وندی شرمن: برجام یک شبه احیا نمیشود
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۰۳۱۱۸
به گزارش فارس، «وندی شرمن»، مسئول تیم مذاکرهکننده آمریکا در مذاکرات ایران و ۱+۵ (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) روز گذشته در مصاحبهای در خصوص احتمال احیای توافق هستهای برجام صحبت کرد.
شرمن در پاسخ به این سؤال که آیا برجام با توجه به خروج ترامپ از آن، برای آمریکا باقی مانده تا دولت احتمالی بایدن بتواند به آن بازگردد گفت: «هیچ شکی نیست که برنامه جامع اقدام مشترک اکنون مانند زمانی که از آن خارج شدیم نیست، اما اقداماتی که ایران انجام داده تقریباً قابل بازگشت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه «من امیدوارم که بایدن با اروپا در این خصوص صحبت کند مدعی شد، فرانسه، آلمان، انگلیس و کشورهای اتحادیه اروپا و همچنین روسیه و چین این توافق را با یکدیگر حفظ کردهاند مخصوصاً اروپا که واقعاً به آن پایبند بوده است!»
شرمن در ادامه تصریح کرد که احیای برجام به هیچ وجه آسان نیست و در طول یک شب اتفاق نخواهد افتاد.
وی در ادامه به انتخابات ریاستجمهوری ایران در خرداد ماه اشاره کرد و موقعیت بازگشت به این توافق هستهای را پیچیده خواند که به اقدامات و تلاشهای زیادی نیاز دارد.
مسئول تیم مذاکرهکننده آمریکا در مذاکرات برجام همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا مسائل ادعایی برنامه موشکی ایران و پشتیبانی از نیروهای تحت حمایت آن در منطقه نیز باید در کنار برجام در نظر گرفته شود گفت: «برجام برای کنترل برنامه هستهای ایران است تا مطمئن شویم برنامه هستهای آنها صلحآمیز است و نمیخواهند بمب هستهای بسازند.»
وی در ادامه مدعی شد: «ما همیشه بر این عقیده بودهایم که اگر ایران به بمب هستهای دست یابد این کشور میتواند برای ما و متحدانمان در مقابل ما بایستد و شرایط را برای ما بد سازد.»
شرمن همچنین ادعا کرد: «ما به این عقیده رسیدهایم که باید بر پایه همین توافق با رفتارهای بدخواهانه ایران در منطقه، مسئله حقوق بشر آن و به زندان انداختن مردم به زندان و گسترش برنامه موشکی این کشور مقابله کنیم. ما به این فکر افتادیم که ما میتوانیم این موضوعات را مسائل اصلی و پایه در آینده قرار دهیم.»
وندی شرمن در ادامه صحبتهای خود برجام را یک توافق پایه دانست و گفت که در پی هر توافق کنترل تسلیحاتی، توافقات دیگری نیز خواهند آمد.
وی در پایان نیز به اتفاقات منطقه غرب آسیا از جمله دیدار «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر رژیم صهیونیستی و «بن سلمان»، ولیعهد رژیم سعودی اشاره کرد و گفت: «اکنون دیگر سال ۲۰۱۶ نیست، هم اکنون موقعیت متفاوت است و دولت بایدن باید این موقعیتها را با دقت ارزیابی کند.»
ترامپ در سال ۲۰۱۸ با نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل و علیرغم مخالفت جامعه جهانی، تحت فشارهای رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی از برجام به طور کامل خارج شد.
رئیسجمهور آمریکا بعد از خروج از برجام وعده داده بود با پیگیری سیاست فشار حداکثری، ایران را به حضور پای میز مذاکره برای رسیدن به «توافقی بهتر» -به زعم او- مجاب خواهد کرد.
در حالی که بیش از دو سال از این وعده میگذرد دولت آمریکا در تحقق این هدف ناکام مانده و به همین دلیل ترامپ از سوی گروههای مختلف در آمریکا آماج انتقادات قرار گرفته است. منتقدان ترامپ او را به نداشتن راهبرد در قبال ایران، تشدید بیمورد تنشها با این کشور و جدا کردن مسیر آمریکا از متحدانش متهم کردهاند.
از سوی دیگر بسیاری از تحلیلگران آمریکایی با ارائه شواهدی گفتهاند سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران شکست خورده است.
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۰۳۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کالبدشکافی یک پیوند نامبارک
برنامه هستهای ایران ابتدا بالنفسه برای غرب حساسیتبرانگیز بود! با بی نتیجه ماندن مذاکرات به تدریج و بیش از پیش برنامه هستهای را به برنامه موشکی ارتباط دادند و حول محور اینکه این دو برنامه یک «هدف مشترک» دارند و آن هم ساخت و پرتاب کلاهک هستهایست تبلیغات گستردهای به راه انداختند. سپس با سوءاستفاده از اظهارات غیرضروری و حساسیتبرانگیز برخی اشخاص در داخل کشور در مورد «هولوکاست»، این بار فضا را مناسب دیدند تا «برنامه هستهای» و «برنامه موشکی» و «یهودستیزی» را به هم پیوند زنند و اینگونه القا کنند که هدف نهایی ایران از برنامه هستهای به پا کردن یک «هولوکاست» دیگر در منطقه است!
در نهایت هم اوج این امنیتیسازی را در قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت متبلور کردند و در متن قطعنامه نیز عباراتی گنجاندند که برای توجیه توسل به زور علیه ایران - با سوءتفسیر و برداشتی مغرضانه - قابل استناد باشد؛ و جالب اینکه این عبارات را نیز نه در مورد تاسیسات هستهای ایران که در مورد برنامه موشکی ایران بکار بردند!
در مذاکرات برجام، یکی از پیچیدهترین چالشها گشودن این گرهی بود که میان برنامه صلحآمیز هستهای ایران، برنامه موشکی و نیت منتسب به ایران در بکارگیری سلاح کشتارجمعی در راستای اهداف ایدئولوژیک خود در افکار عمومی و فضای سیاسی جهان برقرار شده بود.
حل معضل «نیتسازی» برای ایران را عمدتاً شخص دکتر ظریف - با هزینه شخصی فراوان در خارج و داخل کشور - برعهده گرفت.
با مواضعی که در ابتدای کار، از جمله در فضای مجازی، منتشر کرد تا حضور فعالانهاش در رسانههای بینالمللی، اندیشکدهها، دانشگاهها و محافل دیپلماتیک، دکتر ظریف تلاش کرد فضای تصنعی و مسمومی که در سالهای قبل علیه ایران شکل گرفته بود را - به بهای ترور شخصیتی توسط لابی اسرائیل و اپوزیسیون وابسته به آن در خارج و تهمتها و تخریبهای بی پایان و برچسبزنیها در داخل کشور - خنثی سازد.
تیم مذاکرهکننده او نیز مذاکرات را به گونهای طراحی کرد که برنامه موشکی کشور - بی آنکه در موردش کمترین معاملهای صورت بگیرد - با ابتکارات حقوقی - از جمله تغییر متن قطعنامه ۲۲۳۱ و گنجاندن عباراتی با بارِ حقوقی خاص در آن - عملا از موضوع هستهای منفک گردد و عبارات الزامآوری که در قطعنامه ۱۹۲۹ در مورد برنامه موشکی وجود داشت عملا به عبارات «ترغیبی» - آن هم صرفاً در مورد موشکهایی که با «نیت حمل کلاهک هستهای طراحی شده باشند» - فروکاسته شود.
در متن قطعنامهای که در نهایت با دخل و تصرف ایران تدوین شد، عبارت «طراحی شده برای» که پیش از عبارت «قابلیت حمل...» اضافه شده بود مستقیم به عنصر «نیت» طراح موشک (Element of intent) برمیگشت و شرایط ایجاد کرد که اگر کسی که قصد داشته باشد متعاقباً اتهامی را متوجه ایران سازد و آن را به نقض قطعنامه به دلیل فعالیتهای موشکی متهم کند، باید ابتدا در فرایندی دشوار اثبات کند نیت سازنده از ساخت موشک ایجاد قابلیت حمل سلاحهای هستهای بوده که با این نیز توجه به احراز صلحآمیز بودن برنامه هستهای - و همچنین ابتکارات دکتر ظریف در حوزه امنیتیسازی - بلاموضوع شده بود.
شکست چند باره آمریکا در شورای امنیت پس از انجام رزمایشهای موشکی سپاه و ناکام ماندن آن در اخذ قطعنامه و بیانیه علیه ایران در هر مورد نشان میدهد پیوندی که سالها میان برنامه هستهای، موشکی و نیت منتسب به ایران شکل گرفته بود، در عمل گسسته شده است!
حال، به امروز برگردیم که ایران مجددا در کانون توجهات بینالمللی قرار گرفته، توان موشکیاش به نمایش گذاشته شده و حملات سنگین تبلیغاتی و دیپلماتیک علیه آن به راه افتاده تا مجدداً آن پیوند کذایی برقرار شود، دوباره بستری برای تهدید جلوه دادن ایران در افکار عمومی جهان فراهم گردد و به واکنشهای خصومتآمیز احتمالی اسرائیل و آمریکا به ایران «مشروعیت» داده شود.
پرسش اینجاست که در چنین فضایی، اظهارات جسته گریخته برخی افراد - که غالباً مسئولیتی هم در حوزه هستهای و نظامی ندارند - در مورد ساخت سلاح هستهای، آزمایش سلاح هستهای و حرکت ایران به سمت نظامیسازی برنامه هستهایاش چه سودی برای منافع ملی دارد؟
چرا در زمانی که اسرائیل فعالانه در صحنه بینالمللی تلاش میکند تا برنامه موشکی ایران را - که تا کنون صرفاً کارکرد دفاعی داشته - تهدیدی نه فقط برای خود که تهدیدی برای «اروپا» جلوه دهد و از این طریق زمینه را برای احیای قطعنامههای شورای امنیت و مشروعیتبخشی به اقدامات خصومتآمیز خود فراهم کند، عدهای با این قبیل اظهارات بی اساس زمینه را برای «نیتسازی» برای ایران و امنیتیسازی آن مهیا میسازند؟
حال که اسرائیل در افکار عمومی جهان به عنوان یک بازیگر «یاغی» و قانونشکن شناخته شده و در آسیبپذیرترین وضعیت ممکن به سر میبرد، کدام رویکرد برای کشور منفعت بیشتری دارد؟ اینکه ایران را به تلویح یا تصریح ناقضNPT و قراردادهای پادمانی جلوه دهیم، بهانه دست آژانس بینالمللی انرژی اتمی بدهیم تا مطالبات سختگیرانهتری از ایران داشته باشد، بر اتهامات و نیتسازیهای اسرائیل و آمریکا صحه بگذاریم، کشورهای همسایه را نسبت به برنامه هستهای خود نگران سازیم و حتی چین و روسیه را نیز نسبت به نیات و اهدافمان حساس کنیم؛ یا اینکه با گفتمانی قانونمحور - که برخلاف ادعای عدهای هیچ تضادی با قدرت بازدارندگی کشور ندارد - با وجههای کاملاً متضاد با رژیم اسرائیل در صحنه بینالمللی حضور بهم رسانیم؟
در حالی که اعتراضات به جنایات و قانونشکنیهای آمریکا و اسرائیل شکل سازمانیافته به خود گرفته و تا عمق دانشگاههای آمریکا نیز سرایت کرده، و در حالی که حتی دادگاه بینالمللی کیفری در پی صدور حکم بازداشت نخستوزیر و مقامات ارشد اسرائیل برآمده، مصلحت این است که حمایت افکار عمومی و خیابانها را به خود جلب کنیم و وجههای کاملا عکس وجهه اسرائیل به نمایش بگذاریم، یا اینکه با طرح بحث بی اساس نظامیسازی برنامه هستهای، افکار عمومی جهان را از خود برانیم و همزمان دستمان را نیز برای جلب توجه جهان به زرادخانه هستهای اسرائیل و ایجاد حساسیت نسبت به آن ببندیم؟
پاسخ این پرسشها به نظر مشخص است اما گویی عدهای در داخل کشور - از دانشگاهی گرفته تا برخی نمایندگان مجلس و افراد نامرتبط به حوزه هستهای و نظامی - راه دیگری را برگزیدهاند!
در این شرایط حساس به نظر ضروری است انضباط بیشتری در حوزه گفتمانی سیاست خارجی برقرار شود تا یک صدا - آن هم همراستا با دکترین دفاعی کشور، اسناد بالادستی و فتوای رهبری - از ایران به جهان مخابره شود.
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1898863