خوشبینی به پیروزی بایدن ادامه دارد؟
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۸۶۲۶۲
به گزارش اقتصادآنلاین، فریال مستوفی نایبرئیس کمیسیون سرمایهگذاری اتاق تهران در دنیای اقتصاد نوشت: یکی از کلیدیترین پرسشهایی که در شرایط فعلی وجود دارد این است که بعد از انتخاب جو بایدن برای ریاستجمهوری آمریکا، چشمانداز آینده اقتصاد ایران چگونه ترسیم خواهد شد؟
بهطور کلی مشکلات اقتصادی ایران بهدلیل عدم تفکیک سیاست داخلی و سیاست خارجی از یکدیگر است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ضعف اقتصادی درکشور ما لایههای مختلفی دارد. اولین مشکل، مشکل ساختاری است و آن هم بهدلیل این است که اقتصاد ما همیشه وابسته بهنفت بوده است حتی در بخش صنعتی، صنایع بزرگ از جمله خودرو و پتروشیمی وابسته به پول نفت بوده و برای سرپا نگه داشتن، دولت با تمهیدات اشتباه از طریق تزریق بودجه نفت به آنها، از این صنایع حمایت کرده و میکند. حمایتی که هیچ توجیهی نداشته و نتیجه آن بحرانهایی است که در بازار خودروی ایران شاهد آن بودهایم. قیمتهای نجومی خودروی داخلی به خوبی نمایانگر حمایت غیرمنطقی از این صنعت است. این درحالی است که اگر به سابقه خودروسازی کرهجنوبی (کشوری که همزمان با ایران شروع به راهاندازی صنعت خودرو کرده است) نگاه کنیم، درمییابیم که چقدر بین سیاستهای ما و سیاستهای کرهجنوبی که هم اکنون یکی از قطبهای خودروسازی است، فاصله هست.
مشکل دوم مربوط به مسائل سیستم بانکی و نقش بانکمرکزی درخصوص اعمال نفوذ برتنظیم بازار است. معمولا بانکمرکزی در همه جای دنیا مستقل است، ولی در ایران متاسفانه چنین استقلالی وجود نداشته و ندارد و تصمیمگیری بانکمرکزی متاثر از سیستم دولتی است به نحوی که امروز بانکمرکزی به مثابه یک بدنه دولتی در کشور درحال فعالیت است. سومین مشکل موضوع کنترل اقتصاد توسط نهادهای خصولتی است که سهم عمدهای از اقتصاد ایران را شامل میشوند.
نکته بعدی بحث تحریمهاست. درست است که فضای امید بعد از برجام بر کشور حاکم شد، ولی متاسفانه این امیدها موقت بود و دیری نپایید که با برقراری مجدد تحریمها، اوضاع به گذشته بازگشت.
مطلب دیگر که بهنظر من از هر عامل دیگری مهمتر است، ضعف مدیریت، فساد مالی و نبود شفافیت در اقتصاد کشور است. اگر بهدلایل موفقیت امروزی سنگاپور نگاه کنیم سه عامل بسیار مهم سبب رسیدن سنگاپور به جایگاه اقتصادی فعلی است: ۱- حکمرانی اقتصادی براساس شایستهسالاری ۲- ایجاد شفافیت در بدنه دولت ۳- تعیین مجازاتهای سنگین برای مقامات مسوول و اعمال نظارت صحیح بر شیوه اجرای سیاستهای کلان.
بنا بر آنچه گفته شد، معتقد هستم که مسائل داخلی که ایران با آن دست به گریبان است به مراتب بیشتر و حادتر از تحریمهای بینالمللی است. تاثیر سوءمدیریت، فساد و عدم شفافیت و سایر مسائل داخلی، اثر هر سیاستگذاری مثبتی را از بین میبرد و چنانچه حتی تحریمهای بینالمللی نیز برداشته شوند، مادامی که نتوانیم سیاستهای داخلی کشور را سر و سامان دهیم، در دنیای تجارت بینالمللی جایگاهی نخواهیم داشت
موضوع مهم دیگر این است که در صورتی که بخواهیم با دنیای بینالمللی مراوده داشته باشیم، باید ادبیات معمول بینالمللی را در سیاستهای داخلی خود اعمال و اجرا کنیم. از مهمترین نکات قابلتوجه در این خصوص تصویب FATF است. پیوستن به سایر کنوانسیونهای بینالملل یکی دیگر از این الزامات است.
درخصوص این سوال که چه تغییراتی و در چه بخشهایی باید داد، باید موارد زیر را مدنظر قرار داد:
من همیشه در نشستهای داخلی و بینالمللی بر مهیاسازی بسترها تاکید داشته و دارم. متاسفانه در بسیاری از جوانب آمادهسازی نشده است. یکی از این حوزهها، نحوه مراودات با سرمایهگذاران خارجی است. بنابراین بحث آموزش یکی از حوزههای بسیار مهم برای ایران است. نیروهای متخصص ما از تجارت بینالملل آگاهی کافی ندارند، حتی بسیاری از سازمانهایی که با فرض از سرگیری روابط بینالمللی در جایگاه مذاکره و مراوده قرار دارند، با این ادبیات آشنایی کافی ندارند و نباید منتظر ماند تا سرنوشت برجام و تحریمها مشخص شود. بلکه این موضوعی است که در این زمان باید به تقویت آن بیندیشیم تا در زمانی که مراودات بینالمللی از سر گرفته شود آماده باشیم. مورد دیگر، استفاده از تجربه کشورهای موفق درخصوص احصای پتانسیلهای کشورشان و به اشتراک گذاشتن آن با دنیای بینالمللی است. امری که در کشور ما سابقه طولانی داشته اما هیچگاه به نتیجهای منتج نشده است. لازم است در اینخصوص بخشهایی که دارای بیشترین ارزش افزوده اقتصادی هستند، احصا شوند و در سطح استانهای کشور فرصتهای تجاری و سرمایهگذاری شناسایی شوند و در دسترس قرار بگیرند. از دیگر موارد قابل ذکر کاهش بوروکراسیهای اداری در سازمانهای مختلف است. باید توجه داشت که یکی از عوامل جذابیت کشورها در امر جذب سرمایهگذاری، سهولت کسبوکار و میزان ریسک اقتصادی در کشور است. پرواضح است که کاهش بوروکراسیهای اداری هم به کاهش فساد کمک میکند هم به بهبود رتبه سهولت در کسبوکار میانجامد و این موضوع میتواند جایگاه ایران را در سطح بینالمللی بهبود بخشد.
اقدام حائز اهمیت دیگر، استانداردسازی سیستم بانکداری کشور است. همه بانکهای بینالمللی دنیا از استانداردهای بازل ۳ تبعیت میکنند ولی ما هنوز بازل ۱ را نتوانستهایم به درستی اجرا کنیم.
سوال مهم این است که آیا حکمرانی اقتصادی قصدی بر اجرای هر کدام از موارد پیشگفته دارد یا خیر؟
بهطور مثال در بخش کشاورزی، استفاده از آبهای زیرزمینی در راستای مقابله با بحران آب که کشور با آن روبهروست یکی از اقداماتی است که میتواند شایان ذکر باشد. اما آنچه در واقعیت با آن روبهرو هستیم، رو به اتمام بودن ذخایر آبهای زیرزمینی بهدلیل ضعف مدیریتی است و کسی از مسوولان در اینخصوص پاسخگو نیست که دلیل آن به نبود شفافیت برمیگردد که در بالا به آن اشاره شد. ضعف مدیریت به انحای دیگر در سایر صنایع نیز وجود دارد، از جمله در صنعت خودرو که پیشتر ذکر شد.
صادرات یکی دیگر از موارد مورد بحث است که متاسفانه همیشه براساس خام فروشی پایهگذاری شده است و کمتر سعی برای صادرات محصولاتی با ارزش افزوده بوده، آن هم بهدلیل ضعف تکنولوژی و بالا بودن هزینه تولید که رقابت در بازارهای جهانی را مشکل کرده است. بنابراین در این خصوص لازم است بهدنبال ایجاد زیرساختهایی باشیم که بتوانیم در بازارهای بینالمللی رقابت کنیم و محصولات صادراتیمان را تقویت کنیم تا بتوانیم قابلیت رقابت با بازارهای دیگر را پیدا کنیم و سپس به صادرات هدفمند اقدام کنیم. بهطور کلی اعتقاد دارم که چنانچه کشور واقعا به دنبال تقویت اقتصاد بود، بسترها را آماده میکرد و سیاست داخلی را در ابتدا درست میکرد که اگر این مهم بهطور صحیح انجام میشد، دنیا هیچوقت نمیتوانست این رفتار را که امروز شاهدش هستیم با کشورمان داشته باشد و وضعیت فعلی اقتصاد کشور نتیجه تکرار سیاستهای داخلی اشتباه و عبرت نگرفتن از اشتباهات گذشته است. آیا در تمامی حوزههای اقتصاد نیاز است تا به خودکفایی بیندیشیم؟ و به بهانه حمایت از تولید داخل، سایر موارد را فدا کنیم؟ بهنظر من اصلیترین مسالهای که دولت باید به آن بپردازد آن است که مشخص کند در چه رشتههایی و در چه صنایعی میتوانیم بهعنوان صنایع استراتژیک و اصلیمان ورود کنیم. اولا در چند رشتهای میتوانیم حضور داشته باشیم و بعد در کدام رشته عملکرد برتر داریم. این به معنی هدفمند کردن صنایع و ایجاد ارزش افزوده در بخشهای مختلف اقتصاد کشور است. این موضوع نیاز به یک نقشه راه جامع دارد که متاسفانه هیچوقت در ایران وجود نداشته است. در کشورهایی مثل چین برنامه مدون اقتصادی وجود دارد که براساس آن، اقتصاد برنامهریزی میشود. برنامهای که براساس منفعت عموم و حاکمیت هر دو تبیین میشود و طوری اجرا میشود که همه ذینفعان منفعت بیشتری از آن کسب کنند و این موضوع سنگ بنای رشد اقتصادی است.
درخصوص تاثیر بایدن بر اقتصاد ایران دو موضوع حائز توجه است: اول اینکه با نگاهی به روند تحریمها در تاریخ ریاستجمهوری آمریکا، بیشترین تحریمها در زمان دموکراتها بر ایران تحمیل شده و موضوع دوم اینکه باید در نظر داشت که دولت جدید آمریکا با مشکلاتی دست به گریبان است که در بین آنها مساله برجام و مذاکره با ایران شاید در اولویت لیست قرار ندارد.
بنابراین درست است که با روی کار آمدن دولت دموکرات جو بایدن در آمریکا، رویکرد این کشور در قبال ایران تغییر کرده و میتوانیم از طریق «مذاکره» از شدت تحریمها علیه کشورمان بکاهیم، اما دل بستن به افقهایی غیرواقعی مانند آنچه در برجام رخ داد، بهجای پرداختن به ریشههای واقعی بروز مشکلات اقتصادی داخلی، تکرار اشتباهات گذشته است. همانگونه که عنوان شد اولویتهای مهم دیگری به جز مساله ایران برای رئیسجمهور جدید متصور است بنابراین تصور نشود که ما از پیروزی بایدن ذوقزده شویم. هنوز راه درازی در پیش است و در بازه زمانی کوتاهمدت نمیتوان پیشبینی کرد که بایدن دست به چه تغییراتی خواهد زد.
در نهایت میتوان گفت پیروزی بایدن در کوتاهمدت، ثبات ظاهری برای اقتصاد ایران و بازار ارز به ارمغان خواهد آورد. اما در میانمدت و بلندمدت نمیتوان با قاطعیت نظر داد. مگر آنکه تغییرات معناداری در رویکردهای طرفین، بهخصوص در حوزه سیاست خارجی رخ دهد.
پربیننده ترین فعالیت کدام شغلها از فردا ممنوع است؟ کاهش ۲۵هزار تومانی قیمت گوشت قرمز ماسکهای چینی ۶۰۰تومانی گوشت هم ارزان شد روغن نباتی گران میشود؟منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: دونالد ترامپ جو بایدن پیروزی بایدن سهام عدالت بین المللی اقتصاد ایران اقتصاد کشور بانک مرکزی تحریم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۸۶۲۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشبینی نتیجه انتخابات آمریکا توسط پیشگوی معروف
فرارو- این مورخ از سال ۱۹۸۴ میلادی نتیجه تمام انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده را به درستی پیش بینی کرده است. او اعلام کرده که برای شکست بایدن در مقابل ترامپ در ماه نوامبر "اشتباهات زیادی باید رخ دهد".
به گزارش فرارو به نقل از دیلی میل، این استاد تاریخ در دانشگاه امریکایی در واشنگتن دی سی سیستمی را ابداع کرده که آن را "سیزده کلید" مینامد و کتابی در دهه ۱۹۸۰ میلادی نوشت که این ایده را توضیح میداد. او نظریه خود را با الهام از "ولادیمیر کیلیس" دانشمند روس زلزله شناس مطرح کرده است.
کیلیس پس از وقوع یک زلزله عظیم در ژاپن و زلزلهای دیگر در مرکز کالیفرنیا در سال ۲۰۰۳ که در دوره زمانی پیش بینی شده توسط تیم بین المللی وی رخ داده بودند توجهات زیادی را به خود جلب کرد.
لیچمن میگوید تکنیک اش او را قادر میسازد نتیجه آرای رای دهندگان را صرفا بر اساس عوامل تاریخی و نه با استفاده از نتایج نظرسنجی ها، تاکتیکها یا رویدادهای تبلیغاتی ترجیحی نامزدها پیش بینی کند.
علیرغم نتایج نظرسنجیها که نشان میدهند بایدن در سطح ملی با مشکل مواجه است و در چندین ایالت نوسانی عقبتر از نامزد رقیب اش میباشد لیچمن معتقد است که او کماکان رئیس جمهور باقی خواهد ماند و با چالشی جدی مواجه نخواهد بود. او میگوید: "برای آن که بایدن در انتخابات متحمل شکست شود خیلی مسائل باید اشتباه پیش بروند".
نظرسنجیهایی که نشان میدهند وضعیت ترامپ در سطح ملی و در ایالتهای کلیدی در حال تغییر جدی است لیچمن را تحت تاثیر قرار نمیدهند. او میگوید: "آنان مسحور چیزهای اشتباهی شده اند که همانا نتایج نظرسنجیها است. نخست آن که نتایج نظرسنجیهایی که شش تا هفت ماه پیش از انتخابات پیش بینی کنند از نظر من ارزشی معادل صفر دارند. همواره ممکن است یک رویداد فاجعه آمیز به اندازه کافی خارج از محدوده کلیدها رخ دهد که میتواند بر انتخابات تاثیر بگذارد. در اینجا ما برای اولین بار نه فقط یک رئیس جمهور سابق بلکه یک نامزد اصلی حزب را داریم که محاکمه میشود و چه کسی میداند که اگر او محکوم شناخته شود که احتمال تحقق این سناریو نیز زیاد است چگونه ممکن است همه چیز تغییر کند".
لیچمن میگوید پاندمی کووید – ۱۹ یک رویداد تاریخی بود که او را وادار کرد پیروزی بایدن در انتخابات سال ۲۰۲۰ را پیش بینی کند. او میافزاید: "ترامپ فکر میکرد کارزار انتخاباتی اولویت و اهمیت بیش تری دارد و به طور اساسی با پاندمی کووید مقابله نکرد. همین موضوع باعث باخت اش شد".
با این وجود، برخی از "کلید"ها به نفع ترامپ عمل میکنند. یکی از آن کلیدها وجود نامزد سوم است که ممکن است "رابرت اف کندی جونیور" نقش آفرین اصلی ان در رقابت انتخاباتی باشد. دو کلید دیگر مربوط به اقتصاد هستند. علیرغم آن که برخی از اعداد و آمارهای اقتصادی ممکن است به نفع بایدن باشند، اما او از این نظر هنوز با بهبود رتبه در زمینه محخبوبیت مواجه نبوده است. ناآرامیهای اجتماعی کلید دیگری میباشد که علیه بایدن عمل میکند. بسیاری از دانشجویان معترض ضد اسرائیل بایدن را به دلیل حمایت از اقدامات اسرائیل علیه مردم غزه، "جو نسل کُش" خطاب میکنند. هم جذابیت رئیس جمهور فعلی و هم کاریزمای رقیب نیز به عنوان یک کلید در نظر گرفته میشود و در حالی که بسیاری احساس میکنند هر دو نامزد بسیار پیر هستند به نظر میرسد سن بیشتر بایدن در مقایسه با ترامپ عاملی به ضرر بایدن باشد.
البته لیچمن در سال ۲۰۰۰ میلادی از نظر فنی نتیجه انتخابات امریکا را اشتباه پیش بینی کرد او پیش بینی کرده بود که "ال گور" برنده انتخابات میشود. البته لیچمن خود معتقد است که نتیجه آن انتخابات "به سرقت رفت" و میگوید ال گور رای مردم را کسب کرده بود. او میافزاید: "افراد زیادی هستند که دوست دارند شکست من را ببینند. واقعیت آن است که من یک انسان هستم. در نتیجه، نمیتوان گفت که سیستم پیش بینی من هرگز دچار خطا نمیشود. هیچ چیز در دنیای انسانی کامل و قطعی نیست".
از جمله کلیدها در سیستم پیش بینی لیچمن میتوان به این عوامل اشاره کرد: ماموریت حزب، رقابت، رئیس جمهور مستقر، نامزد سوم، وضعیت اقتصاد در کوتاه مدت، وضعیت اقتصاد در بلند مدت، تغییر سیاست، ناآرامی اجتماعی، رسوایی، شکست نظامی یا شکست در عرصه سیاست خارجی، موفقیت خارجی یا موققیت نظامی، کاریزمای مقام فعلی و کاریزمای رقیب.