مهاجری: هرکسی میخواهد با آمریکا مذاکره کند، شفاف باشد
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۷۳۰۲۵
جماران: محمد مهاجری، در خصوص مطلب اخیر روزنامه کیهان مبنی بر اینکه «در صورت مذاکره ایران با آمریکا چین و روسیه سردرگم میشوند»، اظهار داشت: مدتی است که بحثی در فضای دیپلماسی کشور مبنی بر نگاه به شرق مطرح هست. منظورشان بیشتر روسیه و چین است و گاهی هند را هم اضافه میکنند و میگویند اینها میتوانند شرکای تجاری خیلی خوبی باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برخی فکر میکنند که ما باید تمام منافع اقتصادی و سیاسی خودمان را در نگاه به چین و روسیه جست و جو کنیم
این فعال رسانهای اصولگرا افزود: برخی از افراد و گروههای سیاسی فکر میکنند که ما باید تمام منافع اقتصادی و سیاسی خودمان را در نگاه به چین و روسیه جست و جو کنیم. نکته این است که وقتی ما میخواهیم سیاست «نه شرقی، نه غربی» را داشته باشیم، به همان اندازه که نباید برای خودمان وابستگی به غرب ایجاد کنیم، وابستگی به شرق هم قاعدتا باید امر مذمومی باشد. اما برخی معتقدند که غربیها خیلی به ما نامردی کرده اند و مثلا چینیها چنین کاری را نکرده اند؛ حال آنکه واقعا این طور نیست که چینیها همیشه حامی ما بوده باشند.
ملاک رابطه خارجی برای هر کشوری منافع ملی خودش است
وی تأکید کرد: ملاک رابطه خارجی برای هر کشوری منافع ملی خودش است. چین، روسیه، آمریکا و اروپا همه به دنبال منافع ملی خودشان هستند. خود ما هم با هر کشوری که رابطه برقرار میکنیم حتما منافع ملی خودمان را مبنا قرار میدهیم. اگر امروزه ما معتقدیم باید با داعش خارج از مرزهایمان بجنگیم به خاطر این است که منافع ملی ما اقتضا میکند و اتفاقا درست هم هست.
مهاجری ادامه داد: ممکن است گاهی منافع ملی کشوری با اصول بین الملل مغایرت داشته باشد. مثلا آمریکاییها برای منافع ملی خودشان از روشهای غیر قانونی استفاده و لشکرکشی و یا تحریم میکنند. ولی به هر حال اگر ما را تحریم میکنند حرفشان این است که به خاطر منافع ملی خودشان دارند این کار را انجام میدهند. حتی اگر آمریکاییها به فکر برخی از کشورهای منطقه باشند و به خاطر آنها هم ما را تحریم کنند، به خاطر این است که عمق استراتژیک منافعشان را در برخی از کشورهای عرب منطقه جست و جو میکنند.
برخی سیاسیون فکر میکنند، چون آمریکا دشمن است، حتما چین دوست است
وی گفت: به نظر من برخی از سیاسیون هنوز این را فهم نکرده اند و فکر میکنند، چون آمریکا دشمن است، حتما چین دوست است. این طور نیست؛ اگر به بعضی از فرآیندهای اقتصادی و سیاسی مراجعه کنیم میبینیم که اتفاقا روسیه و چین هم در بدترین شرایطی که ما قرار داشتیم قطعنامههای سازمان ملل را به نفع آمریکا رأی دادند و اصلا ملاحظه ما را نکردند. به همین دلایل روی آوردن به شرق، به معنای اینکه همه منافع ملی خودمان را در آنجا خلاصه کنیم، همان اندازه احمقانه است که منافع ملی را در نگاه به غرب بدانیم.
آقای روحانی در طول سال ۹۹ از همه اصولگراها ضدغربیتر حرف زده است
این فعال رسانهای اصولگرا یادآور شد: آقای روحانی در طول سال ۹۹ از همه اصولگراها ضدغربیتر حرف زده است. سخنرانی هفته قبل ایشان و در آستانه انتخابات آمریکا و جاهای دیگر را نگاه کنید. آقای روحانی در شعارهای ضد آمریکایی گوی سبقت را از همه اصولگراها برده است. اما اصولگراها هیچ وقت گوششان بدهکار این شعارها نبوده و فقط اگر جایی آقای روحانی گفته اگر آمریکا بخواهد به برجام برگردد ما هم با پنج به علاوه یک مذاکره میکنیم را میبینند. اتفاقا شعارهای ضد آمریکایی آقای روحانی که ممکن است موجب گلایه بعضی از اصلاح طلبان هم شده باشد، خیلی هم تند بوده است.
وی تأکید کرد: جریانهای سیاسی کشور ما دنبال قدرت هستند و برای کسب قدرت هر کاری میکنند. من به اصلاح طلبان کاری ندارم؛ چون وابستگی فکری و سیاسی به آنها ندارم. اما در مورد اصولگرایان فکر میکنم که آنها در جاهایی به مراتب بیشتر از اصلاح طلبان به دنبال قدرت هستند؛ و گاهی به حذف رقیب، هتک حرمت، بی ادبی و مهمتر از همه دروغ گفتن هم روی آورده اند.
مهاجری افزود: وقتی که ترامپ کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا میشود به عنوان قاتل سردار سلیمانی منفور مردم ایران است، اما میبینیم بخشی از جناح اصولگرا اصلا به این نکته توجه نمیکنند و هنوز هم دوست دارند ترامپ بر سر کار بیاید. حداقل آنقدر غیرت نداریم که بگوییم اگر قاتل سردار سلیمانی کنار میرود، هرکس دیگری هم جای او بیاید ابراز خوشحالی کنیم. دلیلش این بود که فکر میکردند اگر حزب دموکرات در آمریکا روی کار بیاید ممکن است در داخل کشور یک فضای سیاسی به وجود بیاید که اصلاح طلبان در وضعیت بهتری قرار بگیرند.
وی تصریح کرد:، چون دولت اوباما برجام را امضا کرد، بخشی از اصولگرایان معتقدند ممکن است دموکراتها همان کار را انجام بدهند و یک گشایش اقتصادی در جامعه ایجاد شود. من کاری به درست یا غلط بودن این گزاره ندارم. به نظر من اهمیت آنجا نیست. اهمیت اینجا است که بخش تندروی جناح اصولگرا احساس کرد ممکن است همه کاندیداهای تندرویی که دارد ببازند و به همین دلیل شروع کرد به بیان این ادعا که دولت غرب گرا است و میخواهد با غرب مذاکره کند. من شخصا مذاکره را نه مثبت و نه منفی میدانم. از نظر من منافع ملی اولویت دارد و هرکسی میخواهد از منافع ملی دفاع کند فرقی ندارد که اصلاح طلب و یا اصولگرا باشد.
هرکسی میخواهد مذاکره کند و یا رابطه برقرار کند باید شفاف باشد
مهاجری با اشاره به اینکه امروزه وضعیت اقتصادی کشور ما برای مردم عزت آور نیست، یادآور شد: در وضعیت بیماری کرونا، بی پولی دولت و کاهش سطح درآمد و نابودشدن بسیاری از مشاغل قرار داریم و بخش اعظم این اتفاقات نتیجه تحریم هاست. هرکسی راهی برای خروج از تحریمها پیدا کند، به معنای عزت آفرینی برای جامعه است. دوستان اصولگرای ما میخواهند این عزت توسط جناح رقیب ایجاد نشود وگرنه خودشان اصلا مخالف چنین چیزهایی نیستند.
وی افزود: من در توئیتی به شورای عالی امنیت ملی هشدار دادم که مواظب باشید بعضی از آدمهایی که ژست ضد آمریکایی میگیرند یواشکی با آمریکاییها نبندند. هرکسی میخواهد مذاکره کند و یا رابطه برقرار کند باید شفاف باشد.
این فعال سیاسی اصولگرا اظهار داشت: اصولگرایان دچار یک توهم هستند و فکر میکنند شرقیها میتوانند منافع ما را تأمین کند. اگر کدخدای ده بالا بد است، کدخدای ده پایین هم بد است. اگر بد است که آمریکاییها کدخدا هستند، چینیها هم به عنوان کدخدای ده پایین بد هستند. اصولگرایان این توهم را دارند که شرق امپریالیسم نیست؛ در حالی که اصلا این طور نیست. دست کم این است که امپریالیسم غرب شفاف است و امپریالیسم شرق تصمیماتش را در پستو میگیرد. ما باید در تعامل با دنیا حق مان را بگیریم.
وی در پایان گفت: هنر دیپلماسی و روابط بین الملل ما این است که در دعوای بین شرق و غرب و دعوایی که در داخل خود آمریکا وجود دارد، منافع ملی خودمان را ببینیم و بر اساس آن تصمیم بگیریم.
منبع: فردا
کلیدواژه: مهاجری آمریکا چین مذاکره با آمریکا هرکسی می خواهد آمریکایی ها آقای روحانی اصلاح طلبان فکر می کنند اصولگرا ها منافع ملی چینی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۷۳۰۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهاجری خطاب به ذوالنور: از رئیسی حسابکشی کنید
به گزراش «تابناک»، محمد مهاجری در روزنامه اعتماد نوشت: آقای ذوالنور به افول جایگاه مجلس اشاره کرده و به عنوان نمونه، دخالتهای بیرونی در قانونگذاری را برشمرده است. با اینکه طبق قانون اساسی، قانونگذاری منحصرا در اختیار مجلس قرار دارد، اما سالهای زیادی است که نهادهایی همچون شورای انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و... دستورالعملهایی را ابلاغ میکنند که در حکم قوانین لازمالاجراست. آقای ذوالنور نخستین چهره سیاسی نیست که چنین انتقادی را بیان میکند. پیش از او نمایندگان دورههای قبل مجلس - به خصوص آقای علی مطهری - بارها این موضوع را گفتهاند، اما دوستان اصولگرا همچون جناب ذوالنور حاضر به پشتیبانی از این ایده نشدند.
جای این پرسش جدی وجود دارد که چرا چنین جراتی وجود دارد که جایگاه مجلس نادیده گرفته شود و شعار در راس امور بودن آن عملیاتی نشود؟ بگذارید از همین انتخابات اخیر مجلس در اسفند ۱۴۰۲ شروع کنیم. متاسفانه فرآیندی که از ماهها قبل آغاز شد و مجلس یازدهم هم با اصلاح قانون انتخابات به آن کمک کرد، شرایطی را به وجود آورد که مجلس دوازدهم از هماکنون با شائبه ناکارآمدی مواجه شود.
بخش بزرگی از نمایندگان مجلس یازدهم که شاید آقای ذوالنور هم جزو آنها باشد مدتی قبل از انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم از آقای رییسی دعوت کردند وارد میدان رقابت ریاستجمهوری شود. این اقدام اگر در قالب یک فعالیت تعریف شده حزبی صورت میگرفت کاملا قابل دفاع بود، زیرا وقتی یک حزب سیاسی از کاندیدایی حمایت میکند مسوولیت اقدام خود را هم میپذیرد. اما اقدام فردی نمایندگان مجلس یازدهم معنای اقدام حزبی نداشت، بلکه نمایندگان استقلال خود را به حراج گذاشتند و عملا چک سفید امضا به رییس دولت دادند و به همین دلیل همه نمایندگانی که آن نامه را امضا کردند، باید در برابر ناکارآمدی دولت سیزدهم پاسخگو باشند. انتخابات مجلس دوازدهم متاسفانه با مشارکت کم صورت گرفت و آرای نمایندگان نیز بسیار پایین بود و از جمله در تهران، نفر اول کمی بیش از ۵۰۰ هزار رای (معادل ۵ درصد رای واجدان شرایط شرکت در انتخابات) کسب کرد. در اکثر حوزههای انتخابیه نیز افراد منتخب کمی بیش از ۲۰ درصد آرا را به خود اختصاص دادهاند.
حتما آقای ذوالنور توجه دارند که هر چه پایگاه مردمی مجلس (و البته ریاستجمهوری) ضعیفتر باشد، نهادهای دیگر حاکمیت تلاش میکنند نقش آن را در مقدرات کشور کمرنگ کنند. مجلس دوازدهم علاوه بر ضعف پیش گفته، به مدد شورای محترم نگهبان از چهرههای خاصی برخوردار شده که برخی از آنها به تنهایی قادر به نابودی حیثیت کل مجلس هستند.
جای شکرش باقی است که یکی از این افراد با تذکر رهبر معظم انقلاب، دستکم تا اطلاع ثانوی از تنشزایی و پرخاشجویی فاصله گرفت، اما باید منتظر ماند و با آغاز مجلس جدید، فصل تازهای از هنرنمایی این گروه را به تماشا نشست. دقیقا آنچه را آقای ذوالنور از بابت پایین آمدن شأن مجلس نگرانش است، همان چیزی است که خود او حتی اگر در ایجادش موثر نبوده، در برابر آن سکوت تاییدآمیز داشته است.
با این همه اگر بخواهیم خوشبینانه به آسیبشناسی نماینده محترم قم بنگریم و فرض کنیم که او با این نگاه به دنبال اصلاح مجلس است، گریزی نیست جز اینکه امیدوار باشیم همین مجلس ضعیف کم رای، نقایص خود را با عملکرد مثبت جبران کند. حسابکشی جدی و دقیق از دولت، نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی و برخورد بدون رودربایستی با وزرای ضعیف و شخص رییسجمهور و نیز آتش نزدن قراردادهای بینالمللی (که حتما جناب ذوالنور آن را به یاد دارد!) میتواند کفارهای برای جبران اشتباهات گذشته باشد. امید که آقای ذوالنور - که از الان در قامت کاندیدای ریاست مجلس- سخن میگوید، حتی اگر به چنین منصبی هم نرسید، در رفع آسیبی که آن را فهم کرده است، برآید.