درس عبرتی که باید از برخورد رسانهها با ترامپ گرفت
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۲۴۴۸۶
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مریم سلیمی مدرس دانشگاه اظهار کرد: ترامپ چهار سال به رسانهها و فعالان رسانهای توهین کرد، نادیدهشان گرفت و آنها را به انتشار و اشاعه دروغ، اخبار جعلی و اطلاعات گمراهکننده متهم کرد. حرکت اخیر سه شبکه بزرگ خبری آمریکای بی سی، سی بی اس و ان بی سی در قطع سخنرانی ترامپ در آخرین کنفرانس خبریاش در کاخ سفید به دلیل ادعای تقلب و بیان سخنانی خلاف واقع، در حقیقت واکنشی به دروغپراکنی ترامپ و نیز پاسخی به عملکرد رسانهای او در این چهار سال بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید
خداحافظی رئیس جمهور جنجالی آمریکا با کاخ سفید + فیلماین کارشناس رسانه با اشاره به حرکت واشنگتن پست در شناسایی ۲۰ هزار دروغ ترامپ در طول دوره ریاستجمهوری و گروهبندی این دروغها و به نمایش گذاشتن آنها در خیابان لافایت نیویورک، اینگونه حرکتها را نیز واکنشی به ادعاهای نادرست ترامپ دانست.
سلیمی گفت: ترامپ در تمام این چهار سال با توئیتهایش رو در روی رسانهها ایستاد و به پناهگاه رسانهایاش در رسانههای اجتماعی پناه برد و این در حالی بود که بارها به خصوص در دوره انتخابات ۲۰۲۰ از سوی رسانههای اجتماعی به دلیل انتشار اخبار و اطلاعات گمراهکننده، تذکر هشدار و کارت زرد گرفت و باید دید تهدید به اخراج وی از رسانههای اجتماعی و گرفتن کارت قرمزش از سوی این رسانهها چه زمان عملی خواهد شد.
او افزود: ترامپ بارها رسانهها و شرکتهای بزرگ تکنولوژی را به دخالت در انتخابات آمریکا متهم کرد و در توئیت اخیرش نیز درباره اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری از سوی رسانهها نوشت: «از چه زمانی تا حالا رسانههای خالی از معنی اعلام میکنند رئیسجمهور بعدی چه کسی خواهد بود؟»؛ این توئیت یعنی نبرد او با رسانهها و توهینهای رسانهایاش که همچنان ادامه دارد.
این مدرس سواد خبری گفت: رسانههای آمریکا وقتی شاهد پیشی گرفتن بایدن از ترامپ با فاصله زیادی در ایالتهای مختلف بودند و با ادعاهای وی مبنی بر تقلب و پیروزی قاطعش روبهرو شدند، به ویژه در پی این توئیت «این انتخابات را با اختلاف زیادی پیروز شدم» بلافاصله به انتشار نتایج اقدام کرده و بایدن را به عنوان رئیس جمهور معرفی کردند و با فاصله اندکی نیز رهبران و سران کشورهای مختلف بایدن را به واسطه رسمیت رسانهها به رسمیت شناختند.
وی افزود: این اتفاق قدرت رسانهها را بیش از پیش به رخ کشید، در عین حال پیامهای زودهنگام سران کشورهای مختلف «نه»ای آشکار به ترامپ، سیاستها و عملکرد و ادعاهای غیرواقع او بود.
سلیمی گفت: عاری از قضاوت درباره عملکرد ترامپ و ادعاهای وی علیه رسانهها، به نبرد رسانهای رفتن یک دولتمرد با رسانههای جریان اصلی به یاری رسانههای اجتماعی در نوع خود خاص بود. هرچند در دهه اخیر، بسیاری از دیالوگهای سیاسی و دیپلماتیک در بستر همین رسانههای اجتماعی شکل گرفته است.
این مدرس سواد رسانهای با تاکید بر اینکه بحث حمایت از رسانهها مطرح نیست؛ چراکه رسانهها ناشی از منافع سیاسی، اقتصادی و... خود دارای نگاه ایدئولوژیک و سوگیریهای خاص خود هستند، گفت: بحث اصلی ضرورت درک اهمیت و قدرت رسانهها و تلاش برای تعامل صحیح با رسانههاست و این درسی است که ترامپ هنوز از آن عبرت نگرفته است.
این پژوهشگر ارتباطی گفت: اعلام نتایج انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا یک نکته جالب داشت و آن اینکه حتی رسانههای طرفدار جمهوریخواهان همچون فاکس نیوز نیز در پی اعلام آسوشیتدپرس و سی ان ان و ...، بایدن را پیروز انتخابات نامیدند و از اولین رسانههایی بودند که بایدن را دارای ۲۹۰ رأی اعلام کردند؛ در حالی که سایر رسانهها در ابتدا پیشبینیهایی کمی کمتر از این رأی داشتند.
وی افزود: پیام پنهان این اتفاق حکایت از نوعی اراده و حرکت جمعی جهانی و رسانهای گرهخورده در منافع متعدد و متنوع داشت که عملکرد رسانهها و سران کشورهای مختلف و... نمودی از آن در این ایام بود.
او همچنین با اشاره به تفاوت دروازهبانی خبر در رسانههای اجتماعی و رسانههای جریان اصلی و سنتی گفت: رسانههای جریان اصلی و سنتی توان دروازهبانی خود را با نمودهایی همچون قطع و پخش همراه با توضیح سخنان ترامپ و مواردی مانند آن را در جریان انتخابات ۲۰۲۰ به تصویر کشیدند و این دروازهبانی درخصوص رسانههای اجتماعی با برچسب هشدار زدن، تهدید به بستن صفحه و دیگر روشها خودنمایی کرد. این اتفاقات از این منظر نیز قابل بحث و تأملاند؛ اینکه به نوعی دروازهبانی در همه رسانهها هست، ولی هر یک به شکلی و با سطح خاصی.
سلیمی با بیان اینکه رسانههای بزرگ جهان دارای پشت پردههایی با منابع قدرت هستند که مخاطبان از آنها بیاطلاع هستند، گفت: آنچه مسلم است رسانهها به دلیل نفوذ و تأثیرشان بر افکار عمومی دارای قدرت بوده و به راحتی قادرند افراد حقیقی و حقوقی را بالا برده و یا به زیر بکشند. بر این اساس لازم است تا با درک ماهیت و شیوه عملکرد و تأثیرگذاری رسانهها، نحوه تعامل و ارتباط با آنها را آموخت.
او تأکید کرد: این مسأله به خصوص برای سیاستمداران، دولتمردان، سلبریتیها و افرادی مانند آنها حیاتی است.
سلیمی با بیان اینکه در چهار سال اخیر جهان شاهد رشد و اشاعه ویروسوار اخبار جعلی و اطلاعات گمراهکننده بوده که این اتفاق تبعات منفی بسیاری به دنبال داشته که مثال عینی آن سردرگمی و اضطراب و... ناشی از انتشار اخبار جعلی و اطلاعات گمراهکننده در جریان شیوع کرونا در جهان است.
وی با یادآوری اینکه عوامل مختلفی در تولید اخبار جعلی و اطلاعات گمراهکننده نقش دارند که خود دولتها، رسانهها، هواداران و... نیز بیتأثیر نیستند، خواستار رعایت اخلاقمداری و مسئولیت اجتماعی در حوزههای رسانهای شد.
این کارشناس رسانه گفت: گرچه دولتها و رسانههایی هستند که در تلاش هستند تا با کمک هوش مصنوعی، تدوین قوانین و سیاستهای مختلف به جنگ اخبار جعلی و اطلاعات گمراهکننده بروند، ولی برخی نیز با نگاه مغایر بودن مقابله با منتشرکنندگان اینگونه اخبار با آزادی بیان، یا دلایل منفعتی و... در این خصوص راهی متفاوت را در پیش گرفتهاند.
او گفت: انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا سه نکته مهم را به نمایش درآورد؛ قدرت نمایی رسانههای جریان اصلی، قدرت نمایی مالکان و صاحبان رسانههای اجتماعی و اراده و عزم جمعی و رسانهای برای ایجاد یک تغییر.
وی افزود: انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نمایشی از تلاشی برای بازپس گیری قدرت و جایگاه توسط رسانههای جریان اصلی در نبرد با ترامپ و به نوعی نبرد با رسانههای اجتماعی بود، هرچند بماند که این برتری با چه گروه از رسانهها است.
این مدرس سواد خبری گفت: تذکرهای رسانههای اجتماعی به ترامپ و پسرش و دیگر رهبران جهان به ویژه در دوره اخیر، یادآور قدرت رهبران دنیای مجازی است که در فضایی بی مرز در حال فتح جهانند آن هم با اعضایی میلیاردی با هر رنگ، نژاد، فرهنگ و سرزمینی خواستهها و قواعدشان را در قلمروشان به همگان تحمیل میکنند، خواه رهبر یک کشور باشد یا یک شهروند عادی.
سلیمی با اینکه برخی کشورها همچون ترکیه در تلاشند تا رسانههای اجتماعی را پاسخگو کنند و نمایندگانی از این رسانهها برای همسویی با قوانین ترکیه معرفی شوند، گفت: عاری از اینکه این تلاشها برای پاسخگو کردن رسانههای اجتماعی ثمربخش خواهد بود یا خیر و اینکه عزمی در این خصوص در سطح جهان شکل خواهد گرفت یا خیر، رسانههای اجتماعی همچنان در حال قدرت یافتن و قدرت نمایی هستند که در انتخابات اخیر آمریکا نیز شاهد آن بودیم.
او یادآور شد: جهان به همتی بلند برای مقابله با اخبار جعلی و اطلاعات گمراه کننده نیاز دارد. کاش دوره افول ترامپ فصل جدیدی برای کمرنگ شدن اخبار جعلی و اطلاعات گمراه کننده باشد؛ هرچند در عصر پساحقیقت شاید این آرزو در حد آرزو باقی بماند. ولی واقعیت این است که برای کمک به اکوسیستم جریان اطلاعاتی در جهان نیاز به مقابله جدی با این نوع اخبار و اطلاعات است.
وی افزود: در کنار عزم جمعی و جدی دولتمردان و رسانهها و ... در این خصوص، نیاز به سواد خبری و رسانهای مخاطبان و کاربران است و باید برای ارتقای این سوادها و از جمله سوادهای اطلاعاتی، بصری و دیجیتال آنها تدابیری اندیشیده شود. حضور در رسانههای اجتماعی و مواجهه با رسانهها در عصر جدید نیاز به مولتی سوادهای مختلف دارد.
سلیمی اضافه کرد: عصر حاضر مخاطبان و کاربران فعال و هوشمند طلب میکند (چه در امر تولید، چه نشر و بازنشر) و بدون انواع سوادها این امر شدنی نیست. روزانه از تاکتیکها و تکنیکهای مختلفی در رسانهها استفاده میشود و یاری گرفتن آنها از هوش مصنوعی و بهره گیری از تحلیل دادهها و... اهمیت و حساسیت و ضرورت این مهم را افزایش میدهد.
وی یادآور شد: باید نحوه تعامل و مواجهه با رسانهها را آموخت و هوشمندانه در این عرصهها ظاهر شد. حال هر میزان موقعیت اجتماعی، سیاسی و ... فرد بالاتر، این مهم حیاتیتر خواهد بود.
این مدرس دانشگاه تأکید کرد: اکوسیستم خبری و اطلاعاتی در جهان نیازمند مسئولیت اجتماعی، اخلاق مداری، صداقت بیشتر و ارتقای سوادهای مختلف برای یک تعامل بهتر و سازندهتر است تا اخبار جعلی و گمراه کننده در آن از حداقل نقش برخوردار باشند.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: ترامپ دونالد ترامپ انتخابات آمریکا رسانه های جریان اصلی رسانه های اجتماعی ریاست جمهوری دروازه بانی رسانه ها رسانه ها رسانه ها چهار سال رسانه ای کشور ها سواد ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۲۴۴۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طرحی برای رسانههای فردای ایران
سطح نازل آزادی رسانه و ضعف فاحش اقتصاد رسانه بارقههای امید رسیدن به گشایشی در نظام رسانهای را کمرنگتر از همیشه کرده است. اوضاع وخیم اقتصادی و بنبست سیاسی هم بر نظام رسانهای سایه انداخته است. فعلاً نشانهای از بهبود در افق پیدا نیست.
ولی اگر مقیاس تاریخ را وسیعتر از چند دهه در نظر بگیریم، شاید بتوانیم مشاهده کنیم که جامعه ایران ایستا نبوده و به هر طریقی با تکاپوها و جنبوجوشهایی که دارد راهش را پیدا کرده است.ایران در یک پیچ تاریخی قرار گرفته و دگرگونیهای بنیادینی که چند سال است نشانههایش را میبینیم آغاز شده است. ما برای نظام رسانهایِ فرداهای روشنتر ایران نیاز به طرحی و چارچوبی استوار و رسا و دقیق با اتکا به تجربیات گذشته داریم. هنگامی که یک جامعه به وقت نوزایی میرسد، نیازمند بدیلی است که بایدآماده کرده باشد تا بتواند در زمان نوزایی از آن بهره بگیرد، وگرنه در زمانهای که ایدههای سابق برافکنده میشوند و خلأ ایده پیش میآید، ایدههای کژ و نامطلوب و بدخواهانه میتواند بهراحتی خلأ را پر کند. از سوی دیگر، اگر بدیلی نداشته باشیم، دائماً وسواسگونه و منفعلانه تصور میکنیم سیاهی تا ابد ماندگار است، اما اگر از قبل به بدیلها و جایگزینهای احتمالی فکر کرده باشیم، بهسوی آن گام برمیداریم هرچند آهسته و با موانع و رنجهای بسیار.
باری، سؤال اصلی اینجاست: نظام رسانهای آینده ایران باید چطور باشد و بر چه پایههایی استوار باشد؟ شاید آزادی اولین مؤلفه اساسی آن باشد: آزادی از سانسور، آزادی از هرگونه ایدئولوژی و آزادی از هر نوع فشار اجتماعی از سوی گروههای صاحب قدرت و نفوذ. بخش مهمی از روزنامهنگاری مربوط است به دیدهبانی قدرت و نظارت بر عملکرد صاحبان قدرت. قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی واجد عناصری فسادپرور است که روزنامهنگاری مراقب و منعکسکننده این فسادهاست. طبیعی است که قدرتمندان در هر سطح و هر نوع بخواهند جلوی این دیدهبانی را بگیرند. پس رسانهها باید در برابر صدمات احتمالی از جانب قدرتمندان حفاظت شوند و مصون باشند. اولین مؤلفۀنظام رسانهای آینده ایران میتواند ایجاد سازوکاری حقوقی و قضایی و حرفهای برای برقراری آزادی رسانهها باشد.
دومین مؤلفۀ نظام رسانهای مطلوب در ایران میتواند قطع انحصار از رسانههای سنتی و نوین باشد. در کنار رادیو و تلویزیون عمومی ــ که همان هم تماماً نمیباید منحصر به تبلیغات سیاسی حکومت باشد و باید آرای بخشهای مختلف جامعه را با همه کثرتی که در آن است بازتاب دهد ــ لازم است که دهها و صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی خصوصی وجود داشته باشند تا اقشار و گروههای مختلف با عقاید گوناگون و آرمانهایی متکثر بتوانند محتوای دلخواه را تولید و با فرم دلپسند خود منتشر کنند. به همین ترتیب، تعداد متنوعی از شرکتها و اوپراتورهای خصوصی اینترنتی باید بتوانند در حلقههای مختلفِ زنجیره کسبوکارِ دسترسی به اینترنت نقش داشته باشند.
برداشتن فیلترینگ اینترنت از همان جنس آزادی رسانه است، اما برای تأکید بیشتر و جبران تجربههای تلخی که داشتهایم، میتوان فصلی از طرح پیشنهادی نظام رسانهای مطلوب برای آینده ایران را جداگانه به آن اختصاص داد. شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی نباید فیلتر باشند، مگر در مواردی بسیار استثنایی در حوزه خلافکاری و جرائم نه اخبار و عقاید. فیلترینگ سمی است که بهتدریج به پیکر نظام رسانهای ایران تزریق شده است و در ایران فردا باید از این جسم خسته و فرسوده سمزدایی کرد.
برای رسیدن به این شرایط در رسانههای ایران نیازمند یک پیششرط اساسی هستیم: کمترین میزان دخالت حکومت در امور رسانهها، از مالکیت و مدیریت رسانهها تا مجوزدهی و نظارت و حمایت از رسانهها. اینکه میگوییم حکومت در نظارت بر رسانهها دخالت نداشته باشد، به این معنی نیست که هیچ نظارتی مطلقاً وجود نداشته نباشد، بلکه بدان معناست که حکومت ناظر و عامل نظارت نباشد تا این امکان برایش مهیا نباشد که جلوی رسانههایمنتقد و حتی مخالفش را بگیرد. نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری مستقل میتوانند بر عملکرد حرفهای رسانهها نظارت داشته باشند و دادگاههای مستقل و عاری از جانبداری وچارچوب قضایی مخصوص رسانهها میتوانند درباره تخلفات احتمالی قضاوت کنند. این وضعیت نیازمند قانونگذاری و سازوکار حقوقی خاصی است که در آن از صدور مجوز پیش از انتشار برای مطبوعات و وبسایتها خبری نیست و با سهولت بهشبکههای تلویزیونی و خبرگزاریها امکان تأسیس میدهد.
در طرح پیشنهادی برای رسانههای فردای ایران، حکومت اگر میخواهد به رسانهها کمک کند، بهجای دادن یارانههای مستقیم و بازیگری در عرصه رسانهها، میتواند به توسعه امور زیرساختی رسانهها نظیر چاپخانه و اینترنت و استودیو و شهرکهای فناورانه رسانهای بپردازد، تازه آنهم بهصورتی غیرمستقیم. همچنین همه رسانهها با انواع عقاید و نظرات انتقادی نیز باید بتوانند از این زیرساختها استفاده کنند و زیرساختها نباید متعلق باشد به وفاداران به گروه سیاسی خاصی یا معتقدان به عقیده بخصوصی.
بازپیکربندی نظام رسانهای نیز از دیگر مسایلی است که میتواندر طراحی نظام رسانهای آینده به آن توجه کرد. سیاستهای سانسور و فیلترینگ و همچنین ایجاد اعوجاج و منحرفکردن نقشهای نهادهای مدنی باعث شده است که رسانههای مختلف در ایران نقشهایی را بر عهده بگیرند که نه وظیفه آنهاست و نه از عهده انجامش برمیآیند. برای مثال، در برههای از تاریخ نیمقرن اخیر ایران، از مطبوعات بهجای احزاب استفاده شده است یاهماکنون از شبکههای اجتماعی برای اطلاعرسانی در حد رسانههای حرفهای بهره گرفته میشود. رسانههای مختلف بایددوباره نقشهای طبیعی و معمولی خود را بر عهده بگیرند و نقشهای تحمیلی را به نهادهای مربوط به آنها واگذار کنند.
در چنین شرایط و زمینهای که تصویر شد، رسانهها بهتدریج خواهند توانست قدرتمند شوند و روزنامهنگاران تشکلهای صنفی و مدنی خود را شکل دهند و کسبوکار رسانهای رونق بگیرد. دیگر لازم نیست حکومت به رسانهها کمک مالی کند و همین که آزادی آنها را با نظامهای قضایی و حقوقی خاصی پاس بدارد کافی است. رسانهها نیز نباید آزادی رسانه و بیان را از حکومت گدایی کنند، بلکه به قدرت اجتماعی خود آن را بهدست میآورند. باقدرتگرفتن نهادهای صنفی و حرفهای روزنامهنگاری، اگر حکومت نخواهد آزادی رسانه را پاس بدارد باز هم ناگزیر است که به آزادی احترام بگذارد. از سوی دیگر، در چنان وضعیتی رسانهها خودشان خواهند دانست چطور باید رقابت کنند و روزنامهنگاری چه اصولی دارد و در بازار رسانهها چگونه باید مخاطبان را جذب کرد. بنابراین نیازی نخواهد بود که حکومت در نقش مرشد و استاد و معلم رسانهها ظاهر شود. آن نظام رسانهای که درست شکل گرفته باشد و ارکانش صحیح باشد، میتواند بهکمک روزنامهنگارانش تشخیص دهد چقدر به عامهپسندی بگراید و چه اندازه نخبهگرا باشد، کجا وارد شود و تا حد جلو رود.
وقتی نظام رسانهای از وضعیت همواره استثنایی خارج شد و به وضعیتی طبیعی دست یافت، آنگاه تازه در چنان فضای نرمال و در چنین نظام رسانهای هنجارینی، رسانههای ما به آفتهایی برخواهند خورد که رسانههای همه کشورهای عادی جهان با آن روبهرو شده بودهاند، مسایلی از جمله ضربهخوردن از شبکههای اجتماعی و شرکتیشدن رسانهها و اثرپذیری از فناوری. برای این مشکلات نیز راهحلهایی هست که میتوان همچون سایر کشورها به کار بست.
در آینده ایران، وقتی که خورشید بتابد و سپیده رخ بنماید، ما نمیتوانیم با نظام رسانهای کهنه کار کنیم و نیازمند نظم رسانهای تازه و بدیل هستیم. از حالا که در قعر چاه مشکلات و مصائب گیر افتادهایم باید به فکر فردا باشیم. علاوه بر مؤلفههایی که ذکر شد، حتماً ضروریات و پیششرطهای دیگری نیز هست که تا رسیدن به روزهای خوش رسانهای باید ارائه شوند و دربارهشان بحث شود.اینکه ما در شرایط فعلی از نظام رسانهای جایگزین صحبت کنیم، حاصل خوشخیالی یا سادهدلی یا زیستن در رؤیاهای واهی یا امیدواری به هر قیمتی نیست. وقتی ما بدیل داشته باشیم و دربارهاش صحبت کنیم، از هماکنون به زایاندن نظم جدید و دگرگونی کمک کردهایم. رسیدن به نظام رسانهای بدیل یکی از مراحل مهم و مؤثر تحول و گذاری است که با همه گرفتاریها و مصیبتهای کنونی، در چشمانداز این کشور میتوان دید.
*روزنامهنگار
۴۷۲۳۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900950