آرمانشهر یا پادآرمانشهر در «قلعهای در آسمان» / میازاکی در جستوجوی لاپیتا
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۰۲۵۵۹
لاپیتا، اولین تلاش میازاکی و تیمش در ارائه یک داستان با درونمایه نرمش بشریت در مواجهه با طبعیت و گذر از یکجانبهگرایی است.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- سید مجتبی هاشمی؛ قصری در آسمان، اولین اثر استدیو جیبلی به کارگردانی هایائو میازاکی در سال ۱۹۸۶ است. لاپیتا، تجربه موفقیتآمیز میازاکی در تنوع بهرهگیری از ابزارهای داستانی و فنی است.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هایائو میازاکی برای توسعه دنیای داستانی خود، به کمک ایسائو تاکاهاتا، فیلمنامهنویس و انیمیشنساز برجسته ژاپنی، دست به تاسیس استدیو جیبلی زد. جیبلی یعنی میازاکی بتواند بدون وجود موانع سازمانی و دستوری، کار ویژههای خود را توسعه دهد. جیبلی یعنی میازاکی با مجموعهای که در اولین ساخته خود گردهم آورده، از زنان، طبیعت و انسانیت سخن گوید. هدف مشخص استدیو جیبلی، ادامه راه موفقیتآمیز نائوسیکا از دره باد بود. میازاکی در نائوسیکا نشان داد که با تیم خود میتواند تمایزهای ویژهای در تکنیک و محتوا عرضه کند. اولین کار ویژۀ او در دوران پساجیبلی، تولید اثری در سال ۱۹۸۶ بنام لاپیتا، قصری در آسمان، است.
لاپیتا، آرمانشهر یا پادآرمانشهر
در دنیای داستان، لاپیتا مطابق با داستانهای خیابانی و مشاهدهای غیرمستقیم به آرمانشهری سراسر ثروت، فنآوری بالا و توام با رفاه مطلوب مشهور شده است. مطابق گفتهها در این دنیا، خاندان لاپیتایی، تمدنی با کیفیت و محوریت سنگ مقدس آسمانی بنا کردند که منبع فیض و رفاه بود و باتوجه به اینکه دیواره ابری خاصی از آنها محافظت میکرد، موجب شد مسیر ترقی را با سرعت بالاتری دنبال کنند. به همینخاطر این سرزمین افسانهای و مرموز باقی ماند. میازاکی با اشارههای گذرا به این تمدن اسرارآمیزی، مخاطب خود را تشنه نگه میدارد و در نقطهای که لاپیتا عیان میشود، به بسط آن میپردازد.
لاپیتا پس از دیده شدن دیگر آن آرمانشهر پیشرفته نبود. اگرچه زیرساخت مقدس خود را داشت، اما حیات انسانی جای خود را به ممات رباتها و فرسودگی کالبدها داده بود. البته میازاکی مجددا در نقطهای از مکالمههای شخصیت قهرمان و شخصیت پلید، به این نکته اشاره میکند که دوران گذار از آرمانشهری به پادآرمانشهری از زمان آخرین حکمرانان این تمدن آغاز شد. زمانیکه طمع و توان فنآورانه و فرابشری آنها عملا لاپیتا را به موتور کشتار جمعی مبدل کرده بود و سرزمینهای بشری را نابود میکرد. نهایت امر موجب شد لاپیتاییها برای حفظ صلح و امنیت بشری به صورت پراکنده طی قرنها به سرزمینهای زمینی مهاجرت کنند و سخنوری از لاپیتا را به داستانهای خیابانی تقلیل دهند.
لاپیتا، مصداقی برای نیل به کنشگری و زیست سیاسی و اجتماعی جوامع است. اگرچه در پادآرمانشهر انسانی لاپیتا، کورسویی از حیات هوش مصنوعی نهفته است، اما میازاکی فارغ از کشمکش انسان دربرابر انسان، توجه ویژهای به فضا و کالبد لاپیتا دارد. او در نماهای درون قصر، موقعیت روباتها، مدفن خاندان لاپیتا و هستههای داخلی این قصر مخاطب را با تیرگی، تاریکی، کهنه بودن و شر بودن فعلی آن آشنا میکند. اینبار او به صورت ضمنی به کشمکش انسان دربرابر فنآوری و هوش مصنوعی یا الهیاتی روی میآورد و در پشت درگیری مخاطب با شخصیتهای قهرمان و شخصیت پلید، به انتقاد از آن میپردازد. تقابلی که به پیامی اخلاقی حاوی خودکنترلی و کنشگری سبز نسبت به محیط است منتج میشود.
مکگافین لاپیتایی میازاکی
میازاکی از همان ابتدا سعی کرده است به مکگافینی که متعلق به شخصیت اول داستان است اشاره کند. باتوجه به موقعیت و حرکت دوربین در صحنههای آغازین اثر، مخاطب با کنش و واکنش دو گروهی روبرو است که برای هدف خاصی بدنبال ابزار ویژهای هستند. به تعبیری میازاکی سعی میکند از مبازره مکگافینی برای جذب مخاطب بهره ببرد و او را وادار کند که از همان ابتدا خود را به او بسپارد. با استفاده از این ابزار است که در یک صحنه و چند نما، بخش اعظمی از شخصیتهای حاضر در کل داستان شناسایی میشوند. شیتا، شخصیت اول داستان، حکم گروگانی است در دستان گروه اول که ارتش و مجموعهای وابسته به حاکمیت است. گروه دوم نیز دزدان هوایی است که خواستار دستیابی به مکگافین شخصیت اول داستان و رسیدن به گنج افسانهای لاپیتا است.
گردنبندی از سنگ مقدس لاپیتا، همان مکگافینی است که ریتم داستان را حفظ و سرعت توالی اتفاقات مدیریت میکند و حتی در نقاطی نقش امداد غیبی به خود میگیرد. میازاکی با استفاده از این ابزار، فارغ از آغاز مناسب و تدوام پیوستگی قصهگویی خود، پایانبندی را نیز برپایه آن عملی کرده است؛ که یعنی مبارزه مکگافینی از ابتدا تا انتها در قلب داستان نهفته شده و در نقطه پایان نیز رها نمیشود.
شیتا، یک فلشبک و گرهگشاییهای داستانی او
پازو بعنوان شخصیت محوری دوم داستان، وارد کشمکش شیتا و دیگران شد. باتوجه به اینکه میازاکی در کالبد او، کنشگری بسیاربالا و جسورانهای لحاظ کرده بود، به نوعی حکم زنگ خطری برای به حاشیه رفتن و سوخت شدن شخصیت اول داستان، یعنی شیتا محسوب میشد. میازاکی اینبار در دو سکانس در میانه روایت خود، سعی کرد این خطر را تاحدودی پاک کند. او با استفاده از قابلیت فلشبک، شیتا را در اولین موقعیت محوری و سرنوشتساز خود قرار داد. در سکانس مدنظر شیتا مجددا بدست ارتشیها محبوس و پازو آزاد میشود. میازاکی با به کارگیری چند نمای میانه ابتدا وضعیت حسی و بیچارگی شیتا را به رخ میکشد و در ادامه با نمای اینسرت، وارد فلشبکی میشود که مقدمهساز نقطه شکوفایی و حرکت به سمت لاپیتا و اوج قصه است. در مرور خاطرات شیتا، میازاکی از زبان مادر او، پلاتتوئیست خود را اعمال و با یادآوری دو وِرد بیداری و نابودی، تغییر ناگهانی در موقعیت شخصیت و محیط اعمال میکند.
میازاکی با تلفیق فلشبک و پلاتتوئیست، مخاطب را برای همراهی خود تا رسیدن به لاپیتا و فرجام آن حفظ میکند. در این نقطه مخاطب است که میخواهد نسبت به چند محور بیشتر درگیر شود. اول آنکه پس از بزرگنمایی رزمناو هوایی ارتش در چند نما و نبرد ربات زندهشده با ارتشیها سرانجام کنشگری شخصیت پلید با مک گافین داستان به چه صورت خواهد بود. دوم آنکه حرکت حماسی دزدان هوایی با پازو برای نجات شیتا و کنش همگانی شخصیتها برای رسیدن به نقطه مطلوب و آرمانی، میتواند نقطه نهایی شیرینی را فراهم کند.
همچنین به تعبیری میتوان به این نکته اشاره کرد که نقطه اوجی که در پایان میازاکی برای مخاطبان خود تدارک دیده بود، مدیون فلشبکی است که در میانه داستان اعمال کرده است.
لاپیتا، اولین تلاش میازاکی و تیمش در ارائه یک داستان با درونمایه نرمش بشریت درمواجهه با طبعیت و گذر از یکجانبهگرایی است. میازاکی با برجستهسازی عمق بینش و کنش شخصیتهای محوری کمسنوسال خود نسبت به شخصیت منفی، به نقد طمعورزی و یکجانبهگرایی و شرارت نفسانی میپردازد. در قصری در آسمان، کمسنوسالان منجی بشریت و بزرگسالان حریص و مالاندوز در پی تجمیع گنج افسانهای هستند. قصری در آسمان، فراتر از یک ماجراجویی ساده است. لاپیتا از دنیایی عاری از خشونتها سخن میگوید حتی اگر بنا باشد قهرمان داستان نیز جان خود را در این راه فدا میکند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: میازاکی انیمه انیمه های ژاپنی آپارات شخصیت اول داستان آرمان شهر شخصیت ها کنش گری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۰۲۵۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سکوت رژیمهای خودکامه عربی در برابر کنشگری پیرامون آرمان فلسطین
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز نوشت: برخی از دولتهای جهان عرب که در زمینه فرصتهای اقتصادی و آزادیهای سیاسی با مردمانشان همسو نیستند، مدتهاست که با افزایش نارضایتی از روابط با [رژیم]اسرائیل و حامی اصلی آن، آمریکا مواجه شده اند. اکنون جنگ غزه و همدستی دولتهای عربی با تل آویو گسست دیرین میان حاکمان و مردم را افزایش داده است.
در ادامه این گزارش آمده است: چند هفته پیش و هنگامی که صدها نفر در مرکز شهر قاهره برای تظاهرات در همبستگی با غزه تجمع کردند، ماموران امنیتی ۱۴ معترض را دستگیر کردند. در ماه اکتبر و در تظاهرات دولتی حامیان فلسطین نیز دهها نفر پس از سردادن شعارهایی در انتقاد از دولت مصر بازداشت شدند که بیش از ۵۰ نفر آنها کماکان پشت میلههای زندان هستند.
این گزارش اضافه کرده است: در مراکش نیز دهها نفر در تظاهراتهای طرفداران فلسطین تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند و یا به دلیل انتقاد از نزدیکی حکومت به [رژیم]اسرائیل در رسانههای اجتماعی بازداشت شده اند. در عربستان سعودی که به دنبال توافق عادی سازی روابط با [رژیم]اسرائیل بوده و در امارات متحده عربی که پیشتر به چنین توافقی دست یافته، مقامها آنچنان نسبت به ابراز کوچکترین مخالفتی حساسیت نشان داده اند که بسیاری از مردم وحشت دارند در مورد این موضوع صحبت کنند.
به گفته سازمان عفو بینالملل، دولت اردن که از یک سو اکثریت جمعیتش را فلسطینیان تشکیل داده و از سوی دیگر با [رژیم]اسرائیل و آمریکا همکاری نزدیک دارد، از اوایل اکتبر تاکنون دستکم یک هزار و ۵۰۰ نفر را بازداشت کرده است. این رقم شامل حدود ۵۰۰ نفری میشود که در ماه مارس و در جریان برپایی یک تظاهرات بزرگ در برابر سفارت [رژیم]اسرائیل در امان دستگیر شدند.
نیویورک تایمز در این گزارش اعلام کرد: رژیمهای خودکامه عربی که به ندرت مخالفت را تحمل میکنند، حساسیت خاصی نسبت به کنشگری پیرامون آرمان فلسطین دارند. فعالان عرب دهه هاست که مبارزه عدالت طلبانه برای فلسطینیها را به مبارزه برای حقوق و آزادیهای بیشتر در داخل کشورهایشان پیوند میدهند. برای آنها، [رژیم]اسرائیل نماد نیروهای مستبد و استعمارگری است که مانع رشد جامعه خود شده اند.
در این گزارش آمده است: در مصاحبههایی که در سراسر مصر، مراکش و کشورهای حوزه خلیج فارس - از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، عمان و کویت - انجام شد، بسیاری از شهروندان آرمان فلسطین را مبارزه عدالت طلبانه و [رژیم]اسرائیل را نماد ظلم و ستم دانسته و در برخی موارد، مراودات حاکمان خود با تل آویو را ورشکستگی اخلاقی توصیف میکنند.
نیویورک تایمز اضافه کرده است: پس از توافق بحرین، مراکش و امارات متحده عربی برای عادی سازی روابط با [رژیم]اسرائیل و گامهای همراستای عربستان، جنگ اخیر خشم مردم این کشورها را نه تنها نسبت به [رژیم]اسرائیل، بلکه علیه رهبران عرب که مایل به همکاری با آن هستند، برانگیخته است. این واقعیت که برخی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از ابزارهای اسرائیلی برای نظارت بر منتقدان خود استفاده کرده اند، این برداشت را به حقیقت نزدیکتر میسازد.
بر اساس این گزارش، بسیاری از دولتهای عربی سعی کرده اند با لفاظیهای تند در محکومیت جنگ [رژیم]اسرائیل، خشم مردم را مهار کنند. به گفته تحلیلگران، با این حال، مزایای عملی روابط با [رژیم]اسرائیل نزد این دولتها آنچنان زیاد است که از قراردادهای صلح صرف نظر نمیکنند. مصر، اولین کشور عربی که با [رژیم]اسرائیل صلح کرد، در طول سالها مبارزه مشترک با ستیزه جویان در شمال شبه جزیره سینا، یک مشارکت امنیتی تنگاتنگ با همسایه خود برقرار کرده است. مصر و [رژیم]اسرائیل همچنین برای محاصره غزه و مهار حماس همکاری کرده اند. قاهره نیز برای جلوگیری از هجوم سیل عظیم آوارگان فلسطینی از غزه به همکاری تل آویو نیاز دارد.
در این گزارش آمده است: کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، مدتهاست که ارتباطات امنیتی مخفیانه با [رژیم]اسرائیل را که ایران را بزرگترین تهدید علیه خود میداند، حفظ کرده و با بهره برداری از راهبرد "دشمنِ دشمنِ من"، راه را برای مذاکرات عادی سازی هموار کردند. انتقاد از این تدابیر نادر است چرا که بسیاری از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تمام اشکال اعتراض و سازماندهی سیاسی را ممنوع کرده اند.
بر اساس این گزارش، در گذشته، برخی از رهبران منطقه به مردم مستاصل خود اجازه میدادند تا با اقدامهای عملی در حمایت از فلسطین و مبارزه با [رژیم]اسرائیل، خشم خود را خالی کنند، اما اکنون که بسیاری از شهروندان عرب، حکومتهای خود را در رنج مردم غزه دخیل میدانند، حمایت از فلسطین با حساسیت بیشتری روبرو میشود.
منبع: ایرنا
باشگاه خبرنگاران جوان بینالملل خاورمیانه