Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران؛ روزنامه ایران نوشت: پیروزی بایدن در انتخابات امریکا آینده برجام در ایران را تبدیل به موضوعی مهم‌تر از آنچه قبلاً بود، کرده است. حالا در شرایطی که چشم‌انداز بازگشت امریکا به برجام و انجام مذاکراتی احتمالی برای این کار قدری نسبت به قبل متفاوت شده، مخالفان دولت یک بار دیگر تمرکز خود را بر نفی این توافق تشدید کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هفته قبل مقامات مختلف دولتی در این باره سخن گفتند.

 از جمله محمدجواد ظریف، وزیر خارجه در گفت‌وگو با «ایران»، به تحلیل شرایط احتمالی بازگشت امریکا به برجام پرداخت و البته آن را مشروط به لغو تحریم‌ها، انجام تعهدات امریکا و توقف نقض قطعنامه 2231 دانست. بعد از او هم رئیس جمهوری سال‌های 97 تاکنون را نه تحریم، بلکه جنگ اقتصادی خواند و با توجه به پایان کار ترامپ گفت: «به سمت فضای فرصت حرکت خواهیم کرد.»

این سخنان از سوی مخالفان دولت با واکنش مواجه شد؛ از جمله یک رسانه منتقد دولت در گزارش اصلی شماره روز پنجشنبه خود دولت را متهم به «ذوق‌زدگی قابل تأمل»، «پالس ضعف و تشدید فشار به امریکا» و «7 سال و نیم فرصت‌سوزی!» کرد.

 حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب اما در گفت‌وگو با «ایران» می‌گوید که این دست توصیه‌ها چیزی بیشتر از یک سری شعارهای غیرواقع‌بینانه نیستند و هشدار داده که اتخاذ سیاست بر مبنای این شعارها برای آینده ایران خطرناک خواهد بود.

او معتقد است که مسیر دیپلماسی با توجه به واقعیت‌های اقتصادی دنیا باید یک بار دیگر باز شود تا ایران با خروج از زیر بار تحریم‌های امریکا امکان احیای اقتصاد خود را پیدا کند.

موضعی را که دولت در قبال برجام پس از تحولات اخیر امریکا دارد چقدر به لحاظ منطقی، قابل قبول می‌دانید؟ به‌عبارتی آیا اینکه از سوی مخالفان دولت گفته می‌شود این موضعگیری‌ها ارسال پیام ضعف از سوی ایران به دولت جدید امریکا است را می‌توان یک ارزیابی واقع‌بینانه دانست یا خیر؟ وقتی از دریچه اقتصاد به موضوع نگاه می‌شود کدام دیدگاه قابلیت توجیه منطقی دارد؟

مطلب خیلی روشن است و من شخصاً کسانی را که می‌گویند دولت دارد پیام ضعف می‌فرستد نمی‌توانم درک کنم الا اینکه بگویم اینها می‌خواهند استفاده سیاسی از این موضوع برای مسائل داخلی داشته باشند. ایران در تمام دوران نکبت‌بار و پر از ظلم ریاست جمهوری آقای ترامپ مراقبت هوشمندانه‌ای داشت که از دو چیز حفاظت کند. یکی عزت کشور بود که دولت تحت رهنمودهای رهبری و همراه با کلیت نظام توانست از آن حفاظت کند. در این دوره که فشار خیلی زیاد بود ایران راضی نشد در مقابل ناجوانمردی امریکایی‌ها کوچکترین عقب‌نشینی کند. هر چند حفظ این عزت هزینه هم داشت. دومین مسأله‌ای که حفاظت شد این بود که پاسخ‌های درخوری را به عهدشکنی امریکا و خروج آنها از برجام و همین‌طور بی‌عملی اروپا، روسیه و چین دادیم بدون اینکه اجازه دهیم به اصل ساختار حقوقی برجام خدشه وارد شود. لذا ایران در این دوره به‌هیچ عنوان منفعل نبود و حتی ابتکار عمل را در جاهایی کاملاً در اختیار داشت. بنابراین من معتقدم موضعی که برخی تندروها اتخاذ می‌کنند از این لحاظ که دولت منفعل بوده، منطبق با واقعیت نیست.

مسأله این است که این جریان می‌گوید چنین خوانشی با عزت ملی ما مغایرت دارد و ما در موضع متفاوتی هستیم.

من تأیید می‌کنم که ما در موضع عزت هستیم، هر چند بابت آن هزینه گزاف داده‌ایم. ما تا الان سه دسته تحریم داشتیم. دسته اول تحریم‌هایی است که بعد از قضیه سفارت امریکا در تهران شروع شد و ادامه پیدا کرد. خب آن تحریم‌ها زحماتی را ایجاد کرد اما ایران با آن کنار آمد. دسته دوم تحریم‌های سازمان ملل بود که دولت اوباما با استفاده از اشتباهات ما در داخل توانست یک اجماع بین‌المللی برای آن ایجاد کند و منجر به اعمال تحریم‌ها ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد شد. این تجربه بسیار پر هزینه‌ای بود که با برجام متوقف شد.

تحریم سوم هم تحریم‌های جدید توسط ترامپ بود. ما باید صحنه تحولات این تحریم‌ها را دقیق‌تر ببینیم. یک مسأله‌اش اراده سیاسی بسیار جدی و قدرتمند اروپا، قدرت‌های غیر اروپایی و تقریباً کل جهان به استثنای چند کشور برای مقابله با آن بود. تبلور این اراده هم در دو رأیی بود که در شورای امنیت سازمان ملل متحد به ضرر امریکا در خصوص فعال کردن مکانیسم ماشه و تمدید تحریم‌های تسلیحاتی داده شد که هر دو تاریخی بودند.

این اراده سیاسی تاریخی به نفع ایران در کنار ایستادگی و مقاومت داخلی بخشی از همان موضع عزت ماست. یعنی یک تشخیص سیاسی در عرصه بین‌الملل برای ایران ایجاد کرد که متفاوت از قبل بود. اما مسأله فقط این نیست چون این اراده سیاسی کشورها در عرصه اقتصاد حتی نتوانست یک اینستکس را فعال کند یا حتی نتوانست از تأثیرات منفی در روابط اقتصادی ایران با کشورهای دوست، همپیمان و همسایه‌اش جلوگیری کند.

 

خیلی واضح است که تحریم چه به سر اقتصاد این کشور آورد

 

این دو مسأله در کنار هم یک واقعیت را می‌سازند و اگر یکی را نادیده بگیریم یعنی داریم صحنه تحولات را اشتباه می‌بینیم. متأسفانه به‌نظر می‌رسد در ارزیابی برخی بخشی از این واقعیت‌ها اساساً نادیده گرفته می‌شوند و این خطرناک است. ما عزت خودمان را داریم اما نباید آن را با یک سیاست شعارزده فدا کنیم و از دست بدهیم. ضمن اینکه بحث بازگشت امریکا به برجام در واقع عقب‌نشینی آنهاست که منافع این اقدام متوجه ایران خواهد شد.

بخش عمده این مباحث ناظر به موضوعات اقتصادی است و شاید بتوان گفت شکاف اصلی روایت و خوانش دو طرف از مسأله برجام به همین مسأله اقتصادی ختم می‌شود. اینکه ما می‌توانیم در تحریم رشد کنیم یا خیر؟ از همینجا است که منتقدان و مخالفان دولت می‌گویند این دولت سفره مردم را با سیاست خارجی گره زده و آن را کوچک کرده است.

ببینید درباره این بارها صحبت شده و خیلی واضح است که تحریم چه به سر اقتصاد این کشور آورد. ما در تحریم شاید بتوانیم زنده بمانیم، اما قطعاً با مشکل روبرو می شویم. واضح است که ما بدون شریک تجاری اصلاً نمی‌توانیم اقتصاد داخلی خود را قوی کنیم، حتی اگر بحث دریافت سرمایه‌گذاری خارجی، کسب تکنولوژی و این طور چیزها هم نباشد، بحث بازار که دیگر غیرقابل انکار است.

ما اگر در شرایط تحریم بتوانیم بهترین تولیدات را هم داشته باشیم قرار است آنها را کجا عرضه کنیم؟ صادرات ما قرار است کجا برود؟ من نمی‌دانم که آیا این دوستان اینقدر در آسایش زندگی می‌کنند یا دور از مردم هستند که نمی‌دانند تحریم با اقتصاد ما چه کرده؟ ظرف دو سال اخیر نرخ دستمزد به یک سوم قیمت‌های واقعی کاهش یافته در حالی که هزینه‌های زندگی سه برابر شده. شاید هم برخی منتقدان و مخالفان و دوستانشان خیلی اهل ریاضت باشند.

بعد آمارها و شاخص‌های اقتصادی ما در دوران 94 تا 96 هم هست و معلوم است در آن سال‌ها به کدام سمت می‌رفتیم. الان به هر حال شرایط امریکا تغییر کرده و اتفاقاً دولت نه با موضع ضعف بلکه از یک موضع حق به جانب درباره برجام صحبت کرده است. آنجا هم نگفته که امریکا بهتر است برگردد، گفته اگر می‌خواهد برگردد باید اینطور باشد و ما طور دیگری قبول نداریم.

 

هیچ معجزه و جهش سریعی در کار نیست  

در حقیقت آنگونه که آقای ظریف در مصاحبه خود گفته‌اند امریکایی‌ها حق شرط‌گذاری ندارند. خب این چه موضع ضعفی است؟ آن هم در شرایطی که وضعیت اقتصادی و اجتماعی داخل معلوم است. تازه من این را هم بگویم که اگر بازگشت امریکا به برجام محقق شود، ما در حالت خوش‌بینانه ظرف چهار سال تازه می‌توانیم برگردیم به شرایط اقتصادی سال 96، یعنی هیچ معجزه و جهش سریعی در کار نیست. این اتفاق مبارکی است اما گشایش سریع ممکن نخواهد بود. اگر هم تعلل کنیم که وضع همین‌طور بدتر خواهد شد. همین‌قدر که کشورهای دوست ما تا الان به ما کمک کردند، از این به بعد هم می‌کنند. تازه ما تا امروز ترامپ را داشتیم که دنیا علیه او بود، از این به بعد بایدن را داریم که می‌دانیم خیلی بهتر اجماع درست می‌کند و معنایش این است که کشورها می‌توانند بیشتر به ما سخت بگیرند.

 

مگر ما چقدر می‌توانیم به ونزوئلا بنزین بفروشیم تا کشور را اداره کنیم؟ 

 

با این توصیف فکر می‌کنید مخالفان دولت تئوری قابل دفاعی دارند که بخواهند جایگزین سیاست دولت فعلی کنند؟

من اصلاً کاری به دورانی که کشورهای دوست ما در شورای امنیت هم به 6 قطعنامه علیه ما رأی مثبت دادند ندارم که اتفاقاً در دورانی بود که سیاست خارجی مطلوب همین مخالفان امروز دولت در کشور اجرا می‌شد. همین امروز چرا مبادلات ما با بسیاری از کشورها مشکل دارد؟ بلوکه شدن منابع ارزی ما در کشورهای دیگر چه معنایی دارد؟ بله فروش بنزین به ونزوئلا بسیار کار بزرگ و خوبی بود، اما این در حوزه اراده سیاسی معنی می‌دهد نه اقتصادی. مگر ما چقدر می‌توانیم به ونزوئلا بنزین بفروشیم تا کشور را اداره کنیم؟ و چقدر از این موقعیت‌ها داریم؟

یک نکته برجسته دیگر در مواضع مخالفان دولت و از جمله گزارش اخیر برخی رسانه ها انتقاد آنها از این موضع ظریف است که گفته بایدن و ترامپ با همدیگر تفاوت دارند. به نظر شما تلاش آنها برای جا انداختن اینکه تفاوتی بین این دو نیست ناظر به چه واقعیتی است؟

خیلی ساده است؛ مثل این می‌ماند یک نفری در نظام سیاسی امریکا بگوید آقای احمدی‌نژاد و مرحوم هاشمی رفسنجانی با هم فرقی ندارند و مثل هم هستند. خب معلوم است که این حرف‌ها مبنایی ندارد. حتی اگر بایدن و ترامپ در استراتژی هم کاملاً یکی باشند، در تاکتیک زمین تا آسمان با هم فرق دارند.

 اصل سؤال من به زمینه طرح این مسأله بر می‌گردد؛ شما این ارزیابی‌ای را که ترامپ و بایدن یکی هستند آیا ناشی از ضرورت رقابت‌های سیاسی داخلی برای طیف مخالف دولت می دانید؟

بخشی از این به نوعی از احساس  و دیدگاه خاص بر می‌گردد. ببینید مثلاً طیف‌هایی نظیر اطرافیان آقای احمدی‌نژاد چطور برای رأی نیاوردن آقای ترامپ دل می‌سوزانند اما خب بخشی هم این است که عامدانه بهتر می‌دانند این‌گونه مسائل را ببینید، یعنی به نفع‌شان است که بگویند ترامپ و بایدن یکی هستند، بعد بگویند امریکا و اروپا فرقی ندارند و همینطور همه را از یک جنس معرفی کنند.

این باعث می‌شود که بتوانند برای حرفشان در داخل توجیه بیاورند. در واقع این‌گونه است که اینها حرفی می‌زنند بعد دنبال توجیه آن هستند که توجیه‌اش هم فقط از همین راه شدنی است. بحث انتخابات 1400 هم حتماً محل توجه مخالفان دولت هست. به هر حال هنوز مسأله اصلی در این کشور اقتصاد و تحریم است و این باز هم به نظرم گفتمان محوری رقابت 1400 خواهد بود. برخی منتقدان می‌ترسند که اگر قبل از فروردین و یا اردیبهشت اتفاقات مثبتی در حوزه سیاست خارجی و رفع تحریم‌ها به نفع بهبود معیشت مردم بیفتد، موقعیت 1400 را از دست بدهند.

خصوصاً اینکه با مجلس فعلی دست آنها خالی شده. یعنی برای این مجلس هزار و یک نوع شعار دادند اما تا همین جا نتیجه کار این مجلس نشان چندانی از کارآمدی و احیای امید عمومی نداشته و حتی ظرف 6 ماه صدای بخشی از موافقان جریان اکثریت مجلس هم بلند شده. یعنی این مجلس تا همین جا بخش زیادی از شعارهای جریان اصولگرایی را که دم از مخالفت با برجام می‌زند خنثی کرده و نشان داده هیچ آلترناتیوی بیشتر از چند شعار تکراری در اختیار ندارند. خیلی‌ها می‌پرسند مجلس اینها این بود، پس دولت شان چه خواهد بود؟ خب اینها می‌دانند این وضعیت در انتخابات بعدی قطعاً آثار منفی برای آنها به دنبال خواهد داشت. کارنامه اجرایی این جریان هم در نهادهای مختلف، از دولت گرفته تا شهرداری مشخص است. بنابراین بخشی از این نوع ارزیابی‌ها نه صرفاً اشتباه تحلیلی، بلکه یک تلاش سیاسی داخلی است تا بتوانند برای گفتمان خودشان توجیه درست کنند.

اخبار مرتبط حسین مرعشی: خداوند متعال شر ترامپ را از سر ملت ایران کم کرد/ بایدن باید بدون قید و شرط به برجام بازگردد مرعشی: رئیس‌جمهوری در ایران موفق است که بتواند با رهبری هماهنگ باشد حسین مرعشی ادعای حمایت کارگزاران از لاریجانی را رد کرد: بهتر است که نامزد اصلاح‌طلب در صحنه باشد توصیه حسین مرعشی به مجلس یازدهم مرعشی: این مجلس بیش از اندازه یک‌دست است/ نیاز به تغییر صحنه داریم ظریف: لغو تحریم‌ها و بازگشت ایران به تعهدات زمانبر نیست/ برخی جناح های سیاسی نگران این هستند که مذاکرات الان شروع شود روحانی: شرایطی برای لغو تحریم مهیا شود از آن استفاده خواهیم کرد/ هیچکس حق فرصت‌سوزی ندارد

منبع: جماران

کلیدواژه: سهام عدالت نقل و انتقالات لیگ برتر ویروس کرونا انتخابات آمریکا حسن روحانی حسین مرعشی برجام محمدجواد ظریف تحریم های ایران سهام عدالت نقل و انتقالات لیگ برتر ویروس کرونا بازگشت امریکا به برجام مخالفان دولت اراده سیاسی حسین مرعشی تحریم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۵۲۸۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دویچه‌وله: تحریم‌ها ناکارآمد است اما غرب ناچار است تحریم کند!

شبکه رسانه‌ای دولت آلمان می‌گوید: تحریم‌ها علیه ایران و روسیه کارآمد نیستند اما غرب مجبور است تحریم کند.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: دویچه‌وله در تحلیلی که به ارزیابی تحریم‌های غرب اختصاص داشت، نوشت: ایران ۴۰ سال است که با تحریم‌های غرب زندگی می‌کند اما هرگز سرعت تحریم‌ شدنش به اندازه روسیه نبوده است. ایران می‌داند، چین می‌داند و ظاهراً دولت آمریکا هم می‌داند مبنی بر اینکه با وجود تحریم‌های موجود علیه صنعت نفت جمهوری اسلامی، نفت ایران با حجم بی‌سابقه به چین ارسال می‌شود. خاویر بلاس، ستون‌نویسی که مباحث مرتبط با انرژی و کالاها را برای بلومبرگ پوشش می‌دهد، اخیراً توضیح داد که چگونه نفت ایران به چین می‌رسد. اگر دولت چین را باور دارید، این کشور هیچ نفتی از ایران وارد نمی‌کند؛ صفر. حتی یک بشکه. در عوض، مقدار زیادی نفت خام از مالزی وارد می‌کند. به حدی که طبق داده‌های رسمی گمرک چین، این کشور به نوعی بیش از دو برابر بیشتر از تولید واقعی مالزی از آن کشور نفت می‌خرد. با تغییر نام نفت ایران، مالزی در سال گذشته پس از عربستان، روسیه و عراق به چهارمین تامین‌کننده بزرگ نفت خارجی چین تبدیل شد. سال‌هاست که ایران از امارات به عنوان مرکز دور زدن تحریم‌ها استفاده کرده است. دبی، یکی از هفت امارت امارات، دروازه ورود کالاهای ممنوعه غیر از نفت به ایران است. تهران مدت‌هاست که زنجیره‌های تامین خود را تغییر داده تا تقریبا همه چیزهایی که توسط آمریکا یا اتحادیه اروپا تحریم شده، به دست آید.

پس از تحریم‌های غرب، روسیه مجبور شد مسیرهای تجاری مشابهی ایجاد کند تا از تامین پایدار کالاهای حیاتی برای اقتصاد خود اطمینان حاصل کند. جمهوری‌های شوروی سابق در آسیای مرکزی برای دور زدن تحریم‌ها ایده‌آل بوده‌اند، زیرا کشورهایی مانند قزاقستان یا قرقیزستان بخشی از اتحادیه گمرکی با مسکو هستند. علاوه‌بر این، فواصل بسیار زیاد، کنترل تحریم‌ها را عملاً غیرممکن می‌کند؛ قزاقستان به تنهائی بیش از ۷۵۰۰ کیلومتر با روسیه مرز مشترک دارد.

به‌عنوان مثال، به‌دلیل استراتژی تحریم‌های روسیه، ارمنستان شاهد افزایش تقریباً ۱۰۰۰درصدی واردات خودروها و قطعات آلمانی در سال گذشته بود. بر اساس آخرین داده‌های ارائه‌شده توسط پایگاه داده جهانی ردیابی تحریم‌ها، روسیه تحریم‌شده‌ترین کشور جهان است. با این حال، اقتصاد روسیه سال گذشته رشد قابل‌توجهی معادل ۳.۶‌درصد را تجربه کرد و به گفته‌ وزیر دارایی، کرملین انتظار دارد که نرخ رشد در سال ۲۰۲۴ «در همان سطح» باقی بماند. صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی‌های رشد روس‌ها را تایید می‌کند و نرخ رشد تولید ناخالص‌ داخلی را ۳.۲درصد تعیین می‌کند.

تحریم‌های مالی، دسترسی بانک‌های روسیه به بازارهای مالی بین‌المللی را محدود و آنها را از سیستم بانکی مهم و حیاتیِ سوئیفت (SWIFT) که عامل انجام اکثر نقل‌وانتقالات بین‌المللی پول و اوراق بهادار است، خارج کرده‌اند. علاوه‌بر این، بانک مرکزی روسیه از دسترسی به ذخایر هنگفت خود که در کشورهای G۷ قرار دارد، محروم شده است. نکته قابل‌توجه این است که تنها تحریم‌هایی که توسط شورای امنیت سازمان اعمال می‌شوند از نظر قانونی برای همه کشورهای جهان الزام‌آور هستند. در واقع چند کشور مانند هند، برزیل و چین وجود دارند که به این تحریم‌ها پایبند نبوده‌اند.

با وجود عدم‌قابلیت اجرای کامل تحریم‌ها توسط غرب، چرا این کشورها همچنان به اعمال آنها ادامه می‌دهند؟ به گفته کریستین فون سوست، کارشناس تحریم‌ها در مؤسسه آلمان برای مطالعات جهانی و منطقه‌ای، «اگر هیچ تحریمی اعمال نمی‌شد، تقریباً مانند حمایت ضمنی ‌بود، یا انگار کسی به حمله روسیه پاسخ نمی‌دهد.»

واشنگتن قصد دارد چند بانک چینی را هدف قرار دهد تا از اعمال تحریم‌های غرب اطمینان حاصل کند. دولت جو بایدن، می‌خواهد پکن را از سیستم مالی جهانی کنار بگذارد تا جریان تامین مالی ماشین‌آلات جنگی روسیه را متوقف کند.

در اتحادیه اروپا، ژانویه سال گذشته فردی به نام دیوید اوسالیوان، فرستاده ویژه تحریم‌ها از ایرلند، برای مشارکت در تلاش‌های دیپلماتیک به منظور اجرای رژیم تحریم‌های این اتحادیه، منصوب شد. وظیفه او همچنین این است که برای مثال به کشورهای همسایه روسیه سفر کند و دولت‌های آنجا را متقاعد کند که تحریم‌ها را با جدیت بیشتری اجرا کنند. مشکل کلی این است که هم روسیه و هم ایران، راه‌هایی برای دور زدن تحریم‌ها دارند.


دیگر خبرها

  • روحانی: برجام بازدارندگی‌مان را افزایش داد | امروز دعوا بر سر ساخت مسجد است | ساکت ننشینیم، مردم را به پشتیبانی از نظام تشویق کنیم | مگر در انقلاب با زور مردم را باحجاب کردیم؟
  • رئیسی پروژه‌ای که در دولت روحانی افتتاح شده بود را دوباره افتتاح کرد!
  • روحانی: پاسخ من به شورای نگهبان به زودی منتشر می‌شود تا مردم از سطح درک اعضای این شورا از مسائل حیاتی کشور مطلع شوند!
  • افشاگری روحانی درباره دلایل ردصلاحیتش
  • کنایه حسن روحانی به جنجال ساختن مسجد در پارک قیطریه/ مگر در انقلاب کسی را به زور باحجاب کردیم؟
  • زرنگ‌بازیِ سعید آقاخانی در نون‌خ ۵ که شاید متوجهش نشده‌اید
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
  • کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاح‌طلبی نیست
  • دویچه‌وله: تحریم‌ها ناکارآمد است اما غرب ناچار است تحریم کند!
  • نگاهی به تمام جنجال‌های کریمی قدوسی | گاف تاریخی نماینده مشهد چه بود؟