درمان دست خود مردم است
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۶۹۲۱۴
برای رفتن بهسمت حقیقت باید ابتدا وضعیت را خوب مشاهده کرد، پرسشهای خوبی طرح کرد و سپس بهدنبال راهحل بود. حسن نراقی با اینکه همواره بهسمت این راهحلها می رفت، فروتنانه می گفت: درمان در دست خود مردم است.
عرصه «جامعه شناسی مردم مدار» دو زیرمجموعه دارد: نخست آنکه، جامعهشناس مردم مدار، بینش، دانش و روش جامعه شناسی را با خود از دانشگاه بیرون میآورد و در کنار جنبش ها و گروه های اجتماعی وارد فعالیت میشود و کمک می کند کسانی که در این عرصه برای بهبود اجتماعی و اقتصادی زندگی خود فعالیت میکنند، کارشان را با استفاده از بینش و روش های جامعه شناسانه و دانش جامعه شناسی بهتر پیش ببرند تا حوزه عمومی و جامعه مدنی تواناتر شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جامعه شناسان حرفهای، سیاستگذار، مردم مدار یا انتقادی چاپ و تجدید چاپ شد. کار او زیرمجموعه جامعه شناسی مردم مدار است که در حقیقت به مسائل شهروندان می پردازد و سعی می کند که با طرح پرسش هایی آن مسائل را روشنتر کند و درباره مسائل روز صحبت کند. کاری که حسن نراقی انجام دادند، عبارت بود از پرسشگری و پرسشگرانه زیستن و طرح پرسشهای اصولی درباره مسائل شهروندان در یک دوره معین تاریخی. ایشان همه چیز را تعمیم می دهند و نمونه مثالی برای تاریخ ما می سازند. اگر دقیق تر و با جزئیات بیشتری کتاب او را مطالعه و عبارت های آن را کند و کاو کنیم، در واقع در یک دوره معینی بین سالهای 1360 تا 1380 او ویژگی های جامعه ایرانی را تفکیک کرده و این نمونه های مثالی را ساخت. برای این شکل بازنمایی حسن نراقی هم در جامعه شناسی جایگاه ویژه ای دارد.
زنده یاد دکتر صدیقی، بنیانگذار جامعهشناسی در ایران، درسی بهنام «اجتماعیات در ادبیات فارسی» داشتند که هر کدام از این نمونه های مثالی را به دانشجویان بهعنوان تکلیف می دادند تا در ادبیات جست وجو کنند و ریشه های آن را در تاریخ بیابند.
در واقع حسن نراقی با نگارش کتاب «جامعهشناسی خودمانی» چنین پیامی به شهروندان داده است که نخست پرسشگر باشیم و سپس پاسخ را ابتدا در خود و بعد در پیرامون خود جست وجو کنیم. این کار با این هدف انجام میشد که به سمت حقیقت حرکت کنیم همانگونه کاری که حسن نراقی در روزگار مدرنتر انجام داد، همان قدمِ نخستی است که واتسلاف هاول و تیمشان انجام دادند و در کتاب «قدرت بیقدرتان» به فارسی ترجمه شده است. مرحوم نراقی همواره می گفت: درمان در دست خود
مردم است.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: حسن نراقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۶۹۲۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«بی حجابی» گرهای که با دست باز میشود
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مصطفی خدابخشی- طی روزهای اخیر موضوع حجاب وعفاف به عنوان یک موضوع مهم فرهنگی یکبار دیگر با اجرای «طرح نور» از سوی فراجا و با نزدیک شدن به نهایی شدن لایحه حجاب در مجلس شورای اسلامی محور توجه قشر گسترده ای از مردم جامعه قرار گرفته است.
طرحی که به دلیل نبود برنامه ریزی مدون و انجام وظیفه از سوی دستگاه ها، سازمان ها و نهادها در حوزه عفاف و حجاب پس از حدود 20 ماه کش و قوس فراوان در بین ارکان مختلف تصمیم گیر فرهنگی کلان جامعه یکبار دیگر با تغییر نام از سوی نیروی انتظامی به مرحله اجرا گذاشته شده تا این نیرو به تنهایی در این میدان خطیر بار سنگین بر زمین مانده دیگر نهادها را به دوش بکشید، شاید که در قبل آن اوضاع آشفته نوع پوشش در جامعه سامانی یابد.
طی ماه های گذشته موضوع حجاب و نمایش نسخه جدیدی از آن که سنخیتی با جامعه اسلامی ایرانی ندارد ابعادی فراتر از حوزه فرهنگ به خود گرفته تا شیطنت رسانه ای آن را به نماد و رویکردی سیاسی امنیتی برای رویا رویی با نظام اسلامی مبدل سازد. یقینا شرایط ایجاد شده در مقوله حجاب در این روزهای جامعه زائیده یک رویداد و یا مولفه ای تک بعدی نیست بلکه باید آن را معلولی از مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دانست که با چاشنی فتنه انگیزی به صورت گسترده جامعه را به سه بخش درگیر، همسو و ضد تبدیل کرده است.
بر این اساس و باتوجه به قرار دادن پازل های شکل گیری این رویداد فرهنگی و اجتماعی که ردپای برنامه ریزانی غربی در آن به راحتی مشهود است باید کشف حجاب را جز در مواردی معدود که ناشی از کم دانشی و عدم برخورداری از تحلیل درست است، آن را شعاری بصری بر علیه نظام حاکمه دانست. برهمین اساس رویا رویی با آن نیاز به دست فرمانی جدید دارد، دست فرمانی که بتواند این حرام شرعی و حرام سیاسی که به چالش مهم ماه های گذشته کشور مبدل شده است را مدیریت و سلامت بصری را به جامعه ارائه کند.
حال سوال اینجاست آیا با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه باید چشم بر مقوله عفاف و حجاب بست؟ آیا می توان به بهانه حفظ وحدت و انسجام اجتماعی، انسجام دینی را نا دیده گرفت؟ پاسخ به این سوال را می توان در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی یافت به گونه ای که ایشان حجاب را مولفه سوم مورد نیاز جامعه امروز بعد از موضوعات اقتصادی و منطقه ای دانسته اند. بر این اساس حجاب را باید نقطه مرکزی حکمرانی فرهنگی و نمادی از فرهنگ دیرینه مردم ایران زمین در نظام و ساختاری دینی در طول تاریخ دانست که بن مایه آن شکل دهنده ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت بهتر چشم پوششی بر این واقعیت یعنی رسیدن به نقطه پایان حکمرانی فرهنگی در ایران.
یعنی همان چیز که دشمن طی سال ها برای آن برنامه ریزی کرده و رویای شیرین آن را برای خود تصویر کرده است. رویایی که می توان آن را با اطلاع رسانی صحیح و استفاده نو آورانه از ابزارهای رسانه ای و با افزایش سطح آگاهی مردم از این فرایند به سراب تبدیل کرد.
عبور از این میدان پر مخاطره نیاز به نقشه عملیاتی دارد. متاسفانه در فرایند روایت میدان آنچنان که باید و شاید نتوانسته ایم میدان داری کنیم و عملا میدان در این بخش به شهروند خبرنگاران ضد امنیتی واگذار شده که سازنده خوراک خبری برای رسانه های معاند هستند. کسانی که به صورت عمده نقش موثری در مخالف سازی مردم با مقاله حجاب دارند اما کمتر دیده می شوند. حال باید در این میدان فرهنگی به بحث رسانه توجه ویژه ای شود تا حجاب به عنوان یک حکم شرعی در جامعه باز تعریف و مردم بر لزوم رعایت حدود آن آگاهی یابند. تحقق این مهم میسر نخواهد بود جز افزایش سواد رسانه ای مردم و استفاده درست دستگاه های تبلیغاتی از رسانه. این یعنی استفاده از ابزار فرهنگی برای یک رویداد یا تهاجمی فرهنگی.
یقینا موضوع حجاب در کشور ما کلاف سر در گم و غیر قابل حل نیست و هم زمان با یافتن سر رشته آن می توان امید به باز کردن گره آن داشت. گره ای که می شود آن را با دست باز کرد و نه با دندان. یقینا میدان مبارزه فرهنگی نیازمند نقشه عملیات فرهنگی است و در آن ترازوی رویکردهای ایجابی می بایست بر رویکردهای سلبی سنگینی کند چیزی که امروز برعکس شده و همین عامل باعث شکل گیری تقابلی جدید با حجاب خواهد شد.
انتهای پیام/