زمانم هماهنگ می‌شدم،‌ای کاش فلانی که نفاق، دروغ، حیله و دو رویی را در زندگی من آورد، به زندگی‌ام راه پیدا نمی‌کرد، او مرا از ذکر و قرآن دور کرد، شیطان همین است، شیطان آدم را خوار و رسوا می‌کند و تا عزت و آبروی آدم را نگیرد دست برنمی‌دارد.

وی بیان کرد: ما اگر ببینیم کسی آمده برای اعمال منویات رهبر حکیم انقلاب و برای عدالت، عزت و اقتدار اسلام تلاش می‌کند، هر کسی که باشد دستش را می‌بوسیم و با همه وجود در خدمتش هستیم.

نماینده ولی فقیه در استان قزوین با تأکید بر اینکه با حل مشکلات مردم اعتماد عمومی را افزایش دهید، عنوان کرد: مردم پایه اصلی و اساسی انقلاب هستند، هر کس بیاید کاری کند که دل مردم شاد شود، مشکلات مردم را حل کند و باعث افزایش اعتماد عمومی شود، دستش را می‌بوسیم و با همه وجود در خدمت او خواهیم بود.

وی تأکید کرد: خدای متعال در آیه ۲۰۱ سوره اعراف می‌فرماید «إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ»، یعنی (مسلماً کسانی که نسبت به گناهان، معاصی و آلودگی‌های ظاهری و باطنی تقوا ورزیده‌اند، هرگاه وسوسه‌هایی از سوی شیطان به آنان رسد خدا و قیامت را یاد کنند، پس بی‌درنگ بینا شوند و از دام وسوسه‌هایش نجات یابند).

حجت الاسلام و المسلمین عابدینی گفت: خدای متعال در این آیه می‌فرماید فقط اهل تقوا شیطان‌شناس هستند و وقتی شیطان می‌خواهد در آنها نفوذ کند سریع متوجه شده و بینا می‌شوند و شیطان نمی‌تواند از هیچ دری در اینها نفوذ کند، اگر هم تقوا نباشد شیطان در افراد جولان می‌دهد.

وی یادآور شد: خدای متعال در آیات قرآن کریم آدم‌ها را دو دسته می‌کند، در آیه ۳۰ سوره فصلت می‌فرماید کسانی که فقط حواسشان به خداست و تحت هیچ شرایطی از راه خدا دور نشده و پای کار خدا ایستاده‌اند، ملائکه در جان اینها نازل می‌شوند و به آنها می‌گویند نترسید و محزون نباشید، بهشت بر شما بشارت باد؛ چقدر ما به این آیه محتاجیم و اگر این آیات نباشد زندگی مرده است.

امام جمعه قزوین اظهار کرد: در آیات ۲۲۱ و ۲۲۲ سوره شعراء نیز خداوند می‌فرماید شیاطین جنی و انسی در دل گنهکاران و دروغگویان نمی‌آیند؛ آن کسانی که لقمه حلال و حرام برایشان فرقی ندارد شیاطین انسی هستند، لقمه حرام جاده ورود شیطان به آن آدم را آسفالت می‌کند، یک لقمه حرام، یک رشوه، یک خلاف، یک ناحق، همه اینها راه را برای ورود شیطان به درون ما هموار می‌کند.

وی عنوان کرد: بنابراین دل‌های ما هم می‌تواند محل نزول فرشتگان باشد و هم می‌تواند محل نزول شیاطین باشد، شیاطین جن و انس دارند، بندگان خوب خدا، بوی فرشتگان را می‌دهند، آدم اگر سالم باشد، خدا این بندگان خوب را می‌فرستد و می‌گوید این بنده مرا دریابید، بعد می‌بینید در یک بزنگاه که شما می‌خواهید یک تصمیمی را بگیرید، این آدم خوب سر راه شما قرار می‌گیرد و می‌گوید این کار را نکن، در نهایت هم شما می‌فهمید اگر این کار را انجام می‌دادید چقدر آبروریزی به بار می‌آمد، یعنی خدا لطفش را این طور به آدم نشان می‌دهد.

نماینده ولی‌فقیه در استان قزوین بیان کرد: همه ما باید دست همدیگر را بگیریم برای تحقق آن منویاتی که امام خمینی (ره) و شهدا داشتند و رهبر حکیم انقلاب دارند و دنیا هم به وجود ایشان افتخار می‌کند، ان‌شاءالله بتوانیم دل رهبر فرزانه انقلاب و دل امام زمان (عج) را شاد کنیم.

باشگاه خبرنگاران جوان قزوین قزوین

دیگر خبرها

  • شناسایی قاتل کشتی تایتانیک در یک عکس ۱۱۲ ساله
  • شناسایی قاتل کشتی تایتانیک در یک عکس 112 ساله (+عکس)
  • فرار نافرجام قاتلان فراری در خراسان جنوبی
  • قاتلان فراری در دام پلیس آگاهی خراسان جنوبی
  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • کشف تاریخ ۴۵۰۰ ساله در زابل
  • با حل مشکلات مردم اعتماد عمومی را افزایش دهید
  • کشف معماری ۴۵۰۰ ساله در شرق ایران؛ یک خانه و کوچه‌اش پیدا شد!
  • جزییات کشف معماری ۴۵۰۰ ساله در شرق ایران اعلام شد
  • حسرت ۶ ساله پرسپولیس در خانه مقابل سپاهان!