کاندیدا از کره مریخ نمیآید!/ جریان اصلاحات چهرههای برجسته و جامع الاطراف زیادی دارد
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۰۰۷۴۶
یک چهره سیاسی اصلاح طلب گفت: اگر عقل و خرد حاکم باشد، کار جمعی حاکم باشد اداره کشور خیلی کار پیچیده ای نیست و باید تیمی که انتخاب می شود و مسئولیت می پذیرد، متناسب با مسئولیتش، اختیارات داشته باشد و خرد جمعی را به کار بگیرد و مردم را مشارکت بدهد، شفاف باشد و اگر به این شکل باشد، خیلی مدیران و مجریان مهم نیستند که از کره مریخ سوپرمن بیاوریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«سعید شریعتی»، چهره سیاسی اصلاح طلب، در پاسخ به این سوال آیا اصلاح طلبان، کاندیداهایی دارند که هم برنامه اقتصادی داشته باشد هم تایید صلاحیت شود و هم توانایی مذاکره و دیپلماسی را داشته باشد؟ به خبرنگار سیاسی برنا گفت: برای ۱۴۰۰ اشخاص و افراد متنوع و متکثری وجود دارند که حالا چه خودشان اعلام آمادگی کردند و چه در محل رایزنی و گفتگو یا در محل گمانه زنی و مطرح شدن در سطح رسانه ها و محافل سیاسی هستند.
او افزود: نکته ای که روشن است اینکه، ظرفیت های موجود در عرصه سیاسی ایران ظرفیت های شناخته شده ای است و این گونه نیست که ما فکر کنیم از کره مریخ، کاندیدای می آید یا کسی است که هیچ کس او را نمی شناسد و او می آید و منجی و ناجی کشور می شود.
این چهره سیاسی اصلاح طلب بیان کرد: نکته ای که برای سال ۱۴۰۰ مهم است و به نظر می رسد که افکار عمومی و مردم هم اگر بخواهند نسبت به انتخابات جدی فکر کنند و از جریان های سیاسی نیز انتظار دارند، این است که یک تیم کارآمد و توانمند و برنامه منطبق با نیازهای روز جامعه ارایه شود نه اینکه شخصی را معرفی کنیم و بگوییم که فلانی می تواند یا نمی تواند یا تایید می شود یا نمی شود، این ها خیلی مهم نیست.
شریعتی عنوان کرد: در واقع مهم این است که بگوییم یک تیمی هستند که در نهایت از آن تیم یک نفر کاندیدا و تایید صلاحیت نیز می شود و به نوعی توانمندی دارد آن برنامه ای که آن تیم اعلام کرده را پیش ببرد.
او ادامه داد: بدین شکل مردم می توانند، راحت تر تصمیم بگیرند و اطرافیان این تیم را ارزیابی می کنند و مجموعه توانمندی ها را می سنجند و هم برنامه عملی را می بینند که چقدر با واقعیت ها، توانمندی ها، امکانات و مقدورات سازگار است.
این عضو حزب اتحاد ملت بیان کرد: لذا اینکه برای ۱۴۰۰ دنبال یک فرد باشیم خیلی اهمیت ندارد. به عنوان مثال مهمترین چهره اصلاح طلب هم اگر بدون تیم به مردم معرفی شود، در مقابل مردم هم دیگر به این شکل نیستند که بگویند، عاشق چشم و ابروی یک فرد هستند و او را در هاله ای از نور می بینند و غیره. مردم این افکار پوپولیست را نمی پسندند.
سعید شریعتی اظهار کرد: فکر می کنم پوپولیسم در ایران با احمدی نژاد شناخته شده و مردم این حرف ها را باور نمی کنند. لذا باید تیم ها و برنامه ها برای ۱۴۰۰ مشخص باشد. از جمله اجزای این برنامه، توانمندی برای گفتگو با جامعه جهانی است که باید ببینیم تیمی که هر جریان سیاسی برای انتخابات ۱۴۰۰ معرفی می کند آیا از مقبولیت و پذیرش در میزهای مذاکرات در مجامع بین المللی برخوردار است یا خیر؟
او افزود: در واقع ما دو تجربه مهم را در دو دوره 8 سال گذشته داشتیم، یک دوره جلیلی در واقع سرتیم مذاکرات بود و یک دوره هم ظریف. کارنامه عمل این دو تیم مذاکره کننده پیش روی جامعه است و دستاوردهای مذاکرات در زمان ظریف و دستاوردهای مذاکرات در زمان جلیلی که به قول ولایتی می رفتند آنجا، بیانیه می خواندند و می آمدند تا مذاکراتی که تیم ظریف انجام داد و منتهی شد، به برجام تفاوت دارد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: آن هم برجامی که امروز، پرونده ترامپ بسته شد اما پرونده برجام هنوز باز است و جزو موفق ترین مذاکرات و اسناد بین المللی قلمداد می شود. هر چند برجام ضربه دیده و به دلیل خروج یکجانبه ترامپ دو سه سال دچار وقفه شده اما با اجرای آن، به نظر می رسد که یک سند معتبر و مهم در تاریخ دیپلماسی جهان است و می خواهم بگویم که این تفاوت ها در تیم های مذاکره کننده وجود دارد. از آن مهمتر برنامه های آینده دولت و رویکردهای دولت باید به نظر من منطبق با یک روند مورد پذیرش و قابل قبول در جهان، باشد.
او با اشاره به داشتن توانایی مذاکره از سوی کاندیداهای احتمالی برای ۱۴۰۰عنوان کرد: ایران نمی تواند با انزوا ادامه دهد و باید هرچه سریعتر به بازارهای جهانی از جمله بازار سرمایه، بازار نفت، بازار کالا و بازارهای منابع سرمایه گذاری و عوامل تولید و ... پیوند بخورد، طبیعی است که یک دولتی که به دنبال شعارهای خیلی رادیکال و افراطی باشد، نمی تواند در دنیا این انزوا را بشکند. لذا به نظر من فارغ از اینکه خودم یک اصلاح طلب هستم و خودم را میانه رو قلمداد می کنم در برنامه عمل سیاسی به نظر من بهترین برنامه از آن جریانات میانه رو خواهد بود که حلال مسایل و مشکلات ایران باشند.
او در پاسخ به این سوال که اصلاح طلبان چنین گزینه ای دارند؟ گفت: فکر نمی کنم که شرایط به گونه ای پیش رود که مسأله تایید یا رد صلاحیت مهم باشد، نکته ای که مهم است افزایش مشارکت مردم است. قرار است که برویم و مسایل مان را با دنیا حل کنیم و قرار نیست در انزوا باقی بمانیم و این تحریم ها و محدودیت های کمرشکن تداوم پیدا کند. باید مسایل مان را با دنیا حل کنیم و چیزی که در مذاکرات به ما قدرت می دهد و نظام را توانمند می کند در برابر اطراف مذاکره کننده در دنیا، پشتوانه و مشروعیت مردمی نظام است.
شریعتی ادامه داد: اگر مشارکت در 1400، در حد مشارکت انتخابات مجلس در سال 98 باشد یعنی کمتر از 50 درصد جامعه در انتخابات شرکت کنند و در کلان شهرها 20تا 30 درصد شرکت کنند، این دولت و نظام در واقع از آن توانمندی و توانایی برای پیشبرد اهداف، خواسته ها و مطالبات خودش برخوردار نیست و در برابر چانه زنی رقبا در عرصه مذاکرات بین المللی پشتوانه بین المللی نخواهد داشت و قدرتش برای این کار کافی نخواهد بود.
این چهره سیاسی اصلاح طلب بیان کرد:در واقع مذاکره و تعامل در سطح بین المللی باید متکی باشد به پشتوانه مردمی نظام؛ بهترین جایی که نظام می تواند این پشتوانه را به میدان بیاورد و به دنیا نشان دهد، انتخابات 28 خرداد ۱۴۰۰ است. طبیعی است که این مشارکت یک الزاماتی دارد و از جمله این الزامات این است که انتخابات رقابتی و پرشور و با حضور همه سلایق و گرایشات باشد. بنابراین به این راحتی نمی شود از حالا پیش بینی کرد که مثلا شورای نگهبان که قلع و قمع می کند و اصلاح طلبان و جریانات میانه رو شانسی ندارند، این ها به نظر من بر سر شاخ نشستن و بُن بریدن است و گرا دادن به افکار عمومی که انتخابات، انتخابات جدی نیست و مشارکت در آن، مدنظر نظام نیست.
او تصریح کرد: طبعا چنین موقعیتی برای دولت آینده جز امتیاز دادن به بیگانگان یا تشدید فشارها بر مردم ثمری نخواهد داشت. از این رو فکر می کنم که تصمیم گیرندگان اصلی و سیاست گذاران ارشد کشور مسیر را برای انتخابات رقابتی و نسبتا سالم و آزاد فراهم می کنند، اگر فراهم نکنند مسئول همه عواقب آنها هستند.
سعید شریعتی در پاسخ به این سوال که اصلاح طلبان غیر از ظریف که گفته کاندیدا نمی شود چه گزینه ای دارند که بخواهند با جهان تعامل داشته باشد؟ آیا چنین گزینه ای دارند؟ تصریح کرد: ظریف به این معنا که وابستگی سیاسی به جریانات سیاسی عنوان دار ندارد، همواره یک دیپلمات ارشد بوده که در واقع در مسایل سیاست داخلی ترجیحا موضع روشنی نگرفته است. از این رو از شخص او هم اگر پرسیده شود که تعلق خاطر به اصلاح طلبان یا اصولگرایان دارد او حتما این ماجرا را نفی می کند اما در پاسخ به سوال اصلی باید گفت حتما جریان اصلاح طلب، کاندیداهایی دارد، در بین چهره ها و شخصیت های برجسته جریان اصلاحات، شخصیت بسیار اثرگذار، موثر و شناخته شده و برجسته در رده های سنی مختلف، افراد زیادِ جامع الاطراف را با گرایشات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی داریم.
او در پاسخ به این سوال که این افراد چه کسانی هستند؟ عنوان کرد: اسم یک فرد مهم نیست، مهم تیم آن فرد است. مثلا اگر آقای میردامادی کاندیدا شود معلوم است که تیمش چه کسی است وزیر خارجه و وزیر اقتصادش چه کسی است، منظور بنده تیم هایی است که با یکدیگر اشتراک دارند و در اصولگراها هم همین شکل است. ما در جناحین سیاسی ایران، نیروهای توانمند که بتوانند خودشان را در این سطح مطرح کنند کم نداریم یعنی کار پیچیده ای هم نیست. اگر عقل و خرد حاکم باشد، کار جمعی حاکم باشد اداره کشور خیلی کار پیچیده ای نیست و باید تیمی که انتخاب می شود و مسئولیت می پذیرد، متناسب با مسئولیتش، اختیارات داشته باشد و خرد جمعی را به کار بگیرد و مردم را مشارکت بدهد، شفاف باشد و اگر به این شکل باشد، خیلی مدیران و مجریان مهم نیستند که از کره مریخ سوپرمن بیاوریم.
شریعتی گفت: به هر حال اینها اقداماتی است که باید ساختارها انجام دهند و شخصیت ها خیلی با رفتن و آمدنشان، تحول در اداره کشور ایجاد نکنند. ساختارها اگر درست باشند آمدن و رفتن افراد و اشخاص و جریان ها، نباید تاثیر آنچنانی بر اداره جامعه بگذارد لذا من فکر می کنم، نباید به دنبال اسم کاندیداها بود.
او با بیان اینکه چون هنوز چیزی مشخص نیست، زود است اسامی کاندیداها مطرح شود، عنوان کرد: به عنوان کسی که در کانون بحث های سیاسی هستم، اگر اسمی بیاورم معنی اش این است که در جایی راجع به یک نفر صحبت شده است. بهتر است اسامی را نگوییم به هر حال گزینه زیاد است و هیچ کسی نمی گوید، من نیستم و کسی هم که می گوید اسم من را مطرح نکنید، از این باب می گوید که جایگاه ریاست جمهوری در حد او نیست و نه اینکه آن فرد در حد ریاست جمهوری نباشد. 4
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: اصلاح طلبان در 1400 چهره سیاسی اصلاح طلب پاسخ به این سوال اصلاح طلبان کره مریخ بین المللی برای ۱۴۰۰ نظر من مهم نیست هم نیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۰۰۷۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال حشاشین را ساخت؟
پژوهشگر جریانهای اسلامی میگوید مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.
اصطلاح "حشاشین" مربوط به ترور فرماندهان صلیبی استوی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد
بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است
وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهد
وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد،افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.
انتهایپیام/