حمله دوباره سگهای هار به آبادی
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۹۸۱۰۴۸
محمد بلوری روزنامه نگار در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: حمله سگهای هار به مرادآباد شدت یافته بود و پیاپی ادامه داشت، تنها وسیلهای که با آن به جنگ سگهای مهاجم میرفتند، پیتهای نفت بود که هنگام هجوم سگها از بامخانهها رویشان در کوچهها میریختند و تعدادی از آنها را به آتش میکشیدند که لاشههای سوختهشان در کوچه بهجا میماند و چند سگ هم نیمهجان داشتند با پیکرهای شعلهور با بقیه سگهای نجات یافته پا به فرار میگذاشتند، اما در میانه راه از پای در میآمدند و به این ترتیب از حمله سگها چند روزی خبری نمیشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با حربه پاشیدن نفت روی سگهای مهاجم، هرچند برای مدتی مردم مرادآباد میتوانستند برای انجام کارهایشان از خانهها بیرون بیایند و با احتیاط کامل در کوچهها رفتوآمد کنند، اما کمکم ذخیره نفت، این تنها وسیله دفاعی خانوادهها در مقابله با سگهای مهاجم ته کشید و این مهاجمان مبتلا به ویروسهاری حملات پیاپی به آبادی را از سر گرفتند.
در این حملات همچون گذشته به گلههای احشام هجوم میآوردند و در کوچه پسکوچهها به سرگاوها و گوسفندان روستاییان میریختند و پاره پارهشان میکردند که در این حملات رهگذرانی هم زخمهایی با دندانهای زهر آگین سگها بر میداشتند و به این ترتیب روز به روز به تعداد مبتلایان به ویروس مرگبار هاری افزوده میشد که این مبتلایان در اوج جنون مرگ، همچون سگهای هار برای مردم آبادی خطرناک و مرگبار بودند.
مبتلایان به ویروس هاری ابتدا چند روزی در حالت افسردگی و در خود فرو رفتن بهسر میبردند و آنگاه که این ویروس به سلولهای مغزی میرسید، حالت جنون در بیماران مبتلا آغاز میشد و پس از بحران مغزی بیماران خودشان را به در و دیوار میزدند. ناخن بر زمین میکشیدند و به دیگران حمله میبردند و سرانجام در اوج درد و جنون جان میباختند.
برای جلوگیری از چنین خطراتی بود که برخی از خانوادهها برای دفع خطرات جانی از طرف مبتلایان به ویروس هاری، این بیماران را در تاریکی شب از خانهها بیرون میبردند و در بیرون از آبادی یا درکوچه پسکوچههای بیرهگذر، رها میکردند که در اوج جنون خود را به خاک و خون بکشند تا لحظه مرگشان فرا رسد.
با روشنی روز رهگذران با اجساد خونین و خاک آلود روبه رو میشدند. به این ترتیب خطر مرگبار این بیماران جنونزده اگر زنده مانده باشند، کمتر از سگهای هار نبود و با هر رهگذری که روبهرو میشدند به او هجوم میبردند. بههمین خاطر مردم آبادی از ترس حمله این مبتلایان به ویروس هاری کمتر جرأت میکردند از خانهها بیرون بیایند و از کوچههای خلوت بگذرند مبادا با حمله جنونآمیز یک بیمار مبتلا به ویروس هاری روبه رو شوند.
مردم آبادی با داشتن ذخیره نفت که هفتهای یک بار با قایقها و کرجیها در ساحل پهلو میگرفتند و به آبادی میرسید به طور چشمگیری توانسته بودند حملات سگها و مرگ و میر مبتلایان به ویروس هاری را کاهش دهند، اما از مدتها پیش قایقی در ساحل پهلو نمیگرفت و مردم آبادی از فاجعهای که در شهر رخ داده بود، خبر نداشتند و با قطع رفتوآمد شناورها مرادآبادیها از داشتن نفت که تنها سلاح دفاعی در برابر هجوم سگهای هار شناخته میشد، محروم شده بودند.
در این میان خرافات در میان مرادآبادیها شدت گرفته بود و رمالان و دعانویسان بازار پر رونقی داشتند. این فریبکاران به افکار عمومی چنین تلقین میکردند که جهان رو به پایان است و کره خاکی ما نابود میشود و همه انسانها خواهند مرد مگر اینکه مردم یک شهر یا آبادی دعای نجات تهیه کنند و به خود بیاویزند. رمالان حیلهگر دعایی مینوشتند و به روستاییان میفروختند تا آن را به خود بیاویزند تا مرادآباد با ساکنانش از این نابودی نجات پیدا کنند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: کرونا قیمت دلار حمله سگ هاری مردم آبادی سگ های هار خانه ها کوچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۸۱۰۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افغانستان،حسرت ما و جام جهانی
تیمی که در اولین حضورش در جام ملتها مسافر جام جهانی شد. تیم ملی افغانستان برای ما مهم بود؛ چون معماری آن کاملاً ایرانی بود و تمام سنگهای گرانقیمت آن از دل خاک پرگهر خراسان بیرون کشیده شده بود. مجید مرتضایی و حمید معصومیان در تایلند کاری کردند کارستان.
آنها از کوچهپسکوچههای مشهد جواهراتی را برای تزئین تیم ملی افغانستان جمع کردند که سالها در بستر بیتوجهی خاک میخوردند. حقیقت این است که افغانستان خسته از سالها جور و ستم امروز به فرزندانی که در این خاک رشد کردهاند میبالد و این هنر مردان ایرانی بود که غرور جریحهدار شده افغانها را به دست خودشان التیام بخشیدند.
صعود افغانستان به جام جهانی نشان داد خراسان بزرگ چقدر در بازیکنسازی و مربیسازی ظرفیت و توانایی دارد و چقدر مدیران ورزش و البته مسئولان رده بالا در حق جوانان این شهر با تصمیمهای عجیب جفا کردهاند. واقعیت تلخ ماجرا این است که علاوه بر تیم ملی افغانستان هنوز هم میتوان تیم ملی دیگری از دل شمالشرق ساخت و به جام جهانی فوتسال فرستاد.
در فوتبال هم البته که همین است. اگر درایت و دوراندیشی در ورزش خراسان بود، امروز نباید شاهد جولان تیمهایی چون خوشه طلایی ساوه در مخمل استادیومهای مشهد میبودیم. مشهد هنوز هزاران مرتضایی و معصومیان دارد و هنوز میتوان از دل آن با هنر مدیریت صحیح چند تیم فوتبال و فوتسال باشگاهی در حد آسیا سبز کرد. افسوس که در تمام این سالها استعدادهای شگرف این خطه در آتش جنگهای سیاسی – مدیریتی سوختند و امروز جز تلی از ناکامی و حسرت برای ورزش مشهد باقی نمانده است.
آمار میگوید قهرمان جام ملتهای آسیا مشهد بود.علاوه بر احسان اصولی به عنوان رئییس کمیته فوتسال فدراسیون، تیم ملی ایران چند بازیکن مشهدی و تیم ملی افغانستان سه مربی مشهدی داشت و شاکله اصلیاش را بازیکنان قد کشیده در کوچهپسکوچه های گلشهر مشهد تشکیل میدادند. پس صعود افغانستان باید تلنگری جدی باشد برای آنها که خودشان را به خواب زدهاند و بیدار هم نمیشوند.
محمدجواد رستمزاده