پُل یا دیوار/ دردناک تر از مرگ «فیرحی»
تاریخ انتشار: ۲۳ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۵۸۶۱۸
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- چنان که روزچهارشنبه نوشتیم دکتر داود فیرحی استادِ به نسبت جوان علوم سیاسی دانشگاه تهران، در پی ابتلا به ویروس کرونا درگذشت.
روحانییی آزاداندیش که از وقتی خود را شناخت یا در حوزۀ علمیه درس خواند یا در دانشگاه و یا کتاب و مقاله نوشت و تمام همت خود را صرف این کرد که میان فقه سنتی و حقوق مدرن پل بزند و با قرائت دموکراتیک و امروزین از سنت، به جای دو قطبی سنت و مدرنیته یا دین و حقوق بشر پیوندی برقرار سازد تا دین داری با حقوق ملازم شناخته شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کرونا اما او را از حوزۀ اندیشۀ سیاسی گرفت و مظلومانه چشم از جهان بست و مجال برگزاری هیچ آیینی برای او فراهم نیامد و ستایش ها و یادکردها تنها در فضای مجازی است و تکلیف صدا و سیما هم که البته روشن است و با این مباحث میانه ای ندارد و همین که لعن و طعن نکند اصحاب فکر راضی اند.
حجت الاسلام داود فیرحی، لباس روحانیت می پوشید ولی مانند استاد مرتضی مطهری از این راه ارتزاق نمیکرد و زندگی او با تدریس و تألیف میگذشت و در واقع بیشتر دانشگاهی بود تا روحانی.
به معنی فنی کلمه، سیاسی هم نبود چون رفتاری معطوف به «کسب، نقد یا حفظ قدرت» نداشت اما چون عضو «مجمع محققین و مدرسین حوزۀ علمیۀ قم» بود به عنوان روحانی اصلاحطلب قابل احصا بود کما این که سید محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین ایران که به عنوان نماد اصلاحات شناخته می شود پیام گرمی برای او فرستاد و با صفات و تعبیراتی چون «حجت موجه بر سازگاری سنت با جهان نوپدید، فقیهی متبحر، عالمی متأمل، خیراندیشی متخلّق به اخلاق الهی، سیاست شناسی نواندیش و انساندوستی بیریا» فیرحی را ستود. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه نیز او را «دوست ، برادر، یار فرهیخته و استاد فرزانه» توصیف کرد.
چهره های دیگر علمی و غالبا دانشگاهی و اتفاقا کمتر از میان هم لباسان - و اگر روحانی از جنس و طیف آیتالله محقق داماد- نیز دربارۀ حُسن خُلق و متانت و سیمای مهربان و گفتار و رفتار صمیمی و صلح دوستی او نوشته و دریغها گفتهاند و خواهند گفت و البته هیچ یک از اینها جای خالی او را برای خانواده پُر نحواهد کرد.خاصه این که در این روزگار که 56 سالگی سن رفتن نیست.
با این همه و با شگفتی فراوان در برخی کامنتها و نظرها پای خبر درگذشت او دیدم کسانی -که البته پرشمار نیستند اما در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی فعال اند- از مرگ او به صرف این که روحانی یا آخوند بوده ابراز خرسندی و شادمانی می کنند!
شک ندارم اکثر قریب به اتفاق اینان داود فیرحی را نمی شناسند و حتی یک بار هم از نزدیک او را ندیده یا یک سطر از نوشته های او را نیز نخوانده اند و به صرف این که طرف معمم بوده اند یک نظر را ابراز می کنند. چرا که هر که با او کلاسی داشته یا کتابی از او خوانده یا پای صحبتش نشسته جذب نگاه و متانت او شده است و جز دریغ و افسوس بر زبان نمی آورد.
این پرخاش ها در حالی است که او واجد هیچ منصبی نبوده و از هیچ رانتی استفاده نکرده و اگر تصویر فتوشاپی از او با کراوات می گذاشتیم چه بسا ابراز تأسف میکردند! بگذریم از این که زیر تصویر کراوات زدۀ دکتر فریبرز رییس دانا - که همان اوایل کرونا از دست رفت- هم فحش مینوشتند و او را کمونیست و مارکسیست میخواندند. باز در آن فقره میشد به حساب شناختِ رییس دانا گذاشت که تصویری از کارل مارکس را بالای سر داشت و باور خود به سوسیالیسم را پنهان نمیکرد و به عقاید چپ، شهره بود.
دربارۀ آقای فیرحی اما تنها بر اساس لباس او قضاوت شده کما این که این جماعت همین نظر را دربارۀ درگذشت روحانیون دیگر به خاطر کرونا همچون روح الله حسینیان و سید هادی خسروشاهی هم ابراز کردند.
روحانیون بیرون از قدرت و سیاست، بدین ترتیب هم چوب را میخورند و هم پیاز را. هم به عنوان منتقد و ناهماهنگ با گفتمان رسمی شناخته میشوند. هم از مواهب حکومتی بهرهمند نیستند، هم از جانب برخی نماد حکومت و مقصر کاستی ها تلقی میشوند!
همین شهریورامسال بود که حجت الاسلام داود فیرحی به مناسبت عاشورا در کانون توحید سخنرانی و از این واقعه به عنوان «فرار از بیعت» و نه « قیام یا مبارزه» یاد کرد.
از کامنت گذاران می توان پرسید از زبان کدام یک از روحانیون متعدد برنامه های تلویزیونی چنین تعابیری را شنیده اید؟ زمانی البته در تلویزیون حجتالاسلام نقویان یا زایری به نسبت متفاوت سخن میگفتند ولی آنها را کنار گذاشتند.
حساسیت در این فقره البته به خاطر وجهۀ علمی و مظلومیت مرحوم فیرحی است. چون وقتی مطلبی 50 هزار بار دیده می شود، ممکن است چند کانت یا نظرهم حاوی فحش و ناسزا به نویسنده یا سوژه باشد که یا حمل بر کاری سازمان یافته دربارۀ مقالههای سیاسی میکنم و طبیعی است یا واکنش به کاستیها و مشکلات و تبعیضهاست.
در این فقره اما احساس کردم داستان متفاوت است چرا که دکتر اسفندیار خدایی دوست فرهیخته هم در کانال تلگرامی خود – مطالعات آمریکا – با این پدیده مواجه و شگفت زده شده و البته بیشتر به خاطر ابراز خوشحالی از مرگ دیگری!
دربارۀ این رفتار چند حدس می توان زد:
اول این که چهره هایی چون داود فیرحی که در تلویزیون مجال سخن گفتن ندارند و با شبکه های ماهواره ای هم گفت و گو نمی کنند تنها در میان لایه های خاصی شناخته شدهاند اما از نظر دیگران بر اساس لباس روحانیت قضاوت میشوند.
دوم این که تبلیغات دین ستیزانه علنی یا مخفی مانند شبکه من وتو در بخش هایی از جامعه تأثیر گذاشته و به هر روحانی شیعه می تازند و کاری ندارند که به کدام طیف تعلق دارد ولو طالقانی باشد که وقتی مُرد تمام شهر سیاه پوش او شد.
هر کسی البته پسندی دارد و صنفی یا قشری را دوست دارد یا ندارد اما مشکل اینجاست که این جماعت دم از نسبی گری هم میزنند و هر روز در سرزنش مطلق انگاری مینویسند.
نارضایتی در جامعه البته بالاست و ناراضیان می خواهند خشم خود را به طریقی ابراز کنند. از این نظر حتی فحاشی را می توان درک کرد اما نباید پرسید آدم دانشگاهی را که با معیار سیاسی داوری نمی کنند؟ ضمن این که اگر قرار باشد این گونه و بی هیچ اطلاعی توهین کنید چه انگیزه ای برای نقد قدرت یا خوانش متفاوت در دیگران باقی می ماند؟
همان گونه که در نگاه عده ای هر که در رسانه های داخلی می نویسد روزنامه نگار حکومتی است. دلیل شان هم این که چرا برخورد نمی کنند؟ به کیهان حمله می کنند که چرا به هر که در رسانههای خارج است انگ مزدور می زند اما خودشان دقیقا همان لحن را دربارۀ داخلی ها به کار می برند.
حدس سوم اما قدری متفاوت است. اتفاقا میدانند فیرحی روحانی نواندیش است و با نواندیشان بیشتر مشکل دارند چندان که به روشنفکران دینی بیشتر فحش می دهند و این یک راهبرد در سلطنت طلبان و رسانه های آنهاست و دوست دارند تخریب کنند تا تنها خودشان به عنوان بدیل شناخته شوند.
از این رو از شکست ترامپ هم ناراحت شدند چون معتقد بودند «کار را یکسره میکرد». دوست دارند خراب کنند و از هر که نقش «پُل» را ایفا کند بیزارند. چه پُلی میان حکومت و مردم باشد مثل اصلاح طلبان، چه بخواهد پُلی میان ایران و جهان باشد مانند اعتدالگرایان. چه پلی بین فقه و حقوق مدرن مانند امثال فیرحی. چه پُل میان روشنفکری و دین مثل سروش و چه هر پُل دیگر و در واقع با اصل «پُل» مشکل دارند.
اشکالی ندارد. می توان پُل را دوست داشت یا نداشت .اما کسی که با پُل مشکل دارد و رابطه را برنمیتابد چرا و چگونه از دیگران انتقاد میکند که « دیوار» میکشند؟!
پس دردناکتر از مرگ دکتر فیرحی قضاوتِ بی شناخت است و اشتباه گرفتن پُل با دیوارو یا حتی ترجیح پل بر دیوار. درد این است!
--------------------------------
بیشتر بخوانید:
کرونا، داود فیرحی را از حوزۀ اندیشۀ سیاسی گرفت
لینک کوتاه: asriran.com/003AdNمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: داود فیرحی مهرداد خدیر داود فیرحی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۵۸۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زن بمی بعد از ۴ روز گرفتاری بین دیوار، نجات یافت
ایسنا/کرمان رئیس سازمان آتش نشانی شهرستان بم گفت: زن بمی که چهار روز بین دو دیوار گرفتار شده بود، توسط آتش نشانانان نجات پیدا کرد.
محسن حدادیان در گفت و گو با ایسنا از نجات فرد گرفتار در بین دو دیوار خبر داد و اظهار کرد: پس از تماس با سامانه ۱۲۵، نیروها به محل اعزام شدند و فرد گرفتار که خانم بود و برای جمعآوری ضایعات وارد محل شده بود را نجات دادند.
وی افزود: آتش نشانان پس از شکافتن دیوار منزل همسایه توانستند فرد گرفتار را نجات بدهند.
حدادیان سن فرد گرفتار بین دیوار را بین ۳۰ تا ۴۰ سال اعلام کرد و گفت: وی پس از نجات، تحویل اورژانس داده شد.
انتهای پیام