Web Analytics Made Easy - Statcounter

«سید محمدجعفر رضوی» کارشناس مسائل فلسطین در تشریح پیامدهای درگذشت دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین بر روی مذاکرات تشکیل کشور مستقل فلسطین در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: چند روز پیش خبر درگذشت «صائب عریقات» از سوی رسانه‌های عربی و سپس مطبوعات غیرعربی منتشر شد که گفته می‌شود وی پس تحمل دوره بیماری، از دنیا رفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او دبیرکمیته اجرایی سازمان آزادی‌بخش فلسطین و مذاکره کننده ارشد فلسطین در مذاکرات صلح خاورمیانه به حساب می‌آمد و سال‌های زیادی را در این مذاکرات حضور داشت. عریقات را باید از نسل دوم فلسطینی‌‌هایی دانست که در سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) جایگاه مهمی به خود اختصاص داده‌اند؛ به گونه‌ای که نسل اول این تشکیلات فلسطینی را کسانی مانند یاسر عرفات و محمود عباس تشکیل دادند و نسل دوم آن را، افرادی امثال عریقات به وجود آوردند. به همین دلیل او را باید یکی از مقام‌های کهنه‌کارِ ساف به حساب آورد.

وی ادامه داد: عریقات در زمان عضویت در هیئت مذاکره‌کننده فلسطین در کنفرانس صلح مادرید در سال ۱۹۹۱در دنیای سیاست شهرت پیدا کرد و در گفت‌وگوها با واشنگتن طی سال‌های ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ حضور داشت و در سال ۱۹۹۴ به عنوان رئیس هیئت مذاکره کننده فلسطین منصوب شد. او در سال ۱۹۹۵ عنوان «مذاکره کننده ارشد فلسطین» را به خود اختصاص داد و در انتخابات ۱۹۹۶ و ۲۰۰۶ به عنوان عضو شورای قانون‌گذاری فلسطین انتخاب شد. این رهبر فلسطینی در سال ۲۰۰۳ نیز ریاست بخش امور مذاکرات سازمان آزادی‌بخش فلسطین را بر عهده داشت و در سال ۲۰۰۹، به عنوان عضو کمیته مرکزی جنبش آزادیبخش فلسطین انتخاب شد. سپس در پایان سال ۲۰۰۹ با اجماعِ اکثریت، به عنوان عضو کمیته اجرایی سازمان آزادی‌بخش فلسطین انتخاب شد. این کارنامه او به خوبی نشان می‌دهد که عمده فعالیت او در حوزه مذاکرات با رژیم صهیونیستی بوده و به نوعی باید عریقات را نوکِ پیکان رو در رویی با اسرائیل بدانیم.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: عریقات تحصیلات خود (از لیسانس تا دکتری) را در آمریکا و بریتانیا گذراند و همین موضوع باعث شد تا او بتواند گفتمان غربی‌ها را به خوبی درک کند و در مذاکرات مختلف هم توانست از این تجربه‌ها به نفع خود استفاده کند. اینکه می‌بینیم اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد و بسیاری از موسسات و نهادهای حامی صلح و امنیت بین‌الملل، درگذشت او را تسلیت گفتند، به این دلیل است که غربی‌ها او را یک مذاکره کننده حرفه‌ای می‌دانستند. عریقات در نظر سیاستمداران دنیا، مذاکره کننده کهنه‌کار به حساب می‌آمد و به همین جهت اروپایی‌ها هم او را قبول داشتند. او با شش نخست‌وزیرِ اسرائیل، طی ادوار مختلف گفت‌وگو کرده است و بارها خواهان تاسیس کشور فلسطین شد اما مساله مهمتر این بود که عریقات یک مهره فلسطینی بود که هنر دیپلماسی و مذاکره را به خوبی فرا گرفته بود و در حال پیاده‌سازی آن بود.

رضوی افزود: عریقات طی چهار ُ پنج سال اخیر طرح‌های زیادی برای حفاظت از فلسطین و ماهیت آن داد؛ به گونه‌ای که در اکتبر سال جاری میلادی چشم‌انداز جامعی را برای به شکست کشاندن «معامله قرن» و مقابله با طرح الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری به اراضی اشغالی ارائه کرد و به همین دلیل فقدان او را باید ضربه سنگینی به فلسطین دانست. عریقات در سال ۲۰۱۲ میلادی به دلیل انتشار اسنادی از سوی شبکه الجزیره مجبور به کناره‌گیری شد و در سال ۲۰۱۳ به عنوان دبیر کل کمیته اجرایی سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) منصوب شد و توانست ساختار این کمیته را احیاء کند. درست است که کسانی مانند محمود عباس و محمد اشتیه، مذاکرات با اسرائیل را به هر نحوی پیش خواهند برد، اما مساله اینجاست که عدم وجود عریقات بدون تردید ساختار اجرایی ساف را تضعیف خواهد کرد؛ چراکه او یک ساختار به گل نشسته را احیاء کرد و عملکردش به حدی مثبت بود که محمود عباس او را به نوعی جانشین خود می‌دانست. به همین دلیل فقدان او ضربه بزرگی به مذاکرات خواهد بود و پیامدهای چند وجهی دارد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: اشخاص زیادی در ساف وجود دارند که با درگذشتِ عریقات می‌توانند جای او را بگیرند اما مسأله اینجاست که این افراد به دلیل اختلاف با محمود عباس از عرصه دور هستند. این اختلاف‌ها به سازمان آزادی‌بخش فلسطین ضربه خواهد زد و از سوی دیگر سنگ‌های زیادی را پیش پای مذاکرات خواهد انداخت. نکته بسیار مهم در مورد عریقات و دستاورد او باید گفته شود این است که این رهبر فلسطینی حدود ۱۵ سال با اسرائیلی‌ها مذاکره کرد ولی در نهایت حاضر نشد که در سال ۲۰۱۳ مجدداً با تل‌آویو مذاکره کند؛ چراکه او به خوبی فهمیده بود طرف مقابل هیچ امتیازی خواهد داد. او در نهایت، سال ۲۰۱۵ میلادی تاکید کرد که ادامه مذاکرات هیچ عایده‌ای برای فلسطین و فلسطینی‌ها نخواهد داشت. او طی این سال‌ها نه تنها مذاکرات زیادی با اسرائیلی‌ها داشت، بلکه توافق‌های متعددی با آنها به امضاء رساند ولی باز هم خروجی مثبتی را شاهد نبود و مذاکره را بی‌اثر دانست. 

منبع: ایلنا

کلیدواژه: بنیامین نتانیاهو فلسطین محمود عباس اسرائیل تل آویو صائب عریقات سازمان آزادیبخش فلسطین ساف محمد اشتیه ابو مازن کمیته اجرایی سازمان آزادی سازمان آزادی بخش فلسطین مذاکره کننده محمود عباس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۵۶۲۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه چیست؟/ نگاه بروکسل به پرونده هسته ای ایران با اسرائیل متفاوت است/ اتحادیه اروپا می تواند با ایران در مقابله با تهدیدهای مشترک همکاری کند

به گزارش جماران، Geopoliticalmonitor  یک  نشریه اطلاعاتی بین‌المللی مستقر در تورنتو، کانادا  است که چشم‌اندازی تحلیلی در مورد موقعیت‌ها و رویدادهایی که تأثیر اساسی بر امور سیاسی، نظامی و اقتصادی دارند ارائه می‌کند. این نشریه در تازه ترین نوشتار به بررسی جایگاه اتحادیه اروپا در منطقه خاورمیانه ( غرب آسیا) پرداخته و می نویسد: خاورمیانه به دلیل نزدیکی جغرافیایی و پیوندهای تاریخی، اقتصادی و سیاسی، منطقه ای با اهمیت استراتژیک برای اتحادیه اروپا است. با این حال، این منطقه همچنین منبع بی ثباتی و درگیری است که تهدیدی جدی برای امنیت و منافع کشورهای عضو اتحادیه اروپا محسوب می شود.

تشدید جنگ اخیر بین اسرائیل و حماس، خشونت‌های مداوم در کرانه باختری اشغالی و درگیری‌های اسرائیل و حزب‌الله در مرز لبنان بر پیچیدگی و فوریت اوضاع در این منطقه افزوده است. اتحادیه اروپا چگونه می تواند با اتخاذ یک استراتژی جدید جهانی و تغییر رویکرد سیاسی و امنیتی خود نقشی فعال و موثر در خاورمیانه ایفا کند؟ ابزارها، چالش ها و فرصت هایی که اتحادیه اروپا در منطقه دارد چیست؟

سیاست اتحادیه اروپا در خاورمیانه

اتحادیه اروپا در دو دهه گذشته دو استراتژی اصلی را در قبال منطقه خاورمیانه دنبال کرده است: سیاست همسایگی اروپا (ENP) و مشارکت اروپا - مدیترانه (EMP).

هدف این راهبردها جلوگیری از گسترش بحران های امنیتی در کشورهای همسایه به اتحادیه اروپا با ترویج هنجارهای اروپایی مانند لیبرال دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون بوده است. با این حال، ثابت شده است که این راهبردها برای مقابله با تحولات سریع و پویا در منطقه ناکارآمد و ناکافی هستند.

این راهبردها نتوانسته‌اند به ریشه‌های مشکلات و درگیری‌های منطقه مانند فقدان اصلاحات سیاسی و اقتصادی، به حاشیه رانده شدن و سرکوب مردم، مداخله بازیگران خارجی و  مسائل حل‌نشده منطقه رسیدگی مانند درگیری اسرائیل و فلسطین رسیدگی کنند.

رویدادهای اخیر منطقه ای مانند بهار عربی و ظهور ساختارهای جدید قدرت و بازیگران فراملی، محدودیت ها و ناکارآمدی های این راهبردها را نشان داده است. آنها همچنین بر لزوم بازنگری و بازتعریف نقش اتحادیه اروپا در نظام بین‌الملل به‌ویژه در منطقه خاورمیانه تأکید کرده‌اند.

اتحادیه اروپا در سند استراتژی جهانی خود در سال 2016 به این نیاز اعتراف کرده و نوشت: امنیت داخلی و خارجی به هم مرتبط هستند و چالش‌ها و تهدیدات کنونی مانند تروریسم و خشونت در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا فرصت مشترکی برای  کشورهای اتحادیه اروپا برای ساختن اروپای قوی تر بر اساس منافع و اصول است.  اتحادیه اروپا همچنین اعلام کرد که قصد دارد سیاست امنیتی و دفاعی خود را از طریق توسعه قابلیت‌های نظامی بیشتر و افزایش همکاری‌های خود با ناتو و سایر شرکا افزایش دهد. در نهایت، بروکسل تعهد خود را برای حمایت از انتقال سیاسی و اقتصادی در منطقه از طریق ارائه کمک‌های مالی و فنی بیشتر، تقویت گفتگو و همکاری، و ارتقای یکپارچگی و ثبات منطقه‌ای ابراز کرد.

چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه

با این حال، اتحادیه اروپا برای ایفای نقش فعال و موثر در خاورمیانه با سه مانع مواجه است:

اولاً، فقدان یک رویکرد منسجم و جامع نسبت به منطقه در سطح اتحادیه وجود دارد. این امر ناشی از منافع و دیدگاه های متفاوت کشورهای بزرگ اروپایی است که دستیابی به یک سیاست مشترک را در برخورد با مسائل و بازیگران پیچیده و متنوع در منطقه دشوار می کند. این مشکل منجر به سیاست های مستقل کشورهای بزرگ و قدرتمند اروپایی مانند فرانسه و آلمان شده است که برای کسب نفوذ و موقعیت ژئواستراتژیک، تعاملات دوجانبه با بازیگران منطقه ای را دنبال می کنند. عامل دیگری که نقش اتحادیه اروپا را محدود می کند، بحران اقتصادی است که ظرفیت مالی اتحادیه را برای مدیریت و پاسخگویی به نیازهای این منطقه بحران زده کاهش داده است. ضعف ساختاری اتحادیه اروپا، فقدان مکانیسم قضایی برای اجرای تصمیمات و قطعنامه‌های آن و اهرم‌های ناکافی سیاست خارجی آن از دیگر عواملی هستند که ظرفیت تصمیم‌گیری اتحادیه را تضعیف می‌کنند.

ثانیاً خاورمیانه دارای ساختارها، مشکلات، بحران ها و بازیگران سیاسی متنوع و پیچیده ای است. حکومت‌های منطقه عمدتاً مبتنی بر اراده و رای مردم نیستند، بلکه بیشتر مبتنی بر اشکال مختلف استبداد، فرقه‌گرایی، ملی‌گرایی و قبیله‌گرایی هستند. این منطقه همچنین با انواع مختلفی از بحران ها مانند جنگ های داخلی، درگیری های قومی، بلایای انسانی، تروریسم و افراط گرایی مواجه است. بازیگران در منطقه نه تنها دولت‌ها، بلکه بازیگران غیردولتی مانند شبه‌نظامیان، گروه‌های شورشی، جنبش‌های مذهبی و قدرت‌های منطقه‌ای هستند. این عوامل، اتخاذ یک سیاست ثابت و مشخص برای منطقه را برای اتحادیه دشوار می کند، زیرا باید به طور جداگانه و مستقل به هر موردی رسیدگی کند.

در نهایت، مسائل فرا آتلانتیک نیز مانع از نقش فعال و مؤثر اتحادیه اروپا در خاورمیانه شده است، زیرا ایالات متحده و اسرائیل اغلب با نقش مستقل اتحادیه اروپا مخالفت کرده‌اند، در عوض ترجیح می‌دهند که اتحادیه اروپا نقش مکمل را در چارچوب سیاست‌های آنها ایفا کند. ایالات متحده و اسرائیل منافع و دیدگاه های متفاوتی از اتحادیه اروپا در مورد مسائل مختلف منطقه مانند برنامه هسته ای ایران، درگیری اسرائیل و فلسطین، بحران سوریه و نقش قدرت های منطقه ای دارند.

فرصت های اتحادیه اروپا در خاورمیانه

با وجود این چالش ها، اتحادیه اروپا نیز با استفاده از قدرت نرم و ابزارهای دیپلماتیک خود و همچنین کمک های اقتصادی و بشردوستانه خود فرصت هایی برای ایفای نقش مثبت و سازنده در خاورمیانه دارد.

اتحادیه اروپا می تواند از شهرت و اعتبار خود به عنوان یک واسطه بی طرف و صادق و همچنین تجربه و تخصص خود در حل مناقشه و ایجاد صلح،  برای میانجیگری و تسهیل گفتگو و همکاری میان طرف های درگیر در منطقه استفاده کند. اتحادیه اروپا می‌تواند از اصلاحات و انتقالات سیاسی و اقتصادی در منطقه با ایجاد مشوق‌ها و مشروط‌سازی‌ها و همچنین انعطاف‌پذیری و تمایز بیشتر برای کشورهایی که مایل و قادر به اجرای هنجارها و ارزش‌های اروپایی هستند، حمایت کند. اتحادیه اروپا  می‌تواند با حمایت از سازمان‌ها و ابتکارات منطقه‌ای موجود، مانند اتحادیه عرب و طرح صلح عربی، و با ایجاد بسترها و مکانیسم‌های جدید برای گفت‌وگو و همکاری، مانند اتحادیه مدیترانه و دیالوگ 5+5 مسیر این گفت و گوها را هموار سازد. اتحادیه اروپا می‌تواند با سایر بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای مانند ایالات متحده، روسیه، چین، ترکیه و ایران برای مقابله با چالش‌ها و تهدیدهای مشترک در منطقه، مانند اشاعه سلاح‌های کشتار جمعی، تروریسم جهانی، تغییرات آب و هوایی و مهاجرت همکاری و هماهنگی کند. در نهایت، اتحادیه اروپا می تواند از روابط تجاری و انرژی خود با منطقه و همچنین کمک های توسعه ای و بشردوستانه خود برای تقویت توسعه اقتصادی و اجتماعی، کاهش فقر و نابرابری و بهبود شرایط زندگی و حقوق بشر مردم منطقه استفاده کند.

 

دیگر خبرها

  • خداوند همه را مکلف کرده که به معلمان احترام بگذارند
  • ۴ پیامد حمله موشکی سپاه به اسرائیل به روایت امام جمعه تهران
  • چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه چیست؟/ نگاه بروکسل به پرونده هسته ای ایران با اسرائیل متفاوت است/ اتحادیه اروپا می تواند با ایران در مقابله با تهدیدهای مشترک همکاری کند
  • واشنگتن پست : طرح صلح خاورمیانه بایدن توهم است تا واقعیت/ طرح نتانیاهو برای غزه شامل جنگ بیشتر است/ اعراب طرف گفت و گویی در تل آویو ندارند
  • تجلیل ازاعضای شوراهای اسلامی شهرستان نقده
  • خواهان بررسی مجدد درخواست عضویت کامل خود در سازمان ملل هستیم
  • اعمال سقف قیمتی برای نفت روسیه بی فایده است
  • سازمان «سیا» با دندان‌های کشیده شاهد حادثه ۱۱ سپتامبر بود
  • سیاست های دو گانه غربی در قبال مسئله اسرائیل غاصب و فلسطین
  • نقش جاده ابریشم ترکیه در معادلات خاورمیانه/ اردوغان پروژه آمریکا را دور زد؟