روایتی جذاب از ایثار و فداکاری مادر و همسر شهیدان محمد و علی حکیمیراد در «هفت شاخ»
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۲۵۵۲۸
یک نویسنده کتاب گفت: کتاب «هفت شاخ» داستان یک مادر و مقاومت صبورانه و فداکاریهای بیشمار اوست، درک این موضوع که پس از، از دست دادن همسرت، فرزندت را نیز از دست بدهی بسیار سخت است، اما این مادر فداکار نشان داد که صبر و استقامت از جمله ویژگیهای بارز مادران و همسران شهدا است.
سعیده زراعتکار در گفتوگو با خبرگزاری میزان پیرامون مضمون کتاب «هفت شاخ» گفت: کتاب «هفت شاخ» روایتی از زبان مادر و همسر شهیدان محمد و علی حکیمی راد است، علی حکیمی راد شهید ناجا پدر محمد حکیمی راد شهید فاجعه منا در هنگام مبارزه با اشرار در سال ۸۰ به شهادت رسید و پسر وی محمد حکیمی راد نیز در سال ۹۴ در فاجعه منا به شهادت رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی پیرامون شهادت علی حکیمی راد ابراز کرد: علی حکیمی راد یکی از شهدای ناجا محسوب میشود، در سالهای ۷۵ تا ۸۰ اشرار مناطق شرقی، کشور را با شرارتهای خود به آتش کشیده بودند و باعث ناامنیهای شدیدی در شرق کشور شده بودند این در حالی بود که سایر نقاط کشور از چنین رخدادهایی بی اطلاع بودند، این اشرار خشونت و نا امنی را به حدی رسانده بودند که افراد حتی برای برداشت محصولات زعفران و یا سایر محصولات خود جرات خارج شدن از خانه را نمیکردند، زیرا یا کشته میشدند و یا به دست اشرار گروگان گرفته میشدند، در این زمان نیروی انتظامی با کمک نیروی بسیج تلاش فراوانی کرد تا بتواند این اشرار را که در کوههای «هفت شاخ» سنگر گرفته بودند نابود سازد، شهید علی حکیمی راد نیز یکی از افرادی بود که در نیروی انتظامی فعالیت داشت و برای مبارزه با این اشرار تلاش فراوانی کرد و سرانجام به درجه رفیع شهادت نائل شد.
زراعتکار به همزمان شهادت علی حکیمی راد با شب شهادت «امام رضا (ع)» اشاره و بیان کرد: شبی که شب شهادت «امام رضا (ع)» محسوب میشد علی حکیمی راد برای انجام عملیاتی به بخش هفت شاخ که از جمله کوههای سر به فلک کشیده در شرق ایران است رفت اگرچه طی این عملیات و بالا گرفتن درگیریهای بین اشرار و نیروهای بسیج و نیروی انتظامی بخشهایی از منطقه آزاد شد، اما در عین حال همان شب تعدادی از دلاور مردان ایران به شهادت رسیدند که علی حکیمی راد یکی از آنان بود، این اتفاقات به قدری سخت بود که تمام هم سن و سالهای من که در دهه ۶۰ زندگی میکردند آن را به خوبی به خاطر دارند از آنجا که کاشمر مرز مشترک بین ایران و افغانستان محسوب میشود روزهای سخت و دشواری را پشت سر گذاشت و این خون شهدایی همچون علی حکیمی راد بود که زمینه را برای آرامش امروز ما فراهم کرد، شهدایی که امروز از آنان کمتر یاد میشود و کمتر شناخته شدهاند.
بیشتر بخوانید: برای مطالعه معرفى آخرین كتب منتشر شده اینجا کلیک کنیدوی به شهادت محمد حکیمی راد فرزند شهید علی حکیمی راد نیز اشاره کرد و افزود: هنگامی که محمد حکیمی راد برای به جا آوردن حج به مکه رفته بود در فاجعه منا دچار حادثه شد و به شهادت رسید، مادر این شهید بزرگوار که پس از شهادت همسرش تنها تکیه گاهش فرزندش بود پس از شنیدن این رویداد با ناباوری دعا میکرد تا فرزندش سالم سلامت به وطن باز گردد، اما متاسفانه او نیز یکی از ۴۶۴ شهدای فاجعه منا بود.
نویسنده کتاب «بانوی قرن» به شیوه نگارش کتاب «هفت شاخ» اشاره و تصریح کرد: از آنجا که من علاقه بسیاری به نگارش کتابها به شیوه داستانی دارم لذا کتاب «بانوی قرن» را نیز به شیوه داستانی نوشتم، اما این داستان بر اساس مستندات و مصاحبههایی است که با همسر و مادر شهید حکیمی راد داشتم، داستان به نحوی ساده و روان نوشته شده که به راحتی مخاطب را به خود جذب میکند، داستان کتاب «هفت شاخ» حکایت روزهای سخت بانویی است که با تلاش، مقاومت، ایثار و از خود گذشتگی آن را پشت سر گذاشته است، از سوی دیگر من معتقدم رمانها به خاطر جذابیتهای ویژهای که در خود دارند تعداد مخاطبین بیشتری را به خود جذب میکنند لذا این سبک از نویسندگی باید برای شهدا استفاده شود تا تعداد بیشتری از جوانان و نوجوانان به خواندن و توجه به سبک زندگی شهدا تشویق شوند آنان باید بدانند که برای این سرزمین چه انسانهایی از خون، جان، زندگی و اموال خود گذشتند تا سرزمینشان استقلال خود را حفظ کند و پابرجا باقی بماند.
زراعتکار به فصلهای متعدد کتاب «هفت شاخ» اشاره و ابراز کرد: کتاب «هفت شاخ» دارای فصلهای متعدد با عناوین مختلف همچون خوشقدم، آرزوی بچه، پایان کابوس و ... است این کتاب توسط انتشارات روایت فتح منتشر شده و روایتی خواندنی دارد متن نیز برای آنکه جذابیتش را حفظ کند داستان وار جلو میرود و حوادث، وقایع و رویدادها را به ترتیب مطرح میکند.
نویسنده کتاب «حسرت یک آغوش» پیرامون جذابترین فصل کتاب «هفت شاخ» اظهار کرد: جذابترین فصلهای کتابهایم را عموماً در بخشهای اول کتابهای تدوین میکنم، زیرا معتقدم برای اینکه بتوان مخاطب را به خواندن کتاب ترغیب کنم باید فصلهای ابتدایی را جذاب نوشت تا مخاطب به ادامه داستان توجه و سرانجام آن را جستجو کند لذا ماجرا از زمان تولد محمد و پیش گوییهای قابله، آغاز میشود که در جای خود بسیار جذاب است.
وی به فصل دیگر کتاب «هفت شاخ» اشاره و تصریح کرد: هنگامی که مادر شهید محمد حکیمی راد به مسجد میرود توسط امام جماعت مسجد متوجه میشود که رویدادهایی در منا رخ داده، زیرا این امام جماعت تاکید دارد تا مردم برای سلامتی زائران خانه خدا دعا کنند از آنجا که مادر شهید محمد حکیمی راد فرزندش راهی حج شده بود دچار اضطراب و نگرانی میشود، اما به خوبی از اتفاقات و وقایع مطلع نمیشود لذا سریعاً به خانه باز میگردد و اخبار را جستجو میکند تا خبری پیرامون فاجعه منا بیابد این اخبار برای او ناباورانه به نظر میرسد، اما خبرهای بعدی و گذر زمان حقیقت رخداده را اثبات میکند که محمدش در سرزمین حج و با لباسی سفید به دیدار پروردگارش شتافته و باید صبورانه این رویداد را پشت سر بگذارد.
زراعتکار به پیام کتاب «هفت شاخ» اشاره و خاطرنشان کرد: کتاب «هفت شاخ» داستان یک مادر و مقاومت صبورانه و فداکاریهای بیشمار اوست، درک این موضوع که پس از، از دست دادن همسرت فرزندت را نیز از دست بدهی بسیار سخت است، اما این مادر فداکار نشان داد که صبر و استقامت از جمله ویژگیهای بارز مادران و همسران شهید است، این بانوان پیش از اینکه شهادت عزیزان خود را شاهد باشند درس استحکام و صبر و بردباری را از «ائمه معصومین (ع)» آموزش دیدند و به اجرا گذاشتند.
انتهای پیام/
برچسب ها: اخبار ادبیات انتشارات روایت فتحمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اینجا اخبار ادبیات انتشارات روایت فتح فاجعه منا هفت شاخ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۲۵۵۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد رهبری، پژوهشگر شبکههای اجتماعی: گشت ارشاد بیشتر از حمله ایران به اسراییل مورد توجه قرار گرفت/ جامعه از زمان ماجرای مادر قمی به مسأله حجاب حساس شده/ در ایتا یک جزیره جدا از جامعه شکل گرفته است
به گزارش جماران؛ رویداد24 نوشت: شبکههای اجتماعی کمتر از یک دهه است که بدل به مهمترین سکوی بیان آزاد نظرات شهروندان تبدیل شدهاند. علیرغم فیلترینگ گسترده، روندهای این شبکهها هنوز شاخص مهمی برای فهم تحولات جامعه ایران است.
شبکههای اجتماعی، نمونه مهمی برای بررسی جامعهشناسیاند. این شبکها اثرات روانی بسیاری بر کاربران میگذارند که این تأثیرات در حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، سبک زندگی و... بروز و ظهور دارد. از جمله در شبکههای اجتماعی داخلی که برخی مدعیاند با توجه به نظریه پژواک، مدیران این مجموعه از تاکتیک جامعهی همفکر برای القا نظریات خود و تزریق نگاه افراطی استفاده میکنند. در نمونه دیگر بررسی محتوایی و آماری رفتار کاربران در توییتر نیز نشان میدهد ک جامعه با وجود شرایط بحرانی جنگی، حساسیتهای اجتماعی و فرهنگی خود را از دست نداده و واکنشها نسبت به طرح نور، بسیار جدی است.
به جهت بررسی موضوع فوق، گفتگو کردیم با محمد رهبری، جامعهشناس و پژوهشگر شبکههای اجتماعی، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
در یک نگاه کلی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در چند ماه اخیر، از نظر محتوا، محدودیت و کاربران در چه وضعیتی قرار داشت؟
در چند ماه اخیر بحث انتخابات مجلس و تنش ایران و اسراییل را در پیش داشتیم که در فضای اجتماعی از جمله توییتر، جلب توجه کرده بود. در کنار آن بحث آقای صدیقی، طرح نور، ماجرای حجاب درمانگاه قم و بازگشت گشت ارشاد به خیابان نیز بسیار مطرح شده است. در هر کدام از این موضوعات، کاربران مختلفی مشارکت داشتند.
در انتخابات مجلس عمدتاً جریان اصولگرایی بیشترین فعالیت را داشتند، البته بخشی از کاربران اصلاحطلب نیز کار کردند. در موضوع مربوط به آقای صدیقی و مباحثی که راجع به ایشان و زمین ازگل مطرح شده بود نیز، اصولگرایان و اصلاحطلبان حضور پررنگتری داشتند.
در موضوع مربوط به تنش میان ایران و اسراییل، حجم بسیار زیادی از داده منتشر شد و بر اساس میزان واکنشها به آن، میتوان آن را یکی از مهمترین موضوعات یکسال اخیر تلقی کرد. تمام گروهها و جریانات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و منتقدین و اصولگرایان و جریان انقلابی با تنوع درونی این گروهها، به بحث تنش میان ایران و اسراییل پرداخته بودند. فقط در فاصله 24 ساعت ابتدایی پس از حمله ایران به اسراییل، حدود 1 میلیون توییت و ریتوییت به زبان فارسی منتشر شد که اهمیت این مسأله را نشان میدهد. به لحاظ محتوایی نیز تنوع داشتیم، از افتخار و شادمانی برای حمله به اسراییل تا انتقاد نسبت به این مسأله که توسط طیفهای مختلف منتشر شده بود.
طرح نور در فضای مجازی بازتاب بسیاری یافت، وسعت برخورد کاربران با این پدیده در شبکههای اجتماعی چگونه بود؟
نکته قابل توجه در چند ماه اخیر بحث برخوردها در زمینه حجاب است که از قبل عید و در جریان درمانگاه قم، قابل مشاهده شده که جامعه نسبت به آن حساس شده است و این را از واکنشهای عمومی به آن موضوع فهمید. به لحاظ تنوع هم تمام طیفهای سیاسی داخل و خارج به آن ماجرا توجه کرده بودند. بعد از عید با آغاز طرح نور این حساسیت به قدری اوج گرفت که بعد از حمله ایران به اسراییل و در روزهایی که پیشبینی میشد اسراییل به ایران پاسخ دهد، مسأله اصلی فضای توییتر، بازگشت گشت ارشاد به خیابان بود. بیشترین محتوایی که در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه پیش از پاسخ اسرائیل به ایران در فضای توئیتر مطرح بود، مسأله گشت ارشاد بود که بیشتر از اسراییل مورد توجه قرار گرفت.
نکته خیلی جالب در بررسی دادهها، حضور کاربران روزمرهنویس در واکنش به فعالیت دوباره گشتهای ارشاد است. این کاربران به ندرت در مسائل سیاسی ورود میکنند و عمدتا به مسائل خودشان میپردازند، اما در این ماجرا شاهد هستیم که این طیف نیز توییتهای زیادی داشتند. بعد از یکسال دوباره شاهد بازگشت حساسیتها نسبت به حجاب و سیاسیتر شدن کاربران روزمرهنویس به دنبال این مسأله هستیم.
آیا میتوان ادعا کرد که توییتر بر فضای سیاسی و فضای سیاسی بر توییتر اثر تعیینکننده میگذارد؟
توییتر و بهطور کلی شبکههای اجتماعی، به دلیل تغییر شکل روابط انسانی، تأثیرات عمیقی بر عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، داشتهاند. از آنجایی که عمده روابط انسانی به فضای آنلاین منتقل شده، این امر بر روی مسائل سیاسی و اجتماعی نیز تأثیر خود را خواهد داشت.
یکی از این تأثیرات، قطبی شدن فضای عمومی است. شبکههای اجتماعی میتوانند باعث قطببندی در جامعه شوند. قطببندیها در جامعه ما در توییتر بازنمایی و تشدید میشود. محیط توییتر و سایر شبکههای اجتماعی امکاناتی را فراهم میکنند که اجتماعات همفکر در آنجا شکل بگیرد. کاربران، کسانیکه را که با آنها اختلاف دارند دنبال نمیکنند و در مواردی مسدود (بلاک) میکنند. این رفتارها در شبکههای اجتماعی باعث تشدید قطببندیها در جامعه میشود. از آنجاییکه بسیاری از کاربران توییتر، کنشگران سیاسی و مدنی هستند، قطببندیها را به فضای واقعی نیز میرسانند. در نتیجه ما شاهد شکلگیری چرخه قطببندی هستیم؛ به این شکل که قطببندی موجود در جامعه وارد شبکههای اجتماعی شده و آنجا تشدید میشود و کاربرانی که در عرصه عمومی اثر دارند، این قطببندی تشدید شده را به آن محیط نیز منتقل میکنند و در ننتیجه قطببندی به شکل تشدید شدهتر به جامعه بازمی گردد و مرتبا شاهد افزایش قطببندیهای سیاسی هستیم.
نظریه «اتاق پژواک» در شبکههای اجتماعی چگونه تعریف میشود و تا چه حد بر رفتار کاربران اثرگذار است؟
افراد عموماً ترجیح میدهند که در محیطی قرار بگیرند که همفکرانشان درآنجا حضور دارند و مواضع همدیگر را تأیید کنند. در نتیجه هر فردی که درون اجتماع افراد همفکر با خودش قرار گرفته، مرتبا انعکاس و پژواک صدای خود را از دیگر بخشهای شبکه (همان کاربران همفکر) میشنود. به همین خاطر به این پدیده، اتاق پژواک میگویند. این فضا باعث میشود افراد حس کنند که اکثریت هستند و در نتیجه خود را برحق میدانند. تمام اینها باعث میشود تحملشان نسبت به نظرات دیگر کمتر شود و عقیدههایشان محکمتر شود. وقتی چنین اتفاقی میافتد، شاهد تشدید قطببندیها هستیم. در محیطهای قطبی گرایش به دیدگاههای رادیکال بیشتر است و کاربران تمایل دارند به کسانی بپیوندند که مواضع رادیکالتری دارند.
این پدیده تا چه حد در شبکههای اجتماعی داخلی نظیر ایتا، دیده میشود؟
ابتدا باید بگویم که این امر تا حدی در شبکههای اجتماعی مختلف و پیامرسانها دیده میشود. در توییتر ممکن است اجتماع همفکر میان چندین گروه مختلف شکل میگیرد؛ اما آنچه در ایتا شاهد هستیم شکلگیری یک اتاق پژواک بزرگ و اجتماع افراد همفکر بزرگ در کل این شبکه هست. بنظر میرسد آنچه در خصوص کاربران فعال در ایتا مشاهده میشود، شکلگیری یک جزیره جدا از کل جامعه است چرا که دیدگاههای مختلف در آنجا مطرح نمیشود و همین امر باعث تشدید قطببندی سیاسی و در نتیجه افزایش رادیکالیسم میشود. در نتیجه احتمال اینکه کاربران فعال ایتا به مرور گرایش به مواضع افراطی پیدا کنند، بیشتر میشود.
مواضع افراطی برخی کاربران شبکههای اجتماعی داخل، مشخصاً در چه حوزههای بروز و ظهور دارد و مثال آن چیست؟
ما در ایتا میبینیم که درباره علم پزشکی عقاید خیلی خاصی جریان دارد؛ بحثهایی که درباره دلارزدایی مطرح میشود در ایتا خیلی جدی است. در حوزه سیاسی نیز همینطور است و برخی تحلیلگران، نتیجه انتخابات مجلس در تهران را نتیجه رأی کاربران ایتایی میدانند که به جریانی خاص رای دادند.
راهکار عبور کاربران از فضای افراطی گلخانهای درون برخی شبکههای اجتماعی و جلوگیری از دیدگاههای تنشآمیز چیست؟
سه راه حل بیشتر نمیتوان پیشنهاد کرد؛ اول اینکه پلتفرمهای داخلی بسته شود که من موافق این ایده نیستم. راه حل دوم متکثر کردن کاربران پلتفرمهای داخلی است تا در آن دیدگاهها و عقاید متنوعی طرح شود که میبینیم که این هم جواب نداده است. جریان قدرتمند حامی ایتا سالها تلاش کرده گروههای مختلف در آنجا حضور داشته باشند اما با وجود تمامی حمایتها از ایتا، فقط گروه خاصی در آنجا فعال است. راه حل سوم این است که تلاش شود کاربران ایتا در پلتفرمهای دیگر حضور داشته باشند که این امر با رفع فیلترینگ محقق میشود. اساسا بخش مهمی از کاربران ایتا پس از فیلترینگ به آنجا پیوستند و اگر سهولت دسترسی از ایتا، در استفاده از سایر شبکههای اجتماعی وجود داشته باشد و این کاربران در سایر پلتفرمها در معرض عقاید دیگر قرار بگیرند، شاید بخشی از مسأله حل شود. بنابراین رفع فیلتر شبکههای اجتماعی چاره کار است.
نظریه سرمایهداری نظارتی که مدعی است دولتها با استفاده از اطلاعات کاربران، برای آنها استراتژی تعیین کرده و شهروند را تبدیل به یک الگو خاص خود میکنند، تا چه حد در ایران جریان دارد؟
در دوران جدید، اطلاعاتی که در شبکههای اجتماعی وجود دارد، یک منبع بزرگ برای دولت هاست که شهروندان خود را بشناسند و کاربران کشورهای دیگر را نیز شناسایی کنند. این شیوه در تمام کشورها جریان دارد و هم استفاده و هم سوءاستفاده میشود. وقتی مردم از اینترنت و شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، یعنی اطلاعات خود را در معرض دید حکومتها قرار میدهند.