Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری فارس؛ ما فکر می‌کنیم هر آدمی قصه‌ای دارد و هرکس یک زندگی را در خود خلاصه کرده است. حالا که به لطف در میان گذاشتن مسائل و نگرانی‌ها، ما را مَحرم خود می‌دانید، چرا به همین اکتفا کنیم؟ ما راوی قصه‌ها و دردهای شما هستیم. در فارس من شما سردبیر هستید و ما تنها میانجی شماییم برای شنیده شدن صدا و پیگیری مشکلات‌تان.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این روایت‌ها می‌کوشیم تصویر بی‌روتوش و دست‌اولی از جهان شخصی مردم را به اشتراک بگذاریم. روایت شانزدهم درباره مصائب دانش‌آموزان کم‌برخوردار و افغان است؛ از زبان یکی از معلم.

اول|در کلاس ۴۲ نفره‌ای که من دارم، یک نفر هست که گوشی ندارد. خانواده‌اش یک گوشی دست دوم داشتند که نتوانستند تعمیرش کنند. توان مالی خرید گوشی هم ندارند. پدر خانواده در ماه ۲ میلیون درآمد دارد. کارگر است و همسرش هم سرطان دارد که هزینه داروهای او هم هست. اجاره خانه هم باید بدهند. سه تا فرزند هم دارند. هرچه پدر خانواده درمی‌آورد خرج زندگی و داروهای همسرش می‌شود. زندگی به این آدم بدجور سخت گرفته و دست بردار هم نیست.

دوم|در همه‌ی کلاس‌های مدرسه ما، حداقل یک یا دو مورد هست که نتوانسته‌اند با کلاس‌های مجازی همراه شوند و در کلاس نیستند. اوایل سال تحصیلی معلم‌ها پیگیر بودند بچه‌ها عضو شاد شوند، جلسه‌ای بود با حضور مدیر مدرسه، بعد از جلسه، آقای جوانی طبق درخواست معلم مدرسه آمده بود جویای کار بچه‌اش شود. معلم پرسید چرا پسرت در شاد نیست؟ گفت چون گوشی نداریم. معلم گفت ۳ میلیون بده و برای بچه‌ات یک تبلت بگیر. جواب داد من پول رهن خانه‌ام سه میلیون است. هزینه‌ها در تهران جوری بالا رفته که مجبور شده‌ام بروم خارج از تهران زندگی کنم، زن و بچه‌ام گلستان هستند و خودم اینجا کار می‌کنم. اگر سه میلیون داشتم که وضعم این نبود. همه اینها را با شرمندگی گفت.

سوم| همکارم می‌گفت یکی از شاگردانش حتی تلویزیون هم در خانه ندارند. شش تا بچه هستند و چند نفرشان هم دانش‌آموزند. دانش‌آموزی که در کلاس مجازی نباشد می‌تواند با دیدن شبکه آموزش درس‌ها را بخواند، ما هم ماهی یک‌بار پیگیری می‌کنیم و تکالیف آنها را بررسی می‌کنیم. گرچه فضای تعاملی کلاس را از دست می‌دهند. در همین تهران دانش‌آموزانی داریم که حتی تلویزیون هم ندارند. چنین افرادی کم نیستند. آدم‌هایی که صدایشان شنیده نمی‌شود. معلم‌ها هم فرصت پیگیری چندانی ندارند. این بچه‌ها یا ترک تحصیل می‌کنند یا فراموش می‌شوند و جا می‌مانند.

چهارم| مواجهه مدرسه با دانش‌آموزان افغانی برای من خیلی دردناک بوده همیشه. زمانی که کلاس‌ها حضوری بود، می‌دیدم بین بچه‌های افغان باهوش و مودب و درس‌خوان کم نیست. به آنها تحقیرآمیز نگاه می‌شود. هم از سمت همکلاسی‌ها و هم کادر مدرسه. اگر قرار است تنبیهی شود تندتر تنبیه می‌شوند، چون احساس می‌شود پناهی ندارند. برخوردی که با اولیای افغان می‌شود متفاوت از برخوردی هست که با والدین دانش‌آموزان ایرانی می‌شود. از بس امنیت این بچه‌ها خدشه‌دار می‌شود که من تا مدت‌ها نمی‌دانستم دانش‌آموز افغانی دارم. اوایل خودشان را ایرانی معرفی می‌کردند. مثلاً در درس اجتماعی که باید بگویند پدر و مادرشان اهل کجاست، جرأت نمی‌کردند بگویند افغانی هستند و پنهان می‌کردند.

پنجم| در مدرسه ما کتک زدن باب بود. بچه‌ها را که می‌خواستند تنبیه کنند، بچه‌های افغان را ناجوان‌مردانه می‌زدند. خانواده‌های این بچه‌ها بسیار متین و مظلوم بودند. همکاران اما بد با آنها صحبت می‌کردند. من سال سوم خدمتم است. سال اول در بهت و شوک بودم. تنها کاری که می‌کردم ایجاد امنیت برای آنها بود. یک‌بار گزارش کتک‌کاری‌های مدیر مدرسه را به آموزش و پرورش دادم. الان که شرایط کرونا شده چالش‌ها کمتر و فضای بین بچه‌ها هم آرامتر شده. در کلاس‌های مجازی هم خیلی از این چالش‌ها کم شده. گرچه خودش دردسرهای بسیاری بوجود آورده است.

ششم| با اینکه اعلام شده اینترنت دانش‌آموزان رایگان است، اما من یک دانش‌آموز افغان دارم که حتی امکان خرید بسته اینترنت ندارد. به او گفته‌ام فقط تکالیفش را بنویسد. هر وقت مدارس باز شد می‌آیم تکالیفت را می‌بینم. شاد کند است و پیام به سختی رد و بدل می‌شود. از این که بگذریم، بدتر از چالش‌های آموزشی حس سرخوردگی بچه‌هایی هست که گوشی ندارند یا نمی‌توانند در کلاس‌های مجازی شرکت کنند. دو تا دانش‌آموز دارم که مادرشان طلاق گرفته‌اند. پسرعمو هستند و با مادربزرگ‌شان زندگی می‌کنند، همین الان از کلاس من عقب هستند. پدرشان دیر وقت می‌آید و مادربزرگ هم نمی‌تواند به آنها رسیدگی کند. یکی از این بچه‌ها گوشی دارد اما آن یکی از گوشی پدر استفاده می‌کند که خیلی وقت‌ها در اختیار پسر نمی‌گذارد. گفتم آرش چرا تکالیفت را نفرستادی؟ گفت خانم دیشب به پدرم گفته‌ام گوشی را بده تکالیفم را بفرستم، بابا کمربندش را درآورده و کتکم زده. این حس عقب افتادن از همکلاسی‌ها خیلی برای بچه‌ها اذیت‌کننده است.

هفتم| چند روز پیش رفتم خانه دانش‌آموزم. همان که گوشی نداشت. دانش‌آموز باهوشی بود و می‌دیدم که می‌تواند رشد کند. ذهنم درگیرش شده بود. با همسرم کمی اقلام مصرفی گرفتیم و رفتیم خانه‌شان. پدرش سر پایین انداخته بود و به ما نگاه نمی‌کرد. داخل خانه نرفتیم. شرایط مناسب نبود. مهمان داشتند. انجمن هر مدرسه بچه‌های نیازمند مدرسه را شناسایی و در مناسبت‌های مختلف به آنها کمک می‌کند. پیگیری که کردم گفتند این دانش‌آموز جزو خانواده‌های نیازمند نیست. صحبت کردم و قرار شد وارد لیست شود تا از طرف مدرسه به آنها کمک‌هایی شود. از اینکه نمی‌توانم مشکلات بچه‌ها را حل کنم بسیار غمگینم. کاش هرکس هر کاری از دستش برمی‌آید دریغ نکند. کاش.

 

به گزارش فارس کمپین به داد دانش‌آموزان برسید امسال در فارس من به ثبت رسیده است.

روایت از فردین آریش

انتهای پیام/ ع

منبع: فارس

کلیدواژه: روایت فارس من فارس من دانش آموزان افغان دانش آموزان بچه ها دانش آموز کلاس ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۲۴۵۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جانمایی نامناسب مدارس در گرگان مشکل ساز شده است

به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، «حسن مدرس زاده» در نشست خبری که به مناسبت هفته گرامیداشت مقام معلم (12 لغایت 18 اردیبهشت ماه) برگزار شد، اظهار کرد: به لحاظ تعداد مدارس مشکلی در شهرستان به ویژه خود شهر گرگان وجود ندارد؛ ولی به علت جانمایی نه چندان مناسب، مناطق جنوبی شهر فاقد فضای آموزشی شده به طوری که دانش آموزان این مناطق مجبور هستند برای تحصیل به مناطق داخلی شهر رفت و آمد کنند.
 
به گفته وی؛ تأمین زمین جزو ضروریات فضای آموزشی در شهر گرگان است به همین خاطر 42 میلیارد تومان با دستور استاندار برای ساخت 4 مدرسه 12 کلاسه در جنوب شهر گرگان اختصاص یافته؛ ولی با گذشت بیش از یک سال از این مصوبه تاکنون زمینی برای احداث این مدارس تأمین نشده است.
 
مدیر آموزش و پرورش شهرستان گرگان با بیان اینکه طرح رتبه بندی معلمان بعد از 10 سال انجام شد، تصریح کرد: بعد از اجرای این طرح همه معلمان استان حائز رتبه 1 لغایت 5 شدند که در این بین 134 نفر از استان رتبه استاد معلمی را کسب کردند.
 
وی افزود: از یک میلیون معلم در سطح کشور 300 هزار نفر به رتبه بندی خودشان اعتراض داشتند؛ ولی این اعتراض ها در شهرستان گرگان بسیار اندک بود.
 
مدرس زاده با اعلام اینکه 90 هزار دانش آموز در سطح شهرستان گرگان تحصیل می کنند، تصریح کرد: از این تعداد 78 هزار نفر در شهر گرگان تحصیل کرده که این امر باعث تراکم بالای کلاس های درسی دانش آموزان شده و تعداد دانش آموران کلاس ها را به 40 نفر رسانده است.
 
وی ادامه داد: تعداد بالای دانش آموزان در کلاس های درس فرصت را از معلمان گرفته و بر روند آموزش دانش آموزان تأثیر منفی دارد.
 
به گفته وی؛ استاندارد سرانه فضای آموزشی در کشور 5/2 درصد، در استان 4/6 درصد و در شهرستان گرگان 4/2 درصد است.
 
انتهای پیام/
 

دیگر خبرها

  • جانمایی نامناسب مدارس در گرگان مشکل ساز شده است
  • برپایی کلاس درس دانش آموزان فلسطینی در چادرها
  • ثبت‌نام کلاس اولی‌ها از ۱۹ اردیبهشت آغاز می‌شود
  • آغاز ثبت‌نام کلاس اولی‌ها از ۱۹ اردیبهشت
  • سال گذشته ۱۹۷ کلاس درس تحویل دانش آموزان گلستانی شد
  • کلاس‌های مدارس ابتدایی استان بوشهر تا ۱۹ اردیبهشت‌ماه دایر است
  • (ویدئو) دانش آموزان با سوخت‌بر‌ها به مدرسه می‌روند!
  • تکلیف کلاسهای درس شلوغ مشخص شد ‌
  • تحویل ۷۰ کلاس درس به دانش آموزان دشت آزادگان و هویزه
  • روایت یک معلم درحوزه تدریس به دانش آموزان خاص