مذاکره با آمریکا را سخت نکنیم
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۲۳۶۵۸
تأثیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سیاست خارجه ایران، احتمال مجدد با آمریکا، عملکرد رسانههای غربی در جریان انتخابات ایالات متحده و تغییر رفتار ایران در قبال FATF از مهمترین عناوین روزنامههای امروز _ سه شنبه ۲۰ آبان ماه _ است.
مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تهران و تغییر دولت در آمریکا» به بررسی تأثیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سیاست خارجه ایران پرداخت و نوشت: اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا با درک کارنامه چهار ساله دولت ترامپ و آنچه در انتخابات کمنظیر ایالات متحده رخ داد، خود را برای تعامل به شیوهای مناسب با آن آماده کردهاند. همه به درستی دریافتهاند که بازگشت به نقطه صفر و تکرار دوران پیشا ترامپ ممکن نیست. بازگشت واشنگتن به توافقهای بینالمللی که ترامپ با تکبر از آنها خارج شد، نمیتواند بدون پیش شرطها و برخی تغییراتی باشد که لزوم انجام آن بهانه ترامپ برای خروج بود. جو بایدن به ویژه بر این مهم توجه دارد که رقیب او با پشتوانه بیش از هفتاد میلیون رأی، همواره بر سیاستهای داخلی و خارجی او سایه خواهد داشت. این وضع، صحنه را برای همه تعامل گران با دولت ایالاتمتحده، پیچیده و سختتر از گذشته خواهد کرد.
اعضای جامعه جهانی دریافتهاند که دولت بایدن بیتردید تکرار دولت ترامپ نبوده و مانند دولتهای ایالاتمتحده تا پیش از اینهم نیست. دولت بایدن صفحهای تازه با مختصات متفاوت از گذشته است.
در این حال، اصرار بر تکرار ادبیاتی که با ترامپ سخن گفته میشد و قائل نبودن تفاوت میان او و بایدن به مثابه عدم درک تغییرات در صحنه تعاملات است. نادیده گرفتن تحولات، تفاوتها و اصرار بر تکرار گذشته، پافشاری کردن برای تکرار ترامپ در لباس جو بایدن خواهد بود. آنچه به ویژه برای تهران در حالحاضر اهمیت دارد، استفاده از فرصت تغییر در آمریکا و در خدمت به ایجاد موقعیتی است که بتواند سیاست «فشار حداکثری» دولت ترامپ را خنثی کند. ابراز بدبینی مطلق به اندازه خوشبینی مطلق به دولت آینده ایالات متحده ناکارآمد و حتی خسارتبار خواهد بود. مهم، داشتن طرحی نو برای تعامل با تغییرات تازه است. به رسمیت شناختن تغییر به معنای تسلیم شدن در برابر آن نیست؛ همانگونه که مذاکره به معنای توافق نیست. واقعگرایی ابزارخود را میطلبد. دوری کردن از واقعیات، عین تسلیم شدن در برابر وضعی است که میکوشد خود را تحمیل کند.
تهران اکنون در برابر تغییر در سپهر سیاسی کشوری قرار دارد که از یکسو ترامپیسم برون همچنان سایه دارد. از سوی دیگر دولتی در حال استقرار است که بنیان رویکردهای داخلی و خارجی سلف خود را به چالش گرفته و با نگاه به دکترین کلان ایالات متحده میخواهد منافع راهبردیاش را تأمین کند. مساله این است؛ تهران با نگاه به تغییرات جاری چگونه باید از مواضع اصولی خود دفاع کند؟ انجام این مهم با تکرار شعارها و بدگوییهای صرف از سیاستهای واشنگتن ممکن نیست. باید طرحی نو را پیش نظر داشت. انتخابات سوم نوامبر در ایالات متحده و نتایج آن نمیتواند بیرون از نگاه تهران به چگونگی تعامل آیندهاش با سختترین دشمن خود باشد. درک تغییر در صحنه تعامل با قدرتی که خوب یا بد همچنان از توان اراده تأثیرگذاری بر تحولات برخوردار است، هنر دیپلماسی است.
روزنامه آرمان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «کار مذاکره با آمریکا را سخت نکنیم» برای بررسی تأثیر انتخاب جو بایدن بر سیاست خارجی ایران و احتمال مجدد با آمریکا به گفتوگو با حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی پرداخته که بخش کوتاهی از آن را در ادامه میخوانید:
به نظر شما با توجه به تحریمهایی که آمریکا سالهاست علیه ایران وضع کرده، آیا تفاوت خاصی بین دولت جمهوریخواهان و دموکراتها میبینید؟
سیاست خارجی در دنیا یک امر دوجانبه است و من معتقدم که سیاست خارجی یکجانبه در جهان وجود ندارد. کاملاً مشهود است که اگر دو کشور در مقابل هم قرار داشته باشند و فضای سیاسی را تشنجآفرین کنند، بیشک جنگ صورت میگیرد. وقتی نوک پیکان دو کشور در مقابله هم قرار میگیرد، باعث درگیری و جنگ بین دو کشور خواهد شد. اما در مقابل جنگ، صلحی هم وجود دارد که برمیگردد به چراغ سبزی که کشورها برای یکدیگر روشن میکنند. واقعیت این است که اگر کشورها برای یکدیگر چراغ سبزی روشن کنند، مستقیماً هیچ درگیری بین کشورها رخ نمیدهد. در دنیا معمول است که تحلیلها بر اساس واقعیتهای سیاسی شکل میگیرد و این تحولات تأثیر مستقیمی در روابط کشورها دارد. در ایالاتمتحده آمریکا دو حزب وجود دارد که تمام رؤسای جمهورش از یکی از این دو حزب انتخاب میشود. از گذشته تحلیل کهنهای درباره انتخابات آمریکا وجود داشته است و برخی هستند که فکر میکنند، بین جمهوریخواهان و دموکراتها در فضای سیاسی آمریکا تفاوتی وجود ندارد. این مساله یک نظریه یا فرضیه غالبی بود که در دوران باراک اوباما شکسته شد.
البته به نظر میرسد روابط ایران و آمریکا در دوره اوباما روند خصمانه کمتری داشت و در آن دوران مسئولان دو کشور ایران و آمریکا با محوریت برجام مذاکره کردند.
در تاریخ سیاسی آمریکا اوباما از معدود افرادی بود که در زمان ریاستجمهوری خودش تحریمهایی که علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شده بود را به عقب برگرداند. یکبار دیگر هم که در زمان کارتر که گروهبانهای آمریکایی آزاد شدند، بخشی از تحریمهای تصویبشده علیه ایران لغو شد. از آن روز به بعد دیوار تحریمها به دور ایران کشیده شد و جمهوری اسلامی با سیل تحریمهای آمریکا روبهرو شد. در دوران باراک حسین اوباما، جمهوری اسلامی با لغو تحریمهای آمریکا روبهرو شد. البته جدا از تحریمهای بانکی و فلزی و… ما شاهد لغو تحریمهایی بودیم که در قالب قطعنامه در سازمان ملل تصویب شده بود. ۶ قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل که در ذیل فصل هفتم قرار گرفته بود توسط دولت دموکرات اوباما لغو شد. نکته قابل توجه این است که در دوران اوباما ما از ۱۲۴۸ تحریمی که از گذشته تا دولت او بر ایران وضع شده بود شاهد لغو ۹۱۵ تحریم بودیم.
با توجه به اینکه ایران در این چند سال دوران ریاستجمهوری اوباما ازخودگذشتگی نشان داد و از برجام خارج نشد، فکر میکنید جو بایدن دموکرات حاضر است دوباره به برجام بازگردد؟
نقش آمریکا در توافقنامه برجام نقش اصلی بود که در لغو تحریم علیه جمهوری اسلامی بسیار تأثیرگذار بود. امضاهای زیادی در توافقنامه برجام وجود داشت که البته به نظرم ۲ امضا بود که بسیار مهم و حیاتی تلقی میشد. امضای ایران و ایالات متحده آمریکا از مهمترین بخشهای توافقنامه برجام بود که اهمیت این دو کشور برای حضور در برجام بسیار مهم بود. در زمانی که ایالات متحده از برجام خارج شد، در واقع فقط نوع رفتار جمهوری اسلامی بود تا باعث مرگ برجام نشد. حتی بازگشت تعهدهایی هم که در برجام صورت گرفت تماماً در داخل برجام ذکر شده بود و جمهوری اسلامی در چارچوب قوانینی که در برجام تصویب شده بود تعهدات خود را کاهش داد. برای ایران کاری نداشت که خارج از برجام قدم بردارد و تعهدات خود را کاهش دهد اما ازخودگذشتگی کرد و خارج از برجام قدمی را برنداشت. من فکر میکنم که احتمالاً یکی از سیاستهای رئیسجمهور جدید آمریکا یعنی جو بایدن احیای برجام خواهد بود. در این شرایط تحلیلهای مختلفی صورت میگیرد و عدهای برای خود فکر و خیالهایی میکنند. اولین تحلیلی که امکان دارد در ذهن برخی شکل بگیرد این است که دموکراتها تفاوتی با جمهوریخواهان ندارند و آنها هم مانند ترامپ هستند. البته بنده معتقدم این مساله واقعیت ندارد و ما در دوران باراک اوباما دیدیدم که اوباما با جمهوریخواهان تفاوت دارد. طبیعتاً کاملاً معلوم است که ترامپ مانند اوباما نبود و همچنین جو بایدن هم صددرصد ترامپ نیست و این سیاستمداران از دو گروه با دو فکر متفاوت هستند که در دنیای سیاست نقش مهمی دارند. به نظرم از اولین فعالیتهایی که جو بایدن انجام خواهد داد، تلاش برای مذاکره با ۳ کشور اروپایی و گفتوگو درباره موضوع ایران و احیای برجام خواهد بود.
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «آیا رسانهها بیطرف بودند؟» یادداشتی از عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب منتشر کرده که در آن به بررسی عملکرد رسانههای غربی در جریان انتخابات آمریکا پرداخته است که در ادامه بخشی از آن را میخوانید:
در ماجرای انتخابات آمریکا اتفاق بسیار مهمی رخ داد که تحت تأثیر اصل انتخابات قرار گرفت و درباره درستی یا نادرستی آن حداقل تاکنون بحث و گفتوگو نشده است. این اتفاق خطمشی ضد ترامپی بیشتر رسانههای آمریکا و نیز اروپایی اعم از خبرگزاریها، شبکههای تلویزیونی و شبکههای اجتماعی و مطبوعات است. این خطمشی تا حدی قابل فهم و حتی قابل دفاع هم بود. به ویژه آنکه رفتار ترامپ فراتر از رقابتهای معمول حزبی و سیاسی بود و نوعی کینه و دشمنی را علیه آزادی رسانهها به نمایش میگذاشت. هر چند ترامپ همچنان در کنفرانسهای خبری خود حاضر میشد و به گفتوگو و پاسخگویی میپرداخت. از سوی دیگر رسانهها نیز در هر صورت دارای خطمشیای هستند و بیطرفی مطلق سیاسی نوعی خیال و توهم است و باید حق داد که به صورت متعارف له یا علیه یکی از نامزدها موضعگیری داشته باشند و این اجتنابناپذیر است.
تا اینجای ماجرا به نظرم اتفاق نامتعارف و غیر قابل قبول رخ نداده بود ولی در چند روز پایانی اتفاقی مهمی افتاد به ویژه در توئیتر که بخشی از توییتهای ترامپ را که ادعا داشتند دروغ است با علامت هشدار، پنهان میکرد یا این علامت را به آن الصاق میکرد. این مساله از مدتها پیش درباره ترامپ آغاز شده بود ولی در انتخابات خیلی تکرار شد. به نظر میرسد که این رسانهها به ویژه توئیتر در این ماجرا از موضع بیطرفی خارج شدهاند. شاید به نظر برسد که آنان جلوی دروغ را گرفتهاند و این کار خوبی است. قطعاً جلوی انتشار دروغ را گرفتن پسندیده است ولی این کار را نمیتوان به صورت گزینشی انجام داد. این شیوه مبنای یک انحراف خواهد بود. اگر توئیتر مخالف دروغ است، چرا فقط بخش خاصی از دروغها به ویژه دروغهای انتخاباتی را مشمول این حکم قرار داده است؟ کدام توئیت ترامپ دروغ نبود که اینها نباشد.
ترامپ درباره کشورهای خارجی فراوان و مثل آب خوردن دروغ گفته است، چرا آنها را جلوگیری نکردهاند؟ به علاوه توئیتر چگونه مرجع تشخیص راست و دروغ شده است؟ اگر ترامپ بگوید رأی تقلبی به صندوق ریخته شده است، چرا باید مشمول این حکم شود؟ حالا اگر در کشوری دیگر هم کسی چنین بگوید مشمول آن خواهد شد؟ البته شخصاً مثل خیلیها از اینکه ترامپ شکست خورده و سایه احتمالی فاجعهبار او از روی جهان برداشته شده است خشنود هستم، ولی داوری درباره این رفتار رسانهای بحث دیگری است. آیا فردا اگر بایدن هم دروغ بگوید آن را سانسور خواهند کرد؟ دروغ گفتن درباره کشورهای دیگر را چطور؟ به علاوه دروغهایی که در کشورهای دیگر منتشر میشود چطور؟ برای نمونه بد نیست آخرین توییتهای ترامپ را که درباره انتخابات است مرور کنیم: «به ناظران اجازه ورود به مراکز شمارش رأی داده نمیشود.
من با ۷۱ میلیون رأی قانونی برنده انتخابات شدم. اتفاقات بدی رقم خورد که ناظران قادر به مشاهده آنها نبودند. قبلاً چنین اتفاقاتی هرگز رخ نداده بود. میلیونها رأی پستی به نام افرادی که هرگز ثبت نام نکرده بودند، ثبت شد.» «۷۱ میلیون رأی قانونی به دست آوردم. بیشترین آرایی که یک رئیسجمهور برای نشستن بر کرسی ریاست تاکنون به دست آورده است!» توئیتر بلافاصله روی این توییتهای وی برچسب گمراهکننده زد. همچنین شبکههای بزرگ خبری آمریکا؛ ایبیسی ، سیبیاس و انبیسی هنگامی که ترامپ در کنفرانس خبری پنجشنبه خود درباره تقلب در انتخابات آمریکا صحبت کرد، پخش زنده سخنرانی او را قطع کردند.
من هم گمان میکنم که ترامپ بیهوده گفته است، ولی آیا با این منطق میتوان متن او را با برچسب هشدار نشان داد یا قطع کرد؟ مبنای توئیتر برای چنین برچسبزنی چیست؟ این کار به سادگی تبدیل به رویه غالب خواهد شد، بدون اینکه بر اساس معیاری عام انجام شده باشد. طبیعی است که وظیفه رسانه اطلاعرسانی کامل و در عین حال نقد آنها است و نه اینچنین داوری کردن. اصل سخنان ترامپ از این حیث که رئیسجمهور آمریکا و نامزد ریاستجمهوری آنجا گفته یک خبر واقعی است اگر چه محتوایش دروغ باشد. جامعه حق دارد که چنین خبری را مطلع شود.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «FATF باز بررسی خواهد شد؟» به بررسی تغییر رفتار ایران در قبال FATF به دلیل پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا پرداخت و نوشت: محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است در صورت لغو تمام تحریمها درصورتیکه FATF حل نشود، همچنان روابط تجاری و بانکی دچار مشکل است و باید دوستان در رأس مجمع به این مسئله توجه جدی داشته باشند. جو بایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا که کمتر از ۷۰ روز دیگر کار خود را در کاخ سفید آغاز خواهد کرد، در وعدههای انتخاباتی خود از بازگشت آمریکا به معاهدات بینالمللی ازجمله برجام سخن گفته بود؛ اتفاقی که میتواند بیاعتمادی حاکم بر مناسبات سیاسی ایران و آمریکا را کاهش دهد و منجر به کاهش تحریمها و فشار اقتصادی بر کشور شود اما یکی از مشکلات ایران قرار داشتن در لیست سیاه گروه اقدام ویژه مالی است که حتی در صورت رفع تحریمها، ایران برای مراودات اقتصادی با چالش جدی مواجه خواهد بود.
گروه ویژه اقدام مالی FATF روز جمعه دوم اسفند (۲۱ فوریه) ایران را در لیست سیاه خود قرار داد. این تصمیم در پی آن گرفته شد که جمهوری اسلامی ایران از تصویب دو لایحه مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم خودداری کرد. این نهاد بینالمللی سه سال بود که بهطور مداوم به ایران فرصت میداد تا این لوایح را تصویب کند. گروه ویژه اقدام مالی به همه کشورها توصیه کرده که تمامی تدابیر احتیاطی لازم در ارتباط با ایران را به عمل بیاورند. بااینحال این نهاد نظارت مالی در بیانیه خود گفته است، اگر ایران دو کنوانسیون مورد بحث را تصویب کند، درباره قدمهای بعدی، از جمله خارجکردن دوباره آن از لیست سیاه تصمیم خواهد گرفت. ایران در نشست ماه ژوئن سال ۲۰۱۶ از فهرست سیاه کشورهای اقدام متقابل خارج شد. ایران و کره شمالی در لیست کشورهای اقدام متقابل قرار داشتند.
گروه ویژه اقدام مالی به ایران ۱۸ ماه فرصت داده بود تا دو لایحه مربوط به پولشویی و تأمین مالی تروریسم را تصویب کرده و تعهدات برخاسته از آن را اجرا کند. اما دولت ایران به علت مخالفت شورای نگهبان موفق به تصویب این دو لایحه نشد. تعلل مجمع تشخیص مصلحت نیز مانع از تصمیمگیری نهایی درباره این موضوع شد. تعلل مجمع در بررسی تا بازگشت دوباره ایران به لیست سیاه ادامه یافت و حال فقط تصویب دو لایحه باقیمانده میتواند شرایط مراودات اقتصادی ایران حتی با دوستان خود از جمله کشور روسیه و چین را تسهیل کند. حال که اینروزها با رفتن ترامپ طی سه ماه آینده از کاخ سفید و احتمال بازگشت آمریکا به برجام قوت گرفته، بحث رفع موانع بازگشت ایران به بازارهای جهانی مطرح شده است.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خوشحالتر از جو بایدن!» به بررسی خوشحالی برخی مسئولان و فعالان سیاسی از پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا پرداخت و نوشت: «آیا بایدن با ترامپ فرق دارد؟» شواهد و قرائن نشان میدهد، «این»، همان مسئلهای است که برخی در کشور قرار است با «آن» ذهن مردم را تا انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ مشغول نگه دارند. با قدرت، ثروت، نفوذ و ارتباطات گسترده داخلی و خارجی هم که دارند، احتمالاً تلاش خواهند کرد، این موضوع، در این ۷ الی ۸ ماه باقیمانده تا انتخابات تبدیل به «مسئله اول مردم و کشور» شود. اما چرا این مسئله برای آنها اینقدر مهم و حیاتی است؟ ذوقزدگی عجیب آنها پس از اعلام نتایج انتخابات آمریکا را ببینید! چهبسا از خود بایدن خوشحالترند! آنها اما خود، دلیل این خوشحالی را اینطور اعلام میکنند: «با پیروزی بایدن، میشود با او مذاکره کرد». راستی! اگر ترامپ در این انتخابات برنده میشد، آنها مگر قید مذاکره را میزدند؟ پاسخ این سوال را هم قبلاً خودشان دادهاند: «خیر»! آنها یکی دو روز پس از ترور ناجوانمردانه سردار دلها هم اعلام کردند، حاضرند مذاکره کنند. همین قدر حقیر! دلیل این همه ذوقزدگی غیرعادی و این همه سر و صدا چهبسا چیزی فراتر از «مذاکره» باشد! پس از «یک مقدمه» که فقط برای تقریب ذهن است، تلاش خواهیم کرد، پاسخی برای این سؤالها یافته و بررسی کنیم، چرا آنها تحت هر شرایطی پای «مذاکره» را به میان میکشند.
در اوج حملات تروریستهای تکفیری و داعش به عراق و سوریه و سقوط پیدرپی روستاها و شهرها (که بدون خیانت برخی خواص و نفوذیها ممکن نبود) اعلام شد، تکفیریها برای پیشروی، درهم شکستن هرگونه مقاومت و واداشتن مردم به پذیرش خلافت داعش، از یک «تئوری ویژه» استفاده میکنند با نام «تئوری وحشت»! سلاخی کردن مردم، تصویربرداری از جنایات و انتشار آن در فضای مجازی و رسانهای، تأثیر زیادی در این پیشروی آنها داشت. غالب مردم و بعضاً حتی نظامیان آموزشدیده با مشاهده این تصاویر، به وحشت افتاده و فرار را بر قرار ترجیح میدادند. در واقع پیشرویهای اولیه تروریستهای تکفیری به دلیل سرِ نترس آنها نبود. غالب آنها اتفاقاً مزدوران ترسویی بودند که برای پول دست به هر کاری میزدند. آنها پس از انتشار تصاویر هولناک سر بریدنها و آتش زدن انسانها، وارد شهرها و روستاهایی میشدند که غالب ساکنان آن گریخته بودند و کسی برای مقاومت در آنجا نبود. تصرف چنین شهری، کار سختی نبود. دومین کار آنها پس از تصرف هر شهر و روستایی، تسلط بر منابع آبی و غذایی ساکنان آن بود. آنها معتقد بودند، اگر بر معیشت مردم تسلط بیابند، بر همه چیز مسلط خواهند شد! بنابراین «معیشت» و «ترس» دو عامل مهمی بودند که تروریستهای تکفیری با استفاده از آن، امور خود را جلو میبردند. اگر کمی دقت کنید متوجه خواهید شد، این روش، روش مخصوص آمریکاییها هم هست. تحریم اقتصادی یک کشور مگر چیزی جز به گروگان گرفتن معیشت مردم آن کشور است؟ آمریکاییها غالب امور خود را با «ترساندن» از جنگ و «تحریم اقتصادی» جلو بردهاند و میبرند.
سال ۹۲ آنچه باعث گرایش اکثریت مردم به سمت تیم آقای روحانی و طیف اصلاحطلبان شد، اقتصاد و «معیشت» بود. جریان نزدیک به این طیف با وعدههای اقتصادی و رفع تحریمها توانستند نظر مردم را جلب و پیروز انتخابات شوند. منظور اینکه، عنصر معیشت و اقتصاد، حتی در مبارزات انتخاباتی و سیاسی نیز به کار میآید! اما همه دیدیم بنا به دلایل متعدد از جمله بدعهدی آمریکا و نابلدی برخی از خودیها، نه تنها تحریمهای اقتصادی رفع نشد بلکه بر تعداد آنها نیز اضافه شد. امروز و همین حالا که مشغول مطالعه این یادداشت هستید، اوضاع اقتصادی کشور تعریفی ندارد. تحریمها نه تنها رفع نشده بلکه آنقدر زیاد شده که به قول ستون نویس آمریکایی، «در ایران دیگر چیزی برای تحریم باقی نمانده است»! بخش قابل توجهی از مردم تحت فشارهای اقتصادی هستند. در چنین شرایطی اگر فضای سیاسی یک کشور، فضای انتخاباتی باشد، طبیعتاً جریانهای سیاسی به سمت وعدههای اقتصادی میروند. کاری که سال ۹۲ جریان فعلی حاکم بر دولت انجام داد. این طیف اما در سال ۹۶ از تئوری دوم یعنی «ترس» برای پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده کرد. آنها میگفتند اگر به روحانی رأی ندهید، جنگ میشود. مرتب «سایه جنگ» را تکرار میکردند تا با استفاده از «تئوری وحشت» مردم را به سمتی هدایت کنند که میخواهند.
کد خبر 454519منبع: ایمنا
کلیدواژه: روزنامه روزنامه ابتکار روزنامه آرمان ملی روزنامه کیهان روزنامه شرق شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق انتخابات آمریکا جمهوری خواهان جمهوری اسلامی ریاست جمهوری ایالات متحده رئیس جمهور لیست سیاه رسانه ها خواهد شد تحریم ها جو بایدن دو لایحه گفت وگو دو کشور خارج شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۲۳۶۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آنچه دربارۀ دیکتاتوری گفتم جدی نبود- ترامپ
منبع: تایم
تاریخ انتشار: 30 آوریل 2024
گفتگوی اریک کورتسا با دونالد ترامپ
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: دو بخش از گفت و گوی مفصل و 16 هزار کلمه ای مجله تایم با ترامپ را در روزهای گذشته خواندید. عصر ایران شاید نخستین رسانه ایرانی بود که ساعاتی بعد از انتشار مجله تایم بخش اول گفت و گو را منتشر کرد که در آن گفته بود اشتباه او در دوره اول این بوده که زیادی خوب بوده! در بخش دوم هم گفت در دوره بعدی تلافی خواهد کرد ( البته اگر دوره بعدی در کار باشد). و حال نوبت به بخش سوم رسیده با این مقدمه مصاحبه کننده:
ترامپ از زمان خروج از قدرت، کوشیده تا گروهی از موافقان را مهندسی کند و میادین اولیه را در رقابتهای سنا و مجلس نمایندگان در اختیار بگیرد. امیدوار است که بدنۀ جمهوریخواهان مملو از افراد سرسخت ماگا باشد تا بتواند بر دستورکار قانونگذاری و نامزدها تأثیر بگذارد.
"جیم بنکس" (نمایندۀ ایندیانا، رئیس پیشینِ کمیتۀ مطالعات جمهوریخواهان (RSC) و نامزد حزب جمهوریخواه در مجلس سنای ایالت)، جلسۀ برنامهریزی RSC در آگوست 2022 را با حضور ترامپ در اقامتگاهش واقع در بدمینسترِ نیوجرسی به یاد میآورد.
او به خاطر میآورد که با ورود گروه هواداران ترامپ اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه افبیآی به مارالاگو حمله کرده است. بانکها مطمئن بودند که این جلسه لغو خواهد شد، اما لحظاتی بعد، ترامپ با بیقیدی از درها عبور کرد و متعهد شد که دوباره نامزد میشود.
بنکس ترامپ را با این گفته بهخاطر میآورد: «وقتی انتخاب شوم به متحدانی در کنگره نیاز دارم». حالا بنکس میگوید «تفاوت دورۀ دوم ترامپ این است که او پشتیبانهایی در کنگره خواهد داشت که پیش از این نداشته است».
قصد ترامپ برای بازسازی روابط آمریکا در خارج از کشور میتواند در همینحد تأثیرگذار باشد. ایالات متحده از زمان تأسیس، به دنبال برپاییِ اتحادهایی براساس ارزشهای مشترکِ مبتنی بر آزادی سیاسی و اقتصادی بود. ترامپ نسبت به پیشینیان خود و درقبال روابط بینالملل رویکرد معاملهگرایانهتری دارد ولی از متحدان سودجو و رهبران خودکامهای مثل "شیجینپینگ" (رئیسجمهور چین)، "ویکتور اوربان" (نخستوزیر مجارستان)، یا " ژائیر بولسونارو" (رئیسجمهور سابق برزیل) بیزار است.
بههمیندلیل وقتی همین اواخر در یکی از گردهماییهای تبلیغاتی گفت که روسیه میتواند با کشور ناتویی [که او معتقد است به قدر کافی برای دفاع جمعی هزینه نمیکند]، «هر کاری میخواهد بکند» متحدان سنتی آمریکا را به وحشت انداخت.
ترامپ به من میگوید این سخن بیراه نبوده است و اضافه میکند: «اگر نمیخواهید هزینه کنید، پس خودتان هستید و بس. ترامپ از مدتها پیش گفته است که ائتلاف آمریکا را از بین میبرد. "ینس استولتنبرگ"(دبیرکل سابق ناتو)، تهدید دورهٔ نخست ترامپ برای خروج از ائتلاف را عامل تشویق سایر اعضا به افزودن بیش از 100 میلیارد دلار به بودجۀ دفاعی ناتو میداند.
اما ناتوی ناامن همانقدر که به نفع آمریکاست، به نفع روسیه نیز خواهد بود. تهاجم سال 2022 رئیسجمهور ولادیمیر پوتین به اوکراین از نظر خیلیها در اروپا و ایالات متحده، آزمونی برای رویکرد مبسوط او به بازسازیِ امپراتوری شوروی قلمداد میشود. در زمان بایدن و کنگرۀ دوحزبیاش، ایالات متحده بیش از 100 میلیارد دلار برای دفاع از خود به اوکراین ارسال کرد. بعید است ترامپ همین میزان حمایت را از کییف ارائه کند.
او پس از بازدید اوربان از مارالاگو در ماه مارس گفت: «یک پنی هم به اوکراین نخواهم داد.» ترامپ در مصاحبۀ ما میگوید: «هیچ هزینهای نمیکنم مگر اینکه اروپا همتراز عمل کند. اگر اروپا قرار نیست پولی بپردازد، چرا ما باید پرداخت کنیم؟ جنگ آنها را بیشتر تحتتأثیر قرار میدهد. ما یک اقیانوس در میانمان داریم.» (کشورهای اتحادیۀ اروپا بیش از 100 میلیارد دلار به اوکراین کمک کردهاند.)
ترامپ از لحاظ تاریخی تمایلی به انتقاد یا مقابله با پوتین ندارد. ادعای دخالت روسیه در انتخابات 2016، او را در کنار خودکامۀ روسی قرار میدهد. حتی ترامپ درحالحاضر نیز از پوتین برای اهداف سیاسیاش استفاده میکند. وقتی از ترامپ پرسیدم که چرا فراخوانی برای "ایوان گرشکویچ" (خبرنگار والاستریتژورنال که یک سال است به ناحق و به اتهامات واهی در زندان مسکو زندانی است) نداده، گفت: «دارم روی این موضوع کار میکنم. گرشکویچ باید آزاد شود و تردید دارم این اتفاق پیش از انتخابات رخ دهد.» ترامپ میگوید: «این خبرنگار باید آزاد شود. نمیدانم در زمان بایدن آزاد شد یا نه، ولی من او را آزاد خواهم کرد.»
متحدان آسیاییِ آمریکا هم مثل متحدانِ اروپاییاش، ممکن است بهسببِ رهبری ترامپ تنها بمانند. وزیر امور خارجۀ تایوان اخیراً اعلام کرده است که کمک به اوکراین برای جلوگیری از حملۀ "شیجینپینگ" به جزیره بسیار مهم است. ترامپ میگوید: «رهبران کمونیست چین باید درک کنند که چنین چیزهایی آسان نیست»، اما مشخص نمیکند که به دفاع از تایوان خواهد آمد یا نه.
موضع ترامپ دربارۀ استقرار نیروهای فعلی آمریکا در آسیا مشخصتر است. اگر کرۀ جنوبی هزینۀ بیشتری برای حمایت از نیروهای آمریکایی و جلوگیری از رژیم جنگطلبِ "کیمجونگاون" در شمال پرداخت نکند، ترامپ پیشنهاد میکند که ایالات متحده نیروهای خود را خارج کند. او به تایم میگوید: «ما 40هزار سرباز داریم که در موقعیتی ناایمن قرار دارند (تعداد واقعی 28هزار و پانصد نفر است.) و این وضع هیچ معنایی ندارد. چرا باید از دیگری دفاع کنیم آن هم وقتی که از کشوری بسیار ثروتمند صحبت میکنیم.»
«انزواگرایی معاملهای» میتواند اهرم فشار اصلیِ سیاست خارجی ترامپ باشد، اما محدودیتهایی نیز وجود دارد. ترامپ میگوید: «در رویارویی با ایران به اسرائیل می پیوندم» و میافزاید: «اگر آنها به اسرائیل حمله کنند... بله، ما آنجا خواهیم بود.» او میگوید به این باور رسیده که بعید است دو دولتِ فلسطین و اسرائیل در کنار هم و در صلح به سر ببرند. او میگوید: «زمانی فکر میکردم ایدۀ دودولتی میتواند کارساز باشد، اما اکنون فکر میکنم تحقق این ایده بسیار دشوار است.»
بااینحال حتی حمایت او از اسرائیل نیز تماموکمال نیست. او از رفتار اسرائیل در جنگش علیه حماس (که منجر به کشتهشدن بیش از 30 هزار فلسطینی در غزه شد)، انتقاد کرده و از ملت خواسته «جنگ را به پایان برسانند. » وقتی میپرسم آیا او برای سوقدادن اسرائیل به خاتمۀ جنگ، توقفِ کمکهای نظامی آمریکا به اسرائیل را در نظر دارد، نمیگوید بله، اما رد هم نمیکند. او بهشدت از "بنیامین نتانیاهو"، (نخستوزیر اسرائیل) که زمانی متحد نزدیکش بود، انتقاد میکند. ترامپ میگوید: «تجربۀ بدی با بیبی داشتم.» بهگفتۀ ترامپ، عملیات ژانویۀ 2020 ایالات متحده برای ترور ژنرال ارشد ایرانی قرار بود حملۀ مشترک ما باشد تا اینکه نتانیاهو در آخرین لحظه پا پس کشید. او میگوید: «هرگز این پاپسکشیدن را فراموش نمیکنم.» او نتانیاهو را به خاطر ناتوانی در جلوگیری از حملۀ 7 اکتبر و نفوذ شبهنظامیان حماس به جنوب اسرائیل مقصر میداند و میگوید: «آنها حدود 1200 نفر را با اعمال وحشیانهای از جمله زندهسوزاندنِ خانوادهها و تجاوز به زنان و دختران به قتل رساندند.» ترامپ میگوید: «این واقعه در زمان ریاست بیبی اتفاق افتاد.»
من در دومین روز محاکمۀ ترامپ در نیویورک به تاریخ 17 آوریل، پشت پیشخوان فروشگاهی در خیابان 139 و برادوی ایستادهام. آمدهام او را ببینم که قرار است برای توقفِ کمپین (که درخلال برگزاری دادگاه برگزار میشود) صحبت کند. بودگای کالیفرنیا را برای سخنرانی انتخاب کرده است. در سال 2022، یکی از کارمندان فروشگاه، مشتریای را که به او حمله کرده بود، با چاقو به قتل رساند و دادگاه او را به قتل درجه دو متهم کرد.
این اتهامات بعدها در میانۀ خشم عمومی نسبت به ویدئوهایی که نشان میداد کارمندی برای دفاع از خود دست به این کار زده، کنار گذاشته شد. چوب بیسبالِ پشت پیشخوان به بیم فروشنده از حملات احتمالی اشاره دارد. وقتی ترامپ وارد میشود، از مالک فروشگاه، معد احمد (مهاجر یمنی) دربارۀ وضعیت امنیتی سؤال میکند. ترامپ به احمد می گوید: «باید جواز اسلحه داشته باشی. اگر تفنگ داشتی، هرگز سرقت اتفاق نمیافتاد.»
به گفته افبیآی، ترامپ در مسیر مبارزات انتخاباتیاش همیشه به جرم و جنایت اشاره دارد و آمریکای شهری را عرصۀ نبرد درندهخویان ترسیم میکند. این در حالی است که طبق آمار، جنایات خشونتآمیز در سالهای اخیر کمتر شده و بهگفتۀ FBI، میزان قتلهای شهری در سال 2022، 6 درصد و در سال2023، 13درصد کاهش یافته است.
وقتی به این موضوع اشاره میکنم، ترامپ میگوید که فکر میکند دادههای گردآوریشده در ادارات پلیس ایالتی و محلی، دستکاریشده و نادرست است. او می گوید: «کاهش جرم و جنایت کذب است.» او متعهد شده گارد ملی را در دورۀ دوم (حتمالاً بدون درخواست فرمانداران) به شهرهایی که با جرم و جنایت دستوپنجه نرم میکنند، بفرستد و قصد دارد کمکهای وزارت دادگستری را فقط در شهرهایی که روشهای پلیسیِ ترجیحیاش (مانند طرح «توقف و حرکت») را اتخاذ میکنند، تصویب کند.
از نظر منتقدان، توجه ترامپ به جنایت قابلتوجه است. در نظرسنجیها، تعداد زیادی از حامیان او بر این عقیدهاند که اکنون در ایالات متحده نژادپرستیِ ضدسفیدپوستان معضلی بزرگتر از نژادپرستیِ سیستماتیک است (که مدتهاست سیاهپوستان آمریکایی را در مضیقه قرار داده است). وقتی از او میپرسم که آیا با این گفته موافق است، ترامپ مخالفتی ابراز نمیکند و به تایم میگوید: «گرایشی آشکارا ضدسفیدپوست در کشور پدید آمده و نباید مجاز قلمداد شود.» مشاوران میگویند دولت ترامپ در دورۀ دوم، دستورات اجرایی بایدن را که برای تقویت تنوع و برابری نژادی طراحی شده، لغو خواهد کرد.
توان ترامپ در مبارزات انتخاباتی برای رسیدن به کاخ سفید در بحبوحۀ برگزاریِ چنین دادگاه جناییِ بیسابقهای، محصول کارزار حرفهایتری است که از درگیریهای داخلی اجتناب کرده است. "الیز استفانیک" (نمایندۀ نیویورک) میگوید: «او تیم بسیار منسجمی دارد و حکایت از این دارد که دورۀ دوم ریاستش بسیار منظم و متمرکز خواهد بود.» چنین سازوکاری به حزب بزرگ جمهوریخواه نیز تعمیم خواهد یافت.
تشکیلات جمهوریخواه در سال 2016 موفق نشد کارزار انتخاباتی ترامپ را از ریل خارج کند، بههمیندلیل تلاش کرد تا او را با کارکنان تعدیلگر احاطه کند، ولی حالا بیشتر جمهوریخواهان ماگائیستهای تبشیری هستند. ترامپ کمیتۀ ملی جمهوریخواهان را تصفیه کرده و رهبران دستچینشده - از جمله عروسش - را بر کار گمارده است. آنها طبق گزارشها آزمایشهای وفاداری را بر متقاضیان شغلی بالقوه تحمیل میکنند و از داوطلبان میپرسند که آیا ادعای تقلب در انتخابات 2020 را باور دارند یا نه؟ ترامپ با جذبِ هر فردی که معتقد به بُرد بایدن است، مشکل دارد و میگوید: «به طرفداران بایدن حس خوبی ندارم.»
گروههای سیاستگذاری در حال ایجاد دولتی مملو از مؤمنان واقعی و مسیحیان تبشیری هستند. پروژۀ 2025 "بنیاد هریتیج" با آموزش پرسنل احتمالی برای دورۀ دوم ترامپ، برنامههایی را برای قوانین و دستورات اجرایی طراحی کرده است. مرکز نوسازی آمریکا به رهبری "راسل ووت" (مدیر سابق دفتر مدیریت و بودجۀ ترامپ)، وقف سلب قدرت از دولت اداری شده است، مجموعهای از بوروکراتها بر همهچیز (از تصمیمات ایمنی دارو گرفته تا محتویات ناهار مدارس) احاطه دارند. موسسۀ سیاسی "اول آمریکا" (America First)، پناهگاه تحقیقاتی پوپولیستهای راستگرای طرفدار ترامپ شده و به رهبری "استیون میلر"(مشاور مهاجرتی ترامپ) در حال تشدید مبارزات دادگاه علیه دولت بایدن است.
هدف این گروه ها این است که چشمانداز ترامپ را از روز نخست تحقق بخشند. ووت میگوید: «رئیسجمهور هیچگاه فرآیند سیاستگذاریِ درخور و دستاوردی نداشت که واقعاً در پی آن باشد و بتواند با افتخار در کارزار انتخاباتی از آن یاد کند. ما به مدد مراجع قانونی، مکانیسمها را مرتب و مسیر حرکت دولت آینده را هموار خواهیم کرد.» این مکانیسمها شامل مجموعهای از سیاستهای راستگرای مرزی (ازجمله کاهش بودجۀ وزارت دادگستری و کاهش مقررات آبوهوا و محیطزیست) است.
ستاد انتخاباتی ترامپ میگوید که او تصمیمگیرندۀ نهایی است و سیاستهای پیشنهادیِ این سازمانها به فرمان ترامپ اجرا میشوند، اما این مشاوران دستکم میتوانند خط مقدمِ جدال برنامهریزیشده علیه دولت پنهان (دیپاستیت) باشند و هوش بوروکراتیک را با غیرتِ ضدبوروکراتیکِ رهبرشان پیوند بزنند.
یکی از سلاحهای دور دوم ترامپ، راهکار شکاکانۀ «جنگ علیه واشنگتن» است. این راهکار بهمعنای بازگرداندن قدرت توقیف است و به رؤسایجمهور این امکان را میدهد تا از بودجههای اختصاصیافته از سوی کنگره خودداری کنند. «توقیف» یکی از مانورهای مورد علاقۀ نیکسون بود. او از اختیارات خود برای مسدودکردن بودجه درخصوص مسکن یارانهای و آژانس حفاظت از محیطزیست استفاده کرد. به گفتۀ مشاوران سیاست مبارزات انتخاباتی، ترامپ و متحدانش قصد دارند قانون 1974 را (که استفاده از این امکان را ممنوع میکند) به چالش بکشند.
یکی دیگر از اقدامات داخلی او، اجرای «برنامۀ اِف» است که به رئیسجمهور اجازه میدهد مقامات دولتیِ غیرسیاسی را اخراج کند و ترامپ میگوید از آن استقبال خواهد کرد. او میگوید: «شما افرادی دارید که مصونیت دارند و نباید از آنها محافظت شود. این افراد باید برکنار شوند» یکی از قضات ارشد آمریکایی مثالی ارائه میکند که نشاندهندۀ پیامدهای چنین اقدامی است. فرض کنید بیماری همهگیر دیگری به راه بیفتد و پرزیدنت ترامپ اصرار داشته باشد از داروی آزمایشنشدۀ دیگری استفاده کند (همان کاری که با هیدروکسیکلروکین در خلال همهگیریِ کووید19 انجام داد). براساس «برنامۀ اِف»، اگر بازرس پزشکی دارو در «سازمان غذا و دارو» از تأیید استفاده از دارو امتناع کند، ترامپ میتواند او و هرکس دیگری که از میل او سرباز زده را اخراج کند. تیم ترامپ میگوید رئیسجمهور به قدرتی نیاز دارد تا بوروکراتها را در برابر رأیدهندگان پاسخگو کند. ووت میگوید: «برنامۀ اِف بهخودیخود تضمین میکند که بوروکراسی همسو با منافع شما باشد.»
گاهیاوقات تشخیص مقاصد واقعی ترامپ دشوار است. او در گفتگو با تایم، از پاسخ به خیلی از سؤالات طفره میرفت یا به روشهای متناقضی به آنها پاسخ میداد. نمیتوان توصیف کرد که نفس و رفتار خودویرانگرش چگونه میتواند مانع تحقق اهداف شود و بهرغم همۀ هنجارشکنیهایش، خطوطی وجود دارد که او میگوید از آنها عبور نخواهد کرد.
وقتی از او پرسیده شد که آیا از تمام دستوراتِ تأیید شده ازسوی دیوان عالی تبعیت میکند، میگوید این کار را خواهد کرد.
اما مشغلههای سیاسی او روشن و ثابت است. حتی اگر ترامپ بتواند بخشی از اهدافش را تحقق را بخشد، تأثیر آن میتواند به اندازۀ هر دورۀ ریاستجمهوری در بیش از یک سدۀ گذشته، تحولساز باشد. "استفان بنن" (مشاور سابق و معتمد ترامپ) میگوید: «او در موضع حمله قرار دارد. نگاه ترامپ به وضعیت کشور، «کاملاً آخرالزمانی» است. قلب او اینجا میتپد و میلی وسواسگونه به تغییر دارد.»
این وسواسها میتوانند بار دیگر کشور را به مرز بحران بکشانند. ترامپ احتمال خشونت سیاسی پیرامون انتخابات را رد نمیکند. او به تایم میگوید: «اگر ما پیروز نشویم ... بحث عادلانهبودن یا نبودنِ انتخابات پیش کشیده میشود.» وقتی میپرسم منظورش از ادعای بیاساسِ دزدیدهشدنِ انتخابات در سایت تروثسوشال (Truth Social) چه بوده و چطور میتواند به این راحتی از «اجازۀ خاتمهدادن به همۀ قوانین، مقررات و لوایح و محتویات قانون اساسی» حرف بزند؟ ترامپ با انکار موضوع پاسخ میدهد و میگوید از پروندۀ «دادگاه هدایتشده ازسوی بایدن» که در نیویورک با آن روبهرو است شکایت کرده و اعلام کرده «فاشیستها» در دولت آمریکا بزرگترین تهدید به شمار میروند. او به من میگوید: « فکر میکنم دشمنان داخلی در بسیاری از موارد برای کشور ما بسیار خطرناکتر از دشمنان خارجی ازقبیل چین، روسیه و سایرین هستند.»
در پایان مکالمۀ ما در مارالاگو، از ترامپ میخواهم دربارۀ یکی دیگر از اظهارات نگرانکنندهاش توضیح دهد. چرا گفتید میخواهم برای یک روز هم که شده دیکتاتور باشم؟ اشارهام به سخنان او در سالن شهرداری "فاکسنیوز" و گفتگو با "شانهنیتی" (مجری محافظهکار آمریکایی) است که به ترامپ فرصت داد نگرانیهای مبنی بر سوءاستفاده از قدرت یا انتقامگیری از مخالفان سیاسی را بیان کند. ترامپ آنجا گفت: «اگر رئیسجمهور شوم بهجز روز اول، دیکتاتور نخواهم بود. میخواهم مرز را ببندم و حفاری (نفت) کنم.»
ترامپ میگوید این اظهارات را به شوخی و با طعنه بیان کرده و این موضوع را با لحظۀ جالبی از مبارزات انتخاباتی ۲۰۱۶ قیاس میکند که روسها را تشویق کرده تا ایمیلهای "هیلاریکلینتون" را هک و افشا کنند. رسانهها به این اظهارات دامن زدند اما روسها شوخی نداشتند. در بحبوحۀ تلاش برای تأثیرگذاری بر نحوۀ اجرای دموکراسی آمریکایی در آن سال، آنها سرورهای کمیتۀ ملی دموکراتها را هک و ایمیلها را در ویکیلیکس منتشر کردند.
آیا او از خاتمۀ جبارانه به آزمون 248 سالۀ دموکراسیِ ما حرف میزند؟ از او میپرسم: «نمیدانید چرا بسیاری از آمریکاییها چنین سخنانی در باب دیکتاتوری را مغایر با گرامیترین اصول ما میدانند؟» ترامپ میگوید: «چنین نیست....حرف شما صحت ندارد.... خیلیها شیفتۀ سخنان من هستند.»
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی میکنم - ترامپ