تب اختلالات روان پس از کرونا فروکش میکند
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۳۵۴۹۷
روزهای اولی که کرونا آمد خیلیها تصور میکردند این میهمان ناخوانده هم مثل آنفلوانزا چند صباحی میماند و با تجویز چند نسخه دارو و مصرف چند دمنوش ساده بار و بندیلش را جمع میکند و میرود.
طیرانی/
روزهای اولی که کرونا آمد خیلیها تصور میکردند این میهمان ناخوانده هم مثل آنفلوانزا چند صباحی میماند و با تجویز چند نسخه دارو و مصرف چند دمنوش ساده بار و بندیلش را جمع میکند و میرود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما گذشت زمان نشان داد برخلاف تمام پیشبینیها، کرونا خیال رفتن ندارد. بهویژه آنکه نگاه متفاوت و سادهانگارانه عدهای، عرصه را برای جولان بیشتر این ویروس فراهم ساخته است.
حالا هر روز که میگذرد علاوه بر افزایش خستگی مفروط کادر درمان، نگرانی از بروز و ادامه بیماریهای روانشناختی همچون اضطراب، افسردگی، ترس، برچسب زنی، رفتارهای اجتنابی، تحریکپذیری، اختلال خواب و اختلال استرس پس از سانحه در میان متخصصان و مردم بیشتر و بیشتر میشود. به این ترتیب در شرایط فعلی، حفظ وضعیت سلامت روان افراد ضروری است زیرا مردم در بخشهای مختلف جامعه ممکن است محرکهای استرسزا و در پی آن علائم روانشناختی متعدد از جمله اضطراب و افسردگی را در طول فاز افزایشی شیوع کرونا تجربه کنند.
برخی روانشناسان معتقدند در شرایط کنونی همهگیری کرونا، باید راهنمای تشخیص اختلالات روانی از نو نوشته و بازنگری شود چراکه به عقیده آنها در این شرایط بسیاری از افراد درگیر یک اختلال روانی هستند.
ضرورت بازتعریف اختلالات اضطرابی، افسردگی و وسواس
علیرضا بهرامی، متخصص اعصاب و روان میگوید: اختلال اضطراب و اختلال افسردگی دو اختلال روانی شایع در همه جوامع محسوب میشوند که شیوع آن بین ۲۰ تا ۳۰ درصد جمعیت جهان است که در بحرانهای همهگیری این اختلالات افزایش مییابد.
وی میافزاید: در بحرانهای پاندمی به دلیل فراگیری گسترده بیماری، ترس از ابتلا و خبرهای گوناگون ناشی از عوارض بیماری میزان اضطراب، افسردگی و حتی تفکر وسواسی افزایش مییابد و شایسته است در چنین شرایطی این قبیل اختلالات بازتعریف شوند. به عنوان نمونه ما برای تعریف اختلال وسواس در شرایط عادی میگوییم اگر فردی در شبانه روز یک ساعت از وقت خود را صرف تفکر و یا رفتارهای وسواسی کند به اختلال وسواس مبتلاست، اما در شرایط فعلی که به دلیل شیوع کووید ۱۹ همه افراد توجه بیشتری به رعایت مسائل بهداشتی و ضدعفونی وسایل شخصی دارند طبیعی است که یک ساعت از شبانه روز صرف چنین رفتارهایی شود، بنابراین برای تشخیص اختلال وسواس نیازمند بازتعریف هستیم و اگر فردی در شبانه روز بیش از سه یا چهار ساعت از وقت خود را صرف شستوشو و ضدعفونی محیط کند میتوان برای او تشخیص وسواس داد. در مورد تعریف و تشخیص اختلال اضطراب و افسردگی نیز لازم است با توجه به ترس و بحرانی که بیماری ایجاد کرده و همچنین شرایط قرنطینه و پیامدهای مرتبط با آن نظیر بیکاری، بازتعریفهایی داشته باشیم، چرا که بخشی از آنها طبیعی است و با کاهش بیماری کاهش خواهد یافت.
این متخصص اعصاب و روان در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است ابتلا به بیماری کووید ۱۹ موجب افزایش اضطراب و افسردگی بیماران شود، میگوید: این فرضیه دور از ذهن نیست اما با توجه به اینکه در بحرانهای پاندمی همه جوامع مضطرب و افسرده میشوند باید پس از بازتعریف این اختلالات، بررسی شود میزان اضطراب و افسردگی در بیماران بهبود یافته کووید ۱۹ چه تغییری نسبت به میزان اضطراب و افسردگی آنها پیش از ابتلا پیداکرده است.
بیشتر بیماران با مراقبتهای درمانی بهبود مییابند
دکتر بهرامی میافزاید: در صورتی که بیماران دچار اضطراب و افسردگی شده باشند، ابتدا باید از روشهای غیردارویی و شناخت درمانی استفاده و تلاش کنیم شناخت فرد نسبت به موقعیت افزایش یابد تا او اطمینان پیدا کند این بیماری در صورت رعایت نکات بهداشتی قابل کنترل است و در صورت ابتلا نیز اغلب بیماران با مراقبتهای درمانی بهبود خواهند یافت.
وی ادامه میدهد: اگر شناخت مردم نسبت به بیماریهای همهگیر مانند کووید۱۹ افزایش یابد، در صورت ابتلا، اضطراب کمتری را تجربه خواهند کرد که این مهم از کاهش سیستم دفاعی بدن آنها پیشگیری میکند و قدرت آنها برای مقابله با بیماری افزایش مییابد، در نتیجه بیماری آنها با سرعت بیشتری بهبود خواهد یافت.
به گفته وی، بیماری کووید ۱۹ بسیاری از افراد جامعه را به لحاظ اقتصادی دچار مشکل کرده که این مسئله در بروز افسردگی بسیار تأثیرگذار و کاملاً طبیعی است؛ فقط باید با کمک متخصص اعصاب و روان از طریق شناخت درمانی و در صورت نیاز، دارو درمانی از وخیم شدن افسردگی پیشگیری کرد.
خودداری از پیگیری اخبار منفی
این روانپزشک با اشاره به اینکه پیگیری اخبار منفی مرتبط با بیماری، تأثیر زیادی در ایجاد اضطراب و ترس از بیماری دارد، تصریح میکند: تا حد امکان باید در ایام قرنطینه از گوش دادن و پیگیری اخبار منفی خودداری و با مطالعه، ریلکسیشن، ورزش بهویژه حرکات یوگا، پرداختن به کارهای هنری و آشپزی خود را سرگرم کرد، چرا که بیماریهای همهگیر بیماریهایی هستند که بارها و بارها در دنیا اتفاق افتاده و برطرف شدهاند، بنابراین باید ضمن رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی، آسیبهای روانی مرتبط با این بیماری را شناسایی و کاهش دهیم.
بهرامی ادامه میدهد: وقتی یک بیماری، جهانی میشود و همه دنیا را درگیر میکند، به طور حتم پیامدهایی به همراه دارد که با پایان بیماری، تبعات آن نیز فروکش خواهد کرد و باید اطمینان داشته باشیم کووید۱۹ نیز مانند سایر بیمارهای تاریخ فروکش خواهد کرد. اما آنچه در این دوران بسیار حائز اهمیت است اینکه نباید اجازه داد شبه علم در این دوران رواج یابد و به مطالب غیرعلمی که از سوی افراد غیرمتخصص و یا منابع غیرمعتبر مطرح میشود توجه نکنیم و به افراد جامعه آموزش دهیم اطلاعات مورد نیاز خود را فقط از کانالهای معتبر علمی دریافت کنند و به هر گفته یا خبری اعتماد نکنند زیرا در چنین شرایطی فکر کردن بیش از حد به بیماری موجب اضطراب میشود و در برخی موارد این احتمال وجود دارد که بیماری فروکش کند اما ترس، افکار منفی و آسیبهای ناشی از آن سالها ادامه داشته باشد.
بالا بودن همهگیری ارتباطی با افزایش مرگ و میر ندارد
وی میافزاید: باید به مردم اطمینان داد در بیماریهای همهگیر شیوع بالاست، اما این بالا بودن همهگیری ارتباطی با افزایش مرگ و میر ندارد و مردم میتوانند با رعایت بهداشت فردی و پروتکلهای بهداشتی از ابتلا به بیماری پیشگیری کنند و در صورت ابتلا نیز با مراقبتهای درمانی، آمار مرگ و میر را در حد قابل توجهی کاهش دهند. البته دولتها حق دارند در بحرانهای پاندمی نگران باشند و مراقبتها را افزایش دهند چون این بیماریها میتوانند در صورت شیوع گسترده موجب سقوط سیستم بهداشتی شوند، اما قرار نیست در همه بحرانهای همهگیری فاجعه انسانی غیرقابل کنترل رخ دهد.
این متخصص اعصاب و روان ادامه میدهد: در صورت ابتلا به اضطراب و افسردگی نیز بهترین روش درمان، شناختدرمانی است که باید با کمک متخصص اعصاب و روان و یا روانشناس اجرا شود و در صورت نیاز نیز برای درمان این اختلالات میتوان از دارو استفاده کرد که البته مصرف دارو آخرین گزینه است.
حمایتهای عاطفی خانواده
وی با اشاره به اهمیت نقش خانواده در پیشگیری از گسترش بیماریهایی نظیر کووید ۱۹ در جوامع میگوید: خانوادهها میتوانند در صورت نیاز علم خود را از طریق متخصصان عفونی، داخلی، روانشناسان و متخصصان اعصاب و روان افزایش دهند تا با شناخت بیشتر نسبت به بیماری از بروز یا شدت آسیبهای ناشی از بحران پیشگیری کنند. همچنین در صورتی که یکی از افراد خانواده پیش از شیوع بیماری کووید ۱۹ به اختلال وسواس، اضطراب و یا افسردگی مبتلا بوده طبیعی است که در این شرایط، بیماری او وخیمتر شود بنابراین بهتر است با حمایتهای عاطفی، توجه بیشتری به او داشته باشیم و به او اطمینان دهیم با فروکش بیماری پیامدهای ناشی از آن نظیر افکار وسواسی، اضطراب و افسردگی نیز فروکش خواهد کرد و این وضعیت ماندگار و دائمی نیست.
منبع: قدس آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۳۵۴۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پنج راه برای تکمیل «چرخه استرس» و جلوگیری از فرسودگی یا افسردگی
فرارو- آیا میتوانید زمانی را به خاطر بیاورید که پیش از یک رویداد بزرگ زندگی استرس داشتید و پس از آن احساس کردید وزنهای از روی دوش تان برداشته شده است؟ این فرآیند افزایش پاسخ به استرس و سپس احساس آرامش تکمیل "چرخه استرس" را نشان میدهد. برخی از استرسها در زندگی روزمره اجتناب ناپذیر هستند. با این وجود، در استرس باقی ماندن ناسالم است. استرس مزمن باعث افزایش بیماریهای مزمن از جمله بیماری قلبی و سکته مغزی و دیابت میشود هم چنین میتواند منجر به فرسودگی شغلی یا افسردگی شود.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، ورزش، فعالیتهای شناختی، خلاق، اجتماعی و خود آرامش بخش به ما کمک میکند استرس را به روشهای سالم تری پردازش کنیم و چرخه استرس را تکمیل نماییم.
چرخه استرس چگونه به نظر میرسد؟دانشمندان و محققان به "واکنش استرس" اشاره میکنند که اغلب بر واکنشهای جنگ یا گریز تمرکز میکنند. عبارت "چرخه استرس" توسط متخصصان حوزه خودیاری متداول شده، اما از مبنای علمی نیز برخوردار است.
چرخه استرس پاسخ بدن ما به یک رویداد استرس زا است چه واقعی باشد چه درک شده چه فیزیکی و یا روانی ممکن است به دلیل تحت تعقیب قرار گرفتن توسط یک سگ شرور ایجاد شود یا به دلیل دغدغه شرکت در امتحانی در آینده یا به دنبال یک مکالمه دشوار.
چرخه استرس سه مرحله دارد:مرحله نخست درک تهدید است مرحله دوم پاسخ جنگ یا گریز است که توسط هورمونهای استرس مان از جمله آدرنالین و کورتیزول هدایت میشود. مرحله سوم تسکین است از جمله تسکین فیزیولوژیکی و روانی این چرخه استرس را تکمیل میکند.
افراد مختلف بر اساس تجربیات زندگی و ژنتیک خود به استرس واکنش متفاوتی نشان میدهند. متاسفانه بسیاری از افراد استرسهای متعدد و مداوم را خارج از کنترل خود تجربه میکنند از جمله بحران هزینه زندگی، رویدادهای شدید آب و هوایی و خشونت خانگی. باقی ماندن در مرحله دوم (جنگ یا گریز) میتواند منجر به بروز استرس مزمن شود. استرس مزمن و کورتیزول بالا میتواند التهاب را افزایش دهد که به مغز و سایر اندامها آسیب میرساند. زمانی که در وضعیت مزمن جنگ یا گریز گرفتار شده اید نمیتوانید به شکلی واضح بیاندیشید و راحتتر از قبل حواس تان پرت میشود.
فعالیتهایی که باعث لذت موقت میشوند مانند خوردن غذاهای ناسالم استراتژیهای غیر مفیدی هستند که اثرات استرس را بر مغز و بدن مان کاهش نمیدهند. پیمایش در رسانههای اجتماعی نیز راه موثری برای تکمیل چرخه استرس نیست در واقع تاثیری عکس دارد و با افزایش پاسخ استرس همراه خواهد بود.
استرس و مغزدر مغز کورتیزول بالا مزمن میتواند هیپوکامپ را کوچک کند. این موضوع میتواند حافظه و ظرفیت فکر کردن و تمرکز فرد را مختل نماید. کورتیزول بالای مزمن هم چنین فعالیت در قشر جلوی مغز را کاهش میدهد، اما فعالیت در آمیگدال را افزایش خواهد داد. قشر جلوی مغز مسئول کنترل مرتبه بالاتر افکار، رفتارها و احساسات ما میباشد و هدفمند و منطقی است. آمیگدال در واکنشهای انعکاسی و احساسی نقش دارد. فعالیت بیشتر آمیگدال و فعالیت پایینتر قشر جلوی مغز توضیح میدهد که چرا زمانی که دچار استرس هستیم کمتر منطقی و بیشتر احساسی و واکنش پذیر هستیم. پنج نوع فعالیت وجود دارد که میتواند به مغز ما کمک کند چرخه استرس را تکمیل کند:
۱-ورزشهنگامی که ما ورزش میکنیم کورتیزول در کوتاه مدت افزایش پیدا میکند و به دنبال آن کاهش سالم کورتیزول و آدرنالین رخ میدهد. ورزش هم چنین باعث افزایش اندورفین و سروتونین میشود که باعث بهبود خلق و خو خواهد شد. اندورفینها باعث ایجاد احساس شادی میشود و دارای اثرات ضد التهابی است. هنگامی که ورزش میکنید جریان خون بیشتر به مغز و فعالیت بیشتر در قشر جلوی مغز وجود دارد. به همین دلیل است که اغلب پس از پیاده روی یا دویدن میتوانید واضحتر فکر کنید. ورزش میتواند راهی مفید برای تسکین احساس استرس باشد. ورزش همچنین میتواند حجم هیپوکامپ را افزایش دهد. این امر با پردازش بهتر حافظه کوتاه مدت و بلند مدت و هم چنین کاهش استرس، افسردگی و اضطراب مرتبط است.
۲-فعالیتهای شناختی؛ کاهش تفکر منفیتفکر بیش از حد منفی میتواند پاسخ استرس را تحریک کرده یا گسترش دهد. تحقیقاتی صورت گرفته در سال ۲۰۱۹ میلادی نشان داد که رابطه بین استرس و کورتیزول در افرادی که تفکر منفی بیش تری دارند قویتر است. فعالیت بیشتر آمیگدال و تفکر منطقی کمتر در هنگام استرس میتواند منجر به تفکر تحریف شده مانند تمرکز بر روی نکات منفی و تفکر سفت و سخت "سیاه و سفید" شود.
فعالیتهایی برای کاهش تفکر منفی و ترویج رویکرد واقع گرایانهتر میتواند پاسخ استرس را کاهش دهد. در محیطهای بالینی معمولا به این موضوع درمان رفتاری – شناختی میگویند. در خانه این کار میتواند از طریق یادداشت برداری یا نوشتن نگرانیها صورت گیرد. این کار بخشهای منطقی مغزمان را درگیر میسازد و به ما کمک میکند واقع بینانهتر فکر کنیم. یافتن شواهدی برای به چالش کشیدن افکار منفی برای مثال با افکاری، چون "من برای امتحان به خوبی آماده شده ام بنابراین میتوانم بهترین کار را انجام دهم" میتواند به تکمیل چرخه استرس کمک کند.
۳-خلاقیت؛ راهی برای خروج از مرحله جنگ یا گریزفعالیتهای خلاقانه میتواند هنر، صنایع دستی، باغبانی، آشپزی یا فعالیتهای دیگر مانند انجام پازل، شعبده بازی، موسیقی، تئاتر، رقصیدن یا صرفا جذب کار لذتبخش را شامل شود. چنین فعالیتهایی باعث افزایش فعالیت قشر جلوی مغز و افزایش جریان و تمرکز میشوند. چنین فعالیتیهایی سطح استرس بالای نورآدرنالین - آدرنالین مغز را کاهش میدهد. وقتی اینگونه متمرکز هستید مغز فقط اطلاعات مربوط به کار را پردازش میکند و اطلاعات غیر مرتبط از جمله استرس را نادیده میگیرد.
۴- اجتماعی شدن و ترشح هورمونهای احساس خوبصحبت با شخص دیگر، محبت فیزیکی با یک فرد (انسان) یا حیوان خانگی و خندیدن همگی میتوانند باعث افزایش ترشح هورمون اُکسی توسین شوند که یک پیام رسان شیمیایی در مغز است که پیوند اجتماعی را افزایش میدهد و باعث میشود ما احساس ارتباط و امنیت کنیم.
خندیدن هم چنین یک فعالیت اجتماعی است که بخشهایی از سیستم لیمبیک را فعال میکند بخشی از مغز که در واکنشهای احساسی و رفتاری نقش دارد و باعث افزایش اندورفین و سروتونین میشود و خلق و خوی ما را بهبود میبخشد.
۵-خود تسکین دهندگیتمرینات تنفسی و مدیتیشن سیستم عصبی پاراسمپاتیک را از طریق اعصاب واگ تحریک میکند که پاسخهای استرس ما را آرام میکند تا بتوانیم "تنظیم مجدد" را انجام کنیم و کورتیزول را کاهش میدهد. یک گریه خوب نیز میتواند با رهاسازی انرژی استرس و افزایش اکسی توسین و اندورفین کمک کننده باشد. اشکهای احساسی هم چنین کورتیزول و هورمون پرولاکتین را از بدن خارج میسازند. نتایج پژوهشهای پیشین نشان داده اند که کورتیزول و پرولاکتین با افسردگی، اضطراب و خصومت مرتبط است. چه تماشای فیلمی کمدی یا غمگین باشد چه ورزش کردن، روزنامه نگاری یا باغبانی یا تلاش برای حل کردن یک پازل یافتههای علمی نشان میدهند که چرا باید چرخه استرس را تکمیل کنید. انجام حداقل یک فعالیت مثبت در هر روز هم چنین میتواند سطح استرس اولیه ما را کاهش دهد و برای سلامت روان و تندرستی مفید خواهند بود. نکته مهم آن است که استرس مزمن و فرسودگی شغلی نیز میتواند نشان دهنده نیاز به تغییر از جمله تغیر محل کار باشد. با این وجود، همه شرایط استرس زا را نمیتوان به راحتی تغییر داد.