Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-01@23:30:19 GMT

شاهکارهای سینمایی که از دل کتاب بیرون آمدند

تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۲۱۵۲۷

شاهکارهای سینمایی که از دل کتاب بیرون آمدند

فاطمه پاقلعه‌نژاد: سینمای ایران از سال‌های دور و از همان زمانی که هنوز با فیلم‌فارسی‌هایش شناخته‌شده و بیشتر بعد تجاری و صنعتی سینما در آن مورد توجه قرار گرفته بود تا بعد هنری آن، با اقتباس بیگانه نبود اما حالا چندسالی است که فیلمسازان سینمای ایران، به خصوص جوان‌ترها کمتر به سراغ اقتباس از آثار مشهور ادبی می‌روند و ترجیح می‌دهند فیلمنامه‌هایشان را براساس سوژه‌های ذهنی خودشان بنویسند تا اینکه نمونه‌های موفق و امتحان پس داده آثار ادبی را دستمایه ساخت فیلم خود قرار دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید برای همین است که چند سالی است بسیاری از کارشناسان فقر فیلمنامه خوب را مهمترین نقطه ضعف سینمای داستانی کشورمان می‌دانند. موضوعی که بسیاری آن را نتیجه دوری فیلمسازان ما از دنیای ادبیات می‌دانند.

شروع اقتباس‌های موفق در سینمای ایران را باید از فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی دانست. فیلمی که حاصل تعامل میان داریوش مهرجویی و غلامحسین ساعدی نویسنده کتاب «عزاداران بیل» و بست‌نشینی دوهفته‌ای آنها در مطب روانپزشکی ساعدی است.

مهرجویی که پیش از «گاو» فیلم اکشن «الماس۳۳» را ساخته بود و شکست فیلمش در اکران را به دلیل نداشتن محتوای غنی می‌دانست، پس از ساخت «گاو» و موفقیت این فیلم، در فیلم‌های بعدی‌اش بیشترین بهره را از ادبیات می‌برد، تا جایی که برخی او را پدر اقتباس سینمای ایران می‌دانند. بنابراین نمی‌توان فیلم‌های اقتباسی سینمای ایران را بدون توجه به نام داریوش مهرجویی بررسی کرد. 

اقتباس‌های مهرجویی از «گاو» تا «سنتوری»

همانطور که پیش‌تر گفته شد مهرجویی اولین کارگردان موج نوی سینمای ایران در اکثر فیلم‌هایش ارتباط نزدیکی با ادبیات داشته است. او پس از «گاو» که از به درخواست خود غلامحسین ساعدی و براساس داستان «عزاداران بیل» این نویسنده ساخته شد، «دایره مینا» را هم به کمک غلامحسین ساعدی از داستان «آشغالدونی» از مجموعه داستان «گور و گهواره» این نویسنده اقتباس کرد. البته مهرجویی در اقتباس‌هایش تنها از ادبیات ساعدی استفاده نکرده و به سراغ نویسنده‌های داخلی و خارجی دیگری هم رفته است.

او «درخت گلابی» را از کتابی به همین نام از گلی ترقی اقتباس کرد. «هامون» را براساس برداشتی آزاد از «بوف کور» صادق هدایت نوشت، «پری» را از داستان «فرانی و زویی» نوشته جی.دی. سالینجر نوشت، «سارا» را براساس «خانه عروسک» نوشته ایبسن، «مهمان مامان» را از داستانی به همین نام از کیومرث پوراحمد، «اشباح» را براساس رمان «خانه اشباح» ایبسن، «پستچی» را براساس نمایشنامه‌ای از گئورک بوخنر به نان «وویزک» نوشت. «سنتوری» یکی دیگر از فیلم‌های مهم داریوش مهرجویی هم برداشتی آزاد از کتاب معروف و پرفروش «عقاید یک دلقک» از جرج هاینریش بل است.  

ناصر تقوایی از «ناخدا خورشید» تا «دایی جان ناپلئون»

ناصر تقوایی که تحصیلکرده دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است، کار خود در سینما را با فیلمنامه‌ای اقتباس شده از یک رمان آغاز کرد. او در سال ۱۳۴۹ اولین فیلم بلندش «آرامش در حضور دیگران» را براساس داستانی به همین نام از مجموعه «واهمه‌های بی‌نام و نشان» اثر غلامحسین ساعدی ساخت.

تقوایی پس از آن سریال «دایی جان ناپلئون» را به عنوان یکی از آثار اقتباسی که وفاداری زیادی به متن دارد از رمانی به همین نام اثر ایرج پزشکزاد ساخت و در نهایت در سال ۱۳۶۵ با بازگشتی دوباره به ادبیات «ناخدا خورشید» را  براساس برداشتی آزاد از داستان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی است.

مسعود کیمیایی از «خاک» تا «داش آکل»

کیمیایی هم از جمله فیلمسازانی است که هرازگاهی برای نوشتن فیلمنامه‌هایش سری به ادبیات زده است. او که نام خود را در کنار داریوش مهرجویی به عنوان اولین فیلمسازان موج نوی سینمای ایران مطرح کرد، «داش آکل» یکی از محبوب‌ترین فیلم‌هایش را با اقتباس از داستانی به همین نام از مجموعه «سه‌ قطره خون» صادق هدایت نوشت. «غزل» فیلم دیگری از مسعود کیمیایی است که با اقتباس از داستان کوتاه «مزاحم» نوشته خوزه لوئیس بورخس ساخته شده است. یکی از پرسروصداترین اقتباس‌های مسعود کیمیایی اما «خاک» است. فیلمی که گفته می‌شود کیمیایی فیلمنامه آن را براساس «آوسنه باباسبحان» محمود دولت‌آبادی نوشته است اما این اقتباس به مذاق دولت‌آبادی خوش نیامد و داستان‌نویس کهنه‌کار ادبیات ایران آن را هرچند از لحاظ سینمایی موفق دانست اما دور از بن‌مایه اصلی داستان خودش خواند.

بهروز افخمی از «گاوخونی» تا «آذر، پرویز، شهدخت و دیگران»

بهروز افخمی کارگردان پرسروصدا و البته پرحاشیه سینمای ایران هم در کارنامه فیلمسازی‌اش دو اثر اقتباسی دارد که از مهمترین آثارش به شمار می‌روند. او در سال ۱۳۸۱ «گاوخونی» را براساس رمان «گاوخونی» نوشته جعفر مدرس صادقی نوشت و در ادامه در سال ۱۳۹۲ فیلم موفق «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را براساس رمانی به همین نام نوشته مرجان شیرمحمدی ساخت و برای آن جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه سی‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر را از آن خود کرد.

«شب‌های روشن» اقتباسی عاشقانه

نمی‌توان لیستی از فیلم‌های اقتباسی سینمای ایران تهیه کرد بدون اینکه نامی از فیلم فرزاد موتمن آورد. «شب‌های روشن» یکی از مهمترین و به عقیده برخی از کارشناسان فیلم‌های اقتباسی سینمای ایران است. فیلمی که در ابتدای راه منتقدان به آن روی خوش نشان ندادند و آن را زجرآور و کسالت‌بار خواندند اما در اکران عمومی با استقبال گسترده مخاطبان سینما روبه‌رو شد. سعید عقیقی فیلمنامه «شب‌های روشن» را براساس داستانی به همین نام از فیودور داستایوسکی نویسنده مطرح ادبیات روسیه نوشت و فرزاد موتمن در سال ۱۳۸۱ آن را جلوی دوربین برد.

از «خواهران غریب» تا «اتوبوس شب» بازی کیومرث پوراحمد با ادبیات

کیومرث پوراحمد یکی دیگر از کارگردان‌های ایرانی است که از ادبیات در آثارش بهره زیادی برده است. او که بسیاری او را با سریال «قصه‌های مجید» می‌شناسند، این مجموعه را براساس رمانی به همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته است. او در «خواهران غریب» از رمانی به همین نام نوشته اریش کنستر بهره برده و «اتوبوس شب» را براساس رمان «سی‌ونه و یک اسیر» نوشته حبیب احمدزاده ساخته است.

۲۵۸۲۵۸

کد خبر 1457062

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سینمای ایران ادبیات داریوش مهرجویی مسعود کیمیایی ناصر تقوایی داریوش مهرجویی غلامحسین ساعدی براساس رمان سینمای ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۲۱۵۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایتی از «گل آقا» نابغه تکرار نشدنی طنز ایران

خبرگزاری مهر، گروه استان ها – بهرام قربانپور: روایت گری از برخی افراد و شخصیت ها به قدری شیرین و جذاب و البته سخت است که گاهی در ادای مطلع کلام می ماند که چگونه و از چه زاویه دیدی وارد این روایت شود.

همه ما حداقل یک بار آوازه «گل آقا» به گوش ما خورده است چه آنهایی که در دوران زیستش با آن زندگی کرده اند و چه امروزی ها که با الهام گیری از نقل و قول های بزرگان از آن تصویری دلنشین و خاطره انگیز در ذهن و اندیشه خود متصورند.

«گل آقا» پدر طنز معاصر

با این نام آشنای دیروز و امروز یعنی «گل آقا» می خواهم شما را به فومن ببرم دیار بزرگان، عارفان و ادیبان؛ دیاری که در آن بهجت عارفان، شیون فومنی و کیومرث صابری فومنی رشد یافته و مایه افتخار گیلان و ایران شده اند.

نام «گل آقا» که به میان می آید به ناگاه یاد زنده یاد «کیومرث صابری فومنی» می اُفتیم؛ مردی که بعدها به عنوان پدر طنز معاصر لقب گرفت. مردی که به پیکره صنعت طنز در ایران روح و جان بخشید و به نوعی قلم، اندیشه و تراوش های فکری اش احیاگر «طنز» پس از انقلاب اسلامی شد.

اُنس گیری مردم و مسوولان با طنز «گل آقا» برخاسته از روحیه نرم، لطیف و نقادی زنده یاد کیومرث صابری فومنی بود به گونه ای که از بالاترین مقام حکمرانی کشور تا افراد معمولی جامعه با طنزهای این نابغه طنز ایران ارتباط برقرار می کردند و این ارتباط همچنان سال ها پس از مرگش ادامه دارد.

کیومرث صابری فومنی مشهور به «گل‌آقا»، ادیب و طنزپرداز معاصر، هفتم شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی در یکی از روستاهای فومن گیلان به دنیا آمد. کیومرث در همان دوران کودکی با ضایعه دردناک مرگ پدر مواجه شد و تمام ناملایمات زندگی بر دوش مادر سنگینی کرد، اما مادر به تنهایی از پس مخارج سنگین زندگی بر نیامد و برادرش در حالی که فقط ۱۵ سال داشت با کنار گذاشتن تحصیل، راهی بازار کار شد تا کمک حال مادر در تامین مخارج زندگی باشد.

«گل آقا» معلمی برای تمام نسل ها

روزهای بی پدری شیرینی های دوران کودکی و نوجوانی را از کیومرث ربود اما این حُزن بی پایان سبب نشد تا وی انگیزه اش را برای زندگی به دست باد بسپارد.

کیومرث تحصیلات ابتدایی خود را در فومن گذراند و پس از پایان تحصیلات ابتدایی به شاگردی در یک مغازه خیاطی پرداخت اما در اواخر مهر همان سال به اصرار مادر و دوستانش، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد.

در ۱۶ سالگی در امتحان ورودی دانشسرای کشاورزی ساری که از شهرستان فومن فقط یک دانش آموخته را می‌پذیرفت، قبول شد. ۲ سال در آنجا تحصیل کرد و پس از قبولی در امتحانات در ۱۸ سالگی به عنوان معلم یک دبستان روستایی به «کَسما» از توابع صومعه‌سرا رفت و یک سال در آنجا معلم بود. سال بعد از آن به دهی به نام «کوچه چال» از توابع «ماکلوان» در نزدیکی فومن منتقل شد.

او مدت یک سال، مدرسه چهار کلاسه آنجا را به تنهایی اداره می‌کرد.

کیومرث فرد بسیار زرنگ و تیزهوشی بود و مقاطع تحصیلی اش را در کمترین زمان پشت سر گذاشت؛ علاقه اش به شعر و ادبیات او را وارد فضای شاعرانگی کرد و نخستین شعرش را در اوج نوجوانی با مضمون «یتیم» سرود و در روزنامه دیواری مدرسه به چاپ رساند، تا اولین کار رسانه ای و مطبوعاتی اش را با غم و اندوه شروع کرده باشد.

«گردن شکسته فومنی» اثر ماندگار کیومرث صابری است که در نقد روزهای خفقان استبدادی طاغوت گفته شده، اثری که پای کیومرث را به «توفیق» و یا بهتر بگویم به نوشتن طنزهای سیاسی باز کرد.

مرد گیلانی که مشاور حضرت آقا شد

صابری پس از انقلاب و در زمان نخست‌وزیری شهید رجایی به مقام مشاورت فرهنگی و مطبوعاتی نخست‌وزیر منصوب شد. در زمان ریاست‌جمهوری شهید رجایی به مشاورت فرهنگی رییس جمهوری رسید و تا زمان شهادت رجایی در این مسوولیت باقی بود و هنگام ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای در همان منصب ابقا شد.

مشاغلی که صابری از بعد از انقلاب برعهده داشته است، عضو هیأت مؤسس انجمن موسیقی، مشاور وزیر مسکن و شهرسازی، مدیرکلی دفتر آموزش بازرگانی و حرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش (۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹)، تدریس در کلاس های حضوری دانشکده مکاتبه‌ای، تدریس در دانشکده روابط بین‌الملل، تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی، همکاری با معاونت امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مشاور افتخاری (۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹)، عضو منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی در کمیته نامگذاری و عضو هیأت ایرانی در کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد (دهلی نو ۱۳۶۱) تنها بخشی از مناصب سیاسی کیومرث صابری فومنی بود، مناصب و مشاغل سیاسی نمی‌توانست، صابری را راضی کند به همین علت به تدریج از مشاغل سیاسی کناره گرفت و در بُعد فرهنگی کار خود را وسعت بخشید. او که مسوولیت مجله رشد ادب فارسی را برعهده داشت، گهگاه مطالبی برای روزنامه اطلاعات می‌نوشت. سفرنامه شوروی او که بعداً با عنوان «دیدار از شوروی» به صورت کتاب منتشر شد، از این دست مطالب بود.

کیومرث صابری مدت‌ها طرح ایجاد یک ستون طنز سیاسی را در خاطر داشت. نخستین دو کلمه حرف حساب گل‌آقا، ۲۳ دی ۱۳۶۳ خورشیدی در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید. طنز سیاسی که از ۱۳۵۹ خورشیدی به این سو تعطیل شده بود با شکل‌گیری این ستون طنز، دوباره به بار نشست و جان تازه‌ای گرفت.

با گذشت مدت زمانی کوتاه از آغاز انتشار «دو کلمه حرف حساب»، صابری به عنوان مهم‌ترین منتقد حکومت در داخل کشور، مطرح شد.

قدرت قلم و جسارت صابری در بیان واقعیت‌های سیاسی و اجتماعی، موجب شده بود که او را «سوپاپ دولت» قلمداد کنند، اما صابری بدون توجه به نظرات دلسردکننده‌ای که برخی عنوان می‌کردند، به کار خود ادامه داد و ظرف مدت کوتاهی، توانست توجه بسیاری از مردم، مقامات، ادبا، نویسندگان و رسانه‌های داخلی و خارجی را به خود جلب کند.

صابری با اینکه مقام بالایی در نظام سیاسی احراز کرده بود، کار طنز سیاسی را بیشتر جدی گرفت و بدون اعتنا به سختی‌های کار به راه خود ادامه داد. پس از گذشت نزدیک به ۶ سال از انتشار نخستین

گل آقایی را جای «آقای وزیر» پذیرفت

دو کلمه حرف حساب، صابری که پیش از آن تقاضای انتشار یک هفته‌نامه جدی به نام «فصل جدید» کرده و امتیازش را نیز گرفته بود، به دلایلی از انتشار آن منصرف شد و تقاضای امتیاز هفته‌نامه طنز با نام «گل‌آقا» را کرد و توانست در آبان ۱۳۶۹ خورشیدی، نخستین شماره هفته‌نامه گل‌آقا را منتشر کند.

استقبال مردم از این مجله، غیرقابل تصور بود. تمامی نسخه‌های اولین شماره هفته‌نامه گل‌آقا در سراسر تهران ظرف کمتر از نیم‌ساعت به فروش رفت و شماره‌های سال اول گل‌آقا بعدتر در تیراژ وسیع تجدید چاپ شد.

صابری بعد از آن، امتیاز انتشار ۲ نشریه دیگر را هم گرفت. انتشار نخستین شماره ماهنامه گل‌آقا در مرداد ۱۳۷۰ خورشیدی و همچنین انتشار نخستین سالنامه گل‌آقا در اواخر همان سال، نشان داد که صابری با چنته‌ای پُر، پا به عرصه طنز کشور گذاشته است و مردم ایران نیز با استقبال کم‌نظیر خود، مشوق او در این راه شدند، علاقه مندی، توانمندی و ظرافت کیومرث در حوزه طنزنویسی سبب شد تا در این زمینه سرآمد شده و به وی لقب «پدر طنز معاصر» دهند. این بزرگمرد ادیب گیلانی به قدری در طنز غرق شده بود که به جای عنوان «آقای وزیر»، «گل آقا» را برای خودش برگزید.

واقف گیلانی طنز ایران

«رضا رفیع» طنزپرداز خوشنام کشور که سالها نزد استاد صابری شاگردی طنز را دوره کرده است، می گوید: استاد کیومرث صابری فومنی جوانی و تمام عمرش را وقف «طنز» کرد تا به حق امروز بتوانیم ایشان را پدر طنز معاصر بنامیم.

نجابت و ادب از یک سو و اتکا و ابتنای بر ادبیات از سوی دیگر به طنز گل آقا ماهیت و هویت بخشیده بود تا جایی که تمام رجال و بزرگان سیاسی و ادبی شیفته طنز فومنی شده بودند.

این طنزپرداز مطرح کشور، تولد «گل آقا» را نقطه عطفی در تاریخ طنز کشور دانست و ادامه می دهد: چاپ شماره اول «گل آقا» در ساعت اولیه غیب شد؛ استقبال از گل آقا نشان دهنده پختگی و بلوغ ادبی و فکری قلم استاد صابری بود.

رفیع، گل آقای دیروز را به مانند فضاهای طنزآلود امروز نظیر اینستاگرام تشبیه کرد و معتقد بود که مخاطب میلیونی گل آقا بیانگر جایگاه تثبیت شده آن در ادبیات فارسی است که دیگر تکرار نشد.

این طنزپرداز از آمال و آرزوهای پدر طنز معاصر می گوید: گل آقا آرزو داشت که رشته «طنز» در دانشگاه ها و مراکز آموزشی راه پیدا کند آرزویی که با خودش به بهشت زهرای تهران برد.

این طنزپرداز مطرح کشور که سال ها همکار زنده یاد صابری فومنی در هفته نامه گل آقا بود و حتی دبیری این نشریه را بر عهده داشت، تورقی به خاطراتش با «گل آقا» می کند و می گوید: در اوایل حضورم در گل آقا بود که در دفتر تحریریه نشسته بودم و نامه ای از کیومرث (مدیر مسوول) به من رسید در حال پاسخ این نامه بودم که نامه دیگری از وی برای من ارسال شد که روی آن نوشته بود «محرمانه-آقای رفیع ملاحظه کند».

نامه را باز کردم که در آن نوشته بود؛ (آقا رضا در این مجموعه دو چیز ممنوع است، یکی استفاده از روان نویس سبز مخصوص مقام شامخ مدیرمسوول گل آقا و دیگر استفاده از سرویس بهداشتی دفتر مدیرمسول).

فضای مجازی و مسیر قهقهرایی «طنز»

به گفته رفیع، طنز امروز به نسبت یک قرن گذشته پخته تر، جا افتاده تر و پیشرفته تر شده و البته با حضور فضاهای مجازی و رسانه های تصویری قالب های طنز هم دستخوش دگرگونی های عجیبی شده و رنگ و لعاب بهتری پیدا کرده است.

به اعتقاد این طنز پرداز، ایجاد بسترهای فضای مجازی موجب بالندگی طنز در بخش های مختلف شده البته نباید از آفت های سوء فضای مجازی هم به سادگی گذشت، آفت ها و آسیب هایی که اگر با مراقبت های ویژه و حساب شده همراه شود می تواند موجب شکوفایی بیشتر طنز شود.

رفیع معتقد است؛ با بروز و ظهور اینترنت و فضای مجازی دیگر گل آقای کاغذی و مطبوعاتی خواهان دو دهه گذشته را ندارد و باید گل آقا را از فضای مکتوب به جلوی دوربین ها آورد.

تغییر مولفه های رسانه ای برای گل آقا می تواند دوباره احیاگر طنز گل آقایی شود اگر چه خودِ کیومرث و یاران تحریریه گل آقا به آرامش ابدی رفتند اما می توان با برگزاری دوره های آموزشی، جشنواره های طنز نظیر «طنز پهلو» و امثال این کارهای فرهنگی و رسانه ای نسل امروز را با تفکر و اندیشه گل آقا پیوند زد.

به گفته رفیع، رهاشدگی فضای مجازی جایگاه واقعی طنز را با محتواهای هجو، بی ارزش و دور از مرزهای اخلاقی به قهقرا برده است که باید این فضا مدیریت و ساماندهی شود تا مسائلی از قبیل لودگی، پرده دری و هرزگی یا طنز به خورد مردم داده نشود.

گل آقا من را زنده کرد

«احمد عربانی» کاریکاتوریست طنز کشور که از «توفیق» تا «گل آقا» افتخار همکاری با کیومرث صابری فومنی را داشته می گوید: همکاری با گل آقا فصل تازه ای برای زندگی من بود و به نوعی با گل آقا دوباره زنده شدم.

«دو کلمه حرف حساب» صابری در روزنامه اطلاعات دنیای تازه ای را به ادبیات طنز وارد کرد و سبب رویش هایی در حوزه طنزپردازی شد و پس از آن پدیدآیی گل آقا این روند را تکمیل کرد.

این کاریکاتوریست مطرح کشور که همکاری با گل آقا را تولدی دوباره در عرصه طنز دانست و می گوید: پنجره طنز «گل آقا» هوای تازه ای به ادبیات آن دوران بخشید و نیاز مبرم و ضرورت مدار زمانه خویش بود.

به گفته عربانی، ارتباط صمیمی و نزدیک کیومرث صابری با سران عالی رتبه نظام دست ما را برای قلم فرسایی و کاریکاتوریستی آزاد کرده بود و مطالب لبه تیغی را به طنز می کشیدیم.

حُسن خلق، مهربانی، ادب و متانت گل آقا هنوز هم در خاطر «احمد عربانی» نقش بسته و پاک شدنی نیست و با شور و شوقی خاص از روزهای خوبش با استاد صابری (گل آقا) برای ما نقل می کرد که گویی همین دیروز با هم نشستند و چای میل کردند.

این کاریکاتوریست پیشکسوت کشور به نقل خاطره ای از سوژه یابی های طنز گل آقا اشاره می کند و می گوید: در یک شماره ای از نشریه موضوع راهیابی به مجلس بود (دوره چهارم مجلس)، عکس تیتر اصلی مجلس را کشیدیم و در سر در مجلس یه جاده ای طراحی کردیم که افراد با موتور گازی و ژیان وارد می شدند و از سوی دیگر تیپ اتو کشیده و با خودروی بنز و مدل بالا خارج می شدند.

جوشش استعدادی طنز با گل آقا

«سعید زینعلی زاده» طنزپرداز جوان کرمانی در وصف گل آقا می گوید؛ اگر نسل جوان اسم شناسنامه ای گل آقا به گوشش نخورده باشد حداقل نام «گل آقا» برای مردم ایران آشنا است.

شور و جوشش طنز گل آقا سبب شده تا نسل جوان دیروز و امروز با تکیه بر ادبیات غنی این شخصیت بزرگ گیلانی به سمت «طنز» سوق پیدا کنند.

«علی اکبر مدرس زاده» طنزپرداز کرجی هم می گوید: جوانان زمانه گل آقا بی دهه ۶۰ الی ۸۰ با طنز این بزرگمرد گیلانی عشق بازی می کردند.

به اعتقاد وی گل آقا خدمت بزرگی به دنیای ادبیات و طنز کشور کرد تا جایی که اکنون این ثمرات بعد گذشته این همه سال همچنان ساری و جاری است.

«فرامرز ریحان صفت» طنزپرداز گیلانی هم که خاطرات زیادی با طنزهای گل آقا دارد، می گوید: زنده یاد صابری فومنی با «گل آقا» سبک و سیاق جدیدی را وارد ادبیات طنز کرد و خالق طنزپردازی نوین شد.

کیومرث صابری فومنی یا همان گل آقای ایران زمین پس از دوره‌ای از تحمل بیماری سرطان خون در صبح ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳ خورشیدی در بیمارستان مهر تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرای پایتخت آرامید.

کد خبر 6093719

دیگر خبرها

  • کتاب بنیه فیلمساز را قوی می‌کند/ حتما به نمایشگاه کتاب تهران می‌روم
  • اهتمام نهاد کتابخانه های عمومی برای حمایت از آثار ادبیات پایداری
  • ۱۳ کتاب پرفروش شعر در نمایشگاه کتاب
  • روایتی از «گل آقا» نابغه تکرار نشدنی طنز ایران
  • بحران ادبیات داریم
  • «کلیله و دمنه» در کانون توجه نمایشگاه کتاب ابوظبی
  • سینما بدون چهره کارگر ایرانی
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
  • موزه نادر، خانه‌ای برای ادب‌ورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان