ماجرای قتل مهرانا و مادرش سارا
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۱۳۴۱۰
به گزارش افکارنیوز،
چند ماه قبل از قتل ، شوهر مهرانا در دریا غرق شده بود و متهمان انگیزه خود را از قتل، انتقام از مرگ مرموز برادرشان عنوان کرده بودند. در این گزارش بازخوانی این پرونده را از زبان، ولی دم بخوانید.
نوزدهم بهمن ماه سال ۹۸ زمانی که محمدصدیق مودودی برای خرید بیرون از خانه رفت، تماس هایش با همسر و دختر هفده ساله اش بی پاسخ ماند و در پس بوقهای ممتد، صدای سارا و مهرانا در گوشی نپیچید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مودودی آن شب فکرش را هم نمیکرد که لحظاتی بعد با چه صحنه وحشتناکی مواجه خواهد شد. صحنه به قتل رسیدن دختر و همسرش در حالی که غرق در خون بودند.
شوهر مهرانا در دریا غرق شد
پدر مهرانا بار سنگین غم از دست دادن همه اعضای خانواده اش را به دوش میکشد. داماد او تابستان ۹۸ در دریا غرق شد و چند ماه بعد همسر و تنها دخترش به قتل رسیدند.
مودودی روایت داستان تلخ زندگی اش را از شبی آغاز میکند که برای آخرین بار دامادش را دید: «اواسط شهریور ماه سال ۹۸ بود که علی، همسر مهرانا به ما پیشنهاد داد با هم به سفر شمال برویم. علی پسرخواهر من بود که دو سال قبل از مرگش با دخترم ازدواج کرده بودند.»
پدر و مادر مهرانا قبول نمیکردند که همراه علی و مهرانا به شمال بروند، اما بالاخره مادر مهرانا با آنها همراه شد: «چهارشنبه بود که همسرم سارا، با علی و مهرانا و چند نفر دیگر از اقوام به شمال رفتند. جمعه غروب سارا به من زنگ زد و با گریه گفت که علی در دریا غرق شده و جان خودش را از دست داده است. علی و مهرانا در دریای طوفانی غرق شده بودند، اما مهرانا نجات پیدا کرد. فکر میکنم علی سکته کرده بود. چون جسد او کف آب پیدا شد. در ریه او پر از شن و ماسه شده بود.»
مهرانا بعداز مرگ شوهرش در خانه او ماند
پدر مهرانا در ادامه میگوید: «مهرانا بعد از مرگ همسرش باید هنوز در خانه او میماند تا عده اش سر برسد. همان وقت بود که به گوشمان رسید خانواده علی، همسرم و مهرانا را مقصر غرق شدن علی میدانند. میگفتند چرا بین آن همه افرادی که با هم سفر رفته بودند فقط علی غرق شد. همین کدورت باعث شده بود که سر مسائل مالی هم بحث و اختلاف ایجاد شود. علی یک تریلی داشت که برادرانش آن را فروختند. دامادم ثروت میلیاردی داشت، اما خانواده اش نمیخواستند حق و حقوق مهرانا را بدهند. میگفتند برادرمان را کشتند و حالا میخواهند مال و اموالش را بگیرند. اما داغ ما کمتر از آنها نبود. علی برایمان عزیز بود و دخترمان در اول نوجوانی بیوه شده بود.»
مهرانا و مادرش به طرز فجیعی کشته شدند
شب حادثه پدر مهرانا قبل از رفتن به خرید، مقابل خانه دخترش برادرشوهر او به نام ابراهیم را دید و با هم سلام و احوالپرسی هم کردند: «برادر علی به نام ابراهیم را دیدم و نمیدانستم که او نقشه قتل دخترم و همسرم را در سر دارد. انگار میخواست از بیرون رفتن من مطمئن شود تا نقشه اش را عملی کند. آن شب سارا وقت دکتر داشت. میخواستیم در کنار هم بستنی بخوریم و بعد او را دکتر ببرم. از مغازه سوپر مارکت با او تماس گرفتم که بپرسم چه نوع بستنی میخواهد، اما جواب نداد. وقتی به خانه مهرانا برگشتم کسی در را باز نمیکرد. به کمک یک رهگذر وارد حیاط شدم و دیدم که در ورودی هال باز بود. همین که وارد پذیرایی شدم جسد غرق در خون سارا و مهرانا را دیدم.»
مادر و دختر اهل تایباد با ضربات متعدد چاقو به سرشان به قتل رسیده بودند. پدر مهرانا در اولین تحقیقات پلیس اظهار داشت که به فرزندان خواهر خود مظنون است و به این ترتیب برادران علی مورد بازجویی قرار گرفتند.
اعتراف به قتل مهرانا و سارا
دو برادر علی لب به اعتراف گشوده و پرده از راز جنایت هولناک خود برداشتند. آنها اعتراف کردند که با همدستی یکی از دوستان خود به نام مجتبی نقشه قتل سارا و مهرانا را اجرا کرده اند.
پدر مهرانا میگوید: «متهمان اعتراف کرده اند که مجتبی با ضربات چاقو سارا و مهرانا را از پای در آورده است، اما نقشه قتل را ابراهیم، برادر علی کشیده بود. فکر میکنم انگیزه اصلی آنها اختلافات مالی بود که حق و حقوق مهرانا را ندهند. آنها شب حادثه تریلی شان را جلوی در روشن گذاشته بودند که سر و صدای مهرانا و سارا به گوش همسایهها نرسد با این وجود یکی از همسایهها میگفت که صدای جیغ مهرانا را شنیده بوده است. موقعی که آنها وارد خانه شده بودند، سارا مشغول صحبت تلفنی با دوستش بود که دوست او هم از پشت خط تلفن صدای فریاد سارا را شنیده بود و بعد یکدفعه گوشی قطع شده بود.»
پدر مهرانا از اینکه یکی از متهمین با وثیقه آزاد است گلایه دارد: «ابراهیم با وثیقه آزاد است و این موضوع من را ناراحت میکند. در این مدت خانواده خواهرم چند بار به من پیغام داده و گفته اند که پسران خواهرم را ببخشم. من فقط یک دختر داشتم و جز همسر و فرزندم کسی را در این دنیا نداشتم که آنها را هم از من گرفتند. الان نمیدانم پرونده در چه مرحلهای است. به ما میگویند دادستان شهرستان تغییر کرده و برای همین در رسیدگی به پرونده تاخیر افتاده است.»
پدر مهرانا به عنوان، ولی دم او و خواهران سارا به عنوان اولیای دم سارا، تقاضای قصاص عامل جنایت را دارند.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: قتل مهرانا دختر قتل سارا مهرانا دریا غرق شد سارا و مهرانا پدر مهرانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۱۳۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستگیری مردی که به بهانه شرکت در مراسم ترحیم مادرش به زنان تعرض میکرد
پلیس آگاهی پایتخت، در اجرای طرح مقابله با تبهکاران، مردی را دستگیر کرده که چندین شاکی زن دارد و همه آنها میگویند توسط این مرد مورد آزار و اذیت و اخاذی قرار گرفتهاند.
روزنامه ایران در خبری نوشت: رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در حاشیه اجرای طرح برخورد با سارقان زورگیر که در مقر پلیس آگاهی تهران بزرگ برگزار شد، گفت: همکاران من در پلیس آگاهی تهران بزرگ پس از چندین روز کار اطلاعاتی، موفق به شناسایی تعدادی از سارقان به عنف و قاپزن شده و در نهایت طی ۴۸ ساعت گذشته با هماهنگی مقام قضایی، ۷۴ نفر از سارقان به عنف حرفهای و قاپزن را دستگیر کردند. این افراد در بازجوییهای اولیه به سرقت بیش از ۵۰۰ دستگاه تلفن همراه اعتراف کردند. همچنین با دستگیری این افراد ۲۱ باند سرقت نیز منهدم شد.
سردار علی ولیپور گودرزی درباره اینکه آیا انتشار ویدیوهایی مانند زورگیری در بزرگراه صدر نشاندهنده افزایش جرایم خشن است یا خیر، گفت: چنین مواردی در گذشته هم وجود داشته، اما در گذشته ضریب نفوذ اینترنت به اندازه امروز نبوده است. آمارهای ما نشان میدهد که اتفاقاً در چنین سرقتهایی با کاهش روبهرو هستیم، اما انتشار گسترده ویدیو سبب میشود که افراد بیشتری از وقوع یک مورد باخبر شوند.
اخاذی با تهیه فیلم سیاهاطراف یکی از متهمان دستگیر شده که مردی است با موهای بور، چند زن ایستادهاند و داد و فریاد میکنند. آنها مدعی هستند متهم آنها را بیهوش و به آنها تعرض کرده است.
یکی از شاکیها گفت: سال گذشته، بعد از فوت مادرم، حالم خیلی بد بود. یک روز در صفحه اینستاگرام به صورت اتفاقی با صفحهای مواجه شدم که مطالب قشنگی در رابطه با مادر نوشته بود. ناخواسته با حس همدردی عکسها را لایک کردم، اما صاحب صفحه لحظاتی بعد به من پیام داد. مرد جوان مدعی بود که مادرش فوت کرده و برای آرامش او، هر هفته خیرات میدهد. مرد جوان از من خواست در مراسمی که برای آمرزش مادرش برگزار میکنند، شرکت کنم.
وی ادامه داد: با این نیت یک روز که مرد جوان میخواست به بهشت زهرا برود، با او راهی آنجا شدم. بین راه او به من آبمیوه داد و من بعد از خوردن آبمیوه بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم، متوجه شدم که مرا مورد آزار و اذیت قرار داده و از من فیلم و عکس مستهجن تهیه کرده است. بعد از آن متهم با تهدید انتشار فیلم و عکسهای مستهجن در فضای مجازی من را مجبور میکرد پول و طلاهایم را در اختیارش قرار دهم.
شاکی دیگری گفت: مرا تا یکقدمی مرگ برد. باورتان نمیشود طوری به سرم کوبید که بیهوش شدم. فقط از ترس اینکه عکسها و فیلمهایم منتشر نشود، مبالغی را که برای اخاذی خواست، به او دادم.
شاکی دیگری گفت: متهم مرا برای شرکت در مراسم سوگواری و خیریه دعوت و با آبمیوه مسموم و سپس بیهوش کرد. بعد هم مثل سایر قربانیان از من فیلم و عکس مستهجن تهیه کرد. بعد از مدتی هم با من تماس گرفت و مدعی شد دو دستیارش که زنهای رمالی بودند، پس از احضار روح و رمالی باخبر شدهاند که داخل خانهام شمش طلا دارم و از من خواست شمش را به او بدهم. شمشی در کار نبود، اما از ترس اینکه تصاویر منتشر نشود برایش شمش خریدم و به او دادم.
اما متهم منکر این اظهارات شد و گفت: من یک صفحه اینستاگرامی به نام «مادرانه» به خاطر مادر مرحومم درست کرده بودم و پستهایی در رابطه با مادر میگذاشتم. سعی میکردم با انجام کارهای خداپسندانه روح مادرم در آمرزش قرار بگیرد و هیچ جرمی هم مرتکب نشدهام.
یعنی ۵ شاکی دروغ میگویند؟
چه بگویم؟! آنها میگویند که من فریبشان دادهام و با آبمیوه و چای مسموم آنها را بیهوش کردهام و مورد آزار و اذیت قرار دادهام و برای اینکه بتوانم از آنها اخاذی کنم، فیلم هم از این صحنهها گرفتهام. اما آنها مشتری مغازه الکتریکیام هستند؛ نمیدانم چرا چنین ادعایی کردهاند.
میگویند آنها را به اطراف بهشت زهرا بردی و طلاهایشان را دزدیدهای؟
خودشان با پای خودشان بر سر مزار مادرم میآمدند، هیچ اخاذی نکردهام. خودشان پول به حسابم واریز میکردند.
اما پلیس این فیلم و عکسها را کشف کرده است؟
(سکوت متهم)
دستگیری با پابند الکترونیکی
هنگامی که پابند الکترونیکی داشته، در سرقتی شناسایی و دستگیر شده است؛ متهم ۲۴ سالهای که با سن کم سوابق زیادی در پروندهاش دارد.
سرقت با پابند؟
راستش را بخواهید دوستانم در دورهمی که داشتیم، میگفتند این پابندها کار نمیکند و پلیس نمیتواند همه را رصد کند. من هم که به سرقت اعتیاد دارم، با حرفهای آنها تشویق به سرقت شدم. با خودم گفتم اولین سرقت را امتحان میکنم. اما پابندها الکی نبود و حالا در لیست سارقانی قرار گرفتهام که با پابند سرقت میکنند و در این مورد رکورددار شدهام.
آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟
سوم عید نوروز بود و قبل از اینکه آزاد شوم، پابند به پاهایم بسته شد. من جزو سارقان گوشیقاپی بودم که ۴ سابقه کیفری داشتند و شامل قانون مجرمان پابنددار قرار میگرفتم.
کی بازداشت شدی؟
دقیقاً یک ماه بعد از آزادی، یعنی سومین روز اردیبهشت، به همراه دوستم برای گوشیقاپی وارد عمل شدم. اما همین که خواستم گوشی را سرقت کنم، پلیس رسید و در نهایت با شلیک گلوله، مأموران موفق شدند مرا دستگیر کنند.
منبع: ایران
tags # اخبار حوادث سایر اخبار آیا قدرتهای فوقبشری واقعیت دارند؟ چطور انسان به این قدرت میرسد؟ بعد از فضا چه چیزی وجود دارد، جهان کجا تمام میشود؟! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟ فضانوردان چگونه در فضا دستشویی میکنند؟ | سرنوشت مدفوع انسان در فضا چه میشود؟