Web Analytics Made Easy - Statcounter

رویداد۲۴ پیروزی بایدن در انتخابات امریکا آینده برجام در ایران را تبدیل به موضوعی مهم‌تر از آنچه قبلاً بود، کرده است. حالا در شرایطی که چشم‌انداز بازگشت امریکا به برجام و انجام مذاکراتی احتمالی برای این کار قدری نسبت به قبل متفاوت شده، مخالفان دولت یک بار دیگر تمرکز خود را بر نفی این توافق تشدید کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هفته قبل مقامات مختلف دولتی در این باره سخن گفتند.

از جمله محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، به تحلیل شرایط احتمالی بازگشت امریکا به برجام پرداخت و البته آن را مشروط به لغو تحریم‌ها، انجام تعهدات امریکا و توقف نقض قطعنامه ۲۲۳۱ دانست. بعد از او هم رئیس جمهوری سال‌های ۹۷ تاکنون را نه تحریم، بلکه جنگ اقتصادی خواند و با توجه به پایان کار ترامپ گفت: «به سمت فضای فرصت حرکت خواهیم کرد.»
این سخنان از سوی مخالفان دولت با واکنش مواجه شد؛ از جمله یک رسانه منتقد دولت در گزارش اصلی شماره روز پنجشنبه خود دولت را متهم به «ذوق‌زدگی قابل تأمل»، «پالس ضعف و تشدید فشار به امریکا» و «۷ سال و نیم فرصت‌سوزی!» کرد.
حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، اما می‌گوید که این دست توصیه‌ها چیزی بیشتر از یک سری شعار‌های غیرواقع‌بینانه نیستند و هشدار داده که اتخاذ سیاست بر مبنای این شعار‌ها برای آینده ایران خطرناک خواهد بود.

او معتقد است که مسیر دیپلماسی با توجه به واقعیت‌های اقتصادی دنیا باید یک بار دیگر باز شود تا ایران با خروج از زیر بار تحریم‌های امریکا امکان احیای اقتصاد خود را پیدا کند.

موضعی را که دولت در قبال برجام پس از تحولات اخیر امریکا دارد چقدر به لحاظ منطقی، قابل قبول می‌دانید؟ به‌عبارتی آیا اینکه از سوی مخالفان دولت گفته می‌شود این موضعگیری‌ها ارسال پیام ضعف از سوی ایران به دولت جدید امریکا است را می‌توان یک ارزیابی واقع‌بینانه دانست یا خیر؟ وقتی از دریچه اقتصاد به موضوع نگاه می‌شود کدام دیدگاه قابلیت توجیه منطقی دارد؟

مطلب خیلی روشن است و من شخصاً کسانی را که می‌گویند دولت دارد پیام ضعف می‌فرستد نمی‌توانم درک کنم الا اینکه بگویم این‌ها می‌خواهند استفاده سیاسی از این موضوع برای مسائل داخلی داشته باشند. ایران در تمام دوران نکبت‌بار و پر از ظلم ریاست جمهوری آقای ترامپ مراقبت هوشمندانه‌ای داشت که از دو چیز حفاظت کند. یکی عزت کشور بود که دولت تحت رهنمود‌های رهبری و همراه با کلیت نظام توانست از آن حفاظت کند. در این دوره که فشار خیلی زیاد بود ایران راضی نشد در مقابل ناجوانمردی امریکایی‌ها کوچکترین عقب‌نشینی کند. هر چند حفظ این عزت هزینه هم داشت. دومین مسأله‌ای که حفاظت شد این بود که پاسخ‌های درخوری را به عهدشکنی امریکا و خروج آن‌ها از برجام و همین‌طور بی‌عملی اروپا، روسیه و چین دادیم بدون اینکه اجازه دهیم به اصل ساختار حقوقی برجام خدشه وارد شود؛ لذا ایران در این دوره به‌هیچ عنوان منفعل نبود و حتی ابتکار عمل را در جا‌هایی کاملاً در اختیار داشت؛ بنابراین من معتقدم موضعی که برخی تندرو‌ها اتخاذ می‌کنند از این لحاظ که دولت منفعل بوده، منطبق با واقعیت نیست

مسأله این است که این جریان می‌گوید چنین خوانشی با عزت ملی ما مغایرت دارد و ما در موضع متفاوتی هستیم.

من تأیید می‌کنم که ما در موضع عزت هستیم، هر چند بابت آن هزینه گزاف داده‌ایم. ما تا الان سه دسته تحریم داشتیم. دسته اول تحریم‌هایی است که بعد از قضیه سفارت امریکا در تهران شروع شد و ادامه پیدا کرد. خب آن تحریم‌ها زحماتی را ایجاد کرد، اما ایران با آن کنار آمد. دسته دوم تحریم‌های سازمان ملل بود که دولت اوباما با استفاده از اشتباهات ما در داخل توانست یک اجماع بین‌المللی برای آن ایجاد کند و منجر به اعمال تحریم‌ها ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد شد. این تجربه بسیار پر هزینه‌ای بود که با برجام متوقف شد. تحریم سوم هم تحریم‌های جدید توسط ترامپ بود.   ما باید صحنه تحولات این تحریم‌ها را دقیق‌تر ببینیم. یک مسأله‌اش اراده سیاسی بسیار جدی و قدرتمند اروپا، قدرت‌های غیر اروپایی و تقریباً کل جهان به استثنای چند کشور برای مقابله با آن بود. تبلور این اراده هم در دو رأیی بود که در شورای امنیت سازمان ملل متحد به ضرر امریکا در خصوص فعال کردن مکانیسم ماشه و تمدید تحریم‌های تسلیحاتی داده شد که هر دو تاریخی بودند. این اراده سیاسی تاریخی به نفع ایران در کنار ایستادگی و مقاومت داخلی بخشی از همان موضع عزت ماست. یعنی یک تشخص سیاسی در عرصه بین‌الملل برای ایران ایجاد کرد که متفاوت از قبل بود. اما مسأله فقط این نیست، چون این اراده سیاسی کشور‌ها در عرصه اقتصاد حتی نتوانست یک اینستکس را فعال کند یا حتی نتوانست از تأثیرات منفی در روابط اقتصادی ایران با کشور‌های دوست، همپیمان و همسایه‌اش جلوگیری کند. این دو مسأله در کنار هم یک واقعیت را می‌سازند و اگر یکی را نادیده بگیریم یعنی داریم صحنه تحولات را اشتباه می‌بینیم.   متأسفانه به‌نظر می‌رسد در ارزیابی برخی بخشی از این واقعیت‌ها اساساً نادیده گرفته می‌شوند و این خطرناک است. ما عزت خودمان را داریم، اما نباید آن را با یک سیاست شعارزده فدا کنیم و از دست بدهیم. ضمن اینکه بحث بازگشت امریکا به برجام در واقع عقب‌نشینی آنهاست که منافع این اقدام متوجه ایران خواهد شد.

بخش عمده این مباحث ناظر به موضوعات اقتصادی است و شاید بتوان گفت شکاف اصلی روایت و خوانش دو طرف از مسأله برجام به همین مسأله اقتصادی ختم می‌شود. اینکه ما می‌توانیم در تحریم رشد کنیم یا خیر؟ از همینجا است که منتقدان و مخالفان دولت می‌گویند این دولت سفره مردم را با سیاست خارجی گره زده و آن را کوچک کرده است.

ببینید درباره این بار‌ها صحبت شده و خیلی واضح است که تحریم چه به سر اقتصاد این کشور آورد. ما در تحریم شاید بتوانیم زنده بمانیم، اما قطعاً با مشکل روبرو می‌شویم. واضح است که ما بدون شریک تجاری اصلاً نمی‌توانیم اقتصاد داخلی خود را قوی کنیم، حتی اگر بحث دریافت سرمایه‌گذاری خارجی، کسب تکنولوژی و این طور چیز‌ها هم نباشد، بحث بازار که دیگر غیرقابل انکار است. ما اگر در شرایط تحریم بتوانیم بهترین تولیدات را هم داشته باشیم قرار است آن‌ها را کجا عرضه کنیم؟ صادرات ما قرار است کجا برود؟ من نمی‌دانم که آیا این دوستان اینقدر در آسایش زندگی می‌کنند یا دور از مردم هستند که نمی‌دانند تحریم با اقتصاد ما چه کرده؟ ظرف دو سال اخیر نرخ دستمزد به یک سوم قیمت‌های واقعی کاهش یافته در حالی که هزینه‌های زندگی سه برابر شده. شاید هم برخی منتقدان و مخالفان و دوستانشان خیلی اهل ریاضت باشند. بعد آمار‌ها و شاخص‌های اقتصادی ما در دوران ۹۴ تا ۹۶ هم هست و معلوم است در آن سال‌ها به کدام سمت می‌رفتیم.   الان به هر حال شرایط امریکا تغییر کرده و اتفاقاً دولت نه با موضع ضعف بلکه از یک موضع حق به جانب درباره برجام صحبت کرده است. آنجا هم نگفته که امریکا بهتر است برگردد، گفته اگر می‌خواهد برگردد باید اینطور باشد و ما طور دیگری قبول نداریم. در حقیقت آنگونه که آقای ظریف در مصاحبه خود گفته‌اند امریکایی‌ها حق شرط‌گذاری ندارند. خب این چه موضع ضعفی است؟ آن هم در شرایطی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی داخل معلوم است. تازه من این را هم بگویم که اگر بازگشت امریکا به برجام محقق شود، ما در حالت خوش‌بینانه ظرف چهار سال تازه می‌توانیم برگردیم به شرایط اقتصادی سال ۹۶، یعنی هیچ معجزه و جهش سریعی در کار نیست. این اتفاق مبارکی است، اما گشایش سریع ممکن نخواهد بود. اگر هم تعلل کنیم که وضع همین‌طور بدتر خواهد شد. همین‌قدر که کشور‌های دوست ما تا الان به ما کمک کردند، از این به بعد هم می‌کنند. تازه ما تا امروز ترامپ را داشتیم که دنیا علیه او بود، از این به بعد بایدن را داریم که می‌دانیم خیلی بهتر اجماع درست می‌کند و معنایش این است که کشور‌ها می‌توانند بیشتر به ما سخت بگیرند.

با این توصیف فکر می‌کنید مخالفان دولت تئوری قابل دفاعی دارند که بخواهند جایگزین سیاست دولت فعلی کنند؟

من اصلاً کاری به دورانی که کشور‌های دوست ما در شورای امنیت هم به ۶ قطعنامه علیه ما رأی مثبت دادند ندارم که اتفاقاً در دورانی بود که سیاست خارجی مطلوب همین مخالفان امروز دولت در کشور اجرا می‌شد. همین امروز چرا مبادلات ما با بسیاری از کشور‌ها مشکل دارد؟ بلوکه شدن منابع ارزی ما در کشور‌های دیگر چه معنایی دارد؟ بله فروش بنزین به ونزوئلا بسیار کار بزرگ و خوبی بود، اما این در حوزه اراده سیاسی معنی می‌دهد نه اقتصادی. مگر ما چقدر می‌توانیم به ونزوئلا بنزین بفروشیم تا کشور را داره کنیم؟ و چقدر از این موقعیت‌ها داریم؟

یک نکته برجسته دیگر در مواضع مخالفان دولت و از جمله گزارش اخیر برخی رسانه‌ها انتقاد آن‌ها از این موضع ظریف است که گفته بایدن و ترامپ با همدیگر تفاوت دارند. به نظر شما تلاش آن‌ها برای جا انداختن اینکه تفاوتی بین این دو نیست ناظر به چه واقعیتی است؟

خیلی ساده است؛ مثل این می‌ماند یک نفری در نظام سیاسی امریکا بگوید آقای احمدی‌نژاد و مرحوم هاشمی رفسنجانی با هم فرقی ندارند و مثل هم هستند. خب معلوم است که این حرف‌ها مبنایی ندارد. حتی اگر بایدن و ترامپ در استراتژی هم کاملاً یکی باشند، در تاکتیک زمین تا آسمان با هم فرق دارند.

اصل سؤال من به زمینه طرح این مسأله بر می‌گردد؛ شما این ارزیابی‌ای را که ترامپ و بایدن یکی هستند آیا ناشی از ضرورت رقابت‌های سیاسی داخلی برای طیف مخالف دولت می‌دانید؟

بخشی از این به نوعی از احساس و دیدگاه خاص بر می‌گردد. ببینید مثلاً طیف‌هایی نظیر اطرافیان آقای احمدی‌نژاد چطور برای رأی نیاوردن آقای ترامپ دل می‌سوزانند، اما خب بخشی هم این است که عامدانه بهتر می‌دانند این‌گونه مسائل را ببینید، یعنی به نفع‌شان است که بگویند ترامپ و بایدن یکی هستند، بعد بگویند امریکا و اروپا فرقی ندارند و همینطور همه را از یک جنس معرفی کنند. این باعث می‌شود که بتوانند برای حرفشان در داخل توجیه بیاورند. در واقع این‌گونه است که این‌ها حرفی می‌زنند بعد دنبال توجیه آن هستند که توجیه‌اش هم فقط از همین راه شدنی است. بحث انتخابات ۱۴۰۰ هم حتماً محل توجه مخالفان دولت هست.   به هر حال هنوز مسأله اصلی در این کشور اقتصاد و تحریم است و این باز هم به نظرم گفتمان محوری رقابت ۱۴۰۰ خواهد بود. برخی منتقدان می‌ترسند که اگر قبل از فروردین و یا اردیبهشت اتفاقات مثبتی در حوزه سیاست خارجی و رفع تحریم‌ها به نفع بهبود معیشت مردم بیفتد، موقعیت ۱۴۰۰ را از دست بدهند. خصوصاً اینکه با مجلس فعلی دست آن‌ها خالی شده. یعنی برای این مجلس هزار و یک نوع شعار دادند، اما تا همین جا نتیجه کار این مجلس نشان چندانی از کارآمدی و احیای امید عمومی نداشته و حتی ظرف ۶ ماه صدای بخشی از موافقان جریان اکثریت مجلس هم بلند شده. یعنی این مجلس تا همین جا بخش زیادی از شعار‌های جریان اصولگرایی را که دم از مخالفت با برجام می‌زند خنثی کرده و نشان داده هیچ آلترناتیوی بیشتر از چند شعار تکراری در اختیار ندارند. خیلی‌ها می‌پرسند مجلس این‌ها این بود، پس دولت شان چه خواهد بود؟ خب این‌ها می‌دانند این وضعیت در انتخابات بعدی قطعاً آثار منفی برای آن‌ها به دنبال خواهد داشت. کارنامه اجرایی این جریان هم در نهاد‌های مختلف، از دولت گرفته تا شهرداری مشخص است؛ بنابراین بخشی از این نوع ارزیابی‌ها نه صرفاً اشتباه تحلیلی، بلکه یک تلاش سیاسی داخلی است تا بتوانند برای گفتمان خودشان توجیه درست کنند. منبع: روزنامه ایران لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک برچسب ها: رویداد24 ، انتخابات 1400 ، جو بایدن سرگرمی

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 انتخابات 1400 جو بایدن انتخابات 1400 انتخابات آمریکا حمله آمریکا به ایران بازگشت امریکا به برجام مخالفان دولت اراده سیاسی تحریم ها کشور ها شعار ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۴۵۵۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مآخذ مالیات برعایدی سرمایه در ایران برعکس دنیاست

کارشناسان اقتصادی با تاکید بر اینکه مالیات برعایدی سرمایه در دنیا معمولا بر املاک و سهام تمرکز دارد اما در ایران بر طلا و ارز متمرکز شده است تاکید کردند با توجه به تورم، این مالیات در طی چند سال ممکن است به مالیاتی بر ثروت تبدیل شود. - اخبار اقتصادی -

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، طی سه سال گذشته موضوع مالیات‌ها به یکی از دغدغه‌های مهم فعالان اقتصادی تبدیل شد. شاید بتوان گفت که نقطه عطف این تغییر نگاه، اتصال دستگاه‌های کارتخوان به پرونده‌های مالیاتی و در مرحله بعد آغاز فرایند اصلی اجرای قانون پایانه‌های فروشگاهی و سامانه مودیان بود.

پس از این اقدامات شاهد افزایش مالیات‌های اصناف مختلف، فعالان اقتصادی و شناسایی مودیانی بودیم که تا پیش از آن پرونده مالیاتی نداشته‌اند. به عبارت دیگر به واسطه تکمیل‌تر شدن بانک‌های اطلاعاتی دست سازمان امور مالیاتی برای شناسایی درآمد افراد بازتر شده است. به واسطه همین ظرفیت نیز شاهد افزایش سهم مالیات در بودجه جاری کشور بودیم.

در کنار این موارد، سال‌ها است که موضوع افزایش پایه‌های مالیاتی مانند مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) و همچنین مالیات بر مجموع درآمد (PIT) مطرح شده است. در این بین مالیات برعایدی یکی از پربحث ترین موضوعات مالیاتی در بُعد قانون‌گذاری بوده است.

ابهامات متعددی در خصوص نرخ‌های مالیات برعایدی سرمایه، و بحث تورم‌زدایی شدن یا نشدن آن وجود دارد. بر همین اساس در میزگرد مالیاتی خبرگزاری تسنیم که با حضور علی درویشی، مدیر کل دفتر خدمات پژوهشی مرکز پژوهش های توسعه و آینده نگری، محمدرضا یزدی‌زاده اقتصاددان و یونس تیموری کارشناس مالیاتی برگزار شد، موضوع مالیات برعایدی سرمایه ابهامات و اشکالات آن مورد بررسی قرار گرفت. 

مآخذ مالیات برعایدی سرمایه در ایران برعکس دنیا است

تسنیم: یکی از نکاتی که در خصوص تصویب قوانین وجود دارد این است که در همان ابتدا الزامات لازم برای اجرای آنها در نظر گرفته نمی‌شود. به همین دلیل می‌بینیم که پس از چند سال دیگر قانون به طور کامل از موضوعیت خارج شده و باید از ابتدا اصلاح شود. با توجه به بحث‌های مختلفی که در خصوص مالیات بر عایدی سرمایه و تغییرات متعدد آن وجود دارد، به نظر شما چه اقدامی باید انجام شود تا قانون مالیات بر عایدی سرمایه نیز به همین سرنوشت دچار نشود؟

تیموری: در درجه اول باید ببینیم که هدف از اجرای مالیات برعایدی سرمایه چیست و سپس بررسی کنیم که آیا می‌تواند با این هدف موفق شود یا خیر. اگر تجربیات کشورهای دیگر در این خصوص را نگاه کنیم، هدف عایدی سرمایه، کنترل و هدایت سرمایه‌گذاری است به بخش‌های مورد نظر سیاست‌گذار است.

نرخ‌های مالیات سرمایه در دنیا معمولا برعکس نرخ‌هایی است که ما تعیین کردیم. معمولاً نرخ‌های بالاتر مالیات بر عایدی سرمایه برای بازار املاک و سهام در نظر گرفته می‌شود اما در ایران بیشتر بر روی نرخ ارز، طلا و سایر بازارهایی که این اختلال را ایجاد کردند متمرکز شده است. بنابراین هدف اصلی از مالیات بر عایدی سرمایه در کشور ما کنترل تورم است.

 

.

 

تغییر کاربری یک قانون مالیاتی؛ از مالیات بر عایدی تا مالیات بر ثروت

تیموری: اینکه چرا قوانین را تهیه و تصویب می‌کنیم اما جواب نمی‌گیریم به این علت است که ما یک الگوی موفق در کشورهای دیگر را می‌گیریم اما کارکرد دیگری برای آن در نظر می‌گیریم. ممکن است که ما بتوانیم به واسطه اعمال این مالیات تورم را به طور مقطعی کنترل کنیم اما مالیات برعایدی کارکرد اصلی خود را از دست خواهد داد.

 در حقیقت وقتی بر روی تورم مالیات می‌بندیم، این مالیات پس از بازه مشخصی به مالیات بر ثروت تبدیل می‌شود. در حقیقت شما دارایی دارید که با گذر زمان ارزش آن افزایش پیدا کرده است. اگر بر روی این دارایی مالیاتی بسته شود، در حقیقت نوعی مالیات بر ثروت دریافت شده است.

 

.

 

امکان قفل‌شدگی دارایی‌ها با اجرای مالیات برعایدی سرمایه

تیموری: با این مدلی که پیاده‌سازی مالیات برعایدی سرمایه دنبال می‌شود، احتمالاً شاهد قفل شدگی دارایی خواهیم بود. وقتی بر روی افزایش ارزش یک دارایی مالیات می‌بندیم، مالک آن تصمیم‌ می‌گیرد که دارایی خود را نگه‌دارد و این موضوع قفل‌شدگی دارایی را ایجاد می‌کند. ممکن است اثر این اتفاق بدتر از زمانی باشد که چنین مالیاتی پیاده نمی‌شود.

تغییر قانون در آینده ساده نخواهد بود

تسنیم: در ابتدا قرار بود مالیات برعایدی سرمایه در قالب لایحه از سوی دولت به مجلس ارائه شود اما پس از مدت‌ها معطلی شاهد بودیم که مجلس طرحی در این خصوص ارائه کرد. در ادامه بحث‌های مختلف کارشناسی در مورد این طرح مطرح شد. سوالی که وجود دارد این است که چرا تصویب این قانون تا این حد طولانی شده و با توجه به تغییرات متعدد چه نقاط ضعف و قوتی دارد؟

درویشی: در طرح مالیات بر عایدی سرمایه که 27 ماده دارد، به واسطه استثناعات در نظر گرفته شده کمتر به مواردی که مورد انتظار بود اصابت می‌کند. می‌گوییم افرادی که تا 4 خانه داشته باشند معاف هستند. ما جمعیتی را داریم که از داشتن مسکن استاندارد بی‌بهره هستند. در شرایط تصمیم‌گیری گفته‌ایم در قدم اول معافیت‌های بالایی را در نظر بگیریم.

باید توجه داشته باشیم که تغییر قانون به این سادگی‌ها نیست که بخواهیم مثلاً سال آینده 4 خانه را به 2 خانه کاهش دهیم.  برخی از اعداد و ارقام و استثناعات در نظر گرفته شده نیاز به تعدیل دارد. اما اصل این اقدام که دولت به سراغ یک پایه مالیاتی جدید رفته است، یک اقدام مثبت است.

 

.

 

آیا حقوق را هم تورم‌زدایی می‌کنیم؟

درویشی: باید ببینیم هدف ما از گرفتن این مالیات چه بوده است؟ وقتی از تورم‌زدایی صحبت می‌کنیم موارد دیگری نیز به وجود می‌آید. به طور مثال در بحث حقوق و دستمزد کارکنان دولت و کارگران شاهد هستیم که حقوق آنها براساس تورم افزایش پیدا نمی‌کند. مصوب می‌کنیم که حقوق 20 درصد افزایش پیدا کند اما تورم دو برابر این عدد است.

قدرت خرید روز به روز در حال کاهش است. ما هیچ‌گاه نرفتیم به این سمت که قدرت خرید کارمندان را ثابت در نظر بگیریم یا به عبارت دیگر از حقوق و دستمزد تورم‌زدایی کنیم. می‌گوییم اگر این کار را انجام دهیم تورم تشدید می‌شود اما در مقابل برای مالیات بر عایدی سرمایه می‌خواهیم این کار را انجام دهیم.

در مالیات تورم‌زدایی نداریم

درویشی: ما برای هیچ یک از انواع مالیات‌های خود چه مالیات‌های مستقیم و غیر مستقیم تورم‌زدایی نداریم. بنابراین در این مورد هم باید به قیمت اسمی اکتفا کنیم. مانند تمامی کشورهای دنیا که این قانون را دارند و تورم‌های  مشابهی نیز دارند. اگر قرار باشد تورم‌زدایی انجام شود، در دستورالعمل‌های سالانه برای دریافت مالیات دچار تفسیر خواهیم شد.

 

.

 

بی‌اثر شدن سیاست‌های پولی در تورم‌های بخشی

تسنیم: یکی از بحث‌هایی که در مورد مالیات برعایدی سرمایه به وجود آمد این بود که با وجود گستردگی معافیت‌های این قانون، برای شناسایی مشمولان، نیاز است تا کلیه اشخاص مورد شناسایی قرار بگیرند تا مشخص شود چه کسی مشمول مالیات است. بنابراین دایره افرادی که باید مورد شناسایی قرار بگیرند بسیار گسترده است. با توجه به این توضیح و شرایط اجرایی پیش رو، چه اهدافی از سوی قانون‌گذار برای مطرح کردن مالیات برعایدی در نظر گرفته شده و آیا با این شرایط می‌توان به اهداف مورد نظر دست پیدا کرد یا خیر؟

یزدی‌زاده: سیاست‌های پولی برای کنترل تورم در همه موارد کاربرد ندارند. سیاست‌های پولی برای کنترل تورم فروضی دارد که متاسفانه در ایران فراموش شده است. نرخ سود سپرده را به اسم سیاست انقباضی بالا بردند در حالی افزایش نرخ سود سپرده به معنای تقویت موتور خلق نقدینگی بانک‌ها و سیاست انبساطی است.

آن چیزی که در تئوری‌ها به عنوان سیاست انقباضی از آن یاد می‌شود، نرخ سود اوراق دولت است نه سود سپرده. حتی در بحث افزایش نرخ سود اوراق قرضه دولت شرط نداشتن کسری بودجه دولت وجود دارد. دولت نباید پول‌هایی که جمع می‌کند را خرج کند. در غیر این صورت باز هم یک سیاست انبساطی را شاهد خواهیم بود.

البته شاید این موضوع کم زیان ترین نوع سیاست انبساطی باشد به این علت که با ضریب کمتری(کمتر از دو درصد) تقاضای کل را بالا می‌برد.

 

.

 

مالیات مهم‌ترین ابزار دولت در کنترل تورم بازارهای محدود

یزدی‌زاده: موضوع دیگری که وجود دارد این است که اقتصادها عموماً با تورم بخشی مواجه هستند. بنابراین در چنین شرایطی که دولت دچار کسری بودجه است و نمی‌تواند پول‌هایی که از طریق اوراق جمع می‌کند را نگه‌دارد و برخی کالاهای اساسی نیز به کالای سرمایه‌ای تبدیل شده‌اند، تنها ابزار کارا سیاست مالی یا همان وضع مالیات است. سرمایه‌ای شدن کالاهای اساسی به معنای آن است که یک تقاضای اضافی وارد بازارهایی مانند ملک، مسکن یا خودرو شود.

وقتی مالیات وضع می‌کنید، در حال دنبال کردن اهدافی هستید. اگر رویکرد کنترل تورم بخشی را در نظر بگیریم، هدف شما این است که اگر تقاضای غیر ضروری وارد یک بخش شد و باعث متورم شدن آن شد، مالیات تقاضای ضروری را از آن جدا کند. سپس تقاضای غیر ضروری را مورد اصابت قرار دهد.

 

.

 

سرمایه داریم عقل برنامه‌ریزی نیست

یزدی‌زاده: زمانی در یک اقتصاد به ثروت‌مندترین کشور بدبخت دنیا تبدیل می‌شوید. به این معنا که برای خلاص شدن از خام فروشی به 50 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز داریم اما تنها 200 میلیارد تومان در خانه‌های خالی سرمایه داریم. در حقیقت پول داریم؛ عقل برنامه‌ریزی نداریم.

بنابراین باید از اجرای سیاست مالی چند هدف را دنبال کنیم. اول اینکه تقاضاهای اضافه‌ای که وارد بازار کالاهای ضروری شده‌اند را خارج کنیم. دوم اینکه سرمایه‌هایی که به بخش غیرمولد رفته‌اند را به سمت مولد هدایت کنیم. به عبارت دیگر باید تغییر رفتار ایجاد کنیم.

یزدی‌زاده: وقتی می‌گوییم سیاست مالی برای تغییر رفتار کل است به این معنا است که می‌خواهیم عده‌ای را از تقاضا منصرف کنیم. بر این اساس، سال 1397، اولین طرح مالیات عایدی سرمایه در وزارت اقتصاد طراحی شد. اصلاحیه قانون برای رئیس جمهور وقت ارسال شد اما ایشان موافق مالیات نبودند و به همین دلیل لایحه باقی ماند.

تصور بر این بود که در دولت جدید لایحه همان ابتدای کار به مجلس خواهد رفت. با این وجود لایحه به طور کلی از سوی دولت مطرح نشد. دولت قرار است با دید ملی لایحه بدهد اما مجلس با دید بخشی طرح می‌دهد. نتیجه می‌شود همین شیر بی‌آلایش و دمی که تحت عنوان مالیات برعایدی سرمایه تصویب شد.

 

.

 

یزدی‌زاده: در این بین عده‌ای دانشمند نیز پیدا می‌شوند که به دنبال تورم‌زدایی هستند در حالی که هیچ عنوان تورم‌زدایی در حوزه مالیات نداریم. اگر قرار باشد عایدی مورد تورم‌زدایی قرار بگیرد، مستحق ترین عایدی، عایدی ناشی از حقوق بود نه ثروت مازاد مردم. یعنی فردی که زمان و سلامت خود را می‌فروشد لیاقت تورم‌زدایی از درآمد خود را ندارد اما فردی که ثروت مازاد دارد این حق را دارد.

وقتی می‌گوییم تا چهار خانه معاف از مالیات می‌دانید معافیت به چه معنا است؟ معافیت یعنی حداقل شرایط مورد نیاز برای زندگی از نظر حاکمیت اسلامی. در دنیا می‌گویند که محل سکونت اصلی معاف از مالیات است و مازاد برآن هر چیزی که وجود دارد با دید سرمایه‌گذاری است. در نتیجه مشمول مالیات است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رکوردشکنی در فروش نفت و رشد اقتصادی بالا با تکیه بر بازطراحی تجارت انرژی در دولت سیزدهم
  • ضرورت گفتمان سازی و تبیین راهبرد جامع برای تحقق شعار سال
  • تحریم عاملی برای خودکفایی و پیش برندگی در کشور شده است
  • مآخذ مالیات برعایدی سرمایه در ایران برعکس دنیاست
  • کشتی‌گیر شیروانی مدال برنز قهرمانی کشور را کسب کرد
  • همتی: دولت ۶۰۰ هزار میلیارد پول چاپ کرده | از زمان هوخشتره تا شهریور ۱۴۰۰ بیشتر!
  • وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن می‌شود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
  • ضرر ۲ میلیارد دلاری ونزوئلا به دلیل تحریم‌ها
  • کاهش تنش‌ها در منطقه محور تماس تلفنی بورل و امیرعبداللهیان
  • حمایت از بخش خصوصی سیاست استان است