Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-28@05:43:00 GMT

برهان شناختی؛ سیری در نهج البلاغه

تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۵۵۱۷۴

برهان شناختی؛ سیری در نهج البلاغه

به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از  تبیان؛ این مقاله، بدون این که در صدد تقریر براهین باشد و بدون این که مدعی باشد که نهج البلاغه، همچون کتابهای فلسفی و کلامی، به استدلال و اقامه ی برهان پرداخته است، می خواهد از اشارات آن حضرت در جای جای نهج البلاغه الهام گیرد و بگوید که امام علی علیه السلام همان گونه که در مسایل اخلاقی و فقهی و سیاسی واقتصادی و دفاعی و دنیوی و اخروی رهنمودهایی انسان ساز داده، در مسایل فلسفی و کلامی هم رهنمودهای فراوان دارد؛ بالخصوص در مورد معرفت خداوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

برهان یا براهین وجودشناختی

 همواره متفکران شرق و غرب به این مساله می اندیشیده اند که می توان بدون استفاده از غیر وجود، بر وجود حق استدلال کرد. در غرب، برای نخستین بار، آنسلم در این راه گام نهاد و در شرق، بوعلی سینا. نه تقریر آنسلم مورد قبول متفکران غربی قرار گرفت و نه تقریر بوعلی سینا مورد قبول متفکران شرقی.

برهان وجودی غرب، به جایی نرسید؛ ولی شرق تلاش کرد که تقریری دقیق و گویا از آن، ارایه دهد. مکتب اشراق بر اساس قاعده ی نور به تقریر آن، پرداخت و حکمت متعالیه بر مبنای اصالت و وحدت و تشکیک وجود و این که وجود بما هو وجود عین تمام و کمال و فعلیت است و اگر نقصان و عدم فعلیت، در ساحت وجود راه می یابد، از ناحیه ی معلولیت ووابستگی است.

صدرالمتالهین درباره ی تقریر خود می گوید: ان هذه الحجة فی غایة المتانة و القوة، یقرب ماخذها من ماخذ طریقته الاشراقیین التی تبتنی علی قاعدة النور. «این استدلال، در نهایت متانت و قوت است و ماخذ آن به ماخذ طریقه ی اشراقیان که مبتنی بر قاعده ی نور است، نزدیک است » .

علت این که می گوید: نزدیک است و نمی گوید: عین آن، این است که نور در حکمت اشراق، اخص از وجود است؛ چرا که در آنجا موجود است به نور و غیر نور و هر کدام به قائم به ذات و غیر قائم به ذات، تقسیم می شوند.برهان وجودی صدرالمتالهین، مبانی متعدد فلسفی لازم دارد. ولی علامه ی طباطبایی بدون توسل به آن مبانی، می گوید: وجود، واقعیتی است که هر صاحب شعوری به اثبات آن، ناگزیر است و بطلان و رفع آن، مستلزم ثبوت ووضع آن است. همان کسی که می گوید: اشیا در واقع، موهومند، واقعیت را قبول واثبات کرده است. واقعیتی که عدم و بطلان نمی پذیرد، واجب الوجود بالذات است. چیزهایی که در واقعیت داشتن خود به او محتاجند، واجب بالغیر و قائم به اویند. بنابراین وجود خداوند، ضروری و بدیهی است و براهین، نقش تنبیه ی دارند.

نهج البلاغه این نقش تنبیه ی را به خوبی ایفا کرده است. برخی احتمال داده اند که جمله ی زیر، اشاره به برهان وجودی است:

فهو الذی تشهد له اعلام الوجود علی اقرار قلب ذی الجحود. «اوست که نشانه های هستی برایش گواهی می دهد و دل منکر را به اقرار وا می دارد» .

واضح است که اگر اضافه ی «اعلام الوجود» را اضافه ی بیانی بگیریم، احتمال فوق به یقین می پیوندد، ولی اگر اضافه را بیانی نگیریم، عبارت مزبور اشاره است به براهین جهان شناختی.

اما به نظر نگارنده، بهترین شاهد بر برهان وجود شناختی، عبارات زیر است:

ولا یجنه البطون عن الظهور و لا یقطعه الظهور عن البطون. قرب فنای وعلا فدنا و ظهر فبطن و بطن فعلن ودان ولم یدن.  «باطن بودن، او را از ظاهر بودن نپوشاند و آنچه عیان است، او را از آنچه نهان است، جدا نگرداند. نزدیک است و دور از دسترس. بالاست و به همه کس، نزدیک. آشکار است و نهان و پنهان است و آشکار. او حساب کشی می کند و حساب کشی نمی شود.

موجودی که هم ظاهر و هم باطن است، هم نزدیک و هم دور است، هم بالا و هم پایین است، خود گواه خود است و خود گواه دیگران.

آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی رخ متابذهنی بس وقاد، لازم است که از بیان شیوای فوق که مستند قرآنی هم دارد الهام گیرد و برهان وجود شناختی را بدون استفاده از مبانی دغدغه انگیز کلامی و فلسفی، تبیین کند.

فلاسفه ی بزرگ در این میدان، به تکاپو پرداخته اند. مرحوم مدرس آشتیانی نوزده تقریر برای برهان وجود شناختی (یا برهان صدیقین) برشمرده است.  پر واضح است که همه ی این تقریرها کامل نیست. برخی از آنها کامل و برخی کاملتر است. اگر برهان علامه ی طباطبایی که بعدا تقریر شده است، بر تقریرات مورد نظر آشتیانی بیفزاییم، عدد آن به بیست می رسد و اگر تقریر آنسلم را هم اضافه کنیم، باید بگوییم: بیست و یک برهان وجود شناختی در دنیای شرق و غرب مطرح شده است. ممکن است تقریر یا تقریراتی هم باشد که ما از آنها بی اطلاعیم.

براهین جهان شناختی


برخی از براهین جهان شناختی، مبدا شناختی و برخی غایت شناختی و برخی تجربه ی دینی است.

الف. مبدا شناختی


برای مبدا شناختی می توان از راه امکان یا حدوث یاحرکت یا ماهیت یا ترکب جسم از ماده و صورت برهان وسط و طرف به مطلوب رسید.


حضرتش فرمود:الدال علی قدمه بحدوث خلقه وبحدوث خلقه علی وجوده.  «خداوند، به حادث شدن خلق، بر قدیم بودن و بر هستی خود، راهنمایی کننده است » .


از این بیان، مطالب بسیاری قابل استنباط است. حدوث خلق، هم دلیل است بر قدیم بودن او و هم دلیل است بر هستی او.


اگر او که حادث کننده ی خلق است، قدیم نباشد، نیاز دارد به حادث کننده ی دیگری و او نیز به دیگری و بنابراین، تسلسل لازم می آید، اینجاست که علت اولی به عنوان موجودی قدیم ثابت می شود. پس حدوث خلق، دلیل است بر وجود و بر ازلیت علت نخستین.


موجود قدیم، ثابت و موجود حادث، متغیر است. به علاوه، موجود حادث، ممکن و موجود قدیم، واجب است. موجود حادث، مرکب از صورت و ماده و موجود قدیم، بسیط است. موجود حادث، مرکب از کمال و نقص یا وجدان و فقدان یا وجود و ماهیت است و موجود قدیم یعنی قدیم بالذات از هر گونه ترکیبی منزه است.
بدین ترتیب، از عبارت کوتاه بالا می توان چندین برهان جهان شناختی را استنباط و استخراج کرد.
هنر یک گوینده این است که سررشته را به دست عقلا و متفکران بدهد و آنها را به تعقل و تفکر وا دارد.
امام علی علیه السلام طوری سررشته ها را به دست داده که تا قیام قیامت، هر چه عقلا فکر کنند، باز هم زمینه ی فکر کردن برای آنها فراهم است.


امامان معصوم، بیانگر اصول بودند. بر شاگردان مکتب فکری آنهاست که فروع را از آن اصول، استخراج کنند. چه لزومی دارد که القای اصول و تفریع فروع، مربوط به فقه و مسایل فقهی باشد. در اعتقادات و اخلاق و سایر علوم و فنون نیز چنین است.


مرحوم مجلسی از جامع بزنطی از هشام بن سالم نقل کرده که امام صادق علیه السلام فرمود:
انما علینا ان نلقی الیکم الاصول وعلیکم ان تفرعوا. «تنها وظیفه ی ما این است که به شما القای اصول کنیم و بر شماست که تفریع فروع کنید» .


رهبران معصوم، تمام سررشته های علمی و فکری را به دنبال قرآن و به تبع آن، برای انسانها بیان کرده اند و به همین جهت است که اگر تا قیام قیامت، علمای دینی و غیر دینی آنها را دنبال کنند و از تحقیقات و استنباطات خود کتابهایی قطور فراهم آورند و کتابخانه ها را انباشته سازند و دیسکتها و سی دی های کامپیوتری را به آلاف و الوف برسانند و امواج شبکه های فراگیر اینترنت را اشباع کنند، باز هم مجال و میدان کار، بسیار و گسترده خواهد بود.

ما نباید در نهج البلاغه به دنبال ادله ی خداشناسی باشیم. اینها را در کتابهای کلامی و فلسفی هم می توان جست؛ بلکه باید به دنبال سر نخها و سررشته های فکری و علمی باشیم.

ب: غایت شناختی

اهمیت غایت شناختی، به مراتب بیشتر از مبدا شناختی است. موجود ازلی را به عنوان مبدا نخستین، همگان قبول دارند. اختلاف مادی و الهی بر سر این نیست. تصادف فاعلی را همه منکرند. بسیار بعید است که کسی قایل شود که پدیده ای بدون علت باشد. دانشمندان عالم چه مادی و چه الهی در علوم مختلف خود، در پی تبیین پدیده ها و جستجوی علل آنها هستند. آنها هم از راه لت به معلول پی می برند و هم از راه معلول به علت. هر چند دومی را مفید یقین تام نمی دانند.  داروین در پاسخ به نامه ی دوستش نوشت: از آن رو، الهی شده است که موجود ازلی الهیون، دارای علم و شعور و اراده و حکمت و عنایت است و موجود ازلی مادیین، کور و کر و فاقد شعور و اراده و تدبیر است. پر واضح است که اولی بر دومی ترجیح دارد. اولی وجدان و فطرت بشر را راضی می کند و دومی خیر.


اختلاف عمده و اساسی اکثریت قاطع الهیون با اقلیت ناچیز مادیین، بر سر علت غایی است. قرآن و احادیث اسلامی، مردم را به سوی نظم و حکمت و عنایت سوق داده و رموز و اسرار حکیمانه ی آفرینش را برهان غایتمندی آفرینش قرار داده اند.


قرآن از زبان خردمندانی که در آیات خلقت می اندیشند و دل را به یاد خدا مشغول می دارند و در حال قیام و قعود، به او توجه دارند، می گوید:


«ربنا ما خلقت هذا باطلا...» . «پروردگارا ، اینها را به باطل نیافریده ای » .


مهم همین است که انسان، حقانیت آفرینش و لهو و لعب نبودن را ادراک کند و بداند که بیهودگی در کار خداوند راه ندارد و حکمت و عدالت، گستره ی این جهان گسترده را فرا گرفته است.
نهج البلاغه در این مورد، داد سخن داده و در جاهای بسیار، اذهان انسانها را متوجه حکمت و عنایت پروردگار کرده است. از جمله این که می فرماید:


جعل لکم اسماعا لتعی ماعناها وابصارا لتجلو عن عشاها واشلاء جامعة لاعضائها ملائمة لاحنائها فی ترکی صورها ومدد عمرها بابدان قائمة بارفاقها وقلوب رائدة لارزاقها. «خداوند متعال برای شما گوش هایی آفرید، تا آنچه لازم است را حفظ کنند و چشمهایی آفرید، تا از کوری جلا و روشنی بخشند و اندام هایی آفرید تا جامع اعضا و قوای باطن باشند. اعضایی که از نظر ترکیب صور، در طول دوره ی عمر، با یکدیگر متناسبند، و با عقل و تدبیر برای کسب روزی، مجهز شده اند» .


در اینجا ما بخش بسیار کوتاهی از خطبه ی معروف به «غراء» را نقل کردیم. اگر انسان این خطبه را به دقت مطالعه کند، پی می برد به این که در این خطبه، مطالب بسیار ارزنده ای درباره ی حکمت و عنایت و عدالت وغایتمندی و بیهوده نبودن نظام آفرینش بیان شده است. انسانها موظفند که خود را با نظام آفرینش هماهنگ کنند و همچون کسی که بر خلاف جریان رودخانه شنا می کند و سبب غرق و هلاک خود می شود، خود را به هلاکت نیفکند و نظام حکیمانه و عادلانه را بازیچه و ظالمانه نپندارد که نتیجه ای جز شقاوت و تیره روزی ندارد. او می فرماید:


فاتقوا الله عباد الله جهة ما خلقکم له واحذروا منه کنه ما حذرکم من نفسه واستحقوا منه ما اعد لکم بالتنجز لصدق میعاده و الحذر من هول معاده.  «پس ای بندگان خدا، در جهت آنچه برای آن، آفریده شده اید، تقوا پیشه کنید و از کنه آنچه شما را از آن برحذر داشته، بپرهیزید و خود را سزاوار آن پاداشی سازید که در مقام وفای به وعده ی راستین خود برای شما آماده کرده و به جهت ترس از هول قیامت، شما را بدان امیدوار کرده است » .


دریغ است که انسان از غایتمندی نظام آفرینش غافل بماند و عمر خود را به بطالت بگذراند و نیروهای هدفدار جسمی و روانی خود را به هدر دهد.



ج: تجربه ی دینی


دین، متضمن آگاهی از یک امر متعالی است. گویا همگان باور دارند که تجربه ی دینی دربردارنده ی امری متعالی است. شخص مذهبی، به امر متعالی به عنوان غیر خودش آگاهی دارد. همه به تعالی از خویش نیاز دارند. تجربه ی دینی متضمن سرسپردگی تام است. متضمن چیزی است که مطلق و نهایی است و انسان می خواهد با خلوص کامل، سر سپرده ی او باشد. تعالی جستن برای انسان، ضرورت دارد. تجربه ی دینی یعنی همین و بنابراین، دینداری برای انسان ضروری است. سرسپردگی کامل و خالص، بدون معرفت، ممکن نیست. آیا به غیر از راه حس و عقل، راه دیگری به سوی قله ی والای معرفت داریم؟

سر و کار حس، با محسوسات و سر وکار عقل، با معقولات است. محسوسات و معقولات، مفاهیم ذهنی انسانند. حس و عقل، هر دو ابزارند برای فراهم کردن مفاهیمی که سرانجام به معقولات اولی و ثانیه منتهی می شوند.
معرفت حسی و عقلی برای انسان، لازم است؛ ولی معلوم نیست که کافی باشد. معرفت حسی و عقلی چراغ است؛ ولی نه چراغی که همه ی جوانب را روشن کند و همه را در راه، روشنی بخشد.

تجربه ی دینی چراغی پرنورتر است. ممکن است اولی همگانی نباشد؛ ولی این یکی همگانی است. کشتی شکسته ای که به گرداب هلاک افتاده و در حال دست و پا زدن است، چه چیزی می بیند که به او دل می بندد؟ عقلش به چه استدلالی روی آورده که نوید بخش نجات اوست؟ او چیزی جز موج نمی بیند و صدایی جز غرش دریا و وزش باد و طوفان نمی شنود و تن غرق شده اش جز میعان و سردی یا گرمی آب را لمس نمی کند و ذائقه اش جز شوری آب دریا را نمی چشد و هول و هراس و تلاش بی وقفه، به او مجال فکر کردن و استدلال آوردن و اقامه ی برهان نمی دهد. اینجاست که او رویکردی دیگر دارد و چشم دلش به موجودی متعالی دوخته می شود و به او امید پیدا می کند که نجاتش می دهد.  از امیرمؤمنان و مولای خدا جویان پرسیدند، خدا را چگونه شناختی؟ فرمود:


عرفت الله بفسخ العزائم و حل العقودو نقض الهمم.  «خدای را به فسخ تصمیمها و گشوده شدن گره ها و نقض همتها شناختم » .

راستی چه می شود که انسان از تصمیم قاطع خود برمی گردد؟ چه دستی از غیب، گره ها را می گشاید؟ چه کسی سر رشته ی اهتمامها را در دست دارد و سبب می شود که کار یا چیزی که سخت، بدان اهتمام داریم، از آن باز گردیم و نسبت به آن بی اعتنا یا حداقل کم اعتنا شویم؟ بت پرستان جاهلیت که بتها را عزیزترین عزیزان خود می دانستند، چه شد که از آنها نفرت پیدا کردند؟ آن اهتمام چرا تبدیل به بی اعتنایی شد؟
اینها تجربه هایی است که ما را به یک امر متعالی که فوق او متعالی تری نیست آگاه می کند. از این رویکرد معنوی نباید غافل بود. حتی اهل منطق و برهان نیز از این رویکرد بی نیاز نیستند. با گفتن شکر یا تصور مفهوم حسی یا عقلی آن، انسان شیرین کام نمی شود. باید شکر را چشید. باید شیرینی آن را مضمضه کرد. به همین جهت است که شیخ الرئیس در اواخر عمر و شاید در اوایل عمر رویکرد ذوقی پیدا می کند و از بحث، به ذوق روی می آورد و زمینه را برای حکمت ذوقی فراهم می کند. از آن پس حکمت اشراق، ظهور کرد که هم بحثی بود و هم ذوقی. در حکمت متعالیه ی صدرایی تمام جریانات بحثی و ذوقی به هم پیوست.
به علاوه، صحیح نبود که فقط عرفان و برهان، به هم در آمیزند، بلکه قرآن و سایر منابع دینی هم می باید محور قرار می گرفتند که اگر آن دو، بشری بود، این یکی الهی بود. در حکمت مشاء و اشراق، گرایش وحیانی نمود چندانی نداشت؛ ولی در حکمت متعالیه کاملا نمود پیدا کرد و حق همین بود؛ چرا که وحی و جلوه های آن در نهج البلاغه و صحیفه ی سجادیه و سایر احادیث، می توانند چراغ راه حکیم و عارف باشند.
به هر حال، تعالی روحی و معنوی حکیم و برخورداری او از تجربه ی اصیل دینی و الهام از وحی و سنت، در عالم اسلام و به ویژه تشیع، فلسفه ای به وجود آورد که در هیچ جای جهان نمونه ندارد و نداشته است.

 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: نهج البلاغه سیر برهان تنبیه خدا تجربه ی دینی جهان شناختی نهج البلاغه برای انسان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۵۵۱۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وظیفه «هیئت»، مقابله با جنگ شناختی و عملیات روانی دشمن است

سردار نجات گفت: دستگاه اطلاعاتی دشمنان پس از ناکامی در بازطراحی اغتشاشات سال ۱۴۰۱ در سال ۱۴۰۲ با تمرکز بر کاهش مشارکت در انتخابات مجلس، قصد داشتند وانمود کنند نظام مشروعیتش را از دست داده است. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در دومین روز از همایش سالیانه مدیران هیات های رزمندگان اسلام از سراسر کشور، برادر نجات مسئول هیئت امنا هیئت رزمندگان اسلام سخنرانی کرد.

وی در مقدمه سخنان خود با اشاره به اغتشاشات سال 1401 گفت: در سال 1401 یک جنگ ترکیبی گسترده علیه جمهوری اسلامی ایران طراحی شد که علیرغم خسارت هایی که برای کشور به همراه داشت، اما در اهداف خودش ناموفق بود. با این حال، دشمنان قصد داشتند اتفاقات سال 1401 را در سالگرد آن در سال 1402 بازتولید و بازطراحی کنند. در این شرایط و با عنایات خداوند دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی تلاش بسیاری کردند تا این توطئه را خنثی کنند. اخبار و اطلاعات دریافتی از دشمنان نشان می داد که پس از ناکامی در بازطراحی این اغتشاشات، تمرکز اصلی خود را روی انتخابات سال 1402 گذاشته بودند و معتقد بودند که اگر میزان مشارکت مردم در انتخابات به حداقل برسد، مشروعیت نظام زیر سوال می رود و می توانند اقدامات بعدی خود را انجام بدهند.

2 شاخصه مهم «هیئت» از نگاه رهبر انقلاب/ جمعیت ملاک سنجش نیست

وی ادامه داد: به همین دلیل بود که از 5 ماه قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی کلیدواژه تحریم انتخابات به شدت داغ شد. در این بین، متاسفانه برخی جریان های داخلی نیز همراهی هایی کردند و با اعلام اینکه نامزدی در این انتخابات ندارند به تحریم ها بیشتر دامن زدند. آنها این طور تبلیغ میکردند که مشارکت کمتر از 20 درصد خواهد بود، اما در نهایت، مردم به تبلیغات آنها پاسخ منفی دادند و مشارکت مردم در انتخابات به 41 درصد رسید. این سطح از مشارکت در شرایط نارضایتی اقتصادی و فضاسازی دشمن، آنها را در برنامه ریزی های خود دچار شکست سنگینی کرد. پس دشمنان جمهوری اسلامی بلافاصله پس از انتخابات دو خدشه به این میزان مشارکت وارد کردند؛ در ابتدا گفتند که این آمار غیرواقعی است اما وقتی دیدند با این خدشه راه به جایی نمی برند، سراغ این شبهه رفتند که این میزان مشارکت 41 درصدی حداقلی است و حدود 60 درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند. در این بین باید به چند موضوع مهم دقت داشت.

تحلیل دو نظرسنجی مهم؛ آیا مشارکت در انتخابات ارتباط به مخالفت با نظام داشت؟

او ضمن پاسخ به برخی شبهات در خصوص مشارکت ضعیف مردم در انتخابات اخیر مجلس گفت: از یکسو در تاریخ جمهوری اسلامی ایران هیچ وقت همه مردم در انتخابات ها شرکت نکردند. و بیشترین مشارکت در انتخابات مجلس، در دوره پنجم رخ داده است. از سویی دیگر، میانگین میزان مشارکت در 11 دوره قبلی انتخابات مجلس 58.5 درصد است. بنابراین در انتخابات اخیر نسبت به میانگین دوره های قبلی، 17.5 درصد کاهش مشارکت داشتیم. البته باید پرسید آن افراد کجا رفتند؟ جالب است بدانید دو نظرسنجی مهم در ایام انتخابات انجام شد؛ اولی یک هفته قبل از انتخابات بود و در آن از مردمی که قصد نداشتند در انتخابات شرکت کنند، پرسیده شده بود: «چرا قصد شرکت در انتخابات را ندارید؟» نظرسنجی دوم نیز 24 ساعت پس از برگزاری انتخابات انجام شد و در آن از آنهایی که در انتخابات شرکت نکرده بودند، پرسیده شده بود: «چرا در انتخابات شرکت نکردید؟» با تجمیع درصدهای به دست آمده در این دو نظرسنجی به نکات قابل توجهی می رسیم.

سردار نجات خاطرنشان کرد: 35 تا 40 درصد شرکت کنندگان فشارهای اقتصادی را دلیل عدم شرکت خود در انتخابات عنوان کرده بودند و بین 20 تا 25 درصد نیز عدم عمل نمایندگان به وعده هایشان و بی تاثیری مجلس را دلیل عدم مشارکت دانستند. حدود 10 درصد به سلامت انتخابات اعتماد نداشتند، حدود 3.5 درصد به دلیل مخالفت با نظام در انتخابات شرکت نکردند و 2.5 درصد نیز غیررقابتی بودن و عدم تایید صلاحیت نمایندگان موردنظرشان را دلیل عدم حضور در انتخابات اخیر عنوان کردند. نکته جالب اینجاست که عمده افرادی که شرکت نکرده بودند به دلیل نارضایتی از وضعیت اقتصادی و نارضایتی از عملکرد نمایندگان مجلس و مسئولین اقتصادی بوده که به آن سرمایه اجتماعی می گویم. در نقطه مقابل درصد بسیار کمی مخالف نظام بودند. بنابراین باید تاکید کنم که در موضوع «سرمایه اجتماعی» دچار ضعف هایی هستیم که آنهم دو دلیل اصلی دارد: از یکسو دولت در مهار تورم و کنترل قیمت ها ناموفق بوده است و از سویی دیگر عملکرد رسانه های بیگانه دشمن در بدبین کردن مردم به مسئولین و سیاه نمایی آنها نسبت به وضع کشور بود.

مسئول هیئت امنا هیئت رزمندگان اسلام تاکید کرد: جریان رسانه ای دشمن می گوید مهم نیست واقعیت چیست، بلکه مهم این است که روایت ما از واقعیت چه باید باشد. هدف آنها این است که می گویند مردم ایران باید آن چیزی که ما می گوییم واقعیت است را بپذیرند. متاسفانه عده ای که از آن انتظار هم نداریم تحت تاثیر این رسانه ها قرار می گیرند و چشمشان را روی واقعیت ها می بندند.

سامانه های پدافندی پیشرفته جمهوری اسلامی از S300 و S400 هم قوی تر است

سردار نجات ضمن تاکید بر موفقیت های اقتصادی، علمی، صنعتی، فناوری، دفاعی و نظامی کشور گفت: در موضوعات اقتصادی، به جز گرانی و تورم در سایر سرفصل ها پیشرفت های بسیار خوبی بوده؛ برای مثال، ما کمبود کالا در فروشگاه ها نداریم و تنها قیمت آنها بالا است. همچنین در راه اندازی کارخانه جات و ایجاد زیرساخت های جدید اقتصادی آمارهای خوبی داریم. دیدید که رشد اقتصادی در سال 1401 و 1402 مثبت شد در حالی که در دولت قبلی، شاهد رشد اقتصادی منفی بودیم. از سویی دیگر، اکنون در تولید پهپاد دومین کشور دنیا هستیم و بعد از آمریکا در رتبه دوم هستیم. سامانه پدافندی که جمهوری اسلامی تولید کرده از سامانه های S300 و S400 روسیه نیز قوی تر و پیشرفته تر است. سوال اساسی اینجاست که چرا علیرغم این پیشرفت ها بعضی جوانان ما آنها را نمی بینند؟ چرا بعضی از دختران جوان ما تحت تاثیر فرهنگ مبتذل غرب حجاب اسلامی را برنمی تابند؟ علت این است که دشمنان ما یک جنگ ترکیبی مفصل علیه ما آغاز کردند. ابعاد آن جنگ شناختی، جنگ روانی، جنگ فرهنگی، جنگ اقتصادی و جنگ امنیتی است. وظیفه اصلی هیئت، مقابله با جنگ شناختی، عملیات روانی و جنگ فرهنگی است.

وی با اشاره به عملیات وعده صادق که برگ دیگری از پیشرفت های نظامی کشور را به جهان نشان داد، گفت: در این عملیات از موشک های هایپرسونیک استفاده نکردیم و به موشک های بالستیک خود بسنده کردیم. علاوه براین، دیدید که همه کشورهای اروپایی و هم پیمانان اسرائیل دست به دست هم داده بودند تا موشک ها را رهگیری کنند. هر موشکی که عبور کرد و وارد سرزمین های اشغالی شد، از همه پدافندهای دنیا عبور کرده بود.

او تصریح کرد: ما نتوانستیم چهره واقعی آمریکا و غرب را به جوان خود نشان بدهیم. دشمنان ما با راه اندازی جنگ شناختی دست به واقعیت سازی و صحنه سازی زدند. برای آنها مهم نیست که واقعیت چیست، بلکه فقط تلاش می کنند تا روایت خود را به عنوان واقعیت حقیقی به مردم ما غالب کنند. حال سوال اساسی این است که در این جنگ شناختی ما هیئتی ها چه باید بکنیم؟ برای پاسخ به این سوال، محورهای مهم فرمایشات رهبری در طی سال های اخیر در جلسات متعدد با هیئت ها را استخراج کرده ام و رهبری وظیفه هیئت ها را در این جنگ شناختی و جنگ فرهنگی مشخص کرده است.

هیئت محل تبیین و بیان مهم ترین معارف اسلامی و علوی است

سردار نجات ضمن ارائه تعریفی از هیئت در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب گفت: رهبر معظم انقلاب، هیئت را این چنین تعریف می کنند که یک واحد اجتماعی است که بر محور محبت اهل بیت شکل می گیرد. همچنین هیئت ساختاری است که هم دارای مغز و معناست و هم تحرک و پویایی در آن وجود دارد. باید دقت داشت که هیئت محل تبیین و بیان مهم ترین معارف اسلامی و علوی و فاطمی است. هیئت محل پاسخ به سوالات است؛ امروز جوانان ما سوالات زیادی دارند و راهش پاسخ دادن به سوالات آنان است. هیئت بهترین جایگاه برای پاسخ به این سوال است.

او درباره جهاد تبیین گفت: از منظومه فکری رهبر معظم انقلاب این چنین برداشت می شود که برای ایجاد تحرک و پویایی در هیئت باید از هنر استفاده کرد، باید حرف های دو طرفه با مخاطب زده شود، باید هیئت در جامعه حضور داشته باشد که نمونه آن را در راه اندازی دسته های عزاداری در سطح شهر می بینیم. نکته دیگر در باب هیئت، به مقوله جهاد تبیین برمی گردد. باید عرصه های جهاد تبیین را بشناسیم و بدانیم اهداف دشمن چیست؟ در رسانه هایش چه می کند و چه اهدافی را دنبال می کند؟ باید بدانیم که ما در کجا هستیم و چه باید بکنیم؟ دشمن با کار فرهنگی که به صورت مستمر انجام می دهد قصد دارد ابتذال را حاکم کند، جوانان را گمراه کند، فرهنگ دینی و سبک زندگی ایرانیان را تغییر بدهد و ... . در اینجاست که هیئت باید بداند چه بکند.

هیئت جایگاه جهاد تبیین است

او با اشاره به اینکه هیئت جایگاه جهاد تبیین است، گفت: رهبر انقلاب در جایی دیگری تاکید می کنند که جوانان ما باید به سلاح های جنگ نرم مجهز بشوند. این وظیفه مهم به دوش هیئت است. هیئت باید به انتقال مفاهیم و معارف اهل بیت بپردازد. هیئت باید سبک زندگی ائمه معصومین را به جوانان آموزش بدهد؛ برای مثال در تبیین سیره حضرت زهرا در ایام فاطمیه، هیئت باید به اهداف حرکت اجتماعی و فرهنگی حضرت زهرا نظیر حجاب، ایستادگی در برابر باطل و اثبات حق، دفاع از ولایت و کمک به دیگران تمرکز کند. هیئت باید برای اشتغال جوانان، ازدواج آنان و فرزندآوری برنامه داشته باشد. هیئت باید در موضوع سبک زندگی فرهنگسازی بکند و سخن نو به شیوه ای نو برای جوانان بیان کند.

سردار نجات در پایان سخنان خود با تاکید بر اینکه هیئت هسته سخت نظام است، گفت: براساس فرمایشات رهبر معظم انقلاب، هیئت هسته سخت نظام است و باید این هسته را گسترش داد. هسته سخت نظام کسانی اند که در گردنه های سخت پای نظام میایستند. اکنون وظیفه هیئت رزمندگان در سراسر کشور این است که هیئتی های موجود را حفظ کنند و ارتقا بدهند و با روش های نو، ابتکارات و هنر بر این افراد بیفزایند. هر جایی که واحد خواهران ندارد باید تشکیل بدهد و هر هیئتی که بخش نوجوانان و جوانان را راه اندازی نکرده باید راه اندازی کند. همه هیئت ها باید بخش مربوط به خانواده و کودکان داشته باشند، جلسه پرسش و پاسخ با حضور جوانان داشته باشند. فرد بی حجاب را نباید بی عفت و مخالف نظام بدانیم، چرا که با این تلقی دو قطبی با حجاب و بی حجاب راه می افتد که بسیار ضربه زننده است. کسی که بی حجاب است را فرد غافلی است که باید او را راهنمایی کرد. البته ممکن است افرادی دنبال گسترش بی بند و باری باشند که باید با آنها به شیوه دیگری برخورد کرد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • حدیث روز | با اخباری که می‌شنویم چگونه برخورد کنیم؟
  • مشاغل بدون آسیب شناختی کدامند؟
  • به همت پژوهش سرای برهان کتاب «عشق برتر» منتشر شد
  • هوجیچا ؛ از چای سبز برشته شده ژاپنی تا تقویت عملکرد شناختی!
  • زمین‌های خیابان حکمت اصفهان چه زمانی تحویل داده می‌شود؟ + فیلم
  • شجاعی: از روی شکم سیری بازی کردیم!
  • فرمولی ساده برای اینکه هرگز به آلزایمر مبتلا نشوید
  • وظیفه «هیئت»، مقابله با جنگ شناختی و عملیات روانی دشمن است
  • نحوه طبخ و سرو سیری پای توسط یک آشپز مشهور خیابانی (فیلم)
  • «مه مغزی» عارضه جدید کرونا