سفر مک فارلین؛ رسوایی ایران گیت
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۳۸۳۴۲
روزنامه ایران نوشت: اکبرهاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در کتاب خاطرات خود (اوج دفاع) به تاریخ یکشنبه ٤ خرداد ١٣٦٥ مینویسد: «آقای [محسن] کنگرلو [مشاور نخستوزیر] اطلاع داد که هواپیمای حامل قطعات گرانقیمت امریکایی – که با پاسپورت ایرلندی آمدهاند و به نام ایرلندی هستند – در فضای تهران است. به آقای دکتر روحانی گفتم که برای کنترل قطعات و اداره مسائل سیاسی و مذاکرات همکاری کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افطار میهمان نخستوزیر بودیم. آقایان کنگرلو و [احمد] وحیدی [مسئول اطلاعات سپاه] آمدند. گزارش وضع هیأت امریکایی را دادند. یکچهارم قطعات هاک درخواستی را آوردهاند.
آقای مک فارلین مشاور ویژه ریگان و شخصیتهای حساس دیگر امریکا در هیأتاند. برای سران کشور ما کلت و شیرینی، هدیه آوردهاند و خواهان ملاقات با سراناند. قرار شد هدیه را نپذیریم و ملاقات ندهیم و مذاکره را در سطح دکتر هادی و دکتر روحانی و مهدینژاد مخفی نگه داریم و [مذاکرات] محدود به مسأله گروگانهای امریکایی در لبنان و دادن قطعات هاک و چند قلم دیگر اسلحه [باشد].
آنها بیشتر خواهان مذاکره در مسائل کلی و سیاسیاند. میخواهند یک نفر دائما در هواپیمای خودشان برای تماس با خارج از طریق ماهواره بماند. این را هم قبول نکردیم. سپس با اصرار آنها قبول شد که برای مشورت و تماس در موارد لزوم به هواپیما بروند.
بنا بود در جایی غیر از هتل اقامت کنند، اما چون جای مناسبی نبوده در هتل آزادی ماندهاند. به مأموران اطلاعات سپاه گفته شد که آنها را حفاظت کنند. درباره مسائل دیگر هم از قبیل جنگ و بودجه و... بحث شد…»
رونالد ریگان رئیسجمهوری امریکا برای ارتباط بیشتر با ایران، چهارم خرداد 1365 رابرت مک فارلین مشاور امنیت ملی خود را همراه با یک قبضه کلت، یک عدد کیک و یک جلد انجیل امضا شده خودش به تهران فرستاد تا با مقامات ایران ملاقات کند. امام خمینی دستور داد هیچ کدام از سران کشوری و لشکری با هیأت امریکایی که بدون هماهنگی و به طور مخفیانه وارد تهران شده بودند، ملاقات نکنند.
اما برخی سیاسیون در فرودگاه قلعه مرغی با مک فارلین دیدار کردند. امریکاییها علاوه بر پیگیری گروگانهای خود در لبنان، خواستار فروش اسلحه بیشتر به ایرانیان بودند. پولی که امریکا از فروش سلاحهای خود دریافت می کرد، صرف تامین بودجه شورشیان کنترا در نیکاراگوئه شد.
ارتباط گیری امریکا با ایران از طریق برادرزاده یکی از سیاسیون در بلژیک ادامه پیدا کرد تا اینکه با افشای این ماجرا توسط روزنامه الشراع لبنان، اکبر هاشمی رفسنجانی 13 آبان 1365 خبر ورود هیأت امریکایی به تهران را افشا کرد. با رسانهای شدن دیدار مک فارلین در تهران توسط رئیس مجلس ایران، امریکاییها با بحران شدیدی روبهرو بودند که به رسوایی ایران گیت معروف شد.
با این رسوایی، دولت عراق سفیر امریکا در بغداد را به وزارت امور خارجه احضار و مراتب اعتراض صدام را به کاخ سفید، به وی ابلاغ کرد. ریگان برای کم رنگ نشدن رابطه با عراق، علاوه بر تشدید تحریمهای تسلیحاتی و اقتصادی علیه ایران، تلاش کرد کمکهای امنیتی و نظامی را به بغداد افزایش دهد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: کرونا قیمت دلار مک فارلین هاشمی رفسنجانی مک فارلین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۳۸۳۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرطان اسرائیل در روزهای پایانی
پانزدهم سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) هنگامی که سران دو دولت عربی امارات و بحرین در قالب معاهده ابراهیم به میزبانی دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت امریکا، توافق عادیسازی با رژیم صهیونیستی را امضا کردند، شاید کمتر ناظر و تحلیلگری فکر میکرد که این توافقنامه سیاسی - امنیتی که آن روزها رویکرد اقتصادیاش بیشتر تبلیغ میشد و حتی به نفع صلح و امنیت منطقه تفسیر میشد، به سرنوشتی دچار شود که اکنون نه فقط هیچ اثری از آن نیست که اکنون دانشجویان دانشگاههای امریکا، اروپا و کانادا مدافع آرمان فلسطین شدهاند و اعتراضات گسترده آنها به چالشی امنیتی برای سران دولتهای غربی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
به گزارش ایسنا، رحیم زیادعلی در سرمقاله روزنامه جوان با این مقدمه نوشت: هدف خطرناکترین توافق عادیسازی روابط، ادغام رژیم صهیونیستی در جوامع عربی و اسلامی و نادیده گرفتن مسئله فلسطین در ازای برخی منافع اقتصادی بود، که این طرح امنیتی و سیاسی قرار بود از طریق گشایش سفارتخانههای رژیم صهیونیستی در پایتختهای عربی اجرایی شود که حتی زمزمههایی برای عادیسازی روابط عربستان سعودی هم شنیده شد.
عملیات غرورانگیز مجاهدان فلسطینی در قالب طوفان الاقصی در ۱۵ مهر سال ۱۴۰۲ (۷ اکتبر ۲۰۲۳)، اما همه این رشتهها را پنبه کرد و چنان ضربهای به رژیم صهیونیستی زد که هیمنه آن در ابعاد دفاعی، امنیتی، نظامی و اجتماعی یکجا فروپاشید.
رژیم صهیونیستی پس از آن برای جبران حیثیت از بین رفته خود با حمایت و پشتیبانی امریکا و دیگر شرکای غربیاش، حملات موشکی، توپخانهای و زمینی گستردهای را علیه ساکنان بیدفاع غزه در گستره ۳۶۰ کیلومتر مربع تدارک دید که حاصل آن شهادت ۳۴ هزار نفر از زنان و کودکان این جغرافیای کوچک است، بیآنکه در حوزه نظامی دستاوردی برای سران رژیم صهیونیستی درپی داشته باشد. همین جنایات و نسل کشی هاست که اکنون و پس از قریب به هشت ماه از عملیات طوفان الاقصی، فلسطین نه تنها مسئله دنیای اسلام که فراتر از آن به مسئله اول جهان تبدیل شده است.
گسترش دامنه اعتراضات دانشجویی در امریکا و اروپا علیه رژیم صهیونیستی که این روزها با شدیدترین روشهای پلیسی، به خشونت کشیده شده است، فقط نمونهای از این خیزش جهانی است که روز به روز در حال افزایش است. مهاجرت معکوس یهودیان از سرزمینهای اشغالی، اختلافات درونی سران ارتش صهیونیستی و شکنندگی و بیثباتی سیاسی هم از چالشهای امنیتی است که هراز گاهی اخبار آن به رغم سانسور شدید، سر از رسانهها در میآرود. رژیم «غیرقابل ترمیم» صهیونیستی، اما با وجود این همه چالش امنیتی، دفاعی و سیاسی ۱۳ فروردین ماه گذشته دست به حماقت بزرگتری زد و ساختمان کنسولی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق سوریه را هدف حمله موشکی قرار داد که طی آن هفت تن از مستشاران جمهوری اسلامی ایران را به شهادت رساند.
سران رژیم شاید با این تصور که جمهوری اسلامی ایران از رویارویی مستقیم ابا خواهد داشت و در صورت اقدام متقابل ایران، امریکا و دولتهای غربی را در کنار خود خواهند داشت، دست به قمار بزرگی زدند که نتیجه آن از هر دو سو باخت مطلق بود. پس از حمله تروریستی به بخش کنسولی جمهوری اسلامی ایران در دمشق، صبر استراتژیک جمهوری اسلامی ایران به سر آمد و رهبر معظم انقلاب اسلامی، رسماً و علناً از پاسخ پشیمان کننده و سیلی به سران رژیم صهیونیستی سخن به میان آوردند. وعدهای که چندان طول نکشید و بامداد ۲۶ فروردین نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک عملیات ترکیبی که «وعده صادق» نامگذاری شد، با استفاده از انواع پهپادها و موشکهای بالستیک و کروز، مواضع دفاعی و امنیتی رژیم صهیونیستی را درهم کوبید. آنهم در شرایطی که به اذعان بسیاری بیش از ۲۰ کشور از جمله شرکای غربی و متحدان منطقهای در مقابله پدافندی با حمله تلافی جویانه جمهوری اسلامی ایران بسیج شدند و در عمل نتوانستند مانع از عبور موشکها و پهپادهای تهاجمی ایران از آسمان رژیم اشغالی و گنبد آهنین پوشالین شوند.
اکنون که تحولات سه سال گذشته را مرور میکنیم، نه تنها از طرح عادیسازی روابط خبری نیست، که سران رژیم صهیونیستی در حصارهای امنیتی خود هم احساس نا امنی میکنند. آنها نه تنها با حملات جنایتکارانه نتوانستند غزه را فتح کنند و اسرای نظامی خود را آزاد کنند، بلکه برای رهایی از این باتلاق خود ساخته، حاضر شدهاند به مطالبات مجاهدان فلسطینی تن بدهند و برای به تأخیر انداختن مرگ تدریجی خود زمان بخرند. اما این تحرکات نتیجهای در اصل ماجرا ایجاد نخواهد کرد. رژیم صهیونیستی اکنون نزد افکار عمومی جهان مرده است و دانشگاههای امریکا و اروپا به جنازه او لگد میزنند. روند تحولات هیچ چشم انداز روشنی را برای رژیم صهیونیستی ترسیم نمیکند، سرطان بدخیم اسرائیل روزهای پایانی خود را سپری میکند.
انتهای پیام